در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
فرم و نقد | ||
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام:
۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي - پویول-ژاوی-کرایف - تراکتور سازی تبریز(تيراختور) - آرژانتين و اسپانيا - پپ گوارديولا گروه:
- کاربران عضو - مدیران انجمن - مترجمین اخبار - لیگ فانتزی |
خب، دوستان بالاخره با اصرار خیلی زیاد آقا ابوذر برای تأسیس این تاپیک، تصمیم گرفتیم ایجادش کنیم. در واقع هنوز دقیق نمیدونیم که چه اتفاقی قراره در این تاپیک بیفته، اما احتمالاً و با توضیحات خود آقا ابوذر، قراره نقدی باشه بر فیلم و سریال. تو ارسال بعد حتماً خودش توضیحاتی داره که عملاً قوانین تاپیک رو تشکیل میدن، ضمن قوانین عمومی حاکم بر تاپیک و انجمن. این شما و این «فرم و نقد». |
||
۱۴ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: abouzarlionel
پیام:
۸۱۶
عضویت از: ۲۹ بهمن ۱۳۹۱
از: خوزستان - باغملک - روستای جولر( بهشت پنهان )
طرفدار:
- Lionel Messi - دیگو آرماندو مارادونا - پرسپوليس - آرژانتين - پپ گوارديولا - مجيد جلالي گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار - ویراستاران اخبار |
فرم و نقد" نشریه ای تخصصی است در زمینه نقد سینما و تئاتر. با رویکرد فرم نقد می کند. چرا که بر این باور است که محتوا از پس فرم می آید نه از پیش آن. این مجله نه خبر دارد نه گزارش، نه حتی مصاحبه های مرسوم یک طرفه. فقط نقد دارد و نگره. مصاحبه یا میزگردی اگر بیاید با رویکرد نقد است و بحث جدلی. تلاش مجله در نقد آثار روز -ایرانی و فرنگی- است و مطالب نظری مرتبط با مسائل ما. به آثار ماقبل نقد در حوزه سینما نمی پردازیم، به آثار شاخص اما بد چرا. فرم و نقد با انگیزه و با امید به تغییر -نه تفسیر- وضع موجود آمده است. بر این باوریم که با نقد می شود به تغییر رسید. مسئله و پروژه ما نقد است با معیار فرم. اما با دوستانی که خلاف نظرات ما را دارند آماده بحث و دیالوگیم. (مسعود فراستی) با سلام خدمت شما دوستان بارسایی و غیر بارسایی عزیز، بالاخره پیگیری های من به ثمر نشست و این تاپیک ساخته شد، هدفم از ساخت این تاپیک این بود که در کنار فوتبال از سینما و نقد هم لذت ببریم، به نظر خودم فوتبال و سینما فارغ از مسائل معنوی این دنیا از زیبای های اون هستن، و به جز اصل قضیه یعنی دیدن فیلم و فوتبال نقد این دو به خصوص نقد آثار سینمایی لذت خاصی دارن . واقعا لدتی که تو نقد هست حس خوبی به آدم میده، لااقل برای من. حتی قرار بود اسم تاپیک رو هم بذارم لذت نقد ولی فعلا نظرم عوض شده و اسمش رو اینی گذاشتم که الآن می بینید. سرتون رو درد نمیارم بریم سراغ اصول و قوانین این تاپیک. اولین اینه که قانون های عمومی تالار گفتمان وسایت باید کاملا رعایت بشه و اگه نمیدونید اون قوانین چی هستن روی شماره های یک و دو کلیک کنید. اما قانون های این تاپیک: هر هفته یا هر دو هفته یا هر ماه( بسته به استقبال دوستان) عنوان یک فیلم به همراه کاور اون فیلم ( اعم از خارجی و ایرانی) رو داخل این تاپیک قرار میدم و بعد با دوستان شروع به نقدش می کنیم و منبع و شخص نقد کننده اش رو هم در صورت لزوم ذکر خواهم کرد( البته اگه نقد خودم نباشه) و دوستان میتونن در مورد اون به بحث و گفت و گو بپردازند. نقد سریال و آثار تلویزیونی و برنامه های تلویزیون داخلی هم هست. در واقع می خوام باهم از نقد کردن لذت ببریم. در پایان تشکر میکنم مدیر سایت، انیس خانم و آقا سید عزیز که کمک کردند تا این تاپیک ساخته بشه. امیدوارم لحظات خوبی رو در کنار هم داشته باشیم. |
||
زیرا به روی رنگ تبسم نکرده ایم |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: abouzarlionel
پیام:
۸۱۶
عضویت از: ۲۹ بهمن ۱۳۹۱
از: خوزستان - باغملک - روستای جولر( بهشت پنهان )
طرفدار:
- Lionel Messi - دیگو آرماندو مارادونا - پرسپوليس - آرژانتين - پپ گوارديولا - مجيد جلالي گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار - ویراستاران اخبار |
آلفرد هیچکاک، مظهر سینما ( نگاهی گذرا به سینمای هیچکاک) ساختن فیلم های جدی و عمیق، آسان تر از فیلم های تجاری قراردادی است. آگاهی من وادارم می کند که تجاری کار کنم... در سینما، کارگردان باید با بهای گزافی خود را بیان کند.این بها، سرگرمی است. هیچکاک هیچکاک همچون هر هنرمند راستین و دلمشغول، خود را با آثارش بیان می کند اما بسیار غیر مستقیم و نامرئی؛ در پس سرگرمی. او تنها کسی است در سینما که می تواند میلیونها نفر را در سراسر جهان سرگرم کند و تکان دهد. تماشگر او را تجسم خود می داند. هیچ فیلمسازی مانند او جذابیت و سرگرمی را اینچنین با هنر نیامیخته و عجین نکرده. آثار او مطلقاً سرگرم کننده اند و مطلقاً هنر؛ هنر فراگیر مردمی. او عام و خاص را متحد کرده و به ما می آموزد چگونه سرگرم شده و از هنر لذت ببریم و هشیارشویم. فیلمسازی برای او نه خودنمایی است، نه ادا و ادعای هنرمندانه. او هنرمند است؛ هنرمندی بزرگ. پس نیاز ندارد خود را تفسیر کند و اثرش را. در مصاحبه های گوناگون و مفصلش نه تنها خود را هنرمند نمی نامد – همچون فورد و برگمان و.. – که فقط به جنبه های تکنیکی کارهایش می پردازد و از هر تعبیر و تفسیر و توضیح واضحات "هنرمندانه" اثر سر باز می زند و در جواب می گوید : " این فقط یک فیلم است." از خود ، زندگی و دغدغه هایش چیز مهمی نمی گوید. یک داستان دو خطی سر هم بندی شده دربارۀ ترس از پلیس در شش سالگی اش را مرتب تکرار می کند . داستانی – اتفاقاً سینمایی- که معلوم نیست متعلق به دنیای خیال اوست یا دنیای واقعی اش. موضوع تمام فیلم های او داستان تقابل یک انسان معصوم و عادی با دنیای غیر عادی- و مدرن – پر آشوب و مملو از گناه و ترس است. داستان جابه جایی آدمها و دنیایشان- واقعیت و خیال آنها- و درگیری دائمی خیر و شر در وجود انسان. داستان های هیچکاکی از سینما نشات می گیرند. هیچکاک منتقد جدی و شوخ طبع مدرنیسم است.در فیلم های او نظم زندگی مدرن و ثبات ظاهری آن با کوچک ترین چیزی به هم می ریزد و کائوس رخ می دهد؛ و چهره واقعی کرخت کننده و فاسد کننده آن نظم بر ملا شده و تعلیق که حکومت بی ثباتی است حادث می شود. تعلیق-سوسپانس- هیچکاکی شوک لحظه ای نیست و شکل فَنری اش ادامه می یابد. تعلیق پل بین واقعیت و خیال است؛ بین یک لحظه قبل و یک لحظه بعد است؛ دستکاری در زمان حال است؛ بسط زمان حال استمراری و کند کردن آن است بین آینده های استمراری احتمالی متضاد؛ بین بودن حال است و وسواس آینده. تعلیق ثبات ناپایداری است.همین است که اضطراب می افریند و دلهره ممتد. تعلیق فقط یک روش نیست ،بخشی از نگرش و جهان بینی هیچکاک است. هیچکاک آدم عادی است نه روشنفکر، اما نخبه و نابغه که برای تماشاگر عام معمولی فیلم می سازد. تماشاگر روشنفکر پس از آن می آید. آثار او هم برای مخاطب عام است و هم خاص. اما او همچون فورد از هر گونه آلودگی روشنفکری به دور است. خودش می گوید: " من آدم های عادی را دوست دارم. آدم های عادی ای که در ماجرایی غرق شده اند".فیلم های او در عین حال بسیار هم شخصی اند. از این حیث بسیار شبیه هموطنش شکسپیر است و همچون او برای عامه می سازد، اما خود را از یاد نمی برد؛ و دغدغه ها- و ترس های – همیشگی خود را. بزرگترین ابداع گر فرم در سینما، استاد مکان ، فضا ، اشیا و جزئیات به درستی محتوا را در فرم می بیند و می آفریند. فرم – و سبک- او با نگاهش به زندگی و هنر و جهانش در هم آمیخته و در خدمت جابه جایی خیال ، واقعیت ؛آرزو ، کابوس؛ شوخی، جدی؛ رئالیزم و سور رئالیزم ، کلاسیسیزم و مدرنیزم عمل می کند. هیچکاک هنرمند ترس است و اضطراب. و آثارش نمایشی کردن این ترس ها و غلبه بر آنهاست. ترس در آثار او وحشت انسان مدرن است.ترس از جهان ناامن، ترس از روزمرگی ها و عادت ها. ترس از پیچ و مهره شدن و از خود بیگانگی. ترس از رام شدن ، ترس از خطر و تسلیم. ترسِ از دست دادن خویشتن . ترس از عشق و نیاز به آن. ترس از سقوط. ترس زنده ما از مرگ که در کنار ما با نیروی فراوان زیست می کند. غنای آثار هیچکاک را می توان به رهایی از قید خودآگاهی و حرکت به سوی شناخت ناخودآگاه و آزادی پی گرفتن انگیزش های ضمیر ناخودآگاهش نسبت داد. این با تلقی او نسبت به مدیوم سینما کاملاً مرتبط است و منطبق. " رویا خود نوعی دیوانگی و دیوانگی نوعی رویاست ". (شوپنهاور). راز سینما – و راز هنر- تجربه کردن و زیستن رویاست، که خود نوعی دیوانگی است. اما زندگی شاید فقط می بایست رویایی باشد. رویا ، رنج و سرمستی آن. و سینما مدیوم رویاست. مسعود فراستی، همشهری 24، شماره 12، فروردین 92 |
||
زیرا به روی رنگ تبسم نکرده ایم |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: abouzarlionel
پیام:
۸۱۶
عضویت از: ۲۹ بهمن ۱۳۹۱
از: خوزستان - باغملک - روستای جولر( بهشت پنهان )
طرفدار:
- Lionel Messi - دیگو آرماندو مارادونا - پرسپوليس - آرژانتين - پپ گوارديولا - مجيد جلالي گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار - ویراستاران اخبار |
Excusez Moi (قسمت اول) قبل از این گفته بودم که "فروشنده" ماقبل بد است. ناچیز است. نه چیزی میفروشد، نه میخرد. ماقبل –وناتوان از- خرید و فروش است؛ و ماقبل بدهبستان و هرگونه گفتوگو. فیلمی است شکل نگرفته، سردرگم و مفعول؛ که فعل –از بیرون– برش واقع میشود. خودش فعلی ندارد و کنشی؛ منش که بماند. نه قصهای دارد و فیلمنامهای، نه کارگردانی، نه فیلمبرداری و نه تدوین. فیلم، حتی "چه" درست و درمانی ندارد. فیلمنامهای پرحفره که هر چیزی بر آن وارد میشود یا از آن خارج. بسیار کم دارد و بسیاری اضافه. حذفهایش نیز از نداشتن –و ندانستن- است و نه از داشتن. فیلم، تمام نیست و بسته نمیشود. فیلمساز نمیفهمد که پدیدهی باز، هنوز پدیده نیست. هر پدیدهای بعد از بسته– و کامل– شدن است که میتواند باز شود. فیلمساز ما گویی میداند که "فروشنده" اش تا فیلم شدن فاصلهای بسیار دارد؛ پس مدام مصاحبه میکند و خود را به فیلم الکنش الصاق. مظلومنمایی و حتی حاشیهسازی میکند و با اداهای انتلکتِ نسبیگرایِ مدرنزده و ضد خشونت، خود را تسلی میدهد و خوشحال مینماید که توانسته "برای تماشاگر چالش ذهنی ایجاد کند" و اینکه "هر آدمی پر از سوال از سینما بیرون میآید [برایش] با ارزش است." باید از او پرسید وقتی تماشاگر، گیج و گنگ و پر از سؤال از سینما خارج میشود، چه ارزشی دارد؟ خصوصاً وقتی تمام سوالاتش از "چه" داستان باشد نه از چگونگی بیان آن و بدین دلیل باشد که با قصهی تام و تمام و متعینی طرف نبوده، که بتواند از پس آن به "چگونه" گذار کرده و تجربه کند. ناچاریم به فیلمساز گوشزد کنیم که سینما، نه شیپور است نه چیستان. اثر هنری یک تجربه زنده است نه یک گزاره یا پاسخی به یک یا چند پرسش. شیوهی گزاردن در هنر اصل است نه گزاره. چالش تماشاگر در مواجهه با یک اثر خوب هنری، اساسا چالشی حسی و عاطفی است و بعد چالشی ذهنی. ذهنیگرایانِ حسنشناس، همان معناگرایان و مفهومزدگانِ بیهنرند. سوال اصلی تماشاگر از این فیلم بیدروپیکر و ناکنشمند این است: آیا تجاوزی رخ داده یا فقط تعدیای در کار است؟ فیلمساز برای داغ کردن تنورِ سرد فیلمش در مصاحبهای با قاطعیت اعلام میکند: "تجاوزی صورت نگرفته"، حال آنکه فیلم متمایل به آن است. آن هم نه در میزانسن نداشتهاش، که در یکی دو دیالوگ؛ یکی از زبان متجاوز مفلوکش: "وسوسه شدم" و دیگر از زبان قربانی مغمومش: "کاش مرده بودم". فیلمساز در مصاحبهای دیگر با ادای طنازانهی هیچکاکی –که اصلاً به او نمیآید- میگوید: "من که در حمام نبودم؛ نمیدانم چه روی داده." این ضد و نقیضها، گواه سردرگمی و استیصال اگر نیست، پس چیست؟ اگر همین یک نکته در فیلم روشن بود و تعین داشت، "درام" باسمهای چگونه جلو میرفت؟ تا کجا میشد پشت سوال "چه" (داستان، مضمون، پیام) پنهان شد و از رویداد نداشته نان خورد و جایزه فرنگی برد؟ و مسألهی "چگونه" را که بحث اصلی سینما –و هنر– است، به محاق برد؟ واکنش تماشاگر به "چه"، واکنش به داستان است. واکنش به "چگونه" اما، واکنش به هنر است. اصالت یک فیلمساز، نه در موضوع و داستانی است که برمیگزیند، بلکه در شیوه و چگونگی بیان آن است. "چگونگی" است که اثر را به تجربهی ما بدل میکند. سوالِ چه کسی فروشنده است و کی مشتری، چه کسی متجاوز است و کی قربانی؟ نیز در این فیلم سترون، محلی از اعراب ندارد. برای فیلمساز، فروشنده و مشتری فرقی ندارد و متجاوز و قربانی نیز. همه حق دارند– به طور نسبی–. در واقع هیچکس حق ندارد– باز هم به طور نسبی– جز فیلمساز "نسبیاندیش" ما. نسبیاندیشی برای این دسته از مرعوبانِ عقب نگه داشته شدهی مدرنزده، یعنی به طور نسبی اندیشیدن و نسبی حس کردن. پس نه حس میکنند و نه میاندیشند چراکه هم حس و هم اندیشه متعیناند. اگر فروشنده، میلیاردی میفروشد، برای این فیلم محقر نیست؛ برای جایزهی فرنگی و تم تجاوز آن است و دو بازیگر اصلیاش و ژست قلابی ضد خشونتش. بحث غیرت و بی غیرتی، وطن و بیوطنی برای این فیلم بیهویت زیادی است. مسعود فراستی |
||
زیرا به روی رنگ تبسم نکرده ایم |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: Ice.Girl
پیام:
۴,۳۰۴
عضویت از: ۸ شهریور ۱۳۸۹
از: mashhad
طرفدار:
- همه به خصوص فابرگاس - رونالدينيو - پرسپوليس - آلمان و اسپانيا - فقط علی کریمی - پپ گواریولا و یورگن کلوپ - قطبی-ابراهیم زاده گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول قبل از این گفته بودم که "فروشنده" ماقبل بد است. ناچیز است. نه چیزی میفروشد، نه میخرد. ماقبل –وناتوان از- خرید و فروش است؛ و ماقبل بدهبستان و هرگونه گفتوگو. فیلمی است شکل نگرفته، سردرگم و مفعول؛ که فعل –از بیرون– برش واقع میشود. خودش فعلی ندارد و کنشی؛ منش که بماند. نه قصهای دارد و فیلمنامهای، نه کارگردانی، نه فیلمبرداری و نه تدوین. ینی همین پاراگراف اولو که خوندم گفتم مطمئنم فراستی اینو نوشته |
||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول *SepideH* نوشته:نقل قول قبل از این گفته بودم که "فروشنده" ماقبل بد است. ناچیز است. نه چیزی میفروشد، نه میخرد. ماقبل –وناتوان از- خرید و فروش است؛ و ماقبل بدهبستان و هرگونه گفتوگو. فیلمی است شکل نگرفته، سردرگم و مفعول؛ که فعل –از بیرون– برش واقع میشود. خودش فعلی ندارد و کنشی؛ منش که بماند. نه قصهای دارد و فیلمنامهای، نه کارگردانی، نه فیلمبرداری و نه تدوین. ینی همین پاراگراف اولو که خوندم گفتم مطمئنم فراستی اینو نوشته بهترین توصیف ممکن از این فیلم مزخرف. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: abouzarlionel
پیام:
۸۱۶
عضویت از: ۲۹ بهمن ۱۳۹۱
از: خوزستان - باغملک - روستای جولر( بهشت پنهان )
طرفدار:
- Lionel Messi - دیگو آرماندو مارادونا - پرسپوليس - آرژانتين - پپ گوارديولا - مجيد جلالي گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار - ویراستاران اخبار |
نقل قول بهترین توصیف ممکن از این فیلم مزخرف.به نظرم اگه این فیلم این قدر سروصدا نمی کرد محال بود نقدش کنه، چون به قول خودش فیلم ماقبل بد هست ولی در کل بدجور از خجالت فیلم و فیلم ساز غرب گراش دراومد، واقعا خوندن نقد این فیلم از دیدن خود فیلم لذت بخش تره |
||
زیرا به روی رنگ تبسم نکرده ایم |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: Ice.Girl
پیام:
۴,۳۰۴
عضویت از: ۸ شهریور ۱۳۸۹
از: mashhad
طرفدار:
- همه به خصوص فابرگاس - رونالدينيو - پرسپوليس - آلمان و اسپانيا - فقط علی کریمی - پپ گواریولا و یورگن کلوپ - قطبی-ابراهیم زاده گروه:
- کاربران عضو |
حالا همین فیلمو مثلا مهدویان ساخته بود میشد بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران ! |
||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: abouzarlionel
پیام:
۸۱۶
عضویت از: ۲۹ بهمن ۱۳۹۱
از: خوزستان - باغملک - روستای جولر( بهشت پنهان )
طرفدار:
- Lionel Messi - دیگو آرماندو مارادونا - پرسپوليس - آرژانتين - پپ گوارديولا - مجيد جلالي گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار - ویراستاران اخبار |
نقل قول حالا همین فیلمو مثلا مهدویان ساخته بود میشد بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران !چه ربطی داره؟ فیلم داره از لحاظ فنی و تکنیکال نقد میشه سکانس به سکانس ( در شماره های بعد) حالا قضایای سیاسی بودنش که دیگه جای خود داره |
||
زیرا به روی رنگ تبسم نکرده ایم |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
|
پاسخ به: فرم و نقد | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول *SepideH* نوشته:حالا همین فیلمو مثلا مهدویان ساخته بود میشد بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران ! به حال این طرز فکر یعنی باید یک هفته تمام گریه کرد... |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۵ بهمن ۱۳۹۶
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |