در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: HO3INR
نام تیم: والنسیا
پیام:
۴,۳۹۱
عضویت از: ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
از: Winterfell
طرفدار:
- Carles Puyol گروه:
- کاربران عضو |
عکاسشو می شناسم. اگه اشتباه نکنم، آقای سلیمانی هستن که از عکاسای خوب روزگارن
|
||
۲۳ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Sayeh
پیام:
۴۱۰
عضویت از: ۱۹ تیر ۱۳۸۷
از: porto alegre
طرفدار:
- Ronaldinho - rivaldo - Brasil - frank rijkaard گروه:
- کاربران عضو |
کسی پیام منو اینجا خونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
||
۲۴ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
خاک می ریزم همانگونه که ریشه ی گیاهی را در زمین می کارند. اما من تمام تو را دفن می کنم نه آب لازم است و نه آفتاب آخر تو هیچ گاه گل نمی دهی! |
||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
نود روز بعد کمی باران بارید اما هنوز تو به اندازه ی علفزاری در سرزمین های دور محال و دست نیافتنی بودی آنگاه صدای تپش هایم اسبی سرکش بود که سم بر زمینی گل آلود می کوفت و فرو می رفت و بیهودگی همراه باران بود... |
||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
فاصله ایست شبیه مرز میان هوا و آب در لیوان نیمه پر. بیا پشت پنجره بنشینیم آفتاب هم که باشد اندکی بعد در آغوش تو ناپدید می شوم |
||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: OnlyRivaldo99
پیام:
۱,۶۷۱
عضویت از: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸
طرفدار:
- اتوو ، اینیستا ، ژنرال ، مسی - ریوالدو - شاهین بوشهر و فولاد خوزستان - برزیل و اسپانیا - ایمان مبعلی و خلعتبری - پپ و ریکارد - فقط شاه غلام گروه:
- کاربران عضو |
امروز یکی از روز های بد زندگیم بود امروز من برای کاری باید آزمایش مرفین میدادم به علت سرماخوردگی شدید و مصرف قرص استامینوفن کدئین جواب آزمایش در مرحله اول مثبت در اومد کلی جلویه دوستام خجالت کشیدم و اونا مسخرم کردند بعد از اینکه تایین دارو شد جواب منفی بهم دادن ولی اونموقع فایده نداشت |
||
دلا ياران سه قسمند ار بداني زباني اند و ناني اند و جاني به ناني نان بده از در برانش محبت كن به ياران زباني وليكن يار جاني را نگه داربه جانش جا |
|||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد: میبایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا، از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر میکرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانیش را پیدا کند. روزی در یک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از آن جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهرهاش اتودها و طرحهایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریبأ تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود. کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار میآورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جستجو، جوان شکسته و ژندهپوش و مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن نداشت. گدا را که درست نمیفهمید چه خبر است، به کلیسا آوردند: دستیاران سرپا نگهاش داشتند و در همان وضع، داوینچی از خطوط بیتقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد. وقتی کارش تمام شد، گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزهای از شگفتی و اندوه گفت: «من این تابلو را قبلأ دیدهام!» داوینچی با تعجب پرسید: «کی؟» - سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز میخواندم، زندگی پر رویایی داشتم و هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی شوم !!!!» برگرفته از کتاب «شیطان و دوشیزه پریم»، پائولو کوئیلو |
||
... | |||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: unmourn
پیام:
۱۱۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- Xavi - ريوالدو - برزيل - فرانك ريكارد گروه:
- کاربران عضو |
ئه هم!!! این مشغله کاری هم که هر چی تفریح باحال داشتم از من گرفت! دیگه نیمه های دوم بازی های بارسا رو با یه چشم باز و یه چشم بسته می بینم! هر چقدر هم که پاچه خواری خودمو میکنم تا خوابم نبره نمیشه که! لعنت به این روزمرگی!
|
||
A man who has not passed through the inferno of his passions, Has never overcome them |
|||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: amirpuyol
نام تیم: اینتر میلان
پیام:
۶,۰۶۸
عضویت از: ۱۸ شهریور ۱۳۸۸
از: اردبیل
طرفدار:
- مسی - آقای پویول - پرسپولیس - برزیل & آرژانتین - فرگوسن & رایکارد & پپ - علی دایی گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی |
نقل قول مسیح و یهودالئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد: میبایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا، از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر میکرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانیش را پیدا کند. روزی در یک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از آن جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهرهاش اتودها و طرحهایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریبأ تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود. کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار میآورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جستجو، جوان شکسته و ژندهپوش و مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن نداشت. گدا را که درست نمیفهمید چه خبر است، به کلیسا آوردند: دستیاران سرپا نگهاش داشتند و در همان وضع، داوینچی از خطوط بیتقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد. وقتی کارش تمام شد، گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزهای از شگفتی و اندوه گفت: «من این تابلو را قبلأ دیدهام!» داوینچی با تعجب پرسید: «کی؟» - سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز میخواندم، زندگی پر رویایی داشتم و هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی شوم !!!!» برگرفته از کتاب «شیطان و دوشیزه پریم»، پائولو کوئیلو |
||
۲۵ آبان ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Loyal.Boy
پیام:
۲,۷۰۲
عضویت از: ۵ مرداد ۱۳۸۶
از: تبریز
طرفدار:
- ژاوی - مسی - اینیستا - مارادونا - ریوالدو - اسپانیا - آرژانتین - کریم باقری - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
به مناسبت وفات امام جواد یه فایل صوتی از سید جواد زاکر براتون آپلود کردم شعر فوق العاده ای داره ... روحش شاد ... سگ یهودی |
||
بعد از این هم آشیانت هر کس است ، باش با او یاد تو ما را بس است . | |||
۲۷ آبان ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |