به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
الان نشستم نسخه اصلي رو نگاه كردم
چقدر طول ميكشه كه تند تند جاهاي مهمشو نگاه كني!
حسين راس ميگه!
از نظر من نقدي بر اصل گندولف نيست
جاهاي ديگه فيلم هم خيلي نامحسوسه
تنها چيز مهم از نظر من كلا چند تاست
يكي درخت سفيد!يكي اين چهره مسلمونا و دخيل كردن روايات اخر الزماني اسلام.تك چشم.و دو برجي كه شبيه ابليسك هستند
بيقه فيلم رو نميشه از نظر فراماسونري بهش نقد وارد كرد!

نتيجه كل اين بحث اين ميشه كه خلاصه چشتون باز باشه ديگه هرچيزي كه پخش كردن براتون نپذيريد!بعضي وقتا لازمه ادم درباره چيزاي عادي اطرافش اطلاعات كسب كنيم!
پ.ن
از حسين هم تشكر ميكنم اون كتابو دارم ميخونم خيلي جالبه


خوب اماده ايد بريم سراغ هري پاتر؟؟




۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: asd123
پیام: ۱,۸۸۰
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: البرز
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
کمیل نوشته:



خوب اماده ايد بريم سراغ هري پاتر؟؟


بریم!!خوبه...
من حاضرم..چمدون رو هم بستم..پیش به سوی هاگوارتز!! :heli: :heli: :heli:




۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: 3H.R.M
پیام: ۱,۵۰۵
عضویت از: ۷ آبان ۱۳۸۹
طرفدار:
- xavi
- pep
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
لیلی نوشته:

نقل قول
کمیل نوشته:



خوب اماده ايد بريم سراغ هري پاتر؟؟


بریم!!خوبه...
من حاضرم..چمدون رو هم بستم..پیش به سوی هاگوارتز!! :heli: :heli: :heli:


خب شروع کنین دیگه منم هستم ...




.. Listen to what people don't say
۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
خوب دوستاني كه كتابشو خوندن يه توضيحي درباره كتاب بدن تا مطالب خوب پيدا بشه




۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
مقدمه:

عصر امروز را به حق بايد عصر بازگشت غرب به معنويت ناميد. رجوع به عرفانهاي كاذب، گسترش گرايش به خرافات و اساطير كهن و ... نشانه ي ميل فطري انها به خداگرايي و عبادت او مي باشد؛ اما در شناخت خداي حقيقي و راه صحيح عبادت و بندگي و زندگي پاك ناكام مانده شايد بهتر باشد بگوييم ناكامشان گذاشته اند!.

فراماسونرها و كابالائيستها به شدت به ترويج خرافات و جادوگري و ... دامن مي زنند تا با سلاح فيلم، سريالريال انيميشن و بازي راينه اي بتوانند ذهن مردم به خصوص نوجوانان و جوانان را از ميل به سوي غيب حقيقي و خدا متعال و معنويت صحيح، منحرف نمايند.

پر واضح است كه اميال انسان را نمي شود از ميان برد بلكه با تغيير دادن جهت آن براحتي مي توان ميل مقدس فطري انسانها را به سوي باطل گرايش مي دهند.

بحث جادو و جادوگري از زمان مصر باستان و به خصوص عصر رنسانس به بعد، توسط پيروان مكتب كابالا در جهان ترويج گرديد تا جائيكه جادوگران در دربار تمامي امپراطوران جايگاهوالايي پيدا كردند.

به فرموده ي قرآن كريم؛ ياد دادن، يادگيري و استفاده ي از جادو كفر و گناه كبيره است و سزاي جادوگران را قتل مي داند و در همه ي اديان الهي هم همينطور بوده، ولي كابالائيستها با نفوذ در يهود و تحريف اين آيين، راه ترويج آنرا براي خو د باز نمود تا جائيكه حضرت سليمان (علیه السلام) را نه تنها پيامبر ندانسته بلكه او را جادوگري بزرگ و يك پادشاه مي دانند!!.

حال كسيكه عاشق جادوگري است، به چه چيز فرا مي خواند و در مقابل چه كسي جبهه مي گيرد ؟

بازي Harry Potter
مطابق بررسي كليساي واتيكان و تحقيق بسياري از صاحب نظران، شيوع فراوان موج شيطان پرستي و جادوگرايي در جهان بوسيله ي هري پاتر و داستانها و فيلمها و بازيهايش بوده است.

هري پاتر شخصيتي است داراي چهره ي جذاب و مظلوم! و زيرك كه در دل همه ي نوجوانان و جوانان برای خود جا باز مي كند. در اين مجموعه بازيها القاء مي شود كه فقط انسانهاي جادوگر و فرزندانشان انسان حقيقي بوده و مابقي انسانها نادان و عقب مانده اند.

سري بازيهاي هري پاتر، صحنه ي درگيري هري با موجودي به نام وُلدِمورت اسست كه نبايد كسي نام او را بر زبان جاري كند!!.

هري بدليل اينكه در خانواده ي خاله اش ( تنها خانواده ي غير جادوگر اين مجموعه ) كه بسيار غير استاندارد و بد اخلاق هستند بزرگ شده- و در اصل از نسل والديني جادوگر است- لذا فرار از خانواده و رفتن به مدرسه ي جادوگري هاگوارتز را حق مسلم خود مي داند و لذا به آنجا رفته و به يادگيري فنون مختلف جادو در نزد اساتيدي چون دامبلدور مي پردازد.

با ايجاد يك دنياي خيالي، كاربر را در يك فضاي وهمي و غير واقعي قرار داده و تمامي موفقيتهاي او را مديون يادگيري و به كار بردن جادو و اعمال خشونت آميز جلوه مي دهد.

در اثر انس كاربر با هري و دنياي او، رفته رفته تشخيص دنياي حقيقي از دنياي خيالي و فانتزي برايش مشكل مي شود و اين حس به او دست مي دهد كه تنها راه نجاتش پناه بردنبه جادو مي باشد.

شخصيت دامبلدور كه با ظاهر معنويش، نمايشگر يك انسان ديندار و دين جديد را چيزي جز جادو و رجوع به كتب جادويي نشان نمي دهد و با توجه به اينكه شخصيت واقعي او يك انسان همجنس گرا است، لكه دار كردن انسانهاي معنوي را در دستور كار خود دارد.

هري پاتر بايد در همه ي نبردها و حوادث پيروز شود، به هر قيمتي!!. و در اين راه هر كاري هري بكند بدليل محبوب بودنش، كاربر به او حق مي دهد حتي اگر ظلم كند يا روابط آزاد غير اخلاقي داشته باشد!!.

بازيهاي هري پاتر، پر است از انديشه ها و علائم ماسوني و عرفان كابالا! و با وجود چالش بزرگي به نام ولدمورت آيا نمي توان برداشت نمود كه هري جادوگر محبوب كاربر شده در حاليكه از ديدگاه دين او يك كافر است ؟ و آيا دشمن هري پاتر دشمن كاربر القاء نمي شود ؟ در حاليكه دشمن هري پاتر خداست زيرا خدا دشمن كافران است.

نكات مهم اين بازي در فضاي جنگ نرم:
1-القاي اينكه تنها راه موفقيت رو آوردن به جادوست و غير جادوگران را احمق جلوه دادن

2-ترويج انديشه ها و عقايد كابالا و رواج شيطان پرستي

3-غرق كردن كاربر در دنياي خيالي و كفرآلود هري پاتر و فروپاشي خانواده و اخلاق

4-الگو شدن هري پاتر به نوجوانان و جوانان

5-لكه دار كردن معنويت و افراد معنوي و در عوض خوب و زيبا نمايش دادن جادوگران
سئوالات:

-آيا با ترويج جادوگري و آيينهاي خرافي، بشر امروز به سعادت رسيده است ؟

-رواج يافتن روابط آزاد غير اخلاقي و جادوگري و خرافات و فروپاشي خانواده ها و دور شدن از معنويت آيا چيزي جز آثار هري پاتر و امثال آن است ؟

-آيا الگو شدن هري پاتر جادوگر فاسد كافر نشانه ي موفقيت خانواده ها و مراكزتحصيلي و ديني ما در امر تاديب است ؟ :




۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
و اين متن براي كسايي كه ميخوان سطحي وارد بحث بشن مفيده
___________________________________________
هزاران سال پیش در جامعه ساحران چهار جادوگر بزرگ به نام های گودریك گریفندور، هلگا هافلپاف، روینا رونكلاو و سالازار اسلیترین به تاسیس مدرسه ای با نام هاگوارتز برای آموزش سحر اقدام كردند. این چهار جادوگر كه چهار گروه را در مدرسه به وجود آوردند، بنا به سلیقه و تفكر خود به آموزش پرداختند. اما در میان اینها سالازار اسلیترین به این عقیده داشت كه باید جادوگرانی را در مدرسه تعلیم دهیم كه دارای خون خالص جادوگری هستند، یعنی پدر و مادر آنها جادوگر باشند ( و انواع دیگر جادوگران به این صورت است كه : یكی از والدین جادوگر باشد، یا هیچ یك از والدین جادوگر نباشد و فقط فرزند ساحر متولد شده باشد ) آن سه جادوگر دیگر با عقیده ی وی موافق نبودند بنابراین اسلیترین از مدرسه خارج شد و قبل از خروج از مدرسه تالاری را در اعماق آن بنا كرد و هیولایی را در آن نهاد و درب تالار را بست به امید اینكه روزی نواده واقعی اش برگردد و با باز كردن درب تالار، مدرسه را از وجود خون ناخالص پاك كند.

· هزاران سال بعد از آن چهار جادوگر، پسری به نام «تام مارلو ریدل» كه دارای استعداد جادوگری است همراه دیگر محصلین وارد هاگوارتز می شود و سال اول تحصیل خود را آغاز می كند. سالها می گذرد و آن پسر كوچك كه اینك نوجوانی شده، متوجه می شود كه مادرش جادوگر و پدرش غیر جادوگر بوده و در عین حال از خون مادری اش به سالازار اسلیترین می رسد. او در مدت تحصیلش در هاگوارتز دوستانی را در كنار خود جمع می كند. ‹ تام › برای خلاص شدن از نام پدرش كه یك غیر جادوگر بوده، اسم خود را به «لُرد ولدمورت» تغییر می دهد. او یك بار موفق به باز كردن تالار اسرار می شود كه در پی آن دختری به وسیله ی هیولای آزاد شده از تالار، كشته می شود. تام ریدل از آنجایی كه زیر نظر یكی از اساتید خود به نام دامبلدور بوده موفق به باز كردن تالار برای بار دوم نمی شود و بعد از مدتی تصمیم به ترك مدرسه می گیرد . سال ها بعد ولدمورت به همراه یارانش كه به مرگخواران معروف اند با نیروی سیاه خود به جامعه جادوگری حمله می كنند و با این كه با مقاومت هایی روبرو می شوند ولی باز به كشتار ادامه می دهند. پیش گویی رخ می دهد كه در آن گفته شده است كه كودكی به دنیا خواهد آمد، كه ولدمورت را نابود می كند، ولدمورت در صدد كشتن آن كودك بر می آید و زمانی كه كودك یك سال دارد، ولدمورت او را پیدا می كند. ولدمورت پدر و سپس مادر كودك را به قتل می رساند. و زمانی كه می خواهد كودك را با طلسم مرگ به قتل برساند، طلسم به خودش بر می گردد و او نابود می شود. جهان جادوگری دوباره روی آرامش را می بیند.

· پسرك یك ساله كه هری پاتر نام دارد، توسط جادوگران نماینده خیر به خاله اش سپرده می شود. هری پاتر بزرگ می شود و در سن یازده سالگی به مدرسه جادوگری می رود و در مدت تحصیل دوستان و دشمنانی پیدا می كند. هری پاتر در مدت تحصیل بارها مانع از قدرتمند شدن دوباره ی ولدمورت می شود (كتابهای یك و دو). ولی بالاخره ولدمورت پس از سیزده سال در برابر چشمان هری پاتر، قدرتمند می شود (كتاب چهار). با این كه هری، بارها به جامعه جادوگری می گوید كه ولدمورت بازگشته، ولی هیچ كس جز معدودی از جادوگران از جمله دامبلدور كه مدیر مدرسه ی جادوگری است و همچنین حامی هری می باشد این موضوع را قبول نمی كند. نبرد كوتاهی میان دامبلدور و ولدمورت رخ می دهد ( در وزارتخانه ) و از آنجایی كه وزیر برای چند ثانیه ولدمورت را می بیند، بازگشت ولدمورت را تایید می كند (كتاب پنج). وزیر جادوگری عوض می شود، پس از مدتی نبردی در هاگوارتز (مدرسه جادوگری) رخ میدهد كه طی آن دامبلدور (حامی هری) كشته می شود (كتاب شش). هری و دوستانش در جهت وظیفه ای كه دامبلدور به آنان واگذار كرده دیگر به مدرسه نمی روند، و از سوی دیگر ولدمورت وزارتخانه ی جادوگری را تحت كنترل می گیرد، و آموزش را كنترل می كند و در برخورد با خون ناخالص جادوگری بسیار اهتمام می ورزد بالاخره هری برای مبارزه به مدرسه باز می گردد، معلمین طرفدار هری، مدرسه را از وجود طرفداران ولدمورت خالی و هاگوارتز را جبهه ی مقاومت می كنند ؛ مرگخواران به مدرسه حمله می كنند و جنگ در می گیرد بالاخره هری و ولدمورت در مقابل هم قرار می گیرند و ولدمورت به دست او كشته می شود (كتاب هفت).

این خلاصه ای بود از داستان هری پاتر كه با درج شماره كتاب آن را عرضه نمودیم.

داستان هری پاتر كه از چند كتاب تشكیل شده، فرا تر از یك داستان معمولی برای نوجوانان و جوانان است! این داستان كه در آن به شدت از قوه ی خیال استفاده شده و در عین حال همچون اسطوره ها یك سیر منطقی را دنبال می كند دارای محتوایی مخفی و دور از خیال است، محتوایِ پنهانِ این داستان دارای مضامین تاریخی و واقعی می باشد.

به عبارت دیگر داستان هری پاتر، داستانی است خیالی درباره سحر و جادو، جامعه ی جادوگری، رویارویی خیر و شر، محبت و كینه، عشق و سرخوردگی ؛ ولی این داستان به ظاهر خیالی دارای چندین لایه ی معنایی است كه سطحی ترین لایه ی آن، كه برای همه قابل درك است، همان مضامینی بود كه ذكر كردیم . و باید دانست كه لایه های پنهان داستان به طور ناخودآگاه در ذهن خواننده نقش می بندد و در جای خود نمود می كند.

در اینجا به شرح این لایه های پنهان پرداخته ایم تا خوانندگانِ محترمِ مجموعه كتابهای هری پاتر، بدانند كه چه هدفی با نوشتن این داستان طولانی و درعین حال مجذوب كننده، دنبال شده.

لایه اول : لایه ی تاریخ

به نظر من خانم رولینگ، زیركانه، چند رخ داد تاریخی را در لایه ای نامرئی و نسبتا طولانی در این داستان قرار داده است. حوادثی كه در تاریخ معاصر اروپا رخ داده است .

1. با اقدام آلمان در سال 1914، جنگ جهانی اول شروع شد كه كُشتار زیادی در پی داشت.

· ولدمورت به جامعه ی جادوگری حمله كرد. در این جنگ هم از طرف خوبی و خیر و هم از طرف بدی و شر كشته های زیادی در جهان باقی می ماند.

2. آمریكا به نفع متفقین وارد جنگ شد كه در نتیجه حدود یك سال بعد آلمان شكست خورد و اثری از شكوه آلمان باقی نماند.

· طبق پیشگویی كه در داستان ذكر شده : « پسری به دنیا می آید كه باعث نابودی ولدمورت می شود»، ولدمورت در صدد یافتن آن كودك بر می آید و زمانی كه آن پسر یك ساله را پیدا می كند ( یك سال از ورود آمریكا به جنگ می گذرد ) با طلسم مرگ به او حمله می كند ولی طلسم به خود ولدمورت بر می گردد ( هر اقدام آلمان برعلیه آمریكا، بر ضد خودش تمام می شود ) و ولدمورت نابود می شود، برخی می گویند كه او مرده ولی برخی دیگر می گویند كه فقط ضعیف و ناتوان شده است.

3. آلمان پس از جنگ اول جهانی در صدد رشد و تجدید قوا برآمد ولی فشار های پیمان ورسای وكشور های اروپایی مانع از آن می شود.

· ولدمورت سعی می كند كه دوباره قدرتمند شود ولی با مقابله ی هری پاتر ( با پشتوانه ی دامبلدور = مدیر مدرسه جادوگری هاگوارتز ) روبرو می شود، كه این مطلب در دو كتاب یك و دو كاملا مشهود است ؛ هری پاتر و دامبلدور در اینجا نماد متفقین هستند .

4. آدولف هیتلر در راس حزب نازی در تلاش بود كه در انتخابات مجلس آلمان، حزب نازی كرسی های بیشتری بدست آورد و همچنین قصد داشت، به مقام صدارت اعظمی آلمان برسد و این اقدامات هیتلر در راه كسب قدرت پس از سیزده سال پس از شكست آلمان در جنگ جهانی اول (1918 ) شدت یافت و بالاخره حزب نازی در انتخابات مجلس موفق می شود و هیتلر به صدارت اعظمی آلمان رسید (1933). انگلستان و در راس آن چمبرلن نخست وزیر انگلستان به این ماجرا اهمیت نداد و توجهی به این جنب و جوش هیتلر نكرد ولی افرادی در انگلستان و آمریكا بودند كه از این تحركات سیاسی آلمان نگران بودند و یكی از آن سیاستمداران انگلیسی، چرچیل بود.

· ولدمورت در برابر چشمان هری پاتر، پس از سیزده سال ضعف و دوری از جهان جادوگری، دوباره قدرتمند می شود.( ولدمورت پس از13 سال قدرتمند می شود = آلمان در 1918 ضعیف می شود و در حدود 1931 كه هیتلر در حال قدرت گرفتن است، آلمان رو به قدرتمند شدن می رود ) ( باید در نظر داشت كه خانم رولینگ نمی توانسته دقیقا سالها را ذكر كند و یا مدت زمان های ضعف و قدرت ولدمورت را بیان كند زیرا كه این كار باعث لطمه دیدن اصل داستان و سیر منظم آن می شود و باید بدانیم كه داستان ها و یا فیلم هایی كه به طور كامل سفارشی و برای كنایه به مطلبی هستند، بسیار رسوا می باشد و آنقدر كه داستان هری پاتر مشهور و مقبول شده نمی توانست مقبول شود، برای نمونه می توان به فیلم ضد ایرانی 300 اشاره كرد كه از آغاز تا پایان بر ضد فرهنگ غنــی ایران است و همان طور كه می دانیـم فقط مدتی غوغا به پا كرد و بلافاصله تاریخ مصرفش به پایان رسید. ) ولدمورت در كتاب چهار نماد آلمان به پا خواسته، است. هری پاتر پس از بازگشت به سوی دامبلدور كه در راس جبهه ی خیر است و به عبارتی نماد شعور جمعی جامعه ی انگلستان است، به او می گوید كه ولدمورت برگشته ( آمریكا به جامعه ی اروپا می گوید كه در آلمان تغییرات مهمی در حال وقوع است ) و دامبلدور این سخن را باور می كند. ولی برخی از جادوگران كه در راس آنها وزیر جادوگری است این سخن را باور نمی كنند ( چمبرلن نخست وزیر انگلستان توجهی به قدرت گرفتن آلمان نمی كرد. )

5. تلاش هیتلر برای بدست آوردن قدرت ادامه دارد و او در سال 1933 صدر اعظم آلمان می شود. پس از ملحق شدن اتریش و چكسلواكی به خاك آلمان به دست هیتلر، اروپاییان متوجه خطر آلمان هیتلری شدند،نخست وزیر انگلستان(چمبرلن ) از خواب غفلت بیدار شد والبته جامعه اروپا در راه الحاق كشور مورد نظر هیتلر یعنی لهستان سنگ اندازی كردند.

· ولدمورت قدرتمند شده و برای قدرت بیشتر تلاش می كند ( در كتاب 5 مشهود است )، نبردی بین ولدمورت ( هیتلر ) و دامبلدور ( جامعه اروپا ) رخ می دهد و این نبرد كه بیشتر یك زور آزمایی است ( تلاش هیتلر برای الحاق لهستان به شیوه ی قانونی ) بالاخره بی نتیجه به پایان می رسد و ولدمورت متوجه می شود این نبرد بی فایده است، و از مقابل دامبلدور می رود ( هیتلر به این نتیجه می رسد كه نمی تواند مانند دو كشور اتریش و چكسلواكی، لهستان را به راحتی، بدست آورد، اقداماتی كه هیتلر برای به دست آوردن اتریش و چكسلواكی انجام داد عبارت است از :1- سخنرانی ها 2 - تحركات نظامی در مرز كشور های اتریش و چكسلواكی 3- تهدید كشور های مذكور و... )

در آخر این نبرد كه در وزارتخانه رخ داده، جادوگران به همراه وزیر جادوگری وارد وزارتخانه می شوند و وزیر در یك نگاه كوتاه ولدمورت را می بیند. و قدرت گرفتن ولدمورت را تایید می كند. ( چمبرلن به اشتباه خود پی برد، و متوجه شد، كه هیتلر در صدد توسعه قلمرو بوده ؛ البته همان طور كه می دانید توسعه قلمرو كاری است كه انگلستان سالها در پی آن بوده و بعد از اینكه، از این كار دست كشیده- و باز آن هم به دلایل سیاسی نه برای راحتی ملت های تحت سلطه -دوست ندارد این اقدام را دیگر ملت ها انجام دهند، زیرا قدرت گرفتن دیگر كشور ها خارج از تحمل انگلستان است.)

6. قدرت نمایی هیتلر آغاز شده و تحركات نظامی او ادامه می یابد. حمله به لهستان آغاز می شود. مدتی بعد چرچیل بجای چمبرلن نخست وزیر انگلستان شد، باید دانست كه قدرت انگلستان در آن زمان تقلیل یافته و وقت آن فرارسید كه جای این كشور استعمارگر كهن را كشور قدرتمندی بگیرد و البته این از مدت ها پیش اتفاق افتاده و آمریكا جای انگلستان را در صحنه جهانی گرفته بود.

· حملات توسط ولدمورت و یارانش شروع میشود. وزیر سحر و جادو عوض می شود، و ‹اسكریمجور› بجای ‹فاج› می آید و این همان جابجایی چرچیل با چمبرلن است. به هاگوارتز (هاگوارتز، نمادی ازمكان هایی است كه مورد تعرض هیتلر قرار گرفت) حمله می شود و دامبلدور به دست اسنیپ – از مرگخواران سابق- كشته می شود (كتاب 6). این در حالی است كه در كتاب 7 می خوانیم كه دامبلدور ( نماد انگلستان )مدتها قبل به وسیله ی طلسمی ضعیف شده، و خودش به اسنیپ گفته كه تو مرا بكش چون من مرگ را انتخاب كرده ام ( و این همان جایجایی قدرت جهانی، آمریكا با انگلیس است كه با رضایت انگلیس انجام شد.)و بارها در این مجموعه كتابها از قول یاران دامبلدور برای یكدیگر نقل شده كه دامبلدور گفته : امید ما هری پاتر است. و این همان انتقال قدرت به آمریكا است و از نگاه متفقین پیروزی به دست آمریكا محقق می شود (كتاب 6).

7. هیتلر پس از به قدرت رسیدن به نظم بخشیدن امور پرداخت و این شامل آموزش هم شد. او آموزش را سازمان دهی كرد و تحت كنترل گرفت. از سوی دیگر علاقه ی زیاد هیتلر به خون خالص آریایی چیزی بود، كه اكثریت مردم درباره ی آن می دانند. او در عزل و نصب مقامات و سران كشوری و لشكری اصل و ریشه و به عبارتی خون آریایی را در نظر گرفت.

· این دو نكته تاریخی را می توان در كتاب های هری پاتر و به ویژه در كتاب 7 ملاحظه كرد. در سراسر داستان هری پاتر درباره ی علاقه ولدمورت به خون خالص جادوگری صحبت شده و در كتاب 7، جامعه جادوگری نماد جامعه ی آلمان در نظر گرفته شده و وزارت جادوگری هم نماد دولت آلمان است. در این كتاب نوشته شده كه ولدمورت افرادی را در وزارت جادوگری بر سر كار می گذارد كه به نوعی با او همراه هستند و همچنین درباره اصل و ریشه كاركنان وزارتخانه بررسی می شود، همچنین آموزش در هاگوارتز به وسیله ی دست نشانده های ولدمورت كنترل می شود.

8. آلمان در دو جبهه در جنگ بود و سرانجام هم از این دو جبهه مورد هجوم قرار گرفت. یاری زیاد آمریكا به متفقین باعث شد تا آلمان در جنگ جهانی دوم شكست بخورد. یكی از دلایل بزرگ شكست آلمان تمركز ندادن نیرو ها در یك جبهه بود. هیتلر با ایجاد چند جبهه ( شرق و غرب آلمان و همچنین آفریقا ) یكی از عوامل شكست خود را به دست خود ایجاد كرد.

· یاران ولدمورت به دستور او به هاگوارتز حمله می كنند و جنگ سختی در می گیرد و این جنگ در حالی است كه ولدمورت در گوشه ای در حال تماشا می باشد و به صحنه ی جنگ وارد نشده (عدم تمركز قدرت در جبهه نبرد دیده می شود ) و از آنجایی كه هنوز هری پاتر به دلایل ذكر شده در كتاب ( یافتن و نابودی دو هوراكسس باقی مانده ) آماده نبرد، نبود، اگر ولدمورت از غرور خود كم می كرد، با یك حمله برق آسای خود به هاگوارتر می توانست شخصا جنگ را به نفع خود تمام كند. ولی این غرور باعث شد كه او زمانی تصمیم به حمله بگیرد كه دیگر این حمله آن تاثیر قبلی را كه می توانست داشته باشد، نداشت ( هری پاتر آماده نبرد با او شده بود ) . سرانجام ولدمورت در مقابل هری پاتر قرار می گیرد (در داستان، هری پاتر در جنگل به نزد ولدمورت می رود ولی ما این رویارویی را در نظر نداریم زیرا به نظر من این بخش برای تكمیل سیر منطقی داستان آمده، ما رویارویی پایانی ولدمورت و هری پاتر را كه در هاگوارتز رخ می دهد، در نظر داریم ؛ که البته در زمان رویارویی هری پاتر با ولدمورت در جنگل شاهد این هستیم که ولدمورت هری را به ظاهر می کشد ولی خودش هم کمی از حال می رود، و این را می توان به نوعی همان حملات به ظاهر موفقیت آمیز آلمان نازی بر ضد متفقین دانست که سطحی بود و هیچ نتیجه ای نداشت، چرا که در داستان می بینیم که هری به ظاهر، وانمود به مردن می کند) و این در حالی است كه از چند جبهه ی دیگر به یاران ولدمورت حمله شده ( موجودات افسانه ای جنگل ممنوعه – سنتور ها _ از پشت سر، و جن های خانگی هاگوارتز از سوی دیگر ). ولدمورت در دوئلی كوتاه با هری پاتر، كشته می شود ( این نماد حمله ی عظیم آمریكا به آلمان است كه باعث شد آلمان در مدتی كوتاه نابود شود).

در هنگام دوئل می بینیم که هری پاتر با طلسم خلع سلاح با ولدمورت مقابله می کند که باعث می شود، طلسم ولدمورت به سوی خودش برگردد و او بمیرد. و البته نکته ای در این بخش نهفته که آن را، در لایه ای دیگر، بررسی می کنم.

نکته ی قابل توجه دیگر در این لایه، این است که زمانی که ولدمورت، طلسمش به خودش بر می گردد، چوب جادوی بزرگ که در دستش است به هوا پرتاب می شود و در اینجا است که با چنین توصیفی از خانم رولینگ رو برو می شویم:

چوب از دست ولدمورت پرتاب شد، چرخید و چرخید تا به دست اربابی... رسید که آمده بود تا بالاخره مالکیت کامل آن را در اختیار بگیرد.

این چوب نماد ‹قدرت جهانی› است که از دست آلمان خارج و به دست آمریکا افتاد، و چنان این صحنه توصیف شده که انگار از هری پاتر در جهان فردی بهتر وجود ندارد!

همان طور که می بینید، خانم رولینگ چطور یک واقعه تاریخی را در دل داستان جا داده است!!

· توجه:در كتاب گفته شده كه چهار جادوگر مدرسه هاگوارتز را بنا كردند كه نام آنها به این صورت نوشته شده : گودریك گریفندور– هلگا هافلپاف- روینا رونكلاو– سالازار اسلیترین. اگر دقت كنید می بینید كه خواننده پس از خواندن این اسامی به این نتیجه می رسد كه هر اسم و فامیل با یك حرف الفبایی شرع می شود، خواننده در ذهن خود مُخفف اسامی را می سازد : گودریك گریفندور gg – هلگا هافلپاف hh - روینا رونكلاوRR – سالازار اسلیترین SS و ناگهان خواننده متوجه می شود كه مخفف نام آخری SS است كه با معادل كردن این واژه با سازمان امنیتی آلمان نازی كه اس اس (ss) نام داشت به این نتیجه می رسد كه همان طور كه اسلیترین فرد ظالمی بوده ( فردی كه در مدرسه جادوگری تالاری ایجاد می كند و هیولایی در آن قرار می دهد تا روزی نواده اش با یاری آن هیولا، جادوگران غیر اصیل را بُكشد، مسلما فرد ظالمی است ) ، سازمان اس اس نیز یك سازمان مخوف بوده. سازمان اس اس مَخوف ترین سازمان امنیتی زمان خود بوده و مانند سازمان های اطلاعاتی كنونی غَرب، كشتار بسیار و زندانیان بسیاری داشته؛ولی این یادآوری برای چه لازم است ؟ چرا خانم رولینگ به این كار دست زده؟

v همان طور كه ملاحظه كردید، خانم رولینگ با قلم جادویی خود سعی كرده هم سیر منطقی داستان به هم نخورد ( همان طور كه دیدیم جامعه جادوگری در یك جا جامعه ی اروپا را ترسیم می كند و در مقطعی كوتاه جامعه ی آلمان را ترسیم می كند و یا وزارت جادوگری در جایی دولت انگلیس را نشان می دهد و در جایی هم دولت آلمان را ) و هم یك موضوع تاریخی را در لابه لای واژه های این داستان قرار دهد. ولی چرا این موضوع تاریخی از دل تاریخ بیرون كشیده شده و در پوششی جذاب به مردم جهان عرضه شده؟

آیا قصد زنده نگه داشتن یك اتفاق تاریخی كه به نحوی با موضوع هولوكاست ارتباط دارد در نظر بود؟

آیا هدف از آوردن این لایه، اشاره به عاملینِ به وجود آورنده ی هولوكاست نیست، تا از این رهگذر، به نحوی غیر مستقیم به هولوكاست اشاره كند؟

لایه دوم : لایه ی تحلیل شخصیت ها

یكی دیگر از لایه هایی كه باید به آن در این داستان توجه كرد چند بعدی بودن شخصیت های این داستان است. البته این بخش ؛ تكمیلی است برای لایه های دیگر داستان :

· هری پاتر: در نمایی بسیار سطحی جادوگری است كه نماد شر، را به دفعات نابود می كند. ولی ابعاد دیگر این شخصیت عبارت است از:

یك ناجی: هری پاتر نماد یك ناجی است كه وظیفه اش نجات جامعه است. در سر راه به كمال رسیدن این ناجی موانعی است كه این موانع در برخورد های تند و آزار دهنده ی خاله و شوهر خاله و پسر خاله اش دیده می شود. این ناجی كه از سوی مربیان ماهری تربیت می شود امیدی است برای نجات جهان. این منجی همچون حضرت موسی در یک محیط ناخواسته بزرگ می شود ( خانه خاله ی هری ) و همچون مریم مقدس، گاه برای رهایی از دست فشار اطرافیانش ( شوهر خاله ی خشنش ) باید روزه ی سکوت بگیرد. این منجی مانند دیگر منجیان و دیگر قهرمانان تاریخ، باید پالایش شود ؛ او باید تنها لکه ی آلوده در خود را که باعث آشفتگی و عصبانیت های گاه و بی گاهش می شود ( انرژی پلیدی که در زمان کودکی به طور ناخواسته از ولدمورت گرفته است ) را از خود بیرون کند و این تنها با یک خودکشی داوطلبانه ( در کتاب 7= زمانی که او در جنگل رو در روی ولدمورت قرار می گیرد ) صورت می گیرد و او از این پس پاک به حساب می آید!

آمریكا: همان طور كه در لایه قبلی توضیح دادیم هری پاتر در نمایی دیگر، نماد آمریكا است. كه سعی در نجات جهان از ظالمین دارد. در این داستان گفته شده كه هری پاتر در برخورد با ولدمورت ( در یك دید كلی نماد دشمنان آزادی و در یك نمای كوچكتر نماد آلمان است. ) كمی از قدرت او را به طور غیر ارادی می گیرد (جادوی سیاه) و این نشان می دهد كه آمریكا رگه هایی از ظلم را در برخورد خود با جوامع اعمال می كند ولی همان طور كه داستان سعی در القای آن دارد این خشونت و ظلم، به صورت غیر ارادی از سوی آمریكا (ناجی) نشان داده می شود. و همان طور كه در داستان به صورت بسیار واضح بیان شده، هری پاتر از جادوی خلع سلاح استفاده می كند و با این طلسم است كه در نبرد های خود پیروز می شود (و در داستان از قول یاران دامبلدور نقل شده كه این جادو به نوعی امضا و مشخصه هری پاتر است) در حالی كه ولدمورت و یارانش بیشتر از طلسم مرگ استفاده می كنند. این نشان دهنده ی گفتار آمریكا است كه می گوید ما برای خلع سلاح به كشور ها حمله می كنیم و قصدمان فقط خلع سلاح است.

و نكته ای دیگر كه باید به آن توجه كنیم این است كه هری پاتر در ابتدای سال در زمان گروه بندی، وقتی كلاه گروه بندی می خواست او را به گروه اسلیترین بفرستد، هری چندین بار گفت كه اسلیترین نه ، و این هم نشان می دهد كه آمریكا با اینكه دارای قدرت زیادی است، طرف ظلم را انتخاب نكرده و به صورت آگاهانه طرف خوبی و خیر را انتخاب كرده و این هم نوعی خلاص شدن آمریكا از زیر فشار افكار عمومی را به دنبال دارد. زیرا این لایه ی داستان به همراه دیگر لایه ها در ذهن خواننده قرار می گیرد و در بخش ناخودآگاه ذهن فرد اثر می گذارد!

· ولی بهتر است سوالی در اینجا طرح شود:چرا پاتر؟ چرا خانوم رولینگ چنین فامیلی را برای او انتخاب کرده؟

پاتر در زبان لاتین به معنای پدر می باشد. و این شاید اشاره ای به این دارد که، همه ی اقدامات آمریکا پدرانه و از روی دلسوزی است .

یک سِبقه ی تاریخی هم می توان برای واژه پاتر پیدا کرد و آن در امپراطوری روم است، که عده ای اشراف وجود داشتند که به خود لقب پاترسین می دادند ؛ و این به معنای پدران است، یعنی این افراد پدران ملت هستند.

· دامبلدور(مدیر مدرسه هاگوارتز): این شخصیت هم دارای لایه های زیاد معنایی است :

یك حامی بزرگ: به تناسب زمان دامبلدور نماد یك حامی قدرتمند است برای ناجی آینده ( هری پاتر ) ولی باید دانست اگر چه او دارای وظایف سنگینی است ولی هیچ وقت نمی تواند جای ناجی را بگیرد و فقط و فقط ناجی می تواند نجات دهنده ی جامعه باشد. حامی از او مراقبت می كند و زمینه را برای رشد او فراهم می كند و در زمان مناسب هم از كنار او می رود.

اُسقف: در زمان هایی خاص دامبلدور با كمك چهره ای كه از او در داستان توصیف شده نقش یك اسقف را بازی میكند، او با لباس های بلند و خاصی و با ریش سفید و بلندش در مدت زمانی كه در داستان حضور دارد همچون یك اسقف به ارشاد دیگران می پردازد و نمونه های این ارشاد ها و راهنمایی ها را تحت عنوان سخنرانی های دامبلدور در متن داستان داریم یعنی دامبلدور به ظاهر سخنرانیِ اول سال تحصیلی را انجام می دهد یا در جمع معلمین جادوگری صحبتهایی می كند ولی در باطن به ارشاد آنان پرداخته و حتی بعضی از سُخنان او منحصر به داستان نیست بلكه توصیه هایی است كه در ذهن خواننده نقش می بندد و خواننده به طور ناخودآگاه آنان را در زندگی واقعی خود به كار می گیرد.

قدرت انگلستان: دامبلدور همچون انگلستان است كه نقش پدری آمریكا را بازی می كند و او را به سوی رشد سوق می دهد و در زمانی هم كه قدرت خودش كم می شود صحنه را به آمریكا ( هری پاتر ) می سپارد.

· اسنیپ(مرگخوارتوبه كرده): اسنیپ فردی است كه در كتاب شخصیت او به زیبایی توصیف شده. او دارای شخصیت دو گانه است و به قول كتاب دوم یعنی در زمانی كه دارد اسنیپ را كه به همراه دامبلدور و فلیچ و هری پاتر در دفتر دامبلدور جمع شده اند توصیف می كند : « نصف بدنش توی سایه و تاریكی و نصف دیگرش در روشنایی نور شمع ها قرار داشت ». همان طور كه می بینیم تصویری كه به طور خواسته یا ناخواسته ترسیم شده، نشان دهنده مرموز بودن اسنیپ است، او مرگخواری است كه در اواسط جنگ اول به طور مخفی با دامبلدور ارتباط برقرار می كند و به او اطلاعات می دهد و در مدت زمان 13 سالی هم كه ولدمورت ضعیف بود، او در كنار دامبلدور كار می كرد و به عبارتی توبه كرده بود ولی در عین حال ارتباطش را با مرگخواران دیگر حفظ می كند ، او در زمان برگشتن ولدمورت به طرف او می رود ولی به طور ظاهری و بعد از مرگش به دست ولدمورت، معلوم می شود كه او همان زمان كه توبه كرده به واقع بوده و با دامبلدور همراه بوده و برای او كار می كرده.

· اسنیپ دریك نگاه می تواند كشور ایتالیا باشد كه در اوایل جنگ جهانی اول، از حلقه ی جبهه متحدین گسست و به متفقین پیوست (همكاری اسنیپ با دامبلدور در زمان حمله ی اول ولدمورت). و در نگاه دیگر می تواند كشور شوروی باشد كه در جنگ جهانی دوم با هیتلر پیمان عدم تجاوز بست ولی درصدد حمله به آلمان بود (اسنیپ، در زمان قدرت گرفتن دوباره ولدمورت در عین حال كه با او همراه شد ولی در واقع با دامبلدور بود) كه در این حال هیتلر از این قصد شوروی مطلع شد و پیش دستی نمود و به شوروی حمله كرد كه باعث حیرت شوروی شد (در كتاب 7 می خوانیم كه ولدمورت به وسیله ی مارش،اسنیپ را می كُشد، البته باید به همان نكته ای كه در ابتدای این مقاله اشاره شده است، توجه كرد، كه خانم رولینگ برای اینكه نمی خواسته سیر منطقی داستان ناقص شود این لایه ها را تا جایی كه امكان دارد در درون این داستان قرار داده!)

لایه سوم : بی خدایی

یكی دیگر از مباحثی كه باید در این داستان به آن توجه شود، فقدان وجود خدا تا آخر داستان است كه نشان دهنده ی انسان محوری و توجه به وجود محوریت انسان است. و این نكته بارها و بارها دیده می شود به عنوان مثال دامبلدور بارها می گوید امید ما به هری پاتر است و یا ما لحظه ای را در این داستان نمی بینیم ( به جز آخر داستان و آن هم برای خالی نبودن عریضه ) كه از خدا طلب كمك شود و هر امداد و كمكی كه رخ می دهد از سوی دوستان و حامیان به یكدیگر است : كمك دامبلدور به هری در تالار اسرار ( كتاب دو )، كمك ارواح والدین هری به او در زمان برخوردش با ولدمورت در قبرستان (كتاب چهار ) و... از این قبیل می باشند، البته در آخر داستان ذكر شده است كه هری پاتر با امید به خدایِ آسمان ( یا لفظ امید به آسمان ها به کار رفته ) به ولدمورت حمله می كند. كه این می تواند نشان دهنده ی آن باشد كه امید همه به هری پاتر و امید هری پاتر ( آمریكا ) هم به خدا می باشد یعنی دروازه ی رسیدن به خدا هری پاتر است و این همان دین گرایی دولتمردان و سیاست مداران آمریكایی است كه فقط ایمان را از سوی خود می دانند و در راه رسیدن به آن تلاش می كنند (مسیحیان تجدید حیات یافته ).

البته چند اشكال در اینجا وارد است: ٭ اول اینكه از آنجایی، كه تا قبل از انتشار كتاب 7، بحثی در گرفته بود در مورد انسان محوری و توجه نكردن خانم رولینگ به وجود خدا در داستان، شاید آوردن این جمله « با امید به خدای آسمان » برای پایان دادن به این بحث بوده تا به اهل فكر نشان دهد كه به وجود خداوند در داستان پرداخته شده است. ٭ اما با آوردن این جمله در اواخر داستان یك نكته ی دیگر به چشم می خورد. و آن این است كه : چرا گفته شده خدایِ آسمان، به بیان دیگر چرا از یای نسبت استفاده شده. این یادآور چند خدایی و وجود الهه های چند گانه در حوزه تمدن غرب است. لازم به ذكر است كه غرب در حال رجوع به عصر اسطوره های خود است كه همان عصر پیش از مسیحیت است. این موضوع بارها و بارها در عناصر فیلم های گذشته ی ساخته شده توسط غرب دیده شده است.

خانم رولینگ می توانست به جای این واژه (خدای آسمان)، واژه هایی مانند: خدای آسمان و زمین و یا خدای توانا و یا خدای قدرتمند استفاده كند كه این اسامی صفات خدا را كه در ذات اوست نشان می دهد؛ پس استفاده از چنین بیانی، مشكوك است.

· قرار دادن این لایه در داستان باعث می شود كه ذهن خواننده با تبلیغات محسوس آمریكایی ها و صهیونیست ها راحت تر همراه شود.




۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: asd123
پیام: ۱,۸۸۰
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: البرز
گروه:
- کاربران عضو
خوب اینم از هری خوشگله که میخوایم به دار نقد آویزونش کنیم !!!
خدا رحمتمون بکنه !!! ما که با لرد سیاه کاری نداریم !! به خدا راس میگم !!!



نقل قول
کمیل نوشته:

خوب دوستاني كه كتابشو خوندن يه توضيحي درباره كتاب بدن تا مطالب خوب پيدا بشه


خوب من بی اجازه شروع کنم به یه توضیح کوچولو!!!

خوب هری پاتر داستان پسر بچه ی جادو گریه که توی دنیای خارج از جادو یعنی "موگول" زندگی میکنه . توی سن یازده سالگی به مدرسه میره تا اوراد و جادو های مختلفی رو یاد بگیره !!!

مدیر مدرسه جناب "دامبلدور" یه چهره ی معصوم و متفکر با ریش های بلند و سفید داره , که حس اعتماد و خوبی رو به آدم منتقل میکنه ...

و مثل بقیه داستانهای خیر و شر طرف مقابل دامبلدور یه جادوگریه به اسم لرد ولدمورت !!!(قول داده بودم ازش نگما!!! جبر روزگاره چه کنم!!!)

این میه نقل قول که بتونید در جریان چگونگی شکل گیری و فروش هری پاتر قرار بگیرید:
نقل قول

رولینگ از جمله داستان نویسانی است که با استفاده از جذابیت رویا برای انسانها و به سبب خلق اثر کاملا خیالی هری پاتر به شهرت فراوانی دست یافت . فکر خلق هری پاتر در کوپه یک قطار به سال 1990 به ذهن رولینگ خطور کرد و به مدت 5 سال طول کشید تا او بتواند جلد اول کتاب خود را به اتمام برساند و پس از انتشار به فروش چشمگیری دست یافت به همین دلیل در سال 1999 جلد دوم و سوم مجموعه هری پاتر به چاپ رسید . و در فاصله کوتاهی پس از چاپ این دو جلد قسمت چهارم هری پاتر منتشر شد و با فروشی که تا آن تاریخ بی سابقه بود زمینه را برای چاپ جلد پنجم مهیا نمود . جلد پنجم کتاب رکورد فروش قبلی را شکست و در چاپ اول خود حدود 7 میلیون جلد را روانه خانه علاقمندان داستانهای هری پاتر کرد .


اینم بگم که این مجموعه کتاب به 61 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده ...
دیگه اینکه هری پاتر اون قدر توی دل جوون های دین زده ی غربی جا افتاده که خیلی ها لباس ها و کتاب های جادو گری هری پاتر رو میخرن ...

نقل قول
جذابیت این داستانها به حدی است که لباسهای هنرپیشگان این مجموعه و حتی کتابهای درسی هری پاتر که به معرفی حیوانات و ابزار و فنون به کار رفته در هاگوارتز می پردازد در بین کودکان و نوجوانان طرفداران فراوان پیدا کرده است و بسیاری از آنها برای آموختن فنون جادوگری و یادگیری تعالیم مدرسه هاگوارتز اعلام آمادگی کرده اند.


ما همیشه شنیدیم که جن و پری ت ویه دنیا ی دیگه زندگی میکنه که مثل ما نیاز به خوراک و پوشاک و ... داره!!!
حالا اگر ما به این نوع خلقت خدا به چشم یه شگفتی و قدرت نگاه کنیم اون موقع میتونیم بگیم که خدا تواناست به انجام هر کاری!!

ولی توی هری پاتر به وضوح دیده میشه که موضوع بی نیازی انسان از قدرت بی کران خدا مطرح میشه ... توی هریپ اتر خداییی وجود نداره ... هر چی هست ... قدرت یه چوب دستی خشک هست که در آخرین کتاب هری پاتر میبینیم یه چوب دستی سرآمد تمام اون هاست !!! توی این کتاب هیچ وقت به توکل و توسل به خدا برای رهایی از سختی و به دست آوردن نعنت های الهی اشاره نمیشه !!! و نه تنها اشاره ای به خدا نشده بلکه گفته میشه که هیچ قدرت ما فوق انسانی لایق پرستش وجود نداره..به جز استادان بلند مرتبه جادوگری ...
روحانی بودن دامبلدور:
توی قسمتی از کتاب اول وقتی هری میفهمه که ولدمورت به دنبال سنگ جادو هست و میدونه بعد از به دست آوردنش جانش در خطره و هرمیون به هری میگه که نگران نباش تا اون ( دامبلدور ) هست نگران نباش ...

و توی کتاب زندانی ازکابان برای راندن دیوانه ساز ها از خودشون و نجات دادن روحشون به جای توسل به خدا و قدرت الهی با یه یاد اوردن خاطرات خوشی دیوانه ساز ها رو از خودشون دور میکنن ...



نمادهایی که رولینگ در خلق اثرش از آنها مدد گرفته تا اثری تاثیرگذار پدید آورد، عبارتند از مار، جغد، تک شاخ، کلاه، گربه، اعداد، آئینه و عناصر متعدد دیگر.


نقل قول


مار:
مار و اژدها نمادی از جهانی پیچیده است مظهر مرگ و ویرانی، او چون پوست اندازی می کند به مفهوم زندگی و رستاخیز است و مار چنبره زده نمادی از تغییر و چون ظاهر می شود و غیب می گردد مظهری از امور پیش بینی نشده. مار بواسطه ارتباطش با نیروهای جهان زیرین دشمن نیروهای روحانی است. این حیوان مظهر زیرکی و حیله گری است و همچنین به معنای سرنوشت. مطابق عقیده یهودیان مار نماینده و نشانه بدی و وسوسه و گناه است. در عقیده مسیحیت مظهر شیطان، مظهر نیروهای شر درونی انسان است که باید بر آن غلبه شود. در فیلم هری پاتر ولدمورت مظهر شر و تاریکی است و به زبان مارها صحبت می کند و افکار سیاه و پلید او در برخی قسمتها خود را به مار غول پیکری تبدیل می کند و هری به واسطه نیرویی که ولدمورت در او به ودیعه گذاشته ناخواسته توانایی تکلم با مارها را داراست و همچنین نماد گروه اسلاترین که ولدمورت از آنها جداست مار است.

جغد:
موجودی دو خصلته که هم پرنده خرد است و هم نماینده تاریکی و مرگ در اعتقادات مسیحی، این حیوان نماد شیطان و نیروهای تاریکی و اخبار شوم است و همچنین نماد و نشانه یهودیانی است که مسیحی نشدند. این حیوان در معانی نمادین خود یکی از عناصر بارز بکار رفته در فیلم هری پاتر است. البته به کارگیری فراوان جغد در این مجموعه این سئوال را در اذهان بر می انگیزد که خانم رولینگ از معرفی این پرنده چه اهداف دیگری داشته است.

گربه:
نماد دیگری است که در این مجموعه به کرات بکار گرفته شده است. این حیوان نماد نیروی متغیر خورشید و افزایش و کاهش ماه و عظمت شب است. در جادوگری این حیوان دوست و محرم جادوگران و ساحره هاست و گربه موجودی است که با ماوراء طبیعت و گروه شیاطین و اجنه در ارتباط است. در فیلم هری پاتر گربه معرف صورت دوم و چهره دگرگون زنان هاگوارتز و دنیای جادوگرهاست مانند خانم پرفسور مک گوناگول مسئول گروه گریفیندور در مدرسه ای که هری پاتر عضوی از آن است.

اعداد:
یکی دیگر از مهمترین نمادهای بکار رفته در این مجموعه است. از نخستین فرازهای تاریخ بشری علم اعداد با او عجین بوده، اعداد پدیده ای پر رمز و راز هستند که گویی قوانین حاکم بر آن ساخته بشر نیستند. یکی از قدیسان مسیحی سنت آگوستین اعداد را صورت مثالی هستی مطلق می داند. کارکرد اعداد در دین بیان مفاهیم ماورایی در قالب اعداد از مضامین دیر آشنای پیروان تمام ادیان در تاریخ به شمار می رود. در کتاب عهد عتیق و سفر آفرینش خداوند جهان را در شش روز می آفریند و روز هفتم را برای استراحت خود قرار می دهد. به همین واسطه هفتمین روز مقدس شمرده می شود. در مجموعه هری پاتر به کرات از این نماد استفاده. به عنوان مثال عدد 10 نماد موجود کامل و نماینده قانون است و عدد 11 تجاوز از قانون و به مفهوم گناه و مخاطره به کار گرفته شده و هری پاتر یازده ساله است و در جشن تولد یازده سالگی اش توانمندی استفاده از نیروهای جادویی خویش را باز می یابد. او یازده ساله است و می تواند از مرزهای قانونی پا فراتر بگذارد و با توسل به اعمال و نیروهای فرا طبیعی به تاريكي و پلیدی غلبه کند. بعضی از اعداد در تمام فرهنگها اعداد نحس به شمار می روند مانند عدد 6 که عدد شیطان محسوب می شود و نشانه شیطان و وسوسه خلق است. عدد 666 رمزی است که نشانگر نیروهای اهریمنی و به صورت برعکس 999 خوانده می شود که در اساطیر 9 عدد نزول قدرت آسمانی بر جهان است و شاید به همین دلیل در سال 1999 جهان منتظر رویداد عظیم بود. زیرا مطابق باور یهودیان و مسیحیان در پایان هر هزاره جهان منتظر ظهور منجی است و از سویی دیگر این عدد با نحوست و شومی همراه است. در هری پاتر نیکلاس فلامل دوست پرفسور دامبلدور و سازنده سنگ جادو سالی که سنگ را ساخته بوده 665 سالگی خود را جشن گرفته و در سالی که ماجرای هری پاتر در آن اتفاق می افتد و ولدمورت در پی بدست آوردن سنگ جادویی است. نیکلاس 666 ساله می شود و شاید این اشاره به عدد 666 در فیلم دلیل رویکرد ولدمورت مظهر تاریکی و شر برای بدست آوردن قدرت شیطانی سنگ جادو باشد. شماره خزانه ای که ارثیه هری در آن نگهداری می شود 667 می باشد که مطابق است با 11 + 666 یعنی جمع عدد شیطان با سن هری پاتر که اشاره به غلبه هری پاتر به شیطان و نیروهای شیطانی موجود در فیلم دارد.

تک شاخ:
دیگر نماد بکار رفته در مجموعه هری پاتر است. به معنای عفت و پاکدامنی خیر تام، فضیلت، قداست عقلانی و جسمانی و فساد ناپذیری است. تک شاخ مسیر آب را در می یابد و شاخ او زهر را در آب تشخیص می دهد و اثر آن را از بین می برد. در فیلم هری پاتر ولدمورت برای بقا و حیات جسمانی خود تک شاخها را می کشد و با خون آنها به حیات خود ادامه می دهد. به عبارتی شیطان بواسطه پایمال کردن پاکی ، فضیلت و قداست عقلانی به حیات پلید خود ادامه می دهد. وقتی ولدمورت تک شاخها را در جنگل می کشد خون جیوه ای آنها بر روی زمین جاری می شود و این کارکرد دقیقا اشاره دارد به اعتقاد کیمیاگران در تعریف نمادین تک شاخ.

کلاه:
به مفهوم اقتدار و قدرت بکار رفته، تا زمانی که کلاه بر سر است دربردارنده اندیشه است. به تعبیری کلاه یعنی دیدگاه و عقیده، کلاه فیریچی یا مخروطی کلاه رهایی است و نماد آزادی در مدرسه هاگوارتز تمام اساتید کلاه فیریچی بر سر دارند. آنهم بیشتر اساتیدی که چهره مثبت از آنها ارائه شده بود. همچنین کلاه سخنگوی مدرسه که وظیفه قضاوت و شخصیت شناسی دانش آموزان را بر عهده دارد. بر همین مبنا آنها را دسته بندی می کند. در قسمت دوم هری پاتر کلاه توسط ققنوس دامبلدور برای تحویل شمشیر گروه گریفیندور در پیش هری فرستاده می شود و هری بواسطه اینکه گریفیندوری واقعی است می تواند شمشیر گروه را از درون کلاه بیرون بکشد.

آئینه:
نماد حقیقت، خودشناسی، خرد، فکر و جان است. آئینه عالم انعکاس ماوراءطبیعت و عقل الهی است. سطح شفاف و درخشان آن حقیقت الهی و عقل اعلا است که در خورشید، ماه و ستارگان انعکاس یافته است. انعکاس در آئینه یعنی جهان مادی و ظاهری و همچنین معرفت انسان نسبت به خودش. در باور مسیحی آئینه بدون گرد و غبار مریم عذراست. همچنان که او را آئینه عدالت نیز نامیده اند. آئينه در هری پاتر نمادی از دنیای خیال است. در این مجموعه آنجا که دامبلدور درباره خصلت و ماهیت آئینه با هری سخن می گوید می شنویم که به هری تذکر می دهد آئینه نه معرفتی دارد و نه حقیقتی و فقط خوشبخت ترین انسانها می توانند جلوی این آئینه بایستند و خود را در آن ببینند و آئینه آرزوهای هر فرد را به آن نشان می دهد. این همان کارکرد خیال است که دامبلدور با نگاهی انتقادی از آن یاد می کند.



اینم فکر کنم جالب باشه...

موقع خلق هری پاتر رولینگ از شوهرش جدا شده بود و با دو تا دختر کوچولو یی که داشت و روحیه ی خرابش به دنبال راهی بود تا کمتر این شکست عشقی رو حس بکنه..برای همین شروع به نوشتن هری پاتر کرده بود...برای اینکه توی رویاهاش بتونه به شر تسلط پیدا کنه و توی دنیای واقعی دیگه از فقر مالی رنج نبره!!!

یعنی رولینگ یه عقده ای به تمام معناست!!!






۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: 3H.R.M
پیام: ۱,۵۰۵
عضویت از: ۷ آبان ۱۳۸۹
طرفدار:
- xavi
- pep
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
خانم رولینگ می توانست به جای این واژه (خدای آسمان)، واژه هایی مانند: خدای آسمان و زمین و یا خدای توانا و یا خدای قدرتمند استفاده كند كه این اسامی صفات خدا را كه در ذات اوست نشان می دهد؛ پس استفاده از چنین بیانی، مشكوك است.

خب رولینگ خودش مسیحیه ...
درسته که از اینا استفاده نکرده ولی من کلا مشکلم با رولینگه ...
یعنی تمام این داستان از قبل تایین شده بوده ؟
چرا اون توی اوج بدبختی شروع میکنه به نوشتن این داستان ؟
من با این موضوع مشکل دارم ...
نقل قول
موقع خلق هری پاتر رولینگ از شوهرش جدا شده بود و با دو تا دختر کوچولو یی که داشت و روحیه ی خرابش به دنبال راهی بود تا کمتر این شکست عشقی رو حس بکنه..برای همین شروع به نوشتن هری پاتر کرده بود...برای اینکه توی رویاهاش بتونه به شر تسلط پیدا کنه و توی دنیای واقعی دیگه از فقر مالی رنج نبره!!! یعنی رولینگ یه عقده ای به تمام معناست!!!

در اونکه عقده ای به تمام معناست شکی نیست
ولی چرا این داستانو اینجوری نوشت ؟




.. Listen to what people don't say
۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: asd123
پیام: ۱,۸۸۰
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: البرز
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
درسته که از اینا استفاده نکرده ولی من کلا مشکلم با رولینگه ...

خوب مشکلت رو حل کن!!
نقل قول

یعنی تمام این داستان از قبل تایین شده بوده ؟

نه از قبل تعیین شده نه!!!خوب اون فقط از نماد هایی استفاده کرده که دیده خوشگله و تازه..اون به طور حتم از اصل نماد ها خبر نداشته..وگرنه یا کمتر استفاده میکرد و یا این که خودش هم یه شیطان پرسته و فقط قصد القای این افکار رو داشته...
نقل قول
چرا اون توی اوج بدبختی شروع میکنه به نوشتن این داستان ؟

هم توی یاهو گفتم و هم اینجا میگم..چون میخواسته تمام بد بختی هاش رو فراموش کنه..مثل خود من که موقع ناراحتی مینویسم تا توی نوشته هام غرق بشم..تا کمتر اطرافم منو عذاب بده...رولینگ هم مثل همه ی نویسنده های انگلیسی تبار دیگه!!!زندگی زیاد راحتی نداشته..





۱۴ شهریور ۱۳۹۰
پاسخ به: بيداري انديشه....!{فيلم ها و سريال ها}
نام کاربری: 3H.R.M
پیام: ۱,۵۰۵
عضویت از: ۷ آبان ۱۳۸۹
طرفدار:
- xavi
- pep
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
خوب مشکلت رو حل کن!!

زنگ بزنم بهش ؟
نقل قول
ه از قبل تعیین شده نه!!!خوب اون فقط از نماد هایی استفاده کرده که دیده خوشگله و تازه..اون به طور حتم از اصل نماد ها خبر نداشته..وگرنه یا کمتر استفاده میکرد و یا این که خودش هم یه شیطان پرسته و فقط قصد القای این افکار رو داشته...

از اصل نمادها خبر نداشته . این ممکنه . ولی اون مطلبی که کمیل گذاشه در مورد المان و امریکا ... اون چطور ؟
یه شیطان پرست باشه ... با توجه به چیزایی که داریم بحث میکنیم باید باشه وگرنه چه دلیلی برای این کارا داشته ؟
نقل قول
هم توی یاهو گفتم و هم اینجا میگم..چون میخواسته تمام بد بختی هاش رو فراموش کنه..مثل خود من که موقع ناراحتی مینویسم تا توی نوشته هام غرق بشم..تا کمتر اطرافم منو عذاب بده...رولینگ هم مثل همه ی نویسنده های انگلیسی تبار دیگه!!!زندگی زیاد راحتی نداشته..

نه من منظورم از نوشتن داستان نیست
منظورم همین نماد ها و نشانه های فراماسونریه !




.. Listen to what people don't say
۱۴ شهریور ۱۳۹۰
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۹
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۱۲
پیام‌های جدید
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۸ پاسخ
۱۱,۸۲۵,۹۶۴ بازدید
۷ روز قبل
Leo Barca
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۷ پاسخ
۸,۵۷۴,۷۰۶ بازدید
۲۳ روز قبل
armanshah
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۶ پاسخ
۵۵۵,۴۳۰ بازدید
۲۹ روز قبل
مهدی
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۷۳,۶۱۲ بازدید
۱ ماه قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۳۳۰ بازدید
۱ ماه قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۲۷۹ بازدید
۱ ماه قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۳۲,۵۸۹ بازدید
۱ ماه قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۴۲,۸۸۷ بازدید
۱ ماه قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۶,۴۱۷ بازدید
۲ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۳۵,۳۸۲ بازدید
۲ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۸,۴۵۵ بازدید
۷ ماه قبل
jalebamooz
حاضرین در سایت
۲۸۸ کاربر آنلاین است. (۱۳۹ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۸۸

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!