در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
از جوامعالحکایات جناب عوفی: گویند روزی در بلخ، محتسبی مستی را به سرای امیر حاضر آورد تا حد مستی بر وی براند. امیر مست را گفت: شراب حرام چرا نوش کردی و عقل را که عاقله توست به مستی گرفتار آوردی؟ آن مست گفت: ای امیر رحیم! نخواندهای در قرآن کریم که هذا بهتان عظیم؟ امیر گفتا: با تو سخن میگویم و تو قرآن میخوانی؟ تفحص میکنم، تو آن را بهتان میخوانی؟ مست گفت: امیر باید که بی رای و تدبیر نباشد. او را از تفحص حال رعایا گریز نباشد. مرد عاقل را بیهوش کردهای و امر لا تجسسوا را فراموش کردهای! امیر گفتا: تو را برای مناظره نیاورده اند و برای قیل وقال حاضر نکرده؛ چرا بسیار میگویی و از این مجادله چه میجویی؟ مست گفت: اگر هیچ نگویم تو رای تازیانه میکنی پس حد را به حجت از خودم دور میکنم تا زیان نکنی. امیر گفتا: این قیل و قال را بگذار. و سوره کافرون خوان تا بدانم که مستی یا هوشیار. چه؛ علمای اسلام حد مستی آنجا نهاده اند که مست قل یا ایهاالکافرون را راست نتواند، خواندن. مست جواب داد: ای امیر، مرکب فصاحت را زین کردی و از همه سورهها این تعیین کردی؟ تو اول فاتحه خوان؛ اگر تو فاتحه بخوانی من سوره کافرون بخوانم. امیر آغاز کرد که: الحمدلله رب العالمین... مست گفتا: تمام شد! در اول سوره دو خطا کردی با این هوشیاری. امیر گفتا: کجا خطا کردم؟ مست گفت: هم اعوذ بگذاشتی و هم بسم الله در اول نگاه نداشتی. امیر روی به محتسب کرد و بگفت: پنداشتم که مستی را بر من آورده ای، ندانستم که سرور قاریان بلخ را حاضر کرده ای؟ مست گفتا: از در امیر بی تشریف نتوان رفت! ...تشریفی بستد و برفت. |
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۲ شهریور ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
شیخ ابوالحسن خرقانی بر سر در خانقاه خود نوشته بود: « هر کس که در این سرا درآید ، نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باری تعالی به جان ارزد، البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد» |
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۶ شهریور ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
هارون الرشيد را چون ملک ديار مصر، مسلم شد گفت :به خلاف آن طاغي که به غرور ملک مصر دعوى خدايى كرد نبخشم اين مملکت را مگر به خسيسترين بندگان. سياهي داشت نام او خصيب در غايت جهل ملک مصر بوي ارزاني داشت و گويند عقل و درايت او تا به جايي بود که طايفهاي حراث مصر شکايت آوردندش که: پنبه کاشته بوديم باران بيوقت آمد و تلف شد. گفت : پشم بايستي کاشتن. |
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۱۱ شهریور ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد. از او پرسید : پیرمرد! سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه بزرگ اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرمم را برایت بیاورند! نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد. ......... صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : "ای پادشاه من سال ها هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد. " |
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۱۲ شهریور ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: Hero.Sniper
پیام:
۳,۵۳۰
عضویت از: ۱۰ شهریور ۱۳۸۸
از: جایی فرا سوی زمان
طرفدار:
- کارلس پویول - یوهان کرایف - اسپانیا - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
با سلام یه تذکر تاپیک ضرب المثل به اینجا منتقل شده و میتونید ضرب المثل ها رو اینجا بگید فقط از به کاربردن ضرب المثل هایه بی معنی و یا دستکاری شده خودداری کنید چون بدون معطلی پاک میشه ضمنآ بنویسید که ضرب المثل ذکر شده کجاها کاربرد داره با تشکر |
||
نکند پاسخش طبر باشد |
|||
۱۲ شهریور ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
درخشان ترين تاجي که مردم بر سر مي نهند در آتش کوره ها ساخته شده است. چارلي چاپلين |
||
۱۹ مهر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: Dark_Rider
پیام:
۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی - کرایوف - برزیل و اسپانیا - :D - پپ عزیز - پروین گروه:
- کاربران عضو |
رسول خدا (ص) می فرمایند: " علم و دانش گنجینه هایی هستند که پرسش و سوال کردن کلید آنهاست. " جمال و کمال و مال و جلال دلایل موفقیت هستند و مردم را به سمت یکدیگر می کشانند، ولی جاذبه هیچ کدام به اندازه سادگی نیست |
||
۴ آذر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
هرگز زود قضاوت نکن: مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ سالهاش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس میکرد فریاد زد: پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را میشنیدند و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار میکرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت میکنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه میکردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران میبارد، آب روی من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان پزشک مراجعه نمیکنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند !!! |
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۸ آذر ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: hamid_maxpayne
پیام:
۱,۱۴۹
عضویت از: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
از: مادستان
طرفدار:
- پویول - یوهان کرایف - پرسپولیس - آرژانتین-هلند - عابدزاده-باقری-دایی-کریمی - کرایف-گواردیولا-رایکارد - علی دایی گروه:
- کاربران عضو |
معلم فلسفه یک صندلی می ذاره وسط کلاس و به شاگردانش می گه: شما باید یک مقاله بنویسید و در آن ثابت کنید که این صندلی وجود ندارد! یکی از شاگردان دو کلمه می نویسه و ورقه شو می ذاره رو میزش و بعد از اینکه معلم ورقه ها را تصحیح می کنه اون بهترین نمره رو می گیره! می دونید چی نوشته بوده؟ ... نوشته بوده: کدوم صندلی؟
|
||
الَلّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هِذهِ الْاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعجِّلْ لَنا ظُهُورَه | |||
۸ دی ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: Alireza_i99000
پیام:
۹,۳۴۴
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۸۷
از: TEH
طرفدار:
- Lionel Andres Messi - Maradona - استقلال - آرژانتین - پپ گواردیولا - Ottmar Hitzfeld گروه:
- کاربران عضو |
حضرت علی (ع) می فرمایند: "الدنیا و الاخرت عدوان لا یجتمعان " دنیا و آخرت دو دشمن هستند که هرگز در کنار هم قرار نمی گیرند. |
||
|
|||
۱۱ دی ۱۳۸۹
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |