روزی که کار امریه سربازیم توی دانشگاه با ناباوری درست نشد، چقدر ناراحت بودم و چقدر بهت غر زدم... چقدر بهت غر زدم که منو کشوندی توی اون پادگان ها و بین اون آدمها... اما مثل همیشه نفهمیدم که تو خیری رو می بینی که من نمی بینم و نمی فهمم.

اما حالا می فهمم. و بیشتر از دیروز عاشقانه می پرستمت، که هرچی بدی کردم، تو با خوبی جواب دادی و زندگیم رو پر از زیبایی هایی کردی که هرگز لایقش نبودم...

قرآنت رو باز کردم و همون آیه ای که در طول مسیر تا خونه به دلم انداخته بودی اومد: «و لا تمشی فی الارض مرحا...»

خدایا همین لحظه با تو عهد می کنم که هرگز با فخر فروشی در زمین راه نرم، چرا که چیزی برای فخر ندارم، الا بندگی تو. و با صدای بلند اعتراف می کنم که بی تو هیچم و بی تو هیچ آبرویی ندارم و چیزی ندارم جز تو و اونچه تو از سر لطف و بخشش بی کرانت بهم دادی، بی اونکه لایق هیچ کدومش باشم...

خوشحالم، بینهایت خوشحالم، و بینهایت سپاسگذار که با تقدیر زیبا و بی نظیرت، مسیر زندگیم رو تغییر دادی و بینش بزرگتری بهم عطا کردی و چشمم رو به اونچه داشتم و قدر نمی دونستم باز کردی.

همیشه مراقبم باش، گرچه می دونم که ناگفته هستی...
یا غیاث من لاغیاث له...

واقعا این انصافه اینجا شما میاین کلی بحث میکنین میگین میخندین بعد من باید بشینم امتحان نهایی بخونم؟؟؟؟؟ اره؟؟؟

به لطف خدا تو رشته MBA رتبه 7 رو بدست آوردم

فائزه نوشته:


از نظر شرعي:
تمام امتحانات در معدل تاثير دارند و معدل هم 25% (اين طور كه مدير ما مي گفت) در در انتخاب دانشگاه تاثير داره پس نوني كه از اون مدرك به دست مياد حرومه.
به همين علت پايه هاش توي مدرسه ي ما كمن. تازه من خودم پايه نيستم.