در حال دیدن این عنوان: |
۴ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
![]() ![]() ![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|||
نقل قول ×شرمنده میام وسط بحثتون.از همون اولم بحثی وجود نداشت فقط نیلوفر خانم یخورده جَو سازی کردن بحث پیش اومد ![]() ![]() ![]() (شوخی میکنم ناراحت نشین یه وقت) همون به بحثه علمیتون ادامه بدین ![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|||
نقل قول کنکوریا،چی میزنید برا ادبیات؟پایه وچهارم باهم ؟فقط چهارم ![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|||
دوستان در بحثاتون مسائل اخلاقی و حد و حدود شرعی رو مراعات کنید! |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
|||
نقل قول کنکوریا،چی میزنید برا ادبیات؟پایه وچهارم باهم ؟پایرو که باید تو تابستون میخوندی.. الانم دوره ککنی و بیشتر وقتتو بذاری رو چهارم... |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
|||
نه بابا![]() ![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
|||
آها![]() واسه نکته ها و اینا گاج سبز واسه تستم خیلی سبز ![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
|||
خیلی سبزجامعه ؟![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
|||
من خیلی سبز فقط 2 و 3 و پیشو دارم + لغت و معنی![]() |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
|||
گاج سفيد ميكرو رو واسه ادبيات دارم فقط تسته چيزخوبيه هر درسي كه واسه كنكور نياز داري بخوني تستا شو داره |
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
۳ آبان ۱۳۹۲
|
|||
پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا قاه قاه خنده ات را ساز کن باز هم با خنده ات اعجاز کن پا بکوب و لج کن و راضی نشو با کسی جز عشق همبازی نشو بچه های کوچه را هم کن خبر عاقلی را یک شب از یادت ببر خاله بازی کن به رسم کودکی با همان چادر نماز پولکی طعم چای و قوری گلدارمان لحظه های ناب بی تکرارمان مادری از جنس باران داشتیم در کنارش خواب آسان داشتیم یا پدر اسطوره دنیای ما قهرمان باور زیبای ما قصه های هر شب مادربزرگ ماجرای بزبز قندی و گرگ غصه هرگز فرصت جولان نداشت خنده های کودکی پایان نداشت هرکسی رنگ خودش, بی شیله بود ثروت هر بچه قدری تیله بود ای شریک نان و گردو و پنیر ! همکلاسی ! باز دستم را بگیر مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست آن دل نازت برایم تنگ نیست ؟ حال ما را از کسی پرسیده ای؟ مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟ حسرت پرواز داری در قفس؟ می کشی مشکل در این دنیا نفس؟ سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟ رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟ رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟ آسمان باورت مهتابی است ؟ هرکجایی, شعر باران را بخوان ساده باش و باز هم کودک بمان باز باران با ترانه ، گریه کن ! کودکی تو ، کودکانه گریه کن! ای رفیق روزهای گرم و سرد سادگی هایم به سویم باز گرد! سروده دکتر مجدالدین میرفخرایی، متخلص به گلچین گیلانی |
![]() ![]() ![]() |
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |