در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
|
پاره آجر لازمه؟ روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود با سرعت زياد از خيابان خلوتي مي گذشت. ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان، پسركي پاره آجري را به سمت آن مرد پرتاب كرد. پاره آجر به اتومبيل آن مرد برخورد كرد. مرد به سرعت توقف كرد و از اتومبيلش پياده شد و ديد كه اتومبيلش صدمه سنگيني ديده است. به طرف پسرك رفت و او را مورد عتاب قرار داد. پسرك گريان و نالان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو جايي كه برادر فلجش روي زمين افتاده بود جلب كند. پسرك با گريه گفت: آقا انجا خيابان خلوتي است. برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من چون توانايي بلند كردن او را ندارم براي اينكه شما را متوقف كنم مجبور از پاره آجر استفاده كنم و مرد بسيار متأثر شد... و هرگز در زندگي آنقدر با سرعت حركت نكنيد كه ديگران براي جلب توجه شما، پاره آجر به سويتان پرت كنند. خدا در روح ما زمزمه مي كند و با قلب ما حرف مي زند. اما بعضي از اوقات به او گوش نمي دهيم و با سرعت و همه تلاشمان به دنبال اهداف خود هستيم. گهگاه براي جلب توجه ما خدا مجبور مي شود پاره آجر به سمت ما پرتاب كند. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۳ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
|
نامه ی ویکتور هوگو ! قبل از هر چیز برایت آرزو می کنم که عاشق شوی، و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد، و پس از تنهاییت، نفرت از کسی نیابی، آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ... اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از نا امیدی زندگی کنی، برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناسازگار ... برخی نادوست و برخی دوستدار ... که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد و چون زندگی بدین گونه است، برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی ... نه کم و نه زیاد ... درست به اندازه، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهند، که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد ... تا که زیاده به خود غره نشوی و نیز آرزومندم مفید فایده باشی، نه خیلی غیر ضروری ... تا در لحظات سخت، وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است، همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگاه دارد. همچنین برایت آرزومندم صبور باشی، نه با کسانی که اشتباهات کوچک می کنند ... چون این کار ساده ای است، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می کنند ... و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی. و امیدوارم اگر جوان هستی، خیلی به تعجیل، رسیده نشوی ... و اگر رسیده ای، به جوان نمایی اصرار نورزی، و اگر پیری، تسلیم نا امیدی نشوی ... چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابد. امیدوارم سگی را نوازش کنی، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک سهره گوش کنی، وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد ... چرا که به این طریق، احساس زیبایی خواهی یافت ... به رایگان ... امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی ... هر چند خرد بوده باشد ... و با روییدنش همراه شوی، تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد. به علاوه امیدوارم پول داشته باشی، زیرا در عمل به آن نیازمندی ... و سالی یکبار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی : « این مال من است » فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است! و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی ... و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی، که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان، باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیآغازید ... اگر همه ی اینها که گفتم برایت فراهم شد، دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ... ویکتور هوگو |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۳ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
|
هر شب يك دعا كن زن کشاورزی بیمار شد، کشاورز به سراغ یک راهب بودایی رفت و از او خواست برای همسرش دعا کند. راهب دست به دعا بر داشت و از خدا خواست همه بیماران را شفا بخشد. ناگهان کشاورز دعای او را قطع کرد و گفت : " صبر کنید! از شما خواستم برای همسرم دعا کنید و شما دارید برای همه بیماران دعا می کنید! " راهب گفت : "من دارم برای همسرت دعا می کنم." کشاورز گفت: " اما برای همه دعا کردید، با این دعا، ممکن است حال همسایه ام که مریض است، خوب بشود و من اصلا از او خوشم نمی آید. " راهب گفت : " تو چیزی از درمان نمی دانی، وقتی برای همه دعا می کنم دعاهای خودم را با دعاهای هزاران نفر دیگری که همین الان برای بیماران خود دعا می کنند، متحد می کنم، وقتی این دعاها با هم متحد شوند، چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خدا می رسند و سود آن نصیب همگان می شود. دعا های جدا جدا و منفرد، نیروی چندانی ندارد و به جایی نمی رسد! |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۳ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
|
مشكل مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگين شده و شنوائيش کم شده است. به نظرش رسيد که همسرش بايد سمعک بگذارد ولى نميدانست اين موضوع را چگونه با او در ميان بگذارد. بدين خاطر، نزد دکتر خانوادگيشان رفت و مشکل را با او در ميان گذاشت. دکتر گفت براى اين که بتوانى دقيقتر به من بگويى که ميزان ناشنوايى همسرت چقدر است آزمايش سادهاى وجود دارد. اين کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: «ابتدا در فاصله ٤ مترى او بايست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو. اگر نشنيد همين کار را در فاصله ٣ مترى تکرار کن. بعد در ٢ مترى و به همين ترتيب تا بالاخره جواب دهد.» آن شب، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهيه شام بود و خود او در اتاق تلويزيون نشسته بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود ٤ متر است. بگذار امتحان کنم. سپس با صداى معمولى از همسرش پرسيد: عزيزم شام چى داريم؟ جوابى نشنيد. بعد بلند شد و يک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسيد: عزيزم شام چى داريم؟ باز هم پاسخى نيامد. باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقريباً ٢ متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت: عزيزم شام چى داريم؟ باز هم جوابى نشنيد . باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسيد. سوالش راتکرار کرد و باز هم جوابى نيامد. اين بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزيزم شام چى داريم؟ زنش گفت: مگه کرى؟ براى پنجمين بار میگم:خوراک مرغ !!! نتيجه اخلاقى: مشکل ممکن است آنطور که ما هميشه فکر میکنيم در ديگران نباشد و شاید در خود ما باشد. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۳ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
|
قدرت كلمات چند قورباغه از جنگلي عبور مي کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عميقي افتادند. بقيه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و و قتي ديدند که گودال چقدر عميق است به دو قورباغه ديگر گفتند : ديگر چاره ايي نيست. شما به زودي خواهيد مرد. دو قورباغه حرفهاي آنها را نشنيده گرفتند و با تمام توانشان کوشيدند تا از گودال خارج شوند. اما قورباغه هاي ديگر دائما به آنها مي گفتند که دست از تلاش برداريد چون نمي توانيد از گودال خارج شويد به زودي خواهيد مرد. بالاخره يکي از قورباغه ها تسليم گفته هاي ديگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. او بي درنگ به ته گودال پرتاب شد و مرد. اما قورباغه ديگر با حداکثر توانش براي بيرون آمدن از گودال تلاش مي کرد. بقيه قورباغه ها فرياد مي زدند که دست از تلاش بردار. اما او با توان بيشتري براي بيرون آمدن از گودال تلاش مي کرد و بالاخره از گودال خارج شد. وقتي از گودال بيرون آمد بقيه قورباغه ها از او پرسيدند: مگر تو حرفهاي ما را نشنيدي؟ معلوم شد که قورباغه ناشنوا است و در واقع او در تمام راه فکر مي کرده که ديگران او را تشويق مي کنند. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۳ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: FCMessi
پیام:
۴۰۹
عضویت از: ۷ فروردین ۱۳۸۹
طرفدار:
- مسی، ژاوی - رونالدینیو، یوهان کرایف - استقلال تهران - اسپانیا، آلمان، آرژانتین - پپ گواردیولا، تیتو ویلانوا گروه:
- کاربران عضو |
از حکیمی پرسیدند: چه چیزی از همه آسان تر است؟ گفت: نصیحت کردن... پرسیدند: چه چیزی از همه مشکل تر است؟ گفت: خود را شناختن... پرسیدند: چه چیزی از همه عاقلانه تر است؟ گفت: استفاد هاز تجربیات دیگران... |
||
|
|||
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: FCMessi
پیام:
۴۰۹
عضویت از: ۷ فروردین ۱۳۸۹
طرفدار:
- مسی، ژاوی - رونالدینیو، یوهان کرایف - استقلال تهران - اسپانیا، آلمان، آرژانتین - پپ گواردیولا، تیتو ویلانوا گروه:
- کاربران عضو |
امام حسن عسگری: گستاخی فرزند به پدر و مادر خود در کودکی به عاق والدین در بزرگی می انجامد... رسول اکرم (ص): هر که پیشانی مادرش را ببوسد، آن بوسه برای او به سان سپری از آتش جهنم خواهد بود. |
||
|
|||
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: FCMessi
پیام:
۴۰۹
عضویت از: ۷ فروردین ۱۳۸۹
طرفدار:
- مسی، ژاوی - رونالدینیو، یوهان کرایف - استقلال تهران - اسپانیا، آلمان، آرژانتین - پپ گواردیولا، تیتو ویلانوا گروه:
- کاربران عضو |
روزی مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی نزد سلطان عبدالحمید،پادشاه عثمانی نشسته بود و با تسبیح خود بازی می کرد. روز بعد به وی اعتراض شد که چرا در حضور سلطان با تسبیحت بازی می کنی؟؟؟ فرمود: چرا به کسی که با سرنوشت مردم بازی می کند، چیزی نمی گویید. اما به من حق نمیدهید با تسبیح خود بازی کنم. |
||
|
|||
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: FCMessi
پیام:
۴۰۹
عضویت از: ۷ فروردین ۱۳۸۹
طرفدار:
- مسی، ژاوی - رونالدینیو، یوهان کرایف - استقلال تهران - اسپانیا، آلمان، آرژانتین - پپ گواردیولا، تیتو ویلانوا گروه:
- کاربران عضو |
امام خمینی می فرمایند: هیچ گاه از کارها مایوس نشو. چون همه چیز یک دفعه درست نمی شود و کارهای بزرگ باید به تدریج صورت گیرد.یأس از جنود شیطان است. و امید از جنود خداست. پس همیشه امیدوار باشید... |
||
|
|||
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
|
|
پاسخ به: ضرب المثل ، حکایات و سخنان قصار | ||
نام کاربری: FCMessi
پیام:
۴۰۹
عضویت از: ۷ فروردین ۱۳۸۹
طرفدار:
- مسی، ژاوی - رونالدینیو، یوهان کرایف - استقلال تهران - اسپانیا، آلمان، آرژانتین - پپ گواردیولا، تیتو ویلانوا گروه:
- کاربران عضو |
عمربن عبد العزیز به محمد بن کعب گفت: عدالت را معنی کن. گفت: هر کس را که از تو بزرگتر است پسر باش،کوکتر است پدر باش، و اگر همسن است برادر باش. |
||
|
|||
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |