رافینیا؛ مهرهای حیاتی در برنامههای لوچوآنالیز فنی
فرستنده رضا خانجانی در تاريخ دوشنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ (۱۶:۰۰) (۹۵۴ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: توتال بارسا
مترجم: رضا خانجانی / FCBarcelona.ir
در بازی بارسلونا مقابل لوانته کاملا مشهود بود که خستگی مفرط در نهایت اثرات منفی خود را روی بازیکنان گذاشته است. اما با این وجود، بارسا در هر سه رقابت اصلی شانس زیادی دارد و این موضوع را باید نتیجه تلاش و کار سخت همه بازیکنان دانست.
و اکنون اگر یک تیم وجود داشته باشد که بتواند دستاوردهای بارسلونای 2014/15 با لوئیز انریکه را تکرار کند، فقط بارسلونای 2015/16 است. اما لوچو چگونه باید تیمش را تا انتهای فصل با نشاط و تازه نفس نگه دارد؟
تیم کارلو آنچلوتی مسلما میتوانست تیمی باشد که برای اولین بار در تاریخ از عنوان قهرمانی خود در لیگ قهرمانان دفاع کند. سقوط و افت رئال مادرید، عمدتا محصول و نتیجه خستگی بازیکنان این تیم بود که از فقدان وجود سیستم چرخشی در تیم آنچلوتی نشأت میگرفت. ترکیب اصلی رئال مادرید تحت هدایت این سرمربی ایتالیایی به ندرت تغییر میکرد و هر هفته قدرتمندترین ترکیب به میدان فرستاده میشد تا جایی که دیگر بازیکنان این تیم نتوانستند عملکردی را که از آنها انتظار میرفت، به نمایش بگذارند.
اما در سوی دیگر، لوئیز انریکه در مدیریت تیمش سرآمد همه مربیان است. در حالی که هنوز عدهای اصرار دارند که وی از لحاظ تاکتیکی بیمنطق و ناتوان است، نمیتوان نقش لوچو را در قدرتمند نگه داشتن بارسلونا تا ژانویه سال گذشته نادیده گرفت و تا کنون نیز همین شیوه را ادامه داده است. اگرچه در این فصل از لحاظ مصدومیتها با چالش جدیدی رو به رو شده است.
از اوایل سپتامبر، بارسلونا چه در کوپا دل ری، چه در لیگ قهرمانان یا لالیگا هر هفته باید در اواسط هفته نیز بازی میکرد. تنها فرصت استراحت برای بازیکنان هنگام وقفه بازیهای ملی ایجاد میشد اما بخش عمدهای از بازیکنان به دلیل دعوت شدن به تیم ملی کشورشان از این فرصت نیز محروم بودند. پس از آن، سفر اجباری به ژاپن پس از کسب سه نتیجه تساوی زمانی اتفاق افتاد که بازیکنان به شدت نیاز به استراحت داشتند. بارسلونا میبایست بیشتر از هر تیم دیگری در اروپا بازی کند و با این وجود با توجه به عملکرد فعلی تیم، انتظارات به هیچ وجه تغییر نکرده است.
شاید گمان کنید که قهرمان سه گانه نیاز چندانی به تغییرات ندارد اما دیدید که وقتی در بازه نقل و انتقالات زمستانی درباره این موضوع از لوئیز انریکه سوال شد، نسبت به ایده "تقویت تیم" نظر مثبت داشت و این مسئله کاملا قابل درک است.
شایعات زیادی پیرامون پیوستن دو بازیکن به بارسلونا شنیده شد. نولیتو بازیکن سلتاویگو و دنیس سوارز، بازیکن ویارئال. این سوال پیش میآید که این دو بازیکن چه چیزهای مشترکی دارند؟ برای شروع باید بگوییم که هر دو دارای خصوصیات تهاجمی هستند. دنیس در تیم مارسلینو تورال به طور منظم به عنوان هافبک و بال چپ به کار گرفته شده است اما در اصل به عنوان یک هافبک تهاجمی بازی میکند. نولیتو هم به عنوان بال چپ در این فصل نمایش بسیار خوبی داشته و ثابت کرده که مهرهای حیاتی برای تیمش است. اما چرا نولیتو و سوارز؟
پاسخ بسیار ساده بود. آردا و الکس ویدال را به تیم بیاورید و سرخی روبرتو و توانایی تطبیق پذیری بالایش را نیز به آنها اضافه کنید تا گزینههای زیادی در خط هافبک و دفاع داشته باشید. بارسلونا در حال حاضر پنج مدافع میانی دارد که دو نفر از آنها میتوانند در صورت لزوم به جای آلبا در دفاع چپ بازی کنند (البته به جز سرخی روبرتو). علاوه بر این خاویر ماسکرانو و سرخی سمپر هم میتوانند در پست هافبک دفاعی بازی کنند تا هم بوسکتس فرصت استراحت داشته باشد و هم به سمپر بیشتر بازی برسد. شاید باور نکنید ولی جایی که بیشترین نیاز به تقویت احساس میشود، خط حمله تیم است.
ساندرو رامیرز تا کنون نتوانسته است نظر لوچو را برای حضور در ترکیب اصلی و کمک به خط حمله جلب کند در حالی که مونیر ال حدادی در طول فصل فراز و نشیب زیادی داشته است. بهترین عملکرد مونیر را در پست مهاجم نوک شاهد بودیم که باعث شد مشکل فقدان جانشین مناسب برای نیمار هم چنان برای لوچو حل ناشدنی بماند. این مسئله در دوران غیبت طولانی مدت مسی کاملا مشهود بود. وقتی که هیچ یک از بازیکنان جوان نتوانستند اعتماد هواداران را به عنوان ستارههای احتمالی آینده دست بیاورند. بازیکنان دیگری مانند اینیستا، آردا و ویدال نیز در مواقع لزوم میتوانند در پست وینگر بازی کنند. هر چند هیچ کدام در این پستها نمیتوانند پتانسیل واقعی خود را به نمایش بگذارند و ترجیح میدهند که با بازی در پست کنونی خود، اهمیت و نقش بیشتری در تیم ایفا کنند.
پنجره نقل و انتقالاتی زمستان به پایان رسید و نه نولیتو و نه دنیس سوارز به بارسا ملحق نشدند، تا هم چنان مثلث خط حمله جایگزینهای مناسبی نداشته باشند. اکنون، لوئیز انریکه باید در میان بازیکنان فعلی، بازیکنی را پیدا کند که به پیشرفت تیم کمک کند حتی اگر لازم باشد دو نفر از بهترین بازیکنان حال حاضر جهان را درون زمین حمایت کند و به نظر من رافینیا آلکانتارا دقیقا همان مهرهای است که لوچو برای رقم زدن یک فصل تاریخی دیگر نیاز دارد.
یک ملاک مشخص برای لوئیز انریکه در راستای ساختن تیمش، "توانایی تطبیق پذیری" یا به اصطلاح "همه کاره بودن" است. بازیکنان تطبیق پذیرتر گزینههای بیشتری را در برای سیستم چرخشی در اختیار او میگذارند. رافینیا پیش از مصدومیتش در لیگ قهرمانان، هم در حمله و هم در خط میانی بازی کرده بود. این بازیکن برزیلی در اولین بازی این فصل بارسلونا مقابل سویا در سوپرکاپ اروپا جانشین نیمار شد و یک گل نیز به ثمر رساند.
رافینیا با توجه به نیاز و خواستههای لوئیز انریکه در هر دو سمت زمین هم بازی کرده است و هر گاه وارد زمین شده قابلیتهای خط میانی را افزایش داده است. رافینیا بارها نشان داده است که آینده او بیشتر از خط میانی، میتواند در خط حمله رقم بخورد. رافینیا شاخصههای قدرت، هوش و مهارت و سایر ویژگیها را یک جا دارد که از او گزینه بهتری در خط حمله در مقایسه با سایر همتیمیهایش میسازد.
کاملا مشخص است که نیمار در این فصل به آهستگی در حال تبدیل شدن به قلب تپنده تیم است. او انرژی بالا و توانایی زیادی در فریب دادن حریفان دارد و به این سبب مدام تیم حریف را وادار به عقب نشینی میکند تا به دنبال راهی برای تغییر حرکت او باشند. به عنوان یک مثال بارز میتوان به بازی برگشت یک چهارم نهایی کوپا مقابل اتلتیک بیلبائو اشاره کرد که بارسلونا برای حرکت توپ به سمت زمین حریف تلاش میکرد در حالی که شاگردان والورده به طور بیسابقهای کاتالانها را تحت فشار قرار داده بودند.
باید بگوییم مهارت نیمار بود که به بارسلونا کمک کرد تا گره بازی را باز کند. این ترکیب مهارت و انرژی را به ندرت میتوان در بازیکنی یافت که رافینیا یکی از آن هاست. در واقع این نوعی استعداد است که ذاتا در بعضی بازیکنان وجود دارد و به همین دلیل داشتن بازیکنانی از این دست که گزینههای متفاوتی را روی میز میگذارند، بسیار حائز اهمیت است.
ما اکنون به اواسط فوریه رسیدهایم و چیزی حدود حداقل بیست بازی تا پایان فصل باقی مانده است. مشکلات کلیوی مسی مدتی پیش دوباره آغاز شده بود و نیمار به خاطر رفتارهای خشونت آمیزی که زمان حضورش در زمین با او میشود، باید گاهی اوقات روی نیمکت باشد. ویدال نیز به نظر میرسد گزینه جانشینی دنی آلوز در پست دفاع راست باشد و وجود آردا نیز در خط میانی به شدت احساس میشود تا بار مسئولیتهای اینیستا و راکیتیچ را کم کند.
با گذشت زمان، بازیها سخت و سختتر میشوند و این بدان معناست که لوئیز انریکه تمایل زیادی ندارد که مانند گذشته به مونیر و ساندرو فرصت بازی بدهد. در نتیجه، نیاز به وجود رافینیا افزایش مییابد. البته این مسئله حقیقت امر را عوض نمیکند که این بازیکن برزیلی دوره ریکاوری از یک مصدومیت بسیار سخت را سپری میکند و همان طور که تاریخ به ما آموخته است مصدومیت میتواند به شدت زندگی حرفهای یک ورزشکار را تحت تاثیر قرار دهد.
از لحاظ تئوری، رافینیا به بازگشتش خیلی نزدیک شده است اما بدون شک به منظور کسب آمادگی برای حضور در زمین و بازیابی فرم سابق خود نیاز به زمان دارد و تا آن زمان بارسا باید به تلاش و مبارزه ادامه دهد. اما زمانی که رافینیا برگردد، تکرار سه گانه به آن اندازهای که به نظر میرسد، دور از ذهن نخواهد بود.
مترجم: رضا خانجانی / FCBarcelona.ir
در بازی بارسلونا مقابل لوانته کاملا مشهود بود که خستگی مفرط در نهایت اثرات منفی خود را روی بازیکنان گذاشته است. اما با این وجود، بارسا در هر سه رقابت اصلی شانس زیادی دارد و این موضوع را باید نتیجه تلاش و کار سخت همه بازیکنان دانست.
و اکنون اگر یک تیم وجود داشته باشد که بتواند دستاوردهای بارسلونای 2014/15 با لوئیز انریکه را تکرار کند، فقط بارسلونای 2015/16 است. اما لوچو چگونه باید تیمش را تا انتهای فصل با نشاط و تازه نفس نگه دارد؟
تیم کارلو آنچلوتی مسلما میتوانست تیمی باشد که برای اولین بار در تاریخ از عنوان قهرمانی خود در لیگ قهرمانان دفاع کند. سقوط و افت رئال مادرید، عمدتا محصول و نتیجه خستگی بازیکنان این تیم بود که از فقدان وجود سیستم چرخشی در تیم آنچلوتی نشأت میگرفت. ترکیب اصلی رئال مادرید تحت هدایت این سرمربی ایتالیایی به ندرت تغییر میکرد و هر هفته قدرتمندترین ترکیب به میدان فرستاده میشد تا جایی که دیگر بازیکنان این تیم نتوانستند عملکردی را که از آنها انتظار میرفت، به نمایش بگذارند.
اما در سوی دیگر، لوئیز انریکه در مدیریت تیمش سرآمد همه مربیان است. در حالی که هنوز عدهای اصرار دارند که وی از لحاظ تاکتیکی بیمنطق و ناتوان است، نمیتوان نقش لوچو را در قدرتمند نگه داشتن بارسلونا تا ژانویه سال گذشته نادیده گرفت و تا کنون نیز همین شیوه را ادامه داده است. اگرچه در این فصل از لحاظ مصدومیتها با چالش جدیدی رو به رو شده است.
از اوایل سپتامبر، بارسلونا چه در کوپا دل ری، چه در لیگ قهرمانان یا لالیگا هر هفته باید در اواسط هفته نیز بازی میکرد. تنها فرصت استراحت برای بازیکنان هنگام وقفه بازیهای ملی ایجاد میشد اما بخش عمدهای از بازیکنان به دلیل دعوت شدن به تیم ملی کشورشان از این فرصت نیز محروم بودند. پس از آن، سفر اجباری به ژاپن پس از کسب سه نتیجه تساوی زمانی اتفاق افتاد که بازیکنان به شدت نیاز به استراحت داشتند. بارسلونا میبایست بیشتر از هر تیم دیگری در اروپا بازی کند و با این وجود با توجه به عملکرد فعلی تیم، انتظارات به هیچ وجه تغییر نکرده است.
شاید گمان کنید که قهرمان سه گانه نیاز چندانی به تغییرات ندارد اما دیدید که وقتی در بازه نقل و انتقالات زمستانی درباره این موضوع از لوئیز انریکه سوال شد، نسبت به ایده "تقویت تیم" نظر مثبت داشت و این مسئله کاملا قابل درک است.
شایعات زیادی پیرامون پیوستن دو بازیکن به بارسلونا شنیده شد. نولیتو بازیکن سلتاویگو و دنیس سوارز، بازیکن ویارئال. این سوال پیش میآید که این دو بازیکن چه چیزهای مشترکی دارند؟ برای شروع باید بگوییم که هر دو دارای خصوصیات تهاجمی هستند. دنیس در تیم مارسلینو تورال به طور منظم به عنوان هافبک و بال چپ به کار گرفته شده است اما در اصل به عنوان یک هافبک تهاجمی بازی میکند. نولیتو هم به عنوان بال چپ در این فصل نمایش بسیار خوبی داشته و ثابت کرده که مهرهای حیاتی برای تیمش است. اما چرا نولیتو و سوارز؟
پاسخ بسیار ساده بود. آردا و الکس ویدال را به تیم بیاورید و سرخی روبرتو و توانایی تطبیق پذیری بالایش را نیز به آنها اضافه کنید تا گزینههای زیادی در خط هافبک و دفاع داشته باشید. بارسلونا در حال حاضر پنج مدافع میانی دارد که دو نفر از آنها میتوانند در صورت لزوم به جای آلبا در دفاع چپ بازی کنند (البته به جز سرخی روبرتو). علاوه بر این خاویر ماسکرانو و سرخی سمپر هم میتوانند در پست هافبک دفاعی بازی کنند تا هم بوسکتس فرصت استراحت داشته باشد و هم به سمپر بیشتر بازی برسد. شاید باور نکنید ولی جایی که بیشترین نیاز به تقویت احساس میشود، خط حمله تیم است.
ساندرو رامیرز تا کنون نتوانسته است نظر لوچو را برای حضور در ترکیب اصلی و کمک به خط حمله جلب کند در حالی که مونیر ال حدادی در طول فصل فراز و نشیب زیادی داشته است. بهترین عملکرد مونیر را در پست مهاجم نوک شاهد بودیم که باعث شد مشکل فقدان جانشین مناسب برای نیمار هم چنان برای لوچو حل ناشدنی بماند. این مسئله در دوران غیبت طولانی مدت مسی کاملا مشهود بود. وقتی که هیچ یک از بازیکنان جوان نتوانستند اعتماد هواداران را به عنوان ستارههای احتمالی آینده دست بیاورند. بازیکنان دیگری مانند اینیستا، آردا و ویدال نیز در مواقع لزوم میتوانند در پست وینگر بازی کنند. هر چند هیچ کدام در این پستها نمیتوانند پتانسیل واقعی خود را به نمایش بگذارند و ترجیح میدهند که با بازی در پست کنونی خود، اهمیت و نقش بیشتری در تیم ایفا کنند.
پنجره نقل و انتقالاتی زمستان به پایان رسید و نه نولیتو و نه دنیس سوارز به بارسا ملحق نشدند، تا هم چنان مثلث خط حمله جایگزینهای مناسبی نداشته باشند. اکنون، لوئیز انریکه باید در میان بازیکنان فعلی، بازیکنی را پیدا کند که به پیشرفت تیم کمک کند حتی اگر لازم باشد دو نفر از بهترین بازیکنان حال حاضر جهان را درون زمین حمایت کند و به نظر من رافینیا آلکانتارا دقیقا همان مهرهای است که لوچو برای رقم زدن یک فصل تاریخی دیگر نیاز دارد.
یک ملاک مشخص برای لوئیز انریکه در راستای ساختن تیمش، "توانایی تطبیق پذیری" یا به اصطلاح "همه کاره بودن" است. بازیکنان تطبیق پذیرتر گزینههای بیشتری را در برای سیستم چرخشی در اختیار او میگذارند. رافینیا پیش از مصدومیتش در لیگ قهرمانان، هم در حمله و هم در خط میانی بازی کرده بود. این بازیکن برزیلی در اولین بازی این فصل بارسلونا مقابل سویا در سوپرکاپ اروپا جانشین نیمار شد و یک گل نیز به ثمر رساند.
رافینیا با توجه به نیاز و خواستههای لوئیز انریکه در هر دو سمت زمین هم بازی کرده است و هر گاه وارد زمین شده قابلیتهای خط میانی را افزایش داده است. رافینیا بارها نشان داده است که آینده او بیشتر از خط میانی، میتواند در خط حمله رقم بخورد. رافینیا شاخصههای قدرت، هوش و مهارت و سایر ویژگیها را یک جا دارد که از او گزینه بهتری در خط حمله در مقایسه با سایر همتیمیهایش میسازد.
کاملا مشخص است که نیمار در این فصل به آهستگی در حال تبدیل شدن به قلب تپنده تیم است. او انرژی بالا و توانایی زیادی در فریب دادن حریفان دارد و به این سبب مدام تیم حریف را وادار به عقب نشینی میکند تا به دنبال راهی برای تغییر حرکت او باشند. به عنوان یک مثال بارز میتوان به بازی برگشت یک چهارم نهایی کوپا مقابل اتلتیک بیلبائو اشاره کرد که بارسلونا برای حرکت توپ به سمت زمین حریف تلاش میکرد در حالی که شاگردان والورده به طور بیسابقهای کاتالانها را تحت فشار قرار داده بودند.
باید بگوییم مهارت نیمار بود که به بارسلونا کمک کرد تا گره بازی را باز کند. این ترکیب مهارت و انرژی را به ندرت میتوان در بازیکنی یافت که رافینیا یکی از آن هاست. در واقع این نوعی استعداد است که ذاتا در بعضی بازیکنان وجود دارد و به همین دلیل داشتن بازیکنانی از این دست که گزینههای متفاوتی را روی میز میگذارند، بسیار حائز اهمیت است.
ما اکنون به اواسط فوریه رسیدهایم و چیزی حدود حداقل بیست بازی تا پایان فصل باقی مانده است. مشکلات کلیوی مسی مدتی پیش دوباره آغاز شده بود و نیمار به خاطر رفتارهای خشونت آمیزی که زمان حضورش در زمین با او میشود، باید گاهی اوقات روی نیمکت باشد. ویدال نیز به نظر میرسد گزینه جانشینی دنی آلوز در پست دفاع راست باشد و وجود آردا نیز در خط میانی به شدت احساس میشود تا بار مسئولیتهای اینیستا و راکیتیچ را کم کند.
با گذشت زمان، بازیها سخت و سختتر میشوند و این بدان معناست که لوئیز انریکه تمایل زیادی ندارد که مانند گذشته به مونیر و ساندرو فرصت بازی بدهد. در نتیجه، نیاز به وجود رافینیا افزایش مییابد. البته این مسئله حقیقت امر را عوض نمیکند که این بازیکن برزیلی دوره ریکاوری از یک مصدومیت بسیار سخت را سپری میکند و همان طور که تاریخ به ما آموخته است مصدومیت میتواند به شدت زندگی حرفهای یک ورزشکار را تحت تاثیر قرار دهد.
از لحاظ تئوری، رافینیا به بازگشتش خیلی نزدیک شده است اما بدون شک به منظور کسب آمادگی برای حضور در زمین و بازیابی فرم سابق خود نیاز به زمان دارد و تا آن زمان بارسا باید به تلاش و مبارزه ادامه دهد. اما زمانی که رافینیا برگردد، تکرار سه گانه به آن اندازهای که به نظر میرسد، دور از ذهن نخواهد بود.
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
خداکنه هر چه زودتر خوب بشه
سهشنبه، ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ (۱۹:۰۹)
|
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
بازیکن خوبیه ولی بنظرم در اینده نزدیک جدا میشه از بارسا
سهشنبه، ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ (۱۰:۰۹)
|
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
واقعا حیف شد که اونطوری مصدوم شد! فرم خوبی داشت قبل از مصدومیتش. امیدوارم بتونه با بازگشتش به تیم کمک کنه. دوشنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ (۲۲:۵۶)
|
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
فکر کنم بتونه به بازی های این فصل برسه.ولی جدا از این اگر بیشتر بهش فرصت برسه جای پیشرفت خیلی خوبی داره.
دوشنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ (۲۰:۰۱)
|
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
ممنون بابت مقاله خسته نباشيد دوشنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ (۱۹:۳۷)
|
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
رافینیا قطعا از آینده های بارساس! امیدوارم هرچه زودتر برگرده!
دوشنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ (۱۸:۴۸)
|
پاسخ به: رافینیا؛ مهره ای حیاتی در برنامه های لوچو | ||
---|---|---|
بازیکن فوق العاده ای نیست ولی میتونه برای نیمکت مناسب باشه.
دوشنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ (۱۶:۰۰)
|