V.S.G نوشته:


منم این خوابو دیدم

V.S.G نوشته:


منم این خوابو دیدم

بدمـائكــم ننـتـصــــر نوشته:



ایشالا برا جفتتون رویای صادقه باشه !

ريـפـانـہ نوشته:

سلوووم چطوري؟
خوفم
توصيف نكردي صندليتو
ببخشید. ولی توصیف خاصی وارد نیست
خب شروع مى كنيم
بریم
١- بيست سال بعد چه آينده اي براي خودت متصور ميشي؟
اووووم، فک نمیکنم زندگی آرومی داشته باشم
٢- تا حالا ب رفتن خارج از كشور براي زندگي فك كردي؟ اگه آره چرا؟
نه واسه زندگی که هیچ وقت، ولی برای سفر دوست دارم برم اسپانیا (بارسلون). البته فرانسه (پاریس) رم دوست دارم.
3- اگه بدونى خداي نكرده دو روز ديگه از دنيا ميري چيكار مى كنى؟
اول به یکی (منظور یه شخص خاص ه ) خبر میدم. بعدم توبه و پشتش هرچقد بتونم دعا و قران . دوست دارم اگه اینجوریه اون دو روز رو - اگه خانواده م خبر ندارن - ازشون دور باشم، چون هم خودم کمتر اذیت میشم وقتی نبینمشون و هی خاطره تازه نشه همم راحت تر موقع رفتن دل می کنم
٤- دوس داشتي جاي چه كاراكتر غير واقعي (كتاب - فيلم - انيميشن و...) باشي؟ چرا؟
شخصیت هری پاتر واسم دوست داشتنی ه اما دوست ندارم جاش باشم، خیلی سختی کشید. سید عصر یخبندان هم دوست دارم ولی دوست ندارم جاش باشم مسلما کلا به رمانای تخیلی یا عشق و عاشقی و داستانی کلا علاقه ندارم، واسه همین دوست ندارم جای کسی باشم، هم کم خوندم هم علاقه ندارم - ینی یه مدت داشتم ولی کات شدم ازش، شاید 4-5 سال پیش. در حال حاضر کتابای تاریخی و تحلیلی بیشتر جذبم میکنه، بیشتر هم تاریخ اسلام، چون واسه ایرانو خوندم یه بار تقریبا کامل. هرچند چون فراره و منم 2-3 سال پیش خوندم خیلی هاشو یادم رفته.
5- حالا بگو دوس داشتي جاي يه شخصيت واقعي باشي؟ كى؟
شخص خاصی مدنظرم نیست فعلا
٦- تاحالا شده حس كنى هر چي خدا رو صدا مى زني جوابتو نميده؟ آيا يه مدت بعدشم فكر مى كردي خدا جوابتو نداده؟
نه خداروشکر، اغلب زود جوابمو داده. هرچند تا حالا برای خودم چیز زیادی نخواستم، ولی هست چیزی که واسه کسی بخوام و جواب نداده هنوز.
7- چرا طرفدار پرسپوليس شدي؟
نمیدونم والا از اول تو خونمون حرفش بود، شاید بخاطر بابام، ولی کلا به خود باشگاه خیلی عشق نمی ورزم به اندازه بارسا. ولی اینو میدونم که از استقلال متنفرم.
٨- فك كن مى تونى از شهر بزني بري يجاي تقريبا ناشناخته با كسي كه دوسش داري زندگى كنى ، اونجا چه ويژگي هاي داره ؟ يني توصيفش كن.
استثنا اینو فردا ج میدم.
٩- چه بدي اي كسي در حقت مرتكب بشه نمى بخشيش؟
اینکه بی دلیل تنهام بذاره. و البته دروغ بگه یا بدونه کاری ناراحتم میکنه اما انجامش بده.
١٠- هدفي داشتي تو زندگيت كه شرايط نذاشته بش برسي؟ چي؟( مثلا يه هنري رو دوس داشتي ادامه بدي ولي نتونسي)
اوهوم.
ویترای دوست داشتم یاد بگیرم ولی نشد برم.
یه مدت بسکتبال میرفتم اما مشکلات رفت و امد و کمبود وقت مانع شد ادامه بدم، البته الان دیگه علاقه م کم شده. واسه همین خیلی ناراحت نیستم
کلاس زبانمم به همون علت قبلی مجبور شدم ول کنم، ولی هنوز دوسش دارم.
بچه بودم روانی بازیگری بود، به حد مرگ تو تنهایی هام فیلم بازی میکردم اما الان خیلی بهش فکر نمیکنم. علاقمم کم شده. ولی مطمئنم اگه اون موقع یکی بهم توجه میکرد الان یه چی ازم دراومده بود
فعلا عزيزم

شخصیت هری پاتر واسم دوست داشتنی ه اما دوست ندارم جاش باشم، خیلی سختی کشید.

MAHSA نوشته:

سلام خوبی؟؟؟
سلام. ممنون
بریم سراغ سوالا:

1- قدت؟
1/65
2- وزنت؟
58 ام ولی بعد عید رفتم رو 60، یکم بگذره درست میشم دوباره
3- رنگ موهات؟
مشکی
4- رنگ چشات؟
قهوه ای تیره
5- حالت موهات؟
نه خیلی صاف نه خیلی حالت دار. معمولی ه تقریبا
همینا....

Sentimental.Girl نوشته:

سلام بر مبینا جان
خوبی عزیزیم؟
سلام عزیزم
اوهوم.
خب بریم 2-3 تا سوال صرفا جهت گرم کردن بپرسیم و بعدش باز میام
باشه
آخرین دروغی که گفتی کِی بوده؟
سه شنبه یا چهارشنبه هفته پیش.
بدترین گناهی که کردی چی بوده؟
دروغ گفتم گاها، که خب گناه کبیره ست، یا بد رفتاری داشتم با مامان بابام، ولی گناهای بزرگ دیگه ای هم دارم.
چندتا نماز قضا داری؟
3 تا صبح. همشم واسه عیده
تاحالا منکر وجود خدا شدی؟
ابدا!
اگر پدر ،مادر و عشقت(بر فرض داری )دارن غرق میشن میتونی یکیو نجات بدی اون فرد کدومشونه؟فقط 1 انتخاب داری
خیلی سخته انتخاب ولی مادرم.
سخت ترین اتفاق زندگیت؟
جدا شدن از زندگی تو شمال.
بهترین اتفاق؟
4 سال زندگی م تو شمال
چه هدفی رو واسه آیندت پی بینی کردی؟
دوست ندارم ادم منفعلی تو جامعه باشم، فعال بودن رو خیلی دوست دارم. از اینا که همه کار میکنن
فعلا همینا بازم میام

beautiful queen نوشته:

سلام مبینا جون
سلام.
من خیلی این ورا آفتابی نمیشم، ولی الان گفتم یکم نا پرهیزی کنم یه چند تا سوال بپرسم
مرسی
1- چه رفتار یا اخلاقی داری که خودتم دوستش نداری؟
یکم عصبی ام، اخیرا رو رفتارای اطرافیانم خیلی حساس شدم، زودرنجم هستم، و اندکی حسود. هیچ کدومو دوس ندارم
2- خودت رو توی 5 کلمه توصیف کن
نگران، فداکار، آروم (البته نبودم، به اقتضای شرایط شدم!)، مظلوم دیگه نمیدونم
3- دوست داری چه رشته ای توی دانشگاه بخونی؟چرا؟
پتروشیمی رو خیلی دوست دارم ولی از شیمی جدیدا متنفر شدم. واسه همین دیگه بهش فکر نمیکنم
مهندسی پزشکی دوست دارم اما فک نکنم برم.