در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
نقل قول عادل نوشته:اينم بخاطر اقليما خانم يه آهنگ جالب از استاد بزرگ Limp Bizkit ، Linkin Park ، Eminem ، Papa Roach و... مشاهده لینک به به! به به! چه جمع همه جمعه. همون جدا جدا بخونن خیلی بهترن. البته این یه میکسه؛ نه این که با هم خونده باشن، برای همین لیریکش رو پیدا نمی کردید. (میکس چیپی هم هست.) یه تیکه از آهنگ One Step Closer To The Edge توش بود. (LP) یه تیکه صدای داغون Durst هم توش بود. (Limp Bizkit) که باید آهنگ آروم بخونه تا صداش این جوری داغون نشه (البته بامزس )؛ قشنگ ترین آهنگش هم: Behind Blue Eyes هست. Paparoach اش نمی دونم کجاش بود. Disturbed رو هم فقط اسمش رو شنیدم؛ بقیه شون که دیگه رسما هیچی. |
||
۶ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
نقل قول به به! به به! چه جمع همه جمعه.همون جدا جدا بخونن خیلی بهترن. البته این یه میکسه؛ نه این که با هم خونده باشن، برای همین لیریکش رو پیدا نمی کردید. (میکس چیپی هم هست.) یه تیکه از آهنگ One Step Closer To The Edge توش بود. (LP) یه تیکه صدای داغون Durst هم توش بود. (Limp Bizkit) که باید آهنگ آروم بخونه تا صداش این جوری داغون نشه (البته بامزس )؛ قشنگ ترین آهنگش هم: Behind Blue Eyes هست. Paparoach اش نمی دونم کجاش بود. Disturbed رو هم فقط اسمش رو شنیدم؛ بقیه شون که دیگه رسما هیچی. merci pour l'information. |
||
۶ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
نقل قول عادل نوشته:نقل قول به به! به به! چه جمع همه جمعه.همون جدا جدا بخونن خیلی بهترن. البته این یه میکسه؛ نه این که با هم خونده باشن، برای همین لیریکش رو پیدا نمی کردید. (میکس چیپی هم هست.) یه تیکه از آهنگ One Step Closer To The Edge توش بود. (LP) یه تیکه صدای داغون Durst هم توش بود. (Limp Bizkit) که باید آهنگ آروم بخونه تا صداش این جوری داغون نشه (البته بامزس )؛ قشنگ ترین آهنگش هم: Behind Blue Eyes هست. Paparoach اش نمی دونم کجاش بود. Disturbed رو هم فقط اسمش رو شنیدم؛ بقیه شون که دیگه رسما هیچی. merci pour l'information. خواهش می کنم؛ گرچه اطلاعاتی نبود. لطفا در انجمن فقط فارسی صحبت کنید. (دقیقا به همین دلیل جوابتون رو فارسی دادم.) |
||
۶ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
اي زمان كودكي يادت بخير ، وه چه راحت گم شدي توي غبار مثل برق آمد و مثل باد رفت ، روز و ماه وسال و پاييز و بهار آن زمان ها گاه چشمم مي دويد ، روي بال نازك سنجاقكي زندگي چون آب پاك و ساده بود ، اي به قربان زمان كودكي دوست دارم باز هم بازي كنم ، مثل آهو بچه ها در سبزه زار اي زمان كودكي يادت بخير ، چهار فصلت بود همرنگ بهار دوست دارم باز همراه نسيم ، باد افتد توي چين دامنم در كنار چشمه پاهايم در آب ، دست يك همسال دور گردنم لحظه اي بر هم گذارم ديده را ، تا مگر آيي به خوابم بچه گي تا تو رفتي مثل خواب از چشم من ، من دگر از غصه آبم بچه گي |
||
۶ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
اينم يه آهنگ از Michael Learns كه اين عصابمو خرد كرد تا بفهم چي ميخونه اين ، آهنگو من خيلي دوست دارم. اينم آهنگش: مشاهده لینک اينم متن زيباش That's Why
Baby, won't you tell me why, there is sadness in your eyes? I don't won't to say goodbye to you. Love is one big illusion I should try to forget. But there is something left in my head. You're the one who set it up, now you're the one to make it stop. I'm the one who's feeling lost right now. Now you want me to forget, every little thing you said. But there is something left in my head. I won't forget the way you're kissing, the feeling so strong, we're lasting for so long. But I'm not the man your heart is missing. That's why you go away, I know. You were never satisfied, no matter how I try. Now you wanna say goodbye to me. Love is one big illusion I should try to forget. But there is something left in my head. I won't forget the way you're kissing, the feeling so strong, we're lasting for so long. But I'm not the man your heart is missing. That's why you go away, I know. Sitting here alone in the middle of nowhere. Don't know which way to go. There ain't so much to say now between us. There ain't so much for you. There ain't so much for me anymore.... I won't forget the way you're kissing, the feeling so strong, we're lasting for so long. But I'm not the man your heart is missing. That's why you go away, I know. That's why you go away, I know. |
||
۷ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
داشتم تجدید خاطره می کردم، این رو دیدم که مال دی ماه سال پیشه! باورم نمی شه خیلی نزدیک تریم به دی ماه سال بعد، تا اون موقع! کاش باز هم بتونم چنین چیزایی بنویسم. از خوندن دوباره اش لذت بردم. باید براش یه نقاشی بکشم. The shadows who are surrounding me so tight seem too real to you You believe them, don't you? But do you believe me too? And which one do you prefer, fantasy or reality? And which one's in your heart closer to immortality? I'm down here,can you look at me? In the shadows, seem so faded ... I'm down here, am I meant to be? In the shadows, in where I'm fated And the wind can move them softly as she blows And the water can take them smoothly as he flows But here I am, my roots so tied up in the ground Right next to where you're standing on, quietly, with no sound And the shadows, they come and go, they never stay And as my roots are growing, my pride's fading away And which one do you prefer, sacrifice or their dignity? And which one do you believe is closer to Eternity? I'm down here, don't you look at me? In the shadows, seem so faded I'm down here, am I meant to be? In the shadows, is where I'm fated And have you noticed that no one else sees me, but you? Have you doubted "is she even true"? I must be a dream, but why are you dreaming me? Have you wondered what's my portrait that you see? I have noticed that I have no shadow of mine Aren't shadows born when the suns do shine? Have you doubted "is she even true"? No one else can see me, not even one, but you I'm down here, won't you look at me? In the shadows, I'm so faded I'm down here, am I meant to be? I'M THE SHADOW, it's what I'm fated ... |
||
۷ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
نقل قول داشتم تجدید خاطره می کردم، این شعرو دیدم که مال دی ماه سال پیشه!باورم نمی شه خیلی نزدیک تریم به دی ماه سال بعد، تا اون موقع! کاش باز هم بتونم چنین شعرایی بنویسم. از خوندن دوباره اش لذت بردم. باید براش یه نقاشی بکشم. Shadows اميدوارم بازم از اين كارا بكني ولي لطف كن شعرو با معنيش بزار چون برداشت هاي مختلف از يه شعر ميشه كرد. اين شعر زياد سخت نبود ولي در حالت كلي گفتم. از بعضي قسمتاش واقعا لذت بردم.مثل اين قسمتش But here I am, my roots so tied up in the ground Right next to where you're standing on, quietly, with no sound And the shadows, they come and go, they never stay And as my roots are growing, my pride's fading away البته نظر شخصيه |
||
۸ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
نقل قول عادل نوشته:نقل قول داشتم تجدید خاطره می کردم، این شعرو دیدم که مال دی ماه سال پیشه!باورم نمی شه خیلی نزدیک تریم به دی ماه سال بعد، تا اون موقع! کاش باز هم بتونم چنین شعرایی بنویسم. از خوندن دوباره اش لذت بردم. باید براش یه نقاشی بکشم. Shadows اميدوارم بازم از اين كارا بكني ولي لطف كن شعرو با معنيش بزار چون برداشت هاي مختلف از يه شعر ميشه كرد. اين شعر زياد سخت نبود ولي در حالت كلي گفتم. از بعضي قسمتاش واقعا لذت بردم.مثل اين قسمتش But here I am, my roots so tied up in the ground Right next to where you're standing on, quietly, with no sound And the shadows, they come and go, they never stay And as my roots are growing, my pride's fading away البته نظر شخصيه تا حالا هیچ کدوم از کارام رو ترجمه نکردم؛ ولی خب یه نگاه می کنم ببینم می شه ترجمه اش کرد یا نه؛ اگه ببینم داره از هم می پاشه، می ذارمش کنار، اگه نه که همین جا می ذارمش. |
||
۸ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
یه بلاهایی سرش آوردم؛ خیلی هم بد نشد. یه مشکل خیلی بزرگ فقط توش هست؛ این که من توی نوشته هام یه سری چیزها رو هنرمندانه پنهان کرده بودم که تو ترجمه اش، یا باید نشونش بدم، یا باید کلا حذفش کنم؛ اما سعی کردم تا جایی که می شه حفظشون کنم. سایه ها سایه هایی که مرا فرا گرفته اند، به نظر تو بسیار واقعی می آیند. تو آنها را باور داری، مگر نه؟ اما آیا مرا هم باور می کنی؟ و تو کدام یک را ترجیح می دهی؟ خیال و یا واقعیت؟ و کدام یکی از اینها، در قلب تو به جاودانگی نزدیک تر هستند؟ من همین جا، همین پایین هستم؛ می توانی به من نگاه کنی؟ میان سایه ها ... به نظر بسیار محو شده می آیم. من همین جا هستم، آیا باید این جا باشم؟ (آیا سرنوشت من این است؟) میان سایه ها ... جایی که برایم مقدر شده است. و باد می تواند در حالی که می وزد، آنها را به آرامی حرکت دهد و آب می تواند در حالی که جریان دارد، به نرمی آنها را با خود ببرد اما من همین این جا هستم؛ در حالی که ریشه هایم به سختی به زمین وصل هستند دقیقا، کنار جایی که تو ایستاده ای، آرام و بدون هیچ صدایی و سایه ها ... آنها می آیند و می روند و هرگز نمی مانند. و من، در حالی که ریشه هایم رشد می کنند، محو می شوم ... و تو کدامیک را ترجیح می دهی؟ فداکاری و یا مقام و غرور آنها را؟ و در باور تو، کدایک از اینها به ابدیت نزدیک تر هستند؟ من همین جا هستم، به من نگاه نمی کنی؟ بین سایه ها، بسیار محو به نظر می آیم. من همین جا هستم، آیا باید این جا باشم؟ میان سایه ها، جایی است که برای من مقدر شده است. و آیا به این توجه کردی که که هیچ کس به جز تو مرا نمی بیند؟ و آیا تا به حال، به این موضوع شک کرده ای که شاید «او حتی حقیقی نباشد؟» من باید یک رویا باشم؛ اما، چرا تو مرا رویاپردازی می کنی؟ آیا تا به حال از خودت پرسیده ای که تصویری که از من می بینی، چیست؟ من دریافته ام که هیچ سایه ای ندارم. مگر سایه ها، جایی که خورشیدها می تابند، متولد نمی شوند؟ آیا تا به حال به این موضوع شک کرده ای که شاید «او حتی حقیقی نباشد؟» هیچ کس مرا نمی بیند، نه حتی یک نفر، هیچ کس به جز تو ... من این جا هستم، به من نگاه نخواهی کرد؟ میان سایه ها، من خیلی محو شده ام ... من این جا هستم، آیا باید این جا باشم؟ این من هستم که یک سایه ام و این چیزی است که برایم مقدر شده است ... اخیرا به این نتیجه رسیدم که من نمی تونم شعر بگم؛ البته قبلا هم چنین ادعایی نداشتم اما حالا فکر می کنم، اگه شعر گفتن، یعنی این که برای یه مخاطبی حرفی رو بزنی و باید حرفت رو هرس کنی تا شعر بشه، باید بری دنبال شعر، نه این که صبر کنی تا اون بیاد سراغت، من نمی تونم شعر بگم. از همه مهم تر این که، امروز توی یه بحثی که شد هم گفتم که وقتی یه نفر به خواننده اش یه ورق سفید رو می ده، در قبال برداشتی که ازش می شه مسئول نیست؛ اما اگه روی اون ورق کاغذ یه خط کشید و یکی با دیدن اون خط برداشتی کرد و گمراه شد، صاحب اون خط، در قبال این گمراهی مسئوله. باز هم سر کلاس شفاف سازی کردم که منظورم این نیست که کسی که اشتباهی رو مرتکب می شه، می تونه بگه که تقصیر خط هایی بود که دیگران روی ورق کاغذ برای من کشیدن! نه! خود اون فرد از همه مسئول تره و اینا همو نقض نمی کنن. یه نفر گفت: «ادب از که آموختی، از بی ادبان»؛ من هم گفتم که البته اون کسی که می تونه از بی ادبی، ادب یاد بگیره رو باید دو برابر تقدیر کرد، اما این بی ادبی بی ادب رو توجیه نمی کنه! (همون طور که هدف وسیله رو توجیه نمی کنه و مقصد، راه رو) گرچه اینم گفتم که نیت خیلی مهمه! اگه خطی با نیت خوب کشیده شده باشه، هر چی هم که بشه، تنها خوبیش هست که برای صاحب خط محسوب می شه. (خدا بگم همینگوی رو چی کار کنه که این بحثو شروع کرد) یه استادی بهم گفت، تو الان چون درون احساستی، نمی تونی راحت کنترلش کنی و حرفات رو تبدیل به شعر کنی؛ باید از بیرون بهش نگاه کنی. با خودم که فکر کردم دیدم من هیچ وقت سعی نکردم شعر بگم؛ این چک نویس ها بودن که این شکلی میومدن سراغم؛ ادعا هم نکردم که شعرن! حرفای من هستن؛ این نیت من بودن از کشیدن خطی که کشیدم. بنابرین هم این جا و هم هر جای دیگه ای که لازم باشه، خودمو از هر نوع شعر و شاعری مبری می دونم. اینایی هم که می نویسم خودم همیشه بهشون می گم: Internal Verse Drafts. اینا رو هم گفتم که خودم رو با این عناوین محدود نکنم. |
||
۸ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
يه شعر زيبا از shel silverstein The Bridge
This bridge will only take you half way there To those mysterious lands you long to see: through gypsy camps and swirling Arab fairs And moonlit woods where unicoms run free. So come and walk awhile with me and share The twisting trails and wondrous worids l've known But this bridge will only take you halfway there... The last few steps you'll have to take alone |
||
۸ مهر ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |