آنالیز فنی؛ یک باخت دیگر در آنوئتا!آنالیز فنی
فرستنده سید سجاد زرگرنتاج در تاريخ یکشنبه، ۲۲ فروردین ۱۳۹۵ (۲۳:۵۲) (۱,۵۹۱ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: توتال بارسا
مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
سقوطی بود که انتظارش را نداشتیم. تنها پنج دقیقه بعد از آغاز بازی در آنوئتا، میزبان توپی را پشت دفاع نه چندان مطمئن بارسا فراهم کرد، تکل بوسکتس کارساز نبود، دفاع چپ موقت تیم، سرجی روبرتو، یک پا برای جلوگیری از ارسال ژابی پریتو کم آورد و آن ارسال، بالاتر از جرارد پیکه، روی سر آرایزابالِ هجده ساله نشست، تا او با ضربه سری دیدنی، دروازه کلودیو براوو را باز کند. و به همین صورت، هیجان به صدر جدول لالیگا دوباره بازگشت.
بارسا نه تنها بهترین فرم خود را به آنوئتا نبرد، که حتی بهترین یازده نفره خود را هم، از ابتدا در ترکیب ندید. با حضور سرجی روبرتو، آردا توران، رافینیا و مونیر، که به جای جوردی آلبا، اینیستا، راکیتیچ و سوارز در ترکیب قرار گرفته بودند، تیم یک نیمه اول نا امید کننده و بیهیجان را سپری کرد. مسی در مرکز بازی میکرد، اما نمیتوانست بازیسازی کند و توپ را به راحتی در مقابل دفاع شش نفرهای که اوزبیو برای سوسیداد چیده بود، از دست میداد. مونیر به عنوان مهاجم مرکزی پیشرفتهایی داشته است، اما به هیچ وجه نمیتوانست جایگزینی برای لوییز سوارز باشد. نفوذ خاصی توسط هافبکهای مرکزی و سرجی روبرتو، که در پست غیر تخصصیاش بازی میکرد، دیده نمیشد. در نیمه نخست، بارسا تنها دو فرصت گلزنی داشت: ضربه آردا توران از نزدیکیهای نقطه پنالتی که با واکنش رولی، دروازبان سوسیداد همراه بود، و ضربه مسی از منطقهای خطرناک با پای راست، که از بالای دروازه به بیرون رفت.
لوییز انریکه خطر را احساس کرد و بهترین پاسخ را برایش فراهم آورد. اینیستا، جایگزین رافینیا در بین دو نیمه شد، و خیلی زود، راکیتیچ و جوردی آلبا هم به او پیوستند. اما تعویضها کافی نبودند. در 45 دقیقه پایانی، مسی یک موقعیت بسیار خوب را از دست داد، و چند موقعیت دیگر را هم رولی از بارسا گرفت. با وجود اینکه سوسیداد هیچ شوت دیگری به سمت دروازه بارسا نداشت، اما همان یک شوت، کافی بود. بازی در میان نا امیدی محض به پایان رسید و در حالی که شش بازی تا پایان فصل مانده، فاصله بارسا در صدر، که همین یک هفته پیش به نظر کاملا مطمئن میآمد، با اتلتیکو به سه و با رئال به چهار رسید. در اواخر نیمه دوم، تصویر لوییز انریکه - که بیشتر از اینکه در کنار زمین باشد، روی نیمکت نشسته بود - در حالی شکار شد که داشت بند کفشهایش را میبست، و این طور به نظر میآمد که او و تیمش میخواهند هر چه سریعتر سن سباستین را ترک کنند.
1. باز هم آنوئتا پیروز شد
سوسیداد شاید یک تیم میانه جدولی باشد، اما انریکه اغراق نمیکرد، وقتی گفت: «آنها یکی از سختترین حریفان در بازیهای خارج از خانهاند». بارسا از نخستین فصل حضور گواردیولا نتوانسته در این ورزشگاه پیروز شود، و حالا باید یک سال دیگر هم صبر کند.
نمی شود دقیق گفت که نفرین آنوئتا، چیست. جالب اینکه، به نظر میرسد که آنجا فقط برای بارسا نفرین شده است: در چهار فصل گذشته، سوسیداد در بازیهای خارج از خانه خود نتایج نسبتا بهتری از دیدارهای خانگی کسب کرده است، و اگر تنها بازیهای خانگی را در نظر بگیریم، آنها در حال حاضر در جدول سیزدهم هستند. زمین آنوئتا نه کوچک است - در واقع هم سایز با نیوکمپ است - و نه بد نگهداری میشود؛ دو فاکتوری که بارسا گاهاً با ورزشگاههایی که خارج از خانه در آنها حاضر میشود، دارد. شاید بگویید سر و صدای تماشاگران باسکی تمرکز بارسا را به هم میزند، اما این، در مقابل جَوی که در ورزشگاههایی مانند ویسنته کالدرون و دیگر تیمهای اروپایی که بارسا در لیگ قهرمانان در آنها حضور پیدا میکند، هیچ است.
مقدار قابل توجهی از تحقیقات آکادمیک در زمینه مزایای بازیهای خانگی وجود دارد که بیشتر آنها به تأثیر تماشاگران بر روی داور مسابقه، اشاره دارند. نکاتی وجود دارند که نشان میدهند مشکل بارسا، در این قسمت است. در شش مصاف اخیر بارسا و سوسیداد، آبی و اناریها هر سه دیداری که در نیوکمپ برگزار شده را، با مجموعاً ده گل زده و تنها یک گل خورده، پیروز شدهاند. در این سه بازی آنها 26 خطا مرتکب شدهاند و یک کارت زرد هم دریافت کردهاند. این آمار برای تیم میهمان، 39 خطا و 11 کارت زرد بوده است. در حالی که در سه دیدار آنوئتا بارسا ضمن شکست و دریافت مجموعا پنج گل و زدن تنها یک گل، مرتکب 42 خطا شده و 10 کارت زرد هم دریافت کرده است. این آمار برای سوسیداد، 48 خطا و 7 کارت زرد است. این اختلاف وقتی جالب میشود که بدانید بارسا در آنوئتا، مالکیت توپ بیشتری (که با تعداد خطاها، رابطه عکس دارد) را نسبت به دیدارهای خانگیاش با سوسیداد، ثبت کرده است.
بعد از سوت پایان بازی، پیکه و بوسکتس ماندند تا با داور صحبت کنند، اما او اشتباه فاحشی نداشت. شاید مشکلات بارسا در سن سباستین، بُعد روانی داشته باشد. لالیگا جَوهای وحشتناک دیگری هم دارد که هر کدام از آنها ممکن است روی داوری تأثیر گذار باشند؛ اما بارسا با تنها احتساب بازیهای خارج از خانه، دومین تیم برتر است. اگرچه بعد از هفت سال پیروزی نشدن در این ورزشگاه، بازیکنان احتمالا دارند به این نتیجه میرسند که این نفرین همیشکی شده است.
2. پُستها، مهماند!
لوییز انریکه اعتماد بسیار زیادی به بازیکنانش برای بازی کردن در پستهایی که تخصص خاصی در آن ندارند، دارد. سرجی روبرتو مثالی مناسب است از اینکه این تصمیم تا چه اندازه میتواند موفق باشد. اما ممکن است مشکل ساز هم شود؛ حتی مشکلاتی بیشتر از وقتی جرمی متئو - که در دفاع چپ یک فاجعه است - در این پست بازی میکند. ترکیب شب گذشته، جای بحث زیادی دارد.
بیایید با سرجی روبرتو شروع کنیم، که اگر از نمایشهایش در پستهای مختلف جدولی درست کنیم، پنسخه مدافع چپِ او، جایگاه پنجم را خواهد داشت. او واضحا بهتر از متئو است و با توجه به مصدومیت ویدال و اینکه در دفاع چپ تا به حال آزمایش نشده، و فرمالن نیز، به نظر نمیرسد بتواند در این پست خوب کار کند، بهترین جانشین برای آلبا، همین سرجی روبرتو است. اما، نا آشنا بودنش با این پُست، کاملا مشخص است. ارسال ژابی پریتو که منجر به تنها گل مسابقه شد، باید توسط سرجی روبرتو دفع میشد. و، در حالی که هوش بالا و قدرت پاسدهی او، از او یک مدافع چپ بهتر میسازد، راست پا بودنش باعث میشود تا نتواند یک مدافع چپ ایده آل باشد. هر گاه او توپ را در سمت چپ زمین در اختیار دارد، با یک تغییر مسیر کوتاه، توپ را روی پای تخصصیاش میآورد. این تعلل لحظهای، میتواند تفاوت را در این زمینه که یک موقعیت تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد، رقم بزند. بعد از حضور آلبا، نفوذهای بارسا بهتر شد و موقعیتهایی که از کنارهها ایجاد میشد، افزایش یافت.
در میانه میدان هم، این مشکل با وجود حضور بازیکنان در پست تخصصیشان، وجود داشت. آردا توران، که راست پا است در سمت چپ خط هافبک به بازی گرفته شد، و رافینیا که چپ پا است، در سمت راست قرار داشت. هر دوی آنها پای غیر تخصصی نسبتا خوبی دارند و همین باعث شد تا ملاحظات تاکتیکی اهمیت بالاتری پیدا کنند: لوچو احتمالا اوضاع را اینگونه تصور کرد که دوندگی رافینیا به عنوان کسی که مسی را پوشش میدهد، و پاسدهی توران در جایی که آلبا و اینیستا دیگر حضور ندارند، مهمتر از این است که این دو بازیکن در آنجایی که پست تخصصیشان است، بازی کنند. اما نتیجه این شد که هر دو بازیکن به جای اینکه بتوانند توپ را در عمق بفرستند، اکثر تنها میتوانستند توپ را به وینگرها بسپارند و یا آن را رو به عقب بازی کنند. با وجود اینکه آردا توران 39 پاس از مجموع 40 پاسش را به مقصد رساند، تنها یکی از این پاسها، پاس رو به جلو در یک سوم تهاجمی حریف بود و مجموعا نفوذ خاصی را تغذیه نکرد. رافینیا هم، اوضاع بهتری نداشت.
مهمتر از آمادگی بدنی، آشنایی تاکتیکی با سیستم است. نه رافینیا و نه آردا توران، به صورت مداوم در ترکیب انریکه قرار نگرفتهاند و این برای بازیکنانی که هنوز دارند با استایل بارسا آشنایی پیدا میکنند، سخت است. اینکه ندانند با چه بازیکنانی سر و کار خواهند داشت و ندانند پاسها و حرکاتشان باید دقیقا چطور باشد؛ تعهد بارسا به توتال فوتبال تحسین برانگیز است و تقریبا هیچ تیمی به خوبی آنها این سبک را اجرا نمیکند، اما کمی آزادی عمل و همرنگ شدن هم، بد نخواهد بود.
3. اینیستا بدون جانشین است
یک اصل قابل اتکا برای سنجش اینکه یک نفر هوادار با دانش بارساست و یا چیز خاصی سرش نمیشود، این است که ببینید در پاسخ به پرسش کدام در استایل بارسا ضروری ترند؛ مسی یا بوسکتس؟، چه میگوید. یکی، بهترین بازیکن دنیاست، اما یک کارآموز، دقیقا در سمت مقابل دارد که در غیاب او میتواند خط حمله را رهبری کند. دیگری، بوسکتس، مانند هیچ کس دیگری نیست. این مشکل تا مدتها برای انریکه وجود داشت که نمیتوانست به هافبک دفاعیاش در مقابل تیمهای نسبتا خوب، بدون اینکه تیمش دچار مشکل شود، استراحت دهد. اما شدیدا به نظر میرسد که مشکل سیستم چرخشی برای خط هافبک، دو برابر شده است: اینیستا را هم، نمیشود تعویض کرد.
این چیزی بیشتر از یک مطالعه سطحی در مورد یکی از بهترین هافبکهای این نسل است. این یک حقیقت محض در مورد این است که بارسای فعلی چگونه کار میکند. نه تنها اینیستا تنها بازیکنی است که میتواند در خط میانی برای بارسا "ژاوی" باشد، بلکه تنها بازیکنی هم هست میتواند در یک سوم هجومی، برای بارسا "اینیستا" باشد. استعدادهای زیادی در خط هافبک تیم وجود دارند که همگی خلاق و پر تلاش هستند، اما وقتی صحبت از انتقال توپ از عقب زمین، و وارد کردن آن به محوطه جریمه میشود، هیچکس نمیتواند به آنچه اینیستا انجام میدهد، حتی نزدیک شود.
با توجه به اینکه یک ماه دیگر او 32 ساله میشود، نگرانی در این مورد هم برای فصل جاری و هم برای آینده، وجود دارد. آیا اینیستا از مصدومیتها دور خواهد ماند؟ آیا او این توانایی را خواهد داشت که در هفتههایی که به او نیاز است، بازی کند؟ و، دو یا سه فصل آینده که او دیگر نمیتواند بازی کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ترکیب خط هافبک تیم مقابل سوسیداد، که برای اولین بار آردا و رافینیا در کنار هم قرار گرفته بودند، نشان داد که انریکه به دنبال یک زوج خط هافبک است که بتواند آنچه اینیستا برای تیم انجام میدهد را، از آنها بیرون بکشد. که البته مشخص شد که هنوز پیدا نشده است.
4. فرم مسی، یک مشکل محسوب میشود
چه آن را به خاطر وقفه بازیهای ملی بدانید، یا حریفان سخت و یا افت و خیزهای معمول یک بازیکن؛ در هر صورت مسی یک هفته بد را گذراند. در سه بازی مقابل رئال مادرید، اتلتیکو و سوسیداد، او نقش بازیساز اصلی تیم را بر عهده داشت، و اصلا موفق نبود.
بخشی از این مشکل، به خاطر جایگاه او در زمین است. مسی پشت مهاجم اصلی و در قسمتی مرکزیتر از آنچه او معمولا زیر نظر لوییز انریکه بازی میکند، حضور داشت. این روش باعث میشد تا بهترین بازیکن بارسا، کنترل حملات را در دست داشته باشد، اما نقاط قوت او را نیز، تحت شعاع قرار داد. به جای دریبل از سمت راست به چپ، به موازات خط محوطه جریمه، جایی که در مقابل هر حریفی میتوانست یک موقعیت شوت و یا پاس خیلی خوب داشته باشد، مسی توپ را در میانه میدان، و در حالی که پشتش به دروازه است، در اختیار میگیرد؛ جایی که بسیار برای ضربه زدن دور است و، با توجه به تفاوت پاسهای او با پای راست و چپش، گزینههای کمتری چه از لحاظ تعداد بازیکنان و چه از لحاظ فضا، در اختیار دارد.
بازی دادن به مسی در پست 10، مزایای خودش را داشت، اگر این مسئله با فرم بد او، همزمان نمیشد. او این هفته تنبل به نظر میرسید و اصلا شور همیشگی را نداشت. او توپ را رها میکرد، وقتی نباید میکرد. پاسهای کوتاه او قطع میشدند، و ارسالهای موربش، که اصولا دقتی میلی متری داشتند، یا به مدافع راست حریف میرسیدند و یا آنقدر بلند بودند که به بیرون میرفتند. حرکاتش قابل پیشبینی شدهاند و صحنههای بسیار کمی از یک دوهای معروف او برای آمدن به مرکز، رقم خوردند. بدتر از همه، وقتی در موقعیت گلزنی قرار میگیرد، مانند چند باری که در دیدار مقابل سوسیداد اتفاق افتاد، ضربات آخر ضعیفی دارد.
فرم او بر میگردد، چون همیشه همینطور است. این داستان پُستها هم حل میشود. اگر انریکه مسی را به گوشهها بر نگرداند، سوارز نهایتا راهی مییابد تا دوندگیهای بهتری داشته باشد و نیمار برای تطابق با پلن جدید، پاسهایش را بهتر خواهد کرد. در هر صورت، با توجه به اینکه بازی کالدرون بسیار نزدیک است، و اوضاع لیگ هم حساس شده است، بارسا مسی را در بهترین فرمش نیاز دارد.
5. سختها، تمام شدند
بر خلاف آنچه این هفته وحشتناک نشان داد، بارسا در وضعیت بدی به سر نمیبرد. سختترین بازیهای لیگ تمام شدهاند و بارسا بازیهای نسبتا راحت تری نسبت به نزدیکترین حریفانش، در بازیهای باقی مانده دارد. اگر آنها بتوانند از پس دیدار چهارشنبه در کالدرون بر بیایند، میتوانند اوضاع خود را در مقابل والنسیای رده پانزدهمی در نیوکمپ، دوباره سر و سامان ببخشند. این فشار به این زودی از روی تیم برداشته نمیشود، اما خطر هر گونه بحرانی، اصلا وجود ندارد.
مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
سقوطی بود که انتظارش را نداشتیم. تنها پنج دقیقه بعد از آغاز بازی در آنوئتا، میزبان توپی را پشت دفاع نه چندان مطمئن بارسا فراهم کرد، تکل بوسکتس کارساز نبود، دفاع چپ موقت تیم، سرجی روبرتو، یک پا برای جلوگیری از ارسال ژابی پریتو کم آورد و آن ارسال، بالاتر از جرارد پیکه، روی سر آرایزابالِ هجده ساله نشست، تا او با ضربه سری دیدنی، دروازه کلودیو براوو را باز کند. و به همین صورت، هیجان به صدر جدول لالیگا دوباره بازگشت.
بارسا نه تنها بهترین فرم خود را به آنوئتا نبرد، که حتی بهترین یازده نفره خود را هم، از ابتدا در ترکیب ندید. با حضور سرجی روبرتو، آردا توران، رافینیا و مونیر، که به جای جوردی آلبا، اینیستا، راکیتیچ و سوارز در ترکیب قرار گرفته بودند، تیم یک نیمه اول نا امید کننده و بیهیجان را سپری کرد. مسی در مرکز بازی میکرد، اما نمیتوانست بازیسازی کند و توپ را به راحتی در مقابل دفاع شش نفرهای که اوزبیو برای سوسیداد چیده بود، از دست میداد. مونیر به عنوان مهاجم مرکزی پیشرفتهایی داشته است، اما به هیچ وجه نمیتوانست جایگزینی برای لوییز سوارز باشد. نفوذ خاصی توسط هافبکهای مرکزی و سرجی روبرتو، که در پست غیر تخصصیاش بازی میکرد، دیده نمیشد. در نیمه نخست، بارسا تنها دو فرصت گلزنی داشت: ضربه آردا توران از نزدیکیهای نقطه پنالتی که با واکنش رولی، دروازبان سوسیداد همراه بود، و ضربه مسی از منطقهای خطرناک با پای راست، که از بالای دروازه به بیرون رفت.
لوییز انریکه خطر را احساس کرد و بهترین پاسخ را برایش فراهم آورد. اینیستا، جایگزین رافینیا در بین دو نیمه شد، و خیلی زود، راکیتیچ و جوردی آلبا هم به او پیوستند. اما تعویضها کافی نبودند. در 45 دقیقه پایانی، مسی یک موقعیت بسیار خوب را از دست داد، و چند موقعیت دیگر را هم رولی از بارسا گرفت. با وجود اینکه سوسیداد هیچ شوت دیگری به سمت دروازه بارسا نداشت، اما همان یک شوت، کافی بود. بازی در میان نا امیدی محض به پایان رسید و در حالی که شش بازی تا پایان فصل مانده، فاصله بارسا در صدر، که همین یک هفته پیش به نظر کاملا مطمئن میآمد، با اتلتیکو به سه و با رئال به چهار رسید. در اواخر نیمه دوم، تصویر لوییز انریکه - که بیشتر از اینکه در کنار زمین باشد، روی نیمکت نشسته بود - در حالی شکار شد که داشت بند کفشهایش را میبست، و این طور به نظر میآمد که او و تیمش میخواهند هر چه سریعتر سن سباستین را ترک کنند.
1. باز هم آنوئتا پیروز شد
سوسیداد شاید یک تیم میانه جدولی باشد، اما انریکه اغراق نمیکرد، وقتی گفت: «آنها یکی از سختترین حریفان در بازیهای خارج از خانهاند». بارسا از نخستین فصل حضور گواردیولا نتوانسته در این ورزشگاه پیروز شود، و حالا باید یک سال دیگر هم صبر کند.
نمی شود دقیق گفت که نفرین آنوئتا، چیست. جالب اینکه، به نظر میرسد که آنجا فقط برای بارسا نفرین شده است: در چهار فصل گذشته، سوسیداد در بازیهای خارج از خانه خود نتایج نسبتا بهتری از دیدارهای خانگی کسب کرده است، و اگر تنها بازیهای خانگی را در نظر بگیریم، آنها در حال حاضر در جدول سیزدهم هستند. زمین آنوئتا نه کوچک است - در واقع هم سایز با نیوکمپ است - و نه بد نگهداری میشود؛ دو فاکتوری که بارسا گاهاً با ورزشگاههایی که خارج از خانه در آنها حاضر میشود، دارد. شاید بگویید سر و صدای تماشاگران باسکی تمرکز بارسا را به هم میزند، اما این، در مقابل جَوی که در ورزشگاههایی مانند ویسنته کالدرون و دیگر تیمهای اروپایی که بارسا در لیگ قهرمانان در آنها حضور پیدا میکند، هیچ است.
مقدار قابل توجهی از تحقیقات آکادمیک در زمینه مزایای بازیهای خانگی وجود دارد که بیشتر آنها به تأثیر تماشاگران بر روی داور مسابقه، اشاره دارند. نکاتی وجود دارند که نشان میدهند مشکل بارسا، در این قسمت است. در شش مصاف اخیر بارسا و سوسیداد، آبی و اناریها هر سه دیداری که در نیوکمپ برگزار شده را، با مجموعاً ده گل زده و تنها یک گل خورده، پیروز شدهاند. در این سه بازی آنها 26 خطا مرتکب شدهاند و یک کارت زرد هم دریافت کردهاند. این آمار برای تیم میهمان، 39 خطا و 11 کارت زرد بوده است. در حالی که در سه دیدار آنوئتا بارسا ضمن شکست و دریافت مجموعا پنج گل و زدن تنها یک گل، مرتکب 42 خطا شده و 10 کارت زرد هم دریافت کرده است. این آمار برای سوسیداد، 48 خطا و 7 کارت زرد است. این اختلاف وقتی جالب میشود که بدانید بارسا در آنوئتا، مالکیت توپ بیشتری (که با تعداد خطاها، رابطه عکس دارد) را نسبت به دیدارهای خانگیاش با سوسیداد، ثبت کرده است.
بعد از سوت پایان بازی، پیکه و بوسکتس ماندند تا با داور صحبت کنند، اما او اشتباه فاحشی نداشت. شاید مشکلات بارسا در سن سباستین، بُعد روانی داشته باشد. لالیگا جَوهای وحشتناک دیگری هم دارد که هر کدام از آنها ممکن است روی داوری تأثیر گذار باشند؛ اما بارسا با تنها احتساب بازیهای خارج از خانه، دومین تیم برتر است. اگرچه بعد از هفت سال پیروزی نشدن در این ورزشگاه، بازیکنان احتمالا دارند به این نتیجه میرسند که این نفرین همیشکی شده است.
2. پُستها، مهماند!
لوییز انریکه اعتماد بسیار زیادی به بازیکنانش برای بازی کردن در پستهایی که تخصص خاصی در آن ندارند، دارد. سرجی روبرتو مثالی مناسب است از اینکه این تصمیم تا چه اندازه میتواند موفق باشد. اما ممکن است مشکل ساز هم شود؛ حتی مشکلاتی بیشتر از وقتی جرمی متئو - که در دفاع چپ یک فاجعه است - در این پست بازی میکند. ترکیب شب گذشته، جای بحث زیادی دارد.
بیایید با سرجی روبرتو شروع کنیم، که اگر از نمایشهایش در پستهای مختلف جدولی درست کنیم، پنسخه مدافع چپِ او، جایگاه پنجم را خواهد داشت. او واضحا بهتر از متئو است و با توجه به مصدومیت ویدال و اینکه در دفاع چپ تا به حال آزمایش نشده، و فرمالن نیز، به نظر نمیرسد بتواند در این پست خوب کار کند، بهترین جانشین برای آلبا، همین سرجی روبرتو است. اما، نا آشنا بودنش با این پُست، کاملا مشخص است. ارسال ژابی پریتو که منجر به تنها گل مسابقه شد، باید توسط سرجی روبرتو دفع میشد. و، در حالی که هوش بالا و قدرت پاسدهی او، از او یک مدافع چپ بهتر میسازد، راست پا بودنش باعث میشود تا نتواند یک مدافع چپ ایده آل باشد. هر گاه او توپ را در سمت چپ زمین در اختیار دارد، با یک تغییر مسیر کوتاه، توپ را روی پای تخصصیاش میآورد. این تعلل لحظهای، میتواند تفاوت را در این زمینه که یک موقعیت تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد، رقم بزند. بعد از حضور آلبا، نفوذهای بارسا بهتر شد و موقعیتهایی که از کنارهها ایجاد میشد، افزایش یافت.
در میانه میدان هم، این مشکل با وجود حضور بازیکنان در پست تخصصیشان، وجود داشت. آردا توران، که راست پا است در سمت چپ خط هافبک به بازی گرفته شد، و رافینیا که چپ پا است، در سمت راست قرار داشت. هر دوی آنها پای غیر تخصصی نسبتا خوبی دارند و همین باعث شد تا ملاحظات تاکتیکی اهمیت بالاتری پیدا کنند: لوچو احتمالا اوضاع را اینگونه تصور کرد که دوندگی رافینیا به عنوان کسی که مسی را پوشش میدهد، و پاسدهی توران در جایی که آلبا و اینیستا دیگر حضور ندارند، مهمتر از این است که این دو بازیکن در آنجایی که پست تخصصیشان است، بازی کنند. اما نتیجه این شد که هر دو بازیکن به جای اینکه بتوانند توپ را در عمق بفرستند، اکثر تنها میتوانستند توپ را به وینگرها بسپارند و یا آن را رو به عقب بازی کنند. با وجود اینکه آردا توران 39 پاس از مجموع 40 پاسش را به مقصد رساند، تنها یکی از این پاسها، پاس رو به جلو در یک سوم تهاجمی حریف بود و مجموعا نفوذ خاصی را تغذیه نکرد. رافینیا هم، اوضاع بهتری نداشت.
مهمتر از آمادگی بدنی، آشنایی تاکتیکی با سیستم است. نه رافینیا و نه آردا توران، به صورت مداوم در ترکیب انریکه قرار نگرفتهاند و این برای بازیکنانی که هنوز دارند با استایل بارسا آشنایی پیدا میکنند، سخت است. اینکه ندانند با چه بازیکنانی سر و کار خواهند داشت و ندانند پاسها و حرکاتشان باید دقیقا چطور باشد؛ تعهد بارسا به توتال فوتبال تحسین برانگیز است و تقریبا هیچ تیمی به خوبی آنها این سبک را اجرا نمیکند، اما کمی آزادی عمل و همرنگ شدن هم، بد نخواهد بود.
3. اینیستا بدون جانشین است
یک اصل قابل اتکا برای سنجش اینکه یک نفر هوادار با دانش بارساست و یا چیز خاصی سرش نمیشود، این است که ببینید در پاسخ به پرسش کدام در استایل بارسا ضروری ترند؛ مسی یا بوسکتس؟، چه میگوید. یکی، بهترین بازیکن دنیاست، اما یک کارآموز، دقیقا در سمت مقابل دارد که در غیاب او میتواند خط حمله را رهبری کند. دیگری، بوسکتس، مانند هیچ کس دیگری نیست. این مشکل تا مدتها برای انریکه وجود داشت که نمیتوانست به هافبک دفاعیاش در مقابل تیمهای نسبتا خوب، بدون اینکه تیمش دچار مشکل شود، استراحت دهد. اما شدیدا به نظر میرسد که مشکل سیستم چرخشی برای خط هافبک، دو برابر شده است: اینیستا را هم، نمیشود تعویض کرد.
این چیزی بیشتر از یک مطالعه سطحی در مورد یکی از بهترین هافبکهای این نسل است. این یک حقیقت محض در مورد این است که بارسای فعلی چگونه کار میکند. نه تنها اینیستا تنها بازیکنی است که میتواند در خط میانی برای بارسا "ژاوی" باشد، بلکه تنها بازیکنی هم هست میتواند در یک سوم هجومی، برای بارسا "اینیستا" باشد. استعدادهای زیادی در خط هافبک تیم وجود دارند که همگی خلاق و پر تلاش هستند، اما وقتی صحبت از انتقال توپ از عقب زمین، و وارد کردن آن به محوطه جریمه میشود، هیچکس نمیتواند به آنچه اینیستا انجام میدهد، حتی نزدیک شود.
با توجه به اینکه یک ماه دیگر او 32 ساله میشود، نگرانی در این مورد هم برای فصل جاری و هم برای آینده، وجود دارد. آیا اینیستا از مصدومیتها دور خواهد ماند؟ آیا او این توانایی را خواهد داشت که در هفتههایی که به او نیاز است، بازی کند؟ و، دو یا سه فصل آینده که او دیگر نمیتواند بازی کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ترکیب خط هافبک تیم مقابل سوسیداد، که برای اولین بار آردا و رافینیا در کنار هم قرار گرفته بودند، نشان داد که انریکه به دنبال یک زوج خط هافبک است که بتواند آنچه اینیستا برای تیم انجام میدهد را، از آنها بیرون بکشد. که البته مشخص شد که هنوز پیدا نشده است.
4. فرم مسی، یک مشکل محسوب میشود
چه آن را به خاطر وقفه بازیهای ملی بدانید، یا حریفان سخت و یا افت و خیزهای معمول یک بازیکن؛ در هر صورت مسی یک هفته بد را گذراند. در سه بازی مقابل رئال مادرید، اتلتیکو و سوسیداد، او نقش بازیساز اصلی تیم را بر عهده داشت، و اصلا موفق نبود.
بخشی از این مشکل، به خاطر جایگاه او در زمین است. مسی پشت مهاجم اصلی و در قسمتی مرکزیتر از آنچه او معمولا زیر نظر لوییز انریکه بازی میکند، حضور داشت. این روش باعث میشد تا بهترین بازیکن بارسا، کنترل حملات را در دست داشته باشد، اما نقاط قوت او را نیز، تحت شعاع قرار داد. به جای دریبل از سمت راست به چپ، به موازات خط محوطه جریمه، جایی که در مقابل هر حریفی میتوانست یک موقعیت شوت و یا پاس خیلی خوب داشته باشد، مسی توپ را در میانه میدان، و در حالی که پشتش به دروازه است، در اختیار میگیرد؛ جایی که بسیار برای ضربه زدن دور است و، با توجه به تفاوت پاسهای او با پای راست و چپش، گزینههای کمتری چه از لحاظ تعداد بازیکنان و چه از لحاظ فضا، در اختیار دارد.
بازی دادن به مسی در پست 10، مزایای خودش را داشت، اگر این مسئله با فرم بد او، همزمان نمیشد. او این هفته تنبل به نظر میرسید و اصلا شور همیشگی را نداشت. او توپ را رها میکرد، وقتی نباید میکرد. پاسهای کوتاه او قطع میشدند، و ارسالهای موربش، که اصولا دقتی میلی متری داشتند، یا به مدافع راست حریف میرسیدند و یا آنقدر بلند بودند که به بیرون میرفتند. حرکاتش قابل پیشبینی شدهاند و صحنههای بسیار کمی از یک دوهای معروف او برای آمدن به مرکز، رقم خوردند. بدتر از همه، وقتی در موقعیت گلزنی قرار میگیرد، مانند چند باری که در دیدار مقابل سوسیداد اتفاق افتاد، ضربات آخر ضعیفی دارد.
فرم او بر میگردد، چون همیشه همینطور است. این داستان پُستها هم حل میشود. اگر انریکه مسی را به گوشهها بر نگرداند، سوارز نهایتا راهی مییابد تا دوندگیهای بهتری داشته باشد و نیمار برای تطابق با پلن جدید، پاسهایش را بهتر خواهد کرد. در هر صورت، با توجه به اینکه بازی کالدرون بسیار نزدیک است، و اوضاع لیگ هم حساس شده است، بارسا مسی را در بهترین فرمش نیاز دارد.
5. سختها، تمام شدند
بر خلاف آنچه این هفته وحشتناک نشان داد، بارسا در وضعیت بدی به سر نمیبرد. سختترین بازیهای لیگ تمام شدهاند و بارسا بازیهای نسبتا راحت تری نسبت به نزدیکترین حریفانش، در بازیهای باقی مانده دارد. اگر آنها بتوانند از پس دیدار چهارشنبه در کالدرون بر بیایند، میتوانند اوضاع خود را در مقابل والنسیای رده پانزدهمی در نیوکمپ، دوباره سر و سامان ببخشند. این فشار به این زودی از روی تیم برداشته نمیشود، اما خطر هر گونه بحرانی، اصلا وجود ندارد.
پاسخ به: آنالیز فنی؛ یک باخت دیگر در آنوئتا! | ||
---|---|---|
همیشه دقایق اول بد هستیم
سهشنبه، ۲۴ فروردین ۱۳۹۵ (۲:۳۴)
|
پاسخ به: آنالیز فنی؛ یک باخت دیگر در آنوئتا! | ||
---|---|---|
طلسم و نفرین معنایی ندارد باید پذیرفت در بعضی پست ها بازیکن مناسبی وجود ندارد دوشنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ (۱۸:۰۸)
|
پاسخ به: آنالیز فنی؛ یک باخت دیگر در آنوئتا! | ||
---|---|---|
انریکه مجبور بود چنین بازیکنایی رو بفرسه، تیم واقعا خسته اس، بازی با اتلتیکو و لگ قهرمانان قطعا از بازی با سوسیداد و لیگ - با توجه به اینکه مراحل حذفی لیگ قهرمانان ه اما تو لیگ حداقل صدرنشینیم - مهم تره. به امید سه گانه! دوشنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ (۱۶:۴۵)
|
پاسخ به: آنالیز فنی؛ یک باخت دیگر در آنوئتا! | ||
---|---|---|
امیاوارم از این فشار خستگی موفق بیرون بیایم.
دوشنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ (۲:۴۲)
|
پاسخ به: آنالیز فنی؛ یک باخت دیگر در آنوئتا! | ||
---|---|---|
تحلیل خوبی بود ، البته نویسنده باید به موقعیت مونیر هم در نیمه اول اشاره می کرد چندمین بازی هست که موقعیت های مسلم گلزنی رو تبدیل به گل نمیکنیم و روی اندک موقعیت های ایجاد شده گل میخوریم . هر 4 مهاجم تیم هم تو این سه بازی این رو نشون دادن . پارسال تو بحث توپهای ارسالی درون محوطه جریمه خیلی بهتر عمل کردیم و گل های به مراتب کمتری خوردیم . حتی پارسال توی ضربات شروع مجدد هم بهتر بودیم عملا دو دفاع کناری قدرت سر زنی ندارن و ماسکرانو هم به دلیل کوتاهی قامتش تو بعضی از جدال ها کم میاره . دوشنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ (۰:۵۸)
|