به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۲ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: شعر
نام کاربری: PARSOA
پیام: ۱,۱۱۲
عضویت از: ۴ فروردین ۱۳۹۱
از: نصف جهان
طرفدار:
- کینگ لئو.....
- ....
- سپاهان
- اسپانیا
- گواردیولا
گروه:
- کاربران عضو
- ناظرين انجمن
نشانی

خانه دوست کجاست ؟ در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید و به اگشت نشان داد سپیداری و گفت
نرسید به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور و از او می پرسی
خانه دوست کجاست

شب تنهایی خوب

گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است و یکدست و باز
شمعدانی ها
و صدا دار ترین شاخه فصل ماه را می شنوند
پلکان جلو ساختمان
در فانوس به دست و در اسراف نسیم
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلکها را بتکان کفش به پا کن وبیا
و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت :ـ
بهترین چیز رسیدنم به نگاهی است که از حادثه عشق تر است




۱۵ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام: ۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه ****
- ronaldinho
- هیچ کدام
- آرژانتين -اسپانيا
- آرش برهاني
- آرسن ونگر
- *****
گروه:
- کاربران عضو
گفتی بارانم


من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها
یک عالم گله و خدایی بی ادعا
گم شده بودم میان دیروز و فردا
تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم
صدایت در گوشم پیچید
نگاهت در چشمانم نقش بست
نشان دادی به من آنچه بودم
آری، با تو رسیدم من به اوج خودم
نامم را خواندی.. گفتی بارانم
بارانی شد دل و چشمانم
آری بارانی شدم تا ببارم
اما ای کاش بدانی تویی آسمانم
بی تو نه معنا دارد باران
نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان
ای که شبیه تر از خود به منی
بگو تا آخر راه با من هم قدمی
فریده سلیمانی





گاهی دلی برای تو دلتنگ می شود،
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود .
گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ،
گاهی لبی برای تو لبخند میزند .
گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ،
گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود
۱۵ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: الیکا
پیام: ۲,۱۰۳
عضویت از: ۲۷ آذر ۱۳۸۹
از: تهران
طرفدار:
- david villa
- پرسپولیس
- اسپانیا
- guardiola
گروه:
- کاربران عضو
غمی غمناک

شب سردي است ، و من افسرده.
راه دوري است ، و پايي خسته.
تيرگي هست و چراغي مرده.

مي كنم ، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدم ها.
سايه اي از سر ديوار گذشت ،
غمي افزود مرا بر غم ها.

فكر تاريكي و اين ويراني
بي خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز كند پنهاني.

نيست رنگي كه بگويد با من
اندكي صبر ، سحر نزديك است:
هردم اين بانگ برآرم از دل :
واي ، اين شب چقدر تاريك است!

خنده اي كو كه به دل انگيزم؟
قطره اي كو كه به دريا ريزم؟
صخره اي كو كه بدان آويزم؟


مثل اين است كه شب نمناك است.
ديگران را هم غم هست به دل،
غم من ، ليك، غمي غمناك است.

سهراب سپهری




۱۵ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: Barsa_L
پیام: ۱۶۶
عضویت از: ۱۷ اسفند ۱۳۹۰
از: تهران
طرفدار:
- lionel messi
- استقلال
- بارسلونا
- ارش برهانی
- Pep
گروه:
- کاربران عضو
شعری که یاداور کلی خاطره س...

آفتاب می‌شود

نگاه کُن که غم درون دیده‌ام

چگونه قطره قطره آب می‌شود

چگونه سایۀ سیاه سرکشم

اسیر دست آفتاب می‌شود

نگاه کُن...

تمام هستی‌ام خراب می‌شود

شراره‌ای مرا به کام می‌کشد

مرا به اوج می‌بَرد

مرا به دام می‌کِشد

نگاه کُن...

تمام آسمانِ من

پُر از شهاب می‌شود


تو آمدی ز دورها و دورها

ز سرزمین عطرها و نورها

نشانده‌ای مرا کنون به زورقی

ز عاج‌ها، ز ابرها، بلورها

مرا ببر امید دل‌نواز من

ببر به شهر شعرها و شورها


به راه پُر ستاره می‌کشانی‌ام

فراتر از ستاره می‌نشانی‌ام

نگاه کُن...

من از ستاره سوختم

لبالب از ستارگان تب شدم

چو ماهیان سرخ‌رنگ ساده دل

ستاره‌چین برکه‌های شب شدم


چه دور بود پیش از این زمین ما

به این کبود غرفه‌های آسمان

کنون به گوش من دوباره می‌رسد

صدای تو ...

صدای بال برفی فرشتگان

نگاه کُن که من کجا رسیده‌ام

به کهکشان، به بیکران، به جاودان


کنون که آمدیم تا به اوج‌ها

مرا بشوی با شراب موج‌ها

مرا بپیچ در حریر بوسه‌ات

مرا بخواه در شبان دیر پا

مرا دگر رها مکُن

مرا از این ستاره‌ها جدا مکُن


نگاه کُن که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب می‌شود

صراحی سیاه دیدگان من

به لای‌لای گرم تو

لبالب از شراب خواب می‌شود

به روی گاهواره‌های شعر من

نگاه کُن ...

تو می‌دمی و آفتاب می‌شود

فروغ فرخ‌زاد






تجربی

۱۷ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام: ۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه ****
- ronaldinho
- هیچ کدام
- آرژانتين -اسپانيا
- آرش برهاني
- آرسن ونگر
- *****
گروه:
- کاربران عضو
دلم برای کسی تنگ است...



دلم برای كسی تنگ است

كه آفتاب صداقت را

به ميهمانی گل های باغ می آورد

وگيسوان بلندش را

- به بادها می داد

و دست های سپيدش را

- به آب می بخشيد



دلم برای كسی تنگ است

كه آن دونرگس جادو را

به عمق آبی دريای واژگون می دوخت

و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند



دلم برای كسی تنگ است

كه همچو كودك معصومی

دلش برای دلم می سوخت

و مهربانی خود را

- نثار من می كرد



دلم برای كسی تنگ است

كه تا شمال ترين شمال

و در جنوب ترين جنوب

- درهمه حال

هميشه در همه جا

- آه با كه بتوان گفت

كه بود با من و

- پيوسته نيز بی من بود

و كار من زفراقش فغان و شيون بود

كسی كه بی من ماند

كسی كه با من نيست

كسی ...

- دگر كافی ست

حميد مصدق




گاهی دلی برای تو دلتنگ می شود،
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود .
گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ،
گاهی لبی برای تو لبخند میزند .
گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ،
گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود
۱۷ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: Pink.Girl
پیام: ۱,۸۷۸
عضویت از: ۲۴ آذر ۱۳۸۸
از: شیراز
طرفدار:
- LIONEL MESSI
- کرایف-ریوالدو
- استقلال
- آرژانتین
- هیچ کدوم
- گواردیولا
- غلام پیروانی
گروه:
- کاربران عضو
باز بـــوی باورم خـــــاکستریست
واژه هـــای دفتــرم خاکستریست

پیش از ایــنها حـــال دیگر داشـتم
هرچــه میگفتند بـــــاور داشــتم

مــا به رنگی ساده عادت داشتیم
ریشـــه در گنـــج قناعت داشتیم

پیرهـا زهــر هـلاهــل خـورده انــد
عشق ورزان مـهر باطل خـورده اند

باز هم بحث عقیل و مـرتضی ست
آهن تفتــیده ی مــولا کجـــــاست

نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است

با خــــودم گفتم تو عاشق نیستی
آگـــــه از ســــرّ شقـــایق نیستی

غــرق در دریــا شدن کار تو نیست
شیعه مـــولا شــدن کــارتو نیست

بین جــمع ایســـــتاده بـر نمـــــاز
ابن ملجــــم هـــــا فـــراوانند بــاز

خواستم چیزی بگویم د یــــر شد
واژه هایم طعــمه ی تکفیــر شـد

قصه ی نـــا گفته بسیار است باز
دردهـــا خـروار خــروار است بـــاز

دستهارا باز در شبـــهای ســـرد
هــــــا کنید ای کودکان دوره گـرد

مژدگــانی ای خیابان خوابــــــــها
می رسد ته مانده ی بشقابــــها

سر به لاک خویش بردیم ای دریغ
نان به نرخ روز خوردیم ای دریــــغ

قصّـه هــای خوب رفت از یادهـــا
بی خبر مـــاند یم از بـــنیادهــــا

صحبت از عدل و عدالت نابجاست
ســــود در بازار ابن الو قــتهاست

گفته ام من دردهـــا را بارهـــــــا
خسته ام خسته از این تکرارهـــا

ای کــــه می آیدصدای گــریه ات
نیمه شـــبها از پس د یوار هـــــا

گــــیر خواهد کــــرد روزی روزیت
در گلـــوی مــال مـردم خوارهـــا

من بــه در گفتم ولیکن بشنو ند
نکته هـــا را مـو به مو دیوارهــــا





The sky was almost blue, the sun was almost bright
۱۸ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: PARSOA
پیام: ۱,۱۱۲
عضویت از: ۴ فروردین ۱۳۹۱
از: نصف جهان
طرفدار:
- کینگ لئو.....
- ....
- سپاهان
- اسپانیا
- گواردیولا
گروه:
- کاربران عضو
- ناظرين انجمن

در گلستانه



دشت هايی چه فراخ!

کوههايی چه بلند !

در گلستانه چه بوی علفی می آمد!

من در اين آبادی ، پی چيزی می گشتم :

پی خوابی شايد ،

پی نوری ، ريگی ، لبخندی .

پشت تبريزی ها

غفلت پاکی بود ، که صدايم می زد .

پای نی زاری ماندم ، باد می آمد ، گوش دادم :

چه کسی با من حرف می زد ؟

سوسماری لغزيد

راه افتادم .

يونجه زاری سر راه ،

بعد جاليز خيار ، بوته های گل رنگ

و فراموشی خاک

لب آبی

گيوه ها را کندم ، و نشستم ، پاها در آب :

" من چه سبزم امروز

و چه اندازه تنم هوشيار است!

نکند اندوهی ، سر رسد از پس کوه .

چه کسی پشت درختان است!

هيچ ، می چرد گاوی در کرد.

سايه هايی بی لک ،

گوشه ای روشن و پاک

کودکان احساس ! جای بازی اينجاست.

زندگی خالی نيست :

مهربانی هست، سيب هست ، ايمان هست.

آری

تا شقايق هست ، زندگی بايد کرد .

در دل من چيزی است ، مثل يک بيشه نور ، مثل خواب دم صبح

و چنان بی تابم ، که دلم می خواهد

بدوم تا ته دشت ، بروم تا سر کوه.

دورها آوايی است ، که مرا می خواند."




۱۸ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام: ۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه ****
- ronaldinho
- هیچ کدام
- آرژانتين -اسپانيا
- آرش برهاني
- آرسن ونگر
- *****
گروه:
- کاربران عضو
غزلک



غزلک ، شکستنت کار کيه؟
به عزا نشستنت کار کيه ؟
عسلک ، نبينم افتادن تو
بگو پرپر شدنت کار کيه؟
نگو ديو قصه تو فنجون فالت افتاد
آسمون لهجه فيروزه رو ياد تو نداد
غزلک گريه نکن ،
گريه به چشمات نمی آد!

سنگ فيروزه ی اين رنگی به قاب کی شکست؟
زورق رهايی تو چه جوری به گل نشست؟
ای نگين از همه ستاره ها ، ستاره تر
راست بگو سنگ سقوط و کی به پرواز تو بست؟
نگو ديو قصه تو فنجون فالت افتاد
آسمون لهجه فيروزه رو ياد تو نداد
غزلک گريه نکن ،
گريه به چشمات نمی آد!

غزلک ، قشون قشون ستاره دنباله ی تو
همه شون عاشق بدبخت هزار ساله ی تو
پس کدوم گردنه بندی حرمت راه و شکست
که نمی رسه کسی به داد شب ناله ی تو

گلکم ، بهار بی تو ، مرگ پاييزی مونه
تن تنهايی مو ، گل زخم های تو می پوشونه
کاری از دست غزل بر نمی آد ، "آينه دار"
که حضورت غزل ها مو خط به خط می سوزونه!

شبدر پرپر از اقاقيا سر ، غزلک!
از غزل گريه ، به بغض من خودی تر ، غزلک !
دلکم ، حريق ابريشم اين رفاقت و
زير بارون غزل نداره باور ، غزلک!

جشن گل سوزان نذار عادت بشه ، عادت بشه
ريشه ی بيشه ، به دست تيشه بی حرمت بشه
وقتی هم صدايی ، اينجا يعنی "برپايی ی دار"
پس بذار تنهايی ما ، بين ما قسمت بشه !

ناخوشم ، ناخوش ناخوش ، بی خود اما خود تو!
داره من کم می شه از من ، می رسه تا خود تو!
کی برای شونه هات غزل می بافه جای شال ؟
جز من من ، کيه نزديک مث تن با خود تو؟

غزلک شکستنت کار من و ما که نبود
بغض تو ، گريه تو ، کار غزل ها که نبود
غزلک هر چی که هس ، بدجوری خوبی واسه من
هر چی بود شعرای من ، محض تماشا که نبود!

اگه تن پس می زنيم ، حرمت عشق و نشکنيم
اگه چاوش نشديم ، به شب شبيخون نزنيم
اگه من جفت تو نيس ، ترانه اندازه ی توست
تو شبای " بی کسی " ما همه دنبال " منيم "

غزلک ، يار اگه آوار تو شد ، گريه نکن!
اگه بر حق شدنت دار تو شد ، گريه نکن
اگه هر پنجره ديوار تو شد ، گريه نکن
يا پرستار اگه بيمار تو شد گريه نکن !

غزلک ، هر جا برم ترانه يعنی اسم تو !
خط هر منظره از جنس خط.ط جسم تو
ته هر کوچه ی بن بست غزل ، خونه ی تو
همه کس به اسم تو ، قصه ی ما طلسم تو !


شهريار قنبري





گاهی دلی برای تو دلتنگ می شود،
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود .
گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ،
گاهی لبی برای تو لبخند میزند .
گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ،
گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود
۱۹ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: Pink.Girl
پیام: ۱,۸۷۸
عضویت از: ۲۴ آذر ۱۳۸۸
از: شیراز
طرفدار:
- LIONEL MESSI
- کرایف-ریوالدو
- استقلال
- آرژانتین
- هیچ کدوم
- گواردیولا
- غلام پیروانی
گروه:
- کاربران عضو
باران گرفت نیزه و قصد مصاف کرد
آتش نشست و خنجر خود را غلاف کرد
گویی که آسمان سر نطقی فصیح داشت
با رعد سرفه‌های گران سینه صاف کرد
تا راز عشق ما به تمامی بیان شود
با آب دیده آتش دل ائتلاف کرد
جایی دگر برای عبادت نیافت عشق
آمد به گرد طایفه‌ی ما طواف کرد
اشراق هر چه گشت ضریحی دگر نیافت
در گوشه‌ای ز مسجد دل اعتکاف کرد
تقصیر عشق بود که خون کرد بی‌شمار
باید به بی‌گناهی دل اعتراف کرد





The sky was almost blue, the sun was almost bright
۱۹ فروردین ۱۳۹۱
پاسخ به: شعر
نام کاربری: PARSOA
پیام: ۱,۱۱۲
عضویت از: ۴ فروردین ۱۳۹۱
از: نصف جهان
طرفدار:
- کینگ لئو.....
- ....
- سپاهان
- اسپانیا
- گواردیولا
گروه:
- کاربران عضو
- ناظرين انجمن


زمستان

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گريبان است

کسی سربرنيارد کرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را

نگه جز پيش پا را ديد نتواند

که ره تاريک و لغزان است .

وگر دست محبت سوی کس يازی

به اکراه آورد دست از بغل بيرون

که سرما سخت سوزان است.

نفس کز گرمگاه سينه می آيد برون ابری شود تاريک

چو ديوار ايستد در پيش چشمانت

نفس کاينست ، پس ديگر چه داری چشم

زچشم دوستان دور يا نزديک.

مسيحای جوانمرد من ! ای ترسای پير پيرهن چرکين !

هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم ، من ، ميهمان هر شبت ،لولی وش مغموم

منم ، من ، سنگ تيپا خورده رنجور

منم ، دشنام پست آ فرينش ، نغمه ناجور

نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم

بيا بگشای در، بگشای ، دلتنگم.

حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.

تگرگی نيست ، مرگی نيست

صدايی گر شنيدی ، صحبت سرما و دندان است.

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گويی که بيگه شد ، سحرشد ، بامداد آمد؟

فريبت می دهد ، بر آسمان اين سرخی بعد از سحرگه نيست.

حريفا ! گوش سرما برده است ، اين يادگار سيلی سرد زمستان است.

و قنديل سپهر تلگ ميدان ، مرده يا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است.

حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يکسان است.

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان ،

نفس ها ابر ، دلها خسته و غمگين ،

درختان اسکلتهای بلور آجين ،

زمين دلمرده ، سقف آسمان کوتاه ،

غبارآلوده مهر و ماه ،

زمستان است...






۲۰ فروردین ۱۳۹۱
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۷
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۱۰
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۷ پاسخ
۸,۴۶۷,۰۳۰ بازدید
۴ روز قبل
armanshah
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۶ پاسخ
۵۵۱,۷۸۲ بازدید
۹ روز قبل
مهدی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۵ پاسخ
۱۱,۷۲۶,۰۹۹ بازدید
۱۰ روز قبل
Galaxy Alpha
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۵۴,۶۱۸ بازدید
۲۰ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۱۴۷ بازدید
۲۰ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۱۵۶ بازدید
۲۱ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۷,۰۸۲ بازدید
۲۲ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۴۰,۱۰۳ بازدید
۲۹ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۱,۱۳۳ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۲۳,۰۶۹ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۷,۱۰۱ بازدید
۷ ماه قبل
jalebamooz
حاضرین در سایت
۱۵۷ کاربر آنلاین است. (۶۴ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۵۷

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!