اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر!آنالیز فنی
فرستنده سید سجاد زرگرنتاج در تاريخ شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۱۴:۰۰) (۱,۲۰۰ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: توتال بارسا
مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
بعد از اینکه بارسا، رئال مادرید را در برنابئو نابود کرد، انریکه اینیستا را یک "میراث جهانی" نامید. در آن روز، کاپیتان 31 ساله آبی و اناریها در حالی زمین را ترک کرد، که توسط همه هواداران مادریدی حاضر در ورزشگاه، ایستاده مورد تشویق قرار گرفت. آن لحظه، اگر نگوییم منحصر بفرد، بسیار خاص بود. بعد از به ثمر رساندن گل قهرمانی جهان در آفریقای جنوبی، اینیستا در اکثر ورزشگاههای اسپانیا با تشویق روبرو میشد، اما آن تشویق، در آن روز، و در برنابئو، مسئلهای کاملا متفاوت بود. اول از همه اینکه، رئال در آن روز بازی ضعیفی ارائه داد، و آنها کاپیتان بارسا را، مانند یکی از اسطورههای خود، تشویق کردند. همچنین ایستادنِ آنها روی سکوها در هنگام خروج اینیستا، نشان میداد که او به طور کامل برتری خود را به رئالیها نشان داده بود. حتی اگر شاگردان بنیتز در آن روز بازی خوبی ارائه میدادند، باز هم نمیتوانستند مانع از نمایش بینقص او شوند. در مهمترین بازی نیم فصل، او بهترین بازیکن زمین بود.
بازیکنان کمی در تاریخ فوتبال وجود دارند که به اندازه اینیستا موفق بوده باشند. به عنوان یک بازیکن با تجربه، او به تیمهایش - چه ملی و چه باشگاهی - در راه کسب هفت قهرمانی لیگ، سه قهرمانی در جام داخلی، چهار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، دو یورو و یک جام جهانی، کمک کرده است. در اکثر رقابتها، او یک مهره کلیدی بود، و در فینالها، او همیشه نمایشی فوقالعاده داشت. این که او بازیکن بازیهای بزرگ است، ضمن کلیشهای بودن، حقیقت هم دارد. در بزرگترین بازیهای دوران بازیگریاش، او نمایشی عالی داشته است.
این نکته، حتی زمانی که در فصل اولِ مربیگری انریکه، به نظر میرسید که در حال افت کردن است هم، وجود داشت. او همچنان بازیکن خوبی محسوب میشد، اما افت محسوسی در بازی او به وجود آمده بود. لوچو کاملا به او اعتماد کرد و تقریبا در همه بازیهای مهم، او را در ترکیب اصلی قرار داد، و در عین حال، به خوبی او را مدیریت کرد. اغلب اوقات، اینیستا بعد از 60 یا 70 دقیقه بازی، اولین تعویض تیم بود، و انریکه این کار را برای جلوگیری از افت بدنی اینیستا، به دلیل بالا رفتن سنش، انجام میداد. و همچنین نشانگر این نکته بود که اهمیت حضور آندرس مقدس در ترکیب، کاهش یافته است. آیا زمانی که نیاز بود، او در ترکیب اصلی قرار میگرفت؟ البته. آیا تیم میتوانست بدون حضور او، نمایشی سطح بالا داشته باشد؟ انریکه ثابت کرد که، بله، میتواند.
با وجود جایگاه نه چندان ثابتش نسبت به گذشته، با گذشت زمان در طول فصل، اینیستا فرم بهتری پیدا کرد، و در نیمه دوم فصل، نمایشهای بسیار خوبی داشت. نمایشهایی که ناخودآگاه ما را به یاد روزهای اوجش در همین چند سال گذشته میانداخت، مانند حرکتش از میانه میدان و پاس گلش به نیمار، در دیدار برگشت دور یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان، مقابل پاریس سنت ژرمن؛ اما به صورت کلی، وضعیت او نشان میداد که اینیستا وارد فاز جدیدی از دوران بازیگریاش شده است. و سپس، بعد یک نمایش عالی دیگر در فینال لیگ قهرمانان در برلین، باشگاه اعلام کرد که قصد خرید آردا توران (29) از اتلتیکو مادرید را دارد؛ در این نقطه، منطقی بود که فکر کنیم عملیاتِ کاهش نقش اینیستا در تیم، به شکل منظمی در حال انجام است.
دو سوال کلی، در مورد اینیستا در ابتدای این فصل وجود داشت: 1) آیا او میتواند جایگاه ثابتی در تیم پیدا کند، یا به پروسه افت خود ادامه خواهد داد؟ و 2) او در نقش کاپیتان باشگاه، چگونه عمل خواهد کرد؟ جواب سوال اول، به ضرس قاطع، "بله" است. نه تنها که به فرم خوب خودش ادامه داد، بلکه حتی به نظر میرسد تأثیرش در تیم، نسبت به فصل گذشته، افزایش چشمگیری داشته است. نمایشش در الکلاسیکو، مصداق واقعی این ادعا بود، اما نکته اینجاست که اینیستا با نظم فوقالعادهای به این اوج رسید. واضح است که او بهترین تواناییهایش - خونسردی، هوش بالا، و درک الهام گونه از فضای اطرافش - را هیچگاه از دست نداد، اما به نظر میرسد که ضمن اینها، درک و توانایی بسیار بیشتری در سیستم انریکه بدست آورده است. قدرتش در درک و اجرای تاکتیکهای پیچیده، افزایش یافته و آن قدرت کنترلی که انریکه همواره از او انتظار داشته را، به نمایش میگذارد.
در مورد بازوبند کاپیتانی، اینیستا بسیار فراتر انتظارها، از پس این مسئله بر آمد. از دیدگاه تجربه، انتخاب اینیستا به عنوان کاپیتان نخست تیم، کاملا به جا و منطقی بود، اما شبهاتی در مورد توانایی او در رهبری تیم وجود داشت. او روی کین یا کارلس پویول نیست. او بر سر همتیمیها، بازیکنان حریف و داور، فریاد نمیکشد. او توانایی برانگیخته کردن هیجانات همتیمیهایش را ندارد، و حداقل با کلمات، نمیتواند الهام بخش باشد. اساسا او زیاد حرف نمیزند. صورت او به همان اندازهای در مقابل اتفاقات اطرافش حالات مختلف به خود میگیرد، که پس از جدا شدن روح از بدنش، خواهد گرفت.
دُن آندرس اما، کاپیتان بسیار خوبی، حداقل از نقطه نظر هواداران بوده است. یک ویژگی مشترکی که او با بازیکنانی مانند روی کین و کارلس پویول دارد، نترس بودن اوست. پپ گواردیولا او را به دلیل تواناییاش برای کنترل بازی در زمانهایی که شرایط بسیار آشفته است ستایش میکند؛ به دلیل تواناییاش در متوقف کردن، و فکر کردن. از گواردیولا در کتاب پپ؛ محرمانه نقل شده است: «زمانی که اینیستا صاحب توپ میشد، مانند این بود که زمان ایستاده است و او همه گزینههای ممکن را تحلیل میکند». این نکته نیازمند مقدار قابل توجهی ثبات، و شجاعت است. برای اینیستا، هیچ فضایی برای انجام حرکاتش کوچک نیست و هیچ زمانی برای رفع یک مشکل، کوتاه نیست. او اینجاست تا همه راه حلهای ممکن را امتحان کند، و اینجاست تا همه موقعیتها را زیر پا بگذارد، اهمیتی ندارد که آن فضا یا موقعیت، تا چه حد کوچک یا تاریک است.
این روحیه، در همه بازیکنان این تیم وجود دارد و تنها مختص اینیستا نیست. بوسکتس، مسی، سوارز؛ همه این شجاعت را دارند، اما برای اینیستا، این مسئله بیشتر ذهنی است تا فیزیکی. او هیچگاه بیرحمیای که مسی در بازی خود دارد، را نداشته است، و همواره حریفان را با رفتن به جایی که آنها نیستند، جا میگذارد. مسی مانند یک صاعقه میدود و از هر چیزی که سر راهش وجود دارد میگذرد، در حالتی که اینیستا مانند یک گربه میدود، کوچک، لاغر اندام، و پر جرأت.
طبیعی است که فکر کردن به اینیستا، کمی غمگین باشد. چند سال دیگر، او نیز راهِ ژاوی را طی خواهد کرد. روزی در راه است، و خیلی هم دور نیست، که ما او را برای آخرین بار در زمین خواهیم دید. روزی که او از آخرین حریفش خواهد گذشت، آخرین پاس عمقیاش را میدهد، و برای آخرین بار، از زمین خارج میشود.
