منبع : سایت رسمی باشگاه
مترجم: آذر فرحی / FCBarcelona.ir

لیلیان تورام برای اولین بار فرصت کرد نگاهی دقیق به امکانات اف. سی. بارسلونا، که برای دو سال آینده خانه‌اش خواهد بود، بیندازد. این فرانوسی اولین کنفرانس مطبوعاتی‌اش را در نیوکمپ برگزار کرد و ادعا می‌کند که آماده است تا یکی از بازیکنان تیمش در سوپرکاپ باشد.


برای لیلیان تورام 34 ساله امروز مانند اولین روز مدرسه بود. بعد از تمرین، او در مورد روشهای آماده‌سازی تیم صحبت کرد: "ما برای زمان زیادی نیست که شروع به کار کرده‌ایم اما همه چیز خوب پیش می‌رود. من به اندازه کافی خوش شانس بودم تا 45 دقیقه فرصت بازی در نیویورک بدست آورم و حقیقت این است که احساس خیلی خوبی دارم."

در انتظار فرصت

اما ملحق شدن به تیمی که فصل پیش این همه عنوان به دست آورده است چندان آسان نیست و این فرانسوی می‌داند که باید کم کم خود را در تیم جای کند تا نظم تیم بهم نخورد. "من فکر می‌کنم وقتی بازیکنانی که اکنون اینجا حاضر هستند، سال گذشته این همه موفقیت به دست آوردند، کاملا طبیعی است که دوباره برگزیده شوند. من به سختی تمرین می‌کنم و منتظرم مربی تصمیم بگیرد که بازی کنم یا نه. "

همه چیز نو شده است

بازیکنان برای اولین بار توانستند از رختکنهای جدید نیوکمپ استفاده کنند. تورام با چیزهایی که امروز دید بسیار تحت تاثیر قرار گرفت. "من امروز صبح رسیدم و تجهیزات را خیلی خوب یافتم. به من گفتند که همه چیز جدید است، حتی رختکنها. این اولین بازی است که من به عنوان بازیکن بارسا به نیوکمپ آمده‌ام و احساس خوبی دارم. همچنین خیلی خوب است که زمین تمرین اینقدر به ورزشگاه نزدیک است."

رقابت

پس از بازگشت از آمریکا به بارسلون، یک راننده تاکسی حاضر نشد زامبروتا را جابجا کند. این اتفاق عجیب در اتاق کنفرانس مورد سئوال قرار گرفت و تورام گفت: "حقیقت را بخواهید، من به خاطر این رفتار راننده بسیار متعجب شدم. اما فکر می‌کنم این کار را کرد چون زامیروتا بازیکن بارساست. ما حتما به سراغ ماشین اشتباه رفتیم اما همه اینها جزئی از رقابت شدید بین بارسا و اسپانیول است."

هدیه‌ای برای بچه‌ها

چیزی که به نظر می‌رسد تورام هیچ گاه از یادآوریش خسته نمی‌شود، این موضوع است که بچه‌هایش علاقه زیادی به رونالدینیو دارند. اما این فرانوسی تاکنون از هم‌تیمی برزیلی‌اش نخواسته که کاری برای آنان انجام بدهد. "من از رونالدینیو چیزی برای بچه‌هایم نخواستم. اما روزی که به اینجا بیایند، مطمئن هستم که چیزی از او خواهند خواست."