۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد...اختصاصی
فرستنده سعید ایمنی در تاريخ پنجشنبه، ۲۷ مهر ۱۳۹۶ (۲۰:۲۰) (۱,۲۹۰ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
سعید ایمنی
FCBarcelona.ir
و تنها چند دقیقه برایش کافی بود؛ او نیامده گل زد، اگرچه داور گلش را مردود اعلام کرد. این تنها آغاز قصه بدون توقف او بود. بهترین بازیکنِ جهان آن روزها دوباره او را در موقعیتی مشابه قرار داد، و او، در تنها ۱۷ سالگی، زیر آن همه نگاه سنگینِ پر از تردید و سوال، دوباره به همان زیبایی دروازبان را با ضربه چیپ زیباش مغلوب ساخت. رونالدینیو آمد و او را در آغوش گرفت؛ آن لحظه هم خود او و هم آن دیدههای پر از تردید میدانستند که تاج و تخت فوتبال، صاحب یک شاهزاده شده است. شاهزاده کوچکی به نام لئو مسی!
شاید تاریخ فوتبال خوش شانس بود که نوجوانی مستعدترین بازیکنی که به خود دیده، مقارن بود با حضور اعجوبه هلندی روی نیمکت بارسا، فرانک ریکارد بزرگ؛ کسی که چشمان تیزبینش در تشخیص استعدادهای درون فوتبالیستهای جوان، همگان را به یاد استادش یوهان کرویف افسانهای میانداخت؛ همان چشمان تیزبینی که برترینهای تاریخ بارسا - ستارگانی تکرارناشدنی مثل والدس، پویول، ژاوی، اینیستا، مسی و ... - را دید و کشف کرد و پرورش داد، و تیمی را پایهگذاری کرد که برای یک دهه پس از رفتن او، توانست تمامی افتخارات باشگاهی و ملی ممکن را در هر کجای اروپا و جهان از آن خود کند!
تردیدی نبود که ستارهترینِ ستارهها هم از چشمان زیرک او دور نماند. لئو مسی در حالی که هنوز ۱۷ ساله نشده بود، توسط فرانک ریکارد به اردوی تیم اصلی فراخوانده شد و در همان لحظات اول، همگان را در بهت و شگفتی فرو برد.
اولین حضور او در دیداری دوستانه در برابر پورتوی خوزه مورینیو بود. مورینیو، اولین کسی بود که درخشش اعجوبه را دید، و او از آن پس، به کابوس مداوم مربی پرتغالی تبدیل شد. با ۱۶ سال و ۴ ماه و ۲۳ روز سن، او در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۳، لباس تیم اصلی بارسا را در یک دیدار غیر رسمی بر تن کرد، و آنقدر خوب بود، که فرانک ریکارد را قانع کرد تا او را لااقل هفتهای یکبار، به تمرینات تیم اصلی دعوت کند.
چشمان تیزبین دیگر اما، متعلق به بهترین بازیکن جهان بود، رونالدینیوی برزیلی که در دوران اوج خود به سر میبرد. او خیلی زود فهمید که وارث تاج و تختش از راه رسیده، و به همان بزرگی و زیبایی روح و لبخندش، او را در آغوش گرفت و «برادر کوچک» نامید. آغوش رونالدینیو بدون تردید، بهترین جا برای رشد و شکوفایی چنان استعداد خیرهکننده و بیمانندی به نام لئو مسی بود!
او خیلی زودتر از انتظارها رشد کرد. در ۱۹ سالگی، او در ال کلاسیکو در برابر رئال مادرید، در نیوکمپ هتتریک کرد. کاری که بسیاری از بزرگان تاریخ فوتبال هرگز موفق به انجامش نشدهاند. او بعدها یکبار دیگر آن کار را در برنابئو هم تکرار کرد. انگار او برای این آفریده شده بود، که آنچه برای دیگران تنها رویا بود را به واقعیت مبدل سازد.
از آن روزها به بعد، او انواع و اقسام صخرههای فتح ناشدنی را فتح کرد. به نظر نمیآمد چیزی توان متوقف کردن او را داشته باشد. بارسا پس از ظهور او، بیش از تمام دوران تاریخش افتخار کسب کرد. ۴ قهرمانی اروپا تنها یکی از آنها بود، کاری که در ۱۰۵ سال پیش از مسی، تنها ۱ بار موفق به انجامش شده بود!
امروز، درست ۱۷ سال پس از آن روز فراموش ناشدنی، مسی در بالای تمام قلههای فوتبالی ایستاده؛ رکوردی نبوده که بدست او شکسته نشده باشد، و افتخاری نبوده که افتخار رسیدن به دستان او را تجربه نکرده باشد. صحبت کردن از اعداد و ارقام و توصیف شگفتیهای او با آمار، به سختی در قالب صدها مقاله میگنجد، اما او فراتر از همه اینهاست.
اعجوبه آرژانتینی کاتالانها، که از همان دوران کودکی نشان میداد که روزی برترین بازیکن تاریخ فوتبال خواهد شد، در بیرون زمین فوتبال هم یک اسطوره واقعی بوده است. فرونتی و از خود گذشتگی او، و بیتفاوتیاش به عناوین فردی، و صرف تمام توان و انرژی و عشقش برای بارسا و تیم ملی آرژانتین و هوادارانی که نام او را فریاد میکشند، او را به یکی از برترینهای اخلاقی تاریخ فوتبال هم مبدل کرده است، و بینردید، این هر دو کنار هم باعث شده تا میلیونها نفر در سراسر جهان - نه فقط هواداران بارسا یا مردم آرژانتین - عاشق خود او، شخصیتش، و اعجازی که در پاهایش نهفته است، باشند.
شاید این بهترین داستانی باشد که چند دهه بعد، بتوانیم برای نوههایمان تعریف کنیم: ما از روز اول، تا روز آخر، تک تک نمایشهای خارقالعاده برترین بازیکن تاریخ فوتبال را با چشمهایمان تماشا، و در ذهنهایمان ثبت کردهایم! ما در دوران مسی زندگی کردهایم!
بابت تمامی میلیونها لحظه درخشانی که برایمان خلق کردی، از تو متشکریم، لئو!
FCBarcelona.ir
وقتی آن پسرک لاغر و کوتاه قامت، به جای دکوی نامدار به زمین فرستاده شد، شاید بسیاری از هواداران بارسا، با تردید به ادامه داستان نگاه میکردند. او اما آمده بود تا تردیدی باقی نگذارد...
و تنها چند دقیقه برایش کافی بود؛ او نیامده گل زد، اگرچه داور گلش را مردود اعلام کرد. این تنها آغاز قصه بدون توقف او بود. بهترین بازیکنِ جهان آن روزها دوباره او را در موقعیتی مشابه قرار داد، و او، در تنها ۱۷ سالگی، زیر آن همه نگاه سنگینِ پر از تردید و سوال، دوباره به همان زیبایی دروازبان را با ضربه چیپ زیباش مغلوب ساخت. رونالدینیو آمد و او را در آغوش گرفت؛ آن لحظه هم خود او و هم آن دیدههای پر از تردید میدانستند که تاج و تخت فوتبال، صاحب یک شاهزاده شده است. شاهزاده کوچکی به نام لئو مسی!
شاید تاریخ فوتبال خوش شانس بود که نوجوانی مستعدترین بازیکنی که به خود دیده، مقارن بود با حضور اعجوبه هلندی روی نیمکت بارسا، فرانک ریکارد بزرگ؛ کسی که چشمان تیزبینش در تشخیص استعدادهای درون فوتبالیستهای جوان، همگان را به یاد استادش یوهان کرویف افسانهای میانداخت؛ همان چشمان تیزبینی که برترینهای تاریخ بارسا - ستارگانی تکرارناشدنی مثل والدس، پویول، ژاوی، اینیستا، مسی و ... - را دید و کشف کرد و پرورش داد، و تیمی را پایهگذاری کرد که برای یک دهه پس از رفتن او، توانست تمامی افتخارات باشگاهی و ملی ممکن را در هر کجای اروپا و جهان از آن خود کند!
تردیدی نبود که ستارهترینِ ستارهها هم از چشمان زیرک او دور نماند. لئو مسی در حالی که هنوز ۱۷ ساله نشده بود، توسط فرانک ریکارد به اردوی تیم اصلی فراخوانده شد و در همان لحظات اول، همگان را در بهت و شگفتی فرو برد.
لودویک ژولی، وینگر فرانسوی آن روزهای بارسا، آن واقعه را اینطور تعریف میکند: «او همه ما را نابود کرد... بازیکنان تیم او را هر طور که میتوانستند میزدند تا نگذارند یک بچه همهمان را به استهزا بکشد، اما او باز بلند میشد و به کارش ادامه میداد. او ۴ بازیکن را دریبل میکرد و گل میزد. حتی مدافعین اصلی تیم هم عصبی و دستپاچه شده بودند. او بدون شک، از سیارهای دیگر آمده بود».
اولین حضور او در دیداری دوستانه در برابر پورتوی خوزه مورینیو بود. مورینیو، اولین کسی بود که درخشش اعجوبه را دید، و او از آن پس، به کابوس مداوم مربی پرتغالی تبدیل شد. با ۱۶ سال و ۴ ماه و ۲۳ روز سن، او در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۳، لباس تیم اصلی بارسا را در یک دیدار غیر رسمی بر تن کرد، و آنقدر خوب بود، که فرانک ریکارد را قانع کرد تا او را لااقل هفتهای یکبار، به تمرینات تیم اصلی دعوت کند.
چشمان تیزبین دیگر اما، متعلق به بهترین بازیکن جهان بود، رونالدینیوی برزیلی که در دوران اوج خود به سر میبرد. او خیلی زود فهمید که وارث تاج و تختش از راه رسیده، و به همان بزرگی و زیبایی روح و لبخندش، او را در آغوش گرفت و «برادر کوچک» نامید. آغوش رونالدینیو بدون تردید، بهترین جا برای رشد و شکوفایی چنان استعداد خیرهکننده و بیمانندی به نام لئو مسی بود!
