در حال دیدن این عنوان: |
۶ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 13 -------------------------------------- آيه وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُواْ كَمَآ ءَامَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَآ ءَامَنَ السُّفَهَآءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهآءُ وَلَكِن لَّا يَعْلَمُونَ -------------------------------------- ترجمه وچون به آنان گفته شود، شما نيز همانگونه كه (ساير) مردم ايمان آوردهاند ايمان آوريد، (آنها با تكبّر وغرور) گويند: آيا ما نيز همانند سادهانديشان و سبك مغزان، ايمان بياوريم؟! آگاه باشيد! آنان خود بىخردند، ولى نمىدانند. -------------------------------------- پيام ها 1- ارشاد و دعوت اولياى خدا، در منافقان بىاثر است.«قيل...أنؤمن» 2- منافقان، روحيّه امتياز طلبى و خود برتربينى دارند.«انؤمن» 3- تحقير مؤمنان، از شيوههاى منافقان است. «كما آمن السفهاء» (ايمان داشتن و تسليم خدا بودن، در نظر منافقان سبك مغزى است.) 4- مسلمانان بايد هوشيار باشند تا فريب ظواهر را نخورند.«الا» 5 - در فرهنگ قرآن، تسليم حقّ نشدن، سفاهت است.«انّهم هم السفهاء» 6- بايد غرور متكبرانه منافق، شكسته وبا آن مقابله به مثل شود. «انّهمهمالسفهاء» 7- افشاى چهره دروغين منافق، براى جامعه اسلامى ضرورى است. «همالسفهاء» 8 - بدتر و دردآورتر از هر دردى، جهل به آن درد است. «لكن لا يعلمون» |
||
۱۱ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 14 ------------------------------------ آيه وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ ------------------------------------ ترجمه وچون با اهل ايمان ملاقات كنند گويند: ما (نيز همانند شما) ايمان آوردهايم. ولى هرگاه با (همفكران) شيطان صفت خود خلوت كنند، مىگويند: ما با شما هستيم، ما فقط (اهل ايمان را) مسخره مىكنيم. ------------------------------------- نکته ها «شيطان» از «شَطَن» به معناى دور شده از خير است كه به هركس القاى انحراف كند، اطلاق شده وبه انسانهاى بدكار و دور از حقّ نيز گفته مىشود. [183] _________________________ 183) مفردات راغب. ------------------------------------- پيام ها 1- منافق، نان را به نرخ روز مىخورد. «قالوا آمنا... قالوا انّا معكم» 2- به هر اظهار ايمان، نبايد اعتماد قطعى كرد و بايد مواظب عوامل نفوذى بود. «قالوا آمنّا» 3- منافق، شهامتِ صداقت ندارد واز مؤمنان ترس و هراس دارد. «خَلَوا» تماس وارتباط منافقان با مؤمنان، آشكار وعلنى است ولى تماس آنان با كفّار يا سران و رهبران خود، سرّى و محرمانه، در نهان و خلوت صورت مىگيرد. 4- دوستان منافقان، شيطان صفت هستند. «شياطينهم» 5 - كفّار و منافقان با همديگر ارتباط تشكيلاتى دارند و منافقان از آنان خطّ فكرى مىگيرند. «شياطينهم» 6- اظهار ايمان از سوى منافق موقتى است، ولى كفر او پايدار و ثابت است. «آمنّا، انّا معكم» (ايمان، با جملهى فعليه وكفر با جملهى اسميّه آمده وجمله اسميّه نشانهى دوام و ثبوت است.) 7- منافقان با كافران نه تنها همفكرند بلكه كمككارهم نيز هستند.«انّا معكم» (كلمه «مع»، در جايى بكار مىرود كه علاوه بر همفكرى، همكارى نيز باشد.) 8 - منافقان، مؤمنان را به استهزا مىگيرند. «انّما نحن مستهزؤن» |
||
۱۲ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 15 ------------------------------------------- آيه اللَّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِى طُغْينِهِمْ يَعْمَهُونَ ----------------------------------------- ترجمه خداوند آنان را به استهزا مىگيرد و آنان را در طغيانشان مهلت مىدهد تا سرگردان شوند. ---------------------------------------- نکته ها كلمه «يَعمهون» از «عَمَه» مثل «عَمى» مىباشد، لكن «عمى» كورى ظاهرى را گويند و «عمه» كورى باطنى است. [184] امام رضا عليه السلام در تفسير اين آيه مىفرمايد: خداوند، اهل مكر و خدعه و استهزا نيست، لكن جزاى مكر و استهزاى آنان را مىدهد. [185] همچنان كه آنان را در طغيان و سركشى خودشان، رها مىكند تا سر درگم و غرق شوند. و چه سزايى سختتر از قساوت قلب و تسلّط شيطان و وسوسههاى او، ميل به گناه و بىرغبتى به عبادت، همراهى و همكارى با افراد نا اهل و سرگرمى به دنيا و غفلت از حقّ كه منافقان بدان گرفتار مىآيند. منافقان، دوگانه رفتار مىكنند و لذا با آنها نيز دو گونه برخورد مىشود؛ در دنيا احكام مسلمانان را دارند و در آخرت كيفر كفّار را مىبينند. ______________________________ 184) تفسير كشّاف. 185) تفسير نورالثقلين، ج1، ص30. ---------------------------------------------- پيام ها 1- كيفرهاى الهى، متناسب با گناهان است. در برابر «انّما نحن مستهزؤن»، «اللَّه يستهزئ بهم» آمده است. 2- منافقان با خدا طرفند، نه با مؤمنان. (آنها مؤمنان را مسخره مىكنند، ولى خدا به حمايت آمده و پاسخ مسخرهى آنان را خودش مىدهد.) «اللَّه يستهزئ بهم» 3- استهزا، اگر به عنوان پاسخ باشد مانعى ندارد. نظير تكبّر در مقابل متكبّر. «اللَّه يستهزئ بهم» 4- از مهلت دادن وزياده بخشىهاى خداوند، نبايد مغرور شد. «يمدّهم فى طغيانهم» 5 - سركشى و طغيان، زمينهاى براى سر درگمىهاست. «فى طغيانهم يعمهون» |
||
۱۳ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 16 ---------------------------------------- آيه أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجرَتُهُمْ وَ مَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ----------------------------------- ترجمه آنان كسانى هستند كه به بهاى (از دستدادن) هدايت، خريدار ضلالت و گمراهى شدند. امّا اين داد وستد، سودشان نبخشيد و در شمارِ هدايت يافتگان در نيامدند. (ويا به اهداف خود راهى نيافتند.) ----------------------------------- نکته ها منافقان، صاحب هدايتى نبودند كه آنرا از دست بدهند. پس شايد مراد آيه اين است كه زمينههاى فطرى و عوامل هدايت را از دست دادند. همچنان كه در آيات ديگر مىخوانيم: «اشتروا الكفر بالايمان» [186] گروهى ايمان را با كفر معامله كردند. و يا «اشتروا الحيوة الدّنيا بالاخرة» [187] آخرت را با زندگى دنيوى معامله نمودند. ويا «والعذاب بالمغفرة» [188] آمرزش و عفو الهى را با قهر و عذاب او معامله نمودند. يعنى استعداد ايمان و دريافت پاداش و مغفرت را با اعمال خود از بين بردند. عاقبت، نور الهى دود شد فطرت حقجوى او، نمرود شد _________________________ 186) آلعمران، 177. 187) بقره، 86. 188) بقره، 175. -------------------------------------- پيام ها 1- منافق، سود و زيان خود را نمىشناسد ولذا هدايت را با ضلالت معامله مىكند. «اشتروا الضلالة بالهدى» 2- انسان، آزاد و انتخابگر است. چون داد و ستد، نياز به اراده وتصميم دارد. «اشتروا الضلالة...» 3- دنيا همچون بازار است و مردمان، معاملهگر و مورد معامله، اعمال و انتخابهاى ماست. «اشتروا... فما ربحت تجارتهم» 4- عاقبتِ مؤمن، هدايت؛ «على هدىً من ربّهم» و سرانجام منافق، انحراف است. «ما كانوا مهتدين» 5 - منافقان به اهداف خود راهى نمىيابند. «ما كانوا مهتدين» وبا توجّه به آيات بعد. |
||
۱۴ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 17 ----------------------------------------- آيه مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّآ أَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِى ظُلُمَتٍ لَّا يُبْصِرُونَ ---------------------------------------- ترجمه مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن كسى است كه آتشى افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنايى و نورشان را ببرد و آنان را در تاريكىهايى كه (هيچ) نمىبينند، رهايشان كند. --------------------------------------------- نکته ها مثال، براى تفهيم مطلب به مردم، نقش مؤثّرى دارد. مسائل معقول را محسوس و بدينوسيله راه را نزديك وعمومى مىكند، درجه اطمينان را بالا مىبرد ولجوجان را خاموش مىسازد. در قرآن مثالهاى فراوانى آمده است از جمله: مثال حقّ، به آب و باطل به كفِ روى آب. [189] مثال حقّ به شجرهى طيّبه و باطل به شجرهى خبيثه. [190] تشبيه اعمال كفّار به خاكسترى در برابر تندباد. [191] ويا تشبيه كارهاى آنان، به سراب. [192] تشبيه بتها و طاغوتها به خانه عنكبوت. [193] تمثيل دانشمند بىعمل به الاغى كه كتاب حمل مىكند. [194] وتمثيل غيبت، به خوردن گوشت برادرى كه مرده است. [195] اين آيه نيز در مقام تشبيهِ مجموعهاى از روحيّات وحالاتِ منافقان است. آنان، نار مىافروزند، ولى خداوند نورش را مىبرد و دود و خاكستر و تاريكى براى آنان باقى مىگذارد. امام رضا عليه السلام فرمودند: معناى آيه «تركهم فى ظلمات...» آن است كه خداوند آنان را به حال خود رها مىكند. [196] ________________________________ 189) رعد، 17. 190) ابراهيم، 26. 191) ابراهيم، 18. 192) نور، 39. 193) عنكبوت، 41. 194) جمعه، 5. 195) حجرات، 12. 196) تفسير نورالثقلين. ------------------------------------------------ پيام ها 1- منافق براى رسيدن به نور، از نار (آتش) استفاده مىكند كه خاكستر و دود و سوزش نيز دارد. «استوقد ناراً» 2- نور اسلام عالمگير است، ولى نورى كه منافقان در سايهى آن تظاهر به اسلام مىكنند، در شعاعى كمتر و روشنايى آن ناپايدار است. «أضاءت ما حوله» 3- اسلام نور و كفر تاريكى است. «ذهب اللّه بنورهم وتركهم فى ظلمات» 4- كسى كه از يك نور بهرهمند نشود، در ظلمات متعدّد باقى مىماند. «بنورهم... فى ظلمات» (كلمه «نور» مفرد و كلمه «ظلمات» جمع است.) 5 - نقشهها وتوطئههاى منافقان، به اراده الهى ناتمام مىماند. «ذهب اللّه بنورهم» 6- طرف مقابل منافقان، خداوند است. «ذهب اللّه بنورهم» 7- عاقبت و آيندهى منافقان، تاريك است. «فى ظلمات» 8 - منافقان دچار وحشت و اضطراب، ودر تصميمگيرىهاى دراز مدّت، سردرگم هستند. «فى ظلمات لا يبصرون» 9- گاهى در آغاز، ايمان واقعى است، ولى كمكم انسان به انحراف گرايش پيدا نموده و منافق مىشود. (كلمه «نورهم» در اين آيه و جمله «لايرجعون» در آيه بعد نشان مىدهد كه آنان نورى داشتند، ولى به سوى آن نور برنگشتند.) |
||
۱۵ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 18 ----------------------------------------------- آيه صُمٌّ بُكْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ --------------------------------------------- ترجمه آنان (از شنيدن حقّ) كر و(از گفتن حقّ) گنگ و(از ديدن حقّ) كورند، پس ايشان (بسوى حقّ) باز نمىگردند. --------------------------------------------- نکته ها قرآن در ستايش برخى پيامبران مىفرمايد: آنان دست وچشم دارند، «واذكر عبادنا ابراهيم واسحاق ويعقوب اولى الايدى والابصار» [197] شايد مقصود آن است كه كسى كه دست بتشكنى دارد دست دارد، كسى كه چشم خدابين دارد چشم دارد، پس منافقان كه چنين دست وچشمى ندارند، در واقع همچون ناقص الخلقههايى هستند كه خود مقدّمات نقص را فراهم كرده و وسائل شناخت را از دست دادهاند. لذا در اين سوره دربارهى منافقان تعابيرى همچون «لا يشعرون، ما يشعرون، لا يعلمون، لا يبصرون، يعمعون، صم، بكم، عمى، لا يرجعون» بكار رفته است. نظر، غير از بصيرت است. در سوره اعراف مىخوانيم: «تريهم ينظرون اليك و هم لا يبصرون» [198] مىبينى كه به تو نگاه مىكنند، در حالى كه نمىبينند. يعنى چشم بصيرت ندارند كه حقّ را ببينند. عدم بهرهگيرى صحيح از امكانات و وسائل شناخت، مساوى با سقوط و از دست دادن انسانيّت است. [199] جزاى كسى كه در دنيا خود را به كورى و كرى و لالى مىزند، كورى و كرى و لالى آخرت است. «ونحشرهم يومالقيامة على وجوههم عمياً و بكماً و صماً» [200] ____________________________ 197) ص، 45. 198) اعراف، 198. 199) در سورهى اعراف آيهى 179 مىخوانيم: »لهم قلوب لايفقهون بها و لهم اعين لايبصرون بها و لهم اذان لايسمعون بها اولئك كالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون« آنان دل دارند، ولى نمىفهمند، چشم دارند ولى نمىبينند، گوش دارند ولى حقّ را نمىشنوند، اين گروه همچون چهارپايان بلكه از آنها پستتر و گمراهترند، ايشان غافل هستند. 200) اسراء، 97. ------------------------------------------------- پيام ها 1- نفاق، انسان را از درك حقايق و معارف الهى باز مىدارد. «صم بكم عمى» 2- كسى كه از عطاياى الهى در راه حقّ بهره نگيرد، همانند كسى است كه فاقد آن نعمتهاست. «صم بكم عمى» 3- حقّ نديدن منافقان دو دليل دارد: يكى آنكه فضاى بيرونى آنان تاريك است؛ «فى ظلمات» وديگر آنكه خود چشم دل را از دست دادهاند. «صم بكم عمى» 4- منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. «فهم لا يرجعون» |
||
۱۶ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 19 --------------------------------------------- آيه أَوْ كَصَيّبٍ مِّنَ السَّمَآءِ فِيهِ ظُلُمَتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَبِعَهُمْ فِى ءَاذَانِهِم مِّنَ الصَّو عِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَفِرِينَ ----------------------------------- ترجمه يا چون (گرفتاران در) بارانى تند از آسمانند كه در آن، تاريكىها و رعد وبرقى است كه از ترس صاعقهها وبيم مرگ، انگشتان خود را در گوشهايشان قرار مىدهند. و(لى) خداوند بر كافران احاطه دارد. ------------------------------------ نکته ها خداوند، منافق را به اشخاصِ در باران ماندهاى تشبيه كرده كه مشكلات بارانِ تند، شب تاريك، غرّش گوش خراش رعد، نور خيره كنندهى برق، و هراس و خوف مرگ، او را فرا گرفته است، امّا او نه براى حفظ خود از باران پناهگاهى دارد و نه براى تاريكى، نورى و نه گوشى آسوده از رعد و نه روحى آرام از مرگ. --------------------------------------------- پيام ها 1- منافقان غرق در مشكلات و نگرانىها مىشوند، و در همين دنيا نيز دلهره و اضطراب و رسوايى و ذلّت دامن گيرشان مىشود. «ظلمات و رعد و برق» 2- منافقان از مرگ مىترسند. «حذر الموت» 3- منافقان بدانند كه خداوند بر آنها احاطه دارد و هر لحظه اراده فرمايد، اسرار و توطئههاى آنها را افشا مىكند. «و اللّه محيط بالكافرين» [201] 4- سرانجام نفاق، به كفر منتهى مىشود. «و اللّه محيط بالكافرين» لذا در جاى ديگر قرآن مىفرمايد: «ان اللَّه جامع المنافقين و الكافرين فى جهنم جميعاً» [202] _______________________________ 201) نگاهى به عملكرد و سرنوشت منافقان در جريان انقلاب اسلامى ايران، نشانهاى روشن براى اين آيه است. دلهره، تفرقه، شكست، آوارگى، غربت، بىآبرويى، پناهندگى به كفّار و طاغوتها و جاسوسى، نتيجهى اعمالشان بود. آنان با استفاده از شعارها و شخصيتهاى مذهبى، خيال پيروزى داشتند؛ »استوقد نارا« ولى با خنثى شدن توطئهها و آگاه شدن مردم از سوء نيت آنان، خداوند آنان را گرفتار سر درگمى وتفرقه و بىخبرى از واقعيتها و حقايق نمود. »ذهب اللّه بنورهم« آنان چون شنيدن اخبار و سخن حقّ را از علما تحريم مىكنند به منزله كران هستند، و چون دريافتهاى درونى خود و حقايق را بازگو نمىنمايند مانند افراد لالند، و چون چشم ديدن پيشرفت و پيروزى اسلام را ندارند، كورند. و در اثر لجاجت و تعصّب مصداق »لايرجعون« مىباشند. ولى پيروزىها مثل برق و نهيب مردم و آيات افشاگر همانند رعد و صاعقه، آنان را به وحشت واضطراب انداخته است. 202) نساء، 140. |
||
۱۷ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 20 --------------------------------------- آيه يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَرَهُمْ كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَآ أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَرِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىءٍ قَدِيرٌ ---------------------------------------------- ترجمه نزديك است كه برق، نور چشمانشان را بربايد. هرگاه كه (برق آسمان در آن صحراى تاريك وبارانى) براى آنان بدرخشد، در آن حركت كنند، ولى همين كه تاريكى، ايشان را فرا گرفت بايستند. واگر خداوند بخواهد، شنوايى و بينايى آنان را (از بين) مىبرد، همانا خداوند بر هر چيزى تواناست. --------------------------------------------- نکته ها منافقان، تاب وتوان ديدن دلائل نورانى و فروغ آيات الهى را ندارند. همانند مسافر شبگرد در بيابان كه در اثر برقِ آسمان، چشمانش خيره مىشود و جز چند قدم بر نمىدارد. منافقان در جامعه اسلامى هر چند گاهى چند قدمى پيش مىروند، ولى در اثر حوادث يا اتّفاقاتى از حركت باز مىايستند. آنان چراغ فطرت درونى خويش را خاموش كرده ومنتظر رسيدن نورى از قدرتهاى بيرونى ماندهاند. هرگاه گفته مىشود خداوند بر هر كارى قادر است، مراد كارهاى ممكن است. مثلاً اگر گفتيم فلانى رياضىدان است، معنايش آن نيست كه بتواند حاصل جمع 2+2 را 5 بياورد. زيرا اين امر محال است، نه آنكه آن شخص قادر بر جمع نمودن آن نباشد. كسانى از امام عليه السلام سؤال كردند: آيا خداوند مىتواند كرهى زمين را در تخم مرغى قرار دهد؟ امام ابتدا يك پاسخ اقناعى دادند كه با يك عدسىِ چشم، آسمان بزرگ را مىبينيم، سپس فرمودند: خداوند قادر است، امّا پيشنهاد شما محال است. [203] درست مانند قدرت رياضىدان كه مسئلهى محال را حل نمىكند. سيماى منافق در قرآن منافق در عقيده وعمل، برخورد وگفتگو، عكسالعملهايى را از خود نشان مىدهد كه در اين سوره وسورههاى منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمّد آمده است. آنچه در اينجا به مناسبت مىتوان گفت، اين است كه منافقين در باطن ايمان ندارند، ولى خود را مصلح و عاقل مىپندارند. با همفكران خود خلوت مىكنند، نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است. نسبت به مؤمنان عيبجو و نسبت به پيامبر صلى الله عليه وآله موذىاند. از جبهه فرارى و نسبت به خدا غافلاند. افرادى ياوهسرا، رياكار، شايعه ساز و علاقمند به دوستى با كفارند. ملاك علاقهشان كاميابى و ملاك غضبشان، محروميّت است. نسبت به تعهّداتى كه با خدا دارند بىوفايند، نسبت به خيراتى كه به مؤمنين مىرسد نگران، ولى نسبت به مشكلاتى كه براى مسلمين پيش مىآيد شادند. امر به منكر ونهى از معروف مىكنند. قرآن در برابر اين همه انحرافهاى فكرى وعملى مىفرمايد: «انّ المنافقين فى الدّرك الاسفل من النار» [204] ______________________________ 203) تفسير نورالثقلين، ج1، ص 39. 204) نساء، 145. --------------------------------------------- پيام ها 1- منافق در مسير حركت، متحيّر است. «أضاء... مشوا، أظلم... قاموا» 2- حركت منافق، در پرتو نور ديگران است. «اضاء لهم» 3- منافق به سبب اعمالى كه مرتكب مىشود، هر لحظه ممكن است گرفتار قهر خداوندى شود.«و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم» 4- سنّت الهى، آزادى دادن به همه است و گرنه خداوند مىتوانست منافقان را كر و كور كند. «و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و ابصارهم» |
||
۱۸ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 21 ----------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا النّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ---------------------------------------- ترجمه اى مردم! پروردگارتان كه شما وپيشينيان شما را آفريد، پرستش كنيد تا اهل تقوا شويد. ------------------------------------- نکته ها در كتابهاى قانون، مواد قانون، بدون خطاب بيان مىشود، ولى قرآن كتاب قانونى است كه با روح و عاطفه مردم سر وكار دارد، لذا در بيان دستورات، خطاب مىكند. البتّه خطابهاى قرآن مختلف است. [205] هدف از خلقت جهان و انسان، تكامل انسانهاست. يعنى هدف از آفرينش هستى، بهرهگيرى انسانهاست [206] وتكامل انسانها در گرو عبادت [207]واثر عبادت، رسيدن به تقوى [208] و نهايت تقوى، رستگارى است. [209] سؤال: چرا خدا را عبادت كنيم؟ پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ اين پرسش چنين آمده است: * چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعبدوا ربّكم الّذى خلقكم» [210] * چون تأمين كننده رزق و روزى و امنيت شماست. «فليعبدوا ربّ هذا البيت الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» [211] * چون معبودى جز او نيست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنى» [212] عبادت انسان، هدف آفرينش انسان است نه هدف آفريننده. او نيازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمين كافر شوند او بىنياز است: «ان تكفروا انتم و من فى الارض جميعاً فانّ اللَّه لغنى...» چنانكه اگر همه مردم رو به خورشيد خانه بسازند يا پشت به خورشيد، در خورشيد اثرى ندارد. با اينكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر اين اداى تكليف، پاداش مىدهد و اين نهايت لطف اوست. آنچه انسان را وادار به عبادت مىكند امورى است، از جمله: 1- توجّه به نعمتهاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست. 2- توجّه به فقر و نياز خود. 3- توجّه به آثار و بركات عبادت. 4- توجّه به آثار سوء ترك عبادت. 5 - توجّه به اينكه همه هستى، مطيع او ودر حال تسبيح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشيم. 6- توجّه به اينكه عشق وپرستش، در روح ماست وبه چه كسى برتر از او عشق بورزيم. سؤال: در قرآن آمده است: «واعبد ربّك حتّى ياتيك اليقين» يعنى عبادت كن تا به يقين برسى. پس آيا اگر كسى به يقين رسيد، نمازش را ترك كند؟! پاسخ: اگر گفتيم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنايش اين نيست كه هرگاه دستت به شاخه رسيد، نردبان را بردار، چون سقوط مىكنى. كسى كه از عبادت جدا شد، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند؛ «فكانّما خرّ من السماء» به علاوه كسانى كه به يقين رسيدهاند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظهاى از عبادت دست برنداشتند. بنابراين مراد آيه،بيان آثار عبادت است نه تعيين محدودهى عبادت. آيات وروايات، براى عبادت شيوهها وشرايطى را بيان نموده است كه در جاى خود بحث خواهد شد، ولى چون اين آيه، اوّلين فرمان الهى خطاب به انسان در قرآن است، سرفصلهايى را بيان مىكنيم تا مشخّص شود عبادت بايد چگونه باشد: 1- عبادت مامورانه، يعنى طبق دستور او بدون خرافات. 2- عبادت آگاهانه، تا بدانيم مخاطب و معبود ما كيست. «حتّى تعلموا ماتقولون» [213] 3- عبادت خالصانه. «ولا يشرك بعبادة ربّه احداً» [214] 4- عبادت خاشعانه. «فى صلاتهم خاشعون» [215] 5 - عبادت مخفيانه. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها» [216] 6- عبادت عاشقانه. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «افضل الناس مَن عَشق العبادة» [217] و خلاصه در يك نگاه بايد بگوييم كه براى عبادت سه نوع شرط است؛ الف: شرط صحّت، نظير طهارت وقبله. ب: شرط قبولى، نظير تقوى. ج: شرط كمال، نظير اينكه عبادت بايد آگاهانه، خاشعانه، مخفيانه وعاشقانه باشد كه اينها همه شرط كمال است. [218] _________________________________ 205) براى عموم مىفرمايد: »يا ايّها الناس«، امّا براى هدايتيافتگان فرموده: »يا ايّها الذين امنوا« 206) سخّر لكم« جاثيه، 13. »خلق لكم« بقره، 29. 207) و ما خلقتُ الجنّ والانس الاّ ليَعبدون« ذاريات، 56. 208) واعبدوا ربّكم ... لعلّكم تتّقون« بقره، 21. 209) واتّقوا اللّه لعلّكم تفلحون« بقره، 189. 210) مشركان خالقيّت را پذيرفته ولى ربوبيّت را انكار مىنمودند، خداوند در اين آيه دو كلمه »ربّكم« و »خلقكم« را در كنار هم آورده تا دلالت بدين نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست. 211) قريش، 3تا4. 212) طه، 14. 213) نساء، 43. 214) كهف، 110. 215) مؤمنون، 2. 216) بحار، ج70، ص251. 217) بحار، ج70، ص253. 218) براى تفصيل بيشتر به كتاب پرتوى از اسرار نماز وتفسير نماز نوشته مؤلف مراجعه نماييد. ----------------------------------------- پيام ها 1- دعوت انبيا، عمومى است و همه مردم را دربر مىگيرد. «يا ايها الناس» 2- از فلسفههاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعبدواربّكمالذىخلقكم» 3- اوّلين نعمتها، نعمت آفرينش، و اوّلين دستور، كُرنش در برابر خالق است. «اعبدوا ربّكم الذى خلقكم» 4- مبادا بتپرستى يا انحراف نياكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان نيز مخلوق خداوند هستند. «و الذين من قبلكم» 5 - عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ايجاد نكند، عبادت نيست. «اعبدوا... لعلّكم تتقون» 6- به عبادت خود مغرور نشويم كه هر عبادتى، تقوا ساز نيست. «لعلّكم تتقون» |
||
۱۹ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 22 --------------------------------------------- آيه الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَ شاً وَالسَّمَآءَ بِنَآءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الَّثمَر تِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلَاتَجْعَلُواْ للَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ --------------------------------------------- ترجمه آن (خداوندى) كه زمين را براى شما فرشى (گسترده) وآسمان را بنايى (افراشته) قرار داد و از آسمان، آبى فرو فرستاد و به آن از ميوهها، روزى براى شما بيرون آورد، پس براى خداوند شريك و همتايى قرار ندهيد با آنكه خودتان مىدانيد (كه هيچ يك از شركا و بتها، نه شما را آفريدهاند ونه روزى مىدهند و اينها فقط كار خداست.) --------------------------------------------- نکته ها در اين آيه خداوند به نعمتهاى متعدّدى اشاره مىكند كه هركدام از آنها سرچشمهى چند نعمت ديگر است. مثلاً فراش بودن زمين، اشاره به نعمتهاى فراوان ديگرى است. همچون سخت بودن كوهها ونرم بودن خاك دشتها، فاصله زمين تا خورشيد، درجه حرارت و دما و هواى آن، وجود رودخانهها، درّهها، كوهها، گياهان و حركتهاى مختلف آن كه مجموعاً فراش بودن زمين را مهيّا كردهاند. چنانكه در قرآن براى زمين تعابير چندى شده است، زمين هم «مهد» [219]گهواره است، هم «ذلول» [220] رام و آرام و هم «كفات» [221] در برگيرنده. كلمه «سماء» در آيه يك بار در برابر «ارض» آمده است كه به همهى قسمت بالا اشاره دارد و يك بار مراد همان قسمت نزول باران از ابرها مىباشد. ________________________________ 219) الذى جعل لكم الارض مهداً« طه، 53. 220) هو الذى جعل لكم الارض ذلولاً« ملك، 15. 221) الم نجعل الارض كفاتا« مرسلات، 15. ---------------------------------------------------- پيام ها 1- ياد نعمتهاى الهى از بهترين راههاى دعوت به عبادت است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم» 2- از بهترين راههاى خداشناسى، استفاده كردن از نعمتهاى در دسترس است. «جعل لكم الارض فراشاً و السماء بناءً» 3- در نظام آفرينش، هماهنگى كامل به چشم مىخورد. هماهنگى ميان زمين، آسمان، باران، گياهان، ميوهها وانسان. (برهان نظم) «جعل، انزل، اخرج» 4- آفريدهها هركدام براى هدفى خلق شدهاند. «رزقاً لكم» باران براى رشد و ثمر دادن ميوهها، «فاخرج به» و ميوهها براى روزى انسان. «رزقاً لكم» 5 - زمين وباران وسيله هستند، رويش گياهان وميوهها بدست خداست.«فأخرج» 6- نظم و هماهنگى دستگاه آفرينش، نشانهى توحيد است، پس شما هم يكتا پرست باشيد. «فلا تجعلوا لِلّه انداداً» 7- ريشهى خداپرستى در فطرت و وجدان همه مردم است. «وانتم تعلمون» 8 - آفرينش زمين و آسمان و باران و ميوهها و روزى انسان، پرتوى از ربوبيّت خداوند است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...» 9- همهى انسانها، حقّ بهرهبردارى و تصرف در زمين را دارند. (در آيه «لكم» تكرار شده است.) 10- دليل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست كه زمين وآسمان وباران و گياهان را براى روزى شما قرار داده است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...» 11- خداوند بر اسباب طبيعى حاكم است. «جعل، انزل، اخرج» 12- پندار شريك براى خداوند، از جهل است. «لا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون» |
||
۲۰ مهر ۱۳۸۹
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |