اگر من زوبی بودم!بارسلونا
فرستنده سجاد اسدی در تاريخ چهارشنبه، ۷ خرداد ۱۳۹۳ (۲۱:۴۰) (۶۰۵ بار خوانده شده) خبرهای فرستاده شده توسط این شخص
منبع: سایت توتال بارسا
گروه ترجمه سایت / FCBarcelona.ir
سخنانی که لوییز انریکه در نخستین مصاحبههای خود درباره برنامههای تیمش در بازه نقل و انتقالات تابستانه مطرح کرد، همواره با عباراتی مثل "سعی میکنیم" و "به احتمال فراوان" همراه بوده است. او همچنین گفت: «قراردادهایی را در این بازه منعقد خواهیم کرد». از این گفتهها اینطور برداشت میشود که نوعی تردید که از بازه نقل و انتقالات تابستانی گذشته بر سر بازیکنان مورد نظر وجود داشت، هنوز هم پا بر جاست. متاسفانه این مطالب حقیقت دارند. در دورههایی که گذشت و تنها در یک دهه قبل، استعدادهای بزرگ، خود را به ستارگانی قدرتمند بدل کردند. اکنون این حس ترس از کمبود بازیکن در حال افزایش است و این مشکل نیز تنها با سرمایههای بیپایان و بدون محدودیت باشگاهها حل میشود. باشگاه بارسلونا تنها با قدرتهای مالی برابر و یا فراتر خود وارد مبارزه نشد، بلکه باشگاههایی بودند که از سر انتقام جویی به مبارزه با بارسا بر سر جذب بازیکنان میپرداختند.
اینجا جایی است که ما زوبیزارتا را یافتیم تا با شخصیت سمبلیک و اهداف موثر خود به بارسا کمک کند و این دنیایی است که من خود را در آن تجسم میکنم؛ در بازی کوچکی به نام "اگر من زوبی بودم" و بگذارید بگویم که بازی آسانی را انتخاب نکردهام!
سرمایه
جوزپ ماریا بارتومئو در ماه مارس توضیح داد که باشگاه در هر فصل نقل و انتقالات تابستانه با 120 میلیون یورو وارد این بازار میشود تا از میزان بدهکاری بکاهد و همچنین بتواند دستمزد بازیکنان را بهبود ببخشد. معمولاً این تقسیم بودجه به میزان مساوی انجام میشود اما بارتومئو گفت: «می توانیم در یک فصل تمام 120 میلیون یورو را به جذب بازیکن اختصاص دهیم». هرچند این موضوع بر این نکته تاکید میکند که کادر مدیریتی باشگاه در وضعیت کنترل بدهکاریهای باشگاه هستند. من در اقدامی رو به جلو، مبلغ 80 میلیون یورو را برای نقل و انتقالات تابستانه اختصاص میدهم. هر چند این مبلغ میتواند بین 60 تا 120 میلیون یورو متغیر باشد اما مبلغ 80 میلیون به عنوان میانگین مطرح شد.
مهم استفاده شماست
همیشه استدلال من بر این بوده و خواهد بود که هرچه هسته اصلی بازیکنان کوچکتر باشد، بهتر است. همواره به این جمله معتقدم که همیشه چیز بیشتر و بزرگتر، بهتر نیست.اگر چه ضعف مدیریتی که بارسا در فصل پیش با آن دست در گریبان بود، عدم مدیریت بازیکنان بود، بخصوص در دوره خراردو مارتینو. مشکل اصلی، نبود پیوستگی در شیوه چینش بازیکنان و عدم اعتماد به بازیکنان نیمکت نشین بود. این فصل در حالی به پایان رسید که بچز دروازبانان، تنها 14 بازیکن توانستند 88.4% زمان کل بازی را در زمین حاضر باشند. با درنظر گرفتن الکس سانگ و مارتین مونتویا، این 16 نفر مجموعاً 94.6% کل زمان بازی تیم را انجام دادند. این بدان معنی است که کارلس پویول، سرخی روبرتو، کریستین تیو، ابراهیم آفلای، جاناتان دوس سانتوس و چند نفر از بازیکنان بارسا ب تنها در 5.4% زمانهای بازی تیم در فصل گذشته مشارکت داشتند که آمار ناچیزی است.
یک نکته قابل توجه دیگر در مورد تیم این است که فقط سسک فابرگاس و پدرو باید برای حضور در میدان با سایر بازیکنان در پست خود رقابت کنند. مسی، ژاوی، نیمار، اینیستا، بوسکتس، ماسکرانو، پیکه، دنی آلوس، جوردی آلبا و سانچس بازیکنانی هستند که در بیشتر بازیها توپ زدهاند. پدرو و سانچس در طول فصل با هم رقابت جالبی داشتند، در حالی که سسک فابرگاس (که از لحاظ میزان دقایق بازی کرده در جایگاه سوم تیم قرار دارد) به خوبی تمام فضاهای اطراف خود را پوشش میداد. با چشم پوشی کردن از 16 بازیکنی که در این فصل بیشتر از سایر بازیکنان توپ زدند، تاریخ به ما نشان داد که بازیکنی همچون بارترا میتواند قابل اعتمادتر نیز ظاهر شود به شرط اینکه قدرت مدیریت بازیکنان حریف و استارتهای سرعتی را در خود نهادینه کند. الکس سانگ و مارتین مونتویا، تنها در بازیها جام حذفی و تعداد کمی بازی در لالیگا به کمک تیم آمدند که میزان حضور آنها در دقایق بازیها این فصل بارسا را میتوان 6.2% تخمین زد. آدریانو نیز به دلیل مصدومیت در این فصل زیاد بازی نکرد اما میتواند با نشان دادن شایستگیهایش دوباره در تیم جا بیافتد.
در اینجا یک نکته حیاتی برای لوئیز انریکه نهفته است. وی باید ترکیب خود را در شرایط رقابتی ایجاد کند. انریکه باید ترکیب اصلی خود را بر اساس شایستگیها بچیند، نه اینکه پنداشته شود سایر بازیکنان قادر به بازی کردن نیستند. بارسا نمیتواند در حالی به مصاف تیمها خوب برود که همیشه الکسیس و پدرو را در ترکیب تیم قرار دهد؛ ایساک کوئنکا و کریستین تیو نیز تواناییهایی دارند که نباید نادیده گرفته شود و از آنها نیز باید در ترکیب استفاده کرد. نکته بازی کردن کوئنکا یا تیو تنها در 1.6% از دقایق بازیها بارسا چیست؟ بازیکنان ترکیب اصلی باید شایستگی کامل داشته باشند و البته نیمکت نشینان نیز باید بدانند که شانس زیادی برای حضور در میدان دارند.
بارترا نمیتواند گزینه فوقالعاده مطمئنی برای جایگزینی ماسکرانو یا پیکه باشد؛ چرا که این فصل هم احتمال دارد که بارسا به خاطر مصدومیت این دو بازیکن در بازیها بزرگ از بارترا استفاده کند. لوچو درباره این موضوع گفت: «بازیکنانی با استعدادی هستند که با مبالغ کم به تیم بیایند و پس از آن در باشگاه شایستگیها خود را به نمایش بگذارند».
خداحافظ! خداحافظ! خداحافظ!
بیایید تا با موارد آسانی شروع کنیم. بارسلونا در تلاش است تا سانگ (26 سال)، کریستین تیو (22 سال)، آفلای (28 سال)، کوئنکا (23 سال)، بویان کرکیچ (23 سال)، جاناتان دوس سانتوس و اویر اولابازال (24 سال) را در این فصل از نقل و انتقالات از تیم جدا کند. انتقال سانگ به معنا کیفیت ضعیف فوتبالی وی نیست بلکه بر عکس، سانگ جایگاه خوبی در تیم ندارد و تنها دلیل آن نیز بوسکتس است که با نشان دادن شایستگیهایش در اکثر بازیها حضور داشته است. سانگ با کمی بها دادن میتواند به بازیکن قابلی تبدیل شود. بارسا پیش از خرید وی گمان میکرد که سانگ قادر است تا در میانه دفاع یا به عنوان هافبک دفاعی برای بارسا بازی کند اما وی نتوانست در این پست شایستگی و قدرتش را به نمایش بگذارد. وی یک هافبک میانی است و برای تیم موقعیتهای خلاقانه ایجاد میکند. حالا زمان این است تا وی به جایی برود تا بتواند شایستگیهایش را به نمایش بگذارد؛ او سزاوار این است! سانگ بازیکن با ارزشی از نظر نقل و انتقالاتی است و میتواند با رفتنش به اقتصاد باشگاه نیز کمک کند.
بقیه هرگز نمیخواهند شروع کنندهها را مشخص کنند و و نه سطح رقابت مورد نیاز در بارسا را فراهم میکنند. هم تیو و هم کوئنکا محدودیتهای مشخصی دارند و توجهی بیشتر به جرارد دلوفئو را نسبت به خود احساس میکنند و البته که او به وضوح مستعدتر و پتانسیل بیش تری برای جا افتادن در سیستم بارسلونا دارد. همین طور ورود احتمالی آلن هلیلوویچ نیز پیش آمده است. آفلای هم از ابتدا به نظر میرسید در شرایط دشواری باشد و مصدومیتهای وی هم تمام نشدنی بودند، در حالی که متاسفانه در مورد دوس سانتوس آنچه که او در حال حاضر انجام میدهد، بازیکنان دیگر آن کار را در سطح بالاتری انجام میدهند. نیازی هم به ارائه توضیح درباره بویان و اویر وجود ندارد.
اگر تمام این بازیکنان به فروش برسند، اگرچه چندین وام را پیش بینی میکنم، با یک برآورد واقع بینانه درآمد حاصل بین 20 تا 30 میلیون یورو خواهد بود. با استناد به سایت ترنسفر مارکت، ارزش این هفت بازیکن برابر 41 میلیون است بنابراین با یک سری اهداف فرضی دیگر، 20 میلیون هم به 80 میلیون بودجه بالا اضافه میکنم. اگرچه ممکن است بیست میلیون یورو در برابر ارزش بازار برآورد کمی باشد، اما برای هدف تقویت تیم، باید گروهی از بازیکنان نه چندان مفید بروند؛ حتی به قیمت کم و تخفیف بیشتر. البته که همیشه باید به فکر صرفه جویی در هزینه با توجه به دستمزدها هم بود. بنابراین در این نقطه، بودجه انتقال 100 میلیون است. اگر چه حتی من حدس میزنم این مقدار بالاتر هم باشد. من فکر نمیکنم که باشگاه همه این مقدار را در این پنجره نقل و انتقالات صرف کند؛ حتی با در نظر گرفتن احتمال ممنوعیت نقل و انتقالات توسط فیفا. با این وجود، این تجزیه و تحلیل نشان میدهد که اگر این اتفاق هم بیفتد، نباید بیملاحظه و گزاف باشد. بنابراین، 100 میلیون را میتوان به عنوان حداقل هزینه مصرفی در نظر گرفت.
در این بین نامی هست که برخی انتظار ذکر شدنش را داشتند. من اعتقاد دارم که سرخی روبرتو نباید فروخته شود. به او چندان عادلانه توسط خراردو مارتینو فرصت داده نشد و هر زمان که روبرتو بازی میکرد، اغلب بسیار توانمند نشان میداد. او همیشه عالی نبوده، اما مطمئناً خیلی هم بد نبوده. روبرتو از آن دسته بازیکنانی هست که تیم به آن نیاز دارد؛ از همان منطقه و همچنان تمایل به صبر دارد در حالی که انگیزهاش را نیز بالا نگه میدارد. با کیفیت مناسب که ویژگیهای متفاوت با دیگر هافبکها دارد. فکر میکنم لوئیس انریکه هم او را از همین منظر میبیند و با توجه به ارزشهایی که انریکه به لاماسیا و توسعه ان داده است، روبرتو میتواند همانند پروژهای باشد که او را به هیجان میآورد. علاوه بر این روبرتو فردی سخت کوش است و این چیزی است که لوچو به آن ارزش مینهد.
و حالا چه؟
با فرض این که بازیکنان بالا جزو تیم 2014/15 نیستند، در نتیجه ترکیب بارسا به این شکل خواهد بود.
دروازبان: تراشتگن، ماسیپ
دفاع راست: آلوس، مونتویا، آدریانو
دفاع چپ: آلبا، آدریانو
دفاع وسط: پیکه، ماسکرانو، بارترا
هافبک تدافعی: بوسکتس، ماسکرانو
هافبک راست/چپ: ژاوی، اینیستا، فابرگاس، رافینیا، روبرتو
مهاجمان: مسی، نیمار ، الکسیس، پدرو، دلوفئو
اینها 18 بازیکن تیم هستند که با در نظر گرفتن هفت فروش فرضی انجام شدهاند. تیمی که آشنا به نظر میرسد. در اینجا بدون شرمندگی میپذیرم که همه چیز در کل خیلی سختتر شده است. با این حال، زوبی و لوچو فروشهایی را خواهند داشت که به همان اندازه به عنوان تقویت واقع گرایانه به حساب آورده خواهد شد.
با تشکر از مترجمین عزیز، آقایان سجاد اسدی و سپهر مظفری که ما را در ترجمه این مقاله یاری کردند.
گروه ترجمه سایت / FCBarcelona.ir
سخنانی که لوییز انریکه در نخستین مصاحبههای خود درباره برنامههای تیمش در بازه نقل و انتقالات تابستانه مطرح کرد، همواره با عباراتی مثل "سعی میکنیم" و "به احتمال فراوان" همراه بوده است. او همچنین گفت: «قراردادهایی را در این بازه منعقد خواهیم کرد». از این گفتهها اینطور برداشت میشود که نوعی تردید که از بازه نقل و انتقالات تابستانی گذشته بر سر بازیکنان مورد نظر وجود داشت، هنوز هم پا بر جاست. متاسفانه این مطالب حقیقت دارند. در دورههایی که گذشت و تنها در یک دهه قبل، استعدادهای بزرگ، خود را به ستارگانی قدرتمند بدل کردند. اکنون این حس ترس از کمبود بازیکن در حال افزایش است و این مشکل نیز تنها با سرمایههای بیپایان و بدون محدودیت باشگاهها حل میشود. باشگاه بارسلونا تنها با قدرتهای مالی برابر و یا فراتر خود وارد مبارزه نشد، بلکه باشگاههایی بودند که از سر انتقام جویی به مبارزه با بارسا بر سر جذب بازیکنان میپرداختند.
اینجا جایی است که ما زوبیزارتا را یافتیم تا با شخصیت سمبلیک و اهداف موثر خود به بارسا کمک کند و این دنیایی است که من خود را در آن تجسم میکنم؛ در بازی کوچکی به نام "اگر من زوبی بودم" و بگذارید بگویم که بازی آسانی را انتخاب نکردهام!
سرمایه
جوزپ ماریا بارتومئو در ماه مارس توضیح داد که باشگاه در هر فصل نقل و انتقالات تابستانه با 120 میلیون یورو وارد این بازار میشود تا از میزان بدهکاری بکاهد و همچنین بتواند دستمزد بازیکنان را بهبود ببخشد. معمولاً این تقسیم بودجه به میزان مساوی انجام میشود اما بارتومئو گفت: «می توانیم در یک فصل تمام 120 میلیون یورو را به جذب بازیکن اختصاص دهیم». هرچند این موضوع بر این نکته تاکید میکند که کادر مدیریتی باشگاه در وضعیت کنترل بدهکاریهای باشگاه هستند. من در اقدامی رو به جلو، مبلغ 80 میلیون یورو را برای نقل و انتقالات تابستانه اختصاص میدهم. هر چند این مبلغ میتواند بین 60 تا 120 میلیون یورو متغیر باشد اما مبلغ 80 میلیون به عنوان میانگین مطرح شد.
مهم استفاده شماست
همیشه استدلال من بر این بوده و خواهد بود که هرچه هسته اصلی بازیکنان کوچکتر باشد، بهتر است. همواره به این جمله معتقدم که همیشه چیز بیشتر و بزرگتر، بهتر نیست.اگر چه ضعف مدیریتی که بارسا در فصل پیش با آن دست در گریبان بود، عدم مدیریت بازیکنان بود، بخصوص در دوره خراردو مارتینو. مشکل اصلی، نبود پیوستگی در شیوه چینش بازیکنان و عدم اعتماد به بازیکنان نیمکت نشین بود. این فصل در حالی به پایان رسید که بچز دروازبانان، تنها 14 بازیکن توانستند 88.4% زمان کل بازی را در زمین حاضر باشند. با درنظر گرفتن الکس سانگ و مارتین مونتویا، این 16 نفر مجموعاً 94.6% کل زمان بازی تیم را انجام دادند. این بدان معنی است که کارلس پویول، سرخی روبرتو، کریستین تیو، ابراهیم آفلای، جاناتان دوس سانتوس و چند نفر از بازیکنان بارسا ب تنها در 5.4% زمانهای بازی تیم در فصل گذشته مشارکت داشتند که آمار ناچیزی است.
یک نکته قابل توجه دیگر در مورد تیم این است که فقط سسک فابرگاس و پدرو باید برای حضور در میدان با سایر بازیکنان در پست خود رقابت کنند. مسی، ژاوی، نیمار، اینیستا، بوسکتس، ماسکرانو، پیکه، دنی آلوس، جوردی آلبا و سانچس بازیکنانی هستند که در بیشتر بازیها توپ زدهاند. پدرو و سانچس در طول فصل با هم رقابت جالبی داشتند، در حالی که سسک فابرگاس (که از لحاظ میزان دقایق بازی کرده در جایگاه سوم تیم قرار دارد) به خوبی تمام فضاهای اطراف خود را پوشش میداد. با چشم پوشی کردن از 16 بازیکنی که در این فصل بیشتر از سایر بازیکنان توپ زدند، تاریخ به ما نشان داد که بازیکنی همچون بارترا میتواند قابل اعتمادتر نیز ظاهر شود به شرط اینکه قدرت مدیریت بازیکنان حریف و استارتهای سرعتی را در خود نهادینه کند. الکس سانگ و مارتین مونتویا، تنها در بازیها جام حذفی و تعداد کمی بازی در لالیگا به کمک تیم آمدند که میزان حضور آنها در دقایق بازیها این فصل بارسا را میتوان 6.2% تخمین زد. آدریانو نیز به دلیل مصدومیت در این فصل زیاد بازی نکرد اما میتواند با نشان دادن شایستگیهایش دوباره در تیم جا بیافتد.
در اینجا یک نکته حیاتی برای لوئیز انریکه نهفته است. وی باید ترکیب خود را در شرایط رقابتی ایجاد کند. انریکه باید ترکیب اصلی خود را بر اساس شایستگیها بچیند، نه اینکه پنداشته شود سایر بازیکنان قادر به بازی کردن نیستند. بارسا نمیتواند در حالی به مصاف تیمها خوب برود که همیشه الکسیس و پدرو را در ترکیب تیم قرار دهد؛ ایساک کوئنکا و کریستین تیو نیز تواناییهایی دارند که نباید نادیده گرفته شود و از آنها نیز باید در ترکیب استفاده کرد. نکته بازی کردن کوئنکا یا تیو تنها در 1.6% از دقایق بازیها بارسا چیست؟ بازیکنان ترکیب اصلی باید شایستگی کامل داشته باشند و البته نیمکت نشینان نیز باید بدانند که شانس زیادی برای حضور در میدان دارند.
بارترا نمیتواند گزینه فوقالعاده مطمئنی برای جایگزینی ماسکرانو یا پیکه باشد؛ چرا که این فصل هم احتمال دارد که بارسا به خاطر مصدومیت این دو بازیکن در بازیها بزرگ از بارترا استفاده کند. لوچو درباره این موضوع گفت: «بازیکنانی با استعدادی هستند که با مبالغ کم به تیم بیایند و پس از آن در باشگاه شایستگیها خود را به نمایش بگذارند».
خداحافظ! خداحافظ! خداحافظ!
بیایید تا با موارد آسانی شروع کنیم. بارسلونا در تلاش است تا سانگ (26 سال)، کریستین تیو (22 سال)، آفلای (28 سال)، کوئنکا (23 سال)، بویان کرکیچ (23 سال)، جاناتان دوس سانتوس و اویر اولابازال (24 سال) را در این فصل از نقل و انتقالات از تیم جدا کند. انتقال سانگ به معنا کیفیت ضعیف فوتبالی وی نیست بلکه بر عکس، سانگ جایگاه خوبی در تیم ندارد و تنها دلیل آن نیز بوسکتس است که با نشان دادن شایستگیهایش در اکثر بازیها حضور داشته است. سانگ با کمی بها دادن میتواند به بازیکن قابلی تبدیل شود. بارسا پیش از خرید وی گمان میکرد که سانگ قادر است تا در میانه دفاع یا به عنوان هافبک دفاعی برای بارسا بازی کند اما وی نتوانست در این پست شایستگی و قدرتش را به نمایش بگذارد. وی یک هافبک میانی است و برای تیم موقعیتهای خلاقانه ایجاد میکند. حالا زمان این است تا وی به جایی برود تا بتواند شایستگیهایش را به نمایش بگذارد؛ او سزاوار این است! سانگ بازیکن با ارزشی از نظر نقل و انتقالاتی است و میتواند با رفتنش به اقتصاد باشگاه نیز کمک کند.
بقیه هرگز نمیخواهند شروع کنندهها را مشخص کنند و و نه سطح رقابت مورد نیاز در بارسا را فراهم میکنند. هم تیو و هم کوئنکا محدودیتهای مشخصی دارند و توجهی بیشتر به جرارد دلوفئو را نسبت به خود احساس میکنند و البته که او به وضوح مستعدتر و پتانسیل بیش تری برای جا افتادن در سیستم بارسلونا دارد. همین طور ورود احتمالی آلن هلیلوویچ نیز پیش آمده است. آفلای هم از ابتدا به نظر میرسید در شرایط دشواری باشد و مصدومیتهای وی هم تمام نشدنی بودند، در حالی که متاسفانه در مورد دوس سانتوس آنچه که او در حال حاضر انجام میدهد، بازیکنان دیگر آن کار را در سطح بالاتری انجام میدهند. نیازی هم به ارائه توضیح درباره بویان و اویر وجود ندارد.
اگر تمام این بازیکنان به فروش برسند، اگرچه چندین وام را پیش بینی میکنم، با یک برآورد واقع بینانه درآمد حاصل بین 20 تا 30 میلیون یورو خواهد بود. با استناد به سایت ترنسفر مارکت، ارزش این هفت بازیکن برابر 41 میلیون است بنابراین با یک سری اهداف فرضی دیگر، 20 میلیون هم به 80 میلیون بودجه بالا اضافه میکنم. اگرچه ممکن است بیست میلیون یورو در برابر ارزش بازار برآورد کمی باشد، اما برای هدف تقویت تیم، باید گروهی از بازیکنان نه چندان مفید بروند؛ حتی به قیمت کم و تخفیف بیشتر. البته که همیشه باید به فکر صرفه جویی در هزینه با توجه به دستمزدها هم بود. بنابراین در این نقطه، بودجه انتقال 100 میلیون است. اگر چه حتی من حدس میزنم این مقدار بالاتر هم باشد. من فکر نمیکنم که باشگاه همه این مقدار را در این پنجره نقل و انتقالات صرف کند؛ حتی با در نظر گرفتن احتمال ممنوعیت نقل و انتقالات توسط فیفا. با این وجود، این تجزیه و تحلیل نشان میدهد که اگر این اتفاق هم بیفتد، نباید بیملاحظه و گزاف باشد. بنابراین، 100 میلیون را میتوان به عنوان حداقل هزینه مصرفی در نظر گرفت.
در این بین نامی هست که برخی انتظار ذکر شدنش را داشتند. من اعتقاد دارم که سرخی روبرتو نباید فروخته شود. به او چندان عادلانه توسط خراردو مارتینو فرصت داده نشد و هر زمان که روبرتو بازی میکرد، اغلب بسیار توانمند نشان میداد. او همیشه عالی نبوده، اما مطمئناً خیلی هم بد نبوده. روبرتو از آن دسته بازیکنانی هست که تیم به آن نیاز دارد؛ از همان منطقه و همچنان تمایل به صبر دارد در حالی که انگیزهاش را نیز بالا نگه میدارد. با کیفیت مناسب که ویژگیهای متفاوت با دیگر هافبکها دارد. فکر میکنم لوئیس انریکه هم او را از همین منظر میبیند و با توجه به ارزشهایی که انریکه به لاماسیا و توسعه ان داده است، روبرتو میتواند همانند پروژهای باشد که او را به هیجان میآورد. علاوه بر این روبرتو فردی سخت کوش است و این چیزی است که لوچو به آن ارزش مینهد.
و حالا چه؟
با فرض این که بازیکنان بالا جزو تیم 2014/15 نیستند، در نتیجه ترکیب بارسا به این شکل خواهد بود.
دروازبان: تراشتگن، ماسیپ
دفاع راست: آلوس، مونتویا، آدریانو
دفاع چپ: آلبا، آدریانو
دفاع وسط: پیکه، ماسکرانو، بارترا
هافبک تدافعی: بوسکتس، ماسکرانو
هافبک راست/چپ: ژاوی، اینیستا، فابرگاس، رافینیا، روبرتو
مهاجمان: مسی، نیمار ، الکسیس، پدرو، دلوفئو
اینها 18 بازیکن تیم هستند که با در نظر گرفتن هفت فروش فرضی انجام شدهاند. تیمی که آشنا به نظر میرسد. در اینجا بدون شرمندگی میپذیرم که همه چیز در کل خیلی سختتر شده است. با این حال، زوبی و لوچو فروشهایی را خواهند داشت که به همان اندازه به عنوان تقویت واقع گرایانه به حساب آورده خواهد شد.
با تشکر از مترجمین عزیز، آقایان سجاد اسدی و سپهر مظفری که ما را در ترجمه این مقاله یاری کردند.
پاسخ به: اگر من زوبی بودم! | ||
---|---|---|
کاش در مورد بازیکن هایی که قرار است به بارسلونا بیایند هم یک گزارش مفصل می داشتید.و درمورد بازیکن های مورد نظر برای خرید بررسی نفر به نفر داشتید. با تشکر.
چهارشنبه، ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ (۲۳:۳۲)
|