تاریخ بارسا را از نو بنویسید! [ بارسا 1 - سمپدوریا 0 ]نوستالژی
فرستنده سید سجاد زرگرنتاج در تاريخ یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۱۲:۴۵) (۶۶۳ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: سایت رسمی باشگاه
مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
لندن – این از آن نوع داستانهایی است که نسل به نسل گفته و شنیده خواهد شد. داستانی در مورد صبر، سماجت و استقامت؛ در مورد جستجوی تازه برای به دست آوردن چیزی که بسیاری معتقد بودند غیر ممکن است. در نهایت دو هلندی بودند که، پس از آنکه پیش از این در جای دیگری از قاره اروپا به قله فوتبال رسیده بودند، آمدند تا ذکاوت و خصلت «توانستن» را به تیم اضافه کنند، مسیر بارسا برای رسیدن به اوج را منور سازند، و آرزوهای قهرمانی را نه تنها برای یک تیم، بلکه برای یک شهر، دستیافتنی کنند.
گل رونالد کومان، که 111 دقیقه پس از آغاز بازی به ثمر رسید، باعث شد تا تمام آن سالهایی که به سازندگی تیم گذشت، با یک اتفاق جبران شود؛ اتفاقی مهم، که اثرش تا دهههای آینده، همچنان احساس خواهد شد.
در حالی که به نظر میرسید بازی به ضربات پنالتی کشیده میشود، مدافع مرکزی 29 ساله هلندی پشت ضربه ایستگاهی ایستاد و توپ را از دیواره دفاعی شش نفره سمپدوریا عبور داد و به گوشه راست دروازبان فرستاد. کومان با به ثمر رساندن این گل تاریخی، تلخی شکستهای پیشین در فینال برن (1961) و سویل (1986) را به کلی از یاد هواداران پاک کرد.
اما در حالی که حرکات کومان در زمین تبدیل به صحنهای تاریخی شد، با آن بالا و پایین پریدنها و در آغوش کشیدنها که تنها میتوان «خوشبختی محض» را برای توصیفش به کار برد، یوهان کرایف، سرمربی تیم، خونسرد از جای خود بلند شد و به داخل زمین رفت، طوری که انگار این اتفاق هر روز برای او رخ میدهد!
اشتباه نکنید؛ کرایف، مرد بیپروا اما نابغه، ناجی بود. کرایف و تنها کرایف بود که قدرت این را داشت که ذهنهای ایستای یک نسل را تغییر دهد و این باور را که پیروزی یک خصلت است، در آن ذهنها بکارد. او تنها دلیلی است که کاتالونیا فردا صبح در بهترین و شادترین حالت ممکن خود از خواب بیدار میشود.
کرایف و کومان، رهبر یک تلاش تیمی
اگرچه نمیتوان به هیچوجه در مورد تأثیر دو مرد هلندی بر این پیروزی اغراق کرد، آنها به تنهایی نمیتوانستند این پیروزی را به دست بیاورند. مجموعهای از بازیکنان در خدمت تیم نیز، سهم خود را در این قهرمانی انجام دادند. از این تیم، که به تیم رؤیایی معروف است، در تاریخچه بارسا به عنوان تیمی یاد خواهد شد که در نهایت انجامش داد.
آندونی زوبیرارتا، دروازبان تیم، یکی از آن قهرمانان بود، که با واکنشهای کلیدی خود، چندین بار شانسهای سمپدوریا برای تغییر دادن اسکوربرد را با شکست مواجه کرد. یکی از بهترینِ آنها در دقیقه 22 بود که که زوبیزارتا واکنشی دیدنی روی ضربه آتیلیو لومباردو از خود به نمایش گذاشت.
در سوی دیگر، هریستو استویچکف، مهاجم بارسا در این دیدار، که در طول این بازی چندین موقعیت گلزنی خوب برایش به وجود آمد، بلندتر از همه مدافعان سمپدوریا به هوا پرید، اما ضربه سرش را دروازبان سمپدوریا مهار کرد.
بارسا در نیمه دوم کار را بهتر آغاز کرد، اما این سمپدوریا بود که در دقیقه 59 یک موقعیت مسلم گلزنی ایجاد کرد. پاس لومباردو به جیانلوکا ویالی، موقعیتی تک به تک برای این بازیکن فراهم کرد، اما خوشبختانه ضربه او از روی دروازه به بیرون رفت.
در دقیقه 62، بار دیگر تیر دروازه مانع از رسیدن بارسا به گل شد. این بار استویچکف پاس عمقی را از میشل لادروپ دریافت کرد، اما ضربه او که از دروازبان عبور کرده بود، به تیر دروازه برخورد کرد تا باز هم گلی به ثمر نرسد.
به پانزده دقیقه پایانی بازی رسیدیم. در دقیقه 111ام، تنها 9 دقیقه تا رسیدن دو تیم به ضربات پنالتی، جووانی اینورنیتزی، هافبک سمپدوریا، پشت محوطه جریمه مرتکب خطایی به روی ازوبیو ساکریستان، مدافع میانی بارسا شد. ایتالیاییها عصبانی بودند و به تصمیم داور اعتراض داشتند. در حالی که سمپدوریا دیواره دفاعی خود را میچید، کومان پشت توپ ایستاد؛ استویچکف در سمت راست او و خوزه ماریا باکرو در سمت چپ او قرار گرفتند.
داور در سوت خود دمید، استویچکف ضربهای کوتاه به توپ وارد کرد، باکرو آن را نگه داشت و کومان ضربهای محکم به توپ وارد ساخت.
پس از این ضربه، تاریخ باشگاه بارسلونا هیچگاه مانند قبل نخواهد بود.
مترجم: سید سجاد زرگرنتاج / FCBarcelona.ir
گل دقیقه 111ام رونالد کومان از روی یک ضربه آزاد، زمینه شکست سمپدوریا را فراهم کرد و فریادهای شادی هواداران بارسا، در ومبلی، بارسلونا و سراسر دنیا، پس از کسب نخستین قهرمانی در اروپا، به هوا بلند شد. اگر سایت رسمی باشگاه در سال 1992 وجود داشت، گزارش آن نخستین قهرمانی، چنین میشد...
لندن – این از آن نوع داستانهایی است که نسل به نسل گفته و شنیده خواهد شد. داستانی در مورد صبر، سماجت و استقامت؛ در مورد جستجوی تازه برای به دست آوردن چیزی که بسیاری معتقد بودند غیر ممکن است. در نهایت دو هلندی بودند که، پس از آنکه پیش از این در جای دیگری از قاره اروپا به قله فوتبال رسیده بودند، آمدند تا ذکاوت و خصلت «توانستن» را به تیم اضافه کنند، مسیر بارسا برای رسیدن به اوج را منور سازند، و آرزوهای قهرمانی را نه تنها برای یک تیم، بلکه برای یک شهر، دستیافتنی کنند.
گل رونالد کومان، که 111 دقیقه پس از آغاز بازی به ثمر رسید، باعث شد تا تمام آن سالهایی که به سازندگی تیم گذشت، با یک اتفاق جبران شود؛ اتفاقی مهم، که اثرش تا دهههای آینده، همچنان احساس خواهد شد.
در حالی که به نظر میرسید بازی به ضربات پنالتی کشیده میشود، مدافع مرکزی 29 ساله هلندی پشت ضربه ایستگاهی ایستاد و توپ را از دیواره دفاعی شش نفره سمپدوریا عبور داد و به گوشه راست دروازبان فرستاد. کومان با به ثمر رساندن این گل تاریخی، تلخی شکستهای پیشین در فینال برن (1961) و سویل (1986) را به کلی از یاد هواداران پاک کرد.
اما در حالی که حرکات کومان در زمین تبدیل به صحنهای تاریخی شد، با آن بالا و پایین پریدنها و در آغوش کشیدنها که تنها میتوان «خوشبختی محض» را برای توصیفش به کار برد، یوهان کرایف، سرمربی تیم، خونسرد از جای خود بلند شد و به داخل زمین رفت، طوری که انگار این اتفاق هر روز برای او رخ میدهد!
اشتباه نکنید؛ کرایف، مرد بیپروا اما نابغه، ناجی بود. کرایف و تنها کرایف بود که قدرت این را داشت که ذهنهای ایستای یک نسل را تغییر دهد و این باور را که پیروزی یک خصلت است، در آن ذهنها بکارد. او تنها دلیلی است که کاتالونیا فردا صبح در بهترین و شادترین حالت ممکن خود از خواب بیدار میشود.
کرایف و کومان، رهبر یک تلاش تیمی
اگرچه نمیتوان به هیچوجه در مورد تأثیر دو مرد هلندی بر این پیروزی اغراق کرد، آنها به تنهایی نمیتوانستند این پیروزی را به دست بیاورند. مجموعهای از بازیکنان در خدمت تیم نیز، سهم خود را در این قهرمانی انجام دادند. از این تیم، که به تیم رؤیایی معروف است، در تاریخچه بارسا به عنوان تیمی یاد خواهد شد که در نهایت انجامش داد.
آندونی زوبیرارتا، دروازبان تیم، یکی از آن قهرمانان بود، که با واکنشهای کلیدی خود، چندین بار شانسهای سمپدوریا برای تغییر دادن اسکوربرد را با شکست مواجه کرد. یکی از بهترینِ آنها در دقیقه 22 بود که که زوبیزارتا واکنشی دیدنی روی ضربه آتیلیو لومباردو از خود به نمایش گذاشت.
در سوی دیگر، هریستو استویچکف، مهاجم بارسا در این دیدار، که در طول این بازی چندین موقعیت گلزنی خوب برایش به وجود آمد، بلندتر از همه مدافعان سمپدوریا به هوا پرید، اما ضربه سرش را دروازبان سمپدوریا مهار کرد.
بارسا در نیمه دوم کار را بهتر آغاز کرد، اما این سمپدوریا بود که در دقیقه 59 یک موقعیت مسلم گلزنی ایجاد کرد. پاس لومباردو به جیانلوکا ویالی، موقعیتی تک به تک برای این بازیکن فراهم کرد، اما خوشبختانه ضربه او از روی دروازه به بیرون رفت.
در دقیقه 62، بار دیگر تیر دروازه مانع از رسیدن بارسا به گل شد. این بار استویچکف پاس عمقی را از میشل لادروپ دریافت کرد، اما ضربه او که از دروازبان عبور کرده بود، به تیر دروازه برخورد کرد تا باز هم گلی به ثمر نرسد.
به پانزده دقیقه پایانی بازی رسیدیم. در دقیقه 111ام، تنها 9 دقیقه تا رسیدن دو تیم به ضربات پنالتی، جووانی اینورنیتزی، هافبک سمپدوریا، پشت محوطه جریمه مرتکب خطایی به روی ازوبیو ساکریستان، مدافع میانی بارسا شد. ایتالیاییها عصبانی بودند و به تصمیم داور اعتراض داشتند. در حالی که سمپدوریا دیواره دفاعی خود را میچید، کومان پشت توپ ایستاد؛ استویچکف در سمت راست او و خوزه ماریا باکرو در سمت چپ او قرار گرفتند.
داور در سوت خود دمید، استویچکف ضربهای کوتاه به توپ وارد کرد، باکرو آن را نگه داشت و کومان ضربهای محکم به توپ وارد ساخت.
پس از این ضربه، تاریخ باشگاه بارسلونا هیچگاه مانند قبل نخواهد بود.
پاسخ به: تاریخ بارسا را از نو بنویسید! [ بارسا 1 - سمپدوریا 0 ] | ||
---|---|---|
وقتی که غولی به نام بارسا بدست یوهان کرویف کبیر متولد شد...
یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۱۸:۳۹)
|
پاسخ به: تاریخ بارسا را از نو بنویسید! [ بارسا 1 - سمپدوریا 0 ] | ||
---|---|---|
شروع درخشش بارسلونا
یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۱۳:۳۸)
|