کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا!آنالیز فنی
فرستنده مبينا پولايی در تاريخ جمعه، ۲ بهمن ۱۳۹۴ (۱۹:۰۰) (۱,۷۲۸ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: Weloba
مترجم: مبینا پولایی / FCBarcelona.ir
باشگاهی مانند بارسلونا از همان ابتدا با فرهنگ کسب پیروزی به وسیله ارائه فوتبالی سطح بالا در مستطیل سبز، رشد یافته است و با این اوصاف کسب چندین توپ طلا توسط بازیکنان این تیم امری کاملا طبیعی است؛ از لوئیز سوارز - آن یکی! - تا لیونل مسی، شش تن از بازیکنان بارسا به معتبرترین جایزه فردی فیفا دست یافتهاند تا طی این مدت نیوکمپ 11 توپ طلا را به خود ببینید.
اهمیتی ندارد که بارسا در چه دورهای، و با چه رقیبانی حضور داشته است، آنها همواره توانستهاند بهترینها را توسط بازیکنان فوتبالشان بدست بیاورند. در ادامه شیوه دستیابی 6 بازیکنی که به لطف حضور در بارسلونا برای همیشه در کتاب تاریخ فوتبال ماندگار شدهاند، به توپ طلا را شرح خواهیم داد.
1: 1960؛ لوئیز سوارز میرامونتس: زنده باد پیشگام!
پیش از ورود اسطوره اروگوئهای - لوئیز آلبرتو سوارز دیاز - به بارسلون و بازی در جمع کاتالانها و در گرو آن اضافه شدن افتخارات بیشمار به کارنامه فوتبالیاش، یک لوئیز سوارز دیگر نیز در این تیم ظهور کرده بود. ستاره گالیسیایی مذکور اکنون 80 سال دارد و شاید بتوان از او نه تنها به عنوان یک آبی اناری پوش تکرار نشدنی، بلکه یکی از بهترین بازیکنان قرن بیستم یاد کرد. در یکی از دوران بسیار موفق این باشگاه که توانست دو بار لیگ اسپانیا، دو بار کوپا ژنرال (کوپا دل ری امروز) و دو بار نیز کوپا د فیریا (لیگ اروپا امروز) را فتح کند، لوییز سوارز 62 گل در 126 بازی به ثمر رساند؛ آماری جالب توجه برای بازیکنی جالب توجه! در سال 1960 او موفق شد تا توپ طلا را تصاحب کند و به اولین - و تنها - بازیکن اسپانیایی الاصلی تبدیل شود که این توپ خوش رنگ را لمس کرده است. سوارز توانست با عملکرد فوقالعاده خود بر اسطوره مجارستانی، فرانس پوشکاش و اووه زیلر مهاجم فوقالعاده هامبورگ (279 گل در 279 بازی) غلبه کند و توپ طلا را بدست بیاورد.
آنچه پس از آن رخ داد: سوارز استعداد نادر خود را با اینتر سهیم شد. او در این تیم هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی فعالیت کرد که نتیجه آنها کسب دو عنوان نایب قهرمانی (1961 و 1964) بود - یک بار نیز در رده سوم جدول سری آ ایتالیا (1965) فصل را به پایان برد.
توپ طلا 1960
1: لوییز سوارز میرامونتس (بارسا) - 54 امتیاز
2: فرانس پوشکاش (رئال مادرید) - 37 امتیاز
3: اووه سیلر (هامبورگ) - 33 امتیاز
2: 1973 و 1974؛ یوهان کرایف: کسی که در قلبش کاتالونیایی بود!
یوهان کرایف یکی از معدود بازیکنان آن دوران بود که میتوانست شرایط بازی را به کلی تغییر دهد. او بازیکنی خلاق در حد مایکل جوردن، تایگر وودز و یا بیورن بورگ بود. پیش از اینکه به بارسا بیاید، او و همتیمیهایش در آژاکس، با توتال فوتبال معروف، جهان را تحت سلطه خود درآورده بودند؛ در ابتدا با تیم هلندی، سپس با دوستان جدید خود پینا، سوتیل، آسنسی، رکساچ، پرز و بسیاری دیگر! او نیوکمپ را با مهارتهای منحصر به فرد خود و دید منقلب کنندهای که داشت، تحت سلطه خود گرفت و اینگونه در قلب دوستداران فوتبال جای گرفت. هیچ کس اشتباهی از یوهان کرایف به خاطر ندارد، و همه به استعداد فوقالعاده او ایمان دارند؛ کسب توپ طلا در سال 1973 به خوبی بیانگر این موضوع میباشد. هر چند که این جایزه بیشتر به خاطر عملکرد او در طول سال در آژاکس آمستردام بود اما به عنوان یک بارسایی آن را بدست آورد. کرایف با یک عنوان قهرمانی در لیگ هلند، یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و یک قهرمانی در سوپر جام اروپا به بارسا آمد. با اینکه او برای حضور در ترکیب اصلی تیم مجبور شد مدت زیادی را صبر کند، اما پس از پایان دوران انتظار، دیدیم که هماهنگی و سازگاریاش با سایر اعضای تیم باور نکردنی بود و آن فصل را با قهرمانی در لالیگا به اتمام رساند.
عملکرد او در سال دوم حضور در جمع آبی اناری پوشان خیلی موفقیت آمیز نبود، اما همچنان به اندازه کافی برای زنده نگاه داشتن خود در قلب مردم، به عنوان یک اسطوره، چشمگیر بود. با وجود اینکه نتوانست در آن سال جامی کسب کند، با بازیهای خود حس خوبی را به مردم القا میکرد. در همان سالها کرایف اعلام کرد که هیچ گاه به رئال مادرید نخواهد پیوست، چرا که به کاتالونیا و هواداران آن اختصاص دارد! کرایف به یکی از چهرههای بنام و ماندگار منطقه تبدیل شده بود؛ شخصیتی دوست داشتنی، فراتر از مرزهای فوتبال...
او در زمین شاعری بود که هر کسی مشتاق دیدارش بود. او خود به تنهایی یک جام ارزشمند بود؛ جامی که بارسا موفق شد آن را بدست آورد و مدت نسبتا طولانیای او را در ویترین افتخارات خود نگه دارد. همانطور که اشاره شد فصل دوم حضور او در بارسا بدون کسب جام گذشت، با این حال توانست سومین توپ طلای خود را نیز در همان سال کسب کند تا دستانش به اولین دستانی تبدیل شوند که سه بار با این توپ تماس داشته است - یکی از آنها را در آژاکس بدست آورد.
آنچه پس از ان رخ داد: کرایف فعالیتهای چشمگیر و دیدنی خود را در همین باشگاه ادامه داد و در آخرین روزهای حضور خود در این تیم، به عنوان جایزه خداحافظی، جام حذفی اسپانیا را کسب نمود. سپس به آمریکا رفت و در سال 1988مجددا به نیوکمپ بازگشت و هدایت بارسا را به مدت 8 سال بر عهده گرفت. (تنها لقب "تیم رویایی" شایسته بارسا طی آن مدت بود).
توپ طلا 1973
1: یوهان کرایف (آژاکس / بارسا) - 96 امتیاز
2: دینو زوف (یوونتوس) - 47 امتیاز
3: گرد مولر (بایرن) - 44 امتیاز
توپ طلا 1974
1: یوهان کرایف (بارسا) - 116 امتیاز
2: فرانتس بکن باوئر (بایرن) - 105 امتیاز
3: اینها Deyna (لژیا ورشو) - 35 امتیاز
3: 1994؛ هریستو استویچکوف: ایفای نقش بینقص مرد بلغاری!
نوبت به تیم رویایی میرسد! کرایف به گسترش سیستم خود ادامه داد، تا آغازگر دوران سلطه بارسا بر اروپا باشد. این مرد هلندی در اواسط فعالیت خود در بارسا - به عنوان سرمربی - تیمی ساخت که بسیاری از صاحب نظران معتقد بودند بهترین بازیها را از بازیکنان پرورش یافته نزد او شاهد بودیم. همراهان استویچکوف در آن دوران گواردیولا، زوبی زارتا، کومان، لادروپ، روماریو، و باکرو بودند. بدون در نظر گرفتن شهرت این نامهای به یاد ماندنی، راهی که کرایف مقابل بارسا گشود باعث شد تا بسیاری از فوتبال دوستان دیوانه این تیم و بازیهایش شوند. آبی و اناریها برای اولین بار تحت هدایت ال سالوادور (لقب یوهان کرایف به معنای نجات بخش) در سال 1992، با غلبه بر سمپدوریا در وقت اضافه (1-0، گل توسط کومان به ثمر رسید) جام باشگاههای اروپا را به نیوکمپ آوردند.
در سال 1994، بارسلونا تنها موفق شد تا لالیگا را فتح کند. آن فصل هم برای بارسا و هم برای دپورتیوو با اقتدار به پایان رسید و هر دو این تیمها توانستند 56 امتیاز از لالیگا بگیرند. در نهایت نیز به لطف تفاضل گل بیشتر، جام قهرمانی به کاتالانها تعلق گرفت. اما بیش از عملکرد خوب هریستو استویچکوف در جمع آبی اناری پوشان، عملکرد فوقالعاده او، خصوصا در جام جهانی 1994، بود که مورد توجه قرار گرفت و منجر به دستیابی او به توپ طلای آن سال نیز شد. در آن سال هریستو استویچکوف به همراه تیم ملی بلغارستان به نیمه نهایی این رقابتها - جام جهانی - رسید؛ تنها شکستهای بلغارها مقابل تیم ملی ایتالیا با نتیجه 2-1 (استویچکوف زننده تک گل بلغارستان بود) و سوئد با نتیجه 4-0 حاصل شد. همچنین استویچکوف و اولگ سالنکو با 6 گل، مشترکا عنوان آقای گل این رقابتها را به نام خود ثبت کردند.
آنچه پس از آن رخ داد: استویچکوف در سال 1995 بارسا را مقصد پارما ترک گفت و دو سال بعد مجددا به این باشگاه بازگشت. پس از آن نیز به تیم بلغارستانی زسکا صوفیه و سپس به النصر عربستان رفت و پس از توپ زنی در کاشیوا ریسول ژاپن به آمریکا رفت.
توپ طلا 1994
1: هریستو استویچکوف (بارسا) - 210 امتیاز
2: روبرتو باجو (یوونتوس) - 136 امتیاز
3: پائولو مالدینی (میلان) - 109 امتیاز
4: 1999؛ ریوالدو: قهرمانی بدون رقیب!
یک گل تاثیر گذار از ریوالدو در بارسا؟! گل قیچی برگردانی که در لیگ و در جریان پیروزی 3-2 مقابل والنسیا به ثمر رساند، و همان گل حضور بارسا را در مقدماتی لیگ قهرمانان فصل بعد، قطعی کرد. سه گلی این آبی اناری پوش در آن دیدار به ثمر رساند، به تنهایی بیانگر نفوذ بیعیب و نقص ریوالدو در بارسا میباشند! بازیکنی قاطع و قادر که به تنهایی موجب پیشرفت تیم خود میشود.
این مهاجم برزیلی به محض ورود به بارسلونا شروع به درخشیدن کرد. با دابلی که او در اولین بازی بارسا در فصل جدید لالیگا در پیروزی 3 بر 0 مقابل رئال سوسیداد داشت، ثابت کرد که شایستگی حضور در این تیم را داراست! در آن سال - 1998 - بلوگرانا در هر دو رقابت اسپانیایی (جام حذفی و لیگ) قهرمان شدند. جالب است بدانید در همان فصلی که در بارسلونا به عنوان برترین بازیکن سال شناخته شد؛ 24 گل، یعنی تنها یک گل کمتر از برنده جایزه ال پی چی چی، رائول گونزالز از رئال مادرید، به ثمر رسانده بود! خوشبختانه این مرد برزیلی پیش ازمنصوب شدن فن خال به مربیگری بارسا و ایجاد اختلاف بین آن دو - فن خال و ریوالدو - و ترک نیوکمپ، توانست توپ طلای خود را دریافت کند.
آنچه پس از آن رخ داد: با اوج گرفتن تنشهای بین مربی و ریوالدو، او تصمیم گرفت به ایتالیا برود و شانس خود را در آث میلان نیز امتحان کند. از آنجا نیز طی یک قرار قرضی به کروزیرو رفت و از آنجا نیز به المپیاکوس یونان و سپس به آ ا ک آتن پیوست. هر چند که بازیهای او در سطح اروپایی بود اما متاسفانه چالشهایی که رخ داد مانع از ادامه فعالیت او در لیگهای اروپایی شد. نهایتا نیز به برزیل بازگشت و از زندگی حرفهای خود نهایت لذت را برد و در همان جا نیز با فوتبال خداحافظی کرد.
توپ طلا 1999
1: ریوالدو (بارسا) - 210 امتیاز
2: دیوید بکهام (منچستر یونایتد) - 136 امتیاز
3: آندری شوچنکو (دینامو کیف / آث میلان) - 109 امتیاز
5: 2005؛ رونالدینیو: پدر معنوی مسی!
یقیناً اگر بخواهیم به سوال"چه کسی فوتبال برزیل را به فوتبالی ویژه و غیر عادی تبدیل کرد؟" پاسخ دهیم اولین جوابی که به ذهنمان میرسد رونالدینیو است. نمیتوان منکر این شد که رونالدینیو، جوگا بونیتو (به زبان برزیلی یعنی تکنیک اصیل) را جزئی از فرهنگ بازی خود قرار داده و آن را به طور کامل به نمایش گذاشته بود. بعد از عملکرد قابل توجهی که او در پاریس سنت ژرمن ارائه داد، کاملا منطقی بود که بارسا را با اینکه در دوران خوب خود قرار نداشت، هدف خود قرار دهد. تنها چیزی که در آن دوران برای کاتالانها اهمیت داشت این بود که به لطف حضور جادوگر برزیلی در نیوکمپ، بارسا توانست یک بار دیگر بدرخشد.
بازی رونالدینیو به طور کامل با فوتبال اروپا انطباق داشت؛ هنگامی که وارد زمین میشد همچون آتشی فروزان تمام زمین بازی را روشن میکرد! تکنیکهای زیبای او مهمترین بهانه لالیگا دوستان از تماشای بازیهای بارسا بود. از بین هنرهای بیشماری که او در عرصه فوتبال از خود به نمایش گذاشته بود، رستیال بیعیب و نقص او در پیروزی 3-0 بارسا در سانتیاگو برنابئو و ضربات آزاد جادویی او بیش از سایر آنها ماندگار شد. رونالدینیو سرزمین عجایب از دست رفته هواداران بارسا را مجددا به آنها بخشید.
سرانجام با اتمام سال 2005 افسانه دوست داشتنی کاتالانها به عنوان بهترین بازیکن سال شناخته شد؛ اولین توپ طلایی که نیوکمپ بعد از سال 1999 در دستان ریوالدو دید! در فصل 2004/05 رونالدینیو علاوه بر همراهی تیمش در فتح لالیگا، به عنوان بهترین مهاجم لیگ قهرمانان اروپا نیز شناخته شد. بدیهی است که با نفوذ خوبی که او در بازیها داشت و کمکهای شایانی که - در هر بخش از بازی - به بارسا کرد توپ طلا 2005 قطعا از آن او بود. شماره 10آن روزهای بارسا پس از مدتی کم کم خاموش شد و جای خود را به یکی دیگر از همسانهای خود سپرد. احتمالا سنگینترین دینی که بارسلونا بر گردن رونالدینیو دارد در مورد "مسی" است! یکی از مهمترین چیزهایی که رونالدینیو به لئو آموخت، چگونگی زدن ضربات آزاد بود و البته در پرورش استعدادهای او نیز نقش به سزایی داشت. به همین دلیل است که کاتالانها باید از پرورش چنین جانشینی از او تشکر کنند.
آنچه پس از آن رخ داد: بعد از چند فصل ناامید کننده رونالدینیو تصمیم گرفت دوران جدیدی را در کنار دوستان خود کاکا و رونالدو در آث میلان آغاز کند. اگر چه او لحظات شگفت انگیز و به یادماندنی را در سن سیرو رقم زد اما باز هم روزهای حضورش در بارسا، دوران طلایی او محسوب میشود. البته او همچنان با بازیهای لذت بخش خود لبخند رضایت را بر لبان فوتبال دوستان مینشاند. او اکنون در فلومیننزه برزیل توپ میزند.
توپ طلا 2005
1: رونالدینیو (بارسا) - 225 امتیاز
2: فرانک لمپارد (چلسی) - 223 امتیاز
3: استیون جرارد (لیورپول) - 142 امتیاز
6: 2009، 2010، 2011، 2012 و 2015؛ لئو مسی: تنهای تنهای تنها!
از کجا شروع شد؟ و سوالی مهمتر؛ چه کسی به پای او خواهد رسید؟ آنچه ما میدانیم این است که لیونل مسی یکی از خارق العادهترین بازیکنانی است که جهان فوتبال تاکنون شاهد آن بوده است! این جادوگر آرژانتینی در سایه یک شعبده باز دیگر - رونالدینیو - رشد کرد و اکنون روز به روز بهتر میشود. با قدم زدن در خیابانهای بارسلون و صحبت با مردمی که فوتبال با پوست و گوشت آنان درآمیخته شده است کاملا متوجه میشوید که مسی برای این باشگاه، این شهر و حتی ایالت کاتالونیا چه معنایی دارد. او به تنهایی قاطعترین پاسخ برای میلیونها مادریدی است؛ و همچنین یکی از استعدادهایی که از لاماسیا خارج شد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که ما میتوانیم یک کتاب قطور پیرامون آمار و ارقام عملکرد این ستاره، طی این سالها، منتشر کنیم؛ کتابی که بیشک پرفروشترین کتاب سال خواهد شد! مسی برای اولین بار در سال 2004 در شهرآورد بارسلون، پیراهن بارسا را بر تن کرد و از همان جا نشان داد که توقف ناپذیر است؛ روز به روز پیشرفت کرد و اکنون تبدیل به چهرهای شد که برآورده کننده آرزوهای هواداران و عامل اشکهای رقیبان است!
مسی اولین گل خود را در برابر آلباسته در تاریخ 1 می2005 به ثمر رساند (پاس گل: رونالدینیو) و به جوانترین گلزن بارسا تبدیل شد. استعداد و نبوغ او دیگر قادر به انتظار کشیدن نبود و باید هرچه سریعتر بروز داده میشد! اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود؛ او بهترین گلزن تاریخ باشگاه (430 گل در 503 بازی) و دارنده رکورد کسب بیشترین توپ طلا در باشگاه و جهان نیز هست! کلاس بازیهای او حتی از رونالدینیو، کرایف و خیلیهای دیگر بیشتر است. او برای اولین بار در سال 2009 - سالی که اولین توپ طلای خود را نیز دریافت کرد - به همراه گواردیولا و بارسا شش گانه را کسب کرد (لالیگا، لیگ قهرمانان اروپا و جام حذفی اسپانیا، سوپر کاپ اروپا، سوپر کاپ اسپانیا و در نهایت جام باشگاههای جهان). همچنین در سال 2010 اولین کفش طلای خود - و به دنبال آن دومین و سومین آنها را طی سالهای 2011 و 2013 - تصاحب کرد.
از مهمترین دستاوردهای مسی به همراه بارسا میتوان به: کسب 3 قهرمانی در جام باشگاههای جهان (2009، 2011 و 2015)، 3 قهرمانی سوپر کاپ اروپا (2009، 2011 و 2015)، 4 قهرمانی در لیگ قهرمانان (2006، 2009، 2011 و 2015)، 5 قهرمانی در سوپر کاپ اسپانیا (2006، 2009، 2010، 2011 و 2013) و 7 قهرمانی در لالیگا ( 2005، 2006، 2009، 2010، 2011، 2013 و 2015) اشاره کرد. اما باید بدانید که ارائه عملکردهای باورنکردنی او تنها به بارسا ختم نمیشود و آرژانتین نیز از این شاهکارها بینصیب نمانده است: حضور در یک چهارم نهایی جام جهانی 2010، فینال جام جهانی 2014، فینال کوپا امریکا 2007 و 2015 و قهرمانی در المپیک 2008.
البته اینها تنها بخشی از موفقیتهای کینگ لئو است که حاضر نشد تواضع و فروتنی خود را به هیچ یک از آنها بفروشد و او را مغرور یا متوقف کند.
آنچه در آینده رخ خواهد داد: هیچ کس نمیتواند نظر دقیقی در رابطه با باشگاه لیونل مسی در سالهای آینده دهد و بگوید که در کدام باشگاه بازنشسته خواهد شد. تنها چیزی که میتوان قاطعانه در موردش نظر داد این است که او هیچ گاه از تلاش و پیشرفت دست برنخواهد داشت؛ چه در نیوکمپ و چه در هر جای دیگر!
آیا او میتواند طی سالهای آتی آرژانتین را به جام برساند؟ (جام جهانی 2018 روسیه و کوپا آمریکا 2019 نزدیکترین رقابتهایی هستند که مسی شانس درخشش در آنها را دارد). پدر و خانواده این آبی و اناری پوش همواره به او افتخار میکنند. تا زمانی که مسی در اوج است ما چیز دیگری از او نمیخواهیم؛ یعنی نمیتوانیم بخواهیم! لئو اکنون جزء برترینهای تاریخ فوتبال است و تنها کاری که باید بکند ادامه دادن به سیر پیشرفت خود است.
توپ طلا 2009
1: لئو مسی (بارسا) - 473 امتیاز
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 233 امتیاز
3: ژاوی هرناندز (بارسا) - 170 امتیاز
توپ طلا 2010
1: لئو مسی (بارسا) - 22/65٪
2: آندرس اینیستا (بارسا) - 17/37٪
3: ژاوی هرناندز (بارسا) - 16/48٪
توپ طلا 2011
1: لئو مسی (بارسا) - 47/88٪
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 21/60٪
3: ژاوی هرناندز (بارسا) - 9/23٪
توپ طلا 2012
1: لئو مسی (بارسا) - 41/60٪
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 23/68٪
3: آندرس اینیستا (بارسا) - 10/91٪
توپ طلا 2015
1: لئو مسی (بارسا) - 41/33٪
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 27/76٪
3: نیمار (بارسا) - 7/86٪
مترجم: مبینا پولایی / FCBarcelona.ir
باشگاهی مانند بارسلونا از همان ابتدا با فرهنگ کسب پیروزی به وسیله ارائه فوتبالی سطح بالا در مستطیل سبز، رشد یافته است و با این اوصاف کسب چندین توپ طلا توسط بازیکنان این تیم امری کاملا طبیعی است؛ از لوئیز سوارز - آن یکی! - تا لیونل مسی، شش تن از بازیکنان بارسا به معتبرترین جایزه فردی فیفا دست یافتهاند تا طی این مدت نیوکمپ 11 توپ طلا را به خود ببینید.
اهمیتی ندارد که بارسا در چه دورهای، و با چه رقیبانی حضور داشته است، آنها همواره توانستهاند بهترینها را توسط بازیکنان فوتبالشان بدست بیاورند. در ادامه شیوه دستیابی 6 بازیکنی که به لطف حضور در بارسلونا برای همیشه در کتاب تاریخ فوتبال ماندگار شدهاند، به توپ طلا را شرح خواهیم داد.
1: 1960؛ لوئیز سوارز میرامونتس: زنده باد پیشگام!
پیش از ورود اسطوره اروگوئهای - لوئیز آلبرتو سوارز دیاز - به بارسلون و بازی در جمع کاتالانها و در گرو آن اضافه شدن افتخارات بیشمار به کارنامه فوتبالیاش، یک لوئیز سوارز دیگر نیز در این تیم ظهور کرده بود. ستاره گالیسیایی مذکور اکنون 80 سال دارد و شاید بتوان از او نه تنها به عنوان یک آبی اناری پوش تکرار نشدنی، بلکه یکی از بهترین بازیکنان قرن بیستم یاد کرد. در یکی از دوران بسیار موفق این باشگاه که توانست دو بار لیگ اسپانیا، دو بار کوپا ژنرال (کوپا دل ری امروز) و دو بار نیز کوپا د فیریا (لیگ اروپا امروز) را فتح کند، لوییز سوارز 62 گل در 126 بازی به ثمر رساند؛ آماری جالب توجه برای بازیکنی جالب توجه! در سال 1960 او موفق شد تا توپ طلا را تصاحب کند و به اولین - و تنها - بازیکن اسپانیایی الاصلی تبدیل شود که این توپ خوش رنگ را لمس کرده است. سوارز توانست با عملکرد فوقالعاده خود بر اسطوره مجارستانی، فرانس پوشکاش و اووه زیلر مهاجم فوقالعاده هامبورگ (279 گل در 279 بازی) غلبه کند و توپ طلا را بدست بیاورد.
آنچه پس از آن رخ داد: سوارز استعداد نادر خود را با اینتر سهیم شد. او در این تیم هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی فعالیت کرد که نتیجه آنها کسب دو عنوان نایب قهرمانی (1961 و 1964) بود - یک بار نیز در رده سوم جدول سری آ ایتالیا (1965) فصل را به پایان برد.
توپ طلا 1960
1: لوییز سوارز میرامونتس (بارسا) - 54 امتیاز
2: فرانس پوشکاش (رئال مادرید) - 37 امتیاز
3: اووه سیلر (هامبورگ) - 33 امتیاز
2: 1973 و 1974؛ یوهان کرایف: کسی که در قلبش کاتالونیایی بود!
یوهان کرایف یکی از معدود بازیکنان آن دوران بود که میتوانست شرایط بازی را به کلی تغییر دهد. او بازیکنی خلاق در حد مایکل جوردن، تایگر وودز و یا بیورن بورگ بود. پیش از اینکه به بارسا بیاید، او و همتیمیهایش در آژاکس، با توتال فوتبال معروف، جهان را تحت سلطه خود درآورده بودند؛ در ابتدا با تیم هلندی، سپس با دوستان جدید خود پینا، سوتیل، آسنسی، رکساچ، پرز و بسیاری دیگر! او نیوکمپ را با مهارتهای منحصر به فرد خود و دید منقلب کنندهای که داشت، تحت سلطه خود گرفت و اینگونه در قلب دوستداران فوتبال جای گرفت. هیچ کس اشتباهی از یوهان کرایف به خاطر ندارد، و همه به استعداد فوقالعاده او ایمان دارند؛ کسب توپ طلا در سال 1973 به خوبی بیانگر این موضوع میباشد. هر چند که این جایزه بیشتر به خاطر عملکرد او در طول سال در آژاکس آمستردام بود اما به عنوان یک بارسایی آن را بدست آورد. کرایف با یک عنوان قهرمانی در لیگ هلند، یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و یک قهرمانی در سوپر جام اروپا به بارسا آمد. با اینکه او برای حضور در ترکیب اصلی تیم مجبور شد مدت زیادی را صبر کند، اما پس از پایان دوران انتظار، دیدیم که هماهنگی و سازگاریاش با سایر اعضای تیم باور نکردنی بود و آن فصل را با قهرمانی در لالیگا به اتمام رساند.
عملکرد او در سال دوم حضور در جمع آبی اناری پوشان خیلی موفقیت آمیز نبود، اما همچنان به اندازه کافی برای زنده نگاه داشتن خود در قلب مردم، به عنوان یک اسطوره، چشمگیر بود. با وجود اینکه نتوانست در آن سال جامی کسب کند، با بازیهای خود حس خوبی را به مردم القا میکرد. در همان سالها کرایف اعلام کرد که هیچ گاه به رئال مادرید نخواهد پیوست، چرا که به کاتالونیا و هواداران آن اختصاص دارد! کرایف به یکی از چهرههای بنام و ماندگار منطقه تبدیل شده بود؛ شخصیتی دوست داشتنی، فراتر از مرزهای فوتبال...
او در زمین شاعری بود که هر کسی مشتاق دیدارش بود. او خود به تنهایی یک جام ارزشمند بود؛ جامی که بارسا موفق شد آن را بدست آورد و مدت نسبتا طولانیای او را در ویترین افتخارات خود نگه دارد. همانطور که اشاره شد فصل دوم حضور او در بارسا بدون کسب جام گذشت، با این حال توانست سومین توپ طلای خود را نیز در همان سال کسب کند تا دستانش به اولین دستانی تبدیل شوند که سه بار با این توپ تماس داشته است - یکی از آنها را در آژاکس بدست آورد.
آنچه پس از ان رخ داد: کرایف فعالیتهای چشمگیر و دیدنی خود را در همین باشگاه ادامه داد و در آخرین روزهای حضور خود در این تیم، به عنوان جایزه خداحافظی، جام حذفی اسپانیا را کسب نمود. سپس به آمریکا رفت و در سال 1988مجددا به نیوکمپ بازگشت و هدایت بارسا را به مدت 8 سال بر عهده گرفت. (تنها لقب "تیم رویایی" شایسته بارسا طی آن مدت بود).
توپ طلا 1973
1: یوهان کرایف (آژاکس / بارسا) - 96 امتیاز
2: دینو زوف (یوونتوس) - 47 امتیاز
3: گرد مولر (بایرن) - 44 امتیاز
توپ طلا 1974
1: یوهان کرایف (بارسا) - 116 امتیاز
2: فرانتس بکن باوئر (بایرن) - 105 امتیاز
3: اینها Deyna (لژیا ورشو) - 35 امتیاز
3: 1994؛ هریستو استویچکوف: ایفای نقش بینقص مرد بلغاری!
نوبت به تیم رویایی میرسد! کرایف به گسترش سیستم خود ادامه داد، تا آغازگر دوران سلطه بارسا بر اروپا باشد. این مرد هلندی در اواسط فعالیت خود در بارسا - به عنوان سرمربی - تیمی ساخت که بسیاری از صاحب نظران معتقد بودند بهترین بازیها را از بازیکنان پرورش یافته نزد او شاهد بودیم. همراهان استویچکوف در آن دوران گواردیولا، زوبی زارتا، کومان، لادروپ، روماریو، و باکرو بودند. بدون در نظر گرفتن شهرت این نامهای به یاد ماندنی، راهی که کرایف مقابل بارسا گشود باعث شد تا بسیاری از فوتبال دوستان دیوانه این تیم و بازیهایش شوند. آبی و اناریها برای اولین بار تحت هدایت ال سالوادور (لقب یوهان کرایف به معنای نجات بخش) در سال 1992، با غلبه بر سمپدوریا در وقت اضافه (1-0، گل توسط کومان به ثمر رسید) جام باشگاههای اروپا را به نیوکمپ آوردند.
در سال 1994، بارسلونا تنها موفق شد تا لالیگا را فتح کند. آن فصل هم برای بارسا و هم برای دپورتیوو با اقتدار به پایان رسید و هر دو این تیمها توانستند 56 امتیاز از لالیگا بگیرند. در نهایت نیز به لطف تفاضل گل بیشتر، جام قهرمانی به کاتالانها تعلق گرفت. اما بیش از عملکرد خوب هریستو استویچکوف در جمع آبی اناری پوشان، عملکرد فوقالعاده او، خصوصا در جام جهانی 1994، بود که مورد توجه قرار گرفت و منجر به دستیابی او به توپ طلای آن سال نیز شد. در آن سال هریستو استویچکوف به همراه تیم ملی بلغارستان به نیمه نهایی این رقابتها - جام جهانی - رسید؛ تنها شکستهای بلغارها مقابل تیم ملی ایتالیا با نتیجه 2-1 (استویچکوف زننده تک گل بلغارستان بود) و سوئد با نتیجه 4-0 حاصل شد. همچنین استویچکوف و اولگ سالنکو با 6 گل، مشترکا عنوان آقای گل این رقابتها را به نام خود ثبت کردند.
آنچه پس از آن رخ داد: استویچکوف در سال 1995 بارسا را مقصد پارما ترک گفت و دو سال بعد مجددا به این باشگاه بازگشت. پس از آن نیز به تیم بلغارستانی زسکا صوفیه و سپس به النصر عربستان رفت و پس از توپ زنی در کاشیوا ریسول ژاپن به آمریکا رفت.
توپ طلا 1994
1: هریستو استویچکوف (بارسا) - 210 امتیاز
2: روبرتو باجو (یوونتوس) - 136 امتیاز
3: پائولو مالدینی (میلان) - 109 امتیاز
4: 1999؛ ریوالدو: قهرمانی بدون رقیب!
یک گل تاثیر گذار از ریوالدو در بارسا؟! گل قیچی برگردانی که در لیگ و در جریان پیروزی 3-2 مقابل والنسیا به ثمر رساند، و همان گل حضور بارسا را در مقدماتی لیگ قهرمانان فصل بعد، قطعی کرد. سه گلی این آبی اناری پوش در آن دیدار به ثمر رساند، به تنهایی بیانگر نفوذ بیعیب و نقص ریوالدو در بارسا میباشند! بازیکنی قاطع و قادر که به تنهایی موجب پیشرفت تیم خود میشود.
این مهاجم برزیلی به محض ورود به بارسلونا شروع به درخشیدن کرد. با دابلی که او در اولین بازی بارسا در فصل جدید لالیگا در پیروزی 3 بر 0 مقابل رئال سوسیداد داشت، ثابت کرد که شایستگی حضور در این تیم را داراست! در آن سال - 1998 - بلوگرانا در هر دو رقابت اسپانیایی (جام حذفی و لیگ) قهرمان شدند. جالب است بدانید در همان فصلی که در بارسلونا به عنوان برترین بازیکن سال شناخته شد؛ 24 گل، یعنی تنها یک گل کمتر از برنده جایزه ال پی چی چی، رائول گونزالز از رئال مادرید، به ثمر رسانده بود! خوشبختانه این مرد برزیلی پیش ازمنصوب شدن فن خال به مربیگری بارسا و ایجاد اختلاف بین آن دو - فن خال و ریوالدو - و ترک نیوکمپ، توانست توپ طلای خود را دریافت کند.
آنچه پس از آن رخ داد: با اوج گرفتن تنشهای بین مربی و ریوالدو، او تصمیم گرفت به ایتالیا برود و شانس خود را در آث میلان نیز امتحان کند. از آنجا نیز طی یک قرار قرضی به کروزیرو رفت و از آنجا نیز به المپیاکوس یونان و سپس به آ ا ک آتن پیوست. هر چند که بازیهای او در سطح اروپایی بود اما متاسفانه چالشهایی که رخ داد مانع از ادامه فعالیت او در لیگهای اروپایی شد. نهایتا نیز به برزیل بازگشت و از زندگی حرفهای خود نهایت لذت را برد و در همان جا نیز با فوتبال خداحافظی کرد.
توپ طلا 1999
1: ریوالدو (بارسا) - 210 امتیاز
2: دیوید بکهام (منچستر یونایتد) - 136 امتیاز
3: آندری شوچنکو (دینامو کیف / آث میلان) - 109 امتیاز
5: 2005؛ رونالدینیو: پدر معنوی مسی!
یقیناً اگر بخواهیم به سوال"چه کسی فوتبال برزیل را به فوتبالی ویژه و غیر عادی تبدیل کرد؟" پاسخ دهیم اولین جوابی که به ذهنمان میرسد رونالدینیو است. نمیتوان منکر این شد که رونالدینیو، جوگا بونیتو (به زبان برزیلی یعنی تکنیک اصیل) را جزئی از فرهنگ بازی خود قرار داده و آن را به طور کامل به نمایش گذاشته بود. بعد از عملکرد قابل توجهی که او در پاریس سنت ژرمن ارائه داد، کاملا منطقی بود که بارسا را با اینکه در دوران خوب خود قرار نداشت، هدف خود قرار دهد. تنها چیزی که در آن دوران برای کاتالانها اهمیت داشت این بود که به لطف حضور جادوگر برزیلی در نیوکمپ، بارسا توانست یک بار دیگر بدرخشد.
بازی رونالدینیو به طور کامل با فوتبال اروپا انطباق داشت؛ هنگامی که وارد زمین میشد همچون آتشی فروزان تمام زمین بازی را روشن میکرد! تکنیکهای زیبای او مهمترین بهانه لالیگا دوستان از تماشای بازیهای بارسا بود. از بین هنرهای بیشماری که او در عرصه فوتبال از خود به نمایش گذاشته بود، رستیال بیعیب و نقص او در پیروزی 3-0 بارسا در سانتیاگو برنابئو و ضربات آزاد جادویی او بیش از سایر آنها ماندگار شد. رونالدینیو سرزمین عجایب از دست رفته هواداران بارسا را مجددا به آنها بخشید.
سرانجام با اتمام سال 2005 افسانه دوست داشتنی کاتالانها به عنوان بهترین بازیکن سال شناخته شد؛ اولین توپ طلایی که نیوکمپ بعد از سال 1999 در دستان ریوالدو دید! در فصل 2004/05 رونالدینیو علاوه بر همراهی تیمش در فتح لالیگا، به عنوان بهترین مهاجم لیگ قهرمانان اروپا نیز شناخته شد. بدیهی است که با نفوذ خوبی که او در بازیها داشت و کمکهای شایانی که - در هر بخش از بازی - به بارسا کرد توپ طلا 2005 قطعا از آن او بود. شماره 10آن روزهای بارسا پس از مدتی کم کم خاموش شد و جای خود را به یکی دیگر از همسانهای خود سپرد. احتمالا سنگینترین دینی که بارسلونا بر گردن رونالدینیو دارد در مورد "مسی" است! یکی از مهمترین چیزهایی که رونالدینیو به لئو آموخت، چگونگی زدن ضربات آزاد بود و البته در پرورش استعدادهای او نیز نقش به سزایی داشت. به همین دلیل است که کاتالانها باید از پرورش چنین جانشینی از او تشکر کنند.
آنچه پس از آن رخ داد: بعد از چند فصل ناامید کننده رونالدینیو تصمیم گرفت دوران جدیدی را در کنار دوستان خود کاکا و رونالدو در آث میلان آغاز کند. اگر چه او لحظات شگفت انگیز و به یادماندنی را در سن سیرو رقم زد اما باز هم روزهای حضورش در بارسا، دوران طلایی او محسوب میشود. البته او همچنان با بازیهای لذت بخش خود لبخند رضایت را بر لبان فوتبال دوستان مینشاند. او اکنون در فلومیننزه برزیل توپ میزند.
توپ طلا 2005
1: رونالدینیو (بارسا) - 225 امتیاز
2: فرانک لمپارد (چلسی) - 223 امتیاز
3: استیون جرارد (لیورپول) - 142 امتیاز
6: 2009، 2010، 2011، 2012 و 2015؛ لئو مسی: تنهای تنهای تنها!
از کجا شروع شد؟ و سوالی مهمتر؛ چه کسی به پای او خواهد رسید؟ آنچه ما میدانیم این است که لیونل مسی یکی از خارق العادهترین بازیکنانی است که جهان فوتبال تاکنون شاهد آن بوده است! این جادوگر آرژانتینی در سایه یک شعبده باز دیگر - رونالدینیو - رشد کرد و اکنون روز به روز بهتر میشود. با قدم زدن در خیابانهای بارسلون و صحبت با مردمی که فوتبال با پوست و گوشت آنان درآمیخته شده است کاملا متوجه میشوید که مسی برای این باشگاه، این شهر و حتی ایالت کاتالونیا چه معنایی دارد. او به تنهایی قاطعترین پاسخ برای میلیونها مادریدی است؛ و همچنین یکی از استعدادهایی که از لاماسیا خارج شد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که ما میتوانیم یک کتاب قطور پیرامون آمار و ارقام عملکرد این ستاره، طی این سالها، منتشر کنیم؛ کتابی که بیشک پرفروشترین کتاب سال خواهد شد! مسی برای اولین بار در سال 2004 در شهرآورد بارسلون، پیراهن بارسا را بر تن کرد و از همان جا نشان داد که توقف ناپذیر است؛ روز به روز پیشرفت کرد و اکنون تبدیل به چهرهای شد که برآورده کننده آرزوهای هواداران و عامل اشکهای رقیبان است!
مسی اولین گل خود را در برابر آلباسته در تاریخ 1 می2005 به ثمر رساند (پاس گل: رونالدینیو) و به جوانترین گلزن بارسا تبدیل شد. استعداد و نبوغ او دیگر قادر به انتظار کشیدن نبود و باید هرچه سریعتر بروز داده میشد! اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود؛ او بهترین گلزن تاریخ باشگاه (430 گل در 503 بازی) و دارنده رکورد کسب بیشترین توپ طلا در باشگاه و جهان نیز هست! کلاس بازیهای او حتی از رونالدینیو، کرایف و خیلیهای دیگر بیشتر است. او برای اولین بار در سال 2009 - سالی که اولین توپ طلای خود را نیز دریافت کرد - به همراه گواردیولا و بارسا شش گانه را کسب کرد (لالیگا، لیگ قهرمانان اروپا و جام حذفی اسپانیا، سوپر کاپ اروپا، سوپر کاپ اسپانیا و در نهایت جام باشگاههای جهان). همچنین در سال 2010 اولین کفش طلای خود - و به دنبال آن دومین و سومین آنها را طی سالهای 2011 و 2013 - تصاحب کرد.
از مهمترین دستاوردهای مسی به همراه بارسا میتوان به: کسب 3 قهرمانی در جام باشگاههای جهان (2009، 2011 و 2015)، 3 قهرمانی سوپر کاپ اروپا (2009، 2011 و 2015)، 4 قهرمانی در لیگ قهرمانان (2006، 2009، 2011 و 2015)، 5 قهرمانی در سوپر کاپ اسپانیا (2006، 2009، 2010، 2011 و 2013) و 7 قهرمانی در لالیگا ( 2005، 2006، 2009، 2010، 2011، 2013 و 2015) اشاره کرد. اما باید بدانید که ارائه عملکردهای باورنکردنی او تنها به بارسا ختم نمیشود و آرژانتین نیز از این شاهکارها بینصیب نمانده است: حضور در یک چهارم نهایی جام جهانی 2010، فینال جام جهانی 2014، فینال کوپا امریکا 2007 و 2015 و قهرمانی در المپیک 2008.
البته اینها تنها بخشی از موفقیتهای کینگ لئو است که حاضر نشد تواضع و فروتنی خود را به هیچ یک از آنها بفروشد و او را مغرور یا متوقف کند.
آنچه در آینده رخ خواهد داد: هیچ کس نمیتواند نظر دقیقی در رابطه با باشگاه لیونل مسی در سالهای آینده دهد و بگوید که در کدام باشگاه بازنشسته خواهد شد. تنها چیزی که میتوان قاطعانه در موردش نظر داد این است که او هیچ گاه از تلاش و پیشرفت دست برنخواهد داشت؛ چه در نیوکمپ و چه در هر جای دیگر!
آیا او میتواند طی سالهای آتی آرژانتین را به جام برساند؟ (جام جهانی 2018 روسیه و کوپا آمریکا 2019 نزدیکترین رقابتهایی هستند که مسی شانس درخشش در آنها را دارد). پدر و خانواده این آبی و اناری پوش همواره به او افتخار میکنند. تا زمانی که مسی در اوج است ما چیز دیگری از او نمیخواهیم؛ یعنی نمیتوانیم بخواهیم! لئو اکنون جزء برترینهای تاریخ فوتبال است و تنها کاری که باید بکند ادامه دادن به سیر پیشرفت خود است.
توپ طلا 2009
1: لئو مسی (بارسا) - 473 امتیاز
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 233 امتیاز
3: ژاوی هرناندز (بارسا) - 170 امتیاز
توپ طلا 2010
1: لئو مسی (بارسا) - 22/65٪
2: آندرس اینیستا (بارسا) - 17/37٪
3: ژاوی هرناندز (بارسا) - 16/48٪
توپ طلا 2011
1: لئو مسی (بارسا) - 47/88٪
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 21/60٪
3: ژاوی هرناندز (بارسا) - 9/23٪
توپ طلا 2012
1: لئو مسی (بارسا) - 41/60٪
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 23/68٪
3: آندرس اینیستا (بارسا) - 10/91٪
توپ طلا 2015
1: لئو مسی (بارسا) - 41/33٪
2: کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) - 27/76٪
3: نیمار (بارسا) - 7/86٪
پاسخ به: کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا! | ||
---|---|---|
بسیار عالی
دوشنبه، ۹ فروردین ۱۳۹۵ (۱۷:۴۴)
|
پاسخ به: کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا! | ||
---|---|---|
افتخار،درخشش،قهرمانی این لغات با تاریخ و فرهنگ کاتالونیا و بارسلونا عجین شده. اما از همه مهم تر فوتبال چشم نواز تیکی تاکایی که فقط بزرگان تاریخ از پس اجرای اون تو زمین برمیان.نه ستاره های پوشالی صرفا گلزن...
شنبه، ۳ بهمن ۱۳۹۴ (۱۲:۴۶)
|
پاسخ به: کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا! | ||
---|---|---|
یک تاریخ پر از زیبایی و افتخار! فقط مقایسه کنید با تاریخ کثیف و پر از جنایت تیم کثیف مادریدی که حتی یه قهرمانی سالم و تمیز و یه اسطوره بی حرف و حدیث نداره! جمعه، ۲ بهمن ۱۳۹۴ (۱۸:۲۷)
|
پاسخ به: کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا! | ||
---|---|---|
امیدوارم بارسا هیچ وقت متوقف نشه و به همین روند ادامه بده
جمعه، ۲ بهمن ۱۳۹۴ (۱۶:۵۵)
|
پاسخ به: کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا! | ||
---|---|---|
بارسا که اولش بکهام رو می خواست و همون بهتر که تو خریدش ناموفق بودن. اگر سران بارسا دیر اقدام کرده بودن، رونی به جای درخششش تو بارسا تو من یونایتد افتخار آفرینی می کرد.حیف قدر خودش رو ندونست، حاشیه از اون سطح فوتبالیش برای همیشه جداش کرد.
جمعه، ۲ بهمن ۱۳۹۴ (۱۵:۵۲)
|
پاسخ به: کسب توپ طلا؛ رسمی رایج در بین بازیکنان بارسا! | ||
---|---|---|
آمار فوق نه تنها سطح فوتبال بلکه فرهنگ این تیمو نشون میده
جمعه، ۲ بهمن ۱۳۹۴ (۱۵:۲۴)
|