مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر کرده است؟آنالیز فنی
فرستنده مبينا پولايی در تاريخ چهارشنبه، ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ (۱۳:۱۵) (۱,۲۰۱ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: Squawka
مترجم: مبینا پولایی / FCBarcelona.ir
ماتادورها نتوانستند قهرمانی جام جهانی 2010 خود را حفظ کنند، اما توانستند قهرمانی اروپایی خود را نگه دارند و این بار در فرانسه به دنبال آن میگردند. آنها ترکیب بسیار خوبی دارند، یکی از بهترینها در این جام، اما فاقد کهنه سربازانی مثل ژابی آلونسو و ایکر کاسیاس (که البته دعوت شده اما چندان بازی نخواهد کرد) و البته ژاوی بزرگ، که برای اولین بار از یورو 2000 مجبورند بدون او بازی کنند. در غیاب این بزرگان، نسل بعدی ستارههای اسپانیا کم کم به ترکیب تیم راه یافتهاند، اگرچه دل بوسکه در این زمینه بسیار دست به عصا عمل کرده است. این استعدادهای جوان (البته برخی از آنها واقعا جوان نیستند) برای کسب سومین جام لاروخا در یورو میجنگند. اما اسپانیای 2016 چگونه میتواند یک قهرمانی دیگر به قهرمانیهای پیشین خود اضافه کند؟ در این مقاله به بررسی این نکته میپردازیم.
دروازبانان
ایکر کاسیاس برا اسپانیا یک پدیده محسوب میشد. عمکرد او طی سالهای 2008، 2010 و 2012 به طرز قابل توجهی در کسب دو جام یورو و یک جام جهانی، این سه گانه ارزشمند ملی، موثر بود. شاید بتوان گفت که مهار دو گل حتمی روبن در فینال جام جهانی 2010 او را به اوج رساند. در مرحله یک چهارم نهایی یورو 2008، هنگامی که اسپانیا و ایتالیا برای کسب جواز حضور در نیمه نهایی مبارزه میکردند، تساوی 1-1 این دو تیم باعث شد تا کار به ضربات پنالتی بکشد و این بار نیز ایکر کاسیاس با مهار دو پنالتی از حریف نقش کلیدی در رسیدن ماتادورها به جام قهرمانی داشت. در سال 2008 کاسیاس در اوج عظمت خود بود اما نمیتوان گفت که در سال 2012 نیز بهترین دروازه بان اسپانیا بود، با این حال در یوروی آن سال در طول تمام مراحل این تورنمنت تنها یک گل آن هم در مرحله گروهی دریافت کرد.
این بار اما با اینکه کاسیاس در اختیار دل بوسکه بود، دیدیم که دیوید خیا در اولین بازی به عنوان سنگربان لاروخا درون دروازه قرار گرفت و احتمالا این بار اوست که شانس بیشتری برای بازی کردن دارد. حال باید دید که آیا او هم میتواند در یورو 2016 همانند کاسیاس در یورو 2008 بدرخشد و استعداد خود را به جهانیان ثابت کند؟
مدافعان
اساس و بنیان خط دفاعی اسپانیا در سال 2008 با نسخههای بعدی آن کاملا متفاوت است. راموس بازیکنی پر شور و با اعتماد به نفس بود که در طول خط کناری، خستگی ناپذیر عقب و جلو میرفت. در کنار او، مارچنا یک مدافع متوسط بود که نمایشی سطح بالاتر از خودش ارائه میداد و در کنار کارلس پویول غول پیکر، زوج خوبی را تشکیل داده بود. در دفاع چپ، خوان کاپدیویا حضور داشت؛ از آن دسته مدافعان کناری با ثبات که این روزها کمتر میشود مانندشان را دید. گاهی در حمله شرکت میکرد (خصوصا وقتی صحبت از ارسال توپهای بلند میشد)، اما تخصص اصلیاش، در دفاع بود.
اما نسخه 2012 و 2016 دفاع این تیم تقریبا یکسان است. این بار جوردی آلبا بود که باید با حرکت در عقب و جلوی سمت چپ خط دفاعی، نقش کاپدیویا را ارائه میکرد. پیکه و راموس که در حال حاضر دو تا از بهترین مدافعان جهان فوتبال محسوب میشوند، در قالب یک زوج دفاعی مستحکم برای اسپانیا نقش آفرینی میکنند. آربلوا در سال 2012 مدافع راست اسپانیاییها بود اما امسال خوانفران جای او را اشغال کرده است - کسی که گاهی اوقات به عنوان آغازگر حملات نیز عمل میکند.
هافبکها
اسپانیا در سال 2008 دارای خط میانی جسورانهای بود. پیش از آنکه پپ گواردیولا تیمی که بر پایه ژاوی هرناندز استوار بود را تشکیل دهد، لوئیز آراگونس توانست با اعتماد به این جوان کاتالانی، تأثیر تحول آفرینی را در تیم خود ایجاد کند. با وجود مارکوس سنا در کنار ژاوی و نیز اینیستا و دیوید سیلوا اسپانیا قادر بود بازیهای مالکانهای را ارائه دهد. بعدها سسک فابرگاس نیز به این خط ملحق شد.
بعد از نمایشهای مقتدرانه اسپانیا در جام جهانی 2010، اسپانیا روش "هافبک اضافی" خود را به آخرین سطح خود رساند. دل بوسکه در سال 2012 به هافبکهای دفاعیِ دو تاییاش که در 2010 معرفی کرده بود، یک فالس ناین (9 کاذب) اضافه کرد. بوسکتس و اینیستا فوقالعاده بودند، اما داوید سیلوا و ژابی آلونسو نمیتوانستند آنچنان که باید با همتیمیهای خود مطابقت پیدا کنند و ژاوی تا قبل از فینال (که بهترین بازیکن میدان در آن بازی شد) نتوانسته بود ریتم خود را بیابد. آنها باز هم حریفان را کاملا مسحور تسلط خود بر بازی میکردند، اما با حضور سسک فابرگاس به عنوان فالس ناین، بیش از حد ملایم بودند و آن خصوصیات انفجاری سال 2008 و 2010 را نداشتند.
می توان گفت ترکیب فعلی خط میانی تیم دل بوسکه چیزی شبیه به همان ترکیبی است که در سال 2008 آراگونس از آن بهره میبرد. او اکنون دارای بوسکتس، کسی که اکنون بهترین هافبک جهان محسوب میشود و نیز اینیستا است، کسی که به طور مشترک با لوکا مودریچ دومین هافبکهای برتر جهان شمرده میشود. آنها این برتری را در بارسلونا و اسپانیا اثبات کردهاند و حال میبینیم که حتی بدون داشتن ژاوی نیز میتوانند بدرخشند. گزینههای سوم اعماند از سسک فابرگاس، تیاگو و کوکه. فابرگاس سرعت خوبی دارد و تیاگو نیز قادر است هالهای از عملکرد ژاوی را نمایش دهد اما کوکه میتواند عینا نقش راکیتیچ را ایفا کند؛ کسی که در بارسلونا زوج کناری اینیستا - بعد از خداحافظی ژاوی - محسوب میشود. این یعنی اسپانیا میتواند هماهنگترین خط میانی یورو را به نام خود ثبت کند. البته تنها زمان میتواند این را مشخص کند!
مهاجمان
در قسمت انتهایی زمین بازی، اسپانیا در سال 2008، قویترین ترکیب ممکن را داشت. ماتادورها فرناندو تورس را در خط حمله خود داشتند که بعد از به ثمر رساندن 33 گل وهم انگیز در لیورپول به جمعشان پیوسته بود و دیوید ویایی که 22 گل زده بود، آنها حتی روی نیمکت خود دنی گویزا را نیز میدیدند که 29 گل در فصل 2008/07 برای مایورکا به ثمر رسانده بود. اسپانیاییها تا مرحله یک چهارم نهایی یورو 2008 که باید با ایتالیا رقابت میکردند، دیوید ویا را در اختیار داشتند اما پس از آن ویا مصدوم شد - هر چند نهایتا با 4 گل زده آقای گلی این یورو را تصاحب کرد - و تورس بار زحمات او را نیز به دوش کشید تا بالاخره لاروخا، بعد از 1964 برای اولین بار به یک جام قهرمانی دست یابد.
بخش زیادی از بازیهای اسپانیا در سال 2012 با یک مهاجم پیش رفت. فرناندو تورس که هالهای از اقتدار گذشته خود را داشت یا آلوارو نگردو که هیچ گاه به پای ویا نرسید. البته در یورو 2012 فرناندو تورس به لطف گلی که در فینال وارد دروازه ایتالیا کرد، با 3 گل برترین گلزن تورنمنت معرفی شد - البته در کنار 4 بازیکن دیگر!
نسخه 2016 خط حمله اسپانیا متشکل از داوید سیلوایی است که فصل چندان دلچسبی را با منچستر پشت سر نگذاشته؛ عملکرد او از ایده آل واقعیاش خیلی دور بود. اما آلوارو موراتا و نولیتو و همچنین آریتس آدوریز (نیمکت نشین) تازه واردانی (هرچند که تنها موراتا بازیکنی جوان محسوب میشود) هستند که اشتیاق زیادی برای خود نمایی و درخشیدن در جمع ماتادورها دارند. از این رو، اسپانیاییها میتوانند امیدوار باشند که شاید خط حمله شگفت انگیز سال 2008شان تکرار شود.
مترجم: مبینا پولایی / FCBarcelona.ir
ماتادورها نتوانستند قهرمانی جام جهانی 2010 خود را حفظ کنند، اما توانستند قهرمانی اروپایی خود را نگه دارند و این بار در فرانسه به دنبال آن میگردند. آنها ترکیب بسیار خوبی دارند، یکی از بهترینها در این جام، اما فاقد کهنه سربازانی مثل ژابی آلونسو و ایکر کاسیاس (که البته دعوت شده اما چندان بازی نخواهد کرد) و البته ژاوی بزرگ، که برای اولین بار از یورو 2000 مجبورند بدون او بازی کنند. در غیاب این بزرگان، نسل بعدی ستارههای اسپانیا کم کم به ترکیب تیم راه یافتهاند، اگرچه دل بوسکه در این زمینه بسیار دست به عصا عمل کرده است. این استعدادهای جوان (البته برخی از آنها واقعا جوان نیستند) برای کسب سومین جام لاروخا در یورو میجنگند. اما اسپانیای 2016 چگونه میتواند یک قهرمانی دیگر به قهرمانیهای پیشین خود اضافه کند؟ در این مقاله به بررسی این نکته میپردازیم.
دروازبانان
ایکر کاسیاس برا اسپانیا یک پدیده محسوب میشد. عمکرد او طی سالهای 2008، 2010 و 2012 به طرز قابل توجهی در کسب دو جام یورو و یک جام جهانی، این سه گانه ارزشمند ملی، موثر بود. شاید بتوان گفت که مهار دو گل حتمی روبن در فینال جام جهانی 2010 او را به اوج رساند. در مرحله یک چهارم نهایی یورو 2008، هنگامی که اسپانیا و ایتالیا برای کسب جواز حضور در نیمه نهایی مبارزه میکردند، تساوی 1-1 این دو تیم باعث شد تا کار به ضربات پنالتی بکشد و این بار نیز ایکر کاسیاس با مهار دو پنالتی از حریف نقش کلیدی در رسیدن ماتادورها به جام قهرمانی داشت. در سال 2008 کاسیاس در اوج عظمت خود بود اما نمیتوان گفت که در سال 2012 نیز بهترین دروازه بان اسپانیا بود، با این حال در یوروی آن سال در طول تمام مراحل این تورنمنت تنها یک گل آن هم در مرحله گروهی دریافت کرد.
این بار اما با اینکه کاسیاس در اختیار دل بوسکه بود، دیدیم که دیوید خیا در اولین بازی به عنوان سنگربان لاروخا درون دروازه قرار گرفت و احتمالا این بار اوست که شانس بیشتری برای بازی کردن دارد. حال باید دید که آیا او هم میتواند در یورو 2016 همانند کاسیاس در یورو 2008 بدرخشد و استعداد خود را به جهانیان ثابت کند؟
مدافعان
اساس و بنیان خط دفاعی اسپانیا در سال 2008 با نسخههای بعدی آن کاملا متفاوت است. راموس بازیکنی پر شور و با اعتماد به نفس بود که در طول خط کناری، خستگی ناپذیر عقب و جلو میرفت. در کنار او، مارچنا یک مدافع متوسط بود که نمایشی سطح بالاتر از خودش ارائه میداد و در کنار کارلس پویول غول پیکر، زوج خوبی را تشکیل داده بود. در دفاع چپ، خوان کاپدیویا حضور داشت؛ از آن دسته مدافعان کناری با ثبات که این روزها کمتر میشود مانندشان را دید. گاهی در حمله شرکت میکرد (خصوصا وقتی صحبت از ارسال توپهای بلند میشد)، اما تخصص اصلیاش، در دفاع بود.
اما نسخه 2012 و 2016 دفاع این تیم تقریبا یکسان است. این بار جوردی آلبا بود که باید با حرکت در عقب و جلوی سمت چپ خط دفاعی، نقش کاپدیویا را ارائه میکرد. پیکه و راموس که در حال حاضر دو تا از بهترین مدافعان جهان فوتبال محسوب میشوند، در قالب یک زوج دفاعی مستحکم برای اسپانیا نقش آفرینی میکنند. آربلوا در سال 2012 مدافع راست اسپانیاییها بود اما امسال خوانفران جای او را اشغال کرده است - کسی که گاهی اوقات به عنوان آغازگر حملات نیز عمل میکند.
هافبکها
اسپانیا در سال 2008 دارای خط میانی جسورانهای بود. پیش از آنکه پپ گواردیولا تیمی که بر پایه ژاوی هرناندز استوار بود را تشکیل دهد، لوئیز آراگونس توانست با اعتماد به این جوان کاتالانی، تأثیر تحول آفرینی را در تیم خود ایجاد کند. با وجود مارکوس سنا در کنار ژاوی و نیز اینیستا و دیوید سیلوا اسپانیا قادر بود بازیهای مالکانهای را ارائه دهد. بعدها سسک فابرگاس نیز به این خط ملحق شد.
بعد از نمایشهای مقتدرانه اسپانیا در جام جهانی 2010، اسپانیا روش "هافبک اضافی" خود را به آخرین سطح خود رساند. دل بوسکه در سال 2012 به هافبکهای دفاعیِ دو تاییاش که در 2010 معرفی کرده بود، یک فالس ناین (9 کاذب) اضافه کرد. بوسکتس و اینیستا فوقالعاده بودند، اما داوید سیلوا و ژابی آلونسو نمیتوانستند آنچنان که باید با همتیمیهای خود مطابقت پیدا کنند و ژاوی تا قبل از فینال (که بهترین بازیکن میدان در آن بازی شد) نتوانسته بود ریتم خود را بیابد. آنها باز هم حریفان را کاملا مسحور تسلط خود بر بازی میکردند، اما با حضور سسک فابرگاس به عنوان فالس ناین، بیش از حد ملایم بودند و آن خصوصیات انفجاری سال 2008 و 2010 را نداشتند.
می توان گفت ترکیب فعلی خط میانی تیم دل بوسکه چیزی شبیه به همان ترکیبی است که در سال 2008 آراگونس از آن بهره میبرد. او اکنون دارای بوسکتس، کسی که اکنون بهترین هافبک جهان محسوب میشود و نیز اینیستا است، کسی که به طور مشترک با لوکا مودریچ دومین هافبکهای برتر جهان شمرده میشود. آنها این برتری را در بارسلونا و اسپانیا اثبات کردهاند و حال میبینیم که حتی بدون داشتن ژاوی نیز میتوانند بدرخشند. گزینههای سوم اعماند از سسک فابرگاس، تیاگو و کوکه. فابرگاس سرعت خوبی دارد و تیاگو نیز قادر است هالهای از عملکرد ژاوی را نمایش دهد اما کوکه میتواند عینا نقش راکیتیچ را ایفا کند؛ کسی که در بارسلونا زوج کناری اینیستا - بعد از خداحافظی ژاوی - محسوب میشود. این یعنی اسپانیا میتواند هماهنگترین خط میانی یورو را به نام خود ثبت کند. البته تنها زمان میتواند این را مشخص کند!
مهاجمان
در قسمت انتهایی زمین بازی، اسپانیا در سال 2008، قویترین ترکیب ممکن را داشت. ماتادورها فرناندو تورس را در خط حمله خود داشتند که بعد از به ثمر رساندن 33 گل وهم انگیز در لیورپول به جمعشان پیوسته بود و دیوید ویایی که 22 گل زده بود، آنها حتی روی نیمکت خود دنی گویزا را نیز میدیدند که 29 گل در فصل 2008/07 برای مایورکا به ثمر رسانده بود. اسپانیاییها تا مرحله یک چهارم نهایی یورو 2008 که باید با ایتالیا رقابت میکردند، دیوید ویا را در اختیار داشتند اما پس از آن ویا مصدوم شد - هر چند نهایتا با 4 گل زده آقای گلی این یورو را تصاحب کرد - و تورس بار زحمات او را نیز به دوش کشید تا بالاخره لاروخا، بعد از 1964 برای اولین بار به یک جام قهرمانی دست یابد.
بخش زیادی از بازیهای اسپانیا در سال 2012 با یک مهاجم پیش رفت. فرناندو تورس که هالهای از اقتدار گذشته خود را داشت یا آلوارو نگردو که هیچ گاه به پای ویا نرسید. البته در یورو 2012 فرناندو تورس به لطف گلی که در فینال وارد دروازه ایتالیا کرد، با 3 گل برترین گلزن تورنمنت معرفی شد - البته در کنار 4 بازیکن دیگر!
نسخه 2016 خط حمله اسپانیا متشکل از داوید سیلوایی است که فصل چندان دلچسبی را با منچستر پشت سر نگذاشته؛ عملکرد او از ایده آل واقعیاش خیلی دور بود. اما آلوارو موراتا و نولیتو و همچنین آریتس آدوریز (نیمکت نشین) تازه واردانی (هرچند که تنها موراتا بازیکنی جوان محسوب میشود) هستند که اشتیاق زیادی برای خود نمایی و درخشیدن در جمع ماتادورها دارند. از این رو، اسپانیاییها میتوانند امیدوار باشند که شاید خط حمله شگفت انگیز سال 2008شان تکرار شود.
پاسخ به: مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر ک... | ||
---|---|---|
مهاجم اسپانیا ویا خیلی بهتر بود
جمعه، ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ (۴:۲۰)
|
پاسخ به: مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر ک... | ||
---|---|---|
یاد پویول و مهندس به خیر هیچ بازیکنی نمی تونه جای خالی ژاوی رو پر کنه ژاوی در تاریخ فوتبال بی همتا بوده و است و خواهد بود . پنجشنبه، ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ (۵:۵۴)
|
پاسخ به: مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر ک... | ||
---|---|---|
مهندس کجایی که جای خالیت همه جا احساس میشه
چهارشنبه، ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ (۲۲:۴۲)
|
پاسخ به: مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر ک... | ||
---|---|---|
هافبک رو شاید بشه یکاریش کرد ولی خط حمله؟امیدی به این بازیکنای مفت خور نیست منکه به خط حمله اسپانیا امیدی ندارم
چهارشنبه، ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ (۱۸:۵۹)
|
پاسخ به: مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر ک... | ||
---|---|---|
اسپانیا بدون ارتش کاتالان هیچه :)
چهارشنبه، ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ (۱۷:۵۰)
|
پاسخ به: مقایسه نسخه 2008 و 2012 اسپانیا با نسخه 2016 آن؛ چه چیزهایی تغییر ک... | ||
---|---|---|
عجب تیمی بود تیم 2008. هیچ چیزی نمی تونه خلا بزرگ ژاوی رو پر کنه...
چهارشنبه، ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ (۱۷:۴۱)
|