طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوسآنالیز فنی
فرستنده سید سجاد زرگرنتاج در تاريخ چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۱۳:۴۰) (۲,۱۲۰ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص

مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
17 میسال 2006. بازی فینال لیگ قهرمانان بین دو تیم بارسلونا و آرسنال در ورزشگاه "استاد دو فرنس / Stade De France" برگزار شد. ینس لمن در دقیقه 18 بازی با یک کارت قرمز مستقیم از بازی اخراج شد و مانول آلمونیا، دروازه بان جوان و کم تجربه آرسنال در درون دروازه ایستاد. آرسنال ده نفره به بازی ادامه داد. دقیقه 37: سول کمپل با یک ضربه سر دروازه بارسا را گشود و آرسنال را پیش انداخت. دقیقه 71: جولیانو بلتی به جای اولگوئر وارد بازی شد. دقیقه 76: ساموئل اتو'و برای بارسا گلزنی کرد؛ 1-1. دقیقه 81: هنریک لارسن با یک پاس خوب بلتی را در موقعیت تک به تک قرار داد و این بازیکن توپ را از بین پاهای آلمونیا وارد دروازه کرد تا بارسا به اولین جام اروپایی خود در قرن بیست و یکم برسد.
در چهارم جولای همان سال. پس اینکه یوونتوس با 91 امتیاز، قهرمان اسکودتو شد، دادگاه این تیم را در پرونده کالپوچولی مقصر اعلام کرد و حکم به سقوط این تیم به سری ب داد. پس از آن دو جامی که در آن فصل کسب کرده بودند از این تیم پس گرفته شد تا درد این سقوط، دو چندان شود. در همان شب، ایتالیا در مرحله نیمه نهایی جام جهانی 2006 در مقابل آلمان میزبان صف آرایی کرده بود. در دقیقه 119 بازی، آندره آ پیرلو با یک پاس طلایی گروسو را در موقعیت گلزنی قرار داد و این بازیکن با شوتی زیبا دروازه میزبان را گشود. پس از آن اسطوره بیانکونری، السنادرو دلپیرو در دقایق پایانی وقت تلف شده کار را تمام کرد. 2-0.
نهم جولای، ایتالیا در فینالی که به خاطر ضربه سر زیدان به سینه ماتراتزی در تاریخ جاودانه است، در ضربات پنالتی فرانسه را مغلوب کرد. جیانلوییجی بوفون، در آن بازی فرشته نجات ایتالیا در برلین بود؛ جایی که به زودی در آن فینالی دیگر را تجربه خواهد کرد.
طوفان کامل: شرایط فاجعه باری که به واسطه ترکیبی از اثرات قدرتمندِ اتفاقاتی منحصر بفرد، به وجود میآید.
سال 2006 بود و بارسا دومین جام اروپایی تاریخ خود را در حالی کسب کرد که در فینال، اینیستا یک نیمه بازی کرد، ژاوی نیمکت نشین بود و لیونل مسی جوان به دلیل مصدومیت این دیدار را از دست داده بود. این دومین فصل حضور لئو مسی در تیم اصلی پس از انتقال از تیم ب بود. همچنین در آن سال کاتالانها برای دومین سال پیاپی قهرمانی لیگ را بدست آوردند؛ و با قهرمانی بارسا در اروپا پس از 14 سال، به نظر میرسید یک امپراطوری در باشگاه کاتالانی در حال به وجود آمدن است.
در حالی که بارسا در حال پیشرفت بود، هواداران یوونتوس از سقوط ناباورانه این تیم رنج میبردند. پس از ساختن تیمی که دو بار پیاپی اسکودتو را بدست آورد، این سقوط باعث جدا شدن چند تن از بازیکنان کلیدی این تیم، مانند فابیو کاناوارو - برنده توپ طلای همان سال -، لیلیان تورام، پاتریک ویرا و زلاتان ایبراهیموویچ جوان، شد. اوضاع به گونهای پیش رفت که یوونتوس جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرتهای اروپا، با انتقال کاناوارو به رئال مادرید، تورام به بارسلونا و زلاتان و ویرا به اینتر(تیمی که پس از کالچوپولی به عنوان قهرمان سری آ شناخته شد و تا چهار سال پس از آن، به سلطه خود در ایتالیا ادامه داد)، از دست داد. اما بازیکنانی مانند بوفون، دلپیرو و ندود ترجیح دادند که به بانوی پیر خود وفادار بمانند.
فصل یوونتوس در سری ب وقتی دردناکتر شد که همه باشگاههای بزرگ ایتالیایی در آن سال، حداقل به یک جام رسیدند؛ آ اس رم قهرمان جام حذفی شد، اینتر میلان در لیگ به قهرمانی رسید و میلان در لیگ قهرمانان اروپا به همراه برنده توپ طلای همان سال، کاکا، قهرمانی را بدست آورد. دردناک بود. اما یووه پله پله به پیشرفت خود در آن زمان ادامه داد. آنها یک فصل در سری ب ماندند. فصل بعد آنها به رقابتهای اروپایی راه یافتند. در فصل سوم آنها با اختلافی ده امتیازی نسبت به صدر، نائب قهرمان شدند. به نظر میرسید که یوونتوس در مسیر درستی گام بر میدارد، اما حضور ناموفق کلودیو رانیری در این تیم، با سه گانه مورینیو در اینتر، و قهرمانی میلان آلگری که ایبراهیموویچ آماده را در ترکیب خود میدید، همزمان شد. امیدهای این تیم برای موفقیت در اروپا پس از قهرمانی سال 1996، در هر فصل کمتر میشد. پس از آن قهرمانی، این تیم دو بار توسط تیمهای رئال مادرید و دورتموند در فینال ناکام ماند. آخرین باری که راه راه پوشان تورین به قهرمانی اروپا نزدیک شده بودند، در سال 2003 بود که در فینال به میلانی باختند که پیش از این سرمربی این تیم (کارلو آنچلوتی) را "خوکی که نمیتواند مربیگری کند" خوانده بودند.
با حضور آنتونیو کنته در این تیم در سال 2011، یوونتوس به یک ثبات مدیریتی بسیار خوب رسید. مربیگری کنته تنها شامل بازگشت یوونتوس به لیگ قهرمانان نمیشد و این تیم را "گواردیولایی" سه بار پیاپی بر بام ایتالیا نشاند. این تیم حتی در جام حذفی هم حریفی در حد و اندازههای خود نمیدید. اما تنها نکتهای که کنته به معنای واقعی در انجام آن موفق نشد، رساندن بانوی پیر به جایگاه واقعیاش در لیگ قهرمانان اروپا بود. یوونتوس در سال 2013 با شکست مقابل بایرن مونیخ (که در نهایت قهرمان رقابتها شد) از دور رقابتها کنار رفت. در سال 2014 نیز با شکست مقابل قهرمان همان فصل اروپا، رئال مادرید (و البته گالاتاسرای!) موفق نشد از مرحله گروهی صعود کند و به لیگ اروپا رفت. در آن رقابتها نیز با حذف در مرحله نیمه نهایی مقابل بنفیکا، از حضور در فینال خانگی محروم شد که این مسئله عذاب حذف را دو چندان کرد. تیمهای ایتالیایی پس از رفتن مورینیو از اینتر، هیچگاه جایگاه خوبی در لیگ قهرمانان پیدا نکردند و این مسئله سبب شد که سه اسکودتوی پیاپی دیگر برای هواداران بانوی پیر، جذابیت نداشته باشد.
اما در حالی که یوونتوس آرام آرام به پیشرفت خود ادامه میداد، بارسا جهان را تحت سلطه خود در آورد و بین سالهای 2006 تا 2011 سه بار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را از آن خود کرد. بعد اینکه بارسا سالهای بسیاری به عنوان تیم دوم اسپانیا محسوب میشد، کاتالانها امیدوار بودند با دستیابی به غیر ممکنها، این ذهنیت را تغییر دهند و موفق هم شدند؛ به طوری که همه آن بارسا را یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال میدانند. اما روزهای پس از پپ گواردیولا، روزهای سختی برای آبی و اناریها بود. نوستالژی گریبان گیر بارسا شده بود و بازیکنان نیز به این احساسات دامن میزدند. بارسا فراموش کرده بود که هنوز مدت زیادی از زمانی که همه دنیا مثلث ژاوی، اینیستا و مسیِ این تیم را تحسین میکردند، نگذشته است. با حضور این مثلث در تیم، بارسا از سایه رئال مادرید خارج شده بود و به طور کامل بر این تیم سلطنتی غلبه کرده بود. اما تنها چند سال بعد، مردم دنیا از این تیم به عنوان عصری که وجود داشت، اما گذشت، یاد میکردند و از پایان سلطه این تیم سخن میگفتند. برای عوض کردن این ذهنیت، به یک تغییر در تابستان 2014 نیاز بود، درست مانند تغییری که در تابستان 2008 اعمال شد.
و سرانجام فصل متفاوت یوونتوس و بارسلونا به طور موازی آغاز شد!
ماسیمیلانو آلگری به عنوان سرمربی یوونتوس برگزیده شد تا موفقیت تیم کنته را تکمیل کند؛ لوییز انریکه نیز به بارسا آورده شد تا این تیم را به روزهای پر افتخار گذشته بازگرداند. آلگری در حالی بر نیمکت تورینیها نشست که بودجهای محدود، با نیازهایی کلیدی در تیم در اختیار داشت. آنها با 20 میلیون یورو آلوارو موراتا که در رئال مادرید برای نخواستنش دعوا بود را به تورین آوردند. آنها که به عنوان یک باشگاه فروشنده شناخته میشدند، قوانین خود را تغییر دادند. از سوی دیگر بارسا که صدای پای محرومیت از خرید را در نزدیکی خود میشنید، 160 میلیون یورو بودجه در اختیار سرمربی جوان خود قرار داد. بارسا با یک خرید به مبلغ 81 میلیون که رکورد گرانترین خرید باشگاه را شکست، و از سوی دیگر یوونتوس با خرید بازیکنانی که همه آنها کمتر از 20 میلیون یورو قیمت داشتند، به تقویت نیمکت خود پرداختند. چه تفاوتی!
یوونتوس میخواست نشان بدهد که همچنان یکی از قدرتهای اروپا محسوب میشود، به همین خاطر کاری که هر تیم قدرتمند دیگری در لیگ خود انجام میداد را انجام داد: با تمام قوا برای قهرمانی گام برداشت! سه هفته پیش بود که یوونتوس موفق شد بقیه تیمها را پشت سر بگذارد و قهرمانی خود در لیگ را قطعی کند. البته آنها عملا در ابتدای ماه میقهرمانی خود را با توجه به اختلافی دو رقمی نسبت به رم که در ابتدای فصل مدعی محسوب میشد، تضمین کرده بودند. عملکرد یوونتوس در جام حذفی نیز بیانگر دو نکته بود. اول اینکه آنها قدرت بالای خود را با در هم کوبیدن ورونا با نتیجه 7-1 در مجموع دو بازی، نشان دادند. نکته دوم اما اثبات روحیه بسیار بالای بازیکنان این تیم بود؛ آنها در مرحله نیمه نهایی در حالی که بازی نخست را با دو گل محمد صلاح 2-1 در خانه به فیورنتینا واگذار کرده بودند، در بازی برگشت در خانه فیورنتینای سرسخت، با نتیجه 3-0 به پیروزی رسیدند و راهی فینال شدند.
یوونتوس بازیهای خود در لیگ قهرمانان را مانند سال گذشته خوب آغاز نکرد، اما با انسجام بیشتر در بازیهای برگشت، موفق شد به دور حذفی صعود کند. اولین آزمون این تیم در مرحله حذفی، تیمی بود که مانع دفاع تورینیها از عنوان قهرمانی سال 1996 خود شده بود؛ بروسیا دورتموند. پیروزی 2-1 یوونتوس در بازی رفت، با توجه به گل زده زنبورها در خانه حریف، نتیجه مطلوبی برای این تیم محسوب نمیشد. اما شاگردان آلگری به سیگنال ایدونا پارک رفتند، با گلهای توز و خرید جدید خود، موراتا 3-0 دورتموند را نابود کردند و به خانه بازگشتند! فرصت طلبی موراتای جوان و بازگشت توز با تجربه، معجونی فوقالعاده از اشتیاق و جاه طلبی به وجود آورد که منجر به ثبت آمار 40 گل زده و 12 پاس گل برای این زوج شده است.
موناکوی سرسخت، حریف بعدی این تیم بود، اما یووه "سرسخت تر" تکلیف صعود را با یک پیروزی 1-0 با ضربه پنالتی در تورین مشخص کرد. اما بزرگترین آزمون آنها در این فصل، در مرحله نیمه نهایی به سراغشان آمد. وقتی قرعه یوونتوس – رئال مادرید مشخص شد، اکثر فوتبال دوستان نظر مشترکی راجع به تیم صعود کننده داشتند، و پیراهن آن تیم راه راه نبود! اما این چالش، حواشی بسیار جالبی داشت: یوونتوس شانس این را داشت که انتقام دو فینال لیگ قهرمانان را بگیرد؛ یکی را از لوس بلانکوس و دیگری را از کارلو آنچلوتی. اما رئال مادرید مدافع عنوان قهرمانی بود و نشان قهرمانی جام جهانی باشگاهها را بر پیراهن خود داشت. همچنین رونالدوی آماده را در ترکیب خود داشت که تنها یک فصل قبل، در هر دو بازی رفت و برگشت مقابل یوونتوس گلزنی کرده بود. از هیچ نظر این بازی نمیتوانست آسان باشد، ضمن اینکه موراتا نیز این بار به عنوان مهاجم تیمی که جزء چهار تیم برتر اروپاست، پا به برنابئو میگذاشت که این دیدار را دراماتیکتر میکرد. حتی شاید این آخرین رویارویی بوفون و کاسیاس، دو تن از بهترین دروازه بانان باقی مانده از نسل گذشته بود.
اما در نهایت تیمی که از شانس کمتری روی کاغذ برخوردار بود، به برلین رسید. آلگری از لحاظ تاکتیکی آنچلوتی را شکست داد. موراتا هم گلزنی کرد. دوبار. کریستیانو رونالدو و شرکا، در مادرید از صعود به فینال بازماندند و از دور رقابتها حذف شدند. و بوفون در مبارزه نهایی برای اثبات بزرگی، خنده آخر را بر لب داشت. مأموریتِ حذف مدافع عنوان قهرمانی انجام شده بود و حالا تنها مأموریت باقی مانده، شکست بهترین تیم اروپا در ده سال گذشته است. یک چالش بزرگ که میتواند در نهایت میتواند به یک سه گانه برای یووه و ایجاد یک امپراطوری جدید در اروپا منجر شود. یکی از بهترین بازگشتها! آنها در طی نه سال، آهسته ولی پیوسته به صعود ادامه دادند. آینده برای آنها یک سرنخ خوب آماده کرده است. آیا آنها تاریخ ساز خواهند شد؟ یا تاریخ تکرار خواهد شد؟
اما در حالی که یوونتوس مشغول متلاشی کردن مادرید بود، بارسا با مسی، سوارز و نیمار، یک فصل فوقالعاده را سپری میکرد. این مثلث همه رکوردهای خط حمله تاریخ باشگاه را نابود کردهاند و تا به اینجای فصل، 115 گل به ثمر رساندهاند. آماری که قطعا بهتر خواهد شد.
رئال مادرید پس از اولین ال کلاسیکوی فصل، صدر جدول را از بارسلونا گرفت و تا پیش از سال نو، دست نیافتنی به نظر میرسید. با شروع سال جدید، وضعیت بارسا وخیمتر هم شد. اما اگر یک چیز باشد که ما از بارسای این فصل یاد گرفتهایم، این است که آبی و اناریها پس از هر شکست، بسیار قویتر از قبل باز میگردند. رئال مادرید که در این فصل خیلی زود اوج گرفته بود، با همان سرعت افت کرد و صدر جدول را از دست رفته دید. بارسا ابتدا قهرمان اسپانیا را سه بار پیاپی شکست داد تا نشان دهد بهترینها در اسپانیا آبی و اناری میپوشند! پیروزیهایی که ضمن بهبود وضعیت آنها در لیگ، سبب صعود این تیم به فینال جام حذفی شد. سپس در ماه مارس، آنها قهرمان اروپا را با درخشش سوارز شکست دادند و با این پیروزی به صدر جدول رسیدند و هرگز آن را رها نکردند، تا همین چند روز پیش که در مادرید جشن قهرمانی گرفتند.
اما داستان در لیگ قهرمانان به گونهای دیگر بود. باخت به پاریس سنت ژرمن در دور اول مرحله گروهی، این ذهنیت را به وجود آورد که بارسا هنوز آسیب پذیر است و برای سلطه دوباره بر اروپا، به زمان بیشتری نیاز دارد. پس از آن بود که بارسا ابتدا به راحتی قهرمان هلند را شکست داد. سپس مقابل قهرمان قبرس به پیروزی رسید؛ و در پایان با گلهای MSN نسخه قهرمان فرانسه را نیز پیچید. با قرعه کشی مرحله اول حذفی، نگرانیها پیرامون تیم به وجود آمد که آیا بارسا برای صعود به مرحله بعد، آمادگی لازم را دارد؟ اما لوییز سوارز با تکه تکه کردن قهرمان انگلستان در خانه حریف، به همه صحبتها در این زمینه پایان داد. در بازی برگشت و در حالی که پپ گواردیولا از نزدیک بازی را میدید، او و هر که بازی را به تماشا نشسته بود، مبهوت جادوی لیونل مسی شد.
حریف بعدی، پاریسیها بودند: نابود شدن گرانترین مدافع دنیا، توسط گرانترین مهاجم تاریخ باشگاه کاتالانی. واقعا کار بیرحمانهای بود! این نمایش احتمالا تبدیل به چالش جدید کسانی که رکورد نقل و انتقالات را میشکنند، خواهد شد. قهرمان فرانسه، به همراه تمامی خریدهای گرانقیمتش، از دور مسابقات کنار رفت. اما در نبرد نهایی، بارسا ناچاراً با قرعه دراماتیکی به نام بایرن روبرو شد. قهرمان آلمان، تبدیل به بزرگترین چالش بارسا در این فصل شد، خصوصا که قرار بود پپ گواردیولا یک رویارویی کاملا احساسی با تیم سابقش داشته باشد. اولین حاشیهای که پیرامون این دیدار به وجود آمد، این بود که رئیس سابق بارساییها، به مصاف هیولایی که خود ساخته است، خواهد رفت.
لذت خاصی در چشمهای لئو هنگام به ثمر رساندن گلها وجود داشت. یک غرش؛ مشخص نیست؛ به خاطر جَو موجود در بازی نیمه نهایی بود، یک انتقام برای فینال جام جهانی یا فاجعه 2013، یا تنها هیجان ناشی از اینکه گواردیولا در حال تماشای بازی اوست! هر چه که بود، نشان داد که مسی در حال تبدیل شدن یک چیز غیر قابل توصیف است. چیزی که به هیچ وجه نمیشود آن را تعریف کرد!
نیمار رکورد تعداد گل ساموئل اتو'و در یک فصل را، در حالی که تنها 23 سال دارد، شکست. در تمام طول زندگیاش، به او گفتهاند که سرنوشت او رسیدن به بزرگترین هاست و حالا او فرصت دارد تا رسالت خود را انجام دهد. سوارز یک بار دیگر ثابت کرد که بهترین مهاجم هدف دنیا است. بازگشت او پس از 4 ماه محرومیت به میادین، کمی با افت همراه بود، اما این موجود دست از جنگیدن بر نمیدارد! و در همین فصل، پیشرفت قابل ملاحظهای داشت. اما پس اینکه او در همه عمر خود جنگید، حال به آخرین آزمون خود برای رسیدن به رستگاری رسیده است؛ او در آستانه کسب سه جام است، با افتخاری که پاسخ خوبی برای یک عمر جنگیدن اوست. با این وجود، مرد اروگوئهای باید قسمتهای بد گذشته خود را به فراموشی بسپارد؛ گذشتهای که در انگلستان و برزیل رقم خورده است. با توجه به حضور پاتریس اورا و کیه لینی در ترکیب اصلی یوونتوس، سوارز در فینال باید علاوه بر کنار آمدن با استرس بازی فینال لیگ قهرمانان، از قدرت ذهنی خود برای مقابله با فتنه انگیزی برخی استفاده کند.
حتی نمیشود در میان ستارگان نوشته شود. به نظر میرسد مسیر بارسا در این فصل، برای یکی از ساختههای کریستوفر نولان طراحی شده است! شکست دادن قهرمانهای قبرس، هلند، فرانسه، انگلستان، آلمان، اسپانیا و اروپا؛ رویارویی با قهرمان ایتالیا بهترین قطعه برای تکمیل این پازل است. بهترین خط حمله اروپا، در مقابل تیمی که با ساختار کاتناچیویی (دفاع فشرده ایتالیایی) کاملا سازگار است. هر دو تیم در آستانه کسب سه گانه. آیا بارسا میتواند "قهرمان قهرمانان" شود و فصل را با شکست دادن 7 قهرمان از 9 لیگ مطرح اروپا به پایان برساند؟ یا یوونتوس یکی از بزرگترین بازگشتهای تاریخ فوتبال را انجام میدهد؟ آیا لالیگا دوباره سلطه خود بر اروپا را اثبات میکند؟ یا یوونتوس میتواند شروعی برای بازگشت سری آ را رقم بزند؟ آیا مسی، ژاوی و اینیستا برای بارسا یک میراث با چهار قهرمانی اروپا به جای میگذراند؟ یا بوفون به آخرین مدال افتخاری که کسب نکرده است، خواهد رسید؟ یک چیز مشخص است: تاریخ، در چند هفته آینده ساخته خواهد شد.
طوفان کامل به وجود آمده است و حالا اینجاست. کمربندهای خود را سفت ببندید!
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
طوفان در راه
جمعه، ۱ خرداد ۱۳۹۴ (۳:۴۲)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
عالی بود. به امید قهرمانی. چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۱۹:۰۷)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
بسیار زیبا بود . دست آقا سجاد بابت ترجمه و نوشتن این مقاله درد نکنه ![]() چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۱۵:۵۶)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
ايشالا فينال حالشون رو ميگيريم و قدرتمون رو به اروپا و پوگبا نشون ميديم كه دل بكنه از اونا و زود بياد
چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۱۱:۰۰)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
خیلی زیبا بود
چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۱۰:۱۰)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
عجب متن فوق العاده ای بود. یاد اون تیکه از فیلم تایتانیک افتادم که رز به جک میگه ... barcelona is the best national team چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۹:۱۱)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
ضمن تبریک بابت این قهرمانی ....ممنون ازبابت این خبرجامع وکامل
چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۶:۴۴)
|
پاسخ به: طوفان کامل: بررسی افول و صعود بارسلونا و یوونتوس | ![]() |
|
---|---|---|
احساس میکنم تو بارسا به ترشتگن اهمیت نمیدن تویه همه ی عکسا و فیلما تنهاست و تنهایی خوشحالی میکنه ....چرا آخه ؟؟؟؟؟
سهشنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۲۲:۲۰)
|