آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟آنالیز فنی
فرستنده سعید ایمنی در تاريخ جمعه، ۷ مهر ۱۳۹۶ (۱۷:۰۰) (۱,۸۵۳ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
مرجع: Squawka
سعید ایمنی / FCBarcelona.ir
این یک خرید فوقالعاده بزرگ برای پاریسیها بود، و ظاهرا تمام چیزی بود که آنها میخواستند. یک ستاره با کلاس جهانی غیر قابل انکار؛ و در عین حال آنها به یک رقیب اروپایی ضربه بزرگی وارد کردند. برای بارسلونا، این یک فاجعه بود، یک کابوس تلخ که به واقعیت مبدل شد.
برای خود بازیکن، این انتقال یک پیروزی بزرگ به نظر میرسید، چرا که صرف نظر از منافع مادی، او میتوانست تیمی برای خودش داشته باشد؛ در حالی که اوضاع میتوانست اینطور پیش برود، اما شکافهایی شروع به شکل گرفتن کرده است و مهمتر از آن، تاریخ نشان میدهد که این داستان عاقبت خوشی ندارد.
در سال 1997، رونالدو بازیکن بارسا و بهترین بازیکن دنیا بود. او آمار خیره کننده 47 گل در 49 بازی را به جا گذاشته و آبی و اناریها را به قهرمانی جام برندگان جام اروپا رسانده بود. او فرازمینی به نظر میرسید و امید میرفت که به یک اسطوره در بارسلونا تبدیل شود.
سال 2008، روبینیو در قهرمانی پیاپی رئال مادرید در لالیگا نقش مهمی داشت و یکی از خوش آتیهترین بازیکنان جهان (و البته الگوی نیمار جوان) محسوب میشد. در سن تنها 24 سالگی، او آماده بود تا رئال مادرید را به سطح جدیدی ارتقا دهد و به ناکامی آن دوران مادریدیها در لیگ قهرمانان پایان ببخشد.
اما هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاد!
رونالدو به اینتر میلان پیوست، در حالی که با فعالسازی رقم فسخ قرارداد او یعنی 19.5 میلیون یورو، یک رکورد جهانی ثبت شد و آبی و اناریها نتوانستد هیچ کاری انجام دهند. به سختی میتوان عظمت آن انتقال را با معیارهای امروز بیان کرد.
اینطور به این مسئله نگاه کنید: آن قدری که انتقال نیمار بزرگ بوده است، انتقال رونالدو حتی از آن هم بزرگتر بود (صرف نظر از خود عدد انتقال). در حال حاضر، لئو مسی با فاصله بهتر از هر بازیکن دیگری در دنیاست؛ اگرچه شاید نیمار را بتوان جانشین او و شاهزاده دنیای فوتبال نامید، اما او همچنان پادشاه نیست؛ اما رونالدو بود!
گفته میشود که تمایل نیمار برای داشتن تاجی مخصوص به خود، و تیمی برای رهبری کردن، انگیزه اصلی رفتنش به PSG بوده است. اما این غیر معقول به نظر میرسد وقتی به یاد بیاوریم که مسی 5 سال از او بزرگتر است و در این سالها نشان داده بود که تمایل دارد تا سبک بازیاش را برای تبدیل کردن نیمار به مهره اصلی تیم در آینده، تغییر دهد.
در حالی که نیمار کم کم به سالهای اوج عمر فوتبالیاش نزدیک میشود، مسی بیشتر در حال تبدیل شدن به یک هافبک است، بازیکنی که میتوانست و تمایل داشت تا بهترین بستر را برای رشد نیمار فراهم آورد. این ایده که او برای دیده شدن نیاز به ترک بارسلونا داشت، خنده دار است. همه چیز برای او مهیا بود؛ تنها کاری که لازم بود او انجام دهد، این بود که به از دست دادن تک به تکهایی که مسی برایش فراهم میکرد، پایان دهد و با یک نوار گلزنی مداوم، او میتوانست تمام توجه و تمجیدی که نیاز داشت را بدست آورد.
سال 2008، تمایل روبینیو به شخصیت اصلی بودن، بدون تردید انگیزه اصلی او برای جدایی از رئال مادرید و پیوستن به منچستر سیتی بود. او یکی از بازیکنان بزرگ سفیدها بود، اما آنها آماده بودند که او را به پول نقد تبدیل کنند و او را به عنوان ابزاری برای خرید کریستیانو رونالدو از منچستر یونایتد مورد استفاده قرار دهند.
روبینیو از این برخورد راضی نبود و میخواست که مثل یک ستاره در کلاس جهانی با او رفتار شود. در نتیجه او و مدیر برنامههایش تصمیم گرفتند انتقال به تیمی را برنامه ریزی کنند که به تازگی با تزریق مقدار زیادی پول و داشتن امکانات مالی بسیار، آیندهای امیدوارکننده برای خود ترسیم کرده بود و روبینیو میتوانست ستاره آن تیم در حال اوجگیری باشد. داستان آشناست، نه؟ او از این انتقال به منچستر بسیار خرسند بود و تلاش میکرد تا تیم را در اختیار خود بگیرد.
در سال 1997 اما، رونالدو بهترین بازیکن بارسا و دنیای فوتبال بود. رونالدو در عین حال به لیگی مهاجرت میکرد که در آن زمان بهترین لیگ دنیا محسوب میشد، یعنی سری آ ایتالیا؛ البته بیشتر از جنبههای فوتبالی، به خاطر تاثیر ورود سرمایه گذاران خارجی به آن لیگ.
این انتقال تاثیر به سزایی در سلطه یک دههای سری آ بر فوتبال اروپا داشت. با این وجود، رئال مادرید فصل بعد با شکست دادن یوونتوس لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد و لالیگا دورهای از سلطه بر فوتبال را آغاز کرد که 19 سال بعد، حتی محکمتر از قبل نیز هست!
اما مشکل کجا بود؟
اولا رونالدو به تیمی رفت که نه پلنی داشت و نه روحیه پیروزی. اینتر یک باشگاه در هم ریخته بود و برای سالها در همان وضعیت مانده بود. اینتر در آن زمان باشگاهی بود که با پشتوانه توان مالی خود، میخواست موفقیت را دل شکست بیرون بکشد. داستان دوباره آشناست، نه؟ رونالدو جوان بود و قابل درک است که با وعدههای بزرگ و چک با مبلغ بالا به راحتی تحریک شد. اما این انتقال، او را به عقب راند.
در حالی که رونالدو فصلی نسبتا خوب را در ایتالیا سپری کرد، اما تاثیر منفی انتقال به منچستر سیتی برای روبینیو خیلی زود آشکار شد. او حتی نتوانست یک فصل فوتبالی خوب را در شمال غرب انگلستان سپری کند. او فصل را به عنوان برترین گلزن سیتی به پایان رساند - نقشی که همیشه آرزویش را داشت - اما باشگاه فصل را در رتبه دهم به پایان برد، با 40 امتیاز اختلاف فاحش نسبت به منچستر یونایتد قهرمان.
فصل دوم روبینیو، با یک مصدومیت نابود شد. او تنها 10 بار دیگر برای سیتی به میدان رفت، پیش از آنکه در ژانویه به طور قرضی به باشگاه سابقش سانتوس باز گردد، جایی که او در کنار نیمار جوان بازی کرد. با وجود تمام امیدها و آرزوهای بزرگ اولیه، روبینیو در نهایت همان تابستان سیتی را ترک کرد؛ یک شکست غیر قابل تصور!
در سال 1998، رونالدو یک شروع خیره کننده داشت و 34 گل در تمامی رقابتها برای اینتر به ثمر رساند و توپ طلا را نیز از آن خود کرد (که البته نمایش درخشان او در بارسلونا نقش اصلی را در کسب این جایزه داشت) و همچنین موفق به فتح جام یوفا شد. او با فاصله بهتر از روبینیو بود، در نتیجه به طور منطقی سرنوشت بهتری داشت، اما در ادامه مصدومیتها بر سر او آوار شدند.
در فصل 1998/99 او تنها 28 بار در تمامی رقابتها به میدان رفت، و تنها 15 گل به ثمر رساند. مشخص بود که ماهیت فیزیکی و خشن سری آ، بر روی سبک بازی او اثر گذاشته است. در فصل بعد، به دلیل فشار زیاد وارد شده، رباط صلیبی او دچار پارگی شد. او به شکل خارق العادهای تنها 4 ماه بعد به میادین باز گشت، اما دوباره از ناحیه همان زانو دچار مصدومیت شد و 2 سال از بازی کردن دور ماند.
او دوباره بازگشت و البته تعدادی لحظات قهرمانانه خلق کرد، مثل بالای سر بردن جام جهانی 2002، یا قهرمانی لالیگای 2002/03 با رئال مادرید پس از جدا شدن اجباری از اینتر، اما این آن چیزی نبود که از او انتظار میرفت. او همان بازیکن درخشان قبل نبود. بله او همچنان یک استعداد در کلاس جهانی بود، و هنوز بخش زیادی از توانمندیهایش را داشت، اما آن سطح از نبوغ فرازمینی دیگر از میان رفته بود. آن سطح دست نیافتنی و توقف ناپذیر که همگان از او سراغ داشتند، دیگر به خاطره تبدیل شده بود.
افت شرایط فیزیکی او البته شگفت آور نیست، همه بازیکنان پیر میشوند، اما حتی تصورش هم دشوار است که آن رونالدوی مرگبار 1997 به یک فاجعه با اضافه وزن زیاد در جام جهانی 2006 تبدیل شده باشد، آن هم تنها با گذشت یک دهه و تنها در سن 29 سالگی! او میتوانست یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال باشد، و این واقعیت که او حتی به این جایگاه نزدیک هم نشد، یک تراژدی بزرگ است!
نیمار باید خیلی محتاط باشد، چرا که شرایط او میتواند درست به اندازه رونالدو متزلزل و پر مخاطره باشد. بله، بدشانسی مصدومیتها نقش بزرگی در افت ستاره برزیلی داشت، اما سری آ - یک لیگ خشن و فیزیکی - انتخاب درستی برای او نبود. در حال حاضر، لیگ فرانسه شرایط مشابهی دارد. بیدلیل نیست که بسیاری از بازیکنان این لیگ میتوانند به خوبی با لیگ پر هرج و مرج انگلیس خو بگیرند: آنها همیشه قادر بودند سرعت و تکنیک را با خشونت متوقف کنند.
خشونت لیگ 1 فرانسه (با فشار فیزیکی مداوم و سه جام محلی) پیش از این رادامل فالکائو، یکی از بهترین مهاجمین سال 2013 جهان را اسیر خود کرده است. فالکائو بازگشته و درخششهای خوبی در تیم موناکو از خود به نمایش گذاشته، اما مثل رونالدو، دیگر همان بازیکن سابق نشد!
لیگ 1 فرانسه به راحتی میتواند همان کاری را با نیمار بکند، که سری آ با رونالدو کرد. به علاوه که حجم عظیم انتظارات برای نجات باشگاهی که نیازمند معجزه برای بالا کشیدن خود از وضعیت فعلی و رسیدن به سطحی است که همیشه رویایش را داشته، وزنی سنگین بر شانههای هر بازیکنی خواهد بود.
او در حال حاضر، شروعی درخشان در پایتخت فرانسه داشته است. در 5 بازی، او 4 گل به ثمر رسانده و پایه گذار 4 دیگر بوده، و موفق به 40 دریبل موفق (نرخ موفقیت 73%) شده است. اما فصل تازه آغاز شده؛ آیا او میتواند همین کیفیت را در طول زمستان طولانی پیش رو حفظ کند؟
حتی اگر نیمار از مصدومیت در امان بماند، او میتواند زیر فشار نور صحنه نمایش اسیر شود، همان طور که روبینیو در منچستر سیتی شد. سیتی برزیلیهای زیادی را به خدمت گرفت تا روبینیو احساس راحتی کند، همان کاری که به نظر میآید PSG در حال انجامش است، اما بازی کردن در تیمی که شما در آن با فاصله بهترین بازیکن هستید و تمام تمرکز دفاعی حریف را به خود معطوف میکند، بیتردید کار سادهای نیست.
در بارسلونا، نیمار مسی را داشت که وظیفه مشغول کردن مدافعین را به جای او بر عهده گیرد و اغلب او را در موقعیتهای یک به یک با مدافعین قرار دهد. در پاریس اما، تمام نگاههای معطوف به اوست، چه داخل زمین و چه بیرون از آن. آیا میلیون دلارهای بسیاری که او گرفته، کمکش خواهند کرد تا از پس این چالش و این حجم از انتظارات بر آید که او، فراتر از هرکس دیگر، باید PSG را به سرزمین موعود برساند؟
نیمار هیچ وقت مشکلی با نام بردن از روبینیو به عنوان الگویش نداشته است. آن کودک اعجاب انگیز آن روزها، مسیر زندگیاش را با خروج از رئال مادرید و پیوستن به یک باشگاه کوچکتر که پول بیشتر و نقشی مهمتر وعده میداد، با یک سقوط آزاد مواجه کرد. او هیچ گاه نتوانست از زخمهایی که در منچستر دیده بود، التیام یابد و از آن پس، این طرف و آن طرف، هرجا که گذرش افتاده، در حال پرسه زدن بوده است و دیگر هرگز به یک نیروی قابل اتکا تبدیل نشد.
نیمار 25 ساله، و البته بهتر از بهترین روزهای روبینیو است، اما سرنوشتی مشابه میتواند در انتظار او نیز باشد، چرا که او نیز پول و تملق را انتخاب کرد. میگویند این انتقال ربطی به پول نداشته است. پدر او سال گذشته اعلام کرد که پسرش تنها به دلایل ورزشی در بارسلوناست و اگر آنها دنبال پول بودند، به جای دیگری میرفتند. به هر حال، او اکنون دیگر در بارسلونا نیست و شما میتوانید نتیجهگیری واضحی از این اتفاق داشته باشید!
آیا او خواهد توانست تحت این تمرکز رقابتی شدید و انتظار فراوان که PSG از او دارد، به درخشیدن ادامه دهد؟ اگر اطراف او پر باشد از افراد متملق و چاپلوس، آیا او نظم و انصباط مورد نیاز برای موفقیت را حفظ خواهد کرد؟ زلاتان ابراهیموویچ موفق به انجام این کار شد، اما او یک جانور تشنه رقابت بیرحم است!
اکنون به نظر میرسد که نیمار، ارزش بیشتری برای چیزهای دیگری قائل است، و این حق طبیعی اوست، اما نیاز او به دیده و تحسین شدن، در کمتر از یک ماه از انتقال به پاریس، در حال مشکلسازی است. و مشکلات از درگیری او با ادیسون کاوانی بر سر زدن ضربات آزاد آغاز شدهاند. این بازیکن اروگوئهای خود را ستاره خط حمله PSG میداند و در برابر سپردن ضربات پنالتی به بازیکن تازه وارد، مقاومت میکند.
بحث و جدل آنها در زمین این حس را منتقل میکند که اوضاع در پایتخت فرانسه روبراه نیست، و El Pais ادعا کرده که مدیران PSG وارد گود شده و به کاوانی پیشنهاد پول دادهاند تا ضربات آزاد را به نیمار بسپارد و به او اجازه دهد که به سمت تصویر خارق العادهای که آرزویش را دارد حرکت کند. کاوانی البته، این پیشنهاد را رد کرده است. طعنه آمیز اینجاست که لئو مسی که گفته میشد سایهاش بر سر نیمار سنگینی میکند، مرتبا او را در زدن ضربات آزاد و پنالتیها سهیم میکرد.
اوضاع از این نیز پیچیدهتر است، چرا که ریخت و پاش وحشتناک PSG در تابستان، آنها را مجبور کرده که دست به فروش بازیکنانی بزنند که به نظر میآمد عناصر حیاتی در ترکیبشان هستند. به عنوان مثال، بلیس متوئیدی به یوونتوس فرستاده شد، در حالی که جولین درکسلر و انخل دی ماریا هم تنها با دخالت مربی اونای امری در تیم باقی ماندند.
این مسائل، رختکن تیم را به دو بخش تقسیم کرده است: نیمار در یک طرف و اکثر قدیمیهای تیم در طرف دیگر. این یک وضعیت بسیار زشت و بغرنج است که نشانهای از یک راه حل آسان و رضایت بخش در آن دیده نمیشود. در حال حاضر به نظر میرسد که PSG مجبور خواهد بود تا از شر کاوانی خلاص شده و مهاجمی را به خدمت بگیرد که تحت کنترل نیمار باشد، اما این کار عواقب هولناکی را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
بله، او یک فوتبالیست فوقالعاده است؛ بله، داخل زمین او میتواند بیشتر لیگ 1 را زیر پا بگذارد، اما در هر صورت نیمار یک برزیلی است که نیاز بهتر و خشک کردن و ناز کشیدن پدرش دارد؛ او نیاز به بازی کردن و پول گرفتن از باشگاهی دارد، که عاشق پول دادن و ناز کشیدن از برزیلی هاست!
باشگاه فرانسوی تا به حال چنین سطحی از حمایتهای پوچ، نامعقول و غیر حرفهای را از رفتارهای کودکانه و کج خلقیهای نیمار نشان داده - که منجر به اتفاقات عجیب و رقت انگیزی مثل درگیری با آنتونی رالستون شده است - و در حال تبدیل کردن او به همان بچه بداخلاق و لوسی است که در اکثر دوران بازیاش در سانتوس بود. در این لحظه چندان نامعقول نیست اگر بگوییم که نیمار در حال نابودی دوران ورزشی خود است، درست همان طور که رونالدو و روبینیو قبل از او این کار را انجام داده بودند.
حتی اگر او در پاریس عملکرد خوبی داشته باشد، اگر نتواند لیگ قهرمانان را (حداقل چند بار) فتح کند، یک شکست محسوب خواهد شد. حتی اگر او از پس این فشار زیاد برآید و چندین قهرمانی لیگ 1 را بدست آورد، این برای بازیکنی که میتوانست بهترین بازیکن جهان باشد کافی نخواهد بود. به خصوص اگر او تمام همتیمیهایش را به دشمن مبدل سازد و باشگاه را تحت فشار قرار دهد که آنها را با بازیکنانی که مطیع او خواهند بود، جایگزین کند.
سعید ایمنی / FCBarcelona.ir
تابستان امسال، نیمار بارسا را به مقصد PSG ترک کرد تا با 222 میلیون، رکورد نقل و انتقالات تاریخ فوتبال را شکسته باشد؛ اما در کمتر از یک ماه، مشکلات کم کم در حال پدیدار شدن هستند. آیا مسیری که نیمار انتخاب کرد، به شکوه و افتخار منجر خواهد شد، یا شکست و نابودی؟ در این مقاله به پیدا کردن پاسخ این سوال پرداختهایم. با ما همراه باشید.
این یک خرید فوقالعاده بزرگ برای پاریسیها بود، و ظاهرا تمام چیزی بود که آنها میخواستند. یک ستاره با کلاس جهانی غیر قابل انکار؛ و در عین حال آنها به یک رقیب اروپایی ضربه بزرگی وارد کردند. برای بارسلونا، این یک فاجعه بود، یک کابوس تلخ که به واقعیت مبدل شد.
برای خود بازیکن، این انتقال یک پیروزی بزرگ به نظر میرسید، چرا که صرف نظر از منافع مادی، او میتوانست تیمی برای خودش داشته باشد؛ در حالی که اوضاع میتوانست اینطور پیش برود، اما شکافهایی شروع به شکل گرفتن کرده است و مهمتر از آن، تاریخ نشان میدهد که این داستان عاقبت خوشی ندارد.
در سال 1997، رونالدو بازیکن بارسا و بهترین بازیکن دنیا بود. او آمار خیره کننده 47 گل در 49 بازی را به جا گذاشته و آبی و اناریها را به قهرمانی جام برندگان جام اروپا رسانده بود. او فرازمینی به نظر میرسید و امید میرفت که به یک اسطوره در بارسلونا تبدیل شود.
سال 2008، روبینیو در قهرمانی پیاپی رئال مادرید در لالیگا نقش مهمی داشت و یکی از خوش آتیهترین بازیکنان جهان (و البته الگوی نیمار جوان) محسوب میشد. در سن تنها 24 سالگی، او آماده بود تا رئال مادرید را به سطح جدیدی ارتقا دهد و به ناکامی آن دوران مادریدیها در لیگ قهرمانان پایان ببخشد.
اما هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاد!
رونالدو به اینتر میلان پیوست، در حالی که با فعالسازی رقم فسخ قرارداد او یعنی 19.5 میلیون یورو، یک رکورد جهانی ثبت شد و آبی و اناریها نتوانستد هیچ کاری انجام دهند. به سختی میتوان عظمت آن انتقال را با معیارهای امروز بیان کرد.
اینطور به این مسئله نگاه کنید: آن قدری که انتقال نیمار بزرگ بوده است، انتقال رونالدو حتی از آن هم بزرگتر بود (صرف نظر از خود عدد انتقال). در حال حاضر، لئو مسی با فاصله بهتر از هر بازیکن دیگری در دنیاست؛ اگرچه شاید نیمار را بتوان جانشین او و شاهزاده دنیای فوتبال نامید، اما او همچنان پادشاه نیست؛ اما رونالدو بود!
گفته میشود که تمایل نیمار برای داشتن تاجی مخصوص به خود، و تیمی برای رهبری کردن، انگیزه اصلی رفتنش به PSG بوده است. اما این غیر معقول به نظر میرسد وقتی به یاد بیاوریم که مسی 5 سال از او بزرگتر است و در این سالها نشان داده بود که تمایل دارد تا سبک بازیاش را برای تبدیل کردن نیمار به مهره اصلی تیم در آینده، تغییر دهد.
در حالی که نیمار کم کم به سالهای اوج عمر فوتبالیاش نزدیک میشود، مسی بیشتر در حال تبدیل شدن به یک هافبک است، بازیکنی که میتوانست و تمایل داشت تا بهترین بستر را برای رشد نیمار فراهم آورد. این ایده که او برای دیده شدن نیاز به ترک بارسلونا داشت، خنده دار است. همه چیز برای او مهیا بود؛ تنها کاری که لازم بود او انجام دهد، این بود که به از دست دادن تک به تکهایی که مسی برایش فراهم میکرد، پایان دهد و با یک نوار گلزنی مداوم، او میتوانست تمام توجه و تمجیدی که نیاز داشت را بدست آورد.
سال 2008، تمایل روبینیو به شخصیت اصلی بودن، بدون تردید انگیزه اصلی او برای جدایی از رئال مادرید و پیوستن به منچستر سیتی بود. او یکی از بازیکنان بزرگ سفیدها بود، اما آنها آماده بودند که او را به پول نقد تبدیل کنند و او را به عنوان ابزاری برای خرید کریستیانو رونالدو از منچستر یونایتد مورد استفاده قرار دهند.
روبینیو از این برخورد راضی نبود و میخواست که مثل یک ستاره در کلاس جهانی با او رفتار شود. در نتیجه او و مدیر برنامههایش تصمیم گرفتند انتقال به تیمی را برنامه ریزی کنند که به تازگی با تزریق مقدار زیادی پول و داشتن امکانات مالی بسیار، آیندهای امیدوارکننده برای خود ترسیم کرده بود و روبینیو میتوانست ستاره آن تیم در حال اوجگیری باشد. داستان آشناست، نه؟ او از این انتقال به منچستر بسیار خرسند بود و تلاش میکرد تا تیم را در اختیار خود بگیرد.
در سال 1997 اما، رونالدو بهترین بازیکن بارسا و دنیای فوتبال بود. رونالدو در عین حال به لیگی مهاجرت میکرد که در آن زمان بهترین لیگ دنیا محسوب میشد، یعنی سری آ ایتالیا؛ البته بیشتر از جنبههای فوتبالی، به خاطر تاثیر ورود سرمایه گذاران خارجی به آن لیگ.
این انتقال تاثیر به سزایی در سلطه یک دههای سری آ بر فوتبال اروپا داشت. با این وجود، رئال مادرید فصل بعد با شکست دادن یوونتوس لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد و لالیگا دورهای از سلطه بر فوتبال را آغاز کرد که 19 سال بعد، حتی محکمتر از قبل نیز هست!
اما مشکل کجا بود؟
اولا رونالدو به تیمی رفت که نه پلنی داشت و نه روحیه پیروزی. اینتر یک باشگاه در هم ریخته بود و برای سالها در همان وضعیت مانده بود. اینتر در آن زمان باشگاهی بود که با پشتوانه توان مالی خود، میخواست موفقیت را دل شکست بیرون بکشد. داستان دوباره آشناست، نه؟ رونالدو جوان بود و قابل درک است که با وعدههای بزرگ و چک با مبلغ بالا به راحتی تحریک شد. اما این انتقال، او را به عقب راند.
در حالی که رونالدو فصلی نسبتا خوب را در ایتالیا سپری کرد، اما تاثیر منفی انتقال به منچستر سیتی برای روبینیو خیلی زود آشکار شد. او حتی نتوانست یک فصل فوتبالی خوب را در شمال غرب انگلستان سپری کند. او فصل را به عنوان برترین گلزن سیتی به پایان رساند - نقشی که همیشه آرزویش را داشت - اما باشگاه فصل را در رتبه دهم به پایان برد، با 40 امتیاز اختلاف فاحش نسبت به منچستر یونایتد قهرمان.
فصل دوم روبینیو، با یک مصدومیت نابود شد. او تنها 10 بار دیگر برای سیتی به میدان رفت، پیش از آنکه در ژانویه به طور قرضی به باشگاه سابقش سانتوس باز گردد، جایی که او در کنار نیمار جوان بازی کرد. با وجود تمام امیدها و آرزوهای بزرگ اولیه، روبینیو در نهایت همان تابستان سیتی را ترک کرد؛ یک شکست غیر قابل تصور!
در سال 1998، رونالدو یک شروع خیره کننده داشت و 34 گل در تمامی رقابتها برای اینتر به ثمر رساند و توپ طلا را نیز از آن خود کرد (که البته نمایش درخشان او در بارسلونا نقش اصلی را در کسب این جایزه داشت) و همچنین موفق به فتح جام یوفا شد. او با فاصله بهتر از روبینیو بود، در نتیجه به طور منطقی سرنوشت بهتری داشت، اما در ادامه مصدومیتها بر سر او آوار شدند.
در فصل 1998/99 او تنها 28 بار در تمامی رقابتها به میدان رفت، و تنها 15 گل به ثمر رساند. مشخص بود که ماهیت فیزیکی و خشن سری آ، بر روی سبک بازی او اثر گذاشته است. در فصل بعد، به دلیل فشار زیاد وارد شده، رباط صلیبی او دچار پارگی شد. او به شکل خارق العادهای تنها 4 ماه بعد به میادین باز گشت، اما دوباره از ناحیه همان زانو دچار مصدومیت شد و 2 سال از بازی کردن دور ماند.
او دوباره بازگشت و البته تعدادی لحظات قهرمانانه خلق کرد، مثل بالای سر بردن جام جهانی 2002، یا قهرمانی لالیگای 2002/03 با رئال مادرید پس از جدا شدن اجباری از اینتر، اما این آن چیزی نبود که از او انتظار میرفت. او همان بازیکن درخشان قبل نبود. بله او همچنان یک استعداد در کلاس جهانی بود، و هنوز بخش زیادی از توانمندیهایش را داشت، اما آن سطح از نبوغ فرازمینی دیگر از میان رفته بود. آن سطح دست نیافتنی و توقف ناپذیر که همگان از او سراغ داشتند، دیگر به خاطره تبدیل شده بود.
افت شرایط فیزیکی او البته شگفت آور نیست، همه بازیکنان پیر میشوند، اما حتی تصورش هم دشوار است که آن رونالدوی مرگبار 1997 به یک فاجعه با اضافه وزن زیاد در جام جهانی 2006 تبدیل شده باشد، آن هم تنها با گذشت یک دهه و تنها در سن 29 سالگی! او میتوانست یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال باشد، و این واقعیت که او حتی به این جایگاه نزدیک هم نشد، یک تراژدی بزرگ است!
نیمار باید خیلی محتاط باشد، چرا که شرایط او میتواند درست به اندازه رونالدو متزلزل و پر مخاطره باشد. بله، بدشانسی مصدومیتها نقش بزرگی در افت ستاره برزیلی داشت، اما سری آ - یک لیگ خشن و فیزیکی - انتخاب درستی برای او نبود. در حال حاضر، لیگ فرانسه شرایط مشابهی دارد. بیدلیل نیست که بسیاری از بازیکنان این لیگ میتوانند به خوبی با لیگ پر هرج و مرج انگلیس خو بگیرند: آنها همیشه قادر بودند سرعت و تکنیک را با خشونت متوقف کنند.
خشونت لیگ 1 فرانسه (با فشار فیزیکی مداوم و سه جام محلی) پیش از این رادامل فالکائو، یکی از بهترین مهاجمین سال 2013 جهان را اسیر خود کرده است. فالکائو بازگشته و درخششهای خوبی در تیم موناکو از خود به نمایش گذاشته، اما مثل رونالدو، دیگر همان بازیکن سابق نشد!
لیگ 1 فرانسه به راحتی میتواند همان کاری را با نیمار بکند، که سری آ با رونالدو کرد. به علاوه که حجم عظیم انتظارات برای نجات باشگاهی که نیازمند معجزه برای بالا کشیدن خود از وضعیت فعلی و رسیدن به سطحی است که همیشه رویایش را داشته، وزنی سنگین بر شانههای هر بازیکنی خواهد بود.
او در حال حاضر، شروعی درخشان در پایتخت فرانسه داشته است. در 5 بازی، او 4 گل به ثمر رسانده و پایه گذار 4 دیگر بوده، و موفق به 40 دریبل موفق (نرخ موفقیت 73%) شده است. اما فصل تازه آغاز شده؛ آیا او میتواند همین کیفیت را در طول زمستان طولانی پیش رو حفظ کند؟
حتی اگر نیمار از مصدومیت در امان بماند، او میتواند زیر فشار نور صحنه نمایش اسیر شود، همان طور که روبینیو در منچستر سیتی شد. سیتی برزیلیهای زیادی را به خدمت گرفت تا روبینیو احساس راحتی کند، همان کاری که به نظر میآید PSG در حال انجامش است، اما بازی کردن در تیمی که شما در آن با فاصله بهترین بازیکن هستید و تمام تمرکز دفاعی حریف را به خود معطوف میکند، بیتردید کار سادهای نیست.
در بارسلونا، نیمار مسی را داشت که وظیفه مشغول کردن مدافعین را به جای او بر عهده گیرد و اغلب او را در موقعیتهای یک به یک با مدافعین قرار دهد. در پاریس اما، تمام نگاههای معطوف به اوست، چه داخل زمین و چه بیرون از آن. آیا میلیون دلارهای بسیاری که او گرفته، کمکش خواهند کرد تا از پس این چالش و این حجم از انتظارات بر آید که او، فراتر از هرکس دیگر، باید PSG را به سرزمین موعود برساند؟
نیمار هیچ وقت مشکلی با نام بردن از روبینیو به عنوان الگویش نداشته است. آن کودک اعجاب انگیز آن روزها، مسیر زندگیاش را با خروج از رئال مادرید و پیوستن به یک باشگاه کوچکتر که پول بیشتر و نقشی مهمتر وعده میداد، با یک سقوط آزاد مواجه کرد. او هیچ گاه نتوانست از زخمهایی که در منچستر دیده بود، التیام یابد و از آن پس، این طرف و آن طرف، هرجا که گذرش افتاده، در حال پرسه زدن بوده است و دیگر هرگز به یک نیروی قابل اتکا تبدیل نشد.
نیمار 25 ساله، و البته بهتر از بهترین روزهای روبینیو است، اما سرنوشتی مشابه میتواند در انتظار او نیز باشد، چرا که او نیز پول و تملق را انتخاب کرد. میگویند این انتقال ربطی به پول نداشته است. پدر او سال گذشته اعلام کرد که پسرش تنها به دلایل ورزشی در بارسلوناست و اگر آنها دنبال پول بودند، به جای دیگری میرفتند. به هر حال، او اکنون دیگر در بارسلونا نیست و شما میتوانید نتیجهگیری واضحی از این اتفاق داشته باشید!
آیا او خواهد توانست تحت این تمرکز رقابتی شدید و انتظار فراوان که PSG از او دارد، به درخشیدن ادامه دهد؟ اگر اطراف او پر باشد از افراد متملق و چاپلوس، آیا او نظم و انصباط مورد نیاز برای موفقیت را حفظ خواهد کرد؟ زلاتان ابراهیموویچ موفق به انجام این کار شد، اما او یک جانور تشنه رقابت بیرحم است!
اکنون به نظر میرسد که نیمار، ارزش بیشتری برای چیزهای دیگری قائل است، و این حق طبیعی اوست، اما نیاز او به دیده و تحسین شدن، در کمتر از یک ماه از انتقال به پاریس، در حال مشکلسازی است. و مشکلات از درگیری او با ادیسون کاوانی بر سر زدن ضربات آزاد آغاز شدهاند. این بازیکن اروگوئهای خود را ستاره خط حمله PSG میداند و در برابر سپردن ضربات پنالتی به بازیکن تازه وارد، مقاومت میکند.
بحث و جدل آنها در زمین این حس را منتقل میکند که اوضاع در پایتخت فرانسه روبراه نیست، و El Pais ادعا کرده که مدیران PSG وارد گود شده و به کاوانی پیشنهاد پول دادهاند تا ضربات آزاد را به نیمار بسپارد و به او اجازه دهد که به سمت تصویر خارق العادهای که آرزویش را دارد حرکت کند. کاوانی البته، این پیشنهاد را رد کرده است. طعنه آمیز اینجاست که لئو مسی که گفته میشد سایهاش بر سر نیمار سنگینی میکند، مرتبا او را در زدن ضربات آزاد و پنالتیها سهیم میکرد.
اوضاع از این نیز پیچیدهتر است، چرا که ریخت و پاش وحشتناک PSG در تابستان، آنها را مجبور کرده که دست به فروش بازیکنانی بزنند که به نظر میآمد عناصر حیاتی در ترکیبشان هستند. به عنوان مثال، بلیس متوئیدی به یوونتوس فرستاده شد، در حالی که جولین درکسلر و انخل دی ماریا هم تنها با دخالت مربی اونای امری در تیم باقی ماندند.
این مسائل، رختکن تیم را به دو بخش تقسیم کرده است: نیمار در یک طرف و اکثر قدیمیهای تیم در طرف دیگر. این یک وضعیت بسیار زشت و بغرنج است که نشانهای از یک راه حل آسان و رضایت بخش در آن دیده نمیشود. در حال حاضر به نظر میرسد که PSG مجبور خواهد بود تا از شر کاوانی خلاص شده و مهاجمی را به خدمت بگیرد که تحت کنترل نیمار باشد، اما این کار عواقب هولناکی را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
بله، او یک فوتبالیست فوقالعاده است؛ بله، داخل زمین او میتواند بیشتر لیگ 1 را زیر پا بگذارد، اما در هر صورت نیمار یک برزیلی است که نیاز بهتر و خشک کردن و ناز کشیدن پدرش دارد؛ او نیاز به بازی کردن و پول گرفتن از باشگاهی دارد، که عاشق پول دادن و ناز کشیدن از برزیلی هاست!
باشگاه فرانسوی تا به حال چنین سطحی از حمایتهای پوچ، نامعقول و غیر حرفهای را از رفتارهای کودکانه و کج خلقیهای نیمار نشان داده - که منجر به اتفاقات عجیب و رقت انگیزی مثل درگیری با آنتونی رالستون شده است - و در حال تبدیل کردن او به همان بچه بداخلاق و لوسی است که در اکثر دوران بازیاش در سانتوس بود. در این لحظه چندان نامعقول نیست اگر بگوییم که نیمار در حال نابودی دوران ورزشی خود است، درست همان طور که رونالدو و روبینیو قبل از او این کار را انجام داده بودند.
حتی اگر او در پاریس عملکرد خوبی داشته باشد، اگر نتواند لیگ قهرمانان را (حداقل چند بار) فتح کند، یک شکست محسوب خواهد شد. حتی اگر او از پس این فشار زیاد برآید و چندین قهرمانی لیگ 1 را بدست آورد، این برای بازیکنی که میتوانست بهترین بازیکن جهان باشد کافی نخواهد بود. به خصوص اگر او تمام همتیمیهایش را به دشمن مبدل سازد و باشگاه را تحت فشار قرار دهد که آنها را با بازیکنانی که مطیع او خواهند بود، جایگزین کند.
با تمام فشاری که در حال حاضر روی نیمار است، غیر قابل تصور نیست اگر او برای آرامشِ بودن در سایه مسی دلتنگ شود. این ستاره برزیلی که اکنون بدون هیچ راهنمای واقعی و رهبر با تجربه در کنارش، در معرض شدیدترین سطوح از انتظارات قرار گرفته، ممکن است در پایان، تنها به حسرت تباهی انبوهی از استعدادهای ناب تبدیل شود، و برای دهههای طولانی، هواداران بیشماری را با این سوال تنها بگذارد که «اگر او مانده بود چه؟».
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
آره دچارمیشه
شنبه، ۸ مهر ۱۳۹۶ (۱۵:۳۸)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
دوست عزیز...الان آدریانو و الکس ویدال و جرمی متیو و پینتو و... لیاقت بازی کنار مسی داشتن و مثال بارز یحیی توره لیاقت شو ندااااااشت لطفا کمتر تعصبی صحبت کنید. جمعه، ۷ مهر ۱۳۹۶ (۲۲:۱۶)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
نیمار بازیکن خوبی و بهترین تیم رو برای رفتن انتخاب کرد... واقعا زیر سایه مسی بازی کردن برای بازیکنی مثل نیمار اسفناک و باعث نادیده گرفتنش میشه...نیمار ک بچه س گنده تر از اون(ابراهیموویچ) نتوست دووم بیاره...نمیتونید بگید نیمار اشتباه داره میکنه...قطعااین طور نیست. تنها مشکل نیمار حاشیه زیاد و بد خلقی اون هست جمعه، ۷ مهر ۱۳۹۶ (۲۲:۰۹)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
باز هم میگم لیاقت میخواد همبازی شدن با مسی و هیچ جا بارسا نمیشه هیچ جا
چهارشنبه، ۵ مهر ۱۳۹۶ (۱۴:۰۸)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
khalaiegh har che laiegh...
چهارشنبه، ۵ مهر ۱۳۹۶ (۰:۴۷)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
نیمار رفت به دنبال لیاقتش تا التماس یه پنالتی رو به بازیکنی مثل کاوانی کنه.یادش بخیر،مسی خیلی از موقعیت های گل و البته پنالتی ها رو با وجود رقابت با پنالدو میداد به نیمار.مسلما از همون اولین بازی نیمار برای پاریس،خیلی چیزها دستگیرش شده،اینجا بارسا نیست و هیچ کس مسی نیست.
سهشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۶ (۱۷:۳۸)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
قطعا فصل تموم نشده افت میکنه. و مطمئنا الان از لحاظ روحی داغونه... سهشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۶ (۱۷:۰۲)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
واقعا عاالی بود امروز یه جمله ای ام از تیری هانری خوندم که نوشته بود: اگه می خواید از زیر سایه ی مسی خارج بشید بهتره که رشته ی ورزشی تونو عوض کنید، چون هرکس که فوتبال بازی میکنه زیر سایه ی مسی قرار داره نیمار بهتر بود پولاشو جمع میکرد میرفت گلف بازی میکرد😁 اونموقع شاید از زیر سایه مسی خارج میشد🙄 سهشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۶ (۱۶:۵۹)
|
پاسخ به: آیا نیمار به سرنوشت رونالدو و روبینیو دچار خواهد شد؟ | ||
---|---|---|
واقعا مقاله فوق العاده ای بود. زیباتر از این نمی شد نیمار و انتخابش رو توصیف کرد. شکی ندارم که خیلی قبل تر از اونکه فکرشو بکنه بابت پشت کردن به بارسا پشیمون خواهد شد و خواهد فهمید که تو سایه مسی بودن، از آقایی کردن تو هر جای دیگه ای خیلی بهتره! سهشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۶ (۱۶:۱۰)
|