در حال دیدن این عنوان: |
۹ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
کدام واژه تاب آن را دارد که وسعت غربت تو را به تصویر کشد .... وقتی این شعبان از نیمه هم می گذرد و ما هنوز همانی هستیم که بودیم... همانی هستیم که بودیم..... بی هیچ تمنایی برای آمدنت با نیم نگاهی, این بازماندگان قافله خواستنت را از این حرمان رها کن. یک عمر تو زخم های ما را بستی هر روز کشیدی به سرما دستی شعبان که به نیمه می رسد آقا جان ! ما تازه به یادمان می آید هستی..... |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۷ تیر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
حجت الهی یعنی چه؟ حجت الهی کیست؟! قبل از ورود به بحث لازم است معنای حجت بررسی شود و حجت خاصی که مدنظر ماست , بیان گردد. معنای لغوی حجت: حجت در لغت از (حج) به معنای (قصد) اخذ شده و به معنای چیز مشخص و دارای حد و مرز است که برای اثبات مطلوب و بیان مقصود و دفع عذر استفاده شده است. معنای اصطلاحی حجت: آنچه با خداوند به وسیله آن اسنان ها را دعوت به خود کرده تا هدایت شوند و به صراط مستقیم راه یابند.از آنجائی که خداوند انسان را در بهترین وجه آفریده و او را در ابتدای راه گذاشته،تا با انتخاب حجت همراه با تلاش پیگیر به لقای الهی برسد.بر خداوند است که زمینه انتخاب آدمی را با نشان دادن صراط مستقیم فراهم نماید.آنچه آد می را به این مطلوب می رساند،حجت گفته می شودکه هم شامل آیات الهی می شود و هم کتاب آسمانی را در بر می گیرد و هم به رسولان و پیامبران الهی و اوصیا و جانشینان آنان اطلاق می شود.بنابراین راهی که انسان در آن سالک و رونده است تا با سعی به لقا برسد به دو چیز نیازمند است:نوری که همه راه را روشن کند و مشعل داری که این نور را در راه نگاه دارد.این دو حجت هایی هستند که خداوند به وسیله آن ها انسان ها را به خود دعوت می کند.نور،کتاب های آسمانی هستند که بر پیامبران نازل شده است چنانچه قرآن می فرماید:"...و اتبعوا نور الذی انزل معها"و از نوری که همراه رسول اکرم (ص) نازل شده است پیروی نمودند.(اعراف-157) "و انزلنا الیکم نورا مبینا"بسوی شما نور روشن کننده ای را فرو فرستادیم.(نساء-174) مشعل داران وراهبران این نور،پیامبران و امامانی هستند که همیشه با نور آدمی را به مبدا هستی و جایگاه ابدی دعوت می کنند.و آن ها را حجت خدا می نامند.خداوند دو حجت صامت و ناطق را در کنار هم برای و با هم برای حیات و سلوک و هدایت آدمی برگزیده است.از این رو آخرین پیامبر خدا نوری را که بر او نازل شده پس از خود با عترتش همراه می کند و می فرماید:"انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترق حتی یردا علی الحوض"من در میان شما دو چیز نفیس می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری عترت هستند که خاندان من هستند این دو از هم جدا نمی شوند تا در کتار حوض کوثر بر من وارد شوند. بعد از روشن شدن معناى حجّت و انواع آن، اين سؤال مطرح مى شود كه آيا نياز به حجّت، از نيازهاى ضرورى آدمى است، كه بدون آن حياتش ناقص است، يعنى آن طور كه انسان در ابتداى تولد به شير مادر نيازمند است و در ادامه زندگى به آب و نان و مسكن احتياج دارد، براى تداوم زندگى اش نيز به حجّت و ولىّ نيازمند است؟ گواه اين نياز چيست؟ كدام برهان، نياز به حجّت را اثبات مى كند؟ با اين كه خود شاهد هزاران انسان هستيم، كه بدون «ولىّ» زندگى مى كنند و باكشان نيست، اگر ديروز فاطمه(عليها السلام) الگو بود، امروز ديگران الگو هستند، و چه نياز به فاطمه(عليها السلام)؟! ديروز گروهى به نام «براهمه» و امروز پيروان آن ها مدعى هستند، با داشتن عقل و حِسّ و تجربه، چه نيازى به حجّت و بعثت انبيا است؟ زيرا آن چه رسولان مى آورند، يا مطابق عقل است اثبات نياز به حجّت، از دو راه ممكن است: 1 ـ دليل عقلى و استقرايى و تجربى. 2 ـ دليل نقلى ـ بيانات قرآن كريم و كلمات حُجَج الهى ادلّه عقلى اثبات حجّت 1 ـ دليل لطف: در تعريف لطف گفته اند: چيزى است كه انسان را به اطاعت خداوند نزديك، و از معصيت و نافرمانى او دور مى كند، و اين با وجود امام و پيامبر، حاصل مى شود. اين صغراى قضيه است; و بر خداوند لطف لازم است تا حجّت را بر انسان تمام كند و انسان به لقاء بار يابد و عذرى در برابر خداوند نداشته باشد. و اين كبراى قضيه است. نتيجه اين كه; بر خداوند تعيين حجت، واجب و لازم است. 2- برهان عنايت: عنايت به معناى اعتنا داشتن و كوشش كردن وهمّت گماردن به اين كه كار به بهترين وجه انجام پذيرد. وقتى خداوند اين گونه به نظام تكوين نظر دارد و هر چيزى را در حدّ عالى آن، خلق و هدايت كرده: (... رَبُّنَا الَّذِي اَعْطى كُلَّ شَىْء خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى). «پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه در خور اوست بخشيده، سپس آن را هدايت كرده است».(طه-50) چگونه مى تواند به اشرف مخلوقات بى اعتنا باشد و انسان را بدون هادى و سرپرست به حال خود رها كند؟! پس وجود انسان بدون حجّت الهى موجب نقص نظام تشريع است، و اين نقص بر خداوند محال است 3 ـ قاعده امكان اشرف هر موجود اشرفى كه يافت شود، بايد موجود اخسى كه معلول آن است نيز يافت شود. بنابراين قاعده، بين خداوند كه مجرد محض و اشرف بلا منازع است و بين انسان هاى عادى بايد مخلوقات و وجودهايى باشد كه نقش واسطه را دارد چه در خلقت و چه در شريعت. 4 ـ اثبات ضرورت حجّت از راه مقدمات سه گانه الف: هدف از آفرينش انسان، كمال او است، كه لازمه اختيار و آزادى انسان است. ب: انتخاب آگاهانه و كار خير، نيازمند شناخت راه و هدف است. بدون اين شناخت، انتخاب ممكن نيست و حكمت خداوند اقتضا دارد راه و هدف را به انسان نشان دهد. ج: حس و عقل براى شناخت راه و هدف كافى نيست، زيرا حس و عقل با توجه به پيچيدگى روابط و تفاوت آدم ها و شرايط گوناگون، جواب گوى نيازهاى انسان نيستند. نتيجه: با توجه به اين سه مقدمه، مقتضاى حكمت الهى اين است، كه راه ديگرى به جز حس و عقل براى شناختن مسير تكامل، در اختيار بشر قرار دهد، و آن راه وحى است، كه انسان از طريق انبيا آن چه را براى رسيدن به كمال نهايى لازم دارد، فرا مى گيرد. 5 ـ علم حضورى و اثبات حجّت يكى از بهترين و نزديك ترين راه هاى اثبات مبدء و معاد و ضرورت وحى و رسول و حجّت، سير در علوم حضورى و ادراكات بدون واسطه انسان است تا از اين طريق بدون نياز به بطلان دور و تسلسل و پيمودن ساير مقدّمات پيچيده عقلى، به مطلوب و مقصود برسيم. قبل از شروع در مقصود، دعايى را كه در زمان غيبت حجّت(عليه السلام) خوانده مى شود، نقل كرده، به نكاتى از آن اشاره مى كنيم. «اللّهم عرّفنى نفسك، فانّك ان لم تعرّفنى نفسك، لم اعرف رسولك. اللّهم عرّفنى رسولك، فانّك ان لم تعرّفنى رسولك، لم اعرف حجّتك. اللّهم عرّفنى حجّتك، فانّك ان لم تعرّفنى حجّتك، ضللت عن دينى». «بارالها! خودت را به من بشناسان، زيرا اگر خود را به من نشناسانى رسولت را نخواهم شناخت. بارالها! رسولت را به من بشناسان، زيرا اگر رسولت را به من نشناسانى، حجتت را نخواهم شناخت. بارالها! حجتت را به من بشناسان، زيرا اگر حجتت را به من نشناسانى، دينم را گم مى كنم و آن را به فراموشى مى سپارم». اين دعا به دو نكته مهم اشاره دارد: يك: نياز به شناخت حجّت; زيرا اگر انسان امامش را نشناسد، از مسير و برنامه زندگى فاصله خواهد گرفت و هلاك خواهد شد و در بن بست ها و «ايسم ها» گرفتار خواهد آمد. دوم: اين دعا راه شناخت حجّت را به انسان نشان مى دهد و مى فهماند كه براى رفع اين نياز و برآوردن آن از چه راهى اقدام نمايد، تا از هلاكت و گم شدن نجات پيدا كند. شناخت دين و رسول و امام، بر شناخت ربّ و الله متوقف است. انسان تا حاكمى را بر خود باور نكند و او را حكيم و مدبّر نيابد، در پى ارتباط و قرب او نخواهد بود، و چون به اين شناخت برسد و طالب قرب و لقاى او باشد، يعنى به هدف مند بودن حيات خود آگاه شود، به حلقه واسطه اى بين خود و ربّش و نيز به راهبرى نيازمند مى گردد، تا او را از وادى حيرت به طريق بصيرت هدايت كند. بايد دانست فقط كتاب و رسول اين نياز را حل نخواهند كرد، زيرا پس از رسول نيز اين نياز پابرجا است، به ويژه كه آنچه رسول از عالم غيب براى انسان به نام دين آورده، پاسدارانى را خواهان است...... (منبع:فلسفیان , عبدالمجید. علی (علیه السلام) و پایان تاریخ. اخرین امام در نگاه اولین امام.انتشارات مسجد مقدس جمکران.1379) |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۴ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
چه بیهوده می کشد,ان که در طلب معرفت به هر بیرا هه ایی پا می نهد , چه باطل خیال می کند , ان که علم را در غیر تو جستجو می کند. چشمه جاری معرفت, سینه ی توست. تمام معرفت در شناخت ابعاد وجودی تو خلاصه می شود.... تمام هستی ام را باخته ام , اگر از این اقیانوس به قد قطره ایی هم که شده ننوشم. "اللهم عرفتنی حجتک, و ان لم تعرفتنی حجتک ضللت عن دینی" |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۵ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
سلام خداروشکر که مطالبی که میخواستم به دستم رسید ! انشالله دوسه روز دیگه شروع میکنم ویه سری مباحث براتون میذارم درمورد امام زمان! این مطالب به صورت ادامه داره.! انشالله که تاپیک عصر ظهور با مطالبی که بذارم دوباره رونق بگیره و بحث پیش بیاد . البته من پایین هر مبحث نظرات خودم رو خواهم نوشت. شماهم دوست داشتید اینوراهم بحث کنید . خوب نیست که ما برای تاپیکای دیگه وقت بذاریم ولی واسه امام زنده خودمون در حد یه تاپیک هم وقت نذاریم.!!
|
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۶ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
سلام امروز میخوام براتون بخش اول مطلبی رو که گفته بودم بذارم. مقدمه: مهمترین و واجب ترین امور از نظر عقل و شرع عبارت است از ادا کردن حق کسی که بر عهده ی تو حقی داشته ، و نیز پاداش دادن به کسی که به تو احسانی نموده باشد؛ و بدون تردید کسی که از تمام مردم حقش بر گردن ما افزونتر است، و از همه بیشتر و بهتر لطفش شامل حال ما می شود، و نعمتها و منتها بر ما دارد، و هم آن کسی که خداوند معرفتش را متمم دین ما و باور به او را مکمل یقیین ما ، و انتظار فرجش را بهترین اعمال ما قرار داده است،کسی که دیدارش نهایت آرزوی ماست.یعنی :صاحب الزمان ، و پرچمدار عدل و احسان، و پاک کننده ی کفر و طغیان. چون ما نمی توانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم ، و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است به جای آوریم، بر ما واجب است آن مقدار از ادای حقوق آن حضرت را آن طور که شایسته است به جای آوریم،بر ما واجب است آن مقدار از حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است انجام دهیم که:اگراصل تکلیف دشوار و مشقت بار باشد در صورتی که مقداری از آن میسر و آسان است ،همان مقدار را باید انجام داد.و بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت : انتظار فرج آن بزرگوار و دعا کردن برای تعجیل فرج او ، و اهتمام به آنچه مایه ی خشنودی آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست. این مجموعه که به همت واحد تحقیق و پژوهش کانون قرآن وعترت(علیهم السلام) دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در جهت آشنایی هر چه بیشتر دانشجویان با ابعاد وجودی امام عصر عجل الله فرجه تهیه شده ، در دو دفتر ورق خورده است ؛در دفتر اول مباحثی کلی پیرامون غربت آن حضرت ،نصرت او و نهایتاً مراجعه به ایشان مطرح گردیده است.در دفتر دوم مباحث با جزییات بیشتر و در غالب مباحث کتاب شریف مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم طرح شده است. امید است طرح اینگونه مباحث، ما را بیش از پیش نسبت به وجود مقدس امام زمان عجل الله فرجه متذکر نماید، تا با توجه به ایشان وشناخت او ،در صدد زمینه سازی بیشتری برای ظهورش برآییم. ادامه ارد.... ________________________________________________ اگر کسی برای ما یه لیوان آب بیاره ما ازش تشکر میکنیم، اگر کسی برای ما هدیه ای بیاره بدون هیچ مناسبت خاصی ما کلی ازش تشکر میکنیم و تو فکر جبران هستیم ، ما از معلم هامون تشکر میکنیم چون خیلی برامون زحمت کشیدن!، ما از پدر ومادرمون تشکر میکنیم و دستشون رو میبوسیم چون تمام زندگیشونو فدای ماکردن! ما این آدامرو دوست داریم چون هرکدوم به نوبه خودشون برامون زحمت کشیدند و به فکر ما بودن!! تا به حال فکر کردید دیگه از چه کسایی باید تشکر کنیم؟؟ دیگه به چه کسایی باید فکر کنیم؟؟ تا حالا شده خدارو شکر کنیم به خاطر اینکه کسی رو روی زمین قرارداه که جاش روی زمین نبوده ولی خدا برما منت گذاشته و این لطف رو درحق ما کرده؟؟ تا حالا شده فکر کنیم که خدا چقدر به ما لطف کرده و حجت های آشکار خودشو نصیب مون کرده تا آدم بشیم!! تا حالا شده فکر کنید زندگی مون لحظه لحظه ش مدیون کسایی هستیم که شاید فقط تو لحظه های خاص و اضطرار بهشون فکر کردیم!!! ما که تمام زنگیمون رو مدیون چنین کسایی هستیم چقدر از زنگیمونو رو وقف شون کردیم؟؟ چقدر از شون تشکر کردیم؟؟؟ چه قدر به فکر جبران هستیم؟؟ |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۸ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
نام کاربری: Dark_Rider
پیام:
۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی - کرایوف - برزیل و اسپانیا - :D - پپ عزیز - پروین گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول زندگی معنوی در قرن بیست و یکم"دفتر اول واحد تحقيق و پژوهش کانون قرآن و عترت علیهم السلام دانشگاه علامه طباطبايي(ره)) موضوع بسيار جالبيه اگه بتوني مطالب وسيع و گسترده كه تمام زاويه هاي زندگي رو برسي كنه قرار بدي ممنون ميشيم |
||
۸ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
نقل قول كميل نوشته:نقل قول زندگی معنوی در قرن بیست و یکم"دفتر اول واحد تحقيق و پژوهش کانون قرآن و عترت علیهم السلام دانشگاه علامه طباطبايي(ره)) موضوع بسيار جالبيه اگه بتوني مطالب وسيع و گسترده كه تمام زاويه هاي زندگي رو برسي كنه قرار بدي ممنون ميشيم مرسی از توجه تون. این مطالب باتوجه به مقدمه ای که عرض شد بیشتر جنبه غربت امام زمان و چگونگی نصرت ایشون رو دربر میگیره ولی من سعی میکنم که تو نظراتی که پایین هر مبحث میذارم یه بخشی هم از شناخت ایشون بذارم که مطمئنا با استفاده از کتاب و منبع های معتبر خواهد بود.. ________________________________________________ حالا ادامه بحث رو میذارم. بخش اول: غربت پدر زنده ،مهربان ، قدرتمند و دانشمند و ما چه می دانیم غربت چیست و غریب کیست؟ وسعت تنهایی و ابتلاء حضرتش را فقط حضرت حق می تواند احصاء نماید. ما هر چه شنیده ایم و آن چه که راویان پرهیزگار برایمان گفته اند همه و همه قطره ای از آن اندوه و فراق و تنهایی و غربت اوست. مگر نه آن که از جماد تا انسان همه وامدار فیض وجود آن خورشید فروزان اند؟ مگر نه آن که ، هستی آینه ای است از جمال آن آیت بزرگ الهی و او راز زندگی، معنای بندگی و مفهوم حیات است. با این همه، بسیاری از دوستداران و پیروان حضرتش معرفتی به علو درجات ومرتبت والای آن عزیز ندارند و حتی در چشم بسیاری از شیعیان، ناشناس تر باقی مانده است.چه بسا بسیاری از افراد غربت آن امام مهربان را ، صرفاً امری احساسی و مبالغه آمیز تلقی می کنند، و لازم است برای آنها اثبات شود که شما غریب هستید! و این خود نشانه دیگری از (غریب الغربا) بودن شماست.چرا که شما در میان غریبان هم غریب هستید . در اين باره حدیثی از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) در مورد امام عصر(علیه السلام) نقل شده که در توصیف فرزند عزیزشان فرموده اند: هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ... او طرد شده ی تنها و غریب است... . «طرید» به کسی اطلاق می شود که کنار گذاشته شده باشد. امام زمان(علیه السلام) به راستی در این زمان طرد شده هستند، چرا که قدر و منزلت ایشان آن گونه که باید، دانسته نمی شود ،تا جایی که مردم، ولی نعمت خویش را کنار گذاشته اند، - فهمیده یا نفهمیده- ایشان را با قلب و زبان و عمل خویش طرد کرده اند. «وحید»یعنی تنها ، و به کسی گفته می شود که متناسب با شأن و مقام خود، یاران همراه نداشته باشد،«کسی به او مراجعه نکند»و«اعوان و انصار نداشته باشد». با اين تفاسيرآیا واقعاً امام زمان(علیه السلام) ما تنها و غریب نيست؟اگرنخواهیم فرمایش معصومين (علیهم السلام) را حمل برمسامحه و مبالغه گویی کنیم،چه معنی یا معانی را می توانیم برای آن قائل شویم؟ ________________________________________________ پ ن:مکیال المکارم،صص49-48 کمال الدین باب34ح4. غربت آفتاب،ص23 تصور اینو بکنید امام زمان تنهاست... هنوز اجازه نداره تا بیاد .. هنوز وقتش نرسیده... چندین هزار ساله که ماهارو میبینه مردم رو میبینه اما دیگران نمیشناسنش... چندین هزار ساله بین مردم راه میره اما کسی نمیشناسدش... کسی نمیشینه پای صحبتاش.. هرکسی میاد و باهاش حرف میزنه فقط غم خودشو میگه و به غم اربابش کاری نداره!! مردم فقط واسه آرزوهای کوچیک دنیایی شون مراجعه میکنن!! مردم فقط واسه چیپس وپفک از امام شون مدد میخوان!! مثل این اینکه ما واسه یه سردرد خفیف پاشیم بریم پیش متخصص و جراح مغز واعصاب!!! چقدر خنده داره!!! چرا ما ها و امثال ما قدر و منزلت امامون رو با آرزوهای کوچیکمون میاریم پایین!!؟؟ البته اونا منزلتشون با این چیزا پایین نمیاد!! اما چرا ما کم میخواییم!!؟؟ چرا دریای به این عظمتی جلومونه و کم ازش برمیداریم!!؟؟ غربت پدرمون سخت شده چون ناظر رفتارهای مائه! چون از مسیحی و یهودی و... انتظار نداره !! اما از ما بچه به اصطلاح شیعه ها انتظار داره!! |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۸ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
من کلی حرف برای گفتن دارم ولی واقعا نمیشه به زبون اوردشون ... نقل قول چندین هزار ساله که ماهارو میبینه مردم رو میبینه اما دیگران نمیشناسنش... چندین هزار ساله بین مردم راه میره اما کسی نمیشناسدش...یه لحظه خودمونو بزاریم جای امام زمان ... هزار و صد سال زندگی کنی بین مردمی که فراموشت کردن مردمی که اصلا نمیدونن تو وجود داری . بقیه دنیارو میزاریم کنار ما شیعه ها ... ما چی ؟ واقعا باورش داریم ؟ ما ها بیشتر دلشو نمیشکنیم ؟ امام زمان برای ما یه افسانه شده . یه رویای دوردست . هیچوقت برامون واقعی نبوده . بوده ؟ نقل قول هرکسی میاد و باهاش حرف میزنه فقط غم خودشو میگه و به غم اربابش کاری نداره!! مردم فقط واسه آرزوهای کوچیک دنیایی شون مراجعه میکنن!!مشکلمون همینه . خودخواهی تا چه حد ؟ من با چشای خودم شب نیمه شعبان توی جمکران بین اون همه ادم حتی یه نفر نبود که واقعا برای خود امام زمان دعا کنه . نمیتونم بگم البته حتی یه نفرم نبود ولی چیزی که من میدیدم دردناک بود . همه فقط برای مشکلات خودشون گریه میکردن . کی بود اونجا که به غربت امام زمان فکر کنه ؟ هیچکس ... یه لحظه دیگه خودمونو بزاریم جای امام زمان شب تولدت هزار نفر بیان تو خونت ولی چی ؟ مشکلاتشونو بگن و برن . چقد م مهربونه که هیچکس از اونجا دست خالی بیرون نمیاد . شب تولدت تنها توی بیابونا راه بری ... کاش مردم فقط میومدن و میرفتن . من با چشای خودم چیزایی اونجا دیدم که گفتنش شاید درست نباشه . نصف کسایی که اونجا بودن نه برای امام زمان اومده بودن و نه برای مشکلات خودشون . بهتره چیزی نگم . . . نقل قول غربت پدرمون سخت شده چون ناظر رفتارهای مائه! ما هم که فقط هرروز بیشتر گناه میکنیم ... نقل قول چون از مسیحی و یهودی و... انتظار نداره !! اما از ما بچه به اصطلاح شیعه ها انتظار داره!! |
||
|
|||
۸ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
من یه سوال دارم . یه حدیث از امام باقر هست توی کتاب اصول کافی ... نمیتونم بفهمم منظورشو ...! جابر میگوید : از امام باقر شنیدم می فرمود : همانا کسی خدای عزوجل را میشناسد و می پرستد که خدا و امامش را بشناسد که از ما خاندان است و هرکس خدا را بحق بشناسد و امام از خاندان مارا نشناسد همانا انچه شناسد و بپرستد جز خداست و این خود گمراهی است ... خود حدیث رو کامل نوشتم . یعنی اینکه اگه ما امام زمانو نشناسیم یه جورایی مسلمون و مومن نیستیم . منظور از شناخت اینجا چطور شناختیه ؟ ما واقعا امام زمانمونو نمیشناسیم . میشه یه نفر برای من توضیح بده ... ؟ یه حدیث دیگه هم همینجوری هست ... برید گوید : از امام صادق شنیدم که در تفسیر قول خدای تبارک و تعالی : " ایا کسی که مرده و ما زنده اش کردیم و برای او پرتوی نهادیم که با ان میان مردم راه میرود " فرمود : مقصود از مرده نادانی است که چیزی نمی فهمد و مقصود از نوری که با ان میان مردم راه می رود همان امام است که از او پیروی می کند و مقصود از کسی که در تاریکی گرفتار است و نتواند از ان بیرون اید ان کسی است که امام را نشناسد . ما الان میشناسیم ؟ منظور بقیه حدیثا همون شناخت کلی بود که ماها داریم . ولی این دوتا حدیث رو نمیدونم . |
||
|
|||
۸ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
نقل قول 3H.R.M نوشته:من یه سوال دارم . یه حدیث از امام باقر هست توی کتاب اصول کافی ... نمیتونم بفهمم منظورشو ...! جابر میگوید : از امام باقر شنیدم می فرمود : همانا کسی خدای عزوجل را میشناسد و می پرستد که خدا و امامش را بشناسد که از ما خاندان است و هرکس خدا را بحق بشناسد و امام از خاندان مارا نشناسد همانا انچه شناسد و بپرستد جز خداست و این خود گمراهی است ... خود حدیث رو کامل نوشتم . یعنی اینکه اگه ما امام زمانو نشناسیم یه جورایی مسلمون و مومن نیستیم . منظور از شناخت اینجا چطور شناختیه ؟ ما واقعا امام زمانمونو نمیشناسیم . میشه یه نفر برای من توضیح بده ... ؟ یه حدیث دیگه هم همینجوری هست ... برید گوید : از امام صادق شنیدم که در تفسیر قول خدای تبارک و تعالی : " ایا کسی که مرده و ما زنده اش کردیم و برای او پرتوی نهادیم که با ان میان مردم راه میرود " فرمود : مقصود از مرده نادانی است که چیزی نمی فهمد و مقصود از نوری که با ان میان مردم راه می رود همان امام است که از او پیروی می کند و مقصود از کسی که در تاریکی گرفتار است و نتواند از ان بیرون اید ان کسی است که امام را نشناسد . ما الان میشناسیم ؟ منظور بقیه حدیثا همون شناخت کلی بود که ماها داریم . ولی این دوتا حدیث رو نمیدونم . |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۹ مرداد ۱۳۹۰
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |