لئو مسی و آلبرت انیشتین؛ چه شباهتهایی بین این دو نابغه وجود دارد؟آبی و اناریها
فرستنده علی صبوری در تاريخ چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۲۲:۰۰) (۴,۰۰۴ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: Grup14
مترجم: غلامحسین صبوری / FCBarcelona.ir
لیونل مسی، نابغه آرژانتینی بارسلونا خصوصیاتی در خود دارد که میتوان آنها را با آلبرت انیشتین مقایسه کرد.
«لئو مانند یک پسر بچه است که تنها به بازی کردن فکر میکند و نکته فوقالعاده درباره او این است که میتواند در فاصله یک متر، سه بار تصمیم خود را عوض کند». -یوهان کرایف درباره مسی
«پاسخ صحیح یا غلطی برای عمو آلبرت وجود نداشت، او تنها به آزمایشات اهمیت میداد». -بنی دارا آبرامز درباره آلبرت انیشتین
بیاد دارم که در یکی از گرمترین روزهای برلین بود که بارسلونا در چند ساعت آینده قرار بود در فینال لیگ قهرمانان اروپا به میدان برود و یکی از ایستگاههای رادیویی که برای پوشش این بازی به آنجا آمده بود به دنبال اهالی شهر میگشت تا درباره این بازی از آنها سوالاتی بپرسد. اینگونه شد که من در اتاقی حضور پیدا کردم که در آن روزنامه نگاران مختلفی حضور داشتند که مدام سوالاتی درباره کیفیت استثنایی یکی از آبی و اناری پوشان به نام لیونل مسی میپرسیدند.
سوالات آنها اینگونه بود: راز مسی در کجا نهفته است؟ علم در اینباره چه اطلاعاتی به ما میدهد؟ در آن لحظه اولین کاری که میتوانستم انجام دهم این بود که به زمانی فکر کنم که با انیشتین مصاحبه کردم و در ادامه این پاسخها را به آنها دادم.
ذهن به سرقت رفته انیشتین!
در ماه مارس سال 1954، انیشتین هدیه تولد عجیبی را دریافت کرد: یک طوطی! علی رغم اینکه خود وی مشکلات جسمانی عدیدهای داشت، به نظر میرسید که بیش از آنکه به فکر سلامتی خود باشد، به فکر طوطی است که به دلیل سفر طولانی به ایالات متحده دچار افسردگی شده بود. به همین دلیل، هر روز با طوطی صحبت میکرد و برایش جوک میگفت.
چند ماه بعد، طوطی سلامتی خود را به دست آورد؛ احتمالا به خاطر برخی تزریقات نه جوکها، اما در این مرحله خود انیشتین در حال مرگ بود. چند ساعت پس از مرگ او، این دانشمند مورد سرقت قرار گرفت. دکتر توماس هاروی، بدون اطلاع دادن به کسی مغز انیشتین را در آورده بود تا از آن عکاسی کرده، به شکل ورقههای نازکی بریده و در آخر آن را در فرمالدئید نگهداری کند. روز بعد از این ماجرا پسرکی با افتخار به دوستانش میگفت: «پدر من مغز انیشتین دارد!». او دروغ نمیگفت. دکتر هاروی برای چند دهه مغز انیشتین را نگهداری کرد تا اینکه بالاخره در سال 1986 اجازه داد بقیه دانشمندان بر روی آن آزمایشاتی انجام دهند.
ماریان دایموند عصب شناس معروف، یکی از کسانی بود که تکههایی از مغز انیشتین را در شیشهای مایونزی دریافت کرد. دایموند دریافت که درصد بالاتری از سلولهای گلیال به نورونهای لوب آهیانه مغز انیشتن متصل شدهاند. این یافته بسیاری را خوشحال کرد که نبوغ میتواند اساس بیولوژیکی داشته باشد که از طریق میکروسکوپ قابل مشاهده است!
مطالعات بیشتری بر روی مغز یا تصاویر گرفته شده از آن، خصوصیات به خصوص دیگری را مشخص کردند، از جمله اینکه این مغر کروی نبود، حجمی بیشتر از مغز انسانی عادی داشت و لوبهای آهیانه دارای خصوصیات خاصی بودند. اگرچه، بسیاری از دانشمندان به این مطالعات که چندان قطعی نیز به نظر نمیرسید، شک داشتند. علاوه بر این، یک سوال مطرح بود که آیا خصوصیات ویژه مغز انیشتین، دلیل نبوغ او بودند یا نتیجه آن؟
والتر ایزاکسون نویسنده یکی از آخرین زندگینامههای نوشته شده درباره انیشتین، با پروفسور میچیو کاکو موافق است که میگوید: «اگر میخواهید بدانید که راز انیشتین در کجا نهفته است، مورد اعتمادترین منبع برای شما، سخنان خود وی است».
وقتی از خود انیشتین پرسیده شد که چه چیزی شما را از سایر فیزیکدانان متمایز کرده، او پاسخ داد: «من هیچ استعداد به خصوصی ندارم! فقط زیادی کنجکاوم». او همچنین گفت : «افراد بالغ معمولی، خود را سرگرم فکر کردن به مسائلی مانند زمان یا فضا نمیکنند، اما من برعکسم؛ چراکه رشد بسیار کندی داشتهام و تازه زمانی که بالغ شدم به یاد چنین مسائلی افتادهام». بنابراین، با توجه به گفتههای خود انیشتین، راز موفقیت وی در فکر کردن به یک معضل بچه گانه با شدت یک فرد بالغ نهفته است.
ایزاکسون نیز در اینباره اطمینان دارد که نبوغ انیشتین از خلاقیت او سرچشمه میگیرد، نه تواناییهای ریاضیاتیاش. حالا ممکن است بپرسید، این چه ربطی به مسی دارد. بگذارید این داستان را گام به گام برای شما تعریف کنم.
دانشمندان و راز مسی
همانگونه که میدانید، لیونل مسی توانایی انجام کارهای خارق العادهای در زمین فوتبال دارد. این موضوع زمانی برای ما اثبات میشود که وی در حالی که توپ به پایش چسبیده است با سرعت به سمت دروازه حریف حرکت میکند و یک، دو، سه و بعضاً چهار بازیکن نیز سعی میکنند توپ را از وی بگیرند، اما موفق نمیشوند. او همچنین در کسری از ثانیه میتواند بهترین تصمیم ممکن را بگیرد که پاس دهد، شوت بزند یا دریبل کند. اما به واقع چه چیزی مسی را از سایر بازیکنان متمایز میکند؟
هنگامی که آن روزنامه نگاران این سوال را از من پرسید، اینگونه جواب دادم: «راز مسی در تواناییهای شناختی، تصمیمگیری و خلاقیت وی نهفته است». چشمان روزنامه نگاران گرد شد، مخصوصاً زمانی که برای آنها توضیح دادم که چقدر جذاب است که ذهن مسی را با استفاده از اسکن MRI یا PET مورد مطالعه قرار دهیم. اما آیا جمله من درباره مسی، پایه و اساس علمی دارد؟
عصب شناس فاکوندو منز توضیح میدهد که در مورد ورزشکاران نابغهای مانند مسی، فرم فیزیکی اهمیت دارد، اما فرم ذهنی از جمله انگیزه، توجه، تمرکز و کنترل اساسیتر است. البته که تمرینات سخت و تواناییهای مشاهدهای نیز مهمند.
با این حال، تاکنون عصب شناسان بسیاری درخواست دادهاند تا مغز مسی را مورد مطالعه قرار دهند، اما تاکنون موفق به چنین کاری نشدهاند. پس در شرایط فعلی، تنها میتوانیم ایدههای خود را بر اساس مطالعات علمی غیر مستقیم بنا کنیم تا به منشا نبوغ این ستاره آرژانتینی پی ببریم.
مطالعهای در موسسه کارولینسکا نشان میدهد که هرچه سطحی که بازیکن در آن بازی میکند بالاتر میرود، تواناییهای شناختی وی نیز بالاتر میرود. علی الخصوص که این بازیکنان کارکردهای اجرایی بهتری نیز دارند؛ مانند توانایی ذهنی حل مشکلات آنی به روشی خلاقانه. این به نظر شما آشنا نیست؟
اما خلاقیت مسی از کجا سرچشمه میگیرد؟ منز عنوان میکند: «جملاتی مانند "چپ دستها خلاقیت بیشتری دارند یا ورزشکاران بهتری هستند" تا حدودی مبتنی بر حقیقتند، اما اغلب افسانهای بیش نیستند».
خلاقیت، تفکر واگرا و کودکان
اگرچه در طول دهههای مختلف، آزمونهایی برای محاسبه میزان خلاقیت یک فرد طراحی شدهاند، اما دانشمندان دریافتهاند که بهتر است این کار را به وسیله چیزی انجام دهند که بسیار به خلاقیت نزدیکتر است؛ یعنی تفکر واگرا.
این در حالی است که تفکر همگرا بر اساس یافتن "پاسخ صحیح" برای یک مسئله بنا شده است، اما تفکر واگرا به یافتن احتمالات بسیار بر اساس یک مسئله مربوط میشود. اگرچه، علم اثبات میکند که تفکر واگرا با افزایش سن کاهش مییابد. بر اساس کن رابینسون متخصص خلاقیت، این کاهش به طور به خصوصی تاثیر سیستم آموزشی است. به عبارتی دیگر: کودکان پتانسیل خلاقیت عظیمی دارند.
نمودار تفکر واگرا/تفکر همگرا
بر اساس تمامی چیزهایی که تاکنون مطالعه کردهام و با توجه به کمبود شواهد علمی برای حمایت از سایر ایدهها، اجازه دهید فرضیهای برای توضیح نبوغ انیشتین و مسی عنوان کنم: «فرض کنید هر دو از توانایی قابل توجهی برای تمرین رشتههای مربوطه به خود بهره مند هستند، در این میان چیزی که آنها را از سایر همقطاران خود متمایز میکند، نحوه نگاه آنها به جهان، تمرکز شدید بر روی چیزی و فوقالعاده خلاق بودن در راه مواجهه با آن است».
بنی دارا آبرامز، یکی از همسایههای انیشتین در پرینستون آمریکا توضیح میدهد که چگونه روزی به خانه این دانشمند رفته و با او بازی کرده است. حتی اگر دارا آبرامز از شهرت این دانشمند در آن زمان آگاهی نداشت نیز، این تجربه، تجربهای بود که وی تا پایان عمر فراموشش نخواهد کرد: «پاسخ صحیح یا غلطی برای عمو آلبرت (او اینگونه انیشتین را صدا میزد) وجود نداشت، او تنها به آزمایشات اهمیت میداد». بر اساس صحبتهای ابرامز، او با بازی با انیشتین میتوانست برای مدت زمان طولانی تمرکز کرده و راه حلهای خلاقانه بیابد.
همانگونه که احتمالاً تاکنون فهمیدهاید، انیشتین و مسی به نوعی دیرتر از کودکان اطرافشان رشد کردهاند. بنابراین این سوال را از شما میپرسم: ممکن است که بخش مهمی از نبوغ مسی و انیشتین، از آنجا نشات گرفته باشد که آنها جهان را از نگاه، خلاقیت و شور یک کودک میبینند؟
تماشای صحبت کردن، لبخند زدن و لذتی که آنها از بازی کودکان میبرند، این حس را به من القا میکند که این فرضیه صحت دارد. حداقل، تا زمانیکه که کسی خلاف آن را ثابت کند. زیرا همانگونه که انیشتین گفت: «هیچ پاسخ صحیح و غلطی وجود ندارد و همه چیز آزمایش است». در ضمن، ما نیاز نداریم تا مغز مسی را دزدیده و آن را مورد آزمایش قرار دهیم!
مترجم: غلامحسین صبوری / FCBarcelona.ir
لیونل مسی، نابغه آرژانتینی بارسلونا خصوصیاتی در خود دارد که میتوان آنها را با آلبرت انیشتین مقایسه کرد.
«لئو مانند یک پسر بچه است که تنها به بازی کردن فکر میکند و نکته فوقالعاده درباره او این است که میتواند در فاصله یک متر، سه بار تصمیم خود را عوض کند». -یوهان کرایف درباره مسی
«پاسخ صحیح یا غلطی برای عمو آلبرت وجود نداشت، او تنها به آزمایشات اهمیت میداد». -بنی دارا آبرامز درباره آلبرت انیشتین
بیاد دارم که در یکی از گرمترین روزهای برلین بود که بارسلونا در چند ساعت آینده قرار بود در فینال لیگ قهرمانان اروپا به میدان برود و یکی از ایستگاههای رادیویی که برای پوشش این بازی به آنجا آمده بود به دنبال اهالی شهر میگشت تا درباره این بازی از آنها سوالاتی بپرسد. اینگونه شد که من در اتاقی حضور پیدا کردم که در آن روزنامه نگاران مختلفی حضور داشتند که مدام سوالاتی درباره کیفیت استثنایی یکی از آبی و اناری پوشان به نام لیونل مسی میپرسیدند.
سوالات آنها اینگونه بود: راز مسی در کجا نهفته است؟ علم در اینباره چه اطلاعاتی به ما میدهد؟ در آن لحظه اولین کاری که میتوانستم انجام دهم این بود که به زمانی فکر کنم که با انیشتین مصاحبه کردم و در ادامه این پاسخها را به آنها دادم.
ذهن به سرقت رفته انیشتین!
در ماه مارس سال 1954، انیشتین هدیه تولد عجیبی را دریافت کرد: یک طوطی! علی رغم اینکه خود وی مشکلات جسمانی عدیدهای داشت، به نظر میرسید که بیش از آنکه به فکر سلامتی خود باشد، به فکر طوطی است که به دلیل سفر طولانی به ایالات متحده دچار افسردگی شده بود. به همین دلیل، هر روز با طوطی صحبت میکرد و برایش جوک میگفت.
چند ماه بعد، طوطی سلامتی خود را به دست آورد؛ احتمالا به خاطر برخی تزریقات نه جوکها، اما در این مرحله خود انیشتین در حال مرگ بود. چند ساعت پس از مرگ او، این دانشمند مورد سرقت قرار گرفت. دکتر توماس هاروی، بدون اطلاع دادن به کسی مغز انیشتین را در آورده بود تا از آن عکاسی کرده، به شکل ورقههای نازکی بریده و در آخر آن را در فرمالدئید نگهداری کند. روز بعد از این ماجرا پسرکی با افتخار به دوستانش میگفت: «پدر من مغز انیشتین دارد!». او دروغ نمیگفت. دکتر هاروی برای چند دهه مغز انیشتین را نگهداری کرد تا اینکه بالاخره در سال 1986 اجازه داد بقیه دانشمندان بر روی آن آزمایشاتی انجام دهند.
ماریان دایموند عصب شناس معروف، یکی از کسانی بود که تکههایی از مغز انیشتین را در شیشهای مایونزی دریافت کرد. دایموند دریافت که درصد بالاتری از سلولهای گلیال به نورونهای لوب آهیانه مغز انیشتن متصل شدهاند. این یافته بسیاری را خوشحال کرد که نبوغ میتواند اساس بیولوژیکی داشته باشد که از طریق میکروسکوپ قابل مشاهده است!
مطالعات بیشتری بر روی مغز یا تصاویر گرفته شده از آن، خصوصیات به خصوص دیگری را مشخص کردند، از جمله اینکه این مغر کروی نبود، حجمی بیشتر از مغز انسانی عادی داشت و لوبهای آهیانه دارای خصوصیات خاصی بودند. اگرچه، بسیاری از دانشمندان به این مطالعات که چندان قطعی نیز به نظر نمیرسید، شک داشتند. علاوه بر این، یک سوال مطرح بود که آیا خصوصیات ویژه مغز انیشتین، دلیل نبوغ او بودند یا نتیجه آن؟
والتر ایزاکسون نویسنده یکی از آخرین زندگینامههای نوشته شده درباره انیشتین، با پروفسور میچیو کاکو موافق است که میگوید: «اگر میخواهید بدانید که راز انیشتین در کجا نهفته است، مورد اعتمادترین منبع برای شما، سخنان خود وی است».
وقتی از خود انیشتین پرسیده شد که چه چیزی شما را از سایر فیزیکدانان متمایز کرده، او پاسخ داد: «من هیچ استعداد به خصوصی ندارم! فقط زیادی کنجکاوم». او همچنین گفت : «افراد بالغ معمولی، خود را سرگرم فکر کردن به مسائلی مانند زمان یا فضا نمیکنند، اما من برعکسم؛ چراکه رشد بسیار کندی داشتهام و تازه زمانی که بالغ شدم به یاد چنین مسائلی افتادهام». بنابراین، با توجه به گفتههای خود انیشتین، راز موفقیت وی در فکر کردن به یک معضل بچه گانه با شدت یک فرد بالغ نهفته است.
ایزاکسون نیز در اینباره اطمینان دارد که نبوغ انیشتین از خلاقیت او سرچشمه میگیرد، نه تواناییهای ریاضیاتیاش. حالا ممکن است بپرسید، این چه ربطی به مسی دارد. بگذارید این داستان را گام به گام برای شما تعریف کنم.
دانشمندان و راز مسی
همانگونه که میدانید، لیونل مسی توانایی انجام کارهای خارق العادهای در زمین فوتبال دارد. این موضوع زمانی برای ما اثبات میشود که وی در حالی که توپ به پایش چسبیده است با سرعت به سمت دروازه حریف حرکت میکند و یک، دو، سه و بعضاً چهار بازیکن نیز سعی میکنند توپ را از وی بگیرند، اما موفق نمیشوند. او همچنین در کسری از ثانیه میتواند بهترین تصمیم ممکن را بگیرد که پاس دهد، شوت بزند یا دریبل کند. اما به واقع چه چیزی مسی را از سایر بازیکنان متمایز میکند؟
هنگامی که آن روزنامه نگاران این سوال را از من پرسید، اینگونه جواب دادم: «راز مسی در تواناییهای شناختی، تصمیمگیری و خلاقیت وی نهفته است». چشمان روزنامه نگاران گرد شد، مخصوصاً زمانی که برای آنها توضیح دادم که چقدر جذاب است که ذهن مسی را با استفاده از اسکن MRI یا PET مورد مطالعه قرار دهیم. اما آیا جمله من درباره مسی، پایه و اساس علمی دارد؟
عصب شناس فاکوندو منز توضیح میدهد که در مورد ورزشکاران نابغهای مانند مسی، فرم فیزیکی اهمیت دارد، اما فرم ذهنی از جمله انگیزه، توجه، تمرکز و کنترل اساسیتر است. البته که تمرینات سخت و تواناییهای مشاهدهای نیز مهمند.
با این حال، تاکنون عصب شناسان بسیاری درخواست دادهاند تا مغز مسی را مورد مطالعه قرار دهند، اما تاکنون موفق به چنین کاری نشدهاند. پس در شرایط فعلی، تنها میتوانیم ایدههای خود را بر اساس مطالعات علمی غیر مستقیم بنا کنیم تا به منشا نبوغ این ستاره آرژانتینی پی ببریم.
مطالعهای در موسسه کارولینسکا نشان میدهد که هرچه سطحی که بازیکن در آن بازی میکند بالاتر میرود، تواناییهای شناختی وی نیز بالاتر میرود. علی الخصوص که این بازیکنان کارکردهای اجرایی بهتری نیز دارند؛ مانند توانایی ذهنی حل مشکلات آنی به روشی خلاقانه. این به نظر شما آشنا نیست؟
اما خلاقیت مسی از کجا سرچشمه میگیرد؟ منز عنوان میکند: «جملاتی مانند "چپ دستها خلاقیت بیشتری دارند یا ورزشکاران بهتری هستند" تا حدودی مبتنی بر حقیقتند، اما اغلب افسانهای بیش نیستند».
خلاقیت، تفکر واگرا و کودکان
اگرچه در طول دهههای مختلف، آزمونهایی برای محاسبه میزان خلاقیت یک فرد طراحی شدهاند، اما دانشمندان دریافتهاند که بهتر است این کار را به وسیله چیزی انجام دهند که بسیار به خلاقیت نزدیکتر است؛ یعنی تفکر واگرا.
این در حالی است که تفکر همگرا بر اساس یافتن "پاسخ صحیح" برای یک مسئله بنا شده است، اما تفکر واگرا به یافتن احتمالات بسیار بر اساس یک مسئله مربوط میشود. اگرچه، علم اثبات میکند که تفکر واگرا با افزایش سن کاهش مییابد. بر اساس کن رابینسون متخصص خلاقیت، این کاهش به طور به خصوصی تاثیر سیستم آموزشی است. به عبارتی دیگر: کودکان پتانسیل خلاقیت عظیمی دارند.
نمودار تفکر واگرا/تفکر همگرا
بر اساس تمامی چیزهایی که تاکنون مطالعه کردهام و با توجه به کمبود شواهد علمی برای حمایت از سایر ایدهها، اجازه دهید فرضیهای برای توضیح نبوغ انیشتین و مسی عنوان کنم: «فرض کنید هر دو از توانایی قابل توجهی برای تمرین رشتههای مربوطه به خود بهره مند هستند، در این میان چیزی که آنها را از سایر همقطاران خود متمایز میکند، نحوه نگاه آنها به جهان، تمرکز شدید بر روی چیزی و فوقالعاده خلاق بودن در راه مواجهه با آن است».
بنی دارا آبرامز، یکی از همسایههای انیشتین در پرینستون آمریکا توضیح میدهد که چگونه روزی به خانه این دانشمند رفته و با او بازی کرده است. حتی اگر دارا آبرامز از شهرت این دانشمند در آن زمان آگاهی نداشت نیز، این تجربه، تجربهای بود که وی تا پایان عمر فراموشش نخواهد کرد: «پاسخ صحیح یا غلطی برای عمو آلبرت (او اینگونه انیشتین را صدا میزد) وجود نداشت، او تنها به آزمایشات اهمیت میداد». بر اساس صحبتهای ابرامز، او با بازی با انیشتین میتوانست برای مدت زمان طولانی تمرکز کرده و راه حلهای خلاقانه بیابد.
همانگونه که احتمالاً تاکنون فهمیدهاید، انیشتین و مسی به نوعی دیرتر از کودکان اطرافشان رشد کردهاند. بنابراین این سوال را از شما میپرسم: ممکن است که بخش مهمی از نبوغ مسی و انیشتین، از آنجا نشات گرفته باشد که آنها جهان را از نگاه، خلاقیت و شور یک کودک میبینند؟
تماشای صحبت کردن، لبخند زدن و لذتی که آنها از بازی کودکان میبرند، این حس را به من القا میکند که این فرضیه صحت دارد. حداقل، تا زمانیکه که کسی خلاف آن را ثابت کند. زیرا همانگونه که انیشتین گفت: «هیچ پاسخ صحیح و غلطی وجود ندارد و همه چیز آزمایش است». در ضمن، ما نیاز نداریم تا مغز مسی را دزدیده و آن را مورد آزمایش قرار دهیم!
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین؛ چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
هیچی
سهشنبه، ۲۱ مهر ۱۳۹۴ (۱:۴۸)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین؛ چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
نقل قول چند ماه بعد، طوطی سلامتی خود را به دست آورد؛ احتمالا به خاطر برخی تزریقات نه جوک ها، اما در این مرحله خود انیشتین در حال مرگ بود. چند ساعت پس از مرگ او، این دانشمند مورد سرقت قرار گرفت. دکتر توماس هاروی، بدون اطلاع دادن به کسی مغز انیشتین را در آورده بود تا از آن عکاسی کرده، به شکل ورقه های نازکی بریده و در آخر آن را در فرمالدئید نگهداری کند. روز بعد از این ماجرا پسرکی با افتخار به دوستانش می گفت: «پدر من مغز انیشتین دارد!». او دروغ نمی گفت. دکتر هاروی برای چند دهه مغز انیشتین را نگهداری کرد تا اینکه بالاخره در سال 1986 اجازه داد بقیه دانشمندان بر روی آن آزمایشاتی انجام دهند.یه ماشاالله بگیدبرای کوری چشم دشمنانش پنجشنبه، ۱۶ مهر ۱۳۹۴ (۱۷:۳۸)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین؛ چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
خيلي خوب بود ممنون مسي يدونه باشه پنجشنبه، ۱۶ مهر ۱۳۹۴ (۲:۳۷)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
دقت پاس و قدرت تمام کنندگی و دریبل در سطح فرا انسانی و جادویی از سوی مسی نشان از مغز ابر انسانیش داره که از این لحاظ با هیچ بازیکنی در تاریخ فوتبال برابر نیست...
چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۹:۱۷)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
هوش بالا یه چیزه ..... استفاده از اون یه چیز دیگه .... واقعا لئو خیلی خوب ازش استفاده می کنه چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۸:۲۳)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
زنده باد مسی
چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۶:۱۱)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۵:۴۴)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۵:۴۴)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
نقل قول مسی مثل یه سرفیس پرو ۴ ه در میان یه مشت نوکیا ۱۱۰۰.چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۴:۴۶)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
دقیقا همین تفکر واگرا و دنبال جواب صحیح نبودن از جنس شور کودکانه س که به خلاقیتی از جنس اینشتین منجر میشه و دنیا رو تکون میده، چون می تونی به چیزی خارج از فضای ذهنی بسته بقیه آدم بزرگا فکر کنه! در مورد مسی هم این صحت داره، اما به نظرم عامل مهم دیگه سرعت پردازش مغزشه. تو مدت زمانی که ممکنه مغز مدافع از دیدن جهت حرکت مسی به این نتیجه برسه که به کدوم سمت می خواد بره، مسی فرصت می کنه چند بار تحلیل دوباره کنه و تصمیم و مسیرش رو عوض کنه. برای همینه هیچ وقت توپ رو نمی تونن با فکر یا خوندن دستش ازش بگیرن، صرفا با تجمع نفرات و بستن همه احتمالات موجوده. مسی مثل یه سرفیس پرو ۴ ه در میان یه مشت نوکیا ۱۱۰۰. چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۴:۱۴)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
مسی یکی ی دونه است
چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۲:۵۵)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
دیگه مثل مسی بازیکنی نخواهد آمد!!! این خط و این هم نشون.
چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۲:۰۴)
|
پاسخ به: لئو مسی و آلبرت انیشتین، چه شباهت هایی بین این دو نابغه وجود ... | ||
---|---|---|
هر دو دنیای پیرامون خودشون رو تغییر دادن عمو آلبرت با نظریه نسبیت و مسی با مهارت خیر کننده فوتبالیش. چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴ (۱۰:۳۷)
|