او خیلی زودتر از انتظارها رشد کرد. در ۱۹ سالگی، او در ال کلاسیکو در برابر رئال مادرید، در نیوکمپ هتتریک کرد. کاری که بسیاری از بزرگان تاریخ فوتبال هرگز موفق به انجامش نشدهاند. او بعدها یکبار دیگر آن کار را در برنابئو هم تکرار کرد. انگار او برای این آفریده شده بود، که آنچه برای دیگران تنها رویا بود را به واقعیت مبدل سازد.
از آن روزها به بعد، او انواع و اقسام صخرههای فتح ناشدنی را فتح کرد. به نظر نمیآمد چیزی توان متوقف کردن او را داشته باشد. بارسا پس از ظهور او، بیش از تمام دوران تاریخش افتخار کسب کرد. ۴ قهرمانی اروپا تنها یکی از آنها بود، کاری که در ۱۰۵ سال پیش از مسی، تنها ۱ بار موفق به انجامش شده بود!
امروز، درست ۱۷ سال پس از آن روز فراموش ناشدنی، مسی در بالای تمام قلههای فوتبالی ایستاده؛ رکوردی نبوده که بدست او شکسته نشده باشد، و افتخاری نبوده که افتخار رسیدن به دستان او را تجربه نکرده باشد. صحبت کردن از اعداد و ارقام و توصیف شگفتیهای او با آمار، به سختی در قالب صدها مقاله میگنجد، اما او فراتر از همه اینهاست.
اعجوبه آرژانتینی کاتالانها، که از همان دوران کودکی نشان میداد که روزی برترین بازیکن تاریخ فوتبال خواهد شد، در بیرون زمین فوتبال هم یک اسطوره واقعی بوده است. فرونتی و از خود گذشتگی او، و بیتفاوتیاش به عناوین فردی، و صرف تمام توان و انرژی و عشقش برای بارسا و تیم ملی آرژانتین و هوادارانی که نام او را فریاد میکشند، او را به یکی از برترینهای اخلاقی تاریخ فوتبال هم مبدل کرده است، و بینردید، این هر دو کنار هم باعث شده تا میلیونها نفر در سراسر جهان - نه فقط هواداران بارسا یا مردم آرژانتین - عاشق خود او، شخصیتش، و اعجازی که در پاهایش نهفته است، باشند.
شاید این بهترین داستانی باشد که چند دهه بعد، بتوانیم برای نوههایمان تعریف کنیم: ما از روز اول، تا روز آخر، تک تک نمایشهای خارقالعاده برترین بازیکن تاریخ فوتبال را با چشمهایمان تماشا، و در ذهنهایمان ثبت کردهایم! ما در دوران مسی زندگی کردهایم!
بابت تمامی میلیونها لحظه درخشانی که برایمان خلق کردی، از تو متشکریم، لئو!
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
حداقل این شانس رو داشتیم تو زندگیمون زمانی بدنیا اومدیم که بازی مسی رو بچشم خودمون ببینیم . مثلاً میگن پله بازیکن خوبی بود اما جز چن تا فیلم چیزی ما ندیدیم . اما تمام لحظات فوتبالی مسی رو دیدیم . فقط گلهاش نه ، تمام دریبل ها تمام شوتها تمام شوق و انگیزه مسی ، همه رو دیدیم و لذت بردیم . فقط تصور کنید مسی به دنیا نمی امد ...... زنده باد مسی زنده باد بارسا شنبه، ۲۹ مهر ۱۳۹۶ (۸:۵۰)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
بهترین بازیکن جهان قطعا لیونل مسی
چهارشنبه، ۲۶ مهر ۱۳۹۶ (۱۷:۵۲)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
اشک چشمهامو گرفت کسی که اسطوره ی زندگیم شد الدیوس... سهشنبه، ۲۵ مهر ۱۳۹۶ (۲۳:۲۱)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند سهشنبه، ۲۵ مهر ۱۳۹۶ (۱۱:۲۴)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
بسیار زیبا،کامل،پر احساس و به دور از مبالغه بود.یه وصف جامع از شاه لئو.آفرین.
دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۳۹۶ (۲۱:۴۵)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
بابت تمامی میلیونها لحظه درخشانی که برایمان خلق کردی، از تو متشکریم، لئو!
دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۳۹۶ (۲۱:۱۹)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
خیلی عالی بود
دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۳۹۶ (۲۰:۲۸)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
واقعا وصف مسی با کلمات ممکن نیست! فراتر از یک اسطوره!
دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۳۹۶ (۱۹:۴۷)
|
پاسخ به: ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴؛ وقتی فوتبال دوباره متولد شد... | ||
---|---|---|
چقدر خوب نوشتید
دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۳۹۶ (۱۹:۴۲)
|