به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱۶ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نام کاربری: MoOn.Girl
پیام: ۴,۲۸۴
عضویت از: ۳۰ مهر ۱۳۹۲
از: بابل
طرفدار:
- مسی
- رونالدینیو
- پرسپولیس
- آرژانتین - اسپانیا
- لوچو❤ - پپ
گروه:
- کاربران عضو
افتخارات
نقل قول
علی نوشته:

به قول بزرگواری 'خب:/'


چقدر به جا بود.
خدا پدر اون بزرگوار رو بیامرزه با این "خب :/ " ـی که اختراع کرد.




خوبی که از حد بگذرد
نادان خیال بد کند
..
۱۳ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نام کاربری: alivo
پیام: ۳,۶۸۰
عضویت از: ۲۵ مرداد ۱۳۹۱
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
آه چِشـــْــمه ی طوســــْــی.. نوشته:

نقل قول
علی نوشته:

به قول بزرگواری 'خب:/'


چقدر به جا بود.
خدا پدر اون بزرگوار رو بیامرزه با این 'خب :/ ' ـی که اختراع کرد.

خدایک دردنیا صد در اخرت بهش بده
فعلا رفته فوتبال




۱۳ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نام کاربری: HEYHAT
پیام: ۴,۲۰۲
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۹۰
از: هیچستان
طرفدار:
- ژاوی
- کرایف
- ?
- اسپانیا منهای خوکها_به امید استقلال
- ?
- پپ کبیر
- ?
گروه:
- کاربران عضو
نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم

وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم

نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم

نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم

نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم

نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم


نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم کنی که سرچشمه صفات منم

نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد خلاق بی‌جهات منم

اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست
وگر خداصفتی دان که کدخدات منم









همیشه چهره ات را به سوی آفتاب نگه دار
سایه ها پشت سرت خواهند افتاد ...
۱۳ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
Red.sky نوشته:

تا حالا شده موقع اذان هیچ کس صداتون نکنه مثه این فیلما ییهو صدای اذان رو بشنوید بیدار شید، بعد برید وضو بگیرید اما نماز نخونید، بخوابید؟! نگران خودم شدم به شدت

قیافه ملائکی که به زور بیدارت کردن:








عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۱۴ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Queen of Newsfell
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام: ۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي
- لیونل مسي
- پرسپوليس
- ایران
گروه:
- کاربران عضو
- لیگ فانتزی
- ناظرين انجمن
- مدیران اخبار
نقل قول
شبح اپرا نوشته:

نقل قول
Red.sky نوشته:

تا حالا شده موقع اذان هیچ کس صداتون نکنه مثه این فیلما ییهو صدای اذان رو بشنوید بیدار شید، بعد برید وضو بگیرید اما نماز نخونید، بخوابید؟! نگران خودم شدم به شدت

قیافه ملائکی که به زور بیدارت کردن:



اون که اره حتمممممماااااا ملائکه بودن



ولی جدی یه چیزیم میشه آخر




Don't pay attention to people
who don't pay attention to you
۱۴ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Queen of Newsfell
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام: ۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي
- لیونل مسي
- پرسپوليس
- ایران
گروه:
- کاربران عضو
- لیگ فانتزی
- ناظرين انجمن
- مدیران اخبار
وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد

وقتي عدم چشم تو را هيچ از ازل مي آفريد

وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي كشيد

وقتي عطش طعم تو را با اشكهايم مي چشيد

من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلي

چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي

يك آن بُد اين عاشق شدن، دنيا همان يك لحظه بود

آن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی كه من عاشق شدم، شيطان به نامم سجده كرد

آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده كرد

من بودم و چشمان تو، نه آتشي و نه گلي

چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي






Don't pay attention to people
who don't pay attention to you
۱۴ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Queen of Gallerion
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام: ۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس
- استقلال♥
- اسپانیا
- خسرو حیدری
- گواردیولا و انریکه
گروه:
- کاربران عضو
- لیگ فانتزی
- مدیران گالری
- ناظرين انجمن
- شورای نخبگان سایت
- مدیران نظرات
افتخارات
من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد. الان مى خواد! همين الان. ندارم ولى ! لواشك دارم، ولى كيك شكلاتى ندارم! بايد تا فردا كه قنادى ها باز مى كنن، صبر كنم. معلوم هم نيست ديگه فردا دلم كيك شكلاتى بخواد... . من فقط مى دونم كه الان دلم كيك شكلاتى مى خواد و ندارم، پس قبول مى كنم كه ندارم. ندارم ديگه. ولى خب دلم مى خواد. اما ندارم! ولى خب .... اما.... ولى ... اما... ولى.... اما !
يه روز مامانم اومد خونه، گفت زود باش. پرسيدم چى رو؟ گفت سورپرايزه! مبل ها و فرش و ميز ناهارخورى و كلا دكور خونه رو تو ده دقيقه عوض كرد و زنگ در رو زدن. هول شد از خوشحالي. گفت چشماتو ببند. چشمامو بستم. دستمو گرفت برد دم در. در رو باز كرد. گفت حالا چشماتو باز كن. چشمامو باز كردم ديدم يه پيانو ياماها مشكى، همونى كه ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ويترين ديده بودمش دم در بود. حالا نمى دونم همون بود يا نه. اما همونى بود كه من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر زده بودم. خيلى جا خورده بودم. گفت چى مى گى؟ گفتم چى مى گم؟ مى گم حالا؟ الان؟ واقعا حالا؟ بيشتر ادامه ندادم. پيانو رو آوردن گذاشتن اون جاى خالى اى تو خونه كه مامان خالى كرده بود. من هم رفتم تو اتاقم. نمى خواستم بزنم تو پرش. ولى هزار بار ديگه هم از خودم پرسيدم آخه حالا پيانو به چه درد من مى خوره! من كه خيلى سال از داشتنش دل كندم. ده سالى تو خونمون خاك خورد و آخرش هم مامانم بخشيدش به نوه ى عموم.
يه روز اولين عشق زندگیم كه چهارده سال ازم بزرگتر بود، رفت فرانسه، اون جا با يه زن فرانسوى كه چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج كرد. منم كه نمى خواستم قبول كنم از دست دادمش شروع كردم واسه خودم داستان ساختن. ته داستانم هم اينطورى تموم مى شد كه يه روزى بر مى گرده ، وسط داستان هم اينجورى بود كه داره همه ى تلاشش رو مى كنه كه برگرده. اين وسطا هم گاهى به من از فرانسه زنگ مى زد و ابراز دلتنگى مى كرد. بعد از هفت سال خيالبافى ديدم چاره اى ندارم جز اينكه با واقعيت مواجه شم. شروع كردم به دل كندن. من هى دل كندم و هى خوابش رو ديدم كه برگشته. دوباره دل كندم و باز خوابش رو ديدم كه برگشته، تا اینکه بالاخره واقعا دل كندم! چند سال بعدش تو فيس بوك پيدا كرديم همو. اومد حرف بزنه، گفتم حالا؟ واقعا الان؟ من خيلى وقته كه دل كندم.
يه دوستى داشتم كاسه ى صبرش خيلى بزرگ بود. عاشق يه پسرى شده بود كه فقط يك ماه باهاش دوست بود. اون يك ماه كه تموم شده بود، پژمان رفته بود پى زندگيش و سايه مونده بود با حوضش! بعد چند سال يه روز بهش گفتم دل بكن . خودت مى دونى كه پژمان بر نمى گرده. گفت ولى من صبر مى كنم. هر كارى هم لازم باشه مى كنم. يك سال بعد رفت پيش يك دعا نويس. شش ماه بعدش با پژمان ازدواج كرد. اون روزا دوست بيچاره ام خيلى خوشحال بود. به خودم گفتم، حتما استثنا هم وجود داره! دو سال بعدش شنيدم كه از هم جدا شدن. پيداش كردم. خيلى عصبانى بود. پرسيدم چى شده. گفت پژمان اونى نبود كه من فكر مى كردم. گفتم پژمان همونى بود كه تو فكر مى كردى، ولى اونى نبود كه الان مى خواستى. پژمان اونى بود كه تو اون روزا، همون چندسال قبل ترا مى خواستى كه باشه، و وقتى نبود، بايد دل مى كندى!
من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد. الان مى خواد ولى...


(رخساره ابراهيم نژاد)




گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن

که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
۱۴ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
ریحانه نوشته:

من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد. الان مى خواد! همين الان. ندارم ولى ! لواشك دارم، ولى كيك شكلاتى ندارم! بايد تا فردا كه قنادى ها باز مى كنن، صبر كنم. معلوم هم نيست ديگه فردا دلم كيك شكلاتى بخواد... . من فقط مى دونم كه الان دلم كيك شكلاتى مى خواد و ندارم، پس قبول مى كنم كه ندارم. ندارم ديگه. ولى خب دلم مى خواد. اما ندارم! ولى خب .... اما.... ولى ... اما... ولى.... اما !
يه روز مامانم اومد خونه، گفت زود باش. پرسيدم چى رو؟ گفت سورپرايزه! مبل ها و فرش و ميز ناهارخورى و كلا دكور خونه رو تو ده دقيقه عوض كرد و زنگ در رو زدن. هول شد از خوشحالي. گفت چشماتو ببند. چشمامو بستم. دستمو گرفت برد دم در. در رو باز كرد. گفت حالا چشماتو باز كن. چشمامو باز كردم ديدم يه پيانو ياماها مشكى، همونى كه ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ويترين ديده بودمش دم در بود. حالا نمى دونم همون بود يا نه. اما همونى بود كه من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر زده بودم. خيلى جا خورده بودم. گفت چى مى گى؟ گفتم چى مى گم؟ مى گم حالا؟ الان؟ واقعا حالا؟ بيشتر ادامه ندادم. پيانو رو آوردن گذاشتن اون جاى خالى اى تو خونه كه مامان خالى كرده بود. من هم رفتم تو اتاقم. نمى خواستم بزنم تو پرش. ولى هزار بار ديگه هم از خودم پرسيدم آخه حالا پيانو به چه درد من مى خوره! من كه خيلى سال از داشتنش دل كندم. ده سالى تو خونمون خاك خورد و آخرش هم مامانم بخشيدش به نوه ى عموم.
يه روز اولين عشق زندگیم كه چهارده سال ازم بزرگتر بود، رفت فرانسه، اون جا با يه زن فرانسوى كه چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج كرد. منم كه نمى خواستم قبول كنم از دست دادمش شروع كردم واسه خودم داستان ساختن. ته داستانم هم اينطورى تموم مى شد كه يه روزى بر مى گرده ، وسط داستان هم اينجورى بود كه داره همه ى تلاشش رو مى كنه كه برگرده. اين وسطا هم گاهى به من از فرانسه زنگ مى زد و ابراز دلتنگى مى كرد. بعد از هفت سال خيالبافى ديدم چاره اى ندارم جز اينكه با واقعيت مواجه شم. شروع كردم به دل كندن. من هى دل كندم و هى خوابش رو ديدم كه برگشته. دوباره دل كندم و باز خوابش رو ديدم كه برگشته، تا اینکه بالاخره واقعا دل كندم! چند سال بعدش تو فيس بوك پيدا كرديم همو. اومد حرف بزنه، گفتم حالا؟ واقعا الان؟ من خيلى وقته كه دل كندم.
يه دوستى داشتم كاسه ى صبرش خيلى بزرگ بود. عاشق يه پسرى شده بود كه فقط يك ماه باهاش دوست بود. اون يك ماه كه تموم شده بود، پژمان رفته بود پى زندگيش و سايه مونده بود با حوضش! بعد چند سال يه روز بهش گفتم دل بكن . خودت مى دونى كه پژمان بر نمى گرده. گفت ولى من صبر مى كنم. هر كارى هم لازم باشه مى كنم. يك سال بعد رفت پيش يك دعا نويس. شش ماه بعدش با پژمان ازدواج كرد. اون روزا دوست بيچاره ام خيلى خوشحال بود. به خودم گفتم، حتما استثنا هم وجود داره! دو سال بعدش شنيدم كه از هم جدا شدن. پيداش كردم. خيلى عصبانى بود. پرسيدم چى شده. گفت پژمان اونى نبود كه من فكر مى كردم. گفتم پژمان همونى بود كه تو فكر مى كردى، ولى اونى نبود كه الان مى خواستى. پژمان اونى بود كه تو اون روزا، همون چندسال قبل ترا مى خواستى كه باشه، و وقتى نبود، بايد دل مى كندى!
من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد. الان مى خواد ولى...


(رخساره ابراهيم نژاد)

امان از این ماگل ها و خواسته های سراب گونه متغیر در زمانشون... این از اون سخت ترین بخشهای زندگی تبعیدی توی این دنیاست!






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۱۴ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Queen of Gallerion
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام: ۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس
- استقلال♥
- اسپانیا
- خسرو حیدری
- گواردیولا و انریکه
گروه:
- کاربران عضو
- لیگ فانتزی
- مدیران گالری
- ناظرين انجمن
- شورای نخبگان سایت
- مدیران نظرات
افتخارات
نقل قول
شبح اپرا نوشته:

نقل قول
ریحانه نوشته:

من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد. الان مى خواد! همين الان. ندارم ولى ! لواشك دارم، ولى كيك شكلاتى ندارم! بايد تا فردا كه قنادى ها باز مى كنن، صبر كنم. معلوم هم نيست ديگه فردا دلم كيك شكلاتى بخواد... . من فقط مى دونم كه الان دلم كيك شكلاتى مى خواد و ندارم، پس قبول مى كنم كه ندارم. ندارم ديگه. ولى خب دلم مى خواد. اما ندارم! ولى خب .... اما.... ولى ... اما... ولى.... اما !
يه روز مامانم اومد خونه، گفت زود باش. پرسيدم چى رو؟ گفت سورپرايزه! مبل ها و فرش و ميز ناهارخورى و كلا دكور خونه رو تو ده دقيقه عوض كرد و زنگ در رو زدن. هول شد از خوشحالي. گفت چشماتو ببند. چشمامو بستم. دستمو گرفت برد دم در. در رو باز كرد. گفت حالا چشماتو باز كن. چشمامو باز كردم ديدم يه پيانو ياماها مشكى، همونى كه ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ويترين ديده بودمش دم در بود. حالا نمى دونم همون بود يا نه. اما همونى بود كه من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر زده بودم. خيلى جا خورده بودم. گفت چى مى گى؟ گفتم چى مى گم؟ مى گم حالا؟ الان؟ واقعا حالا؟ بيشتر ادامه ندادم. پيانو رو آوردن گذاشتن اون جاى خالى اى تو خونه كه مامان خالى كرده بود. من هم رفتم تو اتاقم. نمى خواستم بزنم تو پرش. ولى هزار بار ديگه هم از خودم پرسيدم آخه حالا پيانو به چه درد من مى خوره! من كه خيلى سال از داشتنش دل كندم. ده سالى تو خونمون خاك خورد و آخرش هم مامانم بخشيدش به نوه ى عموم.
يه روز اولين عشق زندگیم كه چهارده سال ازم بزرگتر بود، رفت فرانسه، اون جا با يه زن فرانسوى كه چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج كرد. منم كه نمى خواستم قبول كنم از دست دادمش شروع كردم واسه خودم داستان ساختن. ته داستانم هم اينطورى تموم مى شد كه يه روزى بر مى گرده ، وسط داستان هم اينجورى بود كه داره همه ى تلاشش رو مى كنه كه برگرده. اين وسطا هم گاهى به من از فرانسه زنگ مى زد و ابراز دلتنگى مى كرد. بعد از هفت سال خيالبافى ديدم چاره اى ندارم جز اينكه با واقعيت مواجه شم. شروع كردم به دل كندن. من هى دل كندم و هى خوابش رو ديدم كه برگشته. دوباره دل كندم و باز خوابش رو ديدم كه برگشته، تا اینکه بالاخره واقعا دل كندم! چند سال بعدش تو فيس بوك پيدا كرديم همو. اومد حرف بزنه، گفتم حالا؟ واقعا الان؟ من خيلى وقته كه دل كندم.
يه دوستى داشتم كاسه ى صبرش خيلى بزرگ بود. عاشق يه پسرى شده بود كه فقط يك ماه باهاش دوست بود. اون يك ماه كه تموم شده بود، پژمان رفته بود پى زندگيش و سايه مونده بود با حوضش! بعد چند سال يه روز بهش گفتم دل بكن . خودت مى دونى كه پژمان بر نمى گرده. گفت ولى من صبر مى كنم. هر كارى هم لازم باشه مى كنم. يك سال بعد رفت پيش يك دعا نويس. شش ماه بعدش با پژمان ازدواج كرد. اون روزا دوست بيچاره ام خيلى خوشحال بود. به خودم گفتم، حتما استثنا هم وجود داره! دو سال بعدش شنيدم كه از هم جدا شدن. پيداش كردم. خيلى عصبانى بود. پرسيدم چى شده. گفت پژمان اونى نبود كه من فكر مى كردم. گفتم پژمان همونى بود كه تو فكر مى كردى، ولى اونى نبود كه الان مى خواستى. پژمان اونى بود كه تو اون روزا، همون چندسال قبل ترا مى خواستى كه باشه، و وقتى نبود، بايد دل مى كندى!
من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد. الان مى خواد ولى...


(رخساره ابراهيم نژاد)

امان از این ماگل ها و خواسته های سراب گونه متغیر در زمانشون... این از اون سخت ترین بخشهای زندگی تبعیدی توی این دنیاست!

بعضى وقتا دست خود آدم نيست. همه از اين دلبستگى هاى كوتاه مدت دارن منتهي با تاريخ انقضاهاي متفاوت




گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن

که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
۱۴ شهریور ۱۳۹۴
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
ریحانه نوشته:

بعضى وقتا دست خود آدم نيست. همه از اين دلبستگى هاى كوتاه مدت دارن منتهي با تاريخ انقضاهاي متفاوت

آره. درد اونجاست که عمیق ترین احساسات و ادعاهای عاشقی این آدما هم کوتاه مدت ه و با تاریخ انقضا! همه چیزشون متغیر در طول زمانه، حتی عمیق ترین باورهاشون.

Disgusting






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۱۴ شهریور ۱۳۹۴
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۹
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۱۲
پیام‌های جدید
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۸ پاسخ
۱۱,۸۲۲,۳۸۳ بازدید
۶ روز قبل
Leo Barca
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۷ پاسخ
۸,۵۶۸,۷۳۲ بازدید
۲۳ روز قبل
armanshah
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۶ پاسخ
۵۵۵,۲۶۴ بازدید
۲۸ روز قبل
مهدی
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۷۲,۶۰۶ بازدید
۱ ماه قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۳۲۵ بازدید
۱ ماه قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۲۷۶ بازدید
۱ ماه قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۳۲,۲۹۴ بازدید
۱ ماه قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۴۲,۷۸۰ بازدید
۱ ماه قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۶,۲۰۰ بازدید
۲ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۳۴,۸۶۳ بازدید
۲ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۸,۳۵۵ بازدید
۷ ماه قبل
jalebamooz
حاضرین در سایت
۳۸۵ کاربر آنلاین است. (۱۷۶ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۳۸۵

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!