| در حال دیدن این عنوان: |
۵ کاربر مهمان
|
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
  نام کاربری: pedram__M30
نام تیم: المپیک لیون
پیام:
۳,۰۰۹
عضویت از: ۴ مهر ۱۳۹۰
از: ESF
گروه:
- كاربران بلاک شده 
|
نقل قول امضا و آواتار جدیدم چطوره؟ خوشمان امد  اواتارت فکر کنم همون قبلیه باشه قبلا هم همینو گذشته بودی یا شایدم شبیه این بوده 
|
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
  نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو
 |
آواتار قبلیم جای این آقا تپله سه نفر دیگه پشت سرم بودن. عاشق این عکسمم.  اذن دخول گرفتم از حرم حضرت عباس، داشتم میرفتم حرم امام حسین، یکی از بهترین دوستام گفت به امام حسین سلام بده یه عکس حجله ای ازت بگیرم.
|
||
|
|
|||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
  نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل
 |
امضات اصلا قشنگ نیست. از این ادبیات مداحیزم متنفرم. یعنی چی مثل سیب؟ این چه طرز حرف زدن در مورد مولا و اربابته؟ آدم در مورد پدر خودش اینطوری حرف می زنه؟! چقدر تحقیر این والاترین موجودات هستی برای گریه گرفتن از مردم... به نظر من که این کار خودش بزرگترین گناهه. |
||
|
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو
|
نقل قول سوگوار پدر نوشته:امضات اصلا قشنگ نیست. از این ادبیات مداحیزم متنفرم. یعنی چی مثل سیب؟ این چه طرز حرف زدن در مورد مولا و اربابته؟ آدم در مورد پدر خودش اینطوری حرف می زنه؟! چقدر تحقیر این والاترین موجودات هستی برای گریه گرفتن از مردم... به نظر من که این کار خودش بزرگترین گناهه. اون مصرع رو عوض کردم... البته سیب یه میوه بهشتی ه.
|
||
|
|
|||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
 نام کاربری: MRZ94
پیام:
۴,۸۵۷
عضویت از: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از: TEHRAN
طرفدار:
- LIONEL MESSI - Rivaldo - Ronaldinho - Perspolis - Argentina - Spain - PEP گروه:
- كاربران بلاک شده
|
کلا بعضی از این مداحا حرف مفت زیاد میزنن به هر قیمتی ... یکی میگه سگ یکی میگه خدای من ... کی میشه که شاهد این چرندیات نباشیم |
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل
|
نقل قول مسافر کربلا نوشته:نقل قول سوگوار پدر نوشته:امضات اصلا قشنگ نیست. از این ادبیات مداحیزم متنفرم. یعنی چی مثل سیب؟ این چه طرز حرف زدن در مورد مولا و اربابته؟ آدم در مورد پدر خودش اینطوری حرف می زنه؟! چقدر تحقیر این والاترین موجودات هستی برای گریه گرفتن از مردم... به نظر من که این کار خودش بزرگترین گناهه. اون مصرع رو عوض کردم... البته سیب یه میوه بهشتی ه. من کل قضیه رو میگم نه یه کلمه. یه مثال ساده می زنم متوجه شی. فرض کن - خدای نکرده، زبونم لال - پدرت به دست یه سری آدم شقی به شکل شهدای کربلا به قتل برسه. آیا حاضری هی بشینی برای هر کسی جزئیات ماجرا رو تعریف کنی؟ به خدا که حاضر نیستی! حالا این مداحی ها همش شده شرح دادن ماجرا با فجیع ترین شکل ممکن که اشک مردم رو در بیارن. سر مبارک حضرت شده وسیله امرار معاش یه مشت... نصف این شعرها فقط این حضرات رو تحقیر می کنه... واقعا جای تاسفه. خود مقتل که عین واقعیته هم خوندنش مکروهه. حالا یه سری از خدا بی خبر هرچی به دهن نامبارکشون میاد راجع به این حضرات میگن... |
||
|
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو
|
نقل قول •·´¯°·MohammadReza·°¯`·• نوشته:کلا بعضی از این مداحا حرف مفت زیاد میزنن به هر قیمتی ... یکی میگه سگ یکی میگه خدای من ... کی میشه که شاهد این چرندیات نباشیم من که هنوز ندیدم امام حسین رو خدا بخونن. اما در مورد سگ! اولا آیت الله سیبوی(تو گوگل سرچ کن، 50 سال امام جماعت حرم حضرت عباس بود.)میگن سگ امام حسین بودن برای دهن ما خیلی گنده ه و ما هنوز مونده به اون درجه برسیم... اما مقصود از گفتن سگ این نیست که ما صفت نجس العینی سگ رو داریم، یعنی ما صفت وفای سگ رو داریم. وقتی میگی امیرالمومنین اسدالله ه یعنی نعوذبالله امیرالمومنین چهار پا هستند؟ خیر اینجا منظور صفت دلاوری شیره. نقل قول سوگوار پدر نوشته:نقل قول مسافر کربلا نوشته:نقل قول سوگوار پدر نوشته:امضات اصلا قشنگ نیست. از این ادبیات مداحیزم متنفرم. یعنی چی مثل سیب؟ این چه طرز حرف زدن در مورد مولا و اربابته؟ آدم در مورد پدر خودش اینطوری حرف می زنه؟! چقدر تحقیر این والاترین موجودات هستی برای گریه گرفتن از مردم... به نظر من که این کار خودش بزرگترین گناهه. اون مصرع رو عوض کردم... البته سیب یه میوه بهشتی ه. من کل قضیه رو میگم نه یه کلمه. یه مثال ساده می زنم متوجه شی. فرض کن - خدای نکرده، زبونم لال - پدرت به دست یه سری آدم شقی به شکل شهدای کربلا به قتل برسه. آیا حاضری هی بشینی برای هر کسی جزئیات ماجرا رو تعریف کنی؟ به خدا که حاضر نیستی! حالا این مداحی ها همش شده شرح دادن ماجرا با فجیع ترین شکل ممکن که اشک مردم رو در بیارن. سر مبارک حضرت شده وسیله امرار معاش یه مشت... نصف این شعرها فقط این حضرات رو تحقیر می کنه... واقعا جای تاسفه. خود مقتل که عین واقعیته هم خوندنش مکروهه. حالا یه سری از خدا بی خبر هرچی به دهن نامبارکشون میاد راجع به این حضرات میگن... خب مشخصا اتفاقی که برای حضرت اباعبدالله افتاده و شیوه شهادتش برای هیچکس توی تاریخ اتفاق نمی افته(اینو تو کتاب زیتون، ترجمه خصائص الحسینیه توی یک باب توضیح داده). اما در مورد تعریف کردنش، این سیره اهل بیته که فقط مختص حضرت اباعبدلله ه.مثلا داریم که امام رضا وقت و بی وقت اون شاعر معروف زمان خودش(فکر کنم اسمش دعبل بود)رو صدا می کرد و میگفت مصیبت جد غریبم رو بخون. قبول دارم که بعضی ها خیلی زیاده روی می کنن، اما یه مثالی آیت الله میرباقری میزد میگفت شما اگر یه نصف روز برای یکی از اقوام نزدیکتون گریه کنید، یه هفته سر درد دارید، اما توی هیأت شصت شب هر شب دارید برای سنگین ترین مصیبت ها گریه می کنید، ولی بعد هیأت نه تنها خبری از سردرد نیست بلکه یه سروری تو وجودتون هست.این دلیلش این نیست که اشک روی شما تاثیر نداشته، دلیلش نورانیت اشک برای اباعبدلله ه. |
||
|
|
|||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
امتحان هام داره تموم میشه  فقط یدونه مونده. پس فردا دوتاشو خراب کردم. بقیه ش خوب بود
|
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
نام کاربری: MRZ94
پیام:
۴,۸۵۷
عضویت از: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از: TEHRAN
طرفدار:
- LIONEL MESSI - Rivaldo - Ronaldinho - Perspolis - Argentina - Spain - PEP گروه:
- كاربران بلاک شده
|
نقل قول مسافر کربلا نوشته:من که هنوز ندیدم امام حسین رو خدا بخونن. اما در مورد سگ! اولا آیت الله سیبوی(تو گوگل سرچ کن، 50 سال امام جماعت حرم حضرت عباس بود.)میگن سگ امام حسین بودن برای دهن ما خیلی گنده ه و ما هنوز مونده به اون درجه برسیم... اما مقصود از گفتن سگ این نیست که ما صفت نجس العینی سگ رو داریم، یعنی ما صفت وفای سگ رو داریم. وقتی میگی امیرالمومنین اسدالله ه یعنی نعوذبالله امیرالمومنین چهار پا هستند؟ خیر اینجا منظور صفت دلاوری شیره. فک نمیکنم از اون سه نقطه بشه امام حسین رو نتیجه گرفت. چه کاریه که بیاییم بگیم سگ تا صفت وفا رو ازش برداشت کنیم؟ این چیز جز ضربه زدن به شیعه و بهونه دست بقیه دادن چیزی نداره میخوایی ( با تو نیستم بارانی - با اون کسی هستم که میگه سگ و ...) نشون بدی به امامت وفاداری مثل آدم اینکارو بکن و با رفتارت نشون بده نه با اینکارا قیاس مع الفارق که میگن همینه ... _________________________________________________________ نقل قول SMS نوشته:امتحان هام داره تموم میشه فقط یدونه مونده. پس فردا دوتاشو خراب کردم. بقیه ش خوب بود  ده روز نبودش تاپیکا رو یادش رفته تاپیک بغلی باید میگفتی مدیر جان 
|
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول •·´¯°·MohammadReza·°¯`·• نوشته:ده روز نبودش تاپیکا رو یادش رفته تاپیک بغلی باید میگفتی مدیر جان هر جا دلم بخواد؛ می گم  امروز سر جلسه ی امتحان، چون سرما خورده بودم، همه ش سرفه می کردم. ملت کلافه شده بودن دیگه طرف تا می اومد تمرکز کنه همه ی آرامشش رو به هم میزدمهیچی دیگه تا فاصله ی چند متری، همه رو از دور و برم بلند کردن؛ رفتن یه جا دیگه نشستن 
|
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۱
|
|||
|
|
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
| شما می‌توانید مطالب را بخوانید. |
| شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید. |
| شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید. |
| شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید. |
| شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید. |
| شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |