پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | |||
---|---|---|---|
نویسنده: محمدعلي جمعه، ۲۷ دی ۱۳۹۲ (۲۳:۱۷) | |||
سیره ی اخلاقی پیامبر (صلی الله علیه و آله)_ اخلاق فردی مفهوم شناسی الف. واژه «سیره» «سیره» از کلمه «سیر» به معنای رفتن است. راغب می گوید: «سِیر» در زمین راه رفتن و عبور نمودن است. «سیره» نوع رفتار و حالتی خاص حرکت انسان است; چنان که «جَلسه» یعنی: نشستن، ولی «جِلسه» بر وزن «فِعله» نوع نشستن را گویند. اهل لغت در معنای سیره گفته اند: «سیره»، طریقه، هیأت و حالت سنّت، مذهب، طریقه، روش و راه است. با توجه به معانی مزبور، می توان سیره را نوع و سبک رفتار معنا کرد. در ادب فارسی نیز سیرت به معنای رفتار، طریقه، عادت و روش به کار رفته است.... ب. واژه «اخلاق» کلمه «اخلاق» جمع «خُلق» به معنای شکل درونی انسان است; یعنی همان خوی و سرشت چنان که شکل ظاهری و صوری اشیا را «خَلق» می گویند. هرچند کلمه های «خَلق» و «خُلق» در ادب عرب از یک ماده اند، ولی از نظر معنا با یکدیگر تفاوت دارند. به هر حال، غرایز، ملکات و صفات باطنی، که در انسان موجود است، «اخلاق» نامیده می شود و به رفتاری که از این خلقیات ناشی می شود نیز «اخلاق» یا «رفتار اخلاقی» می گویند. در یک تعریف کلی، می توان گفت: «سلسله صفاتی که در نفس و روح انسان، ثابت و ریشه دار است و منشأ صدور کارهای نیک یا بد می گردد، اخلاق نامیده می شود.» از این رو، سیره اخلاقی رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) عبارت است از: نوع و سبک رفتار و اخلاق آن حضرت که انجام می داده است. شمّه ای از گوهر وجودی بدون شک، کسی نمی تواند سیره اخلاقی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)را آن گونه که هست معرفی نماید. آنگاه که از حضرت علی(علیه السلام)خواستند تا اخلاق پیامبر را وصف کند، فرمود: شما متاع دنیا را برای من بشمارید. گفتند: نعمت های دنیا قابل شمارش نیست; چون قرآن می فرماید،امام(علیه السلام)هم فرمود: شما متاع دنیا را، که قلیل است، نمی توانید بشمارید، من چگونه می توانم اخلاق محمّدی را، که قرآن از آن به «عظیم» یاد نموده است برایتان شمارش نمایم؟! ولی همین قدر بدانید که اخلاق نیکوی تمام پیامبران به وسیله رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) تمام شد. آن حضرت تمام اخلاق پسندیده را در خود جمع کرد. از این رو، فرمود: «اِنّی بُعِثتٌ لِاُتَمِمَّ مَکارِمَ اَلاخلاق» "من برانگیخته شدم تا اخلاق نیکو را تمام کنم." سیره فردی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) سیره اخلاقی و رفتاری هر کس، به صورت های گوناگون نمود پیدا می کند. گاهی اخلاق فردی گویای خصلت های شخصیتی افراد است. حضرت رسول(صلی الله علیه وآله)در اخلاق فردی، روش خاصی داشت که به بعضی آنها اشاره می شود: 1. پاکی و آراستگی آراستگی و پاکی سر، صورت و لباس مورد تأکید اسلام است; زیرا خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. خداوند زیبایی را برای بندگان می پسندد و ژولیدگی را برایشان روا نمی دارد; چنان که رسول خدا(صلی الله علیه وآله)فرمود: خداوند چرکین بودن و ژولیدگی را دشمن دارد. رسول خدا از نظر لباس، موی سر و چهره، بسیار آراسته بود; در آینه نگاه می کرد و موی سر را شانه می زد، و اگر آینه نبود، در ظرف آب نگاه می کرد و موی سر را مرتب می ساخت. افزون بر آن، خود را برای خانواده و نیز برای اصحاب و یاران خود می آراست. وقتی همسرش عایشه از علت نگاه کردن حضرت در ظرف آب پرسید، در جواب فرمود: خداوند دوست دارد که هرگاه بنده اش نزد برادران دینی خود می رود، خویشتن را برایشان بیاراید. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) سر را شانه می کرد، و هرگاه موی سر یا صورت او می ریخت، همسرانش جمع می کردند. موهای پیامبر که به عنوان تبرّک نزد مردم مانده بود، از همان موها بود. پیداست که این شیوه، سبب جذب و جلب توجه دیگران می شود، و از جمله رازهای محبوبیت پیامبر و نفوذ تبلیغ ایشان را در دل های مردم باید در همین گونه روش های رفتاری ایشان جستوجو نمود. 2. مسواک بهداشت دهان و دندان از عوامل مهم تأمین سلامتی است. توجه به این نکته بهداشتی دستور خداوند است; چنان که پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود: آن قدر از سوی پروردگار به مسواک دستور یافتم که ترسیدم بر من واجب شود. پیامبربه مسواک اهمیت ویژه می داد، پیوسته دندان های مبارکش پاک و سفید بود، دوستان خود را هم به مسواک کردن تأکید می کرد. ایشان همیشه پیش از خواب مسواک می زد. هرگاه می خوابید مسواک را بالای سر خود می گذاشت، و وقتی از خواب بیدار می شد، ابتدا مسواک می زد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرمود: «اگر بر امّتم دشوار نبود، آنان را امر می کردم که در هر نماز، مسواک بزنند.آن حضرت درباره آثار و پیامدهای این کار بهداشتی می فرمود: مسواک، هم دهان را پاکیزه می کند، و هم سبب رضایت پروردگار است، و از سنّت های مؤکدی است که خداوند قرار داده. 3. عطرآگینی خوش بویی و استفاده از عطریات موجب نشاط روحی می شود. افزون بر آن، برای دیگران نیز مسرّت و نشاط می آورد. بعکس، بوی بد دهان، بدن، لباس و جوراب مایه اذیت و رنجش خاطر دیگران می شود. پیامبر همواره مواد خوش بوکننده استفاده می کرد; چنان که هرگاه از راهی عبور می کرد و دیگران به آنجا می رسیدند، به واسطه بوی عطر ایشان، می فهمیدند که آن جناب از اینجا عبور کرده است. خرج کردن برای عطریات پسندیده است و اسراف به شمار نمی آید. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: آنچه در راه مواد خوش بوکننده خرج کنی، اسراف نیست. بخشی از مخارج پیامبر(صلی الله علیه وآله) صرف خرید عطر و مواد خوش بوکننده می شد. به فرموده امام صادق(علیه السلام)، رسول خدا بیش از آنچه برای طعام خرج کند، در خرید عطریات خرج می کرد. هرگاه عطری را به پیامبر هدیه می کردند، استفاده می کرد و می فرمود: چه خوش بوست! ایشان همواره به استفاده از عطر علاقه داشت و از آن لذت می برد.رسول خدا(صلی الله علیه وآله)به امیرمؤمنان(علیه السلام)فرمود: یا علی بر تو باد که هر جمعه خود را خوش بو کنی; زیرا از سنّت من است، و تا زمانی که بوی آن از تو نمایان باشد، برایت حسنه می نویسند. 4. رعایت بهداشت شستوشوی بدن، نظافت لباس، و گرفتن ناخن و شارب(سبیل) از عوامل نشاط آور و تأمین کننده سلامتی است. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)همواره موهای سر و صورت را با «سدر» شستوشو می داد. پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) هر جمعه ناخن ها را می گرفت، شارب را کوتاه می کرد و برای زدودن موها، بر بدن خویش نوره می کشید. آن حضرت روز جمعه پیش از آنکه برای اقامه نمازجمعه از خانه بیرون رود، ناخن هایش را می چید و شارب خود را کوتاه می کرد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به مراعات بهداشت و نظافت، در مسافرت ها نیز بذل توجه داشت. هرگاه به سفر می رفت همواره پنج چیز با خود می برد: شانه، آینه، سرمه دان، مسواک و قیچی. آن حضرت بر موی سر و صورت، روغن خوش بوکننده می زد و در سفرها هرگز شیشه روغن، سرمه دان، مسواک، قیچی و شانه را فراموش نمی کرد. 5. سخن گفتن پیامبر(صلی الله علیه وآله) پیامبر از همه مردم فصیح تر و شیرین سخن تر بود و می فرمود: من فصیح ترین عربم، و اهل بهشت به زبان محمّد(صلی الله علیه وآله)سخن می گویند. آن حضرت کم حرف و نرم گفتار بود و در وقت حرف زدن، سخن بیهوده نمی گفت و سخنش مانند جواهر به رشته کشیده بود. سخن پیامبر موجز بود و با کلمات جامع سخن می گفت; نه کم و نه زیاد. بین دو جمله توقّفی داشت تا شنونده درک کند. از همه مردم خوش نواتر بود، بیشتر سکوت می کرد و جز به هنگام نیاز سخن نمی گفت، حرف ناروا نمی زد. اگر ناگزیر بود مطلب ناپسندی را بگوید، آن را با کنایه می فرمود. از روی خیرخواهی و نصیحت سخن می گفت. 6. آداب غذا خوردن سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) درباره خوردن و آشامیدن و احترام به نعمت ها، بسیار جالب و آموزنده است. آن حضرت از اسارت شکم پرستی آزاد بود و از پرخوری پرهیز داشت. حضرت هر نوع غذایی که می خواست قدرت تهیه آن را داشت و خود فرمود: ای ابوذر! جبرئیل خزینه های دنیا را برایم آورد و گفت: ای محمّد! اینها کلید خزینه های دنیا هستند، می توانی از آنها بهره گیری، بدون اینکه از جایگاه و نعمت های آخرت تو چیزی کم شود، ولی من گفتم: ای جبرئیل! مرا نیازی نیست; هرگاه سیر می شوم خدای را سپاس می گویم، و اگر گرسنه شدم از او در خواست می کنم. پیامبر هر غذایی را که فراهم بود تناول می کرد. چون سفره گسترده می شد، می فرمود: به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. خداوندا! آن را نعمتی سپاس گزاری شده قرار ده که نعمت بهشت را در پی داشته باشد. بیشتر اوقات برای غذا خوردن دو زانو می نشست; همان گونه که نمازگزار می نشیند و می گفت: من بنده ام و همانند بنده می نشینم و همچون بنده غذا می خورم. از آنچه در دسترس داشت می خورد. با سه انگشت غذا را صرف می کرد; گاهی هم از انگشت چهارم کمک می گرفت. با دو انگشت غذا نمی خورد و می فرمود: با دو انگشت خوردن، کار شیاطین است. هرگز از غذا نکوهش نمی کرد; اگر خوشش می آمد، تناول می کرد، وگرنه تناول نمی نمود. ظرف غذا را می لیسید و می فرمود: پایان غذا پر برکت تر است. انگشتان را تمیز می لیسید و می گفت: خورنده غذا نمی داند که در کدام غذا، برکت است. آب را در سه نوبت می نوشید و در هر بار، سه «بسم اللّه» و در آخر آنها، سه «الحمدلله» می فرمود.. 7.لباس پوشیدن پیامبر(صلی الله علیه و آله) لباس برای پوشاندن بدن و حفظ آن از گرما و سرما و مایه آراستگی آدمیان است، نه وسیله تفاخر و تجمّل. بدین روی، ساده پوشی از مظاهر ساده زیستی و رهایی از تعلّقات مادی است. رسول خدا هر چه از انواع جامه در اختیار داشت، از روانداز، ردا، پیراهن و یا چیز دیگر می پوشید. از جامه سبز خوشش می آمد، ولی بیشتر جامه هایش سفید بود و می فرمود: به زنده هایتان لباس سفید بپوشانید و مرده هایتان را در آن کفن کنید. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سادگی، عافیت جسمی و نوع سالم تر لباس دقت داشت. از این رو، لباس پنبه ای مورد علاقه آن حضرت بود. حضرت علی(علیه السلام)فرمود: لباس های پنبه ای بپوشید; چراکه لباس پیامبر خداست.همواره لباس را از طرف راست می پوشید. ولی هرگاه جامه را از تن بیرون می آورد از جانب چپ شروع می کرد; و چون لباس نو می پوشید، لباس های کهنه را به فقیر می داد و می گفت: هر گاه آن لباس به تن فقیر است، دهنده آن در خیر و نگه داری خداوند خواهد بود. منبع:هیئت آل یاسین بهنمیر |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول