پاسخ به: شعر | |||
---|---|---|---|
نویسنده: l.e.s.s-i.s-m.o.r.e شنبه، ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۲۱:۵۰) | |||
خیال خــام پلنگ من بـــه سوی ماه جهیدن بود ... و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجــه بـــه خالی زد که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود گل شکفته! خداحافظ اگـــر چــــه لحــظه دیدارت شروع وسوسهای در من به نام دیدن و چیدن بود من و تو آن دو خطیـــم آری موازیان بـه ناچاری که هر دو باورمان ز آغاز به یکدگر نرسیدن بود اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما بهار در گل شیپوری مدام گــرم دمیدن بود شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من فریبکار دغــــلپیشه بهـــــانــــهاش نشنیدن بود چه سرنوشت غمانگیزی که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس میبافت ولــی به فکر پریدن بود |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول