در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
نام کاربری: xavisam
پیام:
۳,۲۵۴
عضویت از: ۲۴ خرداد ۱۳۸۹
از: Mashad
طرفدار:
- xavi - spain - pep گروه:
- کاربران عضو |
" همانگونه که ابرها، طوفان را همراه می آورند، امپریالیسم نیز جنگ را به دنبال می آورد." این جملات توسط ولادمیر ایلیچ اولیانف مشهور به لنین، به سال 1916 در یک کتابچه کوچک نوشته شده است؛ "امپریالیسم، بالاترین مرحله سرمایه داری". درست دو سال پس از آغاز جنگی ویرانگر در اروپا؛ این جنگ وحشیانه که با حمله یک کشور به دیگر کشورهای بزرگ اروپایی آغاز شد، تحلیل مارکسیستها درباره تطور سرمایه داری را تایید نمود. در واقع، برای لنین امپریالیسم به عنوان " بالاترین مرحله سرمایه داری" دارای 5 مرحله اصلی است : 1- جایگزین شدن انحصار به جای رقابت آزاد 2- تمرکز تولید 3- ادغام سرمایه بانکی و صنعتی در "سرمایه مالی" 4- صدور سرمایه و شکل گیری کارتل های بین المللی و در نهایت 5- تکمیل تقسیم جهان میان قدرتهای بزرگ جنگهای امپریالیستی درقرن گذشته درسه شکل پیش رفتند: اول جنگ بین دولتها و یا بلوکهای سرمایه داری برای تقسیم مجدد مناطق زیر نفوذ طرفین؛ دوم جنگهائی که درمقابله با رشد کمونیسم پیش برده شدند و سوم جنگهای استعمارگرانه برای ممانعت از رهائی ملی درکشورهای تحت سلطه. این جنگهای امپریالیستی درمجموع به ضرر جهان سرمایه و به نفع رشد کمونیسم و ایجاد کشورهای سوسیالیستی و رهائی از استعمارکشورهای تحت سلطه تمام شد. مراکزفکری جهان سرمایه داری متوجه شدند که برای استثمار افسارگسیخته ی طبقه کارگر جهان وغارت جهان تحت سلطه و عقب مانده باید جلو رشد کمونیسم را که ازاوایل قرن گذشته اعتبار روزافزونی می یافت، بگیرند. این کار را هم با به کارگیری تمامی نیروهای جهان سرمایه داری اعم از فلسفی، دینی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و غیره پیش بردند. ازجمله، درآن زمان کائوتسکی در راس بزرگ ترین حزب سوسیال دموکرات جهان و به مثابه یک اتوریته نظری درجنبش کارگری، درایجاد توهم نسبت به نظام امپریالیستی ادعا نمود : “آیا سیاست امپریالیستی کنونی ممکن نیست به وسیله ی سیاستی جدید یعنی سیاست اولترا ـ امپریالیستی که استثمار مشترک جهان را از طریق یک سرمایه ی مالی درمقیاس بین المللی متحدشده و جای گزین مبارزه بین سرمایه های مالی ملی، ازصحنه به در شود؟ فرارسیدن یک چنین فاز نوینی درسرمایه داری به هرحال امکان پذیراست.”(عصر نوـ ۳ آوریل ۱۹۱۵ ـ به نقل از “امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحله سرمایه داری” لنین ـ آثارمنتخب یک جلدی ـ ص ۴۳۴) و یا : “تمایل سرمایه به بسط و توسعه” “بهتراز هرچیز به وسیله ی دمکراسی مسالمت آمیز ممکن است عملی گردد و نه به وسیله ی شیوه های قهری امپریالیستی”همان جا ـ ص ۴۳۳ ـ ۴۳۴) درحالی که درهمان زمان هیلفردینگ ارتباط بین امپریالیسم و تشدیدستمگری ملی را چنین بیان کرد: “جنبش استقلال طلبانه[ملی] سرمایه ی اروپائی را در پرارزش ترین مناطق استثمار که درخشان ترین دورنماها رانوید می دهد، تهدید می نماید و سرمایه ی اروپائی دیگر نمی تواند سیادت خود را حفظ کند مگر از طریق افزایش دائمی نیروهای نظامی خویش”(سرمایه مالی ـ به نقل از امپریالیسم بالاترین…ـ ص ۴۳۷) و لنین تاکیدکرد که : “پرده پوشی ژرفترین تضادهای امپریالیسم ازطرف کائوتسکی ناگزیر به آرایش و زینت امپریالیسم مبدل می گردد…امپریالیسم عبارت است ازعصرسرمایه ی مالی و انحصارهائی که درهمه جا با کوششهائی توام است که هدف آن آزادی نبوده، بلکه احراز سیادت می باشد. نتیجه ی این تمایلات دراین جا هم عبارت است از بسط ارتجاع درهمه ی جهات علی رغم وجودهرگونه نظام سیاسی و نیز منتهای حدت تضادها. ستم گری ملی و کوشش برای الحاق اراضی دیگران یعنی کوشش برای نقض استقلال ملی دیگران.”(همان جا) امپریالیستها به کمک رویزیونیستها توانستند با ازهم پاشاندن کشورهای سوسیالیستی جلو رشد کمونیسم را موقتا هم که شده بگیرند. درنتیجه طی سه دهه اخیر برشدت توسعه طلبی خود افزوده اند. امری که لاطائلات بیان شده توسط کائوتسکی را به تمامی نمایان ساخت. دلیل این شدت یابی نیز دچارشدن آنها دربحران عمومی است که طلب می کند تا از طریق جنگ برآن غلبه کنند و همان طورکه دربالا اشاره رفت، تازمانی که قادرباشند ازطریق تجاوز به کشورهای مستقل آنها را به زیر سلطه ی نفوذ خود درآورند این جنگها ادامه خواهندیافت. زمان به گونه ای است که آنها همه ی امکانات خود را از صحنه ی داخلی گرفته تا جهانی از بسیج سازمان ملل و شورای امنیت آن گرفته تا آماده ساختن پیمان تجاوزگر ناتو همه و همه درخدمت توسعه ی نفوذ کشورهای امپریالیستی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین اند، به کارگرفته اند و تلاش می کنند تا عصر استعمارکهن “سیاست کشتیهای توپ دار” را درشکل جدید پُست مدرنی آن مستقرساخته و امپراتوری جهانی سرمایه را تحقق بخشند. |
||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
نام کاربری: Dark_Rider
پیام:
۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی - کرایوف - برزیل و اسپانیا - :D - پپ عزیز - پروین گروه:
- کاربران عضو |
با تشكر از سميرا خانم واقعا مطلب جالبي بود فقط دوست دارم با زبون ساده حرف بزنم! يعني اينكه زياد از لغات سخت استفاده نكنيم! اصل امپرياليسم دقيقا نظام برده داريه! يعني اينكه كشور ها از لحاظ فرهنگي اجتماعي و سياسي اقتصادي زير سلطه وحشتناك و به علاوه زير استعمار و غارت ميرن! يه نگاه اجمالي به كل جهان بندازيد! چي مي بينيد؟ مي بينيد كه كشور ها به سه دسته تقسيم ميشن سرزمين هاي ازاد،سرزمين هاي استعمار گر،سر زمين هاي استعمار شده! در اصل اول اين طرز فكر اومده كه براي قدرت بايد كشور هاي ديگه رو استعمار كينم الان نگاه كنيد تمام كشور هايي كه از نظر منابع و مخازن ثروتمند ترين هاي جهان هستند از لحاظ فرهنگي بهداشتي سياسي اقتصادي در فقر وحشتناكي به سر ميبرن! و كشور هاي كه وارد مبارزه ميشن براي ازادي يا ازاد موندن ميرن زير اتيش تسليحاتي و يا اتيش نرم يا همون رسانه ها! رسانه هاشون كه خيلي من علاقه دارم تو بحث بعدي اين موضوع رو قرار بدم به صورت وحشتناك كشور رو كنترل ميكنن! مثال ميزنم! به عنوان بعضي حرفاي روشن فكرانه كاري ميكنن كه اشوب و بلوا در داخل ايجاد بشه تا اين گروه به هدف شومشون كه همون سلطه جهانيه برسن! اي عزيزان بحث جهاني شدن رو جدي بگيريد! چيزي كه شايد كلمش براتون اشنا باشه اينقدر كه تو سايتا و مقالات و مدارس شنيديد ولي ايا واقعا فكر كرديد جهاني شدن يعني چي؟؟ ادامه دارد |
||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
|
(یه بخشی ازین مطلب رو سمیرا نوشته تو ارسال خودش (5 مرحله) اما اینجا یکم درموردش توضیح داده و همچنین من نمیخواستم تکراری هاشو حذف کنم چون پیوسته بود.) بررسی پایه های اعتقادی کشورهای غربی (قسمت ششم امپریالیسم) امپریالیسم اَمپـِریالیسم (به انگلیسی: Imperialism) طرفداری از حکومت امپراتوری. سیاستی که مرام وی بسط نفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهای دیگر است.† رژیمی که بر اثر از میان رفتن خردهسرمایهداری داخلی و پدید آمدن تراستها و کارتلها دچار تورم تولید و کمبود مواد خام شود و برای بهدست آوردن مستعمره و بازار به دیگران تجاوز کند. این مرحله از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن حاضر آغاز میشود. تدوین تئوری مربوط به امپریالیسم و تجزیه و تحلیل پنج وجه مشخصه اساسی آن میگوید: 1. تمرکز و تراکم تولید و سرمایه موجب ایجاد انحصارها (مونوپولها) شد. انحصارها دراین مرحله نقش قاطع را در حیات اقتصادی بازی میکنند. 2. ترکیب سرمایه بانکی و سرمایه صنعتی به پیدایش سرمایه مالی و الیگارشی مالی منجر گردید. 3. صدور سرمایه به جای صدور کالا اهمیت ویژهای کسب میکند. 4. ایجاد اتحادیهها و کنسولهای انحصاری سرمایهداران، این اتحادیهها به صورت کارتلها، تراستها و کنسرسیومها جهان را از نظر اقتصادی بین خود تقسیم میکنند. 5. پایان تقسیم منطقههای سرزمینهای جهان بین بزرگترین و ثروتمندترین دولت سرمایهداری و آغاز تجدید تقسیم آنها. اساس اقتصادی و خصلت ویژه امپریالیسم عبارتست از تسلط انحصارها، انحصارها در رشتههای مختلف کاملاً و همه جانبه اقتصاد و سیاست بزرگترین کشورهای سرمایه داری را در حیطه اقتدار و زیر سیطره خود میگیرند و رقابت آزاد از بین میرود. سلطه انحصارها در حیات اقتصادی با نفوذ و قدرت روز افزون آنها در زمینه سیاسی همراه است که دستگاه دولتی را زیر فرمان خود میکشند و تحت الشعاع منافع خود میسازند. در این مرحله سرمایه داری، انحصارها امپراتوران قدر قدرتی در همه شئون هستند. خود لغت امپریالیسم نیز از ریشه لاتینی ایمپریو (imperiu) به معنای امپراتوری مشتق میشود. در این مرحله اشاعه کم و بیش دوران سرمایه داری در سراسر کره زمین جای خود را به تکامل جهشی و فلاکت آور داد. این امر موجب شدت وحدت بی سابقه کلیه تضادهای سرمایه داری یعنی تضادهای اقتصادی، سیاسی، طبقاتی و ملی گردید. مبارزه دول امپریالیستی بر سربازار فروش و عرصههای سرمایه گذاری و بدست آوردن مواد خام و نیروی کار ارزان و احراز تسلط جهانی، حدت بی سابقهای یافت که در دوران تسلط بلامنازع امپریالیسم، امپریالیسم ناگزیر کار را به جنگهای ویرانی آور میکشاند. امپریالیسم در عین حال مرحله تلاشی سرمایه داری، مرحله پوسیدگی و احتضار آنست. در این مرحله در مجموع سیستم جهانی سرمایه داری، شرایط برای انقلاب اجتماعی نضج پیدا میکند. تضاد بین دول امپریالیستی و کشورهای وابسته و مستعمره، تضاد بین خود دول امپریالیستی هرچه بیشتر شدیدتر میشود. واضح است که تشدید تضادها و پوسیدگی ماهوی امپریالیسم به معنای رکود و جمود مطلق سرمایه داری نیست. تضادهای امپریالیسم موجب تسریع پروسه تبدیل سرمایه داری انحصاری به سرمایه داری انحصاری دولتی گردیدهاست. این شکل در حالی که سلطه انحصارها را بر زندگی مردم تقویت میکند نیروی انحصارها را با نیروی دولت در دستگاه واحدی متحد میسازد تا حداکثر سود برای بورژوازی تامین شود و نظام سرمایه داری حفظ گردد. ولی نه این شکل نه نظامی کردن حیات اجتماعی و اقتصادی کشور و نه انتگراسیون (یعنی در هم آمیختگی و ادغام و تشکیل سازمانهای جدید مافوق ملی، سیاسی و اقتصادی به منظور پیوستگی دول و انحصارات سرمایه داری) نمیتواند پایههای سرمایهداری را نجات دهد. رشد تولید در برخی کشورهای سرمایهداری هرگز نتوانستهاست جلوی حدت یافتن تضادهای ملی و بینالمللی سرمایهداری را بگیرد. در حالی که سود و مافوق انحصارها افزایش مییابد، اتوماسیون (استفاده از وسایل خودکار در تولید) در شرایط سرمایهداری مصائب جدیدی برای زحمتکشان به بار میآورد. سلطه انحصارها نه فقط علیه کارگران و دهقانان و دیگر زحمتکشان متوجهاست بلکه بر منافع قشرهای بورژوازی کوچک و متوسط زیان وارد میسازد. واقعیات پوچ بودن تئوریهایی نظیر سرمایهداری خلقی و دولت بهروزی همگانی را ثابت کردهاست. وجدان بشریت و خرد وی نمیتواند با بزهکاریهای امپریالیسم آشتی کند. گناه دو جنگ جهانی که در آنها دهها میلیون انسان به هلاکت رسیدند بر عهده امپریالیسم است. امپریالیسم ماشین جنگی بی سابقهای ساخته که منابع عظیم انسانی و مادی را میبلعد، با تازاندن مسابقات تسلیحاتی برای دهها سال آینده برنامههای تولید تسلیحات نوینی را تدوین میکند، حامل خطر جنگ جهانی هستهای است که در صورت انفجار در آتش آن صدها میلیون انسان نابود و کشورهایی به کلی منهدم خواهند شد. فاشیسم این رژیم ترور سیاسی و اردوگاههای مرگ، مولود امپریالیسم به سود امپریالیسم هر جا که بتواند بر حقوق و آزادیهای دموکراتیک یورش میبرد، شایستگی انسان را لگد مال میکند، نژاد پرستی میپروراند. امپریالیسم مسئول محرومیتها و مصائب صدها میلیون انسان است، مسبب اصلی پیدایش این وضع است که تودههای عظیمی در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین مجبورند در شرایط فقر، بیماری، بیسوادی، مناسبات اجتماعی عهد عتیق زیست کنند و تودههای عظیمی به مرگ تدریجی و نابودی محکوم شوند. سیر تکامل اجتماعی نشان میدهد که امپریالیسم با منافع حیاتی زحمتکشان یدی و فکری، اقشار اجتماعی گوناگون، ملتها و کشورها برخورد مییابد. علیه امپریالیسم تودههای همواره عظیم تر و جنبشهای اجتماعی، یکجا به مبارزه بر میخیزند. نابودی امپریالیسم در سراسر جهان هم زمان انجام نمیگیرد. ناموزونی تکامل اقتصادی و سیاسی کشورهای سرمایهداری در دوران امپریالیسم موجب میشود که نابودی در کشورهای مختلف در زمانهای مختلف صورت گیرد. پ ن: ^ فرهنگ فارسی معین. منابع فرهنگ اصطلاحات سیاسی دلاوریزاده، تهران، نشر فرهنگ، ۱۳۷۲، محمد علی دلاوریزاده، جواد محمدی و کاظم مبروحی مجله سیاست جوان، تهران، سال هفتم، خردادماه ۱۳۶۵، شمارهٔ ۳، صفحه ۲۶، درآمدی بر امپریالیسم، تقی مهاجرانزاده • امپریالیسم - ۱ • امپریالیسم - ۲ • امپریالیسم را بشناسیم • گلوبالیزاسیون بالاترین مرحلهً امپریالیسم • ردیابی نمودهای امپریالیسم • امپریالیسم – بالاترین مرحله سرمایه داری |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
|
خیلی ممنونم بابت بحث زیبایی که تشکیل دادید امپریالیسم توی کشور ما واقعا مطرح هستش! تضادهای قومیتی اختلافها و درگیریها نژاد پرستیهای بی معنی و ... نمونش اختلافات بین فارسها و ترکها که واقعا بزرگترین اختلاف قومیتی در ایران هستش! یا اختلاف بین ترکها و کردها! یا کردها و فارسها! مشکل اینه که چرا چنین اختلافاتی باید باشه؟! آیا واقعا حق کسی پایمال شده یا اینکه این بک نقشه ی شوم توسط دستهای پشت پرده هستش؟! من از اون افرادی نیستم که فقط تحت تاثیر برخی افراد و با تبعیت بی چون و چرا عقایدی رو برای خودم بوجود بیارم! من در انواع این گروهها حضور داشتم! گروههای فان ترک، گروههای کردهای نژاد پرست، حتی با یه فرد عضو گروه منفور پ.ک.ک هم بحث مختصری داشتیم! مسئله اینه که هر کدوم از این گروهها مصادیق و عقاید و دلیلهای خاص خودشون رو دارن! وقتی عمیقتر به این عقاید فکر میکنی میبینی که انگار چنین عقایدی در نهایت به هم مرتبط میشن و در آخر هدف مشترکی دارن و اونم نابودی کشور!!!!! فان ترکها میخوان به آذربایجان متصل بشن کردها میخوان به کردستان عراق متصل بشن سوال اینجاست که چرا و چگونه و به دست چه کسانی؟! ...... .... .. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
|
نقل قول مسعود نوشته:خیلی ممنونم بابت بحث زیبایی که تشکیل دادید امپریالیسم توی کشور ما واقعا مطرح هستش! تضادهای قومیتی اختلافها و درگیریها نژاد پرستیهای بی معنی و ... نمونش اختلافات بین فارسها و ترکها که واقعا بزرگترین اختلاف قومیتی در ایران هستش! یا اختلاف بین ترکها و کردها! یا کردها و فارسها! مشکل اینه که چرا چنین اختلافاتی باید باشه؟! آیا واقعا حق کسی پایمال شده یا اینکه این بک نقشه ی شوم توسط دستهای پشت پرده هستش؟! من از اون افرادی نیستم که فقط تحت تاثیر برخی افراد و با تبعیت بی چون و چرا عقایدی رو برای خودم بوجود بیارم! من در انواع این گروهها حضور داشتم! گروههای فان ترک، گروههای کردهای نژاد پرست، حتی با یه فرد عضو گروه منفور پ.ک.ک هم بحث مختصری داشتیم! مسئله اینه که هر کدوم از این گروهها مصادیق و عقاید و دلیلهای خاص خودشون رو دارن! وقتی عمیقتر به این عقاید فکر میکنی میبینی که انگار چنین عقایدی در نهایت به هم مرتبط میشن و در آخر هدف مشترکی دارن و اونم نابودی کشور!!!!! فان ترکها میخوان به آذربایجان متصل بشن کردها میخوان به کردستان عراق متصل بشن سوال اینجاست که چرا و چگونه و به دست چه کسانی؟! ...... .... .. اینا نمونه خیلی کوچیکی از همون جهانی شدن یا دهکده جهانیه!!! متاسفانه عده ای با غرض بهش دامن زدن وعده ای هم ندونسته و غافلانه باهاش هم کلام شدن!! به هرحال چیزیه که برنامه ریزی شده ست و کار یه سال و دوسال نیس!! نتیجه سالها تلاش آدمهایی که واسه هرچیزی برنامه ی شیطانی طرح کردن. |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
|
نقل قول نتیجه سالها تلاش آدمهایی که واسه هرچیزی برنامه ی شیطانی طرح کردن.این نتیجه ی اعتقادات اشتباهشونه!!! آدم با کوچکترین شک به وجود یه مسئله یا موضوعی میتونه دنبالش بره و حقیقت رو پیدا کنه!!! وقتی با این افکار بزرگ بشی و هدفی جز هدف اونا نداشته باشی هیچ وقت نمیتونی حقیقت رو پیدا کنی!!حتی به لقمه ای که میزارن جلوت شک نمیکنی...خیلی خوب بلدن نقش بازی کنن..ولی نمیدونن عاقل تر از اونا وجود داره..دورغ هاشون داره رو میشه!!! نقل قول من در انواع این گروهها حضور داشتم!میتونی بگی رفتارشون چه طور بود؟؟؟یا یه توضیح کوچیک راجع به سخنرانی هاشون!!! |
||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
نام کاربری: xavisam
پیام:
۳,۲۵۴
عضویت از: ۲۴ خرداد ۱۳۸۹
از: Mashad
طرفدار:
- xavi - spain - pep گروه:
- کاربران عضو |
مسعود میشه یکم بیشتر در مورد حرفات توضیح بدی؟ خیلی سر بسته حرف زدی! اینطوری که بوش میاد امپریالیسم هم رابطه نزدیک و تنگاتنگی با صهیونیسم و اهدافشون داره، یعنی همون سلطه بر جهان که هدف دوتاشونه باعث نزدیکی بیش از حدشونم میشه!!! حالا به زودی یه سری اطلاعات در موردشون میزارم! |
||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
|
خیلی ببخشید من دارم با سیستمم کلنجار میرمبیشتر از دو خط نمیتونم کامنت بدم!از صبح تا حالا میخوا به آقا سعید پخ بزنم نمیتونم!کمک!!
|
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۷ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
نام کاربری: Dark_Rider
پیام:
۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی - کرایوف - برزیل و اسپانیا - :D - پپ عزیز - پروین گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول اینا نمونه خیلی کوچیکی از همون جهانی شدن یا دهکده جهانیه!!! دقيقا درسته ولي ميدونيد همين نمونه هاي كوچيك اينقدر تعدادشون زياده كه كل زندگي ما رو تحت شعاع قرار داده! نقل قول متاسفانه عده ای با غرض بهش دامن زدن وعده ای هم ندونسته و غافلانه باهاش هم کلام شدن!!اون عده كه بي غرض بودن از سر نا اگاهي همراه ميشن ولي ميدونيد من از كجا ميسوزم؟؟ از اونجايي كه ما بايد درسامون رو از غرب ترجمه كنيم و به خورد بچه ها بديم الان بچه ها نميدونن تو بعضي درسا چي نهفتست من يه نمونه مثال ميزنم براتون توي مطالعات اجتماعي پيش دانشگاهي انساني ها درس دهكده جهاني وجود داره و تو اين درس تاكيد خاصي بر خوب بودن دهكده جهاني داره معلم ما ميشست ساعت ها با ما بحث ميكرد كه ما هم بايد عضوي از اين دهكده جهاني باشيم چقدر مغزمون رو شستو شو ميداد من بخوام حرفاشو براتون نقل كنم واقعا غصتون ميگيره كه يه ايراني چنين طرز فكري داشته باشه نقل قول اینطوری که بوش میاد امپریالیسم هم رابطه نزدیک و تنگاتنگی با صهیونیسم و اهدافشون داره، دقيقا همين طوره ميدونيد مطالعه روي پيدايش صهيونيست و يهوديان خيلي جاهاي چيزاي بزرگي رو به ما نشون ميده! شايد خيلي جاها اسم فراماسونري و انجمن هاي مخفي به گوشتون خورده باشه! اين دقيقا يه نمونه از كاراي همين گروهه! شعار اين عده يك چيزه تفرقه بنداز حكومت كن بعضي ها فكر ميكنن اين مثال فقط در رابطه با مسائل سياسيه ولي اصلا اينجوري نيست فكر ميكنيد چرا جريان فمنيست اينقدر بهش بها داده ميشه واقعا به نظرتون اونها دلشون به حال زنان سوخته؟؟فكر ميكنيد اينهمه تفاوت ها براي چي برجسته ميشه؟؟؟ چرا هيچ وقت اديان نميشينن به تشابهاتشون بپردازن؟؟چرا هميشه تفاوت ها برجسته ميشه؟؟؟ دليلش فقط يكچيزه اينكه اتحاد مردم يعني بر ملا شدن و خراب شدن افكار اين عده! الان مسعود خيلي زيبا مثال زد برامون كه چطور اين بحث تو كشورمون رونق داره بعضي وقتا فكر ميكنيم اين لغات قلنبه سلنبه به ما نميخوره و هيچ وقت سمت ما نمياد ولي درحالي كه اينجوري نيست همه در خطرن و اون هايي كه نا اگاهند در معرض سقوط يه سال ميان جو عليه كردا راه ميندازن يه بار ميان جنوبي هاي سني رو به جون شيعه ميندازن با منفجر كردن بمب با ايجاد كردن تنش ها اينقدر اين تفاوت هاي كوچيك رو بزرگ جلوه ميدن تا هيچ كس متحد نشه! اتحاد ايران يعني قدرت ايران اتحاد مسلمونا يعني قدرت مسلمونا اتحاد اسيا يعني قدرت اسيايي اتحاد جهاني هم همين طور و ان كس كه اين اتحاد رو بر هم زند پيروز داستان خواهد بود! |
||
۱۸ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: بيداري انديشه....!{امپریالیسم- Imperialism} | ||
نام کاربری: xavisam
پیام:
۳,۲۵۴
عضویت از: ۲۴ خرداد ۱۳۸۹
از: Mashad
طرفدار:
- xavi - spain - pep گروه:
- کاربران عضو |
اینم یه نمونه از حرفی که کمیل داره میزنه: تفرقه بنداز حكومت كن فرق بين امپرياليسم جديد و قديم دراين است كه امپرياليسم جديد مدعي حقايق و دلايل علمي كه از ديدگاه علوم به اثبات رسيده است، مي باشد. درحالي كه اينگونه دلايل نيز نظريات آغشته به خطا و اشتباه كه اهداف ويرانگري را بهمراه دارد، نيست. بعنوان نمونه اهداف اقتصادي و امپرياليسم جديد برپايه توسعه طلبي و تحت سيطره گرفتن ديگر ملل و با توسل به زور سرنيزه و قدرت، استوار است. از جمله عجايب اين امپراطوري نظريه هاي نژادپرستانه آن است كه انسان عاقل از شنيدن آن دچار بهت و حيرت مي شود. آنان مي گويند علم جديد ثابت كرده كه مخلوقات نباتي و حيواني از جنس تشكيل شده و در نتيجه هريك داراي نسل يا صنف هستند و در وجود هريك از خصلت هاي معين وجود دارد و آن را با غيرخودشناسايي و قابل تشخيص مي كند. برخي از دانشمندان اين نظريه را به اشتباه به جنس بشر نيز نسبت داده و مدعي شدند كه بشر نيز داراي سلاله و ويژگي مخصوص خود است. آنان ادعا مي كنند سلاله انسان توسط نژاد آنها تفسير مي شود. بدين ترتيب كه انسان از سلاله سفيد، سياه، زرد و سرخ تشكيل شده كه با طبيعت آنها ارتباط ناگسستني دارد. در اين ميان جنس سفيد داراي سرشتي ظريف و پويا بوده و در توليد، علوم، حكمراني و قدرت همواره پيشرو و نمونه است. به نظر اين دانشمندان نژاد سياه داراي سرشت و سلاله پست و از تفكر عاجز بوده و زردپوستها داراي جنس ضعيف و ترسو بوده و نژاد سرخ نيز داراي جنسي وحشي و خشن هستند. امپرياليسم با چنين نظريات و ديدگاههايي سرنوشت ملتهاي بيگناه را رقم زده و اين تبعيض را به دنياي زيباي زبانها و آداب و فرهنگ ها نيز كشانده و مي گويد زبان آريايي در برابر زبان هاي سامي و حامي ممتاز است، زيرا دلايل علمي ثابت كرد كه زبان سامي مانند؛ عربي از تجدد و پيشرفت روز عاجز است. بدنبال آن تبعيض ابزار عقلاني، فرهنگي و تمدني را نيز به ميدان نژادپرستي كشانده و براي سركوب ملت ها از آنها سوءاستفاده كرده اند. در نتيجه با اينگونه مفاهيم خرافي، انسان و نژاد سفيد را تنها جنس قابل براي ساختن و بهره گيري از زمين و تسخير آن دانسته و در اين راه از هيچ جنايتي دريغ نمي كنند. «روبرت فوكس» در كتاب «نژاد سياه» مي گويد مردم از دو جنس سفيد و سياه تشكيل شدند كه جنس سفيد از قدرت توليد و ابداع برخوردار مي باشد اما جنس سياه داراي خصايص پست و سست است. اروپايي هاي استعمارگر با اينگونه اعتقادات خرافي و توجيهات بي اساس در نيمه دوم قرن نوزدهم و پس از سالهاي 1870م اقدام به تقسيم قاره هاي آسيا، آفريقا و آمريكا ميان خود كرده اند. ¤ امپرياليسم با تكيه بر نظريات خرافي علوم به اصطلاح جديد، به منظور توجيه اقدامات غيرقانوني خود عليه ساكنان اصلي سرزمين هاي آفريقا، آمريكاي قديم و آسيا، اين سرزمينها را با وجود غير جنس سفيد خالي و غيرسكنه خوانده و در نتيجه آنها را اشغال و مردم بي دفاع آنها را به بهانه هاي واهي مانند توحش كشته يا آواره كرده اند و در تاريخ ننگين و سياه خود اينگونه اقدامات غيرانساني را شاهكار و اعمال قهرمانانه خواندند. بنابراين مطابق با توجيهات به اصطلاح علمي امپرياليسم استعمارگر، مردم غيرسفيد از نسل آدم نبوده بلكه متوحش هستند و مانند حيوانات، مانعي براي بهره كشي و كشتار آنان وجود ندارد و زمين را بايد از وجود آنان تطهير كرده و مانند حيوانات غيراهلي آنان را از سرزمين شان آواره كرد، زيرا آنان صلاحيت زندگي بر روي زمين را ندارند. بر همين اساس، بيشتر سرخ پوستان آمريكا بدست آمريكايي ها از بين رفتند و سفيدهاي اروپايي كه امروزه به نام آمريكايي شهرت يافتند، به زور تفنگ و نيزه جايگزين آنان شدند. «كارل ماركس» يكي از تأييد كنندگان نظريه استعمارگران سال 1853 در اين خصوص گفت انگليس علي رغم شقاوت و درنده خويي خود، ممكن است براي سرخ پوستان مفيد باشد، زيرا آنان را به مردم عصر جديد متحول كرده و از عقب ماندگي شرقي آزادشان مي كند. |
||
۱۸ مرداد ۱۳۹۰
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |