چرا مقایسه مسی و مارادونا کاری بیهوده است [و خواهد بود]؟آنالیز فنی
فرستنده سید سجاد زرگرنتاج در تاريخ پنجشنبه، ۳ تیر ۱۳۹۵ (۱۱:۴۰) (۱,۳۰۵ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: چهار چهار دو
مترجمین: سید سجاد زرگرنتاج - امین سبحانی / FCBarcelona.ir
نه، لیونل مسی نیاز ندارد که قهرمان کوپا آمریکا و جام جهانی شود تا میراث خود را به جا بگذارد؛ داستان پیچیدهتر از این حرف هاست. در این مقاله به بررسی فاکتورهایی که باعث میشوند مقایسه این دو اسطوره تاریخ فوتبال آرژانتین، اشتباه باشد، پرداختهایم.
23 سال طولانی و دردناک بر آرژانتین گذشته است. قهرمان دو دوره جام جهانی و همینطور چهارده دوره کوپا آمریکا، با وجود رسیدن به چهار فینال در 23 سال گذشته، موفق به کسب هیچ جامی از سال 1993 نشده است. آنها در سطح جوانان قدرتمند بودهاند و در طول این مدت، پنج بار قهرمان جام جهانی زیر 20 سالهها شده و دو طلای المپیک بدست آوردهاند، اما در کسب عنوان قهرمانی در سطح بزرگسالان، عاجز بودهاند. با این اوصاف، قهرمانی در کوپا آمریکای امسال که در ایالات متحده برگزار میشود، چیزی است که باید برای آرژانتین اتفاق بیفتد.
در کنار اینها، تیم از مقایسههایی مبنی بر اینکه چه کسی بهترین بازیکن تمام ادوار آرژانتین است، رها نمیشود: معمولا میگویند که لیونل مسی تا وقتی نتواند آرژانتین را در راه کسب یک عنوان بزرگ رهبری کند، نمیتواند با دیگو مارادونا مقایسه شود.
نقش دیگو مارادونا در افتخارات آرژانتین واضح است. بازیکن سابق بوکا جونیورز، بارسلونا و ناپولی، با نمایشهای خیره کننده خود، آرژانتین را به قهرمانی جام جهانی 1986 رساند و چهار سال بعد هم، با یک تیم کاملاً ضعیفتر، در ایتالیا دست به کار بزرگی زد و به همراه آلبی سلسته تا فینال رقابتها پیش رفت. فوتبال یک ورزش تیمی است، اما غیر ممکن است که متصور شویم آرژانتین میتوانست بدون شماره ده معروف خود، به چنین موفقیتهایی دست پیدا کند.
در سمت دیگر، لیونل مسی هنوز نتوانسته با پیراهن تیم ملی آرژانتین در سطح بزرگسالان، موفقیتی بدست بیاورد. نخستین جام جهانی او، در سال 2006 بود که ستاره بارسا که در آن زمان 18 سال سن داشت، تنها در سه بازی و مجموعاً 121 دقیقه به میدان رفت؛ در نهایت هم آرژانتین در یک چهارم نهایی با شکست مقابل آلمانِ میزبان در ضربات پنالتی، از دور رقابتها کنار رفت.
یک سال بعد، مسی و یارانش در فینال کوپا آمریکا 3-0 به برزیل باختند و در یک چهارم نهایی جام جهانی 2010 هم، یک بار دیگر توسط آلمانها شکست سنگینی خوردند و از جام کنار رفتند - در آن جام دیگو مارادونا سرمربیگری تیم بسیار پر مهرهای را بر عهده داشت که به هیچ وجه هماهنگی مناسبی بینشان دیده نمیشد. آنها در 2011 هم با شکست مقابل اروگوئه از کوپا آمریکا کنار رفتند و سپس در دو فینال پیاپی در سالهای 2014 (جام جهانی) و 2015 (کوپا آمریکا) به ترتیب مقابل آلمان در وقتهای اضافی و مقابل شیلی در ضربات پنالتی، شکست خورده و قهرمانی را از دست دادند.
برتری مارادونا
تنها دلیلی که اکثر آرژانتینیها مارادونا را به مسی ترجیح میدهند، قهرمانی جهانی که او برای آنها به ارمغان آورده، نیست. بروتوکو، خبرنگاری صاحب سبک که در روزنامه ال گرافیکو حضور داشت، در سال 1928 نوشت: «[شخصیت فوتبال آرژانتین را میتوان اینگونه مجسم کرد:] کودکی با چهرهای کثیف، مردی پر مو که با شانه قهر است؛ با چشمانی باهوش، غریب، فریبنده و اغواگر، و نگاهی درخشان که انگار به یک خنده مرموز اشاره دارد و به خوبی روی دهانش نمینشیند، با انبوهی از دندانهای کوچک که انگار از خوردن نان دیروز فرسوده شدهاند...».
در حالی که این توصیفات کاملاً با مارادونا همخوانی دارند، نمیتوانند مسیِتر و تمیز را توصیف کنند؛ کسی که هیچگاه به عنوان یک بازیکن حرفهای در کشورش توپ نزده است. هر دوی این فاکتورها توضیح میدهند که چرا مردم آرژانتین به کارلوس توزِ خیابانی و نه چندان قابل - کسی که فوتبالش را در بوکاجونیورز آغاز کرده و احتمالاً در آنجا به پایان میرساند - نسبت به مردی که از دوران نوجوانیاش در بارسلونا و در لاماسیا بزرگ شده است، علاقه بیشتری نشان میدهند.
مارادونا معمولا بیشتر از مسی در میان آرژانتینیها شهرت دارد و این چیزی است که به او کمک میکند در کشورش همچنان پادشاه فوتبال لقب بگیرد. آیا این عادلانه است بگوییم به دلیل این که مسی به همراه تیم ملی آرژانتین نتوانسته افتخاری کسب کند، پس بازیکن سطح پایین تری است؟
فوتبال با شش یا هفت تورنومنت خاص خود، میتواند حواشی زیادی را به وجود آورد. مارادونا در جریان پیروزی آرژانتین برابر انگلیس در یک چهارم پایانی جام جهانی 1986 عالی عمل کرد، اما اگر گل معروف او ملقب به "دست خدا" پذیرفته نمیشد، شاید هرگز کارلوس بیلاردو نمیتوانست به چنین موفقیتی دست یابد.
در فینال آن رقابتها، هارولد شوماخر - دروازه بان آلمان غربی - مرتکب اشتباهی بزرگ شد تا مارادونا با بهرهگیری از این اشتباه، خورخه بوروچاگا را صاحب توپ کرده و او نیز بازی را به سود آرژانتین به اتمام برساند. تاریخ میتوانست به صورت دیگری رقم بخورد، اگر آلمان غربی میتوانست بر حریف چیره شود. آن وقت دیگر کار خوب مارادونا این چنین به چشم نمیآمد.
عادلانه نیست که بخواهیم به دلیل عدم موفقیت مسی در فینال جام جهانی 2014 و پس از آن کوپا آمریکا 2015 او را نادیده بگیریم؛ گرچه ستاره بارسلونا در بهترین فرم خودش نبود، اما به خوبی توانست از پس نقش خود در زمین برآید و اگر همتیمیهای او کمی با دقت عمل میکردند، اکنون اوضاع متفاوت بود. به عنوان مثال در فینال جام جهانی 2014، گونزالو هیگواین موقعیت تک به تک فوقالعادهای را از دست داد که میتوانست با گل کردن آن، کشورش را به افتخاری بزرگ برساند. یک سال بعد باز هم این هیگواین بود که مقصر اصلی شکست برابر شیلی لقب گرفت و با هدر دادن پاس لاوتزی، دست شاگردان تاتا مارتینو را از جام کوتاه کرد.
آرژانتین هر دو فینال را از دست داد. در صورتی که میتوانست قهرمان جهان و قاره آمریکای جنوبی شود و پس از آن نیز دیگر برچسب "ضعیف تر" بر روی مسی در مقایسه با مارادونا قرار نمیگرفت؛ اگر هیگواین قدر موقعیتها را میدانست. بیشک ثبات مسی در بارسلونا چیزی نیست که بتوان آن را با یک بازی در سطح جهانی آزمود. خیلی موارد از کنترل خارج هستند.
نیاز به پاسخ نیست
لیگ قهرمانان به شیوه مدرن که در حال حاضر برگزار میشود، کیفیتی به مراتب بالاتر از جام جهانی دارد. استعدادها به طور فزایندهای از کشورهای مختلف جمع میشوند و باشگاهها بهتر میتوانند براساس داشتهها و هویت خود تیم را هدایت کنند و از بازیکنان لذت ببرند.
با این حال جام جهانی – و یک درجه کمتر، کوپا آمریکا – ارزشهای نمادین قابل توجهی را در دل خود دارد. این رقابتها که هر چهار سال یک بار برگزار میشود، معانی زیادی را با خود یدک میکشد و یک تیم برتر را رو در روی یک تیم برتر دیگر قرار میدهد. مارادونا تاکنون سه بار موفق به قهرمانی در لیگ شده است، حال آنکه هرگز دستش به جام اروپایی نرسیده است. از سویی مسی در سن 28 سالگی هشت عنوان قهرمانی در لیگ و نیز چهار قهرمانی در لیگ قهرمانان را در کارنامه دارد. اما یادآوری جام جهانی 1986 مبنایی برای بیان عشق و نفرت تبدیل شده است.
تمام آنچه گفته شد برای این نبود که بخواهیم مسی را برتر از مارادونا بدانیم؛ اما به جای پرسشهایی این چنینی، خروجی و عیار جام جهانی و کوپا آمریکا را بسنجیم. با این وجود، موفقیت و یا عدم موفقیت مسی در کوپا آمریکا 2016 (که با وجود پیروزی باشکوه 4-0 آنها مقابل آمریکای میزبان در نیمه نهایی با درخشش کاپیتان مسی، کاملا در دسترس به نظر میرسد)، هیچ چیز را در خصوص مقایسه او با مارادونا تغییر نخواهد داد.
پاسخ این است: "هیچ گاه نمیتوانید پاسخی قطعی در رابطه با این پرسش پیدا کنید و این زیبایی آن است".
مترجمین: سید سجاد زرگرنتاج - امین سبحانی / FCBarcelona.ir
نه، لیونل مسی نیاز ندارد که قهرمان کوپا آمریکا و جام جهانی شود تا میراث خود را به جا بگذارد؛ داستان پیچیدهتر از این حرف هاست. در این مقاله به بررسی فاکتورهایی که باعث میشوند مقایسه این دو اسطوره تاریخ فوتبال آرژانتین، اشتباه باشد، پرداختهایم.
23 سال طولانی و دردناک بر آرژانتین گذشته است. قهرمان دو دوره جام جهانی و همینطور چهارده دوره کوپا آمریکا، با وجود رسیدن به چهار فینال در 23 سال گذشته، موفق به کسب هیچ جامی از سال 1993 نشده است. آنها در سطح جوانان قدرتمند بودهاند و در طول این مدت، پنج بار قهرمان جام جهانی زیر 20 سالهها شده و دو طلای المپیک بدست آوردهاند، اما در کسب عنوان قهرمانی در سطح بزرگسالان، عاجز بودهاند. با این اوصاف، قهرمانی در کوپا آمریکای امسال که در ایالات متحده برگزار میشود، چیزی است که باید برای آرژانتین اتفاق بیفتد.
در کنار اینها، تیم از مقایسههایی مبنی بر اینکه چه کسی بهترین بازیکن تمام ادوار آرژانتین است، رها نمیشود: معمولا میگویند که لیونل مسی تا وقتی نتواند آرژانتین را در راه کسب یک عنوان بزرگ رهبری کند، نمیتواند با دیگو مارادونا مقایسه شود.
نقش دیگو مارادونا در افتخارات آرژانتین واضح است. بازیکن سابق بوکا جونیورز، بارسلونا و ناپولی، با نمایشهای خیره کننده خود، آرژانتین را به قهرمانی جام جهانی 1986 رساند و چهار سال بعد هم، با یک تیم کاملاً ضعیفتر، در ایتالیا دست به کار بزرگی زد و به همراه آلبی سلسته تا فینال رقابتها پیش رفت. فوتبال یک ورزش تیمی است، اما غیر ممکن است که متصور شویم آرژانتین میتوانست بدون شماره ده معروف خود، به چنین موفقیتهایی دست پیدا کند.
در سمت دیگر، لیونل مسی هنوز نتوانسته با پیراهن تیم ملی آرژانتین در سطح بزرگسالان، موفقیتی بدست بیاورد. نخستین جام جهانی او، در سال 2006 بود که ستاره بارسا که در آن زمان 18 سال سن داشت، تنها در سه بازی و مجموعاً 121 دقیقه به میدان رفت؛ در نهایت هم آرژانتین در یک چهارم نهایی با شکست مقابل آلمانِ میزبان در ضربات پنالتی، از دور رقابتها کنار رفت.
یک سال بعد، مسی و یارانش در فینال کوپا آمریکا 3-0 به برزیل باختند و در یک چهارم نهایی جام جهانی 2010 هم، یک بار دیگر توسط آلمانها شکست سنگینی خوردند و از جام کنار رفتند - در آن جام دیگو مارادونا سرمربیگری تیم بسیار پر مهرهای را بر عهده داشت که به هیچ وجه هماهنگی مناسبی بینشان دیده نمیشد. آنها در 2011 هم با شکست مقابل اروگوئه از کوپا آمریکا کنار رفتند و سپس در دو فینال پیاپی در سالهای 2014 (جام جهانی) و 2015 (کوپا آمریکا) به ترتیب مقابل آلمان در وقتهای اضافی و مقابل شیلی در ضربات پنالتی، شکست خورده و قهرمانی را از دست دادند.
برتری مارادونا
تنها دلیلی که اکثر آرژانتینیها مارادونا را به مسی ترجیح میدهند، قهرمانی جهانی که او برای آنها به ارمغان آورده، نیست. بروتوکو، خبرنگاری صاحب سبک که در روزنامه ال گرافیکو حضور داشت، در سال 1928 نوشت: «[شخصیت فوتبال آرژانتین را میتوان اینگونه مجسم کرد:] کودکی با چهرهای کثیف، مردی پر مو که با شانه قهر است؛ با چشمانی باهوش، غریب، فریبنده و اغواگر، و نگاهی درخشان که انگار به یک خنده مرموز اشاره دارد و به خوبی روی دهانش نمینشیند، با انبوهی از دندانهای کوچک که انگار از خوردن نان دیروز فرسوده شدهاند...».
در حالی که این توصیفات کاملاً با مارادونا همخوانی دارند، نمیتوانند مسیِتر و تمیز را توصیف کنند؛ کسی که هیچگاه به عنوان یک بازیکن حرفهای در کشورش توپ نزده است. هر دوی این فاکتورها توضیح میدهند که چرا مردم آرژانتین به کارلوس توزِ خیابانی و نه چندان قابل - کسی که فوتبالش را در بوکاجونیورز آغاز کرده و احتمالاً در آنجا به پایان میرساند - نسبت به مردی که از دوران نوجوانیاش در بارسلونا و در لاماسیا بزرگ شده است، علاقه بیشتری نشان میدهند.
مارادونا معمولا بیشتر از مسی در میان آرژانتینیها شهرت دارد و این چیزی است که به او کمک میکند در کشورش همچنان پادشاه فوتبال لقب بگیرد. آیا این عادلانه است بگوییم به دلیل این که مسی به همراه تیم ملی آرژانتین نتوانسته افتخاری کسب کند، پس بازیکن سطح پایین تری است؟
فوتبال با شش یا هفت تورنومنت خاص خود، میتواند حواشی زیادی را به وجود آورد. مارادونا در جریان پیروزی آرژانتین برابر انگلیس در یک چهارم پایانی جام جهانی 1986 عالی عمل کرد، اما اگر گل معروف او ملقب به "دست خدا" پذیرفته نمیشد، شاید هرگز کارلوس بیلاردو نمیتوانست به چنین موفقیتی دست یابد.
در فینال آن رقابتها، هارولد شوماخر - دروازه بان آلمان غربی - مرتکب اشتباهی بزرگ شد تا مارادونا با بهرهگیری از این اشتباه، خورخه بوروچاگا را صاحب توپ کرده و او نیز بازی را به سود آرژانتین به اتمام برساند. تاریخ میتوانست به صورت دیگری رقم بخورد، اگر آلمان غربی میتوانست بر حریف چیره شود. آن وقت دیگر کار خوب مارادونا این چنین به چشم نمیآمد.
عادلانه نیست که بخواهیم به دلیل عدم موفقیت مسی در فینال جام جهانی 2014 و پس از آن کوپا آمریکا 2015 او را نادیده بگیریم؛ گرچه ستاره بارسلونا در بهترین فرم خودش نبود، اما به خوبی توانست از پس نقش خود در زمین برآید و اگر همتیمیهای او کمی با دقت عمل میکردند، اکنون اوضاع متفاوت بود. به عنوان مثال در فینال جام جهانی 2014، گونزالو هیگواین موقعیت تک به تک فوقالعادهای را از دست داد که میتوانست با گل کردن آن، کشورش را به افتخاری بزرگ برساند. یک سال بعد باز هم این هیگواین بود که مقصر اصلی شکست برابر شیلی لقب گرفت و با هدر دادن پاس لاوتزی، دست شاگردان تاتا مارتینو را از جام کوتاه کرد.
آرژانتین هر دو فینال را از دست داد. در صورتی که میتوانست قهرمان جهان و قاره آمریکای جنوبی شود و پس از آن نیز دیگر برچسب "ضعیف تر" بر روی مسی در مقایسه با مارادونا قرار نمیگرفت؛ اگر هیگواین قدر موقعیتها را میدانست. بیشک ثبات مسی در بارسلونا چیزی نیست که بتوان آن را با یک بازی در سطح جهانی آزمود. خیلی موارد از کنترل خارج هستند.
نیاز به پاسخ نیست
لیگ قهرمانان به شیوه مدرن که در حال حاضر برگزار میشود، کیفیتی به مراتب بالاتر از جام جهانی دارد. استعدادها به طور فزایندهای از کشورهای مختلف جمع میشوند و باشگاهها بهتر میتوانند براساس داشتهها و هویت خود تیم را هدایت کنند و از بازیکنان لذت ببرند.
با این حال جام جهانی – و یک درجه کمتر، کوپا آمریکا – ارزشهای نمادین قابل توجهی را در دل خود دارد. این رقابتها که هر چهار سال یک بار برگزار میشود، معانی زیادی را با خود یدک میکشد و یک تیم برتر را رو در روی یک تیم برتر دیگر قرار میدهد. مارادونا تاکنون سه بار موفق به قهرمانی در لیگ شده است، حال آنکه هرگز دستش به جام اروپایی نرسیده است. از سویی مسی در سن 28 سالگی هشت عنوان قهرمانی در لیگ و نیز چهار قهرمانی در لیگ قهرمانان را در کارنامه دارد. اما یادآوری جام جهانی 1986 مبنایی برای بیان عشق و نفرت تبدیل شده است.
تمام آنچه گفته شد برای این نبود که بخواهیم مسی را برتر از مارادونا بدانیم؛ اما به جای پرسشهایی این چنینی، خروجی و عیار جام جهانی و کوپا آمریکا را بسنجیم. با این وجود، موفقیت و یا عدم موفقیت مسی در کوپا آمریکا 2016 (که با وجود پیروزی باشکوه 4-0 آنها مقابل آمریکای میزبان در نیمه نهایی با درخشش کاپیتان مسی، کاملا در دسترس به نظر میرسد)، هیچ چیز را در خصوص مقایسه او با مارادونا تغییر نخواهد داد.
پاسخ این است: "هیچ گاه نمیتوانید پاسخی قطعی در رابطه با این پرسش پیدا کنید و این زیبایی آن است".
پاسخ به: چرا مقایسه مسی و مارادونا کاری بیهوده است [و خواهد بود]؟ | ||
---|---|---|
مسی توانایی گرفتن این کوپا رو داره اندکی شانس میخواد که امسال احتمالش زیاده قهرمانی جهان هم سخته اما نشدنی نیست مسی میتونه بهش برسه ولی کارش خیلی دشواره به هر حال مسی چند برابر از مارادونا بهتره
پنجشنبه، ۳ تیر ۱۳۹۵ (۲:۳۶)
|
پاسخ به: چرا مقایسه مسی و مارادونا کاری بیهوده است [و خواهد بود]؟ | ||
---|---|---|
متن زیبایی بود جای هیچ حرفی باقی نیست چهارشنبه، ۲ تیر ۱۳۹۵ (۲۲:۳۹)
|
پاسخ به: چرا مقایسه مسی و مارادونا کاری بیهوده است [و خواهد بود]؟ | ||
---|---|---|
فوق العاده بود! این رسانه هان که دارن زور میزنن مسی رو با رونالدو و مارادونا و که و که و که مقایسه کنن؛ خود مسی نه واسه این مقایسه ها ارزشی قائل ه و نه واسه رکوردایی که خودش جا به جا میکنی و عدد و رقمایی که تو جهان فوتبال ثبت میکنه. اینو بارها تو مصاحبه هاش اثبات کرده و صرفا کمک به تیمی که تو اون لحظه داره براش بازی میکنه براش اهمیت داره ... . و قطعا وقتی با این هدف به آینده نگاه کنی شخصیت موثرتر، موقرتر و بزرگ تری خواهی داشت، چیزی که خیلی از فوتبالیستها تو طول تاریخ ازش بی بهره بودن! چهارشنبه، ۲ تیر ۱۳۹۵ (۱۹:۳۶)
|
پاسخ به: چرا مقایسه مسی و مارادونا کاری بیهوده است [و خواهد بود]؟ | ||
---|---|---|
بدون شک جام جهانی تورنومنت بسیار مهمیه، اما درست مثل لیگ قهرمانان، هر چقدر که مهمن، اما بدست آوردنشون اون قدر سخت نیست. جام جهانی تشکیل شده از 7 بازی (لیگ قهرمانان 3 بازی بیشتر داره) و قطعا بردن رقابتی با 7 بازی ساده تره از بردن رقابتی مثل لیگ با 38 بازی. و از نظر آمار هم همیشه وقتی تعداد بالاتره، ارزش خروجی بیشتره. اما خب همیشه هوادارای سطحی فقط نتایج رو دیدن. با همین منطق سطحیه که بازیکنی مثل رونالدو بابت 4 تا گل خالی به تیمای ضعیف انقدر مطرح شده. کمتر کسی ظرافت و زیبایی فوتبال رو وقتی نتیجه بدست نیاد می بینه. مسی در هر مقایسه جزء به جزء از مارادونا بهتره. کیفیت بازی، تعداد و کیفیت گلها، تعداد و کیفیت پاسها، تعداد و کیفیت ضربات کاشته و البته تعداد و کیفیت جامها! اما خب همون منطقی که می گفت "رونالدو چون جلوی سوئد هت تریک کرد باید توپ طلا می برد" دیکته می کنه که "مارادونا بهتره چون جام جهانی برده"! اما حتی حرفهای مارادونا هم نشون میده حتی خودش هم می دونه مسی چقدر از اون بهتره و بی رقیب، کاملترین و بهترین بازیکن تاریخه! چهارشنبه، ۲ تیر ۱۳۹۵ (۱۹:۱۵)
|