پاسخ به: یاد بچه های جنگ ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: فواد پنجشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ (۱۶:۱۴) | |||
حسین می گفت: می خواهم به جای پدرم میان داری کنم. آن شب خیلی ابوالفضل ابوالفضل کرد و سینه زد. همان طور که سینه می زد، آرام آرام کنار من آمد و گفت: اخباری، امشب، شب آخر عمر من است، یادت باشد! به نام ابوالفضل امشب میان دار شدم. پدرم در هیأت ابوالفضل(ع) و من در لشکر امام حسین میان داری می کنم. سپس کمی گریه کرد و ادامه داد: یادت باشد، فردا شب به تو خواهند گفت بدنش تکه تکه و شهید شده است. به پدرم سلام برسان و بگو: دلم می خواست یک تاسوعا و عاشورای دیگر با هم سینه می زدیم. فردا شب خیلی نگران او بودم. تا این که یک نفر که نام شهدای خط شکن را اعلام می کرد، گفت: حسین محزونیه هم شهید شد راوی: برادر اخباری، ر،ک: داستان هایی از اخلاق شهداء، ج3، ص 49 |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول