در حال دیدن این عنوان: |
۲ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: messi--xavi
پیام:
۱,۱۷۴
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۸۸
از: اصفهان
طرفدار:
- مسی - ژاوی - یوهان کرایوف-مارادونا - استقلال - آرژانتین - اسپانیا(منظورم همون بارسلونا) - مجتبی جباری- خسرو حیدری - گواردیولا - رایکارد - کرایوف - ون گال - منصور ابراهیم زاده - غلامحسین پیروانی-مجید جلالی گروه:
- کاربران عضو |
شعر معروف : جاده و اسب مهیاست،بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ایستاده ست به تفسیر قیامت زینب آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم خاک -درخون خدا - می شکفد می بالد آسمان،غرق تماشاست بیا تا برویم تیغ - درمعرکه - می افتد و بر می خیزد رقص شمشیر چه زیباست، بیا تا برویم از سراشیبی تردید اگر بر گردیم عرش،زیر قدم ماست بیا تا برویم دست عباس، به خونخواهی آب آمده است آتش معرکه برپاست بیا تا برویم زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان راه ما، از دل دریاست بیا تا برویم کاش،ای کاش! که دنیای عطش می فهمید آب، مهریۀ زهراست بیا تا برویم چیزی از راه نمانده ست چرا برگردیم آخر راه، همین جاست بیا تا برویم فرصتی باشد اگر - باز درین آمد و رفت - تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم شعر از ابولقاسم حسینجانی |
||
۱۴ اسفند ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: messi--xavi
پیام:
۱,۱۷۴
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۸۸
از: اصفهان
طرفدار:
- مسی - ژاوی - یوهان کرایوف-مارادونا - استقلال - آرژانتین - اسپانیا(منظورم همون بارسلونا) - مجتبی جباری- خسرو حیدری - گواردیولا - رایکارد - کرایوف - ون گال - منصور ابراهیم زاده - غلامحسین پیروانی-مجید جلالی گروه:
- کاربران عضو |
« دل می تپد برای حسین » محرم آمد و دل می تپد برای حسیـن شعار بزم سخن نام دلگشای حسین عروج پاک حسیــن است افتخار زمان و جادوانه ترین عشق با ندای حسین نمــاز عشــق چه شیــریــن و باشکــوه بود اگر چه غرق به خون است دستهای حسین شنید نغمه ی تکبیـــر جبرئیــــل حزیــــــن به سجده گاه ادب گشت همصدای حسین ز بردباری خورشید بسی عجیب باشد که ذره، ذره نگردیــــد در عزای حسین صدای شبنم مهتاب با نسیـم سحر ز شوق بوسه ببارید بر لقای حسین ستاره ها همه خاموش در حریم سپهر ز آه ناله ی طفلان و اقـــربای حسیـــن مرام راه حسین است درس مکتب ما به عاشقان وفـــادار بر ولای حسیــن درود بر همــه ی شاهــــدان و جان بازان علی الخصوص بر سقای با وفای حسین بهانه شمـــع بود صـــادقـــانه پـــــروانه کند به شیوه عشاق جان فدای حسین حسین سرچشمه مهر و وفا بود و نــور دیـــدگان مصــطفـــی بود و آن گنجینه شهر مدیـنه نصیب خاک پاک کربلا بود |
||
۱۴ اسفند ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: messi--xavi
پیام:
۱,۱۷۴
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۸۸
از: اصفهان
طرفدار:
- مسی - ژاوی - یوهان کرایوف-مارادونا - استقلال - آرژانتین - اسپانیا(منظورم همون بارسلونا) - مجتبی جباری- خسرو حیدری - گواردیولا - رایکارد - کرایوف - ون گال - منصور ابراهیم زاده - غلامحسین پیروانی-مجید جلالی گروه:
- کاربران عضو |
به بازار عـمـل با دست خالـی من و مهر تو ای مولی المَوالی مپرس از من که بودم یا که هستم گــنهکـارم ولـی دل بـر تـو بسـتم اگــر باشـد گــنـاه عـالَمـیـنـم چه غم دارم که غمخوار حسینم مسلمـانان حسـین ، مـادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد ز جـور سـاربـان بـی مـروت دگر انگشت و انگشتر ندارد چرا رگ های او پر خاک گشته مگـر در کــربـلا خـواهـر ندارد چرا بر سینه اش دشمن نشسته مگــر تـنـهــا شـده ، یـاور نـدارد « مگر در کربلا خواهر ندارد » |
||
۱۴ اسفند ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: messi--xavi
پیام:
۱,۱۷۴
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۸۸
از: اصفهان
طرفدار:
- مسی - ژاوی - یوهان کرایوف-مارادونا - استقلال - آرژانتین - اسپانیا(منظورم همون بارسلونا) - مجتبی جباری- خسرو حیدری - گواردیولا - رایکارد - کرایوف - ون گال - منصور ابراهیم زاده - غلامحسین پیروانی-مجید جلالی گروه:
- کاربران عضو |
بسم الله الرحمن الرحیم خوشا از دل نم اشکی فشاندن به آبی آتش دل را نشاندن خوشا زان عشقبازان ياد کردن زبان را زخمه فرياد کردن خوشا از نی خوشا از سر سرودن خوشا نی نامه ای ديگر سرودن نوای نی نوايی آتشين است بگو از سر بگيرد، دلنشين است نوای نی نوای بی نوايی است هوای ناله هايش، نينوايی است نوای نی دوای هر دل تنگ شفای خواب گُل، بيماری سنگ قلم،تصوير جانکاهی است از نی علم،تمثيل کوتاهی است از نی خدا چون دست بر لوح و قلم زد سر او را به خط نی رقم زد دل نی ناله ها دارد از آن روز از آن روز است نی را ناله پرسوز چه رفت آن روز در انديشه نی که اينسان شد پريشان بيشه نی؟ سری سر مست شور و بی قراری چو مجنون در هوای نی سواری پر از عشق نيستان سينه او غم غربت،غم ديرينه او غم نی بند بند پيکر اوست هوای آن نيستان در سر اوست دلش را با غريبی، آشنايی است به هم اعضای او وصل از جدايی است سرش برنی، تنش در قعر گودال ادب را گه الف گرديد، گه دال ره نی پيچ و خم بسيار دارد نوايش زير و بم بسيار دارد سری برنيزه ای منزل به منزل به همراهش هزاران کاروان دل چگونه پا ز گل بردارد اشتر که با خود باری از سر دارد اشتر؟ گران باری به محمل بود بر نی نه از سر،باری از دل بود بر نی چو از جان پيش پای عشق سر داد سرش بر نی ، نوای عشق سر داد به روی نيزه و شيرين زبانی ! عجب نبود ز نی شکر فشانی اگر نی پرده ای ديگر بخواند نيستان را به آتش می کشاند سزد گر چشمها در خون نشينند چو دريا را به روی نيزه بينند شگفتا بی سرو سامانی عشق! به روی نيزه سرگردانی عشق! ز دست عشق در عالم هياهوست تمام فتنه ها زير سر اوست ! ((مرحوم استاد قیصر امین پور)) |
||
۱۴ اسفند ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو |
از آب هم مزايقه كردند كوفيان خوش داشتند حرمت مهمان كربلا |
||
|
|||
۷ اردیبهشت ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
امام حسین علیه السلام از دیدگاه دکتر شریعتی(۱) برخى از سخنرانىها و نوشتههاى دكتر شریعتى در مورد شهادت امام حسینعلیه السلام و حادثه كربلا، از جمله آثار خوب وى به شمار مىرود. در این نوشتار سعى خواهیم نمود به حدّ وسع خود، دیدگاه دكتر شریعتى را در این موارد به تصویر كشیم: 1.شهید نوع فهم دكتر شریعتى از مفهوم عالى شهید، برداشتى خالص، عمیق و ناب از فرهنگ اصیل اسلامى است. وى در تعریف كلمه «شهید» مىگوید: "شهید در لغت، به معناى حاضر، ناظر، به معناى گواه و گواهى دهنده و خبر دهنده راستین و امین و هم چنین به معنى آگاه و نیز به معنى محسوس و مشهود، كسى كه همه چشمها به او است و بالاخره به معنى نمونه، الگو و سرمشق است. «شهید» زنده، جاوید، حماسه ساز، عارف، آگاه، انتخابگر و روزى خوار نعم الهى است و این اصیلترین دریافت از متون و فرهنگ اسلامى به شمار مىرود، چنانچه قرآن كریم نیز بدان اشاره مىكند. دكتر شریعتى در جاى دیگر مىنویسد: "شهید، قلب تاریخ است؛ هم چنان كه قلب به رگ هاى خشك اندام، خون، حیات و زندگى مىدهد، جامعهاى كه رو به مردن مىرود، جامعهاى كه فرزندانش ایمان خویش را به خویش، از دست دادهاند و جامعهاى كه به مرگ تدریجى گرفتار است، جامعهاى كه تسلیم را تمكین كرده است، جامعهاى كه احساس مسئولیت را از یاد برده است و جامعهاى كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخى كه از حیات و جنبش و حركت و زایش بازمانده است؛ شهید همچون قلبى، به اندامهاى خشك مرده بىرمق این جامعه، خون خویش را مىرساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است كه به یك نسل، ایمان جدید به خویشتن را مىبخشد. شهید حاضر است و همیشه جاوید؛ كى غائب است؟" بخش فوق بیشتر رویكردى كربلایى دارد، بدین معنا كه دكتر با نگاه به شهیدان كربلا و فضاى حاكم بر آن، به وصف شهید پرداخته است و الا همیشه اینگونه نیست كه در جامعهاى منحط و رو به عقب، سیماى تابناك شهید رخ نماید. شهداى جهادهاى نبى اكرم صلى الله علیه و آله و امام علىعلیه السلام شاهد این ادعاست. 2. شهادت شهادت، بُرندهترین سلاحى است كه هیچ دشمنى را یاراى مقاومت در برابر آن نیست، مرحوم شریعتى در این باره بحثهاى مبسوطى دارد كه براى رعایت اختصار، به گزیدههایى از آن اشاره مىكنیم. "یكى از بهترین و حیات بخشترین سرمایههایى كه در تاریخ تشیع وجود دارد، شهادت است." "در فرهنگ ما شهادت، مرگى نیست كه دشمن ما بر مجاهد تحمیل كند. شهادت مرگ دلخواهى است كه مجاهد با همه آگاهى و همه منطق و شعور و بیدارى و بینایى خویش، خود انتخاب مىكند!... شهادت، در یك كلمه - بر خلاف تاریخهاى دیگر كه حادثهاى است و درگیرى است و مرگ تحمیل شده بر قهرمان است و تراژدى است - در فرهنگ ما، یك درجه است، وسیله نیست؛ خود هدف است، اصالت است؛ خود یك تكامل، یك علو است؛ خود یك مسئولیت بزرگ است؛ خود یك راه نیم بُر به طرف صعود به قله معراج بشریت است و یك فرهنگ است. امروز این سخنان با پشتوانه سرمایه عظیم انقلاب، جنگ تحمیلى و اندیشههاى ناب حضرت امام قدس سره براى نسل جدید، عادى و جا افتاده شده است؛ لیكن در اواخر سال 50 كه این سخنرانىها ایراد شده، فضاى فكرى جامعه دست خوش تحولات اساسى بود و لزوم ارائه مفاهیم «حماسى اسلامى» به زبان روز و متناسب با زمان، به شدت احساس مىشد. علاوه بر این، خفقان و امنیت پلیسى حاكم بر آن دوره تاریخى، بیانگر شهامت و شجاعت سخنران است؛ به طورى كه بعد از سخنرانى «پس از شهادت» در مسجد جامع نارمك، حاضران تظاهرات با شكوهى برپا كردند. مرحوم شریعتى شهادت را به دو بخش حمزهاى و حسینى تقسیم مىكند. شهید مطهرى نیز از منظرى دیگر، بدان مىپردازد؛ وى در این مورد مىنویسد: "جناب حمزه، سیدالشهداى زمان خودش است و امام حسینعلیه السلام سیدالشهداى همه زمانها است." دكتر شریعتى در این باره مىگوید: "ما دو نوع شهید داریم؛ سمبل یكى حمزه سیدالشهداء، و سمبل دیگرى امام حسینعلیه السلام است." براى روشن شدن تقسیم بندى فوق، مستقلاً به هر كدام مىپردازیم. شهادت حمزهاى «حمزه یك قهرمان مجاهد است كه براى پیروزى و شكستن دشمن رفته، شكست خورده و كشته و شهید شده است... حمزه و سایر مجاهدان براى پیروزى آمده بودند - البته با احتمال این كه اگر هم مرگ شده، شد - و هدفشان پیروزى و شكستن دشمن بود... بنابراین شهید حمزهاى و شهادت حمزهاى، عبارت است از مردى و كشته شدن مردى كه آهنگ كشتن دشمن كرده است." دكتر شریعتى شهداى حمزهاى را مجاهدانى مىداند كه نه براى شهید شدن، كه كشتن و شكست دادن دشمن به میدان جهاد شتافتهاند و شهادت، آنها را انتخاب كرده و روزى آنها شده است. به عبارتى وظیفه اولیه اسلامى شهداى حمزهاى، شكست دشمن و حفظ اردوگاه اسلام است، لیكن قضاى الهى بر سرنوشت ایشان، شهادت نوشته است. بنابراین، شهید حمزهاى آرزومند شهادت است ولى در پى آن نمىباشد؛ چرا كه وظیفه اولیه خود را شكست دادن دشمن مىداند. و در صورت لزوم، از شهادت استقبال مىكند. شهادت حسینىعلیه السلام "شهادت حسینى كشته شدن مردى است كه خود براى كشته شدن خویش قیام كرده است... امام حسینعلیه السلام از مقوله دیگرى است؛ او نیامده است كه دشمن را با زور شمشیر بشكند و خود پیروز شود، و بعد موفق نشده و یا در یك تصادف یا ترور توسط وحشى، كشته شده باشد. این طور نیست، او در حالى كه مىتوانسته است در خانهاش بنشیند و زنده بماند، به پا خاسته و آگاهانه به استقبال مردن شتافته و در آن لحظه، مرگ و نفى خویشتن را انتخاب كرده است... امام حسینعلیه السلام یك شهید است كه حتى پیش از كشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلكه در درون خانه خویش، از آن لحظه كه به دعوت ولید - حاكم مدینه - كه از او بیعت مطالبه مىكرد، «نه» گفت، این، «نه» طرد و نفى چیزى بود كه در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسین شهید است." سمبل شهادت حسینى در این تعریف، تنها سلاح پیروز است. البته شهادت حسینى شرایط ویژه خود را مىطلبد. وقتى ظلم، انحطاط و انحراف همه گیر مىشود و ارزشهاى والاى اسلامى مسخ مىگردد و موعظهها بر گوشهاى سنگین كارگر نمىافتد؛ حسین با همه دانایى به عدم توانایى خود در پیروزى ظاهرى بر دشمن، علناً به پیشواز مرگ مىرود و با انتخاب شهادت، بزرگترین كارى را كه مىشد كرد، انجام مىدهد. ثمره شهادت امام حسینعلیه السلام آگاهى و بازگشت مردم به هویّت اصیل اسلامى و زدن داغ رسوایى كُشتن فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر پیشانى كریه حكومت یزید است. در شهادت حسینى، وظیفه اولیه اسلامى براى یارى دین خدا، شهادت است؛ در این جا مجاهد فىسبیلالله با شهادت خود، دین خدا را یارى مىكند. شهادت عمار یاسر نیز از این قبیل است؛ لیكن انعكاس شهادت اباعبدالله الحسینعلیه السلام به دلایلى گسترده و خارج از ظرف زمان است. در شهادت حسینى، شهید با خوب مردن پیروز مىشود و در شهادت حمزهاى، با خوب كشتن. در شهادت حسینى، شهید با شكست ظاهرى از دشمن پیروز مىشود و در شهادت حمزهاى، شهید با پیروزى بر دشمن. در شهادت حسینى، وظیفه اولیه شهید، شهادت است و در شهادت حمزهاى، وظیفه اولیه شهید، مجاهدت و تلاش براى شكست دشمن است |
||
۱۴ تیر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
قیام امام حسین (ع) از دیدگاه اندیشمندان جهان آنطون بارا (اندیشمند مسیحی): اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر میافراشتیم و در هر روستایی، برای او منبری برپا میكردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیّت فرا میخواندیم. عظمت قیام، اوج فداكاری و ویژگیهای دیگر امام حسین(ع) و یارانش، سبب شده كه نویسندگان و اندیشمندان بزرگ جهان، در بارة این نهضت و حماسهآفرینان عاشورا اظهار نظرهای بسیاری داشته، حتی برخی از نویسندگان غیرمسلمان دربارة این واقعه كتاب بنویسند. اكنون به برخی از این دیدگاهها اشاره میكنیم. * جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی) وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل امام حسین(ع) و مأمور به خونریزی تشویق میكرد، آنها میگفتند: چه مبلغی به ما میدهی؟ امّا انصارحسین(ع) به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار كشته شویم، باز میخواهیم در ركابت جنگ كنیم و كشته شویم. * آنطون بارا (اندیشمند مسیحی) اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر میافراشتیم و در هر روستایی، برای او منبری برپا میكردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیّت فرا میخواندیم. * تاملاس توندون (رئیس سابق كنگرة ملّی هندوستان) این فداكاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع)، سطح فكر آدمی را ارتقاء بخشیده، و شایسته است خاطرة آن همیشه باقی بماند و یادآوری شود. * فردریك جِمس درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری این است كه در دنیا، اصول ابدی عدالت و ترحم و محبّت وجود دارد كه تغییرناپذیرند و همچنین میرساند كه هر گاه كسی برای این صفات مقاومت كند و در راه آن پافشاری كند، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند. * بنت الشاطی (نویسندة معروف مصری) زینب، خواهر حسینبن علی، لذّت پیروزی را در كام ابن زیاد و بنیامیّه خراب كرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویّان و برپایی حكومت عباسیّان و ریشه دواندن مذهب تشیّع، زینب ـ قهرمان كربلا ـ نقش برانگیزاننده داشت. * عباس محمود عقّاد (نویسنده و ادیب مصری) جنبش حسین، یكی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است كه تاكنون در زمینة دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پایدار گشته است... دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یك انسان طبیعی، دوام نیاورد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت. * چارلز دیكنز (نویسندة معروف انگلیسی) اگر منظور حسین، جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حكم میكند كه او فقط به خاطر اسلام فداكاری خویش را انجام داد. * محمد علی جناح (رهبر بزرگ پاكستان) هیچ نمونهای از شجاعت بهتر از این كه حسین از لحاظ فداكاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمیشود. به عقیدة من، تمام مسلمانان باید از این شهیدی كه خود را در سرزمین عراق قربانی كرد، پیروی كنند. * ل. م. بوید در طول قرون، افراد بشر همیشه جرئت و پردلی، عظمت روح و بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشتهاند و به خاطر همینهاست كه آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمیشود. شهامت و این بود عظمت امام حسین و من مسرورم كه با كسانی كه این فداكاری عظیم را از جان و دل ثنا میگویند، شركت كردهام، هر چند كه 1300 سال از آن تاریخ گذشته است. * مهاتما گاندی (رهبر بزرگ هندوستان) من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندهام و توجّه كافی به صفحات كربلا كردهام بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد یك كشور پیروز گردد، باید از امام حسین پیروی كند. 2 * توماس كارلایل (دانشمند انگلیسی) بهترین درسی كه از تراژدی كربلا میگیریم، این است كه حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوّق عددی در جایی كه حق و باطل روبهرو میشوند، اهمیّت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیّتی كه داشت، باعث شگفتی من است.3 * توماس ماساریك: اگر چه كشیشان ما هم از ذكر مصایب حضرت مسیح، مردم را متأثّر میسازند، ولی آن شور و هیجانی كه در پیروان حسین یافت میشود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب، این باشد كه مصایب مسیح در برابر مصایب حسین، پر كاهی است در مقابل یك كوه عظیم پیكر.4 * ادوارد براون (پروفسور): حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاكی روحی را كه این جنگ اسلامی تحت لوای آن انجام گرفت، انكار كنند. 5 * واشنگتن ایرونیگ (تاریخنگار امریكایی): در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشك و در روی ریگهای تفتیدة عراق، روح حسین فنا ناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونة شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین.6 * موریس دوكبرا: اگر مورّخان ما حقیقت روز (عاشورا) را میدانستند و درك میكردند كه عاشورا چه روزی است، این عزاداری را مجنونانه نمیپنداشتند، زیرا پیروان حسین به واسطة عزاداری حسین میدانند كه پستی و زیر دستی و استعمار و استثمار را نباید قبول كنند و شعار پیشرو و آقای آنها، تن به ظلم و ستم ندادن بود.7 * بروكلمان كارل (خاورشناس و پژوهشگر آلمانی): شهادت حسین علاوه بر نتایج و اثرات سیاسی، موجب تحكیم و اشاعة مذهب8 شیعه گردید و این مذهب، مركز و مظهر تمایلات ضدّ غرب شد. اثر گذاری قیام عاشورا بر جنبشهای آزادیبخش جهان قیام كربلا به صورت یك حادثه هر چند جانكاه در دل تاریخ مدفون نگشت و دیری نپائید كه به یك حماسة جاویدان تبدیل شد. قیام حسینی به صورت قیام و انقلابی الگو آفرین و تاریخ ساز درآمد و الهام بخش جنبشهای گوناگون در تاریخ گردید. یكی از دستاوردهای مهمّ قیام كربلا، تبیین شیوهای اصولی و بسیار مؤثّر در مبارزه با حكومتهای سلطهگر و زورمدار بوده است. حادثة كربلا، یك قیام اسوه و یك سیرة عام برای تئوری انقلاب و یك پیام انقلابی ـ تاریخی است كه برای هر عصری، پیام ویژهای دارد. بر اساس ویژگیهای شاخص نهضت امام حسین(ع)، میان جنبشهای اسلامی در سراسر جهان اسلام، پیوند به وجود آمد و موج بیداری و انقلاب، مناطق وسیعی از جهان اسلام مانند مصر، سوریه، لبنان، عراق، تركیه، افغانستان، پاكستان، الجزایر، تونس، مراكش، حجاز، اندونزی، هندوستان و ایران را در بر گرفت. در بیشتر كشورهای اسلامی، ویژگی مردمی بودن روحانیّت، رسالت رهبری حركتها و جنبشها را بر دوش رهبران دینی نهاد. «شاه ولیالله دهلوی» و فرزندش، «سیّد احمد خان هندی»، «سیّد جمال الدّین اسدآبادی»، «اقبال لاهوری»، «محمّد علی جناح»، «شیخ محمد عبده»، «شیخ عبدالرّحمان كواكبی»، «حسن البنا» و امام خمینی(ره)، نمونههایی برجستة مبارزه بر ضدّ استكبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسین بودند. برخی از جنبشها عبارتند از: 1. جنبش اسلامی شبه قارة هند 2. جنبش اسلامی در شمال آفریقا و كشورهای عربی (به ویژه مصر) الف) جنبش سیّد جمالالدّین اسدآبادی در مصر ب) جنبش شیخ محمّد عبده ج) جنبش شیخ عبدالرّحمان كواكبی د) جنبش حسن البنا 3. جنبشهای اسلامی ایران الف) جنبش تنباكو ب) جنبش مشروطیّت ج) جنبش سردار جنگل ه) قیام شیخ محمّد خیابانی و) جنبش آیتالله كاشانی ز) جنبش فدائیان اسلام ح) جنبش آزادی ایران ط) جنبش امام خمینی (ره) |
||
۳۱ تیر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
امام حسین علیه السلام از دیدگاه دکتر شریعتی(۲) امام حسینعلیه السلام تأثیر اباعبدالله الحسینعلیه السلام بر روى اندیشههاى دكتر شریعتى و خلق روح حماسى و نگاه حسینى وى، در همه آثارش به وضوح دیده مىشود. بازتاب حماسه حسینى در جولان فكر و روحیه وى بسیار گسترده، شورانگیز و عمیق مىباشد؛ به طورى كه بسیارى از جریانات سیاسى و اجتماعى و رویدادهاى تاریخى را با رویكرد به «حادثه كربلا» تحلیل و ارزیابى مىكند. پرداختن به عاشوراى حسینى از منظر دكتر شریعتى بیشتر انعكاس یك قریحه قوى، احساس شورانگیز و ترجمان روح حماسى و بىتاب اوست. این بخش در زوایاى مختلفى قابل مدح است، كه اختصاراً به چند مورد از آن مىپردازیم: الف) شرایط نهضت امام حسینعلیه السلام "شكل مبارزهاى كه حسین انتخاب كرده، قابل فهمیدن نیست مگر این كه اوضاع و شرایطى كه حسین در آن شرایط، قیام خاصّ خودش را آغاز كرد، فهمیده بشود... اكنون حسین مسئول نگاهبانى انقلابى است كه آخرین پایگاههاى مقاومتش از دست رفته است و از قدرت جدش و پدر و برادرش، یعنى حكومت اسلام و جبهه حقیقت و عدالت، یك شمشیر برایش نمانده و حتى یك سرباز! سالهایى است كه بنىامیه همه پایگاههاى اجتماعى را فتح كرده است." اسلام در این زمان، چون پوستین وارونه شده است؛ ارزشهاى اسلامى رنگ باخته و دین با حاكمیت افراد فاسد و غاصب، رو به انحطاط و انحراف مىرود. امام حسینعلیه السلام در چنین شرایطى براى اصلاح دین جدش قیام مىكند؛ از یك سو، نیرویى براى تغییر وضع موجود ندارد و از دیگر سو، در سكوت خود مشعل امیدى نمىبیند. بنابراین، با تنهاترین و برندهترین سلاح، سلاح شهادت، به رویارویى با یزید، مظهر باطل مىشتابد و با شهادت خویش بر آنها پیروز مىشود. ب) بایستن و نتوانستن "فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست؛ براى او زندگى، عقیده و جهاد است. بنابراین، اگر او زنده است و به دلیل این كه زنده است، مسئولیت جهاد در راه عقیده را دارد. انسان زنده، مسئول است و نه فقط انسان توانا. و از حسین، زندهتر كیست؟ در تاریخ ما، كیست كه به اندازه او حق داشته باشد كه زندگى كند؟ و شایسته باشد كه زنده بماند؟ نفس انسان بودن، آگاه بودن، ایمان داشتن، زندگى كردن، آدمى را مسئول جهاد مىكند و حسین مَثَلِ اعلاى انسانیت زنده، عاشق و آگاه است. توانستن یا نتوانستن، ضعف یا قدرت، تنهایى یا جمعیت، فقط شكل انجام رسالت و چگونگى تحقق مسئولیت را تعیین مىكند نه وجود آن را." «بایستن» یعنى براى انجام دادن وظیفه مسئولیت دینى و شرعى، تلاش نمودن و تا حد توان براى پیشبرد آن، به تناسب زمان و شرایط، اقدام كردن. گویاترین كلام براى اداى این مفهوم، فرمایش حضرت امام قدس سره است؛ ایشان در پیامى فرمودند: "ما مأمور به اداى تكلیف و وظیفهایم، نه مأمور به نتیجه." هر مسلمانى در هر شرایطى، وظیفهاى دارد كه باید بدان عمل نماید؛ لیكن اقتضاى زمان، شكل انجام وظیفه را به تناسب خود، دستخوش تغییر مىسازد. عمل به وظیفه در بستر زمانى خاص، «جهاد» و در شرایطى «فقه» و در برههاى «پرداختن به مسایل علمى» است؛ لیكن آنچه با تحول زمان دگرگون نمىشود، اصل اداى تكلیف و انجام وظیفه است. ج) هنر خوب مردن "او (امام حسینعلیه السلام) فرزند خانوادهاى است كه هنر خوب مردن را در مكتب حیات، خوب آموخته است... آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مىفهمند و به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مىشود و حسین «وارث آدم» - كه به بنىآدم زیستن داد - و «وارث پیامبران بزرگ» - كه به انسان چگونه باید زیست را آموختند - اكنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم چگونه باید مردن را بیاموزند." شهادت، هنر مردان خداست؛ چنان كه خوب زیستن و خوب زندگى كردن، هنر مردان الهى مىباشد. خوب مردن نیز هنرى است كه در درجه اول، شهدا آن را به ارث مىبرند. شهدا شمعهاى فروزانى هستند كه با نثار هستى و وجود خود در محضر حق تعالى، پیروز مىشوند. سیدالشهداء سمبل و الگوى خوب مردن (شهادت) در همه اعصار است. مقتدایان امام حسینعلیه السلام كسانى هستند كه از مایه جان خویش در راه خدا نثار مىكنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است كه هنر خوب مردن را در جان بىتاب انسانهاى عاشق، تزریق میكند. د) آثار شهادت امام حسینعلیه السلام "برخى درباره آثار شهادت حسینى تردید كردند! و آن را قیامى خواندهاند كه شكست خورده است؛ شگفتا! كدام جهاد و كدام جنگِ پیروزى بوده است كه دامنه فتوحاتش در سطح جامعه در عمق اندیشه و احساس و در طول زمان و ادوار تاریخ، این همه گسترده و عمیق و بارآور باشد؟... حسین با شهادت «ید بیضاء» كرد، از خون شهیدان «دم مسیحائى» ساخت كه كور را بینا مىكند و مرده را حیات مىبخشد... اما نه تنها در عصر خویش و در سرزمین خویش، كه «شهادت» جنگ نیست، رسالت است؛ سلاح نیست، پیام است؛ كلمهاى است كه با خون تلفظ مىشود." تأثیر حادثه كربلا، هم در بستر زمان خود و هم در طول تاریخ، عمیق و فراگیر بوده است. نهضتهایى كه با فاصله كمى با الهامگیرى از قیام خونین كربلا شكفتند - مانند قیام توابین و ابومسلم خراسانى - و جانهاى مردمى كه از ترنم خونهاى گرم شهیدان كربلا زندگى یافتند، معدود نیستند؛ انقلاب اسلامى شاهد و مثالى زنده در عصر حاضر است كه هم در شروع نهضت، پیروزى انقلاب، ثبات نظام و ادامه آن تا هم اكنون همواره زیر درخشش پرتو عشق به اباعبدالله الحسینعلیه السلام جریان یافته است. به راستى كدامین عشق و ایمان جوشان براى پیشبرد انقلاب اسلامى مىتوانست به اندازه عشق و ایمان حسینى مؤثر باشد؟ ه) زندگان جاوید "آنها كه تن به هر ذلتى مىدهند تا زنده بمانند، مردههاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا كسانى كه سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمدهاند و مرگ خویش را انتخاب كردهاند - در حالى كه صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود - توجیه و تأویل نكردهاند و مردهاند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها كه براى ماندنشان تن به ذلت و پستى، رها كردن حسین و تحمل كردن یزید دادند، كدام هنوز زندهاند؟ هر كس زنده بودن را فقط در یك لَشِ متحرك نمىبیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین را با همه وجودش مىبیند، حس مىكند و مرگ كسانى را كه به ذلتها تن دادهاند تا زنده بمانند، مىبیند." شهدا زندهاند و سیدالشهداء زندهترین شهید تاریخ است. نام او، یاد او، خاطره او و داستان شگرف كربلاى او، همه و همه در طول تاریخ براى همه نسلها نیروبخش، حیات آفرین، امیدزا و انقلاب گستر است. به راستى كدامین ملت را مىتوان سراغ گرفت كه با روح و خون حسین همگرایى كنند و به افتخار یكى از دو پیروزى نرسند؟ خون حسین، مایه حیات بخشى است كه در گذر زمان بر كالبد ملتها دمیده مىشود و آنها را به زندگى فرا مىخواند و حسینعلیه السلام زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مىشود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مىكند. و) ساعات آخر شهادت "عصر عاشورا، امام حسینعلیه السلام با آن دقت نظافت مىكند، با آن دقت آرایش مىكند، بهترین لباسهایش را مىپوشد و بهترین عطرهایش را مىزند، در اوج خون و در اوج مرگ و در اوج نابودىِ همه كسانش و در آستانه رفتن خودش، هر ساعتى كه مىگذشت و شهدا هم بر هم انباشته مىشدند، چهره او گلگونتر و برافروختهتر و قلبش بیشتر به تپش مىآمد، كه مىدانست فاصله حضور، اندك است؛ چه «شهادت» حضور نیز هست." حضور شایسته در محضر خدا، آرزوى سرشار از اشتیاقى است كه مردان خدا همواره براى آن، لحظه شمارى مىكنند و شهادت، شایستهترین وسیله حضور در پیشگاه الهى است. آرایش با دقّت امام حسینعلیه السلام در عصر عاشورا نیز به خاطر شایستهترین حضورى است كه یك امام مىتواند در محضر الهى داشته باشد. ز ) مسئولیت ما "این كه حسین فریاد مىزند - پس از این كه همه عزیزانش را در خون مىبیند و جز دشمن كینه توز و غارتگر در برابرش نمىبیند - فریاد مىزند كه: «آیا كسى هست كه مرا یارى كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمىداند كه كسى نیست كه او را یارى كند و انتقام گیرد؟ این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان مىكند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مىنماید." امام حسینعلیه السلام مظهر و سمبل حق است كه در همه عصرها، چون نمادى زنده و خروشان، ظهور پیدا مىكند و همه كسانى را كه از پاسدارى حقیقت زمان خود طفره مىروند، به یارى مىطلبد و در واقع یارى طلبیدن امامِ عشق در كربلا، انعكاس موج اندیشه اسلامى براى كمك به حق در همه زمانهاست. «هل من ناصر ینصرنى»، یعنى آیا كمك كنندهاى هست كه حق را یارى كند؟ حضرت زینبعلیها السلام نمىتوان از كربلاى حسین نوشت و در آن، از كار بزرگ زینبى یادى نكرد؛ چرا كه حادثه كربلا با نقش مكمّل و بىبدیل حضرت زینبعلیها السلام كامل مىشود. مرحوم شریعتى در این مورد مىگوید: "رسالت پیام از امروز عصر، آغاز مىشود. این رسالت بر دوشهاى ظریف یك زن، «زینب» - زنى كه مردانگى در ركاب او جوانمردى آموخته است و رسالت زینب دشوارتر و سنگینتر از رسالت برادرش. آنهایى كه گستاخى آن را دارند كه مرگ خویش را انتخاب كنند، تنها به یك انتخاب بزرگ دست زدهاند؛ اما كار آنها كه از آن پس زنده مىمانند، دشوار است و سنگین. و زینب مانده است، كاروان اسیران در پىاش، و صفهاى دشمن تا افق در پیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش. وارد شهر مىشود، از صحنه بر مىگردد. آن باغهاى سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوى گلهاى سرخ به مشام مىرسد. وارد شهر جنایت، پایتخت قدرت، پایتخت ستم و جلادى شده است؛ آرام و پیروز، سراپا افتخار؛ بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد مىزند: «سپاس خداوند را كه این همه كرامت و این همه عزت به خاندان ما عطا كرد، افتخار نبوت، افتخار شهادت...» اگر زینب پیام كربلا را به تاریخ باز نگوید، كربلا در تاریخ مىماند." بدون شك حضور حضرت زینبعلیهاالسلام در كربلا به عنوان پیام رسان شهیدان، حیاتىترین عنصر در ماندگارى «حماسه حسینى» است. اگر زینب نبود، كربلا در كربلا مىماند و حماسه درخشان حسینى اسیر حصار زمان خود مىشد. حضرت زینبعلیها السلام خود سرود حماسهاى بود كه درخشید و حماسه سترگ كربلا را در همه زمانها سارى و جارى ساخت. |
||
۳ مرداد ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: fabregas777
پیام:
۳۰۷
عضویت از: ۱ مرداد ۱۳۸۹
از: صدر جدول
طرفدار:
- مسی، ژاوی، اینیستا،پویول و فابرگاس و ویا - کرایف - PERSPOLIS - Spain.Argantin - عابدزاده.دایی.باقری - گواردیولا.مارادونا - دایی.عابدزاده گروه:
- کاربران عضو |
هرسی سال که می گذرد، تاریخ یکی می شود. تا بحال فکر کرده ای به پیوند حسین(ع) و مسیح (ع)؟ این دو در ظهور منجی به هم می رسند؛ مهدی (عج) برایانتقام خون حسین می آید و مسیح، با او رجعت می کند. اماتا قبل از آن هم این دو در کنار هم می نشینند؛ ۸ محرم و ۲۲ دسامبر؛ ولادتمسیح (ع) با شهادت حسین (ع) یکی می شود؛ پسر مریم و پسر فاطمه. تقارنغریبی است، آنقدر غریب که راحت ترین کار گذشتن از کنار آن است و دل بستنبه یکی شان؛ یا مسیح یا حسین. یا کلیسا، یا کربلا. اما،۳۲ سال پیش، ۱ دی ۱۳۵۶ که دوباره این دو اتفاق به هم رسیده بودند، مردی ازتبار حسین که نامش موسی بود و لقبش مسیح! درباره هر دو سخن گفت؛ سید موسیصدر، شیعه و مسیحی را با هم صدا کرد و پیامش را «صلح» لقب داد: مردملبنان! ۱۳۳۷سال پیش در سال ۶۱هجرى، در چنین روزهایى، حسین(ع)، پسرعلى(ع) و فاطمه(س)، و نواده پیامبر اکرم(ص)، با همه خویشان و یارانششهادت را پذیرا شد. پیکرهاى لِهشده ایشان چندین روز در سرزمین کربلا درمعرض وزش بادهاى داغ و آفتاب سوزان و شنهاى روان صحرا قرار داشت. همزمان،خانواده او و خانوادههاى همراهانش براى اسارت و کوچ اجبارى، در بدترینشرایط، به شهرهاى دور، آماده مىشدند. بعدها، در چنین روزهایى،در همان مکان، پرچم هاى انقلابى توفنده برافراشته شد و حکومت سرکشان رادرهم کوبید و تخت هاى آنان را به لرزه در آورد و آنان را از روى زمین وصفحه تاریخ پاک کرد. انقلابى که از کربلا نشأت گرفت و فراگیر شد و بهسرزمین هاى دور و نزدیک رفت، تنها یکى از آثار شهادت حسین(ع) و پرتوناچیزى از مشعل فروزانى بود که حسین(ع) در نیمه دوم قرن اول هجرىبرافروخت. |
||
سلامتی آقا امام زمان صلوات | |||
۱۴ شهریور ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: fabregas777
پیام:
۳۰۷
عضویت از: ۱ مرداد ۱۳۸۹
از: صدر جدول
طرفدار:
- مسی، ژاوی، اینیستا،پویول و فابرگاس و ویا - کرایف - PERSPOLIS - Spain.Argantin - عابدزاده.دایی.باقری - گواردیولا.مارادونا - دایی.عابدزاده گروه:
- کاربران عضو |
پیامبر:اى فاطمه! هر چشمى فرداى قيامت گريان است غير از چشمى كه در مصيبت حسين گريه كند ؛ صاحب آن چشم خندان است و مژده نعمتهاى بهشت به وى داده خواهد شد. |
||
سلامتی آقا امام زمان صلوات | |||
۱۴ شهریور ۱۳۸۹
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |