پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | |||
---|---|---|---|
نویسنده: یا لثارات الحسن دوشنبه، ۲۰ مهر ۱۳۸۸ (۱۹:۱۳) | |||
امروز یه دوستی یه میلی به من زد که یه جورایی حال گیری کنه! من گفتم خدایا چی بگم، جواب ندم که نمیشه، جواب بدم که ناراحت میشه. گفتم اوکی بذار یه شعر بگم براش بنویسم القصه آقا شعره چیز تیمیسی از آب در اومد حیفم اومد اینجا ننویسم شاعر میگه که: هرکه در جهل بباقی است نماند اثرش وانکه آگه نشد از سر زمان کو ثمرش؟ برق فانوس بود حجت آنکس که نشد نور خورشید شفابخش قصور بصرش آنکه هم صحبتی اش نیست به جز طعنه و رنج همنیشنیش چه باشد که حلاوت حذرش لطف ایزد نه هر آن راست کزو راست نرست کاین ضلالت همه گم کرده تعقل ز برش تو ندانی که در آن حیله دد غوطه وری ور نه عاقل چه بود بر سخن حق سپرش؟ زهر اندیشه ناپاک پلیدان؟ چه هراس آنکه اندیشه یزدان شده منقوش درش شاعر ار این سخن از حاصل دل می گوید نی متاعی است به کف برده ز فضل پدرش زانکه از جمله عالم نه متاعی است بر او که کند دعوی آن جهل سیه زیر و برش |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول