قیامی برای نجات بارسا...بارسلونا
فرستنده مبينا پولايی در تاريخ جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۱۹:۱۱) (۱,۱۷۱ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: Grup14
مترجم: مبینا پولایی / FCBarcelona.ir
دنیای فوتبال همواره بر یک قاعده مستحکم استوار بوده است: نتایج مهمتر از هر چیزی هستند. بارسلونا اما تنها تیمی است که این قانون را دور زده و توانسته از مسیری دیگر به هدف خود برسد. عناوین را میتوان از مسیری زیبا و منحصر به فرد به ارمغان آورد! این چیزی بود که کرایف کبیر، به عنوان پدرخوانده بارسلونای مدرن، به ما نشان داد، کسی که در نهایت اولین جام لیگ قهرمانان اروپا با تیمی رویارویی را به بارسلونا هدیه کرد. این کرایف بود که کمک کرد تا لاماسیا به آنچه امروز هست، تبدیل شود. کسی که علاقه وافری به رشد استعدادهای خانگی داشت. این فلسفهای بود که خوان لاپورتا برای تسخیر دنیای فوتبال در باشگاه کاتالانی، از آن به عنوان یک سلاح بهره برد.
بارسا در سراسر جهان هوادار دارد، نه تنها در کاتالونیا یا اسپانیا، هر ملیتی در جهان افتخار دارد آبی و اناری دوستانی را در خود گنجانده باشد. طرفداران بارسلونا با طرفداران سایر باشگاهها، فلسفهای کاملاً متفاوت دارند. زیرا آنها طرفدار تیمی هستند که همواره سعی داشته "فوتبالی سرگرم کننده" ارائه دهد، نه صرفاً یک بازی فوتبال! لاپورتا بارسلونا را وارد مسیری کرد که پایان آن تبدیل شدن به تیمی بود که در داخل و خارج از زمین فوتبال"یک الگوست". اما اکنون این الگو، با فانتزی عظیمش در معرض تخریب است. این تخریب درست در سال 2010 کلید خورد؛ زمانی که که راسل به عنوان رئیس باشگاه انتخاب شد. از دست دادن گواردیولا و دور زدن مکتب کرایف، آخرین قدمی بود که در راه نابود کردن بارسلونا برداشته شد.
هواداران بارسلونا در سراسر جهان میدانند که این تیم به بازیکنی مانند سری احتیاج دارد، نه پائولینیو، میدانند که خروج شرم آور نیمار را نمیتوان به صورت جداگانه حل کرد، زیرا نابودی MSN باعث ایجاد آشفتگیهای تاکتیکی در تیم میشود، باعث میشود که خط هافبک ما، تحت فشار، ضعیف و بیتاثیر شود. پس حتی خرید جایگزینی مشابه نیمار هم نمیتواند مشکل تیم را حل کند، زیرا با وجود او نیز ما در میانه زمین دچار مشکل هستیم.
اولویت پنجره تابستانی نقل و انتقالات باید بازیکنی میبود که بتواند همه چیز را با هم نگه دارد. اما آنچه رخ داد، هرج و مرجی بیش نبود و این یعنی شروع یک فصل جدید در مشکلات ما. آنها پائولینیو را خریدند که از خصوصیاتش قدرت و فیزیکی بودن است، کسی که کارنامه فوتبالیاش پر از سوال و قابل نقد است، کسی که پیش از اینکه کسی به طرز معجزه آسایی او را به عنوان راه حلی برای مشکلات ما ببیند، برای گوانگژو اورگراند چین بازی کرده بود. خرید چنین افرادی باعث میشود تیاگو، سمپر و امثالهم از تیم بروند و امثال توران و گومز جایشان را در تیم پر کنند.
راه حل این مشکل فراتر از فوتبال است، زیرا ما شاهد یک صحنه جرم بزرگ هستیم. تغییر مربیان تنها راه حل نیست و خرید بازیکنان مناسب نیز یک راه حل کوتاه مدت است؛ راه حل واقعی تنظیم مججد باشگاه است تا ما را به آنچه که یوهان کرایف، گواردیولا، اوریول تورت، خوان لاپورتا و بسیاری دیگر ساختند، بازگرداند.
اما نباید فراموش کنیم که این بحث در مورد افراد نیست، بلکه در مورد ایدههای درست است. معلم اصلی کرایف بود که متاسفانه درگذشت اما عقاید او برای همیشه زنده خواهد ماند. پپ رفت اما مهمترین فلسفه تاکتیکی کرایف کبیر، و ایمانش به شیوه بازی تیم، میتواند توسط دیگر مربیان مورد استفاده قرار گیرد. او بینظیر بوده است و ایدههایش میتواند به اشتراک گذاشته شود چرا که خیلیها از او درس گرفتهاند.
این را خطاب به اعضای بارسلونا میگویم، ما باید با همراهی بندیتو در قیامی که برای از بین بردن بارتمئو شروع کرده، اولین قدم را برداریم؛ این تنها کورسوی امیدی است که میتوان به کمک آن به این کابوس، پایان داد. ما وقت زیادی برای تلف کردن نداریم. بهترین سالهای زندگی مسی، در آستانه هدر رفتن است و سزاوار نیست که بهترین بازیکن تمام ادوار فقط به خاطر اشتباهاتی از هیئت مدیره، از بین برود.
این باشگاه به یک ناجی احتیاج دارد، ما نباید بگذاریم از بین برود...
مترجم: مبینا پولایی / FCBarcelona.ir
فوتبال در بسیاری از نقاط جهان، ورزشی برای پیروز شدن است. تمام آنچه اهمیت دارد، گلها و بردها و قهرمانیهاست. بارسلونا اما، تعریفی دیگر از فوتبال ارائه کرده است، چیزی که تنها یک ورزش نیست، بلکه تمام زندگی است. این درخت زیبا و منحصر بفرد اما امروز، آفت زده است، و کسی جز خود هواداران توان نجاتش را ندارد. با ما در این قیام سرنوشت ساز همراه باشید!
دنیای فوتبال همواره بر یک قاعده مستحکم استوار بوده است: نتایج مهمتر از هر چیزی هستند. بارسلونا اما تنها تیمی است که این قانون را دور زده و توانسته از مسیری دیگر به هدف خود برسد. عناوین را میتوان از مسیری زیبا و منحصر به فرد به ارمغان آورد! این چیزی بود که کرایف کبیر، به عنوان پدرخوانده بارسلونای مدرن، به ما نشان داد، کسی که در نهایت اولین جام لیگ قهرمانان اروپا با تیمی رویارویی را به بارسلونا هدیه کرد. این کرایف بود که کمک کرد تا لاماسیا به آنچه امروز هست، تبدیل شود. کسی که علاقه وافری به رشد استعدادهای خانگی داشت. این فلسفهای بود که خوان لاپورتا برای تسخیر دنیای فوتبال در باشگاه کاتالانی، از آن به عنوان یک سلاح بهره برد.
بارسا در سراسر جهان هوادار دارد، نه تنها در کاتالونیا یا اسپانیا، هر ملیتی در جهان افتخار دارد آبی و اناری دوستانی را در خود گنجانده باشد. طرفداران بارسلونا با طرفداران سایر باشگاهها، فلسفهای کاملاً متفاوت دارند. زیرا آنها طرفدار تیمی هستند که همواره سعی داشته "فوتبالی سرگرم کننده" ارائه دهد، نه صرفاً یک بازی فوتبال! لاپورتا بارسلونا را وارد مسیری کرد که پایان آن تبدیل شدن به تیمی بود که در داخل و خارج از زمین فوتبال"یک الگوست". اما اکنون این الگو، با فانتزی عظیمش در معرض تخریب است. این تخریب درست در سال 2010 کلید خورد؛ زمانی که که راسل به عنوان رئیس باشگاه انتخاب شد. از دست دادن گواردیولا و دور زدن مکتب کرایف، آخرین قدمی بود که در راه نابود کردن بارسلونا برداشته شد.
این الگو اکنون به دستهای فاسدی افتاده که بارسلونای دوست داشتنی ما را تنها به یک باشگاه معمولی در داخل و خارج زمین تبدیل کرده است. این افراد که مشغول نابودی بارسلونا هستند، خیال میکنند هواداران این تیم ریشه دار به راحتی فریب میخورند. آنها حتی نمیدانند که هواداران این تیم در دور افتادهترین نقاط جهان، به اندازه همان کسی که در چند متری نیوکمپ به دنیا میآید، به این باشگاه علاقمند است. این هواداران ممکن است هزاران کیلومتر دورتر از کاتالونیا چشم به جهان گشوده باشند اما به خوبی میدانند که چه چیزی این باشگاه را به بهترین تبدیل کرده و چه چیزی اکنون آن را تخریب میکند.
هواداران بارسلونا در سراسر جهان میدانند که این تیم به بازیکنی مانند سری احتیاج دارد، نه پائولینیو، میدانند که خروج شرم آور نیمار را نمیتوان به صورت جداگانه حل کرد، زیرا نابودی MSN باعث ایجاد آشفتگیهای تاکتیکی در تیم میشود، باعث میشود که خط هافبک ما، تحت فشار، ضعیف و بیتاثیر شود. پس حتی خرید جایگزینی مشابه نیمار هم نمیتواند مشکل تیم را حل کند، زیرا با وجود او نیز ما در میانه زمین دچار مشکل هستیم.
اولویت پنجره تابستانی نقل و انتقالات باید بازیکنی میبود که بتواند همه چیز را با هم نگه دارد. اما آنچه رخ داد، هرج و مرجی بیش نبود و این یعنی شروع یک فصل جدید در مشکلات ما. آنها پائولینیو را خریدند که از خصوصیاتش قدرت و فیزیکی بودن است، کسی که کارنامه فوتبالیاش پر از سوال و قابل نقد است، کسی که پیش از اینکه کسی به طرز معجزه آسایی او را به عنوان راه حلی برای مشکلات ما ببیند، برای گوانگژو اورگراند چین بازی کرده بود. خرید چنین افرادی باعث میشود تیاگو، سمپر و امثالهم از تیم بروند و امثال توران و گومز جایشان را در تیم پر کنند.
اینها واقعا که هستند؟ افراد بدطینت طماعی که تنها یک چیز میبینند: از بین بردن مدل، اخلاق، نمادها و هر چیزی که بارسلونا را قدرتمند نگه داشته است. بخش عمدهای از آنچه که توسط این هیئت مدیره انجام شده، تعریفی از رفتارهای غیر اخلاقی است. قراردادهای اسپانسرینگ با قطر، مربیان و بازیکنان نه چندان مطمئن و از همه مهمتر ساندرو راسل؛ کسی که آغازگر تمام این مشکلات بوده و حال به جرم فساد مالی در زندان است. او هنوز هم به طور غیرمستقیم روی مدیریت باشگاه تاثیرگذار است - احتمالاً برای اینکه آن را کاملا از بین ببرد!
راه حل این مشکل فراتر از فوتبال است، زیرا ما شاهد یک صحنه جرم بزرگ هستیم. تغییر مربیان تنها راه حل نیست و خرید بازیکنان مناسب نیز یک راه حل کوتاه مدت است؛ راه حل واقعی تنظیم مججد باشگاه است تا ما را به آنچه که یوهان کرایف، گواردیولا، اوریول تورت، خوان لاپورتا و بسیاری دیگر ساختند، بازگرداند.
اما نباید فراموش کنیم که این بحث در مورد افراد نیست، بلکه در مورد ایدههای درست است. معلم اصلی کرایف بود که متاسفانه درگذشت اما عقاید او برای همیشه زنده خواهد ماند. پپ رفت اما مهمترین فلسفه تاکتیکی کرایف کبیر، و ایمانش به شیوه بازی تیم، میتواند توسط دیگر مربیان مورد استفاده قرار گیرد. او بینظیر بوده است و ایدههایش میتواند به اشتراک گذاشته شود چرا که خیلیها از او درس گرفتهاند.
تیکی، لاپورتا، پپ، کریوف، انریکه، ژاوی، پویول... بارسلونا فراتر از یک باشگاه است و تعداد پسرانش در مقایسه با کسانی که سعی در غرق کردن کشتیهای ما دارند، بسیار بیشتر است.
این را خطاب به اعضای بارسلونا میگویم، ما باید با همراهی بندیتو در قیامی که برای از بین بردن بارتمئو شروع کرده، اولین قدم را برداریم؛ این تنها کورسوی امیدی است که میتوان به کمک آن به این کابوس، پایان داد. ما وقت زیادی برای تلف کردن نداریم. بهترین سالهای زندگی مسی، در آستانه هدر رفتن است و سزاوار نیست که بهترین بازیکن تمام ادوار فقط به خاطر اشتباهاتی از هیئت مدیره، از بین برود.
این باشگاه به یک ناجی احتیاج دارد، ما نباید بگذاریم از بین برود...
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
امیدوارم این قیام نتیجه خوبی داشته باشه
شنبه، ۱۸ شهریور ۱۳۹۶ (۱۲:۱۱)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
نقل قول shakib10 نوشته:انریکه از لحاظ بازی زمان دوری هم نبوده انگار جالبه تو زمان رونالدینهو بوده؟؟؟؟؟؟عجببب نمیدونستم آره لوچو فصل اول كاپيتان تيم ريكارد بود بعدش خداحافظى كرد. شنبه، ۱۸ شهریور ۱۳۹۶ (۲:۲۷)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
انریکه از لحاظ بازی زمان دوری هم نبوده انگار جالبه تو زمان رونالدینهو بوده؟؟؟؟؟؟عجببب نمیدونستم
شنبه، ۱۸ شهریور ۱۳۹۶ (۱:۳۱)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
سخت ترين دوران بارسا در حال سپري شدن هست
جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۲۱:۱۱)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
؟دوستان چرا دیگه اخبار روزنامه هارو نمیگذارید
جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۲۰:۴۴)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
به خصوص که راحت هم تحت تاثیر فریبکاری های بارتمئو قرار می گیرن... جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۲۰:۲۰)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
نگرانی من اینه ک یه سری هوادار احمق دوباره بزنن کارو خراب کنن
جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۲۰:۱۳)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
این بده که از دست ماها کاری بر نمیاد،ماها بیشترمون تو اون رای گیری اینترنتی شرکت کردیم اما امثال ماها ک تو ایران هستیم و عضو رسمی نیستیم فقط از دستمون دعا و آرزو برای موفقیت بندیتو و بارسا برمیاد
جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۲۰:۰۹)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
با خوندن این مقاله،فقط حرص خوردم که چرا خودمون این بلا رو سر بارسا آوردیم.از ماست که بر ماست.به نظرم باز هم حماقت و ظاهر بینی جای روشنفکری و آینده نگری رو میگیره.
جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۲۰:۰۸)
|
پاسخ به: قیامی برای نجات بارسا... | ||
---|---|---|
هوادارای بی فکر یه بار با وجود هشدارهای مکرر لاپورتا، فریب وعده های راسل رو خوردن و باشگاه رو دستش سپردن... یه بار هم سه گانه ای که با وجود همه مشکلات، به خاطر نبوغ لوچوی بزرگ بدست اومده بود رو به پای بارتمئو نوشتن و باز بهش اعتماد کردن... امیدوارم برای بار سوم دیگه این حماقت رو مرتکب نشن! جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ (۱۹:۲۹)
|