در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: وقتی خدا مینوازد] | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۷
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
امروز کتاب دکتر صدر رو دیدم 22 تومنه. کلی گشتم یه جا تخفیف زده بود 17 تومن. بازم گرون بود. خلاصه گشتم نسخه دیجیتال پیدا کردم 9 تومن. ^.^ |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۴ بهمن ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: وقتی خدا مینوازد] | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
نقل قول The Dark Heir نوشته:امروز کتاب دکتر صدر رو دیدم 22 تومنه. کلی گشتم یه جا تخفیف زده بود 17 تومن. بازم گرون بود. خلاصه گشتم نسخه دیجیتال پیدا کردم 9 تومن. ^.^ مدیر سایت وقتی اینه از بقیه چه توقعی میشه داشت؟ |
||
who don't pay attention to you |
|||
۴ بهمن ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: وقتی خدا مینوازد] | ||
نام کاربری: Kiavash13
نام تیم: آرسنال
پیام:
۹,۹۶۵
عضویت از: ۹ آذر ۱۳۸۸
از: Kermanshah
طرفدار:
- Andres Iniesta - Rivaldo - Esteghlal - Netherlands - Mojtaba jabbari - Frank De Boer - Majid Namjoomotlagh گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی |
نسخه دیجیتال باشه، یکم صبر کنید واسه حروم خوری
|
||
|
|||
۴ بهمن ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: وقتی خدا مینوازد] | ||
نام کاربری: HEYHAT
پیام:
۴,۲۰۲
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۹۰
از: هیچستان
طرفدار:
- ژاوی - کرایف - ? - اسپانیا منهای خوکها_به امید استقلال - ? - پپ کبیر - ? گروه:
- کاربران عضو |
امشب "ملت عشق" رو تموم کردم، رماني به قلم اليف شافاک(شفق) نويسنده ي فرانسوي-ترکي که آثارش رو معتبرترين انتشاراتي هاي دنيا منتشر کردن و همين کتابش پرفروش ترين کتاب تاريخ ترکيه است و بيش از 500 بار در دنيا تجديد چاپ شده. از اون دست رمان هايي هست که قبل از مرگ حتما بايد بخونيد. قطعا شافاک از بهترين مولانا شناس ها و شمس شناس هاييه که ديدم، به دليل تسلط تاريخي و شناخت عميقش از عشق و عرفان. خط به خط اين کتاب انباشته از انديشه و عشقه، واقعا انتخاب بخش هايي از کتاب براي اين ارسال کار سختي بود، از هيچ برگ کتاب نميشه به آسوني گذشت. وقتي شروع به خوندن کتاب مي کنيد، دوست داريد زودتر به انتها برسيد و سرنوشت شخصيت ها رو بدونید و وقتي به انتهاي کتاب مي رسيد دوست نداريد حرکت دوّارِ عشقِ شخصيت ها رو تموم شده بدونيد، نمي خواييد اين سير و سلوک به انتها برسه،دوست داريد اين عشق رو تا ابد در ذهن و قلبتون زنده نگه داريد. چه عشق شمس و مولانا، چه عشق الـلا و عزيز... داستان عارفانه و عاشقانه ي رمان همزمان و به موازات هم قصه ي دو عشق زميني و آسماني رو روايت ميکنه، يکي در ادوار بسيار دور در قونيه و يکي در زمان حال، در بوستون ايالات متحده. نويسنده در کتاب چهل قاعده رو براي عشق مطرح مي کنه که هر کدوم از اونها يک سفر درونيه براي رسيدن به تعالي و رهايي و هستِ مطلق. شخصيت پردازي قوي و تکثر ديدگاه ها و نگرش آدم هاي قصه به مقوله ي عشق، زندگي و کمال به خوبي و با چفت و بست ادبي کنار هم قرار گرفته. اين رمان هرگز شما رو خسته و دلزده نميکنه و حتي لحظه اي از نفس نمي افته. به همه ي اينها ترجمه ي کم نظير "ارسلان فصيحي" رو هم اضافه کنيد، مشخصا مترجم در ترجمه ي کتاب ادبيات خودش رو زياد دخالت داده و نتيجه، يک اثر باشکوه، مالامال از عشق شده. خوندن اين کتاب رو به سانتيمانتاليست ها و خصوصا نسوان پيشنهاد ميدم، قطعا از بهترين کتاب هايي ميشه که تا به امروز خونديد. اين هم بخش هايي از کتاب که براتون تايپ کردم، حتي دوباره خوندن سطرهاي کتاب موقع تايپ هم حس خوبي بهم ميده: اگر يکي را که دوستش داري از دست بدهي، بخشي از وجودت همراه با او از دست مي رود. مانند خانه اي متروکه اسير تنهايي اي تلخ مي شوي؛ ناقص مي ماني. خلاء محبوبِ از دست رفته را همچون رازي در درونت حفظ مي کني. چنان زخمي است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولاني، باز تسکين نمي يابد. چنان زخمي است که حتي زماني که خوب شود، باز خون چکان است. گمان مي کني ديگر هيچ گاه نخواهي خنديد، سبک نخواهي شد. زندگي ات به کورمال کورمال رفتن در تاريکي شبيه مي شود؛ بي آنکه پيش رويت را ببيني، بي آنکه جهت را بداني، فقط زمان حال را نجات مي دهي... شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده اي ...... وقت سحر بود. همان هنگام که نور خورشيد تاريکي را مي شکافت، کلمه ها از دهانم ريخت. بي آنکه خود بخواهم، بي آنکه بدانم چه مي سرايم و چرا مي سرايم، آن روز صبح نفسم شعر شده بود. و از آن لحظه به بعد بيت ها با فواصلي معين مي آمدند و مي آيند. شعرها مثل دسته ي پرندگان مهاجر که دنبال چشمه اي براي استراحت مي گردند، در يک لحظه از راه مي رسند، احاطه ام مي کنند، هم آواز مي خوانند و بعد پر مي زنند و مي روند.... زندگيمان دور دائم است. خواه به قدر کوهي کلان، خواه به قدر کاهي خرد، هر دشواري اي که بر ما وارد مي شود، هر ناراحتي اي که مي کشيم در نقش کلي جايي و کارکردي دارد. مبارزه کردن شرط انسان بودن است. مگر نمي گويد کساني که در راه ما مجاهدت کنند، به راه هاي خويش هدايتشان مي کنيم؟ اگر در راه گذار از نفست، در راه يکي و برابر ديدنِ همه، در راه دوست داشتن آفريده به خاطر آفريدگار، قدمي هر چند کوچک برداري، مطمئنا پاداشش را مي گيري. اگر به وجود نظام الهي باور داشته باشيم، مي دانيم که تصادف در اين نظام جايي ندارد.... پشت هر جزء کوچک کائنات نظمي هست. نظام کامل عشق ! من، کيميا دختر خوانده ي مولانا، شانزده روز پس از آن که با لباس حرير و شال اطلسي و گيسوي عطرآگين و صورت بزک کرده اتاق شمس را زيارت کردم، در رود خروشان نيستي غوطه ور شدم. آن طور که دلم مي خواست در آن جا شنا کردم، شنا کردم، جاري شدم. و آن هنگام فهميدم که قرائت چهارم قرآن چنين چيزي بايد باشد : ابديت، بي کرانگي، گستردگي و گشادي ... به ظاهر هيچ شدن، اما همه چيز شدن.. به ظاهر سبک شدن، اما عميق شدن.... قاعده ي سي و سوم: در اين دنيا همه مي کوشند چيزي شوند، تو "هيچ" شو. مقصدت فنا باشد. انسان بايد مثل گلدان باشد.همان طور که در گلدان نه شکل ظاهر، بلکه خلاء درون مهم است، در انسان نيز نه ظن منيّت، بلکه معرفت هيچ بودن اهميت دارد. از دوستهايم هم حرف هاي مشابهي مي شنوم. مي گويند: صورتت برق مي زند. پيش متخصص پوست رفته اي؟ در صورتي که هيچ کار خاصي نکرده ام. جز فکر کردن به تو. اما هر وقت که غرق فکرشوم و به تو فکر کنم، يادم مي افتد که ما هنوز همديگر را نديده ايم. و آن وقت است که به حقيقت مي رسم. حقيقتي که بايد بپذيرم اين است: تو را، بي آنکه ديده باشمت، دوست دارم... به هر حال تصميمم براي نوشتن اين نامه ربطي به ملت عشق ندارد.چيزي که به نوشتن سوقم داد ، ارتباطي است که بين ما وجود دارد و من نتوانسته ام اسمي رويش بگذارم. ماجرايي که اوايل به نظرم مکاتبه اي ساده مي رسيد، از آنچه فکر مي کردم جدي تر شده. ابتدا عاشق حکايت هايي شدم که تعريف مي کردي ، بعد يکدفعه ديدم که دوستت دارم... گفته بودم که.اين نامه را بايد فوري بفرستم. وگرنه پاره اش مي کنم و دور مي ريزم... قاعده ي چهلم: عمري که بي عشق بگذرد، بيهوده گذشته.نپرس که آيا بايد در پي عشق الهي باشم يا عشق مجازي، عشق زميني يا عشق آسماني، يا عشق جسماني؟ از تفاوت ها تفاوت مي زايد.حال آنکه به هيچ متمم و صفتي نياز ندارد عشق. خود به تنهايي دنيايي است عشق. يا در ميانش هستي، در آتشش، يا بيرونش هستي، در حسرتش... |
||
همیشه چهره ات را به سوی آفتاب نگه دار سایه ها پشت سرت خواهند افتاد ... |
|||
۸ بهمن ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: تابوتهای دستساز] | ||
نام کاربری: San.Andres
پیام:
۷,۵۵۸
عضویت از: ۲۹ آذر ۱۳۸۹
از: بابل
طرفدار:
- آندرس اینیستا گروه:
- کاربران عضو |
کتاب منتخب اسفند ماه: نویسنده: ترومن کاپوتی ترجمه: بهرنگ رجبی انتشارات: چشمه تعداد صفحه: 104 ژانر: داستان خارجی قیمت پشت جلد: چاپ دوم، 8500 درباره کتاب (وبسایت نشر چشمه): «تابوتهای دستساز» یکی از مشهورترین رمانهای ترومن کاپوتی است، این کتاب بهتازگی از سوی «نشرچشمه» با ترجمهی «بهرنگ رجبی» در مجموعهی «جهان نو» منتشر شده است. «تابوتهای دستساز» اولینبار در سال ۱۹۸۰ در مجموعهی «موسیقی برای آفتابپرستان» منتشر شد، کاپوتی با این کتاب دوباره به روزهای اوج خودش بازگشت. «گزارش واقعی از یک جنایت امریکایی» تنها زیرتیتر این کتاب نیست، بلکه همان کاری است که ترومن کاپوتی برای نوشتن این کتاب انجام داده است، او جایی گفته است که برای نوشتن این داستانها و رمانهای گزارشگونه جان کنده است. بخشی از کتاب (پشت جلد): «اضطراب، همچنان که هر روانپزشکِ گرانقیمتی بهتان خواهد گفت، حاصل افسردگی است؛ اما افسردگی، همچنان که همان روانپزشک در جلسهی دوم و بعد از دریافت حق ویزیتِ بعدی آگاهتان خواهد کرد، حاصلِ اضطراب است. تمام بعدازظهر را در این چرخهی پرملال دور زدم. دم غروب دیگر دو خوره با هم همراه شده بودند؛ اضطراب با افسردگی آمیخت، نشستم و زل زدم به اختراع جنجالی آقای بِل، ترسان از لحظهای که بالاخره باید شمارهی مُتلِ پرِیری را میگرفتم و صدای جیک را میشنیدم که تأیید میکرد دایره از پرونده کنارش گذاشته». پینوشت: برای این ماه یک کتاب کوتاه و بسیار جذاب، که سخت بتونید زمینش بذارید، انتخاب کردیم. من چاپ اولش رو داشتم، که احتمالاً بتونید بیابیدش، و 4200 بود. نسخه دیجیتال، بههرحال: لینک |
||
۳۰ بهمن ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: تابوتهای دستساز] | ||
نام کاربری: Sentimental.Girl
پیام:
۱۲,۱۲۱
عضویت از: ۱۹ دی ۱۳۹۰
از: tehroOn
طرفدار:
- lionel messi - puyol - perspolis - espania - ali karimi - josep goardiola - ebrahim zade گروه:
- کاربران عضو |
به نظر انتخاب خوبی میاد ممنون آقا سجاد |
||
دانی که ز اغیار وفادار ترم من |
|||
۳۰ بهمن ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: تابوتهای دستساز] | ||
نام کاربری: San.Andres
پیام:
۷,۵۵۸
عضویت از: ۲۹ آذر ۱۳۸۹
از: بابل
طرفدار:
- آندرس اینیستا گروه:
- کاربران عضو |
این اطراف کسی درصدد خوندن یا، حداقل، خریدن این کتاب براومده؟
|
||
۸ اسفند ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: تابوتهای دستساز] | ||
نام کاربری: HEYHAT
پیام:
۴,۲۰۲
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۹۰
از: هیچستان
طرفدار:
- ژاوی - کرایف - ? - اسپانیا منهای خوکها_به امید استقلال - ? - پپ کبیر - ? گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول سجاد نوشته:این اطراف کسی درصدد خوندن یا، حداقل، خریدن این کتاب براومده؟ مردم کتاب رایگان نمی خونن، چون رایگانه... کتاب پولی هم نمی خونن، چون گرونه... مردم فقط حرف می زنن، چون مفته... ! |
||
همیشه چهره ات را به سوی آفتاب نگه دار سایه ها پشت سرت خواهند افتاد ... |
|||
۹ اسفند ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: تابوتهای دستساز] | ||
نام کاربری: Montazer_59
پیام:
۴,۲۷۷
عضویت از: ۱۷ شهریور ۱۳۹۲
از: جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷
طرفدار:
- لیونل مسی - کرایف، ریوالدو، رونالدینیو، پویول، ژاوی و اینیستا - پرسپولیس - آلمان - انریکه، یورگن کلوپ - یحیی گل محمدی، برانکو، افشین قطبی گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول بدمـائكــم ننـتـصــــر نوشته:نقل قول سجاد نوشته:این اطراف کسی درصدد خوندن یا، حداقل، خریدن این کتاب براومده؟ مردم کتاب رایگان نمی خونن، چون رایگانه... کتاب پولی هم نمی خونن، چون گرونه... مردم فقط حرف می زنن، چون مفته... ! تکبیر |
||
|
|||
۹ اسفند ۱۳۹۵
|
|
پاسخ به: کتابخانه [کتاب ماه: تابوتهای دستساز] | ||
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام:
۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي - پویول-ژاوی-کرایف - تراکتور سازی تبریز(تيراختور) - آرژانتين و اسپانيا - پپ گوارديولا گروه:
- کاربران عضو - مدیران انجمن - مترجمین اخبار - لیگ فانتزی |
نقل قول سجاد نوشته:این اطراف کسی درصدد خوندن یا، حداقل، خریدن این کتاب براومده؟ من امروز خریدمش |
||
۱۱ اسفند ۱۳۹۵
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |