وقتی بازی تمام شد ...لیگ قهرمانان
فرستنده مهدی طاهرخانی در تاريخ پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۴:۴۴) (۱,۳۴۳ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
مهدی طاهرخانی / FCBarcelona.ir
فصل برای بارسا تمام شد، تیمی که در چند ساله گذشته نام خود را به عنوان یکی از مولفین فوتبال هجومی - متاعی که حالا حکم کیمیای مستطیل سبز را دارد - مطرح کرده بود، با قبول شکست در برابر منچستر یونایتد پایانی دراماتیک وار را رقم زد. اما شکست شاگردان ریکارد در برابر تیم اول جزیره پر معنا بود.
منچستر نه شباهتی به فصل 98-99 داشت و نه رقابت این دو تیم مصادف شد با رد و بدل شدن 12 گل. فوتبال هم دیگر اقتصادی شده، حتی اقتصادیتر از هر مکان دیگری که پیش از این میشناختیم. زمانی که بنیتز با تعاریف خودش از فوتبال میتواند در عرض چند سال، چهار بار پی در پی خود را به جمع چهار تیم لیگ قهرمانان برساند، یعنی فرمولی وجود دارد که شما هم با تبعیت از ان قادر به خلق چنین رکوردی هستید.
اما چرا بارسا نتوانست به فینال برسد؟
برای پیدا کردن پاسخ این سوال جوابهای متعددی پیش روی شماست، که اولین گزینه میتواند منوط به بحران این تیم و سقوط ستارگانش باشد. اما در مجموع 180 دقیقه نبرد در نیوکمپ و الدترافورد، آیا من یو بهتر از بارسا بازی کرد؟ اگر با چسب تدوین این دو نود دقیقه را در یک فیلم بگنجانیم و آمار را سر راست کنیم، آیا ضعیفترین بارسای ریکارد سزاوار شکست در مقابل یکی از بهترین منچسترهای سر الکس بود؟
شاید دیگر کسی به این جزئیات نمیپردازد و همه مستقیم میروند به عددی که اسکوربورد اولترافورد در ساعت یازده و سی دقیقه شب بیست و نهم آوریل نشان داد؛ منچستر یک - بارسا صفر و این پایانی بود بر دوره 5 ساله ریکارد.
دیگر مهم نیست تیم او با تمام زخمهایی که بر تن دارد، با همه دردهایی که در طول فصل به جان خرید و حتی بهترین بازیکن سالهای اخیر جهان را از پیکرش جدا شده دید، پا به دیدار منچستر آماده گذاشت و ایستاده مرد. شاید هم تقصیر حافظه کم ظرفیت تاریخ باشد که خوب و بدهایش را فقط از روی نتیجه میشناسد و هیچگاه اهمیتی به کیفیت نمیدهد؛ که اگر غیر از این بود، رافا بنیتز تئورسین برتر لیگ قهرمانان لقب نمیگرفت!
فوتبال دیگر اقتصادی شده و اگر نتوانی به هر قیمتی از سد حریفت بگذری، ؛ن وقت به تو لقب بازنده را خواهند داد و حالا بارسا یک بازنده است.
فرانک ریکارد با بمبی مخرب به سراغ قصری رفت که معمار آن کسی نبود جز خود او. بارسا به فوتبالش وفا دار ماند. حتی سه روز بعد از خلق تراژدی مقابل لاکرونیا، با چهرای که سرخیاش را از سیلی وام گرفته بود، رو در روی قرمز پوشانی قرار گرفت که آنها هم از طلایه داران فوتبال ناب محسوب میشوند، اما فوتبال دیگر اقتصادی شده و برای برد باید روشهای دیگری را جستجو کرد.
فرگوسن در تمامی 180 دقیقه به بالهای کناری خود، پاتریس اورا و هارگریوز اجازه نفوذ به زمین حریف را نمیدهد تا آنها از آن جناح ضربه نخورند. حتی سوتهای ممتد منچستریها در اوائل بازی، قادر نبود یاران این شهر را به جلو سوق دهد. آنها در زمین خود ماندند و منتظر ثانیههای طلائی شدند، زمانی مثل شوت ویرانگر اسکولز و یا فرارهای تند و تیز نانی و رونالدو، که این دومی با بازی ضعیفش فاصله بعید خود را با مسی نشان داد.
در فوتبال اقتصادی، شما باید با حداقلها به حداکثر فکر کنید. دیگر چه فرقی دارد که بارسا چه مقدار تملک توپ و میدان را در اختیار داشت، بلکه مهم همان جائی است که تیم شما خوب دفاع کرده و در نهایت با همان یک گل بلیت مسکو را OK میکند، به همین سادگی.
شاید در طول تمامی این بیست و سه سالی که فرگی بارها عناوین مختلف را به چنگ میآورد اما همیشه - به جز یک بار در فصل 99 - در لیگ قهرمانان یک بازنده بزرگ بود، به این موضوع میاندیشید که اشکال کار از کجاست. آنجلوتی در سری A یک با زنده مطلق است اما به سهولت مهمترین جام باشگاهی جهان را به میلان میبرد. رافا (بنیتز) حتی قادر نیست به مقام چهارمی لیگی برسد که منچستر با بیست امتیاز اختلاف در آنجا لباس قهرمانی را به تن کرده اما همان فرد، در فاصله چند سال یکی از مشتریهای پر و پا قرص نیمه نهایی و فینال لیگ قهرمانان اروپاست. حالا فرگوسن هم جواب را پیدا کرده و در این بین فصل برای فرانک ریکارد به پایان میرسد اما این پایان راه بارسا نبود.
تیمی که نشان داد که حتی در برابر منچستر در خانه حریف قادر است تا آنها را در بیشتر دقایق اسیر فوتبال خود کند، هیچگاه طرفداران واقعی فوتبال هجومی را از دست نخواهد داد. آنها مغلوب تیمی شدند که در بازی رفت و در چهل و پنج دقیقه دوم هیچ کاری نداشت جز دفاع و گل نخوردن و حتی این سناریو به پانزده دقیقه نخست نود دقیقه دوم هم تعمیم پیدا کرد. اما فوتبال دیگر اقتصادی شده، اقتصادیتر از آن زمانی که هلند و برزیل علی رغم همه زیبائیهایشان هیچ گاه قهرمان جهان نمیشدند.
بارسا این بار قهرمان اروپا نشد، چون بازی را خیلی پیشتر از اینها باخته بود. جائی که در فصل نقل و انتقالات فریب نام آنری و ابیدال را خورد و در نهایت آن مصدومیتهای تمام نشدنیای که از جام خوان گمپر شروع شد و سرانجام به پایان رونالدینیو و محو شدن اتوئو منجر گردید.
فصل برای بارسا تمام شد، تیمی که در چند ساله گذشته نام خود را به عنوان یکی از مولفین فوتبال هجومی - متاعی که حالا حکم کیمیای مستطیل سبز را دارد - مطرح کرده بود، با قبول شکست در برابر منچستر یونایتد پایانی دراماتیک وار را رقم زد. اما شکست شاگردان ریکارد در برابر تیم اول جزیره پر معنا بود.
منچستر نه شباهتی به فصل 98-99 داشت و نه رقابت این دو تیم مصادف شد با رد و بدل شدن 12 گل. فوتبال هم دیگر اقتصادی شده، حتی اقتصادیتر از هر مکان دیگری که پیش از این میشناختیم. زمانی که بنیتز با تعاریف خودش از فوتبال میتواند در عرض چند سال، چهار بار پی در پی خود را به جمع چهار تیم لیگ قهرمانان برساند، یعنی فرمولی وجود دارد که شما هم با تبعیت از ان قادر به خلق چنین رکوردی هستید.
اما چرا بارسا نتوانست به فینال برسد؟
برای پیدا کردن پاسخ این سوال جوابهای متعددی پیش روی شماست، که اولین گزینه میتواند منوط به بحران این تیم و سقوط ستارگانش باشد. اما در مجموع 180 دقیقه نبرد در نیوکمپ و الدترافورد، آیا من یو بهتر از بارسا بازی کرد؟ اگر با چسب تدوین این دو نود دقیقه را در یک فیلم بگنجانیم و آمار را سر راست کنیم، آیا ضعیفترین بارسای ریکارد سزاوار شکست در مقابل یکی از بهترین منچسترهای سر الکس بود؟
شاید دیگر کسی به این جزئیات نمیپردازد و همه مستقیم میروند به عددی که اسکوربورد اولترافورد در ساعت یازده و سی دقیقه شب بیست و نهم آوریل نشان داد؛ منچستر یک - بارسا صفر و این پایانی بود بر دوره 5 ساله ریکارد.
دیگر مهم نیست تیم او با تمام زخمهایی که بر تن دارد، با همه دردهایی که در طول فصل به جان خرید و حتی بهترین بازیکن سالهای اخیر جهان را از پیکرش جدا شده دید، پا به دیدار منچستر آماده گذاشت و ایستاده مرد. شاید هم تقصیر حافظه کم ظرفیت تاریخ باشد که خوب و بدهایش را فقط از روی نتیجه میشناسد و هیچگاه اهمیتی به کیفیت نمیدهد؛ که اگر غیر از این بود، رافا بنیتز تئورسین برتر لیگ قهرمانان لقب نمیگرفت!
فوتبال دیگر اقتصادی شده و اگر نتوانی به هر قیمتی از سد حریفت بگذری، ؛ن وقت به تو لقب بازنده را خواهند داد و حالا بارسا یک بازنده است.
فرانک ریکارد با بمبی مخرب به سراغ قصری رفت که معمار آن کسی نبود جز خود او. بارسا به فوتبالش وفا دار ماند. حتی سه روز بعد از خلق تراژدی مقابل لاکرونیا، با چهرای که سرخیاش را از سیلی وام گرفته بود، رو در روی قرمز پوشانی قرار گرفت که آنها هم از طلایه داران فوتبال ناب محسوب میشوند، اما فوتبال دیگر اقتصادی شده و برای برد باید روشهای دیگری را جستجو کرد.
فرگوسن در تمامی 180 دقیقه به بالهای کناری خود، پاتریس اورا و هارگریوز اجازه نفوذ به زمین حریف را نمیدهد تا آنها از آن جناح ضربه نخورند. حتی سوتهای ممتد منچستریها در اوائل بازی، قادر نبود یاران این شهر را به جلو سوق دهد. آنها در زمین خود ماندند و منتظر ثانیههای طلائی شدند، زمانی مثل شوت ویرانگر اسکولز و یا فرارهای تند و تیز نانی و رونالدو، که این دومی با بازی ضعیفش فاصله بعید خود را با مسی نشان داد.
در فوتبال اقتصادی، شما باید با حداقلها به حداکثر فکر کنید. دیگر چه فرقی دارد که بارسا چه مقدار تملک توپ و میدان را در اختیار داشت، بلکه مهم همان جائی است که تیم شما خوب دفاع کرده و در نهایت با همان یک گل بلیت مسکو را OK میکند، به همین سادگی.
شاید در طول تمامی این بیست و سه سالی که فرگی بارها عناوین مختلف را به چنگ میآورد اما همیشه - به جز یک بار در فصل 99 - در لیگ قهرمانان یک بازنده بزرگ بود، به این موضوع میاندیشید که اشکال کار از کجاست. آنجلوتی در سری A یک با زنده مطلق است اما به سهولت مهمترین جام باشگاهی جهان را به میلان میبرد. رافا (بنیتز) حتی قادر نیست به مقام چهارمی لیگی برسد که منچستر با بیست امتیاز اختلاف در آنجا لباس قهرمانی را به تن کرده اما همان فرد، در فاصله چند سال یکی از مشتریهای پر و پا قرص نیمه نهایی و فینال لیگ قهرمانان اروپاست. حالا فرگوسن هم جواب را پیدا کرده و در این بین فصل برای فرانک ریکارد به پایان میرسد اما این پایان راه بارسا نبود.
تیمی که نشان داد که حتی در برابر منچستر در خانه حریف قادر است تا آنها را در بیشتر دقایق اسیر فوتبال خود کند، هیچگاه طرفداران واقعی فوتبال هجومی را از دست نخواهد داد. آنها مغلوب تیمی شدند که در بازی رفت و در چهل و پنج دقیقه دوم هیچ کاری نداشت جز دفاع و گل نخوردن و حتی این سناریو به پانزده دقیقه نخست نود دقیقه دوم هم تعمیم پیدا کرد. اما فوتبال دیگر اقتصادی شده، اقتصادیتر از آن زمانی که هلند و برزیل علی رغم همه زیبائیهایشان هیچ گاه قهرمان جهان نمیشدند.
بارسا این بار قهرمان اروپا نشد، چون بازی را خیلی پیشتر از اینها باخته بود. جائی که در فصل نقل و انتقالات فریب نام آنری و ابیدال را خورد و در نهایت آن مصدومیتهای تمام نشدنیای که از جام خوان گمپر شروع شد و سرانجام به پایان رونالدینیو و محو شدن اتوئو منجر گردید.
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
چهارشنبه، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ (۲۰:۳۳)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
چهارشنبه، ۲ تیر ۱۳۸۹ (۱۸:۲۵)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
بارسا باید فیلیپ لام رو بخره!! واقعا خوب بازی می کنه. می تونه یه جانیشن خوب برای جیانلوکا باشه. دوشنبه، ۲۰ خرداد ۱۳۸۷ (۰:۲۳)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
و اگر آن پاس اشتباه داده نمی شد...
سهشنبه، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲۲:۵۵)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
ما عالی بودیم اما نتوانستیم گل بزنیم
شنبه، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۵:۴۴)
|
پاسخ به: کی مربی بشه خوبه؟ | ||
---|---|---|
هیتسفیلد یه آدم محافظه کارهستش بارسا و تقریبا اسپانیا از آدمهای با جرات خوششون میاد برعکس انگلیس و آلمان کثیف
جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۸:۵۱)
|
کی مربی بشه خوبه؟ | ||
---|---|---|
روز بازی چقدر گریه کردم داغون شدم دلم شکست چون ما بهترین بازیکنا رو داریم یحیی توره چقدر خوب بازی میکنه اینیستا و ژاوی بهترین هستن دکو هم عالیه ولی شاید دیگه با رایکارد نشه کاری کرد من خودم اعا میگنم اگه قراره مربی عوض بشه اتمار هیتسفیلد مربی بشه خیلی مربی خوب و باشخصیتیه و اعتباره خیلی خوبی هم داره
جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۳:۱۶)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
منچستر خوش شانس بود خودتون رو ناراحت نکنین لیورپول و منچستر توی اروپا شدیدا کثیف بازی میکنند دیگه وقتی بازیکن کثیف(رونالدو) و مربی کثیف(بنیتس) باشن تیم هم کثیف بازی میکنه جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲:۱۷)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
يارسا بازي خوبي كرد ولي امان از وقتي شانس نخاد بگه ...... دلم برا فرانكي سوخت چون واقعا تنها بود ...................................
جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲:۰۲)
|
امید دارم | ||
---|---|---|
بالاخره هرچی بود تمام شد.فوتبال یعنی همین.اگه قرار بود همیشه بارسا می برد که دیگه لذتی نداشت.باخت همیشه بد نیست باخت امسال و میشه فصل بعد جبران کرد. میتونیم انتقام مونو از رئال ومنچستر بگیریم.زیبای فوتبال به انتقام گرفتنه در ضمن مطالب خیلی قشنگ بود mr30 جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱:۴۷)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
ما بارسا رو از این جهت دوست داریم که هنوز زیبا بازی می کنه نه مثل لیورپول یا بقه ی تیم ها که فقط به فکر برد یا سعود هستند.و...اما ما بارسایی رو می خوایم که در عین بازی زیبا و هجومی ، نتیجه هم بگیره مثل بارسای 2006 که فقط زمانی میشه دوباره مثل اون موقع شد که تک تک اعضای تیم توی دوران اوج آمادگی باشن و مدیریت نیز عالی باشه... با ستاره های خاموش کارمون بجایی نمی رسه ...
جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۰:۳۴)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
مطلب زیبایی بود.از شما واقعا متشکرم آقای مهدی طاهرخانی. بچه ها واقعا به نظرتون میشه تصور کرد بارسا به سبک لیورپول بازی کنه؟؟؟؟؟ آیا می تونیم به خودمون بقبولونیم که تو لیگ خودمون چهارم شیم ولی تو اروپا تو چهار سال بین چهار تیم باشیم. بارسا باید همیشه مثل بارسا بازی کنه!!! جمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۰:۰۴)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
فصل برای بارسا تموم شد . بله تموم شد ولی این دو فصل اخیر با یک دنیا امید شروع شده بود مثل فصل آینده که پر امید شروع خواهد شد . بزرگان این تیم بیندیشند که در پایان فصل بعد هم میخواهیم اینگونه باشیم ؟ یا در شادی و غرور از کسب عناوین قهرمانی ؟ کسی که هوادار بارساست دلش برای تیمش میسوزد و میخواهد آنرا در اوج ببیند پس اگر از رفتن ریکارد سخن گفته میشود به این معنی نیست که کسی آرزوی بدی برای او دارد . دوره ریاست جمهوری هم روزی به پایان میرسد مربیگری که جای خود را دارد ، چیزی که واضح است این بارسا بدون خانه تکانی به جائی نمیرسد این کالبد را روحی تازه لازم است .... یه سری بزنید خیلی جالبه :مشاهده لینک پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲۳:۵۶)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
درسته ، بارسا فريب نام آنري رو خورد ولي اميدوارم كه ديگه فريب نام ديگه اي رو نخوره اما مطمئنا اين فقط يكي از صد مشكل بارساست پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲۳:۱۳)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
دیشب وقتی که لیورپول حدف شد بنیتز چه حرف قشنگی زد که دیگر نباید به گذشته فکر کنیم و باید به آینده نگاه کنیم . اما بارسا دو فصله که حاله خوبی نداری . تو بیماری و کسی تورو درمان نمی کنه . ستارگانت دیگه درخششی در آسمان بارسلون ندارند. کاش که می تونستیم به تو کمک کنیم . اما دست ما کوتاهه . بارسا تو را چه شده ؟؟؟ تو این دو فصل به اندازه 10 سال مارو پیر کردی. دلم برای بارسای دو فصل پیش تنگ شده . شاید غرور مدیران تو بعد از آن فصل رویایی تورا به اینجا کشاند . هرگز این حرف مدیر تو رو که می گفت رئال مادرید سه فصل است که هیچ جامی نبرده و ما کاری به کار آنها نداریم را فراموش نمی کنم. آره همین غرور احمقانه باعث شد که تو به اینجا برسی. شاید این فصل قسمت تو بود که قهرمان نشی تا کسی تورو درمان کنه. ما باز هم صبر میکنیم و به انتظار می نشینیم . پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲۳:۰۵)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
من هم از باخت بارسا متأسفم ، ولی بارسا نشان داد که هیچ وقت فوتبال زیبا و هجومی را فراموش نمی کند ، من افتخار می کنم که هوادار تیم بزرگی چون بارسا هستم .
پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۲۰:۳۸)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
یه خبر توپ: نتیجه رای گیری که مسی بهتر بود یا رونالدو به این صورته: مسی: 1823 رای رونالدو: 316 رای پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۵:۴۸)
|
پاسخ به: وقتی بازی تمام شد ... | ||
---|---|---|
شاید بشه گفت که 50% این اتفاق مال بدشانسی بارسا است که بارها خودشو به بارسا ثابت کرد
پنجشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۵:۰۰)
|