در این زمان است که من به صحبتهای انریکه که او را میراثی برای همه دنیا خواند، فکر میکنم. او چنین جملهای در مورد اینیستا به کار برد: «اینیستا تنها اسطوره بارسلونا نیست». او از معدود بازیکنانی است که مفاهیمی مانند "تیم" و "ملیت" را ارتقا بخشید. هیچ بازیکنی به اندازه او در بین همه هواداران فوتبال، مورد احترام نیست. او دقیقا به همان اندازهای که گابریل گارسیا مارکز تنها برای کلمبیا نیست، تنها برای بارسا یا اسپانیا نیست. هنر او، چیزی فراتر از ناسیونالیسم است.
کار او تمام نشده! چیزهای بیشتری برای دیدن و چیزهای بیشتری برای ترسیدن در مورد او وجود دارد. به طرز معجزه آسایی، او حتی شانس این را دارد که عناوین بیشتری به افتخارات خود اضافه کند. زمان برای هیچکس، حتی برای استاد توقف منتظر نمیماند، اما نیازی به عجله هم نیست.
مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
بعد از اینکه بارسا، رئال مادرید را در برنابئو نابود کرد، انریکه اینیستا را یک "میراث جهانی" نامید. در آن روز، کاپیتان 31 ساله آبی و اناریها در حالی زمین را ترک کرد، که توسط همه هواداران مادریدی حاضر در ورزشگاه، ایستاده مورد تشویق قرار گرفت. آن لحظه، اگر نگوییم منحصر بفرد، بسیار خاص بود. بعد از به ثمر رساندن گل قهرمانی جهان در آفریقای جنوبی، اینیستا در اکثر ورزشگاههای اسپانیا با تشویق روبرو میشد، اما آن تشویق، در آن روز، و در برنابئو، مسئلهای کاملا متفاوت بود. اول از همه اینکه، رئال در آن روز بازی ضعیفی ارائه داد، و آنها کاپیتان بارسا را، مانند یکی از اسطورههای خود، تشویق کردند. همچنین ایستادنِ آنها روی سکوها در هنگام خروج اینیستا، نشان میداد که او به طور کامل برتری خود را به رئالیها نشان داده بود. حتی اگر شاگردان بنیتز در آن روز بازی خوبی ارائه میدادند، باز هم نمیتوانستند مانع از نمایش بینقص او شوند. در مهمترین بازی نیم فصل، او بهترین بازیکن زمین بود.
بازیکنان کمی در تاریخ فوتبال وجود دارند که به اندازه اینیستا موفق بوده باشند. به عنوان یک بازیکن با تجربه، او به تیمهایش - چه ملی و چه باشگاهی - در راه کسب هفت قهرمانی لیگ، سه قهرمانی در جام داخلی، چهار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، دو یورو و یک جام جهانی، کمک کرده است. در اکثر رقابتها، او یک مهره کلیدی بود، و در فینالها، او همیشه نمایشی فوقالعاده داشت. این که او بازیکن بازیهای بزرگ است، ضمن کلیشهای بودن، حقیقت هم دارد. در بزرگترین بازیهای دوران بازیگریاش، او نمایشی عالی داشته است.
این نکته، حتی زمانی که در فصل اولِ مربیگری انریکه، به نظر میرسید که در حال افت کردن است هم، وجود داشت. او همچنان بازیکن خوبی محسوب میشد، اما افت محسوسی در بازی او به وجود آمده بود. لوچو کاملا به او اعتماد کرد و تقریبا در همه بازیهای مهم، او را در ترکیب اصلی قرار داد، و در عین حال، به خوبی او را مدیریت کرد. اغلب اوقات، اینیستا بعد از 60 یا 70 دقیقه بازی، اولین تعویض تیم بود، و انریکه این کار را برای جلوگیری از افت بدنی اینیستا، به دلیل بالا رفتن سنش، انجام میداد. و همچنین نشانگر این نکته بود که اهمیت حضور آندرس مقدس در ترکیب، کاهش یافته است. آیا زمانی که نیاز بود، او در ترکیب اصلی قرار میگرفت؟ البته. آیا تیم میتوانست بدون حضور او، نمایشی سطح بالا داشته باشد؟ انریکه ثابت کرد که، بله، میتواند.
با وجود جایگاه نه چندان ثابتش نسبت به گذشته، با گذشت زمان در طول فصل، اینیستا فرم بهتری پیدا کرد، و در نیمه دوم فصل، نمایشهای بسیار خوبی داشت. نمایشهایی که ناخودآگاه ما را به یاد روزهای اوجش در همین چند سال گذشته میانداخت، مانند حرکتش از میانه میدان و پاس گلش به نیمار، در دیدار برگشت دور یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان، مقابل پاریس سنت ژرمن؛ اما به صورت کلی، وضعیت او نشان میداد که اینیستا وارد فاز جدیدی از دوران بازیگریاش شده است. و سپس، بعد یک نمایش عالی دیگر در فینال لیگ قهرمانان در برلین، باشگاه اعلام کرد که قصد خرید آردا توران (29) از اتلتیکو مادرید را دارد؛ در این نقطه، منطقی بود که فکر کنیم عملیاتِ کاهش نقش اینیستا در تیم، به شکل منظمی در حال انجام است.
دو سوال کلی، در مورد اینیستا در ابتدای این فصل وجود داشت: 1) آیا او میتواند جایگاه ثابتی در تیم پیدا کند، یا به پروسه افت خود ادامه خواهد داد؟ و 2) او در نقش کاپیتان باشگاه، چگونه عمل خواهد کرد؟ جواب سوال اول، به ضرس قاطع، "بله" است. نه تنها که به فرم خوب خودش ادامه داد، بلکه حتی به نظر میرسد تأثیرش در تیم، نسبت به فصل گذشته، افزایش چشمگیری داشته است. نمایشش در الکلاسیکو، مصداق واقعی این ادعا بود، اما نکته اینجاست که اینیستا با نظم فوقالعادهای به این اوج رسید. واضح است که او بهترین تواناییهایش - خونسردی، هوش بالا، و درک الهام گونه از فضای اطرافش - را هیچگاه از دست نداد، اما به نظر میرسد که ضمن اینها، درک و توانایی بسیار بیشتری در سیستم انریکه بدست آورده است. قدرتش در درک و اجرای تاکتیکهای پیچیده، افزایش یافته و آن قدرت کنترلی که انریکه همواره از او انتظار داشته را، به نمایش میگذارد.
در مورد بازوبند کاپیتانی، اینیستا بسیار فراتر انتظارها، از پس این مسئله بر آمد. از دیدگاه تجربه، انتخاب اینیستا به عنوان کاپیتان نخست تیم، کاملا به جا و منطقی بود، اما شبهاتی در مورد توانایی او در رهبری تیم وجود داشت. او روی کین یا کارلس پویول نیست. او بر سر همتیمیها، بازیکنان حریف و داور، فریاد نمیکشد. او توانایی برانگیخته کردن هیجانات همتیمیهایش را ندارد، و حداقل با کلمات، نمیتواند الهام بخش باشد. اساسا او زیاد حرف نمیزند. صورت او به همان اندازهای در مقابل اتفاقات اطرافش حالات مختلف به خود میگیرد، که پس از جدا شدن روح از بدنش، خواهد گرفت.
دُن آندرس اما، کاپیتان بسیار خوبی، حداقل از نقطه نظر هواداران بوده است. یک ویژگی مشترکی که او با بازیکنانی مانند روی کین و کارلس پویول دارد، نترس بودن اوست. پپ گواردیولا او را به دلیل تواناییاش برای کنترل بازی در زمانهایی که شرایط بسیار آشفته است ستایش میکند؛ به دلیل تواناییاش در متوقف کردن، و فکر کردن. از گواردیولا در کتاب پپ؛ محرمانه نقل شده است: «زمانی که اینیستا صاحب توپ میشد، مانند این بود که زمان ایستاده است و او همه گزینههای ممکن را تحلیل میکند». این نکته نیازمند مقدار قابل توجهی ثبات، و شجاعت است. برای اینیستا، هیچ فضایی برای انجام حرکاتش کوچک نیست و هیچ زمانی برای رفع یک مشکل، کوتاه نیست. او اینجاست تا همه راه حلهای ممکن را امتحان کند، و اینجاست تا همه موقعیتها را زیر پا بگذارد، اهمیتی ندارد که آن فضا یا موقعیت، تا چه حد کوچک یا تاریک است.
این روحیه، در همه بازیکنان این تیم وجود دارد و تنها مختص اینیستا نیست. بوسکتس، مسی، سوارز؛ همه این شجاعت را دارند، اما برای اینیستا، این مسئله بیشتر ذهنی است تا فیزیکی. او هیچگاه بیرحمیای که مسی در بازی خود دارد، را نداشته است، و همواره حریفان را با رفتن به جایی که آنها نیستند، جا میگذارد. مسی مانند یک صاعقه میدود و از هر چیزی که سر راهش وجود دارد میگذرد، در حالتی که اینیستا مانند یک گربه میدود، کوچک، لاغر اندام، و پر جرأت.
طبیعی است که فکر کردن به اینیستا، کمی غمگین باشد. چند سال دیگر، او نیز راهِ ژاوی را طی خواهد کرد. روزی در راه است، و خیلی هم دور نیست، که ما او را برای آخرین بار در زمین خواهیم دید. روزی که او از آخرین حریفش خواهد گذشت، آخرین پاس عمقیاش را میدهد، و برای آخرین بار، از زمین خارج میشود.
در این زمان است که من به صحبتهای انریکه که او را میراثی برای همه دنیا خواند، فکر میکنم. او چنین جملهای در مورد اینیستا به کار برد: «اینیستا تنها اسطوره بارسلونا نیست». او از معدود بازیکنانی است که مفاهیمی مانند "تیم" و "ملیت" را ارتقا بخشید. هیچ بازیکنی به اندازه او در بین همه هواداران فوتبال، مورد احترام نیست. او دقیقا به همان اندازهای که گابریل گارسیا مارکز تنها برای کلمبیا نیست، تنها برای بارسا یا اسپانیا نیست. هنر او، چیزی فراتر از ناسیونالیسم است.
کار او تمام نشده! چیزهای بیشتری برای دیدن و چیزهای بیشتری برای ترسیدن در مورد او وجود دارد. به طرز معجزه آسایی، او حتی شانس این را دارد که عناوین بیشتری به افتخارات خود اضافه کند. زمان برای هیچکس، حتی برای استاد توقف منتظر نمیماند، اما نیازی به عجله هم نیست.
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
به نظرم بایدباواقعیت هاکناراومد واونم اینه که اینیستاپابه سن گذاشته ولی حقیقت اینه که اینستاهمیشه اینیستاست واین افتی که می گن هم طبیعی هست وبرای هربازیکنی ممکن هست اتفاق بیوفته
پنجشنبه، ۶ اسفند ۱۳۹۴ (۲۲:۲۱)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
اینی نباشه وسط زمین کارش لنگه
سهشنبه، ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ (۱۹:۳۱)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
نقل قول طبیعی است که فکر کردن به اینیستا، کمی غمگین باشد. چند سال دیگر، او نیز راهِ ژاوی را طی خواهد کرد. روزی در راه است، و خیلی هم دور نیست، که ما او را برای آخرین بار در زمین خواهیم دید. روزی که او از آخرین حریفش خواهد گذشت، آخرین پاس عمقی اش را می دهد، و برای آخرین بار، از زمین خارج می شود. چقدر غم انگیز بود این بخش بغض گلومو :( یکشنبه، ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ (۱۲:۳۲)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
اینیستا دوباره پیشرفت کرد در واقع زیر نظر انریکه همه روح دوباره یافتن
یکشنبه، ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ (۸:۰۹)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
آندرس مقدس تا ابد در قلب ما خواهد بود.
شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۲۲:۵۸)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
واقعا مقالات خوبي داره تو سايت ترجمه ميشه خسته نباشيد به همه زحمت كشان و توفيق روز افزون شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۲۱:۱۲)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
یه رهبر آروم اما فوق العاده! زمانی که اندرس مقدس در اوجه، بارسا شکست ناپذیر میشه!
شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۲۰:۵۰)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
آندرس مقدس همیشه تو قلب من جا داری من به خاطر این مرد بارسایی شدم با اون گلی که از پشت محوطه جریمه به چلسی زد منو طرفدار بهترین تیم دنیا کرد ممنونم ازش
شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۲۰:۴۶)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
ممنون سجاد جان بابت ترجمه این مقاله. نقل قول برای اینیستا، هیچ فضایی برای انجام حرکاتش کوچک نیست و هیچ زمانی برای رفع یک مشکل، کوتاه نیست.درک تاکتیکی اینیستا از بازی بی نظیره. شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۱۸:۱۵)
|
پاسخ به: اجتناب اینیستا از افتی اجتناب ناپذیر! | ||
---|---|---|
اینیستا هنوزم که هنوزه مهم ترین و تاثیر گذار ترین هافبک بارساست
شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ (۱۴:۵۲)
|