در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
چنان دل كندم از دنيا / كه شكلم شكل تنهائيست ببين مرگ مرا در خويش / كه مرگ من تماشائيست مرا در اوج مي خواهي / تماشا كن ، تماشا كن دروغين بعدم از ديروز / مرا امروز حاشا كن در اين دنيا كه حتي ابر / نمي گريد بحال ما همه از من گريزانند / تو هم بگذر از اين تنها فقط اسمي بجا مانده / از آن چه بودم و هستم دلم چون دفتر خالي / قلم خشكيده در دستم گره افتاده در كارم / به خود كرده گرفتارم بجز در خود فرو رفتن / چه راهي پيش رو دارم رفيقان يك به يك رفتند / مرا با خود رها كردند همه خود درد من بودند / گمان مي كردند كه همدردند شگفتا از عزيزاني / كه هم آواز من بودند به سوي اوج ويراني / پل پرواز من بودند. |
||
۹ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
به خدا مي برم از شهر شما / دل شوريده و ديوانه ي خويش مي برم تا كه در آن نقطه ي دود / شست و شويش دهم از رنگ گناه شستشويش دهم از لكه ي عشق / زين همه خواهش بي جاه تباه مي برم تا زتو دورش سازم / ز تو اي جلوه ي اميد محال مي برم زنده به گورش سازم / تا از اين پس نكند وصال ناله مي لرزد ، مي رقصد اشك / آه بگذار كه بگريزم من از تو اي چشمه ي جوشان گناه / شايد آن به كه بپرهيزم من به خدا غنچه ي شادي بودم / دست عشق آمد و از شاخم چيد شعله ي آه شدم صد افسوس / كه لبم باز بر آن لب نرسيد عاقبت بند سفر پايم بست / مي روم خنده به لب ، خونين دل مي روم از دل من دست بدار / اي اميد عبث بي حاصل فروغ فرخزاد
|
||
۱۱ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
معني شعر پل شل سيلور استيان پل تنها راه تو براي رسيدن به آن سو كوتاه مي كند راهي به سرزمين هاي اسرارآميز كه آرزو داري آنها را ببيني راهي از ميان چادر كولي ها و بازار مكاره عرب هاي سرگردان وجنگل هاي مهتابي كه تك شاخ ها در آن جست و خيز مي كنند. بيا با من اين راه را طي كن ، بيا با من همراه شو در راه هاي پيچاپيچ و عوالم شگفت انگيز. اما پل تنها راه تو را براي رسيدن به آن سو كوتاه مي كند (پس) آخرين قدم ها را بايد به تنهايي برداري. |
||
۱۱ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
سايه ي غم ناگهان بر دل نشست / رحم كن امشب مرا غمخوار باش كام اميدم به خون آغشته شد / تيرهاي غم چنان بر دل نشست كاندرين درياي مست زندگي / كشتي اميد من بر گل نشست آه اي ياران به فريادم رسيد / ورنه مرگ امشب به فريادم رسد ترسم آن شيرين تر از جانم زراه / چون بدام مرگ افتادم رسد گريه و فرياد بس كن شمع من / بر دل ريشم نمك ديگر مپاش قصه بي تابي دل پيش من / بيش از اين ديگر مگو خاموش باش جز توام اي مونس شبهاي تار / در جهان ديگر مرا ياري نماند زان همه ياران به جز ديدار مرگ / با كسي اميد ديداري نماند همدم من مونس من شمع من / جز توام در اين جهان غمخوار كو؟ و اندر اين صحرا وحشت زاي مرگ / واي بر من واي بر من يار كو؟ اندر اين زندان من ((شمع من)) / دست خواهم شستن از اين زندگي تاكه فردا همچو شيران بشكنند / ملتم زنجيرهاي بندگي |
||
۱۳ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: kk-bojan-9
پیام:
۵۶۳
عضویت از: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: شاهی
طرفدار:
- بویان - نساجی - ایران - پپ-رایکارد گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول وداعمي روم خسته و افسرده و زار / سوي منزلگه ويرانه ي خويش به خدا مي برم از شهر شما / دل شوريده و ديوانه ي خويش مي برم تا كه در آن نقطه ي دود / شست و شويش دهم از رنگ گناه شستشويش دهم از لكه ي عشق / زين همه خواهش بي جاه تباه مي برم تا زتو دورش سازم / ز تو اي جلوه ي اميد محال مي برم زنده به گورش سازم / تا از اين پس نكند وصال ناله مي لرزد ، مي رقصد اشك / آه بگذار كه بگريزم من از تو اي چشمه ي جوشان گناه / شايد آن به كه بپرهيزم من به خدا غنچه ي شادي بودم / دست عشق آمد و از شاخم چيد شعله ي آه شدم صد افسوس / كه لبم باز بر آن لب نرسيد عاقبت بند سفر پايم بست / مي روم خنده به لب ، خونين دل مي روم از دل من دست بدار / اي اميد عبث بي حاصل فروغ فرخزاد من عاشق این شعرم.حفظم هستم! |
||
I will miss my team-mates, the city, to play in Camp Nou, to defend the shirt that I have always worn... BOJAN* |
|||
۱۵ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
نقل قول من عاشق این شعرم.حفظم هستم!خدارو شكر اينجا يكي پيدا شد طبع شعرم داشته باشه. |
||
۱۵ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: kk-bojan-9
پیام:
۵۶۳
عضویت از: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: شاهی
طرفدار:
- بویان - نساجی - ایران - پپ-رایکارد گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول خدارو شكر اينجا يكي پيدا شد طبع شعرم داشته باشهشوخی می کنید؟؟؟؟من عاشق فروغم. این جا خیلیا طبع شعر دارن...شما چرا تو مشاعره هیچ وقت نیستی؟ |
||
I will miss my team-mates, the city, to play in Camp Nou, to defend the shirt that I have always worn... BOJAN* |
|||
۱۵ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
نقل قول شما چرا تو مشاعره هیچ وقت نیستی؟مشاعره براي من تو سايت ، يه جوريه ، يعني لذت خاصي نداره ، در ضمن من 7 روز ديگه ميرم و شايد هر يه هفته در ميون به سايت بيام. (البته شايد) نقل قول شوخی می کنید؟؟؟؟من عاشق فروغم.تا حالا چند تا پست ، شعر از فروغ فرخزاد دادين؟ نقل قول این جا خیلیا طبع شعر دارن...اينجا من هر چند تا پست شعري كه ميدم يكي مياد يا تعريف ميكنه ، يا نفرين ميكنه ، من نديدم كسي بياد اينجا شعر بنويسه و ادمه بده. |
||
۱۵ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
در شيار روشن و تاريك شب / لنگ لنگان سوي فردا ميروم مي روم شايد كه در دشت شفق / بيم آن رنگين پر خورشيد را مي روم شايد به جام كهكشان / بيم آن تك اختر اميد را بسته ام بار سفر از شهر خويش / مي روم شايد شوم بيگانه تر گشته ام بيگانه با هر آشنا / مي روم شايد شوم بيگانه تر در شب يلداي هستي چشم من / منتظر به راه فردا مانده است آذرخش آرزوهايم نهان / در غبار ابر غمها مانده است آنقدر ديروز و امروزم گذشت / در پي امروز فردايي نبود زين همه آوارگي ها اي دريغ / جز جهان درد دنيايي نبود |
||
۱۵ مهر ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: kk-bojan-9
پیام:
۵۶۳
عضویت از: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: شاهی
طرفدار:
- بویان - نساجی - ایران - پپ-رایکارد گروه:
- کاربران عضو |
ای بابا آقا عادل میخوای مارو غیرتی کنی؟ هر کی که پست شاعرانه نذاره طبع شعر نداره؟مثلا من تو تاپیک "ایرانی ایرانی باش" فقط 2تا پست گذاشتم.این یعنی چیزی از ایران یا تاریخ نمی دونم؟... --------------------------------- آفتاب میشود... نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه ی سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تما هستی ام خراب می شود اشاره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها، ز ابرها،بلور ها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعر ها و شور ها به راه پر ستاره می کشانیم فرا تر از ستاره می نشانیم نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم چه دور بو پیش از این زمین ما به این کبود غرفه های آسمان کنون به گوش من دوباره می رسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده ام به کهکشان به بیکران به جاودان کنون که آمدیم تا به اوج ها مرا بشوی با شراب موج ها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیرپا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب میشود صراحی سیاه دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب می شود به روی گاهواره های شعر من،نگاه کن تو میدمی و آفتاب میشود ---------- اینم واسه این که عادل خان به ما تهمت بی شعری نزنن... |
||
I will miss my team-mates, the city, to play in Camp Nou, to defend the shirt that I have always worn... BOJAN* |
|||
۱۶ مهر ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |