رهبری به نام لیونل مسیاختصاصی
فرستنده ابوذر شاه امیری در تاريخ شنبه، ۹ بهمن ۱۳۹۵ (۱۷:۰۰) (۲,۴۳۶ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
ابوذر شاه امیری
FCBarcelona.ir
پرده اول: سه فینال سه شکست
منتقدانش با کنایه، سه فینال متوالی از جام جهانی تا کوپا آمریکا را دوره میکنند؛ این که او نشانی از آن مسی همیشگی نداشت. مارادونا هم در کنایهای به او تاخت و گفت: «آرژانتین از نبود یک رهبر در زمین رنج میبرد». حجم فشارها به قدری زیاد بود که مسی را مجبور به خداحافظی از تیم ملی کرد ولی آیا واقعا مشکل مسی بود؟ مرحله گروهی جام جهانی 2014 را به یاد بیاورید، جایی که مسی یک تنه بوسنی، ایران، ونیجریه را شکست داد و با اقتدار کشورش را به دور بعد برد؛ در بازی با سوییس با حرکتی انفرادی پاسی زیبا برای دی ماریا فراهم کرد و منجر به گل آرژانتین و صعود به مرحله بعد شد؛ در حالی که خودش هم میتوانست شوت را بزند ولی تفاوت مسی با دیگران در همین است که او همیشه بهترین راه ممکن را انتخاب میکند!
در مرحله بعد، پس از حذف بلژیک سخت کوش و شگفتی ساز جام، که با موقعیتهای متعدد از دست رفتهای که مسی برای همتیمیهایش ساخته بود همراه بود، آرژانتین به هلند لوییز فن خال رسید. درست است که مسی در آن بازی گلی به ثمر نرساند ولی آمار پاسها و خلق موقعیتهای وی نشان از نقش پر رنگش در آن بازی داشت. اما فینال، فینالی که همه مسی را مورد انتقاد قرار میدهند که عدم آمادگی و درخششش باعث شکست آرژانتین شد، ولی همه ما به خاطر داریم که هیگواین و پالاسیو چند دروازه خالی را هدر دادند، موقعیتهایی که اغلب آنها را مسی خلق کرده بود و اگر یکی از آنها گل میشد، یقینا اکنون همه منتقدین از مسی به نیکی یاد میکردند.
در پاسخ به منتقدان باید گفت که یک ستاره همیشه نمیتواند همه جور تیم را به دوش بکشد و آرژانتین اگر در سه فینال متوالی شکست خورد، علت مسی و عدم رهبری اونبود، بلکه باید گفت مسی در تیم ملی آرژانتین همه بار تیم را به دوش میکشد. در واقع مسی با بازیکنانی هم بازی است که در حد نام خود و آنچه در تیمهای باشگاهیشان نشان میدهند، نیستند. فوتبال ورزشی تیمی است و یادمان نرود که اگر مسی نبود، به یقین آرژانتین رنگ سه فینال را به خود نمیدید و غیر منصفانه است اگر نخواهیم بپذیریم که مسی در تیم ملی یکه و تنهاست!
عجیب است که در سه فینال، سه موقعیت تک به تک هیگواین که میتوانست حداقل یک جام را نصیب آرژانتین کند، کمتر از همه چیز به چشم میآید. آمارها نشان میدهد که مسی در جام جهانی بیشترین موقعیت گل را برای همتیمیهایش فراهم کرده، حتی بیشتر از بزرگانی چون ژاوی، اینیستا و ... درواقع اگر معیار موفقیت گل زدن باشد، مسی ناکام بوده ولی یادمان نرود که گل زدن همه چیز نیست!
پرده دوم: تاثیرگذاری فارغ از گلزنی
هر بار که ترکیب بارسلونا مشخص میشود، مسی را در پست مهاجم راست میبینیم ولی در عمل چیز دیگری را مشاهده میکنیم. در واقع مسی همه جا هست، جز آنجا که ترکیب میگوید. در دوران گواردیولا مسی اغلب در پست تخصصی خود به بازی گرفته میشد و با پاسهای هافبکهای آن عصر، گلهای زیادی را به ثمر میرساند و خیلی کم به میانهها میآمد ولی با آمدن لوییز انریکه، نبوغ مسی شکوفاتر شد و مسی میانه زمین بارسلونا را به تسلط خود درآورد. در واقع مسی توپ را در میانه زمین میگیرد و با طی کردن مسافتی و گاهی دریبل چند بازیکن، بهترین پاسهای ممکن را به همتیمیهایش که اغلب نیمار و سوارز هستند میدهد و عملا شروع حملات بارسا را به عهده گرفته است.
در واقع به جرات میتوان گفت از 90 دقیقه بازی، 10 الی 12 دقیقه از آن توپ زیر پاهای مسی میگردد و او بدون گل زدن نقش به سزایی در موفقیت تیم دارد و حتی میبینیم که با آمدن به میانه زمین، باز هم شم گلزنی او کم نشده و صدر نشین گلزنان لالیگاست.
منتقدان و تحلیل گران او را با ستاره تیمهای دیگر مقایسه میکنند، ولی واقعا کدام ستاره است که بهترین گلزن و بهترین پاسور تاریخ لالیگا را تنها در یک دهه از انقیاد بزرگانی چون تلمو زارا و لوییز فیگو خارج کند؟ معمولا هر کدام، متناسب با پست بازیکن، باید از آن بازیکنان متفاوتی باشد ولی لیونل مسی با دیگر بازیکنان تفاوتهای بسیاری دارد.
هر هوادارا منصفی معترف است که این نهایت کج اندیشی و کوته بینی است که بخواهیم بازیکن دیگری را با مسی مقایسه کنیم، به خصوص کریس رونالدویی که در بسیاری از بازیهای بزرگ و حیاتی کم اثر است و اغلب آمار خود را با به ثمر رساندن گلهایی که نیاز به مهارت خارق العادهای ندارند و یا در برابر تیمهای نه چندان قدرتمند، به سطح آمار مسی نزدیک میکند.
پرده سوم: صمیمیتی موثر
ابراهیموویچ، داوید ویا و الکسیز سانچز آمدند و در همه این موارد برخی کارشناسان و خبرنگاران عقیده داشتند که با آمدن این ستارگان، دیگر دوران مسی کم رنگ شده و با آنها به مشکل بر خواهد خورد؛ اما دیدیم که آنها آمدند و رفتند و مسی همان مسی بود، حتی پر فروغتر از قبل.
سوارز و نیمار هم که آمدند باز همان بحثها مطرح شد. ولی لیونل مسی نه تنها با آمدن دو ستاره دیگر، میدان را خالی نکرد بلکه چنان رابطهای صمیمی چه در بیرون و چه در درون زمین برقرار نمود که میتوان این صمیمیت را در بازی آنها نیز مشاهده کرد؛ آن گونه که لوئیز انریکه توصیفش میکند: «هروقت یکی از آنها گل نمیزند، دو نفر دیگر ناراحت میشوند».
مسی در ایجاد این صمیمیت، نقشی کلیدی برعهده داشت و نمیتوان نقش این رابطه را در موفقیتهای بارسلونا کتمان کرد. در واقع، بخشیدن نزدیک به 15 ضربه پنالتی به سوارز و نیماردر مقاطع حساسی که آنها در شرایط روحی بدی قرار داشته و فشار زیادی را از سوی منتقدین تحمل میکردهاند و همچنین اجازه دادن به راکتیچ، نیمار و سوارز برای زدن ضربات آزاد، تنها بخشی از سخاوت مسی در زمین فوتبال است.
در پایان باید گفت درست است که مسی به دلیل اینکه از ابتدای دوران زندگی در اروپا بوده و آن روحیه جنگنده را در چهره خود هم چون مارادونا، گابریل باتیستوتا کارلوس توز و ... ندارد - که من هم معتقدم اگر مسی کمی جنگندگی را در چهره خود نشان میداد و همچون فرمانده جنگ، ارتشش را با فریاد رو به جلو میخواند، بهتر هم بود و احتمالا محبوبتر هم میشد - اما او رهبری را به شکل دیگر و واقعی تری معنا میکند.
او با دادن یک پنالتی به نیمار و خروج او از بحران، رهبری را معنا میکند، بیآنکه ادعایی داشته باشد یا به چیزی غیر واقعی تظاهر کند، بیآنکه کمی پیش از پیروزی تیمش، کنار زمین بایستد و مربی را کنار بزند تا ثابت کند که او تیم را قهرمان کرده است. مسی همیشه حرفش را در زمین فوتبال زده و ثابت کرده که رهبر واقعی اوست!
FCBarcelona.ir
سابه یا در جام جهانی در پاسخ به سؤال خبرنگاری در مورد عملکرد ضعیف خط حمله پرستاره تیم ملی آرژانتین جمله تامل برانگیزی را بر زبان آورد : «شاید آرژانتین تیم بدی باشد ولی با مسی همه چیز ممکن است». جملهای که همه چیز را روشن میکرد، تاکتیکهای مربی و نقش بیانکار و تاثیرگذار مسی در تیم ملی. جملهای که هر چه زمان میگذشت و میگذرد بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرد! در این مقاله سه پرده از نقشهای مسی در دوران فوتبالش را بررسی خواهیم کرد. هر چند که برای نوشتن درباره او چند سطر که هیچ، بلکه چند کتاب نیز کفایت نمیکند و اغلب کارهایی که او در زمین فوتبال، چه با توپ و چه بدون توپ، انجام میدهد، در این مدیوم نمیگنجند، بلکه فقط و فقط باید در قاب تلویزیون دیده شوند و از آنها لذت برد!
پرده اول: سه فینال سه شکست
منتقدانش با کنایه، سه فینال متوالی از جام جهانی تا کوپا آمریکا را دوره میکنند؛ این که او نشانی از آن مسی همیشگی نداشت. مارادونا هم در کنایهای به او تاخت و گفت: «آرژانتین از نبود یک رهبر در زمین رنج میبرد». حجم فشارها به قدری زیاد بود که مسی را مجبور به خداحافظی از تیم ملی کرد ولی آیا واقعا مشکل مسی بود؟ مرحله گروهی جام جهانی 2014 را به یاد بیاورید، جایی که مسی یک تنه بوسنی، ایران، ونیجریه را شکست داد و با اقتدار کشورش را به دور بعد برد؛ در بازی با سوییس با حرکتی انفرادی پاسی زیبا برای دی ماریا فراهم کرد و منجر به گل آرژانتین و صعود به مرحله بعد شد؛ در حالی که خودش هم میتوانست شوت را بزند ولی تفاوت مسی با دیگران در همین است که او همیشه بهترین راه ممکن را انتخاب میکند!
در مرحله بعد، پس از حذف بلژیک سخت کوش و شگفتی ساز جام، که با موقعیتهای متعدد از دست رفتهای که مسی برای همتیمیهایش ساخته بود همراه بود، آرژانتین به هلند لوییز فن خال رسید. درست است که مسی در آن بازی گلی به ثمر نرساند ولی آمار پاسها و خلق موقعیتهای وی نشان از نقش پر رنگش در آن بازی داشت. اما فینال، فینالی که همه مسی را مورد انتقاد قرار میدهند که عدم آمادگی و درخششش باعث شکست آرژانتین شد، ولی همه ما به خاطر داریم که هیگواین و پالاسیو چند دروازه خالی را هدر دادند، موقعیتهایی که اغلب آنها را مسی خلق کرده بود و اگر یکی از آنها گل میشد، یقینا اکنون همه منتقدین از مسی به نیکی یاد میکردند.
در پاسخ به منتقدان باید گفت که یک ستاره همیشه نمیتواند همه جور تیم را به دوش بکشد و آرژانتین اگر در سه فینال متوالی شکست خورد، علت مسی و عدم رهبری اونبود، بلکه باید گفت مسی در تیم ملی آرژانتین همه بار تیم را به دوش میکشد. در واقع مسی با بازیکنانی هم بازی است که در حد نام خود و آنچه در تیمهای باشگاهیشان نشان میدهند، نیستند. فوتبال ورزشی تیمی است و یادمان نرود که اگر مسی نبود، به یقین آرژانتین رنگ سه فینال را به خود نمیدید و غیر منصفانه است اگر نخواهیم بپذیریم که مسی در تیم ملی یکه و تنهاست!
عجیب است که در سه فینال، سه موقعیت تک به تک هیگواین که میتوانست حداقل یک جام را نصیب آرژانتین کند، کمتر از همه چیز به چشم میآید. آمارها نشان میدهد که مسی در جام جهانی بیشترین موقعیت گل را برای همتیمیهایش فراهم کرده، حتی بیشتر از بزرگانی چون ژاوی، اینیستا و ... درواقع اگر معیار موفقیت گل زدن باشد، مسی ناکام بوده ولی یادمان نرود که گل زدن همه چیز نیست!
پرده دوم: تاثیرگذاری فارغ از گلزنی
هر بار که ترکیب بارسلونا مشخص میشود، مسی را در پست مهاجم راست میبینیم ولی در عمل چیز دیگری را مشاهده میکنیم. در واقع مسی همه جا هست، جز آنجا که ترکیب میگوید. در دوران گواردیولا مسی اغلب در پست تخصصی خود به بازی گرفته میشد و با پاسهای هافبکهای آن عصر، گلهای زیادی را به ثمر میرساند و خیلی کم به میانهها میآمد ولی با آمدن لوییز انریکه، نبوغ مسی شکوفاتر شد و مسی میانه زمین بارسلونا را به تسلط خود درآورد. در واقع مسی توپ را در میانه زمین میگیرد و با طی کردن مسافتی و گاهی دریبل چند بازیکن، بهترین پاسهای ممکن را به همتیمیهایش که اغلب نیمار و سوارز هستند میدهد و عملا شروع حملات بارسا را به عهده گرفته است.
در واقع به جرات میتوان گفت از 90 دقیقه بازی، 10 الی 12 دقیقه از آن توپ زیر پاهای مسی میگردد و او بدون گل زدن نقش به سزایی در موفقیت تیم دارد و حتی میبینیم که با آمدن به میانه زمین، باز هم شم گلزنی او کم نشده و صدر نشین گلزنان لالیگاست.
منتقدان و تحلیل گران او را با ستاره تیمهای دیگر مقایسه میکنند، ولی واقعا کدام ستاره است که بهترین گلزن و بهترین پاسور تاریخ لالیگا را تنها در یک دهه از انقیاد بزرگانی چون تلمو زارا و لوییز فیگو خارج کند؟ معمولا هر کدام، متناسب با پست بازیکن، باید از آن بازیکنان متفاوتی باشد ولی لیونل مسی با دیگر بازیکنان تفاوتهای بسیاری دارد.
کدام ستاره است که تمام رکوردها را به دو عصر قبل از خود و بعد از خود تبدیل کند؟ جالب است که اگر رکوردهایی را که قبل از آمدن مسی در اختیار دیگران بوده را نگاه کنید، چهرههای مختلفی را میبینید ولی حال پس از گذشت یک دهه از حضور او، در کنار هر رکوردی نام اوست که میدرخشد.
هر هوادارا منصفی معترف است که این نهایت کج اندیشی و کوته بینی است که بخواهیم بازیکن دیگری را با مسی مقایسه کنیم، به خصوص کریس رونالدویی که در بسیاری از بازیهای بزرگ و حیاتی کم اثر است و اغلب آمار خود را با به ثمر رساندن گلهایی که نیاز به مهارت خارق العادهای ندارند و یا در برابر تیمهای نه چندان قدرتمند، به سطح آمار مسی نزدیک میکند.
پرده سوم: صمیمیتی موثر
ابراهیموویچ، داوید ویا و الکسیز سانچز آمدند و در همه این موارد برخی کارشناسان و خبرنگاران عقیده داشتند که با آمدن این ستارگان، دیگر دوران مسی کم رنگ شده و با آنها به مشکل بر خواهد خورد؛ اما دیدیم که آنها آمدند و رفتند و مسی همان مسی بود، حتی پر فروغتر از قبل.
سوارز و نیمار هم که آمدند باز همان بحثها مطرح شد. ولی لیونل مسی نه تنها با آمدن دو ستاره دیگر، میدان را خالی نکرد بلکه چنان رابطهای صمیمی چه در بیرون و چه در درون زمین برقرار نمود که میتوان این صمیمیت را در بازی آنها نیز مشاهده کرد؛ آن گونه که لوئیز انریکه توصیفش میکند: «هروقت یکی از آنها گل نمیزند، دو نفر دیگر ناراحت میشوند».
مسی در ایجاد این صمیمیت، نقشی کلیدی برعهده داشت و نمیتوان نقش این رابطه را در موفقیتهای بارسلونا کتمان کرد. در واقع، بخشیدن نزدیک به 15 ضربه پنالتی به سوارز و نیماردر مقاطع حساسی که آنها در شرایط روحی بدی قرار داشته و فشار زیادی را از سوی منتقدین تحمل میکردهاند و همچنین اجازه دادن به راکتیچ، نیمار و سوارز برای زدن ضربات آزاد، تنها بخشی از سخاوت مسی در زمین فوتبال است.
مسی بارها گفته که جوایز فردی براش مهم نیست و او با این کارها به حرفایش جامه عمل میپوشاند. او بر خلاف بسیاری از آنها که رسانهها تلاش میکنند در کنارش ترسیم کنند، تنها به موفقیت تیم و اطرافیانش میاندیشد، و برای آنها زندگی میکند، و این یکی دیگر از نقاط روشنی است که او را منحصر به فردتر از هر بازیکنی در تاریخ فوتبال میسازد.
در پایان باید گفت درست است که مسی به دلیل اینکه از ابتدای دوران زندگی در اروپا بوده و آن روحیه جنگنده را در چهره خود هم چون مارادونا، گابریل باتیستوتا کارلوس توز و ... ندارد - که من هم معتقدم اگر مسی کمی جنگندگی را در چهره خود نشان میداد و همچون فرمانده جنگ، ارتشش را با فریاد رو به جلو میخواند، بهتر هم بود و احتمالا محبوبتر هم میشد - اما او رهبری را به شکل دیگر و واقعی تری معنا میکند.
او با دادن یک پنالتی به نیمار و خروج او از بحران، رهبری را معنا میکند، بیآنکه ادعایی داشته باشد یا به چیزی غیر واقعی تظاهر کند، بیآنکه کمی پیش از پیروزی تیمش، کنار زمین بایستد و مربی را کنار بزند تا ثابت کند که او تیم را قهرمان کرده است. مسی همیشه حرفش را در زمین فوتبال زده و ثابت کرده که رهبر واقعی اوست!
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
خوش به حال قاره اروپا که چنین بازیکنی دارد وخوش به حال ما که در زمان بازی کردن سلطان فوتبال یعنی مسی به دنیا امده ایم.
جمعه، ۳ فروردین ۱۳۹۷ (۱۵:۰۰)
|
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
بعضی از آمارها هم جای سئوال داره!!!! تو یورو واسه پنالدو 3 پاس گل ثبت میکنن در حالی که فقط یک پاس گل به نانی در مقابل تیم مجارستان داده بود. دو تای دیگه رو به طرز مضحکی چپوندن تو آمار که یکی بازی با کرواسی بود که پنالدو با دروازه بان کروواسی تک به تک شد توپو زد به دروازه بان بعد ریباندشو کاریشما گل کرد واسش پاس گل ثبت کردن و دومی هم بازی برابر ولز بود که از پشت محوطه شوت زد و طبق معمول شوتش با فاصله داشت بیرون میرفت که نانی پا انداخت و توپ تغییر مسیر داد رفت تو گل اونم پاس گل براش حساب کردن!! یا تو بازی با لژیاورشو 40 متر مونده به دروازه پنالدو میپره ضربه سر بزنه توپ اصلا به سرش نمیخوره و اتفاقی به بیل میرسه اونم از 25 متری یک شوت میزنه میره تو گل برای پنالدو پاس گل حساب میشه!!! یا تو بازی با دورتموند توپو سانتر میکنن این طبل توخالی میخواد توپو سرضرب شوت کنه به دروازه سوتی میده و توپ به اون یکی پاش میخوره و اتفاقی به واران میرسه و اونم توپو گل میکنه براش میشه پاس گل!!!!! در حالی که تو بازی برابر اسپانیول، مسی (تو گلهای به ثمر رسیده توسط سوارز و جوردی آلبا) 5 نفره دریبل میکنه و شوت میزنه دروازه بان میگره ریباندشو سوارز گل میکنه پاس گل محسوب نمیشه!!!! یا تو گل جوردی آلبا که تو این صحنه هم 4 نفرو دریبل میکنه توپو میده به آلبا و اونم گلش میکنه بازم پاس گل محسوب نمیشه!!!!اونوقت تونی کروس میره کرنر میزنه یا تو ضربات ایستگاهی توپو سانتر میکنه یکی میپره هد میزنه میره گل براش پاس گل حساب میشه!!! عجب!!!!!!
شنبه، ۹ بهمن ۱۳۹۵ (۱۹:۱۷)
|
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
خوش به حال ما که در عصری بدنیا اومدیم که می تونیم بازی مسی رو زنده از تلویزیون نگاه کنیم . این موهبتی است که گذشتگان و آیندگان از آن بی بهره اند . شکر بابت خلقت مسی شنبه، ۹ بهمن ۱۳۹۵ (۸:۳۱)
|
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
مسی اعجوبه بی بدیل تاریخ فوتباله. حتی مارادونا که به نظر بنده بعد از مسی بهترین بازیکن تاریخه با مسی فرسنگها فاصله داره. در وصف بزرگی مسی این نکته کفایت میکنه که تیم بزرگی مثل بارسلونا که تک تک بازیکنانش تو هر تیمی باشه یه وزنه مهم برای اون تیمه، رو شاخ مسی میچرخه و افت محسوس در عملکرد همچین تیم بزرگی با عدم حضور مسی در یک بازی کاملا مشهوده. به این موضوع حتی مربی حریف یعنی زیدان هم اشاره کرده. حالا شما تصور کنین که همچین بازیکنی تو تیم متوسطی مثل آرژانتین نباشه ببینین چه فاجعه ای برای تیم آرژانتین پیش میاد!! به طوری که آمار کاملا گویای این واقعیته. کافیه نگاهی به آمار نتایج آرژانتین با و بدون مسی بندازین. به خدا اگه مسی تو تیم رئال بازی میکرد با نفوذی که مدیران و مالکان این باشگاه بین مافیا و سلطنت پادشاهی اسپانیا دارن الان مسی بیش از 10 توپ طلا داشت و طرفداران پر ادعای مادرید خدارو بنده نبودن. حساب کنین آدمایی که از یه بازیکن معمولی که حتی بلد نیست یه نفرو دریبل کنه و تو اکثر بازیا محوه و مقابل تیمهای درجه 4 اروپا اونم با پنالتی و دروازه خالی آمار گلزنیشو بالا میبره، بت ساختن حالا تصور کنین مسی اگه مال اونا بود چیکار میکردن!!!!
جمعه، ۸ بهمن ۱۳۹۵ (۲۳:۵۴)
|
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
مرسی بابت این مقاله فوق العاده.
جمعه، ۸ بهمن ۱۳۹۵ (۲۱:۲۳)
|
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
نقل قول او با دادن یک پنالتی به نیمار و خروج او از بحران، رهبری را معنا می کند، بی آنکه ادعایی داشته باشد یا به چیزی غیر واقعی تظاهر کند، بی آنکه کمی پیش از پیروزی تیمش، کنار زمین بایستد و مربی را کنار بزند تا ثابت کند که او تیم را قهرمان کرده است. مسی همیشه حرفش را در زمین فوتبال زده و ثابت کرده که رهبر واقعی اوست! متن زیبایی بود تشکر از آقا ابوذر گل جمعه، ۸ بهمن ۱۳۹۵ (۲۰:۵۶)
|
پاسخ به: رهبری به نام لیونل مسی | ||
---|---|---|
در وصف بهترین بازیکن تاریخ باید گفت: ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم وز هر چه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم جمعه، ۸ بهمن ۱۳۹۵ (۲۰:۵۰)
|