پاسخ به: شعر | |||
---|---|---|---|
نویسنده: 3H.R.M دوشنبه، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ (۱۷:۵۰) | |||
ای رفته زدل رفته ز بر رفته ز خاطر بر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانگه به جز تلخی اندوه در خاطر از ان چشم سیاه تو ندارم ای رفته زدل راست بگو بهر چه امشب با خاطره ها امده ای باز به سویم ؟ گر امده ای از پی ان دلبر دلخواه من او نیم او مرده و من سایه ی اویم من او نیم اخر دل من سرد و سیاه است او در دل سودازده از عشق شرر داشت او در همه جا با همه کس در همه احوال سودای تو را ای بت بی مهر به سر داشت من او نیم این دیده ی من گنگ و خموش است در دیده ی او ان همه گفتار نهان بود وان عشق غم الوده در ان نرگس شبرنگ مرموز تر از تیرگی شامگهان بود من او نیم اری لب من این لب بیرنگ دیریست که با خنده یی از عشق تو نشکفت اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش مهتاب صفت بر گل شبنم زده میخفت بر من منگر تاب نگاه تو ندارم ان کس که تو میخواهیش از من به خدا مرد او در تن من بود و ندانم که به ناگاه چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد ... سیمین بهبهانی ... |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول