استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟آنالیز فنی
فرستنده امین سبحانی در تاريخ سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۱۰:۴۴) (۱,۰۷۳ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
مرجع: توتال بارسا
مترجم: امین سبحانی / FCBarcelona.ir
پس از برگزاری انتخابات پارلمانی این روزهای اخیر در کاتالونیا، رئیس لیگ فوتبال اسپانیا - خاویر تباس مدرانو - بیپرده از عقاید خود صحبت به میان آورد: «اگر اسپانیا جدا شود، لالیگا هم جدا خواهد شد. بیایید امیدوار باشیم هرگز چنین شرایط پوچی به وجود نیاید».
در این مقاله سعی نداریم در مورد مشاجرههای سیاسی - که هیچ گاه به پایان نمیرسند - صحبت کنیم؛ بلکه میخواهیم حبابی را که آقای تباس برای خود درست کرده است را بترکانیم. این موضوع هیچ ربطی به استقلال کاتالونیا ندارد؛ حقیقت این است: "بیشتر از آنکه بارسا به لالیگا نیاز داشته باشد، لالیگاست که به این تیم نیازمند است".
بی شک بزرگترین رقابت فوتبالی جهان، میان دو بازیکن شکل میگیرد؛ از یک سو فوق ستاره آرژانتینی و از سویی دیگر مرد پرتغالی. رقابتها همیشه در ورزش مهم بودهاند و این اهمیت در هواداران، هیجان رقابتها، شرکتهای تبلیغاتی و از همه بالاتر، در تاریخ آن رشته ورزشی نمود مییابند.
چیزی که فوتبال را متمایز از هر رشته ورزشی در جهان میکند، تاریخچه عمیقی است که به وسیله هواداران و امضای عاطفی آنها بر پای این رشته زیبا در عرصه جهانی شکل گرفته است. آنها میگویند: «متضاد عشق، تنفر نیست؛ بیعلاقگی است». این جمله، همواره در کنار جملهای دیگر میآید: «همیشه میان عشق و نفرت، خطی باریک نهفته است». به عبارتی دیگر حتی اگر هواداران یک باشگاه مجالی برای تنفر از سایر تیمها نیابند، عشقشان به تیم خودی، حداقل چیزی خواهد بود که با خود به یدک میکشند. آنها به وسیله فوتبال، عشق را جلوتر از نفرت قرار میدهند. عشق و علاقهای که میتواند با حذف عامل رقابتی پژمرده شود.
حال این را به خاطر بسپارید؛ مشاجره بر سر جدا شدن بارسا از لیگ اسپانیا - طبق گفته تباس - کاری پوچ است. بارسایی که یکی از عظیمترین ستونهای تاریخ لالیگاست و پاک کردن آن به منزله پاک کردن تاریخ است! بارسا فاتح اولین دوره این رقابتها در سال 1929 بوده است. اگر به دوره مدرن فوتبال هم نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که یک چهارم قرن اخیر به شکلی باور نکردنی تحت تسلط باشگاه کاتالانی بوده است. کسب 14 عنوان قهرمانی از میان 25 عنوان موجود، دو موفقیت در کسب سه گانه (که تاکنون توسط هیچ باشگاه دیگری در اسپانیا صورت نگرفته است)، ثبت بیشترین گل زده و بیشترین پاس گل همه و همه در افسانه بارسا پدید آمدهاند و تاریخ را به طرزی فراموش نشدنی برای همیشه در لالیگا زنده ساختهاند.
به نظر شما اگر این اتفاق بیفتد چه خواهد شد؟ منظره لیگ بدون بارسا چه شکلی است؟
بیایید بحث را از فاجعه اقتصادی که بر اثر این اتفاق، گریبان گیر رئال مادرید و دیگر تیمها خواهد شد، آغاز کنیم. رقابتها افت میکنند و ستارهها دیگر تمایلی برای ورود به باشگاه پایتخت نشین نخواهند داشت؛ پس از آن نیز به طور قابل ملاحظهای مبالغ قراردادها کاهش خواهند یافت. بهترین بازیکنان دنیا دیگر لیگ اسپانیا را سودآور نمیبینند. به نظر شما آیا باز هم ستارهای از سویا بیرون خواهد آمد؟ یا بهترین گلزن لیگ از بیلبائو؟ در این صورت همه چیز در این لیگ انحصاری، از پیش تعیین شده خواهد بود.
طبق گفته خوزه مورینیو، جهان از دیدن ال کلاسیکو دست نخواهد کشید. دیداری مهیج که با استرس بسیار بالای خود، اعصاب شما را در معرض انفجار قرار میدهد. حال تصور کنید در آینده، این رقابت را از میان فیلمهای زنگ خورده قدیمی و نوستالژیک به تماشا بنشینید و از افعال گذشته برای تفسیر آن استفاده کنید. بزرگترین بازی کشور هم احتمالا دربی مادرید با هزاران بیننده – به جای میلیونها نفر – خواهد بود. پس از آن نیز هر زمان رکوردی متعلق به آبی و اناریها شکسته شود، پرسشها و سناریوهای فرضی شروع خواهند شد: «ای کاش آنها هنوز آنجا بودند!» لالیگا به میدانی جنگ تبدیل میشود و دیگر هرگز ستونهای نهفته در خود را نخواهد یافت. سوال اینجاست؛ چه بر سر بارسا میآید؟ اگر کاتالانها لالیگا را بدون بلیت بازگشت ترک کنند، چه اتفاقی برایشان رخ خواهد داد؟
آنها قطعا از زخمهای ناشی از این جداسازی، رنج خواهند برد. مطمئنا اگر قرار باشد بارسا لیگ خودش را تاسیس کند، آسیب پذیر رها خواهد شد، حتی اگر بهتر از لالیگا باشد. به هر حال بارسلونا مدتی است ساز جدایی کوک کرده است و این میتواند تیری باشد بر قلب باشگاهی که پایان کارش در لیگ کاتالان خواهد بود. این دلیلی است بر این که این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد.
احتمال دیگر آن است که سازمانهای لیگ در چند کشور، مناقصهای را با هدف اضافه کردن باشگاه به لیگ خود برگزار کنند. از نظر جغرافیایی، فرانسه و ایتالیا محتملترین کشورها برای انجام این کار به شمار میروند. به نظرتان چه میشود؟ آیا بارسا به ایتالیا میپیوندد و با بهبود بخشیدن به تاریخ این لیگ، ارزش آن را بالا خواهد برد؟ یا این که به مولدی برای فرانسه تبدیل خواهد شد تا با به چالش کشیدن لیگ کشورش، آوازه آن را در جهان بیش از پیش سازد؟ جدا از این همه، واقعیت این است که بارسا به هر لیگی پا بگذارد، هم از جنبه ارزشی و از هم از منظر تاریخی، آن را بیش از صد در صد بالا میکشاند! و افرادی نظیر تباس و راخوی هم کاری نمیتوانند بکنند.
با این همه، حتی اگر کاتالونیا هم مستقل شود، بارسلونا از لالیگا جدا نخواهد شد؛ به عبارت دیگر، لالیگا بارسا را از دست نخواهد داد و بیشتر از هر موضوع دیگری، به این مسئله توجه دارد.
اگر قرار باشد بارسا مستقل شود و در لیگ بماند، در سر تا سر اسپانیا - به جز منطقه باسک - تحریم خواهد شد. بازیها ده برابر شدت خواهند گرفت و هواداران بسیار احساساتی رفتار خواهند کرد. از سوی دیگر، ال کلاسیکویی قرار دارد که از یک رقابت داغ برای فوتبال دوستان، به جنگی داخلی مبدل خواهد شد. از همه اینها بگذریم، فدراسیون فوتبال اسپانیا با کاتالانها شدیدتر از سایرین برخورد خواهد کرد که با نفرتی بیرحمانه تکمیل خواهد شد.
به نظر میآید، واژه "پوچی" برای لالیگایی صدق میکند که بدون بارسا باشد؛ بارسایی که به مانند یک آتشفشان در اوج طغیان قرار دارد. استقلال کاتالونیا تنها میتواند همه چیز را برافروخته کند.
مترجم: امین سبحانی / FCBarcelona.ir
پس از برگزاری انتخابات پارلمانی این روزهای اخیر در کاتالونیا، رئیس لیگ فوتبال اسپانیا - خاویر تباس مدرانو - بیپرده از عقاید خود صحبت به میان آورد: «اگر اسپانیا جدا شود، لالیگا هم جدا خواهد شد. بیایید امیدوار باشیم هرگز چنین شرایط پوچی به وجود نیاید».
در این مقاله سعی نداریم در مورد مشاجرههای سیاسی - که هیچ گاه به پایان نمیرسند - صحبت کنیم؛ بلکه میخواهیم حبابی را که آقای تباس برای خود درست کرده است را بترکانیم. این موضوع هیچ ربطی به استقلال کاتالونیا ندارد؛ حقیقت این است: "بیشتر از آنکه بارسا به لالیگا نیاز داشته باشد، لالیگاست که به این تیم نیازمند است".
بی شک بزرگترین رقابت فوتبالی جهان، میان دو بازیکن شکل میگیرد؛ از یک سو فوق ستاره آرژانتینی و از سویی دیگر مرد پرتغالی. رقابتها همیشه در ورزش مهم بودهاند و این اهمیت در هواداران، هیجان رقابتها، شرکتهای تبلیغاتی و از همه بالاتر، در تاریخ آن رشته ورزشی نمود مییابند.
چیزی که فوتبال را متمایز از هر رشته ورزشی در جهان میکند، تاریخچه عمیقی است که به وسیله هواداران و امضای عاطفی آنها بر پای این رشته زیبا در عرصه جهانی شکل گرفته است. آنها میگویند: «متضاد عشق، تنفر نیست؛ بیعلاقگی است». این جمله، همواره در کنار جملهای دیگر میآید: «همیشه میان عشق و نفرت، خطی باریک نهفته است». به عبارتی دیگر حتی اگر هواداران یک باشگاه مجالی برای تنفر از سایر تیمها نیابند، عشقشان به تیم خودی، حداقل چیزی خواهد بود که با خود به یدک میکشند. آنها به وسیله فوتبال، عشق را جلوتر از نفرت قرار میدهند. عشق و علاقهای که میتواند با حذف عامل رقابتی پژمرده شود.
حال این را به خاطر بسپارید؛ مشاجره بر سر جدا شدن بارسا از لیگ اسپانیا - طبق گفته تباس - کاری پوچ است. بارسایی که یکی از عظیمترین ستونهای تاریخ لالیگاست و پاک کردن آن به منزله پاک کردن تاریخ است! بارسا فاتح اولین دوره این رقابتها در سال 1929 بوده است. اگر به دوره مدرن فوتبال هم نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که یک چهارم قرن اخیر به شکلی باور نکردنی تحت تسلط باشگاه کاتالانی بوده است. کسب 14 عنوان قهرمانی از میان 25 عنوان موجود، دو موفقیت در کسب سه گانه (که تاکنون توسط هیچ باشگاه دیگری در اسپانیا صورت نگرفته است)، ثبت بیشترین گل زده و بیشترین پاس گل همه و همه در افسانه بارسا پدید آمدهاند و تاریخ را به طرزی فراموش نشدنی برای همیشه در لالیگا زنده ساختهاند.
به نظر شما اگر این اتفاق بیفتد چه خواهد شد؟ منظره لیگ بدون بارسا چه شکلی است؟
بیایید بحث را از فاجعه اقتصادی که بر اثر این اتفاق، گریبان گیر رئال مادرید و دیگر تیمها خواهد شد، آغاز کنیم. رقابتها افت میکنند و ستارهها دیگر تمایلی برای ورود به باشگاه پایتخت نشین نخواهند داشت؛ پس از آن نیز به طور قابل ملاحظهای مبالغ قراردادها کاهش خواهند یافت. بهترین بازیکنان دنیا دیگر لیگ اسپانیا را سودآور نمیبینند. به نظر شما آیا باز هم ستارهای از سویا بیرون خواهد آمد؟ یا بهترین گلزن لیگ از بیلبائو؟ در این صورت همه چیز در این لیگ انحصاری، از پیش تعیین شده خواهد بود.
طبق گفته خوزه مورینیو، جهان از دیدن ال کلاسیکو دست نخواهد کشید. دیداری مهیج که با استرس بسیار بالای خود، اعصاب شما را در معرض انفجار قرار میدهد. حال تصور کنید در آینده، این رقابت را از میان فیلمهای زنگ خورده قدیمی و نوستالژیک به تماشا بنشینید و از افعال گذشته برای تفسیر آن استفاده کنید. بزرگترین بازی کشور هم احتمالا دربی مادرید با هزاران بیننده – به جای میلیونها نفر – خواهد بود. پس از آن نیز هر زمان رکوردی متعلق به آبی و اناریها شکسته شود، پرسشها و سناریوهای فرضی شروع خواهند شد: «ای کاش آنها هنوز آنجا بودند!» لالیگا به میدانی جنگ تبدیل میشود و دیگر هرگز ستونهای نهفته در خود را نخواهد یافت. سوال اینجاست؛ چه بر سر بارسا میآید؟ اگر کاتالانها لالیگا را بدون بلیت بازگشت ترک کنند، چه اتفاقی برایشان رخ خواهد داد؟
آنها قطعا از زخمهای ناشی از این جداسازی، رنج خواهند برد. مطمئنا اگر قرار باشد بارسا لیگ خودش را تاسیس کند، آسیب پذیر رها خواهد شد، حتی اگر بهتر از لالیگا باشد. به هر حال بارسلونا مدتی است ساز جدایی کوک کرده است و این میتواند تیری باشد بر قلب باشگاهی که پایان کارش در لیگ کاتالان خواهد بود. این دلیلی است بر این که این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد.
احتمال دیگر آن است که سازمانهای لیگ در چند کشور، مناقصهای را با هدف اضافه کردن باشگاه به لیگ خود برگزار کنند. از نظر جغرافیایی، فرانسه و ایتالیا محتملترین کشورها برای انجام این کار به شمار میروند. به نظرتان چه میشود؟ آیا بارسا به ایتالیا میپیوندد و با بهبود بخشیدن به تاریخ این لیگ، ارزش آن را بالا خواهد برد؟ یا این که به مولدی برای فرانسه تبدیل خواهد شد تا با به چالش کشیدن لیگ کشورش، آوازه آن را در جهان بیش از پیش سازد؟ جدا از این همه، واقعیت این است که بارسا به هر لیگی پا بگذارد، هم از جنبه ارزشی و از هم از منظر تاریخی، آن را بیش از صد در صد بالا میکشاند! و افرادی نظیر تباس و راخوی هم کاری نمیتوانند بکنند.
با این همه، حتی اگر کاتالونیا هم مستقل شود، بارسلونا از لالیگا جدا نخواهد شد؛ به عبارت دیگر، لالیگا بارسا را از دست نخواهد داد و بیشتر از هر موضوع دیگری، به این مسئله توجه دارد.
اگر قرار باشد بارسا مستقل شود و در لیگ بماند، در سر تا سر اسپانیا - به جز منطقه باسک - تحریم خواهد شد. بازیها ده برابر شدت خواهند گرفت و هواداران بسیار احساساتی رفتار خواهند کرد. از سوی دیگر، ال کلاسیکویی قرار دارد که از یک رقابت داغ برای فوتبال دوستان، به جنگی داخلی مبدل خواهد شد. از همه اینها بگذریم، فدراسیون فوتبال اسپانیا با کاتالانها شدیدتر از سایرین برخورد خواهد کرد که با نفرتی بیرحمانه تکمیل خواهد شد.
به نظر میآید، واژه "پوچی" برای لالیگایی صدق میکند که بدون بارسا باشد؛ بارسایی که به مانند یک آتشفشان در اوج طغیان قرار دارد. استقلال کاتالونیا تنها میتواند همه چیز را برافروخته کند.
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
عقل من میگه که این جدایی ضررش برای مابیشترازمنفعتش خواهدبود
دوشنبه، ۱۳ مهر ۱۳۹۴ (۱:۲۸)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
پایان یک رویای شیرین
جمعه، ۱۰ مهر ۱۳۹۴ (۲:۱۰)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
ممنونم از تو ضیحاتتون: من بعید میدونم که سیاست مدارها بزارن که بارسا از لالیگا کنار گذاشته بشه. ولی من واقعا ال کلاسیکو رو میخوام ببینم سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۲۰:۱۷)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
در آغاز بگم که چه عجب سایت بارسلونا یه واکنشی به این قضیه صد البته احماقانه جدایی خواهانه کاتالان ها واکنش نشان داد! البته نگارش نوشتار کمی یک سویه بود اما بد نبود! دوستان بارسایی من باید خدمتتان بدون هیچ پی ورزی(تعصبی) بگم که بدبختانه ویروس جدایی طلبی تا حدی در ایالت کاتالان رخنه کرده که این خودش درد سر سازه.البته دوستان با این که ائتلاف احزاب جدایی طلب در انتخابات ایالتی برنده شده اما همین ائتلاف نتوانست بیش از50% آرای مردم این ایالت را بدست آورد که این خودش خوبه! در ضمن این حماقتی که مشت سرمایه دار مردم فریب دارن تو کاتالان انجام میدن خودش غیر قانونی است و دولت اسپانیا و دو مجلس این کشور و نیز دادگاه عالی قانون اساسی آن سفت سخت با آن مخالفت میکنند که خب کار درستی میکنند.آبی اناری دوستان!خواهشا بدون در نگر گرفتن قضیه هوداری باید بگم که امیدوارم این کار زشت را دیگر نبینیم تا هیچکدام از دو سوی ماجرا آسیب نبینند!مرگ بر تجزیه طلبی چه ایران چه اسپانیا چه هر جای دیگر جهان.
سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۱۷:۳۴)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
به نظر من این بازی دو سر باخته... در هر صورت به ضرر تیمه چه بارسا کلا بره یه لیگ دیگه چه کلا مستقل بشه و تو لیگ بمونه. چون ناداوری ها بیداد می کنند سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۱۶:۳۰)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
به نظر من اگر هم کاتالونیا از اسپانیا جدا بشه قوانینی تصویب میکنن که بارسا توی لالیگا بمونه چون همونطوری که گفته شد بیشتر از این که به ضرر بارسا باشه به ضرر لالیگا هست و دیگه لالیگا بغیر از ضرر های مالی ، جذابیتی هم نخواهد داشت ولی امیدوارم اگر بارسا هم جدا شد حداقل جوری نشه که از هم بپاشه و نابود بشه و نتونیم دیگه این تیم رو ببینیم زنده باد تا ابد بارسا سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۱۵:۱۱)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
بی شک از دست دادن بارسا یعنی نابودی لالیگا و رئال و فوتبال اسپانیا. در عین حال بارسا هم متضرر خواهد شد و شاید سالها طول بکشه تو لیگ فرانسه جا بیافته. اما اگر کاتالونیا مستقل بشه و بارسا مثل موناکوی لیگ فرانسه بخواد به عنوان یه خارجی تو لالیگا بمونه، این ناعدالتی ها و ناداوری ها و بازیهای کثیفی که از طرف فدراسیون الان علیهش هست صد برابر میشه و این خودش خیلی کشنده است! به نظرم بارسا از این تهدید ترک لالیگا باید به عنوان حربه ای استفاده کنه برای امتیاز گرفتن از فدراسیون سلطنتی. اگر لاپورتا در صدر باشگاه بود قطعا چنین کاری می کرد، اما دوران مدیریت هویجی تیم راسل فقط با آسیب دیدن باشگاه از حملات خارجی داخلی و فیفا و یوفا و ... همراه بوده و احتمالا خواهد بود. سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۱۵:۰۹)
|
پاسخ به: استقلال کاتالونیا: آرزو؟ توهم؟ یا پایان یک رویای شیرین؟ | ||
---|---|---|
یعنی چی الان چی میشه بارسا جدا میشه از لالیگا؟؟/
سهشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۴ (۱۴:۲۲)
|