در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
|
نقل قول Tornado_13 نوشته:نقل قول مسعود نوشته:امام حسین به خاطر اینا شهید شده بود؟! تو یاهو ام بهت گفتم، چون دوستت دارم اینجا هم بهت میگم! سعی نکن حرف های این روشنفکر ها رو کپی کنی، چون اگر هم حرف درست رو بدونند چون می خوان متفاوت باشند یه مزخرف دیگه تحویل مردم میدن! گریه کردن، سیاه پوشیدن، قمه زدم و عزاداری کاری ه کهاز دستمون برمیاد! پس انجامش میدیم! در ضمن! اگر عزاداری کنیم نمیتونیم برای امام زمان دعا کنیم؟ اینم حرفه که تو می زنی؟ مگه نمیشه هم برای فرج آقا قدم برداشت هم عزاداری کرد؟ حرف منو منحرف نکن! هر وقت من بگم به جای اینکار ها برا ظهور دعا کنید اونوقت تو میتونی این حرفاتو بگی. حرف هیچ کسی رو هم کپی نکردم! گریه کردن و عزاداری و ... از دستت برمیاد، ولی بیشتر از اینا هم برمیاد! نباید فقط به اینا اکتفا کنی! چون اام حسین نمیخواد تو براش گریه کنی! هرچند که گریه کردن برای امام حسین خوبه! همونطور که امام رضا (ع) خودش برای امام حسین عزاداری می کرد و همینطور سایر ائمه، ولی اونا فقط عزاداری نمی کردن! شما بیشتر از این از دستتون برمیاد! و اگر واقعا ادعای شیعه بودن رو دارین باید بیشتر از این کار بکنی! اصل خطابم به اشخاصی مث تو نبود! به اشخاصی بود که وقتی ماه محرم میاد توبه موقت میکنن و بعد محرم به کثافت کاریهاشون ادامه میدن! نمیگم اون مدت زمانی که توبه میکنن بده! ولی در عوض 11 ماه باقی مونده که هر کاری میخوان میکنن بده!!! یه گروه دیگه هم هستن همه ائمه رو تو امام حسین خلاصه کردن! بابا همه ائمه بزرگ بودن! امام حسین هم امام همه ما هستش! فرد بسیار بزرگی بود! مظلومانه شهید شد! باید براش عزاداری بشه؛ باید یادش زنده بمونه ولی نباید از خدا و سایر امام ها خصوصا امام زمان غافل بشی!! منظورم این نیست هرکی عزاداری میکنه از خدا و امام زمان غافله! منظورم اینه نباید فقط به این اکتفا کرد! بابا امام حسین شهید شد! ولی امام زمان هنوز زنده ست! باید یاد و خاطره مرده ها رو زنده نگه داریم و براشون عزاداری کنیم ولی نباید زنده ها رو فراموش کنیم!! |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: HO3INR
نام تیم: والنسیا
پیام:
۴,۳۹۱
عضویت از: ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
از: Winterfell
طرفدار:
- Carles Puyol گروه:
- کاربران عضو |
وسط کتک کاریتون: به زودی پوستر کاملش با سایز بزرگ تو وبلاگم. |
||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
شهيد مطهري نكند ما هم چنين باشيم؟؟؟؟ |
||
... | |||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
شعر محرم علیرضا قزوه در استقبال از ماه محرم قصیدهای با نام « انگشتری سوّم خاتم » سروده است. یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام انگشتری سوّم خاتم هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان درهای حسینیه ی دل را بگشا، های طبّال بزن طبل که با گریه درآیند طّبال بزن باز بر این طبل عزا، های زنجیر زنان حرم نور بیایید ای سلسلهها ، سلسلهها، سلسلهها، های ای سینه زنان، شور بگیرید و بخوانید ای قوم کفن پوش، کجایید؟ کجا؟ های شمشیر به کف، حیدر حیدر همه بر لب خونخواه حسین آید، درآیید هلا، های کس نیست در این بادیه دلسوخته چون من کس نیست در این واحه به دلتنگی ما، های این داغ چه داغی ست که طوفان شده عالم آتش زده در جان و پر مرغ هوا، های ************************** از کوفه خبر میرسد از غربت مسلم از کوفه و کوفی ببرم شکوه کجا؟ های عباسِ علی تشنه و طفلان همه تشنه فریاد و فغان از ستم قوم دغا، های بازوی حرم، نخل جوانمردی و ایثار عباس علی، حضرت شمع شهدا، های آتش به سوی خیمه و خرگاه تو میرفت از دست ابالفضل چو افتاد لوا، های با یاد جوانمردی عباس و غم تو خورشید جدا گریه کند، ماه جدا، های خورشید نه این است که میچرخد هر روز خورشید سری بود جدا شد ز قفا، های میچرخد و میچرخد و میچرخد، گریان هفتاد قمر گرد سرِ شمس ضُحی، های خونین شده انگشتری سوّم خاتم از سوگ سلیمان چه خبر، باد صبا!؟ های از داغ علی اصغر محزون، جگرم سوخت با رفتن عباس، قدم گشت دو تا، های ************************** هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان درهای حسینیه ی دل را بگشا، های طبّال بزن طبل که با گریه درآیند طّبال بزن باز بر این طبل عزا، های زنجیر زنان حرم نور بیایید ای سلسلهها ، سلسلهها، سلسلهها، های ای سینه زنان، شور بگیرید و بخوانید ای قوم کفن پوش، کجایید؟ کجا؟ های شمشیر به کف، حیدر حیدر همه بر لب خونخواه حسین آید، درآیید هلا، های کس نیست در این بادیه دلسوخته چون من کس نیست در این واحه به دلتنگی ما، های این داغ چه داغی ست که طوفان شده عالم آتش زده در جان و پر مرغ هوا، های *** از کوفه خبر میرسد از غربت مسلم از کوفه و کوفی ببرم شکوه کجا؟ های عباسِ علی تشنه و طفلان همه تشنه فریاد و فغان از ستم قوم دغا، های بازوی حرم، نخل جوانمردی و ایثار عباس علی، حضرت شمع شهدا، های آتش به سوی خیمه و خرگاه تو میرفت از دست ابالفضل چو افتاد لوا، های با یاد جوانمردی عباس و غم تو خورشید جدا گریه کند، ماه جدا، های خورشید نه این است که میچرخد هر روز خورشید سری بود جدا شد ز قفا، های میچرخد و میچرخد و میچرخد، گریان هفتاد قمر گرد سرِ شمس ضُحی، های خونین شده انگشتری سوّم خاتم از سوگ سلیمان چه خبر، باد صبا!؟ های از داغ علی اصغر محزون، جگرم سوخت با رفتن عباس، قدم گشت دو تا، های *** طفلان عطش نوش تو را حنجره، خون شد از خفتنِ فریاد در آن حنجرهها، های بگذار که از اکبر داماد بگویم با خون سر آن کس که به کف بست حنا، های تنها چه کند با غم شان زینب کبری رأس شهدا وای، غریو اسرا، های بر محمل اُشتر سر خود کوبید، زینب(س) از درد بکوبم سر خود را به کجا؟ های امشب شب دلتنگی طفلان حسین(ع) است این شعله به تن دارد و آن خار به پا، های این مویه کنان در پی راهی به مدینهست آن موی کنان در پی جسم شهدا، های این پیرهن پاره، تن کیست؟ خدایا گشتیم به دنبال سرش در همه جا، های در آینه سر میکشد این سر، سر خونین در باد ورق میخورد آن زلف رها، های این حنجر داوودی سرهای بریده ست ترتیل شگفتیست ز سرهای جدا، های بگذار هم از گریه چراغی بفروزم بادا که فروزان بشود شام شما،های... ************************** من تشنه و دل تشنه و عالم همه تشنه کو آب که سیراب کند زخم مرا، های آتش شدهام آتش نوشان منا، هوی عنقا شدهام، سوخته جانان منا، های هنگام اذان آمد و در چِک چک شمشیر او حی غزا میزد و من «حی علی» های امشب شب شوریدگی، امشب، شب اشک است شمشیر مرا تیز کن از برق دعا، های خون خوردن و لبخند زدن را همه دیدید گل دادن قنداقه ندیدید الا، های با فرق علی(ع) کوفهی دیروز، چها کرد؟ از کوفه ندیدیم بجز قحط وفا، های بر حنجره تشنه چرا تیر سه شعبه؟ کس نیست بپرسد ز شمایان که چرا؟ های این کودک معصوم چه میخواست؟ چه میگفت؟ در چشم شما سنگدلان مُرد حیا، های ************************** هر راه که رفتید همه خبط و خطا بود هر کار که کردید هدر بود و هبا، های این قوم نبودند مگر نامه نبشتند گفتند که ما منتظرانیم بیا! های گفتند اگر رو به سوی کوفه کنی، نَک از مقدم تو میرسد این سر به سما، های گفتند به شکرانهی دیدار شما شهر آذین شده با آینه و نور و صدا، های آیینهتان پر شده از زنگ و دورویی چشمان شما پر شده از روی و ریا، های مختار، به حبس اندر و میثم، به سر دار در کوفه ندیدیم بجز حرملهها، های این بود سرانجام وفا؟ رسم امانت؟ ای اف به شما، اف به شما، اف به شما، های ای اف به شمایان که سرم بر سر نیزهست بس نیست تماشای شهیدان مرا؟ های! در جان شما مرده دلان زمزمهای نیست در شهر شما سنگدلان مرده صدا، های ای قوم تماشاگر افسونگر بیروح! یک تن ز شمایان بنمانید به جا، های ************************** یک تن ز شما دم نزد آن روز که میرفت از کوفه سوی شام سر کشته ما، های یک مشت دل سوخته پاشیدم زی عرش یعنی که ببینید، منم خون خدا، های آن شام که از کوفه گذشتند اسیران از هلهله، از هی هی و هی های شما، های دیروز تنی بودم زیر سم اسبان امروز سری هستم در طشت طلا، های ما این همه با یاد شماییم و شما حیف ما این همه دلتنگ شماییم و شما... های ************************** از کرببلا هروله کردیم سوی شام از مروه رسیدیم دوباره به صفا، های خورشید فراز آمده از عرش به نیزه جبریل فرود آمده از غار حرا، های این هیات بیسر شدگان قافله کیست؟ شد نوبت تو، قافله سالار منا! های من قافله سالارم و ما قافلهی تو ای بَرشده بر نیزه، تویی راهنما، های ما آمده بودیم بمیریم و بمانیم ما آمده بودیم به پابوس فنا، های ************************** یا سید شوریده سران! کوفه چه می خواست؟ آن روز در آن هرولهی هول و ولا، های منظومهی خونین جگران! کوفه چه دارد؟ از کوفه چه ماندهست بجز گریه به جا؟ های خون نامهی بیسرشدگان! کوفه نفهمید سطری ز سفرنامهی دلتنگ تو را، های پیراهن یوسف نفسان! کوفه چه داند؟ منظومه هفتاد و دو گیسوی رها! های ************************** در مشعر زخم تو رسیدم به تشهّد تا از عرفات تو رسیدم به منا، های با گریه و با نذر کجا را که نگشتیم حیران تو ای آینه غیب نما، های در غربت این سینه برافروز چراغی در خلوت این دیده جمالی بنما، های آن شاعر شوریده که میگفت کجایید اینجاست بیایید شهیدان بلا! های من حنجرهام نذر شهیدان خدایی ست من حنجرهام وقف تمام شهدا، های از خویش بپرسیم کجاییم و چه داریم از خویش برون میزنی امشب به کجا؟ های ماندیم در این خاک و پری باز نکردیم مُردیم در این درد و ندیدیم دوا، های های ای عطش آغشته ترینان! عطشم کُشت آبی برسانید به این تشنه هلا، های یک بار بپرسید ز حالم که چرا هوی تا پاسختان گویم یاران که چرا های ... ************************** هفتاد و دو دف هر صبح میکوبد در من هفتاد و دو نی هر شب در من به نوا، های این جاده همان جاده خون است بپویید این در، در دهلیز بهشت است، درآ، های ای عاشق دل باخته، آهی بکش از جان ای شاعر دلسوخته، اشکی بسرا، های حالی چه کنم گر نکنم شکوه و فریاد در منقبت و مرثیت آل عبا، های... |
||
... | |||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
بسم الله الرحمن الرحیم محرم ماه الفت با جنون است چراغ کوچه هایش بوی خون است محرم حرمت خون است و خنجر تلاطم می کند حنجربه حنجر دل من فدای دو دست اباالفضل به قربان چشمان مست اباالفضل ربود از همه ساقیان گوی سبقت به چوگان دل ناز شست اباالفضل غم ِ زهرا مرا سوز درون داد دم ِ حیدر به من شور جنون داد حسین آمد به زخم دل نمک ریخت مرا با شور عاشورا در آمیخت مرا سودای زینب در به در کرد نصیبم جرعه ای خون جگر کرد ز فرط تشنگی بی تاب گشتم عطش دیدم ز خجلت آب گشتم چه ها گویم ز مَشک تیرخورده ز دست ساقی شمشیر خورده به خاک افتاد مشک از دست ساقی دو عالم پر شد از بوی اقاقی مشامم پر شد از داغ شهیدان که می گردم بیابان در بیابان |
||
... | |||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
شعر فصل زبان حال نی : بشنو از نی چون حکایت ها کند از سر ببریده ای هر دم حکایت ها می کند بشنو از نی چون شکایت ها کند وز لب خشکیده ای هر دم حکایت ها کند بشنو از نی در ره دلدادگی در زه دلدادگی فرزانگی بشنو از نی آن به غایت راستین حامل راس حسین اندر زمین بشنو از نی از زمین کربلا ناله و نفرین و آه و نینوا بشنو از نی چون حکایت ها کند از بدی های زمین هر دم شکایت ها کند بشنو از نی از زبان اهل دل راستگویان در سرای اهل دل بشنو از نی واقعه از کربلا کاروان کی میرسد در نینوا ؟ بشنو از نی ، آن زمان سلطان حسین بی بدن قرآن قرائت می کند راس الحسین |
||
... | |||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو |
سلام من به محرم! که بر تر از رمضان است! همه شب اش شب قدر و! ضیافتش به حزا است! دیشب حاج حمید برناسی چه کرد. |
||
|
|||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: H7091M
پیام:
۸,۹۹۴
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- پدری گاوی یامال - مسی ریوالدو ، رونالدینهو، پویول ، ژاوی، اینیستا، آلوز - استقلال - اسپانیا و فرانسه - سامان قدوس - گواردیولا ، فرگوسن ، کلوپ - فرهاد مجیدی گروه:
- کاربران عضو |
عكس محرم
|
||
... | |||
۵ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
نام کاربری: foumani
پیام:
۱۸۸
عضویت از: ۲۳ آبان ۱۳۹۰
از: fouman
طرفدار:
- مسی - مارادونا - تاج کبیر آسیا - آرژانتین - فرهاد مجیدی - گواردیولا - مربی ایرانی دیگه نوبرشه گروه:
- کاربران عضو |
می گويند اگر امام حسين (عليه السلام) روز عاشورا پيروز شد چرا آن روز را جشن نمىگيريم؟ چرا گريه مىكنيم؟ آيا اين همه گريه در برابر آن پيروزى بزرگ براى چيست؟ گريه زبان صادق و طبيعى شوق و اندوه و درد و عشق يك انسان است. گريه تجلى طبيعى يك احساس و حالتى جبرى و فطرى از يك رنج، يك شوق يا يك اندوه مىباشد يكى از دانشمندان غرب مىگويد: «انسانى كه هرگز نمىگريد و گريستن را نمىداند احساس انسانى را فاقد است». مگر نه اشك زيباترين شعر و بىتابترين محبت و پر گدازترين ايمان و تب دار ترين احساس و خالصترين «گفتن» و لطيف ترين «دوست داشتن» است كه همه در كوره دل به هم آميخته و ذوب شده و قطرهاى گرم شدهاند به نام اشك؟ مگر نه قلب، قالب اشك است و اشك در قلب شكل مىگيرد ولذا اشك شبيه قلب است: اى بسا قلبهاى سوزانى كه زبان راز آن نگويد باز ليك آن ديدگان نورانى راز دلداده مىكند ابراز گريه ترجمان دل است مثلا كسى كه عزادار است و مرگ عزيزى قلبش را مىسوازند، بايد گريه كند. وقتى كه دلش ياد از او مىكند و زبانش سخن از او مىگويد چشمش نيز با او همدردى مىكند مگر چشم از زبان صادقانهتر سخن نمىگويد؟! از من مپرس كاتش دل درچه غايت است از آب ديده پرس كه او ترجمان ماست اشك چشم نشانه رقت قلب است كسى كه از صحنه دلخراش منقلب نمىشود تا اشك تأثر بريزد و نيز از حقيقت و جلوه زيبائى لذت نمىبرد تا اشك شوق جارى گرداند از قلب سليم و روح متعادل برخوردار نيست. اميرمومنان على (عليه السلام) مىفرمايد: «خداوند متعال افرادى را كه به هنگام استماع قرآن تحت تأثير قرار نمىگيرند و از شنيدن آيات مربوط به قيامت تعجب نمىكنند، و خنده مىنمايند، مورد سرزنش قرار مىدهد و مىفرمايد : (تضحكون و لا تبكون) و نيز فرموده: (بكاء العيون و خشية القلوب من رحمة الله تعالى)(1) چنانكه «جمود عين» و محروم بودن از اشك و گريه از خوف خدا نشانه قساوت قلب و شقاوت معرفى شده است. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «من علامات الشقاء: جمود العين، قسوة القلب...» (2) در مقابل، آن دسته از مومنانى كه بصيرتى روشن قلبى رؤوف و احساسى پاك و شفاف دارند در زبان قرآن كريم با جمله (يبكون و يزيدهم خشوعا) و (سجدّا و بكيّا) مورد ستايش قرار گرفتهاند . قهرا اين نوع افراد در برابر عظمت مردان خدا اشك شوق و به خاطر مظلوميت آنان هم اشك غم و اندوه از چشم خود جارى مىكنند. نام حسين (عليه السلام) با گريه همراه است آن گونه كه از متون اسلامى استفاده مىشود نام حسين (عليه السلام) با گريه و ناله آميخته است و قبل از شهادتش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و اميرالمؤمنان على (عليه السلام) و مادرش فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بر او گريستهاند. طبق رويات فراوانى، چون حضرت حسين (عليه السلام) تولد يافت جبرئيل به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نازل شد و خبر شهادت آن نوزاد را به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و پدر و مادرش داد و آنان از همان ايام براى حسين (عليه السلام) گريستند. طبق روايتى كه از عايشه نقل شده است حسين (عليه السلام) كودك خردسال بود كه وارد خدمت پيامبر گرديد همان موقع جبرئيل به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) ابلاغ كرد: زمانى نمىگذرد كه اين كودك را افرادى از امت تو در سرزمين «طف» از خاك عراق به قتل مىرسانند «فبكى رسول الله (صلى الله عليه و آله)» اما جبرئيل افزود: «لا تبك، فسوف ينقم الله منهم، بقائمكم اهل البيت (3) «گريه نكن در آينده خداوند به وسيله قائم اهل بيت از آنها انتقام مىگيرد». «ابن عباس» مىگويد به هنگام رفتن به «صفين» من همراه امير مؤمنان على (عليه السلام) بودم چون در كنار شط فرات به «نينوا» وارد شد، امام (عليه السلام) با صداى بلند گريست و فرمود: اى پسر عباس اين محل را مىشناسى؟ گفتم: نمىشناسم اى اميرمؤمنان. فرمود اگر اينجا را مثل من مىشناختى هرگز از اينجا رد نمىشدى مگر اين كه مثل من گريه سر مىدادى ابن عباس گفت: «فبكى طويلا حتى اخضلّت لحيته و سألت الدموع على صدره وبكينا معا»: «آن حضرت گريه مفصلى كرد به طورى كه اشك از روى محاسن او جارى شد ما هم همصدا با على (عليه السلام) گريه سرداديم». بعد امام ادامه داد: واى، من با آل ابوسفيان چه كردهام، سپس افزود: در اين سرزمين كه (كرب و بلا ناميده مىشود) هفده نفر از فرزندان من و فاطمه به شهادت مى رسند و مدفون مىگردند(4). طبق روايت امام صادق (عليه السلام) روزى فاطمه زهرا (سلام الله عليها) به محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) وارد شد و آن حضرت را گريان ديد ازعلت گريهاش پرسيد؟ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه حسين (عليه السلام) را گروهى از امت من به قتل مىرسانند! فاطمه (عليه السلام) نيز از شنيدن اين خبر به شدت گريست ولى وقتى ازمقام بلند فرزندش به خاطر شهادت آگاه گرديد آرامش و تسكين يافت (5) داستان گريه و عزادارى پس از شهادت آن حضرت از سوى امامان (عليه السلام) داستانى مفصلى است كه به ذكر چند مورد اكتفا مىكنيم: امام سجاد (عليه السلام) كه خود در كربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسين عليه السلام و ياران با وفايش بود پس از واقعه عاشورا تا زمانى كه در قيد حيات بود اين واقعه سوزناك را فراموش نكرد و هميشه گريه و سوگوارى نمود او هر وقت مىخواست آب بنوشد تا چشمش به آب مىافتاد اشك از چشمانش سرازير مىشد وقتى علت اين كار را مىپرسيدند مىفرمود چگونه گريه نكنم درحالى كه يزيديان آب را براى وحوش و درندگان آزاد گذاشتند ولى آن را به روى پدرم بستند و او را با لب تشنه كشتند. مىفرمايد هر وقت كشته شدن فرزندان فاطمه (عليه السلام) رابه ياد مىآورم گريه گلويم را مىگيرد. وقتى هم افرادى وى را دلدارى مىدادند، مىفرمود: «كيف لا أبكي؟ و قد منع أبى من الماء الذى كان مطلقا للسباع والوحوش» (6) امام سجاد (عليه السلام) درعزاى پدر مظلوم خويش به حدى گريست كه اورا يكى از بكّائون پنج گانه تاريخ لقب دادند (7) وقتى راز آن همه گريه را از آن حضرت مىپرسيدند، مصائب جانگداز كربلا را بازگو مىكرد ومىفرمود: مرا ملامت نكنيد، يعقوب، پس از آن كه يك فرزند خود را از دست داد آنقدر گريست تا از غصه چشمهايش سفيد شد در حالى كه يقين به مرگ فرزندش نداشت. .1 ارشاد القلوب: ص .128 .2 بحار الانوار: ج 90 ص .336 .3 بحار الانوار: ج 36 ص .349 .4 بحار الانوار: ج 44 ص 253 ـ .252 .5 كامل الزيارات، ص .57 .6 مناقب: ج3، ص 303 ـ بحار الانوار: ج 46، ص 109 .7 ديگران عبارتند از: آدم، حضرت نوح، يعقوب و حضرت فاطمه زهرا ـ الخصال: ص 83 ادامه دارد............. |
||
بی خامنه ای شعار هم عهدی چیست ؟ بی خامنه ای ندای یا مهدی چیست ؟ هر کس که نشد فدایی خامنه ای ، بی شک تو بدان فدایی مهدی نیست ! |
|||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | ||
|
عمل به خواسته امام حسین علیه السلام گریه و ندبه و نوحه بر آن حضرت خواسته خود حضرت است،چنانچه به حضرت سجاد علیهالسلام فرمود: بلغ شیعتی منّی السّلام و قل لهم: انّ ابی مات غریباً فاندبوه، و ان ابی مات عطشاناَ فاذکروه. سلام مرا به شیعیانم برسان و به ایشان بگو: پدرم غریب از دنیا رفت پس بر او با صدای بلند گریه کنید و مرد در حالی که تشنه بود پس او را یاد کنید. و شعر معروفی که از حلقوم بریده حضرت خطاب به حضرت سکینه نقل شده است نیز حاوی همین مطلب است و آن شعر این است: شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی او سمعتم بشهید او غریب فاندبونی شیعیان من هرگاه آب خوشگوار نوشیدید از من یاد کنید و یا هرگاه از شهید یا غریبی یاد شد برای من با صدای بلند گریه کنید. |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |