در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
نام کاربری: Loyal.Boy
پیام:
۲,۷۰۲
عضویت از: ۵ مرداد ۱۳۸۶
از: تبریز
طرفدار:
- ژاوی - مسی - اینیستا - مارادونا - ریوالدو - اسپانیا - آرژانتین - کریم باقری - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
ایول آقا شهرام ادامه بدین من که همه مطالبتونو میخونم چند مدت پیش یه کتابی خوندم که تاثیر وصف نشدنی روی من گذاشت اسم کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین هست توصیه میکنم بخرید |
||
بعد از این هم آشیانت هر کس است ، باش با او یاد تو ما را بس است . | |||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
|
عشق از زبان بچهها سوالهای زیر را از بچههای 5 تا 10 ساله پرسیدهاند. اما انگارجوابهای آنها خیلی بچگانه نیست! بهترین سن برای ازدواج چند سالگی است؟«84 سالگی! چون در آن سن مجبور نیستید كار كنید و میتوانید هی دراز بكشید و فقط همدیگر را دوست داشته باشید.» جودی، 8 ساله «مهدكودكم كه تمام بشود، میروم و برای خودم دنبال زن میگردم!» تام، 5 ساله در اولین قرار ملاقات، زن و مردها به هم چه میگویند؟ «در اولین قرار ملاقات فقط به هم دروغ میگویند و این معمولا باعث میشود كه از هم خوششان بیاید و یك قرار دوم بگذارند.» مایك، 10 ساله مساله حیاتی: بهتر است آدم ازدواج كند یا مجرد بماند؟ «دخترها بهتر است مجرد بمانند، اما پسرها باید ازدواج كنند چون یك نفر را لازم دارند كه دنبالشان راه بیفتد و تمیز كند!» لینت، 9 ساله «بابا این چیزها سردرد میآورد. من فقط یك بچهام. من همچین بدبختیهایی نمیخواهم.» كنی، 7 ساله چرا دو نفر عاشق هم میشوند؟ «هیچ كس نمیداند چه اتفاقی میافتد، ولی من شنیدهام كه یك ربطهایی به بویی كه آدم میدهد دارد، برای همین است كه مردم این قدر عطر و ادكلن میخرند.» جین، 9 ساله «میگویند یكی به قلب آدم تیر میزند و این حرفها، ولی مثل اینكه بقیهاش این قدر درد ندارد.» هارلن، 8 ساله عاشق شدن چطوری است؟ «مثل یك بهمن كه برای زنده ماندن باید زود از زیر آن فرار كنی.» راجر، 9 ساله «اگر عاشق شدن مثل یادگرفتن حروف الفبا سخت است، من یكی كه نمیخواهم. خیلی طول میكشد.» لئو، 7 ساله نقش خوشتیپی در عشق «اگر میخواهید كسی كه در حال حاضر جزئی از خانوادهتان نیست، دوستتان داشته باشد، خیلی مهم نیست كه خوشگل باشید.» ژوانه، 8 ساله «فقط قیافه مهم نیست. من را نگاه كنید. خیلی خوشتیپم. اما هنوز كسی پیدا نكردهام كه با من ازدواج كند.» گری، 7 ساله «زیبایی یك چیز ظاهری است، نمیتواند خیلی ماندگار باشد.» كریستینه، 9 سالهچرا عشاق دست هم را میگیرند؟ «میخواهند مطمئن شوند كه حلقههایشان نمیافتد، چون خیلی بالایش پول دادهاند.» دیو، 8 ساله عقاید محرمانه درباره عشق «من عشق را دوست دارم، فقط به شرطی كه وقتی تلویزیون كارتون میدهد، اتفاق نیفتد.» آنیتا، 6ساله «عشق آدم را پیدا میكند، حتی اگر خودت را از آن پنهان كنی. من از 5 سالگی تلاش میكنم كه خودم را از آن پنهان كنم ولی دخترها مدام پیدایم میكنند.» بابی، 8ساله «خیلی دنبال عشق نیستم. فكر میكنم كلاس چهارم بودن به اندازه كافی سخت هست.» رژینا، 10 ساله ویژگیهای شخصی برای اینكه عاشق خوبی باشید «یكی از شما باید بلد باشد كه خوب چك بنویسد، چون حتی اگر صد هزار كیلو هم عشق داشته باشید، باز هم یك قبضهایی هست كه باید پرداخت كنید.» آوا، 8 ساله راههایی كه میشود كسی را عاشق خودتان كنید «به آنها بگویید كه فروشگاههای زنجیرهای شكلات دارید.» دل، 6 ساله «یك سری كارها را نكنید مثلا اینكه كتانی سبز بدبو داشته باشید... ممكن است با این كارتان توجه كسی را جلب كنید اما توجه، عشق نیست.» آلونزو، 9 ساله «یكی از راههایش این است كه دختر مورد نظر را برای غذاخوردن بیرون دعوت كنید. حتما یك چیزی بخرید كه دوست دارد؛ مخصوصا سیبزمینی سرخ كرده.» بارت، 9ساله چطوری میشود فهمید دو تا آدمی كه توی رستوران غذا میخورند عاشق هم هستند؟ «فقط نگاه كنید و ببینید كه مرد صورت حساب را برمیدارد یا نه. این راهی است كه میشود فهمید عاشق شده یا نه.» جان، 9 ساله «عاشقها فقط به هم خیره میشوند و غذایشان سرد میشود. بقیه بیشتر به غذا توجه میكنند.» براد، 8 ساله «اگر یكی از آن دسرهایی سفارش بدهند كه با آتش درست میكنند، عاشقند. چون یعنی قلب خودشان هم آن جوری است... توی آتش» كریستینه، 9 ساله وقتی مردم میگویند: دوستت دارم، به چه فكر میكنند؟ «به خودشان میگویند: بله واقعا دوستش دارم. ولی كاش میشد حداقل روزی یك بار دوش بگیرد.» میشله، 9ساله چطور میشود عاشق ماند؟ «اسم زنتان را فراموش نكنید... این كار كل عشق را نابود میكند.» راجر، 8 ساله «همسرتان را زیاد ببوسید. این كار باعث میشود او یادش برود كه شما هیچ وقت آشغال را بیرون نمیگذارید.» رندی، 8ساله |
||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
نام کاربری: DAIMON
پیام:
۲,۲۹۳
عضویت از: ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از: بوشهر
طرفدار:
- ژاوی هرناندز - یوهان کرایف - شاهین بوشهر - اسپانیا - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول Michael Scofield نوشته:ایول آقا شهرام ادامه بدین من که همه مطالبتونو میخونم چند مدت پیش یه کتابی خوندم که تاثیر وصف نشدنی روی من گذاشت اسم کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین هست توصیه میکنم بخرید منم همینطور شهرام جان! واقعا خسته نباشی... سجاد اون کتابی که گفتی چیه؟؟ یه کم در موردش توضیح بده ببینیم چی میشه! |
||
با وجودی که نگاهت، با دلم یاری نمی کرد دلم از ایثار احساس، به تو خود داری نمی کرد |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
|
نقل قول محسن نوشته:نقل قول Michael Scofield نوشته:ایول آقا شهرام ادامه بدین من که همه مطالبتونو میخونم چند مدت پیش یه کتابی خوندم که تاثیر وصف نشدنی روی من گذاشت اسم کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین هست توصیه میکنم بخرید منم همینطور شهرام جان! واقعا خسته نباشی... سجاد اون کتابی که گفتی چیه؟؟ یه کم در موردش توضیح بده ببینیم چی میشه! ممنون از لطفتون... لطفا بگید از چه موضوعاتی مطلب بنویسیم تو این تاپیک بهتره من خودم که از نمونه داستانهایی که نوشتم و مقالات روانشناسی و تست روانشناسی و از این جور چیزا خوشم میاد اگر کسی هم بتونه لینک دانلود کتابای روانشناسی رو بزاره فکر کنم مشتری داشته باشه یا بحث کردن تو این تاپیک که یه سوال پرسیده شه و بقیه نظر و جوابشون رو بگن |
||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
نام کاربری: DAIMON
پیام:
۲,۲۹۳
عضویت از: ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از: بوشهر
طرفدار:
- ژاوی هرناندز - یوهان کرایف - شاهین بوشهر - اسپانیا - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
با اجازه آقا شهرام! داستان پیرمرد - روانشناسی بسیار جالب نوجوانان یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سروصداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می بینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. منهم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی 1000 تومن به هر کدام از شما می دهم که بیائید اینجا و همین کارها را بکنید.» بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببینید بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی تونم روزی 100 تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟ بچه ها گفتند: «100 تومن؟ اگه فکر می کنی ما به خاطر روزی فقط 100 تومن حاضریم اینهمه بطری نوشابه و چیزهای دیگه رو شوت کنیم، کورخوندی. ما نیستیم.» و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد... |
||
با وجودی که نگاهت، با دلم یاری نمی کرد دلم از ایثار احساس، به تو خود داری نمی کرد |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
ببخشید فضولی کردم ولی این جالبه به این ده سوال پاسخ دهید تا دریابید که چه اندازه با احساسات و عواطف خود در ارتباط هستید سپس امتیاز های خود را جمع کرده و نتیجه حاصل را مشاهده نمایید! سوال: 1)هنگامی که غمگین و ناراحت هستید, آیا می توانید علت ناراحتی خود را پیدا کنید؟ همیشه (4 امتیاز) بیشتر اوقات (3 امتیاز) برخی مواقع (2 امتیاز) به ندرت ( 1 امتیاز) 2) هر چند وقت یک بار شما چیزهایی را خریداری می کنید, ولی واقعا نمی توانید از پس هزینه های آن ها برآیید؟ همیشه(1امتیاز) بیشتر اوقات(2 امتیاز) به ندرت (3 امتیاز) هرگز ( 4 امتیاز) 3) آیا شده که حرفی بزنید و بعد از گفتن آن پشیمان شده باشید؟ اغلب (1 امتیاز) گاهی (2 امتیاز) خیلی کم (4 امتیاز) هیچ وقت ( 3 امتیاز) 4) وقتی کسی شما را عصبانی کند, در این صورت شما: با عصبانیت در مقابل او می ایستید (2 امتیاز) به هیچ کس هیچ حرف نمی زنید (1 امتیاز) همه جا از آن شخص گله و شکایت می کنید (3 امتیاز) به صورت آرام مساله را مطرح نمایید ( 4 امتیاز) 5) معمولا چند مدت طول می کش که به خواب بروید؟ معمولا تا به رختخواب میروید می خوابید (3 امتیاز) 20 دقیقه طول می کشد که بخوابی (4 امتیاز) خواب راختی ندارید و سرجایتان می غلتید(1 امتیاز) یک ساعت یا بیشتر( 2 امتیاز) 6) معمولا در چه شرایطی به خود این اجازه را می دهید که گریه کنید؟ وقتی ناراحتم و فقطدوستان نزدیک یا خانواده ام حضور دارند (3 امتیاز) هر زمان که احساس کنم نیاز به گریه دارم (4 امتیاز) هر کاری می کنم تا گریه نکنم (1امتیاز) وقتی که تنها هستم ( 2 امتیاز) 7) آیا احساس می کنید که دوستان خوبی دارید؟ جمع صمیمی از دوستان واعضای خانواده دارم (4 امتیاز) افراد کمی در زندگی ام هستند (3 امتیاز) به سختی می توانم بادیگران ارتباط بر قرار کنم(2 امتیاز) تنها متکی به خودم هستم و نیاز به کسی ندارم( 1 امتیاز) 8) تا چه حد به توانایی ها و استعدادهایتان اطمینان دارید؟ خیلی زیاد (4 امتیاز) زیاد (3 امتیاز) کم (2 امتیاز) اصلا ( 1 امتیاز) 9) چه چیزی باعث شادی و رضایت بیشتر در شما می شود یا به عبارتی باعث ایجاد انگیزه بیشتر در کارهایتان است؟ تحسین و تشویق دیگران(3 امتیاز) حس درونی خود (4 امتیاز) ترس از شکست (2 امتیاز) زنده ماندن و حفظ حیات ( 1 امتیاز) 10) از نظر من شادی و خوشبختی هر کس عمدتا بر پایه: راه و روشی است که هر شخص در زندگی پیش میگیرد (4 امتیاز) اقتصاد جامعه (3 امتیاز) اصولی است که هر کسی از هما کودکی با آن تربیتشده (2 امتیاز) شانس و اقبال فرد است( 1 امتیاز) امتیاز بین 32 تا 40 در این صورت باید به شما تبریک گفت. چرا که شما از لحاظ روحی و عاطفی در سلامت کامل هستید و باید به وجود خودتان افتخار کنید. شما توانسته اید با احساسات خود ارتباط خوبی بر قرار کنید امتیاز بین 24 تا 32 لازم است تا شما در شیوه زندگی خود کمی تجدید نظر کنید, شرایط روحی شما به طرز نابسامانی در حالت نوسان است و اگر به همین منوال پیش بروید از لحاظ سلامت روحی دچار مشکل خواهید شد. شاید یافتن یک شغل جدید و یا حتی مشاوره کار مفید باشد. به هر حال شما گاهی به خودتان اطمینان کامل دارید و برخی مواقع قادر هستید تا با احساسات خود به خوبی کنار بیایید. امتیاز کمتر از 24 به شما توصیه می شود که به طور جدی تری به فکر سلامت روحی خود باشید و از کمک های حرفه ای در این راه استفاده نمایید. ممکن است که مشکلی در زندگی خود داشته باشید و نیاز باشد تا برای دستیابی به آرامش و سلامت فکری خود آن مشکل را به نحوی تجزیه و تحلیل نمایید و راه حل مناسبی را برای آن بیابید. |
||
... | |||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
ببخشید بازم فضولی کردم ولی این یکیم جالبه در تست های زیر تعیین کنید در همین لحظه چه احساسی دارید؟! الف)1 امتیاز ب) 2 امتیاز ج) 3 امتیاز د) 4 امتیاز ه) 5 امتیاز سوال: 1) به خود مطمئن هستم؟ الف) بسیار زیاد ب) زیاد ج) تا حد متوسط د) کمی ه) هرگز 2) می توانم بر افکار خود تمرکز کنم؟ الف) بسیار زیاد ب) زیاد ج) تا حد متوسط د) کمی ه) هرگز 3) آرام هستم؟ الف) بسیار آرام ب) تا حدود زیادی آرام ج) تا حد متوسط د) کمی آرام ه) هرگز 4) عصبی هستم الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه 5) ناراحت هستم الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه 6) بدنم همواره مرطوب است الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه 7) نفسم منظم است الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه 8) احساس تنش در معده دارم الف) هرگز ب) بسیار کم ج) تا حد متوسط د) خیلی ه) همیشه امتیاز بین 32 تا 50 شما به اضطراب شدید مبتلا هستید, به طور حتم باید به روان شناس مراجعه کنید. امتیاز بین 24 تا 32 اضطراب شما کمی بیش از حد طبیعی است که با توجه به شدت کم اختلال, می توانید با استفاده از کتابهای اضطراب آن را هم برطرف کنید. امتیاز کمتر از 24 افراد طبیعی را می رساند که اختلال اضطرابی و مشکل عمده ای ندارند |
||
... | |||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
|
شما خودتون صاحب اختیارید حسین اقا .... باشه از این کارا... |
||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
|
خدا را باور کن استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به یك چالش ذهنی کشاند. آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟ شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد" استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟" شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا" استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است" شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست. شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟" استاد پاسخ داد: "البته" شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟" استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ " شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند. مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟" استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد" شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد." در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟" زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم.... او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست." و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید. نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش كسی نبود جز ، آلبرت انیشتن ! |
||
۲۶ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | ||
نام کاربری: kk-bojan-9
پیام:
۵۶۳
عضویت از: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: شاهی
طرفدار:
- بویان - نساجی - ایران - پپ-رایکارد گروه:
- کاربران عضو |
واااااااااااااای من خیلی با این حالیدم!واقعا قشنگ بود!یکی از چیزایی که تا آخر عمرم فراموشش نمی کنم این متن فوق العاده زیباست! واقعا مرسی شهرام جان! |
||
I will miss my team-mates, the city, to play in Camp Nou, to defend the shirt that I have always worn... BOJAN* |
|||
۲۷ شهریور ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |