تالار گفتمان

پاسخ به: بحث و تبادل نظر در مورد مسائل روز دین
نویسنده: Agent Of Chaos جمعه، ۲۱ مهر ۱۳۹۱ (۲۲:۱۵)
با سلام دوست عزیز کماکان داری شیوه قبلی خودت رو در پی کشیدن مطالب جدید ادامه میدی و شکر خدا التفاتی به سخنان ما نداری نقل قول ماهایی که تو یه جامعه اسلامی بدنیا اومدیم هم همچین علامه نیستیم از این دین از بچگی یه تعداد حجت الاسلام یه بایدها و نبایدها و محدودیت هایی تعیین کردن برامون و به جای اصل دین، حاشیه دین رو نشون دادن برامون میگی راحت تر می تونیم تحقیق کنیم؟ بله راحت می تونیم تحقیق کنیم و یکی رو انتخاب کنیم ولی همونطور که عقیده یه جوون همسن ما در یه کشور اروپایی دین خودش خواهد بود، ما هم دین خودمون رو قبول خواهیم کرد، غیر اینه؟ (به هر حال شرایط اون جامعه و نگرش کلی و جزئیش رو تصمیم ما تاثیر میزاره) من دوستی داشتم مسیحی بود، میگفت همین که مسلمونا میگن اسلام کامل ترین دینه برای ماها و یهودیا فحش حساب میشه!!!! ببین تا کجا رفتن! حالا سوالم اینه چرا فقط به خاطر فرق در محل تولد، انسانی محدودیت هایی داشته باشه و شخص دیگه نه؟ چطور میشه عدالت رو برای این دو تا معنا کرد؟ میتونیم روی این قضیه هم مفصل بحث کنیم ولی باز هم تکرار می کنم که این شیوه بحث کردن واقعا توی دنیا نمونه است!! شما اصلا به روند بحث توجه نمی کنی و از جوابی که من میدم وارد کانال دیگه ای میشی خیلی ساده: شما گفتین تکلیف غربیها و مسیحیها چیه،من گفتم که اونا مطلع نیستن و خدا بخاطر این مجازات نمیکنه و در حد خودشون تعریف خوبی و بدی براشون قرار میده بعد شما گفتین نه مطلع هستن من گفتم(همونطور که ظاهرا خودتون هم کاملا قبول دارین)این اطلاع یک چیز خیلی سطحیه و اصلا به اندازه ایمان آوردن یک فرد و قبول یک مذهب جدید و چالشهای بعدش نیست که کاملا این یک امر بدیهی هست برای این همه افرادی که در جوامع دیگه زندگی میکنند نگاه کن،تو که بحثی رو جمع نمیکنی فقط ازش عبور میکنی پس بزار من اینکار رو بکنم پس نگرانی شما برای افراد دیگه کاملا منتفیه و این سوالتون که پس اونا که نماز و اسلام و .. ندارن خدا باهاشون چیکار میکنه خیلی جواب ساده ای داشت که گفتم و قرار نیست ذره ای بهشون ظلم بشه خوب از این بحث که بگذریم سوالتون رو که گفته بودین بگم: نقل قول حالا سوالم اینه چرا فقط به خاطر فرق در محل تولد، انسانی محدودیت هایی داشته باشه و شخص دیگه نه؟ چطور میشه عدالت رو برای این دو تا معنا کرد؟ احتمالا جوابتون این باشه که خدا عادل و عالمه و بهتر می تونه عدالت رو برقرار کنه ولی برادر من، این جواب نشد برا من اون خدایی که برای همه شبهات دین جواب تعیین کرده این یکی رو بیخیال شده؟ اولا این حرف شما یک شبهه نیست و این صرفا بزرگنمایی ذهن شماست که فکر میکنین چه اتفاقی افتاده شما اصلا به روند این داستان توجه نمیکنین،دین حضرت موسی حق بود دعوت کرد و عده ای ایمان آوردن، بعد که این رسالت به پایان رسید خدا حضرت مسیح رو به پیامبری فرستاد و ایشون اومدن و مردم رو به شریعت خودشون دعوت کردن حالا این وسط یک عده مریض و بیماردل بخاطر تعصب و راحتی خودشون این دعوت رو نپذیرفتن و منکر پیامبری ایشون شدن در صورتی که پیرو هر شریعتی وقتی پیامبر بعدی میاد موظفه به اون پیامبر ایمان بیاره و دستورات او رو اجرا کنه حالا هر دوتای این گروه اومدن برابر پیامبر ما که خاتم انبیاء بود ایستادند و باز هم بدلیل نفع طلبی پیامبری ایشون رو نپذیرفتن این عده برابر خدا مسئول هستند و قرآن بارها ازشون انتقاد کرده که چرا باعث گمراهی مردم شدند و نذاشتند یک دین واحد که اسلام هست در جهان ثابت و برقرار بشه پس خواهشا دقت کنین،حقانیت مذهب ما بقول خودتون توش ذره ای تردید نیست، اینکه حالا بخاطر یک عده دیگه و لجاجت اونها در زمانهای مختلف ،که نزاشتن یک دین که مورد رضای خداست در زمین باشه، یک عده بعدها و در طول زمانها گمراه شدند هیچ چیز رو تغییر نمیده و هیچ چیزی رو اثبات نمیکنه دقیقا همون چیزی که ظاهرا شما میخواین بهش برسین،نه به هیچ وجه این سوالات و این گونه مسائلی که زیاد هم شنیدم که مطرح میشه صرفا بخاطر یک راه گریز از دین هست وگرنه این اتفاق صرفا یک اتفاق تاریخی و در اثر اختیار یک عده انسان آزاد بوجود آمده حالا خدا چیکار میکرده؟قانون خلقت رو نقض میکرده و مجبورشون میکرده کار خوب رو انجام بدن؟؟؟!!! الان هم که این اتفاق افتاده حقیقیت دین و دستوراتی که خدا داره هیچ فرقی نکرده و ثابت هست که توی اسلام اومده، ولی بخاطر رعایت عدالت خدا این افراد رو به جرم بی دینی مواخذه نمیکنه پس این قضیه که اونا اینجوری میکنن و ما جور دیگه باعث تغییر اصل دین نمیشه و این اتفاقات لازمه اختیار انسان هست و خدا هم در ضمن عدالت رو در قضاوت خودش برقرار میکنه به عنوان حرف آخر این گونه سوالات اگر منصفانه نگاه بکنید از اصل باطل و پوچه، چون قرار نیست بجایی برسه و جوابی بگیره صرفا مطرح میشه تا فرد رو بنوعی از مسیر دینش منحرف کنه و یک جوری دی دینش شک بکنه ، چون واضح هست برای یک جریان تاریخی هیچ علتی جز کار و انتخاب مردم در طول تاریخ وجود نداره سعی کردم خیلی واضح بگم در مورد نماز و صحبت با خدا و سوالتون در مورد گرایش به مسیحیت بنظر شما اصل باطن و دل آدمه، نه ظاهر و لفظ ، خوب باطن شما به خدا علاقه داره و اون رو محبوب خودش میدونه و بنظرخودتون اطاعتش واجبه وگرنه حقیقتا دوستی در کار نیست خیلی ساده است، همون خدایی که محبوب شماست به شما دستور میده که برای اینکه منم دوستت داشته باشم باید این کارها رو بکنی و این کارها رونکنی، این قواعد رو رعایت کنی و شیوه زندگی کردنت رو از منی که خالقت هستم بگیری نه از خودت و دیگران اون خدا به شما میگه نماز بخون و اینجوری بخون، اون خدا میگه من از رگ گردن به شما نزدیکترم و هر وقت خواستین خیلی راحت با من صحبت کنین- کاری که شما میکنین و خیلی خوبه و بارها گفتم- شما میگین کسی نمیتونه منو مجبور به کاری کنه، راست میگین اجباری نیست ولی اونوقت خدا بعدا میتونه بیاد جلوی من و شما رو بگیره و بگه که من چور محبوبی و معشوقی بودم که تو هر جورد دلت خواست با من رفتار کردی؟!! من چه جوری خدای تو بودم که تو از کارهایی که من دوست نداشتم بارها انجام دادی به دلیل اینکه آزادی؟ مگه عاشق میتونه در عین عاشق بودن آزاد باشه؟ وقتی عاشق شدی تو در بند حرف معشوقت هستی و میخوای به هر نحوری نظرش رو جلب کنی اونوقت تو هر جور دلت خواست با من صحبت کردی و اصلا توجه نکردی در کنار این نجواهای تو، من خدا جور دیگه ای می پسندم و به تو گفتم جور دیگه با من صحبت کن ، چون من این شیوه و آداب حرف زدن رو دوست دارم و مقام بالای من شایسته این گونه حرف زدن هست شما دین و اسلام و قرآن رو قبول داری پس دستورات خدا میبینی که انقدر سفارش میکنه و یا از طریق پیامبرش به مردم میگه که ای مردم: هر کس خدا را دوست دارد، منِ پیامبر را اطاعت کند تا خدا هم او را دوست داشته باشد خدا این آیات رو نازل کرده که شمایی که خدا رو دوست دارین بدونین این رابطه، یک طرفه نیست و اونهم باید با شما دوست باشه و این کار قواعدی داره که اون تعیین میکنه نه ما بازم سعی کردم واضح بگم که دیگه در مورد مسائل و فروعات دین چرایی پیش نیاد که بنظر من اینطوره و ... در مورد مسیحیت: یک جواب 8 کلمه ای : چون که صد آمد نود هم پیش ماست مشکل اینه که شما به ملزومات حرفت توجه نمیکنی و دقیق در موردش فکر نمی کنی وقتی معارف تمام ادیان به اضافه هزاران چیز دیگه در این دین توسط خدا قرار داده شده و دستور خود خدا اینه که همه مردم به این دین رو بیارن، اونوقت اینکار شما دوجنبه پیدا میکنه: 1- کاری بشدت غیر عقلی و منطقی که یک انسان عاقل میتونه به شما ایراد اساسی بگیره که وقتی داری فیزیک هالیدی رو میخونی چرا برگشتی دوباره از کتاب راهنمایی شروع کردی؟!! 2- خلاف عمل خدا و محبوبت عمل کردی و این با عشق تو سازگاری نداره چون او این دین رو تمام کننده نامیده و گفته مردم تا قیامت باید مشرف به این دین باشن و وظیفه بقیه ادیان به پایان رسیده و همه معارف و دستورات بقیه شرایع، توی این دین هست حالا بازهم تو آزادی که برگردی یا نه،ولی بعدش دیگه نمیتونی از خیلی چیزها دم بزنی و ادعای مسائلی رو مطرح کنی و سوالات من و امثال من رو جواب بدی که چرا؟؟؟ واقعا چرا؟؟؟ بازهم سعی کن دقیقتر حرفام رو بخونی چون من ده بار نوشتت رو خوندم و سعی کردم کامل جواب بدم وگرنه این بحث به هیچ جایی نمیرسه