بریم سر انیمیشن رنگو که یکی از نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار امساله،اول میخوام فیلم رو از زبان مجله همشهری 24 نشریه مورد علاقه بعضیا شروع کنم تا ببینید این دوستمون آقای پرویز نوری چه نقد سطحی و ساده انگارانه ای در موردش داشتن! عبارات داخل پرانتز از منه و جاهای خالی به خود داستان فیلم پرداخته که جزء نقد محسوب نمیشه. نقد با این تیتر شروع شده: چه بر سر انیمیشن آمد؟(که حالا یکی میخواد پیش این علامت سوال ایشون علامت سوال بزاره!) دنیای فیلمهای نقاشی با آثاری چون بامبی،پینوکیو و زیبای خفته و فانتزی های خیال انگیز والت دیزنی برای ما رنگ گرفت.دنیایی که طوری شخصیت ها و موجودات نقاشی در آن ما را به خودشان جذب می کردند که تصور داشتیم واقعی اند و واقعا هم با آنها ارتباط برقرار می کردیم.(خوب اقتضای اون سن همین بوده و این داستان برای بچه های امروزی هم همینطوره،خب)اما امروز این شخصیتها و مخلوقات در نقاشی های کامپیوتری_و نه دستی_چنان زشت و بدقیافه اند که به سختی میشود دوستشان داشت.(از اون عبارت و نه دستی چنین بر میاد که اگه مثلا رانگو با اون قیافه زشت به تعبیر ایشون با دست طراحی شده بود مهم نبود و مشکل در کامپیوتری بودنشه!)مثلا شرک یا من نفرت انگیز یا مگامایند هیچ کدام جاذبه ای در ما به وجود نمی آورند.شاید هم بچه های این نسل و به سن آن وقت های ما این چنین مخلوقات تخیلی ناپسند را می پسندند،یا ما از قافله انیمیشن عقب مانده ایم.(این قسمت آخری رو در مورد خودش درست گفته،توجه داشته باشید که هنوز داره از کلیات حرف میزنه و وارد نقد اصلی نشده)اما انیمیشن تازه ای که خوب مورد استقبال قرار گرفته از این قاعده مستثنا نیست.(از قاعده ایشون)رنگو_با بهره گیری از اسم رینگو ی معروف موجودی بدریخت است با این حال مردم_و بیشتر کودکان_را جذب خود کرده است......................تیپی که از او ساخته اند برداشت از کابوی های کلاسیک با سبیل باریک لی ون کلیف فیلم خوب،بد،زشت است به اضافه ی پوشش کلینت ایستوود در وسترن اسپاگتی به خاطر یک مشت دلار ولی خود فیلم زمان طولانی لازم دارد تا بتواند خط معینی از داستان را برایمان مشخص کند........................بزرگترین اشکال هم فیلم و هم رنگو این است که قهرمان داستان بسیار زشت است و بعد آدم از خودش می پرسد حقیقتا تماشاگر بزرگ و کوچک می توانند با چنین مخلوقی ارتباط برقرار کنند؟.(کل نقد رو با این سوال که دو سه بار مطرحش کرده ماست مالی کرده،از نظر ایشون مشکل اصلی فیلم بد ریخت بودن رنگو است،یه سری به آمار فروش فقط عروسکهای رنگو بزنید!)اما رنگو فیلم قابل تاملی نیست بلکه حتی رنگوی مارمولک نیز موجودی دوست داشتنی به نظر نمی رسد.(باز تکرار مکررات و با این تکرار نقد رو تموم کرده،البته مشکل من با نظر مخالف ایشون در مورد فیلم نیست بلکه در بیان استدلالهای کوچه بازاری و غیر حرفه ای نویسنده است،البته اگه بشه اسم نقد روش گذاشت،در ادامه نقد دنیای تصویر به قلم اشتری رو براتون مینویسم تا با هم مقایسه کنید)