پاسخ به: اخبار و حواشی لالیگا | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Reza یکشنبه، ۴ مرداد ۱۳۸۸ (۱:۰۹) | |||
همه چيز در مورد مهندس رئال مادريد مانوئل پيگريني از مانوئل پيگريني، اولين مربي كهكشانيهاي 2، به عنوان يكي از بهترين تكنسينهاي لاليگا ياد ميشود. او كه ملقب به «مهندس» است، دومين شيليايي رئالمادريد است كه هدفش از پيوستن به اين تيم را ارائه بازيهاي زيبا در برنابئو اعلام ميكند. حالا بايد منتظر ماند و ديد آيا او قادر به انجام چنين كاري هست يا خير. پيگريني مرد بسيار آرامي است كه تا به حال فشار و استرس هيچ تيم بزرگ اروپايي را لمس نكرده است. بازيكنان بزرگ هميشه مربيان بزرگي نميشوند. اين فرضيهاي است كه مانوئل پيگريني ميتواند به خوبي به آن استناد كند، چرا كه او هيچ وقت بازيكن بزرگي نبوده است. اين شيليايي 14 سال عمر فوتبالش را در يك باشگاه از كشورش سپري كرد و هيچ وقت تغيير مكان نداد. يونيورسياد شيلي تيمي بود كه او 451 بازي برايش انجام داد و تنها يك گل ناقابل به ثمر رساند. پيگريني كه در زمان بازيگرياش در قلب خط دفاع تيم بازي ميكرد لقب «رييس» را براي خود دست و پا كرد، در واقع اين نامي بود كه همتيميهايش به علت پست بازي و خونسردي هميشگياش به او اختصاص داده بودند. پاتريسيو رييس، گلزن سابق و همتيمي قديمي پيگريني با خطاب كردن او به مردي «گنگ و بياحساس» ميگويد:«يادم ميآد يه روز، يه پاس گل به من داد. خيلي عجيب بود، آخه او معمولا جلو نمياومد... وقتي رفتم تا شادي گل را باهاش تقسيم كنم، ديدم اشك شوق تو چشاش جمع شده. وقتي بغلش كردم تو گوشش گفتم:«مانوئل تو هيجاني شدي، ميبيني، هي تو، آدمي، ربات نيستي!» اون لحظه تنها دفعهاي بود كه ديدم مانوئل احساساتي شده!» در واقع به غير از اين مورد لحظه به يادماندني ديگري در زندگي بازيگري او رقم نخورده است. پيگريني در سال 1986، به همراه يونيورسياد شيلي در جامحذفي به مصاف تيم ساندينو رفتند. چند دقيقه مانده به پايان بازي دروازهبان يونيورسيداد نميتواند توپ را به درستي دفع كند. پيگريني كه تنها مدافع حاضر در محوطه جريمه بود، فكر ميكند كه تنهاست و با خيالي كاملا راحت به سمت توپ ميرود ولي متاسفانه جوان 17 سالهاي از راه ميرسد و دروازه خالي را در حضور مانوئل باز ميكند. اين جوان گمنام نامش ايوان «هليكوپتر» زامورانو بود... پيگريني كه حسابي به غرورش برخورده بود كه يك جوان گمنام، او را به اين روز انداخته، پس از رفتن به رختكن به طور رسمي اعلام ميكند كه از دنياي فوتبال خداحافظي ميكند:«در اون موقع، اگه ميدونستم كه زامورانو يك روزي تبديل به يكي از بهترين مهاجم نوكهاي دنيا ميشه، ممكن بود تا يكي، دو سال ديگه به فوتبالم ادامه بدم.» او به محض اينكه فوتبال را كنار گذاشت خيلي سريع به سراغ درس رفت و تحصيلاتش در رشته مهندسي عمران را پيگيري كرد:«من واسه بعد از فوتبالم، برنامهريزي كرده بودم. تنها چيزي كه ميخواستم اين بود كه به طور جدي تحصيلاتمرو در رشته مهندسي عمران دنبال كنم ولي فرناندو ريرا (مربي يونيورسيداد) يه بار ديگه منو به تيم دعوت كرد» اين دعوت دوباره به خاطر قبول كردن پست مربيگري اين تيم بود. او كه نزد هواداران يونيورسيداد از مقبوليت خاصي برخوردار بود، در سال 88 كارش را به عنوان مربي در اين تيم شروع كرد. اولين تجربه مربيگري او با فاجعه همراه بود: يونيورسياد براي اولين و تنهاترين بار به ليگ دسته دوم سقوط كرد. اين اتفاق نادر در تاريخ باشگاه باعث شد تا هواداران خانه او را مهر و موم كنند، ماشينش را به آتش بكشند و شهرتش را لجنمال كنند. از آن پس، پيگريني مجبور شد كارش را در تيمهاي ضعيفي همچون اوهيگنيس و پالستينو (باشگاهي كه از فلسطين به شيلي مهاجرت كرده بود) ادامه دهد. اما در سال 1994 اتفاق مهمتري رخ داد: او به تيم دشمن يونيورسيداد يعني تيم يونيورسيداد كاتوليكا پيوست. پيگريني توانست به همراه اين تيم اولين جامش را به دست بياورد، ولي با اين وجود موفق نشد قهرمان شيلي شود. پس از جدايي او از اين تيم روزنامه «دپورتيوو» چاپ شيلي تيتر زد:«خلاص شديم!» هيچ كس در كشورش تبديل به پيامبر نميشود... پيگريني كه از رفتار هواداران و خشونت آنها نسبت به خود بسيار دلسرد و نااميد شده بود، ترجيح داد تا سرانجام به اكوادور نقل مكان كند. او به همراه تيم «ليگا ديكتيو» به عنوان قهرماني ليگ اكوادور رسيد و پس از آن اين تيم را به مرحله يك هشتم نهايي ليگ ليبرتادورس رساند و در آن مرحله مغلوب يكي از قدرتهاي جام يعني ريورپلاته شد. پس از اين عملكرد سانلورنزو اولين باشگاه آرژانتيني بود كه نسبت به جذب او علاقه نشان داد. در آنجا بود كه پيگريني با سزار لوئيس منوتي آشنا شد. اين آشنايي يك انقلاب واقعي براي او بود:«صحبت كردن در مورد فوتبال با منوتي واقعا لذتبخشه. او چشامرو روي فوتبال حرفهاي و همچنين شيوهاي كه بايد فوتبال ميديدم حسابي باز كرد. شيوهاي كه بهم ياد داد اين بود: بدون تقلب برو جلو و هجومي بازي كن.» . او در سال 2001 سنلورنزو را موفق به فتح «كلوزورا» كرد و از آنجا بود كه به طور رسمي «مهندس» بودن خود را علني كرد. پس از اين برهه او مورد توجه تيم بزرگ آرژانتين يعني ريورپلاته قرار گرفت كه موفق شد به همراه اين باشگاه كه البته اولين باشگاه بزرگ عمرش به حساب ميآمد يك بار ديگر به عنوان قهرماني ليگ آرژانتين دست يابد. در آن زمان در ريورپلاته بازيكنان معروفي همچون لوچو گونزالس و فدريكو هيگواين – برادر گونزالو هيگواين- عضويت داشتند. درخشش «مهندس» در ليگ آرژانتين روز به روز بيشتر شد و آهستهآهسته آوازه او به گوش اروپاييها رسيد. در سال 2004، سران ويارئال به سراغ او رفتند و مهندس را از آرژانتين به اسپانيا آوردند. در آن برهه خيليها از مسوولان ويارئال به علت جذب و استخدام يك مربي گمنام انتقاد كردند، در آن برهه ويارئال هنوز تبديل به «زيردريايي زرد» نشده بود و هيچ تيمي در لاليگا از آن حساب نميبرد. با اين حال رييس ويارئال اميدوار بود با جذب يك «مهندس» بتواند نامي براي تيمش دست و پا كند، اما روزهاي بعد چندان خوب و جالب پيش نرفتند. ويارئال از پنج مسابقه اولش تنها سه امتياز ناقابل به دست آورد. از همانجا بود كه مطبوعات اسپانيا شروع به انتقاد كردند و از ناشيگري مربي تيمهاي آمريكاي جنوبي در اروپا نوشتند. رسانههاي اين كشور در اقدامي عجولانه نوشتند كه به زودي اين مربي از كار بركنار خواهد شد، اما با اين حال پيگريني خيلي به اين شرايط اعتنا نكرد، البته زمان هم نشان داد كه حق با او است:«من دو تا نظريه واسه خودم داشتم: اول اينكه با دو تا مهاجم بازي كنم، بعدشم اينكه يه موج دوم حمله بذارم پشت سراينها. حالا ديگه بقيه چيزا واسم مهم نيست.» شهرت پيگريني به همان سرعت كه ويارئال مشهور شد، رو به فزوني گذاشت. ويارئال پس از روي كار آمدن «مهندس» تبديل به يكي از قدرتهاي اسپانيا شد و حتي توانست دوبار حضور در ليگ قهرمانان اروپا را تجربه كند. زيردريايي زرد حتي تا مرحله نيمهنهايي ليگ قهرمانان اروپا بالا رفت و آنجا با ناباوري و روي پنالتي كه ريكلمه آن را از دست داد، توسط آرسنال از گردونه رقابتها حذف شد. پنج سال نشد كه اين شيليايي از دهكدهاي كه مردمان آن 25 هزار نفر نميشدند، به يكي از قطبهاي فوتبال دنيا آمد و از ويارئال تيمي ساخت كه با تكيه بر فوتبال آمريكاي جنوبي، هراس و وحشت را در دل تيمهاي لاليگايي به وجود آورد. با اين حال اين تمام ماجرا نبود... «مانو» بهرغم فضاي سنتي و متاخري كه از آن بهره ميبرد، آدم بسيار زيركي است كه توانست سبكي در فوتبال پيدا كند كه به نام خودش در لاليگا ثبت شود. «سبك پيگريني». او در ادامه كارش به همراه ويارئال نشان داد كه چقدر آدم مستقلي است. در برههاي از زمان او با ريكلمه ليدر تيمش دچار مشكل شد و در حالي كه او از ستارههاي تيمش محسوب ميشد، بدون درنگ او را از تيم اخراج كرد. پس از اين موضوع او فرهنگي باب كرد به نام «ليدرهاي مثبت» و از اين حيث رقابتي بين ماركو سنا، رابر پيرس، ونتا و آروبارنا به وجود آورد. «مهندس» در اين باره ميگويد:«اگر تكنيك فردي بازيكنان در خدمت تيم باشد، عالي است ولي اگر آنها بخواهند از اين موضوع به عنوان مزيتي مهمتر از تيم و كارهاي گروهي استفاده كنند، آن وقت ديگر جايي در تيم ندارند.» با اين حال روزهاي مهندس در ويارئال رو به انتها رفت. نه اينكه او خوب نتيجه گرفت، بلكه برعكس. او اين قدر خوب كار كرد كه فلورنتينو پرز قانع شد تا سكان هدايت كهكشانيهاي 2 را به دست او بسپارد. فلورنتينو مجذوب قيافه پيگريني با آن موهاي جو گندمي و آرامش ذاتياش شد. او براي رهبري مادريد گزينههاي زيادي داشت: آرسن ونگر، آنچلوتي، مورينيو و... ولي سرانجام اين «مهندس» بود كه اين كار خطير را عهدهدار شد. حسني كه انتخاب او نسبت به سايرين داشت يك چيز بود، مهندس لاليگا را مثل كف دستش ميشناسد. از اين گذشته او پس از سالها نشستن روي نيمكت ويارئال حالا حسابي تجربه لازم را هم نيز كسب كرده است، اما بدون ترديد چيزي كه فلورنتينو را بيشتر از همه مطمئن كرده شيوهاي است كه پيگريني در زمين پياده ميكند. مهندس ميگويد:«كار تاكتيكي تيم از دفاع تا وسط زمين شروع ميشد، از اونجا به بعد من ميخواهم بازيكنم را راحت بذارم و بهش آزادي عمل بدم. هواداران به استاديوم ميآن تا ببينن فوتبال قشنگي در زمين ارائه ميشه و كارهاي متفاوتي با توپ در زمين صورت ميگيره. اگه فوتبال تماشايي نباشه، به چه دردي ميخوره؟...» حالا مهندس مانده و كهكشان مادريد. بايد ديد او در اولين تجربه مربيگرياش در يك تيم بزرگ چه سرنوشتي براي خودش رقم ميزند. آيا او مثل اولين تجربه مربيگرياش فاجعه به بار ميآورد و رئال را به قهقرا ميبرد يا اين تيم پرمهره را به منزلگاه مقصود ميرساند؟! پاسخ اين سوال را زمان ميتواند بدهد. منبع |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول