پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | |||
---|---|---|---|
نویسنده: عادل سلطان غم دوشنبه، ۱۶ شهریور ۱۳۸۸ (۰:۴۲) | |||
دمت گرم مثل اينكه جو شما رو گرفت. آدمو سگ بگيره جو نگيره. بيا اينم يه شعر از فروغ فرخزاد: مرگ من روزي فرا خواهد رسيد در بهاري روشن از امواج نور در زمستاني غبار آلود و دود يا خزاني خالي از فرياد و شور مرگ من روزي فرا خواهد رسيد روزي از اين تلخ و شيرين روزها روز پوچي همچو روزان دگر سايه اي از امروزها و ديروز ها و ديدگانم همچو دالاني تار گونه هايم همچو مرمرهاي سرد ناگهان خوابي مرا خواهد ربود من تهي خواهم شد از فرياد و درد مي خزند آرام روي دفترم دستهايم فارغ از افسون شعر ياد مي آرم كه دردستان من روزگاري شعله مي زد خون شعر خاك مي خواند مرا هر دم به خويش مي رسند از ره كه در خاكم نهند آه شايد عاشقانم نيمه شب گل به روي گور غمناكم نهند بعد من ناگه به يك سو مي روند پرده هاي تيره دنياي من چشمهاي ناشناسي مي خزد روي كاغذها و دفترهاي من در اتاق كوچكم پا مي نهد بعد من با ياد من بيگانه اي در برم آيينه مي ماند به جاي تار مويي نقش دستي شانه اي مي رهم از خويشتن و مي مانم ز خويش هر چه بر جا مانده ويران مي شود روح من چو بادبان قايقي در افق ها دور و پنهان مي شود مي شتابند از پي هم بي شكيب روزها و هفته ها و ماه ها چشم تو در انتظار نامه ها خيره مي ماند به چشم راه ها ليك ديگر پيكر سرد مرا مي فشارد خاك دامنگير خاك بي تو دور از ضربه هاي قلب تو قلب من پوسد آنجا زير خاك بعدها نام مرا باران و باد نرم مي شويند ز رخسار سنگ گور من گمنام مي ماند به راه فارغ از افسانه هاي نام و ننگ. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول