در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
فارس، یگانهای ارتش سوریه تا دیروز همچنان به حملات خود علیه لانههای گروهکهای تروریستی در دمشق و ریف دمشق ادامه دادند. درحالی که برخی رسانهها تعداد افراد مسلح کشته شده طی ۴ روز گذشته را ۱۰۰۰تا ۱۵۰۰ نفر اعلام میکنند، یک منبع آگاه نظامی تعداد معارضان مسلح کشته شده در دمشق و ریف دمشق طی ۷۲ ساعت گذشته را ۲۰۰۰ نفر اعلام کرده است. این درحالی است که عملیات تحت تعقیب قرار دادن تروریستها در منطقه "القابون" در ریف دمشق همچنان ادامه دارد. طی این عملیات تعداد زیادی از این شبهنظامیان تروریست در یکی از مخفیگاههای خود که برای شکنجه افراد ربوده شده از آن استفاده میکردند، در تله افتادند و تعداد زیادی از آنها دستگیر و تعدادی نیز کشته شدند. بنا بر این گزارش، تعداد دستگیرشدهها از کشتهها بیشتر است و سلاحهای متعدد و پیشرفتهای در اختیار این افراد بوده که همگی ثبت و ضبط شده است. علاوه بر تسلیحات پیشرفته، میزان زیادی گلوله و خمپارههای آرپیجی و هاون در دسترس تروریستهای مذکور بوده است. درگیریها در منطقه "حرستا" در مقایسه با روزهای گذشته کمتر بوده است با این وجود باز تعدادی از تروریستها در این منطقه کشته شدند وارتش سوریه به طور کلی بر مناطق مختلف ریف دمشق سیطره یافته است. منطقه "جوبر" نیز دیروز شاهد آرامشی نسبی بود و تنها چندین بار تیراندازی و انفجار صورت گرفت. این درحالی بود که دو شب پیش درگیری شدیدی میان عناصر ارتش آزاد سوریه و یگانهای ارتش شوریه در منطقه "نهرتورا" صورت گرفته بود. در راستای پاکسازی "ریف" از تررویست ها نیز، ارتش سوریه اعلام کرد که مناطق "التل"، "الضمیر"، السیدة زینب" کاملا پاکسازی شدهاند و امنیت به این مناطق بازگشته است و تعدادی زیادی از تروریستها بویژه در "تل" خود را تسلیم کردهاند. بنا بر این گزارش، افراد مسلحی نیز که به یک مرکز امنیتی حمله کرده بودند، در درگیری با نیروهای ارتش یا کشته و زخمی شدند یا خود را تسلیم نیروهای نظامی سوریه کردند. منطقه "المیدان" دمشق نیز دیروز شاهد برقراری و بازگشت آرامش بود. این امر پس از آن بود که چندین انبار اسلحه و مهمات تروریست در این منطقه کشف و شناسایی شد. "المزة" نیز طی ۲۴ ساعت گذشته در آرامش کامل بود و تنها چند درگیری کوچک در این منطقه روی داد. از سوی دیگر ساکنان دمشق دیروز از کمبود برخی مواد غذایی از بویژه نان و کمبود موقت بنزین رنج میبردند اما امروز به میزان کافی نان و بنزین دراختیار ساکنان این منطقه قرار گرفته است. با این وجود برخی از خانوادههای سوری در مناطق "برزة"، اردوگاه "الیرموک" و محله "التقدم"، از بیم حملات تروریستی شبهنظامیان ارتش آزاد به مدارس پناه بردهاند و در آنجا سکنی گزیدهاند تا پس از پاکسازی مناطقشان از تروریستها به منازل خود بازگردند. |
||
۱ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
عوامل ترور شهید رضایی نژاد دستگیر شدند وزیر اطلاعات از دستگیری عوامل ترور شهید رضایینژاد خبر داد و گفت: علاوه بر این تیم دو مجموعه که در تربیت تروریستها نیز فعال بودند، در ایران و خارج از کشور دستگیر شدند. به گزارش فارس، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات امروز (یکشنبه) در مراسم گرامیداشت اولین سالگرد شهید داریوش رضایی نژاد با بیان اینکه تیم تروریستی شهید رضایینژاد دستگیر شدهاند، گفت: آنها تلاش زیادی کرده بودند تا سازمان اطلاعاتی ایران را به انحراف بکشانند، اما موفق نشدند. وی با اشاره به پیچیدگی خاص تیم ترور شهید رضایی نژاد، اظهار داشت: بر خلاف ترورهای شهیدان شهریاری و علیمحمدی که توسط بمبهای کنترلی صورت گرفته بود، تیم تروریستی شهید رضایی نژاد تعمدا از شیوه دیگر استفاده کرده و با تیراندازی وی را به شهادت رساند، اما دستگاه اطلاعاتی ما موفق به دستگیری این تیم شد. وزیر اطلاعات یادآور شد: علاوه بر این تیم دو مجموعه که در تربیت تروریستها نیز فعال بودند، در ایران و خارج از کشور دستگیر شدند. |
||
۱ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
رهبر مسلمانان ميانمار با متهم ساختن دولت به حمايت از كشتارها از فرار 500 هزار مسلمان به بنگلادش خبر داد. به گزارش ايسنا محمد يونس، رهبر مسلمانان منطقه آركان در ميانمار گفت: ظلم هايي كه قبايل بودايي عليه مسلمانان مرتكب مي شوند با حمايت دولت ميانمار صورت مي گيرد. وي كه در جشنواره جهان اسلام در اسلامبول سخن مي گفت همچنين سكوت سران كشورهاي غربي و عربي نسبت به كشتار و نسل كشي مسلمانان ميانمار را محكوم كرد. وي همچنين بر لزوم اعزام ناظران بين المللي به منطقه براي انجام تحقيقات در خصوص تعداد كشته شدگان و مسلمانان مفقودالاثر تاكيد كرد و گفت: با وجود اين كه كشور بنگلادش مرزهاي خود را بسته است ولي تاكنون 500 هزار مسلمان آواره ميانماري به اين كشور گريخته اند. در ادامه اعلام همبستگي با مسلمانان مظلوم ميانمار، مردم شهر دياربكر تركيه نيز دست به تظاهرات زدند. معترضان با محكوم كردن سكوت مجامع بين المللي در قبال كشتار مسلمانان در ميانمار، سياستهاي دوگانه غرب در قبال اين فاجعه را به عنوان نوعي مشاركت در جنايات دانستند. دولت تونس نيز از نمايندگان دائم كشورهاي عضو سازمان همكاري هاي اسلامي خواست تا مسئله نسل كشي مسلمانان ميانمار در دستور كار نشست بعدي اين سازمان قرار گيرد كه قرار است دو هفته آينده در جده برگزار شود.براساس اين گزارش، وزيرخارجه تونس از «اكمل الدين احسان اوغلو»، دبيركل سازمان همكاري هاي اسلامي خواست اوضاع ميانمار را مورد بررسي قرار دهد؛ اين درخواست تونس با تاييد كشورهاي عربي و اسلامي از جمله مصر، مغرب، ايران و سودان روبه رو شد. |
||
۹ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
چند سال پیش، مقالهای انگلیسی منتشر شد با این نام که «چرا زنهای انگلیسی مسلمان میشوند؟». در این باره، پژوهشگر این مقاله نوشته بود، من یک زن جوان انگلیسی و اهل تمام سرگرمیهای امروزی جوانان انگلیسی هستم؛ افزون بر این که به کارهای پژوهشی هم مبادرت میکنم. مدتی بود که دغدغهای ذهنم را مشغول کرده بود و آن اعتبار و حیثیت زن در جامعه بود. به همین خاطر، راجع به وضعیت زنان در ادیان گوناگون مطالعه کردم. به مطالعهٔ اسلام که رسیدم، به عنوان یک دین شهوانی از آن نفرت داشتم، اما وقتی خوب خواندم، متوجه شدم آنچه در اسلام هست، با شنیدههای من تفاوت بسیاری دارد. جذابیتهای اسلام من را غرق در خود کرد، تا جایی که احساس کردم زن در اسلام از یک حریم، حفاظ و حیثیت والایی برخوردار است و این مسأله دغدغههای ذهنی من را برطرف کرد. نویسندهٔ این نوشتار آورده است: همین مسأله دلیل اصلی گرایش زنان انگلیسی به اسلام است. رهبر معظم انقلاب: زن در محیط اسلامى رشد علمى میکند، رشد شخصیتى میکند، رشد اخلاقى میکند، رشد سیاسى میکند، در اساسىترین مسائل اجتماعى در صفوف مقدم قرار میگیرد، در عین حال زن باقى میماند. (۱۳۹۱/۴/۲۱) امروزه با تمام تبلیغاتی که علیه جایگاه زنان مسلمان در تمام رسانههای تبلیغاتی غرب صورت میگیرد، آماری تکاندهنده از شکست این تلاشها حکایت دارد. در واقع زنان نزدیک ۷۰ درصد از تازه مسلمانهای اروپایی و آمریکایی هستند؛ بنابراین، خود غربیها به عمق اندیشهٔ اسلامی و تأثیرگذاری بر جوامع خودشان پی بردهاند و از این ناحیه احساس خطر میکنند. تداوم این روند، جامعهٔ آنان را از لحاظ هویتی با چالشی جدی روبهرو خواهد کرد. از این روی، تلاش میکنند، به مراکز تولیدکنندهٔ اندیشهٔ اسلامی ضربه بزنند تا همچنان تمدن خود را بدون مشکل به پیش ببرند. چندی پیش یک روزنامهٔ ایتالیالی مصاحبهای با آقای «رویل گریکت» انجام داد. گریکت همان کسی است که پس از فوت حضرت امام ـ رحمتالله ـ تا پس از رخدادهای هجدهم تیر سال ۱۳۷۸ مسئول میز ایران در سازمان سیا بود. بنا بر تحلیلهای همین آقا در سال ۱۳۷۸ بود ـ کار حکومت ایران را تمام شده میدانست ـ که رئیسجمهور آمریکا به تلویزیون آمد و در مورد ایران موضع ویژهای در پیش گرفت؛ موضعی که برای ابرقدرتی مثل آمریکا بسیار بد تمام شد، زیرا در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد و این اعلام موضع، نشاندهندهٔ دستپاچگی مسئولان آمریکا در آن زمان تلقی شد. روزنامهنگار ایتالیایی در آن مصاحبه در معرفی او گفته بود که ایشان زبان فارسی را به خوبی صحبت میکند و در مدتی که رئیس میز ایران در سازمان سیا بوده، ده بار به ایران سفر کرده و نوع گروهبندی او از نیروهای سیاسی ایرانی، مبنای فعالیتهای وزارت خارجهٔ آمریکا در مورد ایران است. آقای گریکت در آن مصاحبه به پرسشهای گوناگونی از جمله در مورد زنان پاسخ داد. او گفت که انقلاب اسلامی زنها را از گوشهٔ خانهها به میدان و صحنهٔ اجتماع آورده است، ولی پس از انقلاب خیلی روی این موضوع تمرکز نشده که چه برنامهای برای آنها داشته باشند، اما ما ـ آمریکاییها ـ روی این موضوع متمرکز شدهایم و همهٔ تلاش ما این است که با چند چیز در میان زنان ایران به صورت جدی مبارزه کنیم که از جملهٔ آنها حجاب است. از امثال این گفتهٔ آقای گریکت روشن میشود که تغییر هویت اسلامی زنان مسلمان در زمرهٔ برنامههای اصلی سازمانهای برنامهریز دشمن علیه کشورهای اسلامی و به ویژه ایران قرار دارد. در نقطهٔ مقابل هم ما هستیم. از این جهت است که بازگرداندن هویت اسلامی زنان مسلمان به آنان اهمیت و ضرورت مییابد؛ اتفاقی که میتواند قدرت بسیاری به جوامع اسلامی بدهد. پادکست: «نقطه ضعف غرب» امروزه سه نگاه و رویکرد اصلی زن و جایگاه او در اجتماع وجود دارد؛ نگاه غربی، نگاه سنتی و نگاه اسلامی. در نگاه غربی که برخاسته از تفکر و اندیشهٔ غربی است، رابطهٔ زن و مرد در همه نهادهای اجتماعی یک رابطهٔ مبتنی بر قدرت است. جنگی همیشگی میان زن و مرد برای دستیابی به قدرت وجود دارد. بحث تشابه حقوق زن و مرد یکی از بسترهای ایجادکنندهٔ این رابطه در غرب بود. اصلاً فمینیسم در غرب به وجود آمد تا بتواند امتیازاتی را برای زن جلب کند تا زن در این نبرد قدرت با مرد پیروز شود. شهید مطهری ـ رحمتاللهعلیه ـ نقش چشمگیری در شناخت این انحراف فکری غرب و تبیین جایگاه درست زن در خانواده و جامعه داشته است. ایشان در دههٔ ۱۳۴۰ بحث زیبایی را دربارهٔ اشتباه غربیها مبنی بر مشابه دانستن حقوق زنان و مردان ـ و نه تساوی حقوق آنها ـ مطرح و اثبات کرده که با این اشتباه، زنان هر کاری که بکنند، جنس دوم خواهند بود، زیرا بر اساس تشابه حقوقی در کارهای مردانهای وارد خواهند شد که نیاز به قدرت جسمانی و روانشناختی مردانه دارد و بنابراین هر کاری که بکنند، باز هم در این فعالیتها از مردان عقب میمانند. اما در نگاه سنتی، مردان زنان را تنها برای خود و تمایلات و تمنیات خودشان میخواهند. اگر نگاه مدرن زنان را برای جامعهٔ مردان میخواهد، نگاه سنتی زن را برای مرد میخواهد. مردان در این نگاه ممکن است زنان را بسیار محدود کنند و با آنان رابطهای ستمگرانه برقرار کنند. اصطلاح عرفی «زنذلیل» در این نگاه قرار میگیرد، چرا که در این تفکر، قدرت مرد یا باید بر همسرش غالب باشد یا اینکه مرد ذلیل است. نگاه غربی اما زن را تا برهنگی در جامعه پیش میبرد، چرا که این وضع، مطلوب مردان است. به تعبیر جامعهشناسان غربی: زن برای جامعهٔ مردان است. به هر حال، رابطهٔ زن و مرد در هر دو نگاه اخیر، رابطهٔ قدرت است. به همین دلیل حوزههای زنانگی در نگاه نخست یک معنی دارد و در حوزههای دوم یک معنی دیگر. زن عزتمدار اما در دیدگاه سوم که متعلق به اسلام است، رابطهٔ زن و مرد دیگر رابطهٔ قدرت نیست. در قرآن رابطهٔ زوجیت زن و مرد با تعبیر «مودّت» به کار رفته است. فراتر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یک نوع رابطهٔ خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژهای دارد. بگذارید این مسأله را با یک روایت تبیین کنم. یک نفر خدمت پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ آمد و گفت: من از کسانی هستم که در زمان جاهلیت و پیش از اسلام یکی از دخترانم را زنده به گور کردهام. کفارهاش چیست؟ حضرت فرمودند: برو به مادرت خدمت کن. گفت مادرم فوت کرده است. حضرت فرمودند: برو به خالهات خدمت کن که خدمت به خاله در جبران و کفارهٔ این گناه مثل خدمت به مادر است. ببینید چقد اعتبار زنان بالاست. بنا بر احادیث و روایات بسیار و متعدد، زنها در دستگاه خدا از جایگاه ویژهای برخوردارند؛ یعنی بسیاری از مردها میتوانند مشکلات دنیا و آخرتشان را از طریق زنها حل کنند. این فهم از زن، رابطهٔ قدرت نیست. اگر مردی با همسرش رابطهٔ قدرت برقرار کند، عقب میافتد. بلکه مرد باید با همسرش رابطهای برقرار کند که او رضایت داشته باشد. البته خودش نیز لذت میبرد و چون زن رضایت دارد، مرد از قِبَل این رضایت به بسیاری مواهب و نعمات دست پیدا میکند. میخواهم بگویم ما به همین دلیل میتوانیم نظامی درست کنیم که یک پایهٔ بسیار مهم آن خانواده باشد؛ یعنی شما خیلی از مسائل جامعه را میتوانید از طریق همین سیستم خانواده حل کنید. ما اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی و در جوامع اسلامی کاری پایدار و اساسی انجام بدهیم، بهترین کار این است که معرفت انقلاب اسلامی نسبت به زن را مدام در کشورمان بازتولید و در جوامع اسلامی بازنشر کنیم. هر تغییر اجتماعی که بخواهد انجام شود، از طریق نهاد خانواده و زن به سرعت قابل اجراست. همهٔ زنان و مردان ـ حتی آنهایی که دچار غفلت هستند ـ وقتی با زاویهٔ نگاه لطیف دینی ربهرو شوند، نسبت به آن خاضع میشوند و به حقانیت آن اذعان میکنند. یک استاد آمریکایی به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را که شما راجع به زنان گفتید در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت. اکنون دانشگاه ایشان در آمریکا دانشگاهی است که به دلیل همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند. امروز با وقوع بیداری اسلامی، اگر ما بتوانیم معرفتی را که در اثر انقلاب اسلامی نسبت به زن پیدا شده است، در کشورهای انقلابی بازنشر کنیم، چهارچوب فرهنگی را که غربیها سالهای سال در این کشورها نهادینه کرده بودند و بر آن اساس امیال شیطانی و غیر انسانی خود را به پیش میبردند، تا حد زیادی عقب راندهایم و به زنها در آن احساس مسئولیتی که خداوند به آنها دادهاست، قدرت بیشتری دادهایم. آنوقت این زنان از حضور مردانشان در میدان مبارزه با مشارکت یا حمایت دفاع میکنند. هماکنون در بحرین، یمن یا مصر، کم نیستند زنهایی که در میدان حضور دارند. وقتی زنها به میدان میآیند، یک جریان شدید احساسی را در محیط منتشر میکنند، چون زن از نظر نمادی، مظهر صلح است. مسألهٔ مهمی که هست و ما باید به آن توجه داشته باشیم، این است که هر تغییر اجتماعی باید با موافقت زنها انجام شود و هیچ تغییر اجتماعی بدون موافقت زنها پایدار نخواهد بود. پس یکی از موضوعات ویژهای که در جامعهٔ دینی وجود دارد، احساس مسئولیت نسبت به محیط است. اگر ما بتوانیم فهم از زن مسلمان و نقش و اعتبار و مزیتی را که دارد، مانند همان فهمی که اوایل انقلاب پیدا کردیم به خوبی روشن کنیم، شاهد تحولات عمدهای در جوامع اسلامی خواهیم بود. همانگونه که زنها در جریان انقلاب ما و در دورهٔ جنگ تحمیلی نقش بسیار مهمی ایفا کردند، طبیعتاً همین نقش را میتوانند در دنیای اسلام و کشورهای دیگر نیز احیا کنند. ممکن است همهٔ آموزههای اسلامی هنوز در ساختار اجتماعی عمومیت نیافته باشد، اما این فهم از اسلام در فطرت و جان زنهای مسلمان وجود دارد. آنها بخشی از این آموزههای اسلامی را میدانند؛ بنابراین، ما باید با زنها با این زبان سخن بگوییم. این زبان قهرا و طبیعی، چهارچوب بیداری اسلامی را فعالتر خواهد کرد، چون برای زنان نقش و شأنی قائل است که دغدغههای آنان را تغییر میدهد. اگر با زنان صرفاً با زبان سیاسی صحبت کنیم، دیگران میتوانند بدلِ سیاسی بزنند، اما این گفتمان هرگز بدل و بدیلی ندارد. وقتی دست همسرم را میگیرم، بچهها مسخرهام میکنند در این زمینه نباید به تبلیغات رسانهای بسنده کنیم؛ برگزاری سمینارهای علمی هم میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. نزدیک هشت سال پیش من در یکی از نشستهای تخصصی کنفرانس حکمت مطهر که راجع به زنان بود، شرکت کردم و بحثهای بسیار خوبی در آن نشست شد. دو سال بعد یک استاد آمریکایی که در آن کنفرانس و در موضوعات فلسفی مقاله داده بود، به ایران آمد و پیغام داد که میخواهد من را ببیند. من فکر میکردم راجع به چه چیزی میخواهد از من پرسد. وقتی آمد، گفت: من در آمریکا به دانشجویان میگویم زنان در ایران آزاد هستند، ولی آنها به خاطر حجاب زنان ایرانی این آزادی را باور نمیکنند. من در پاسخ او کمی در مورد مسائل زنان و شأن و شئون آنان در اسلام توضیح دادم. ایشان به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را که شما راجع به زنان گفتید در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت. هماکنون دانشگاه ایشان در آمریکا دانشگاهی است که به خاطر همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند. حتی خود او تا این حد پیش آمده بود که میخواست در آمریکا با یک دختر ایرانی ازدواج کند که گفت به دلیل آنکه پدر و مادرش کاتولیکهای بسیار متعصبی بودند، نتوانست. در یکی از کنفرانسهای دانشگاه تهران هم با چنین مسألهای روبهرو شدم. من از این نمونهها زیاد دیدهام و علتش این است که این فهم بسیار دستنخورده و جدید از اسلام، تازه در دنیا در حال انتشار است. یک مردی که رئیس یک کمپانی در بلژیک بود و گرایشهای چپ چهگوارایی داشت و کاتولیک متعصبی هم بود، برای من صحبت میکرد و از نحوهٔ برخورد و رفتارش با همسرش میگفت. به او گفتم: بنا بر آموزههای اسلامی، زمانی که دست زن و شوهر در دست یکدیگر است، گناهانشان بخشیده میشود. با تعجب پرسید واقعاً؟! خیلی برایش عجیب بود. گفت زمانی که من با همسرم بیرون میروم، وقتی دست او را میگیرم، فرزندانم من را مسخره میکنند. در دیدگاه سوم که متعلق به اسلام است، رابطهٔ زن و مرد دیگر رابطهٔ قدرت نیست. در قرآن رابطهٔ زوجیت زن و مرد با تعبیر «مودّت» به کار رفته است. فراتر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یک نوع رابطهٔ خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژهای دارد. آموزههای اسلامی در مقولهٔ زن و خانواده به اندازهای جذاب است که اگر درست منتشر شود، بسیاری را مجذوب خود خواهد کرد. بزرگترین مسأله و معضلی که غرب برای زنها درست کرده، این است که آنها را درگیر مسائل حاشیهای و تفریحی جامعه نموده است؛ بنابراین، زنی که خودش را به امواج اجتماعی غربی بسپارد، از مسئولیتهای اجتماعی خود غافل خواهد شد. در دورهٔ شاه نیز خیلی تلاش کردند که زنها را به همان مسیر ببرند و الحمدلله موفق نشدند. قدرت دینی در ایران از این جهت بسیار مؤثر بود. یکی از ویژگیهایی که ما داشتهایم و داریم و انشاءالله خواهیم داشت، در مورد احساس مسئولیت زن نسبت به محیط اجتماعی است. زنهای ایرانی همواره در تاریخ به این احساس مسئولیت مهم پایبند بودهاند. یک نمونهٔ بارز آن در جریان تحریم تنباکو و در داخل حرمخانهٔ شاه بود. وقتی ناصرالدینشاه به تحریم قلیانها اعتراض کرد، زنها به او گفتند همان کسی این کار را حرام کرده که ما را به تو حلال کرده است. به طور کلی اگر زنها فهم جدیدی از خودشان در همهٔ عرصهها پیدا کنند ـ فهمی از خودشان فی نفسه به عنوان زن و فهمی از خودشان در زمینهٔ اجتماعی ـ بسیار بر جامعهٔ مردهای خودشان تأثیر خواهند گذارد. به همین دلیل، وقتی وارد صحنه میشوند، حرکتهای جدی صورت میدهند. شما از مسألهٔ انقلاب اسلامی که بگذرید، حضور زنان در دفاع مقدس بسیار مقتدرانه بود. تا مادری راضی نبود، پسرش به جبهه نمیرفت. تا همسری رضایت نداشت، مردش ماهها در جبهه نمیماند؛ بنابراین، زنها نقش جدیتر، مهمتر و تأثیرگذارتری را پس از انقلاب در زمان جنگ داشتند و این معلول آن شناخت جدید زن از خودش بود. انقلاب اسلامی یک لایه از این شناخت را باز کرد. |
||
۱۰ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
در آغاز خواستم از جنایات آل سعود در کربلای بحرین و شرق عربستان بنویسم، ولی دیدم به رغم همه فاجعهبار بودن مسائل مربوط به آنها، در این باره در کشور ما به حمد الهی زیاد گفته و شنیده میشود و یادم به مردمانی افتاد که هزاران نفرشان تنها به جرم مسلمان بودن در سالیان اخیر کشته و آواره شدهاند؛ مسلمانانی فراموش شده در جنوب شرقی آسیا که سالهاست با دشمنانی دست و پنجه نرم میکنند که جز به ریشهکنی و نسلکشی کامل آنها از منطقه رضایت نمیدهند. مسلمانان کشور میانمار (برمه سابق) در جنوب شرقی آسیا از سال ۱۹۸۲ حتی به عنوان شهروند کشور خود به شمار نمیروند و از کمترین حقوق شهروندی نیز محرومند! مسلمانان میانمار که عمدتا در منطقه آراکان (راخین) زندگی میکنند و جمعیتی نزدیک هشتصد هزار نفر در این استان دارند، به نام مسلمانان روهینگیا معروفند. اسلام در این سرزمین پیشینه طولانی دارد و مسلمانان منطقه دارای حکومت محلی خودمختار اسلامی هستند و تا سال ۱۹۳۶ یعنی سال اشغال میانمار توسط انگلستان، زبان فارسی، زبان رسمی ایالت آراکان بوده است. به تازگی بوداییهای افراطی که در پی بیگانه نشان دادن مسلمانان هستند، سابقه حضور مسلمانان روهینگیا را مربوط به دوره حضور انگلیسیها (کمتر از یک قرن پیش) معرفی میکنند و مسلمانان نیز با شعار: Rohingyas are not British Era Settlers (روهینگیاییها مهاجران عصر بریتانیا نیستند)، به پیشینه تاریخی حضور خود در منطقه تأکید میکنند. و اما امروز، در میان سکوت جامعه جهانی، گروههای تندرو بودایی (مانند گروه ماگ) و دولت میانمار در حال پاکسازی قومی مسلمانان، به وحشیانهترین شکل ممکن هستند. رئیس جمور میانمار «تین سین» رسما اعلام کرده است که جمعیت هشتصد هزار نفری مسلمانان روهینگیا را قومیتی خارجی میداند که باید یا در اردوگاههای آوارگان متمرکز شوند و یا اخراج شوند. دولت میانمار به گروههای امدادی و رسانههای بینالمللی، اجازه دسترسی به منطقه آراکان را نمیدهد. خانم آنگ سان سوچی، برنده میانماری جایزه صلح نوبل و مخالف دولت هم که بسیار مورد توجه آمریکاییهاست، درباره تصفیه قومی مسلمانان سکوت کرده است. گروههای افراطی بودایی، گاه حتی همراه با پشتیبانی پلیس و ارتش به کشتار و آتش زدن دهکدهها و مساجد مسلمانان میپردازند. محمد نصر از فعالان برمه اى در این باره گفت: شبه نظامیان بودایى تندروى «ماگ» بیش از بیست روستا و ۱۶۰۰ منزل را ویران کردند و هزاران نفر را از خانه و کاشانه خود راندند. آنها جلوى چشم مأموران ناتوان دولت، روستاهاى مردم مسلمان را به آتش کشیدند. نصر افزود: مسلمانان اقلیم اراکان، به دلیل این حادثه مجبور شدند با هر گونه کشتى که به دستشان رسید، از برمه بگریزند و در سطح وسیعى به بنگلادش پناهنده شوند. اما دولت بنگلادش برخی از آنان را به سرزمینشان بازگرداند، زیرا شمار پناهندگان به بیش از سیصد هزار نفر رسید. «شیخ عبدالله المعروف» یکی از رهبران دینی در برمه گفت: مسلمانان برمه در میان سکوت کشورهای مسلمان کشته میشوند، هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این همه خونسردی و سکوت بین المللی و بیخیالی دولت سرکوب نشده بود! «کریس لوا»، از فعالان حقوق مردم روهینگیا از بالا گرفتن تهدیدهای جدید علیه مسلمانان برمه اظهار نگرانی میکند؛ بنابراین، مسلمانان پناهجو در نزدیکی مرز بنگلادش از روزها پیش به شدت از سوی سربازان برمهای مورد حمله قرار میگیرند و نیروهای امنیتی به بهانه حالت فوقالعاده آشکارا به بازداشت گروهی جوانان اقدام میکنند و در مواردی زنان را مورد تعرض قرار میدهند. نشریه انگلیسى ساندى تایمز در گزارشى از جنایات هولناک چکمهپوشان برمهاى خاطرنشان مىکند: نظامیان این کشور مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده، زنان را در جلو چشم دیگران مورد تجاوز قرار مىدهند، مردان را مصلوب مىسازند و به قتل مىرسانند. هر روز شمار بسیاری از مسلمانان فرارى با سرگذشتى هولناک و داستانهاى تکاندهندهاى از فشارهاى نظامیان برمهاى خود را به اردوگاههاى مرزى که در آنها غذا به اندازه کافى یافت نمىشود و انواع بیمارىها رواج دارد مىرسانند. سازمان ملل، مسلمانان روهینگیا را به عنوان یکی از اقلیتهایی که متحمل بیشترین مشکلات و رنجها در تمام جهان هستند، معرفی کرده است. بنا بر گزارش سازمان ملل، تنها در موج اخیر حملات بوداییها به مسلمانان نود هزار نفر آواره شدهاند. در این اواخر نیز برنامههای بسیاری برای نابودی نسل مسلمانان در دولت در حال اجراست که میتوان به قانون ممنوعیت ازدواج زنان پیش از ۲۵ سالگی و مردان تا پیش از سن سی سالگی اشاره کرد؛ افزون بر همه اینها برای ازدواج کردن باید از اداره امنیت این کشور گواهی خاصی گرفته شود که گرفتن آن تنها با شرایط خاصی داده میشود. هدف از تمام این برنامهها این است که به مسلمانان فهمانده شود که در این کشور هیچ گونه حقی ندارند. در میانه اوضاع ناامن سیاسی، بوداییان فرصتی پیدا کردند تا کارهایی انجام دهند که منجر به از بین بردن مسلمانان و توهین به مقدسات و شعائر دینی آنها شود. دولت دستور داد که مسلمانان حق ندارند، مساجد جدید بسازند یا مساجد قدیمی خود را بازسازی کنند و با استناد به همین قانون، نزدیک به ۷۲ مسجد را ویران کرد. از آغاز فوریه سال گذشته گروههایی از بوداییان اقدام به سوزاندن روستاهای مسلمانان و کشتار و فراری دادن آنها کردند و در این راه، نزدیک پانصد کشته و دو هزار مجروح بر جای ماند. و در آخر حدیث شریف حضرت محمد (ص) را یاد آور میشویم که فرمود: «مَنْ اَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ: هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست». كافى، ج 2، ص 164، ح 5. |
||
۱۲ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مدظله الوارف به نامه دختر جوانی که به تازگی در مشهد مقدس سؤالاتی درباره حجاب و فلسفه ی آن مطرح کرده بود، پاسخ داد. متن نامه و پاسخ معظم له به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم مرجع عزیز و عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی سلام علیکم؛ من دختری ۲۱ ساله هستم. شما را بارها در مشهد دیدهام، و به شما به چشم یک پدر معنوی نگاه میکنم. آقا من یک دختر بدحجاب هستم، راستش نمیدانم حجاب چیست؟ چرا حجاب بر ما واجب است؟ چرا حجاب ارزش است؟ آیا چادر یک تکه پارچه با ارزش و مقدس است؟ دختر ۹ ساله از چادر چه میداند؟ چرا فقط در دین ما چادر و حجاب وجود دارد، یعنی پیامبران دیگر نمیدانستند؟! آیا معنای پوشش، نبودن من در جامعه نیست؟ پس چگونه باید برای جامعه مفید باشم؟چرا ما زنان باید تاوان دلهای مریض بعضی مردان را بدهیم؟ آیا بهتر نیست حجاب در کشور اختیاری باشد؟ لطفاً مرا نصیحت کنید و به سؤالاتم جواب دهید که من پیجوی حقیقتم. منتظر پاسخ شما هستم. بسم الله الرحمن الرحیم علیکم السلام و رحمة الله دخترم! انشاءالله تعالی تندرست و سعادتمند باشید و اندیشههای نیک و درست را در خود پرورش دهید. نامه شما را خواندم. از بیداری باطن و معنویت پاک و اصالت فطرت شما امیدوار شدم. نوشتهاید پیجوی حقیقت هستید و نصیحت میخواهید. حقیقت ظاهر و آشکار است به هرچه نگاه کنید از ذره تا مجرّه، از زمین تا آسمان و کهکشانها و جنبندگان بزرگ و کوچکی که با چشم غیر مسلح به زحمت رؤیت میشوند، آب و هوا، باغ و سبزهزارها و درختها، حیوانات برّی و بحری و این انسان، این من و تو و این همه دستگاهها و تأسیساتی که در بدن ما برقرار است و علی الدوام بیآنکه ما نقشی داشته باشیم به طور خودکار عمل میکنند، این همه گلها، این همه میوهها و این همه … و این همه …، همه انسان را نصیحت میکنند؛ همه حقیقت و حق را نشان میدهند که غافل نباشید، بیدار و هشیار باشید، از این کتاب آفرینش که میلیونها و میلیونها و میلیاردها و بیش از حساب و شمار درس بصیرت و بینش دارد بخوانید، و پند بگیرید. بدانید که شما در برابر این معانی ژرف و این وجود پر از حکمت نباید آرام بنشینید. باید پردههای جهالت را هرچه میتوانید پاره کنید، و به سوی روشنایی بیشتر گام بردارید. مسأله حجاب و مسائل جنسی و جنسیتی را تحت احساسات جوانی دختر یا پسر نمیشود بررسی کرد، و نگاه غیر احساساتی باید به آن داشت. این برنامه و روابط مرد و زن و حجاب، همه باید با دید عقل و مصلحت بررسی شود. مفاسد و مصالح بسیار در اینجا ملاحظه میشود. کرامت و شخصیّت زن بیشترین مصلحتی است که باید حفظ شود. حجاب و پوشش و چادر و جداییهایی که بین دو جنس به حکم عقل و شرع مقدس اسلام رعایت میشود همه، جامعه را از فساد، و خانواده را از ویرانی نجات میدهد. حجاب برای زن حصاری حصین و قلعهای محکم است. در جامعه کاری که برحسب وضع طبیعی بین زن و مرد توزیع شده است هر دو کار است، هر دو شریف است، هر دو باید رعایت شود تا جامعه بر نظام درست برقرار باشد. خانهداری زن از اشرف کارها است. زن خانهدار بیکار نیست. مرد هم که مشاغل بسا سخت بیرون را عهدهدار است جهاد فی سبیل الله است. کارهای پر زحمت و سخت به عهده مرد است. بعض افراد بیاطلاع، نگاه ظاهری به غرب و اروپا و آمریکا میکنند، و یک زن را میبینند که مثلاً وزیر یا وکیل شده است امّا هزاران زن را که در نهایت محرومیتهای اقتصادی گوناگون هستند نمیبینند. امروز در غرب، کار فساد بیحجابی و اختلاط زن و مرد به جایی رسیده است که از جلوگیری مفاسد آن عاجز شده و به مفاسد بسیار مخرب آن تن در دادهاند. در غرب طبق اخباری که خبرگزاریها منتشر میکنند زنها در هر نهاد و مخصوصاً نهادهای ارتشی مورد اذیت و آزار مردهای مافوق هستند. زندگی راحت و آرام و انسانی ندارند. موالید تا حد چهل و هشت درصد در شناسنامه بی پدر معرفی میشوند. ما باید به تعالیم اسلام افتخار کنیم. سالمترین مجتمعات و جوامع، مجتمعات اسلامی است. تفکیک جنسیتی برای سلامت جامعه شرط اساسی است. چادر و رعایت محرم و نامحرمی و اختصاصیافتن بعض مشاغل به زن، و بعض مشاغل به مرد بر اساس همین تفکیک لازم جنسیتی و ترتیبات و ضوابط آن است. در احکام شرع جنبههای جسمانی و روحی مرد و زن ملاحظه شده است، و بر اساس صرف برتریدادن یک جنس بر جنس دیگر دستور و برنامهای نیست. پیامبران همه به حجاب دستور دادهاند، و اختصاص به اسلام ندارد، و حکم ملازم زن و مرد است. همین روزها به یکی از وزراء در ایتالیا پیشنهاد کرده بودند که زنان مسلمان را از روبند ممنوع سازد، جواب داده بود که از کار و برنامهای که حضرت مریم داشت کسی را منع نمیکنم! یعنی حضرت مریم (س) هم حجاب کامل داشتهاند. دخترم راجع به حجاب، راجع به تواناییهای زن و مرد و نقش این دو جنس در ساختن یک جامعه عقلپسند با کرامت، کتابهای بسیار شیعه و سنی، و مسلمان و کافر نوشتهاند. من به شما توصیه میکنم به تمام وجود اگر سعادت حقیقی خود را میخواهید، حجاب و تعلیمات عالیه اسلام را در همه برنامهها رعایت کنید. خداوند متعال شما را حفظ و به همه آرزوها و آمال مشروع و عقل پسند برساند، والسلام. |
||
۱۴ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
مستند "كلوپ ترور" روايتي است از اقدامات برق آساي سربازان گمنام امام زمان(عج) در دستگيري كليه عوامل ترور شهداي هستهاي كشور،به طوري كه بخشي از اعترافات متهمين مثلثترور با تمام جزئيات در اين مستند، بيان شده است. به گزارش باشگاه خبرنگاران در لابه لاي علوم گنجانده شده در كتب مختلف، آشكارترين تعريف ترور و تروريسم از ميان برداشتن فرد يا جمع خاص است ، ولي تاريخ جمهوري اسلامي ايران بر خلاف اين ادعا را اثبات كرد، چرا كه با ترور دانشمندان هستهاي كشورمان، ايران روز به روز به حركت صعودي خود در مسيري كه دشمنان را به ترور وا داشت، ادامه داد تا جايي كه ترور مقصدي شد براي رسيدن به مقصود! روايت پيروزمندانه سربازان گمنام امام زمان (عج) در انهدام وضربه زدن به شبكه تروريستي «مثلث سياه» يعني آمريكا، انگليس و اسرائيل كه اهداف متعددي را براي آسيب رساندن به ملت جمهوري اسلامي ايران و در راس آن جامعه علمي اين مرز و بوم نشان كرده بودند، دليلي بر اين مدعاست. روايت مستندي كه براساس آن سربازان گمنام امام زمان (عج) تيم ترور شهداي هستهاي كشورمان، يعني دكتر مسعود عليمحمدي، دكتر مجيد شهرياري، مهندس داريوش رضايينژاد، دكتر مصطفي احمديروشن و دوست و همكارش رضا قشقايي وهمچنين دكتر فريدون عباسيدواني را در چنگ" قانون صفت" خود به دام حق انداختند. *ترور چگونه تعبير شد؟ ترور در مسير جهاد علمي، براي اولين بار در تاريخ جمهوري اسلامي ايران، ساعت 6 و 30دقيقه صبح يكشنبه 22 ديماه 1388 حوالي منطقه قيطريه تهران لحظاتي بعد از ترور و به شهادت رساندن دكتر مسعود عليمحمدي استاد فيزيك دانشگاه تهران تعبير شد. اما اين تعبير بر خلاف خواست و انتظار تعبير كنندگان بود، چرا كه عامل ترور شهيد مسعود عليمحمدي باصراحت لهجهاش - كه نشان از خيانت پيشگي او دارد - روز حادثه را چنين توصيف ميكند: "ساعت 4 صبح از خواب بلند شدم، قبلش تماس گرفتم، برنامه تغيير نكرده بود، طبق همان شرايط روز قبل پيش رفتم، موتور را پارك كردم كنار درخت... و همسر شهيد عليمحمدي كه خود ناظر صحنه ترور است، ميافزايد:"همين كه در را بستم، صداي انفجار را شنيدم". ملت ايران با استناد به پيشينه و عقبه علمي خود كه در صدر علمي نه تنها خاورميانه بلكه جهان قرار دارد چرا که نبوغ شهداي هستهاي دليلي بر اين ادعا است، از همان ابتدا با " شعار مرگ بر اسرائيل" سرنخهاي عاملان ترور را به خوبي نشانه رفتند، نشاني كه با شعار"مرگ بر اسرائيل" خودنمايي ميكرد. يكي از عوامل ترور استاد شهيد عليمحمدي چندي بعد از عمليات دستگيري، رودرروي همسر اين شهيد قرارميگيرد تا يار ديرين شهيد دكتر مسعود عليمحمدي حرفهاي ملت ايران را اينگونه با او بيان كند:"جاي دكتر كه خالي نميمونه، من مطمئنم، ولي اين دشمن بود كه خودش را با اين كار رسوا كرد، اين اسرائيل بود كه خودش را رسوا كرد، با اين كار نشان داد كه چه دشمني بزرگي دارد، چون ما ميدانيم كه هزينههاي خيلي زيادي كرده بود در اين كار، من مطمئنم پشت اسرائيل حتما آمريكا بوده است،من مطمئن هستم، چون دشمن اصلي ما از اول آمريكا بوده است". *اسرائيل از پيشرفت هستهاي ميترسد نه از بمب اتم البته معدوم جمالي فشي عامل ترور شهيد عليمحمدي پس از دستگيري پرده از ماهيت جعلي بودن و ترس از پيشرفت كشورمان را اينگونه و با اين جملات برداشت:"اسرائيل از بمب اتم نميترسد،از پيشرفت هستهاي ايران ميترسد." پردهبرداري از اولين سكانس خيانت رژيم صهيونيستي آخرين پرده عمر قاتل دكتر مسعود عليمحمدي بود، چرا که لحظاتي قبل ازاعدام، به اين باور قلبي مردم كه "اسرائيل از پيشرفت هستهاي ايران ميترسد" اعتراف كرد. اما اتاق فرماندهي ترور اگرچه در "تل آويو" تشكيل جلسه ميداد ولي فرمان را از واشنگتن و لندن يعني آرامگاه سيا و MI6 دريافت ميكرد، چنان كه "آرييه داد" عضو كنيست رژيم صهيونيستي اقرار ميكند "با افراد مختلف! و حتي مجاهدين خلق در مورد ترور دانشمندان هستهاي ايران به توافق رسيديم، ما قصد داريم به آنها صدمات جدي وارد كنيم." *جمالي فشي آينه آينده خيانتکاران معدوم مجيد جمالي فشي عامل ترور شهيد دكتر مسعود عليمحمدي راهي را انتخاب كرده بود كه پايان آن، آغاز راه عمليات برقآسا و غرورآفرين براي سربازان گمنام امام زمان (عج) بود، پاياني كه جمالي فشي از عاقبت شوم آن لحظاتي قبل از اجراي حكم اعدام خود اينگونه بيم داده بود:" واقعا آخر راه كج و بدي همینه – همين كه من اينجا وايستادم – من آينه آيندشونم." ولي گويا اعلام خطر جمالي فشي براي كساني كه اين راه بي بازگشت را انتخاب كرده بودند، دير بود به طوريكه اقدام سربازان گمنام امام زمان (عج) در دستگيري و انهدام تيم آنها به خوبي راوي اين مهم است. سرنخهاي متعددي همچون عكسهاي مختلف به دست آمده- كه نمونههاي كوچكي است- حلقههاي محاصره را تنگتر و تنگتر ميكند، به طوريكه اعضاي اين تيم تروريستي در تور اطلاعاتي كشورمان گرفتار ميشوند. *اعضاي تيم ترور دانشمندان هستهاي و اما تيم ترور چه كساني بودند؟ از چه زماني شروع كردند؟ و چگونه كار كردند؟ باشگاه خبرنگاران در طول اين مستند سعي کرده است تا پاسخ اين سوالات را از لابه لاي اعترافات متهمين پيدا کند و به عبارتي اثبات کند ادامه خيانت به ملت ايران به يمن نفس گرم شهدا در نقطهاي خواهد شکست و اين مستند دليلي براين ادعاست. اين مستند به رونمايي از ماهيت تاريك تيم تروريستي و افشاي بخشي از اعمال جنايتكارانه آنها ميپردازد، گروهي كه خواهند گفت چگونه در راه بي بازگشت خيانت و ترور گام برداشتند. بهزاد عبدلي، فيروزه يگانه با اسم مستعار ساناز، مريم زرگر، رامتين مهدوي موسايي و آرش خردكيش با اسمهاي مستعار فرشيد، بهزاد و آران، اعضاي تيمي هستند كه راه جمالي فشي را پيموده و در انتظار عاقبت او نيز هستند. بهزاد عبدلي در مقابل لنز دوربين، نحوه جذب خود دراين تيم را فقط با كنار هم چيدن چند كلمه عنوان ميكند "سال 86 يواش يواش جذب تيم تروريستي ... شدم". فيروز يگانه با اسم مستعار ساناز نيز در اين رابطه ميگويد "با يك خانمي به نام مريم زرگر در پارك آشنا شدم". مريم زرگر با ادبياتي مجازي ميگويد: "من از طريق چت با فردي به نام پارسا آشنا شدم، در سال 88 من را براي آموزش به اسرائيل اعزام كردند". رامتين مهدوي موسايي نيز مدعي ميشود: "از طريق سايت... با اين گروه آشنا شدم". يكي از مهمترين عناصر اين تيم نيز خود را آرش خردكيش با اسمهاي مستعار فرشيد، بهزاد و آران معرفي ميكند،]البته در خلال مستند خواهيم ديد چگونه به عنوان يکي از مهره هاي کليدي تيم ترور به شمار مي رود[. مريم ايزدي، فواد فرامرزي، نشمين زارع با اسم مستعار شادي كه از پاييز سال 89 با اين گروه آشنا شد، محسن صدقي آذر با اسم مستعار سعيد كه از سال 1389 توسط پدرش با اين گروه آشنا شده است، ايوب مسلم، تارا باقري با اسمهاي مستعار نغمه و ندا، مازيار ابراهيمي با اسمهاي مستعار سامان، اميريل و اميرعباس كه مسئول اصلي چند عمليات ترور است از ديگر اعضاي اين گروهك به شمار ميروند. *همکاري برخي از کشورهاي همسايه با تروريستها در تحقيقات بدست آمده از اعضاي دستگير شده اين تيم سازمان يافته تروريستي متاسفانه مستنداتي ازهمكاري اقليم مجاور مبني بر در اختيار قرار دادن خاك خود در جهت آموزش و همچنين همكاري يكي از كشورهاي همسايه در جهت اعزام اين تروريستها به لانه عنكبوتي موساد در حومه تلآويو يافت ميشود. بهزاد عبدلي يكي از اعضاي تيم ترور كه از سال 86 با اين تيم و عوامل پشت پرده آن در ارتباط است در اين زمينه ميگويد: "اوايل سال 88 از طريق اين گروهك و بخصوص ... معرفي شدم به كسي به اسم ... و از من همكاري خواستند و اعلام كردند: اين گروهك از طريق آمريكا و اسرائيل شارژ مالي ميشود". ساناز يا همان فيروزه يگانه در تشريح فعاليت خود ميگويد: "بهزاد به من گفت كه بهتر است بياي تهران، واسه دوره آموزشي، ميخواهيم به يک جايي اعزام بشويم." *اسرائيل محل آموزش تيم ترور دانشمندان هستهای کشور چگونگي تشكيل "تيم ترور" در خلال تشريح اعضاي اين تيم به خوبي نمايان است، مخصوصا وقتي بهزاد عبدلي ادامه ميدهد: "ازم خواستند كه يك دوره توي[اقليم مجاور[ ببينم، دوره اطلاعاتي، وقتي من به ... رفتم اونجا من را به يك آقا معرفي كردند، من به همراه اين آقا به يك كمپ در حوالي غرب ... اردوگاه متروكه بود، رفتيم اونجا واسه دوره آموزش، دوره آموزش نظامي ديدم، موتور سواري، آموزش تيراندازي، دفاع شخصي، اين آموزشها را انجام داديم، آموزش اطلاعاتي هم به ما دادند، مثلا اگر اطلاعاتي چيزي خواستند جمع آوري كنيم، چه جوري عكس برداري كنيم". مريم زرگر نيز ادامه ميدهد:"در يكي از آموزشها من را به ... بردند،براي آموزش سلاحها و آموزشهاي اطلاعاتي كه به من ياد دادند نفوذ و نزديك شدن به افراد را خيلي خوب ياد دادند". آرمان يا فرشيد يا بهزاد كه همان آرش خردكيش است يا به عبارتي مرد هزار چهره تيم ترور، توضيح ميدهد:"توي همين... يك پيست تمرين موتورسواري را شروع كن كه به يه جايي مهارتتو برسانيم كه بتوني به خودروي در حال حركت بمب بچسباني، به من گفتند كه اين دورهاي كه اينجاست اگر بخواهي با امكاناتي كه داريم تا اين حد ميتوانيم آموزش بدهيم،و اگر بخواهي آماده باشي2 ماه هم توي اسرائيل دوره ميبيني كه آموزشات تكميل بشه، بعد كه برگشتي ايران يك عمليات براي ما انجام بدهي ترتيب خروجت را ميدهيم". اعضاي تيم ترور در پادگاني در حومه تلآويو مستقر شده و شيوه كلاسيك "ترور اسرائيلي" كه پيش از اين در كشورهاي عربي- اسلامي توسط رژيم صهيونيستي انجام ميشد را فرا ميگرفتند. بهزاد عبدلي ميگويد:" وارد خاك تركيه كه شديم از آنجا در يك كشتي به يك كشور ديگر رفتيم كه بعدها فهميديم قبرس است، بعد از قبرس وارد خاك اسرائيل شديم در يك شهر كوچكي نزديك تلآويو مستقر شديم". آرمان، فرشيد، بهزاد يا آرش که ميداند دوربين ما لحظهاي از او چشم برنميدارد ميافزايد: "ما وقتي كه رسيديم و سوار قايق شديم، قايق رسيد به بندري كه بايد پياده ميشديم، بعد ما را بردند به يك شهري و دوري در شهر زديم، اون روز كار خاصي نداشتيم تا روز بعدش، كه براي اولين بار وارد محيط پادگان شدم..." مازيار ابراهيمي يا همان سامان، اميريل، اميرعباس در تكميل صحبتهاي آرش ميگويد:"ما را اعزام كردند به اسرائيل و در آنجا آموزش كار با مواد منفجره و كار و آموزشهاي نظامي تيراندازي را ديديم". آرش ادامه ميدهد:" داخل پادگان ما را با خودرو بردند، يك سوله كوچكي بود، كه اول آموزشها داخل آن سوله بود كه داخل آن سوله اول اول در مورد سلاحها بود، بعد از سلاحها در مورد بمب تئوري صحبت كردند، بعد در مورد مونتاژ بمب صحبت كردند". مريم ايزدي كه همه گونه نيازهاي اربابان وحشيصفت صهيونيستي خود را تامين ميكند، ميگويد:"به من آموزش دادند؛ آموزشهاي سوژهيابي، تشخيص هويت و تحت تعقيب قرار دادن سوژه". بهزاد كه زوج كاري آرش به شمار ميرود ميافزايد:"يك دوره عمليات، بيشتر عملياتي تكميلي همان دوره آموزشي بود كه در... ديده بوديم، كلاسهاي آموزشي خيلي زيادي در مورد حرف زدن با ما حرف ميزدند كه چكار بايد انجام بدهيم، مثلا چطوري بايد قرار ملاقاتمان را چك كنيم". آرش خردكيش ادامه ميدهد:" بعد از يك ماه كه آموزشهاي تئوري تمام شد شروع كرديم يك پيست موتورسواري در همين سمت پادگان بود، بمب تايمردار به ما دادند كه موقع چسباندن بايد كليد استارتر تايمر را ميزديم، حساب ميكرديم كه دور بشويم، ضمن اينكه توي دوره اينها هر از گاهي بعضي روزها، مسيرها را تعيين ميكردند كه بايد بعد از چسباندن، ازمسير معين خارج ميشديم، اول آزاد بوديم در تغيير جهتها، بعد كه جلو رفتيم يك مسيري كه مدنظرشون بود، مواد ضعيف انفجاري بود كه عملا ميزدي به موتور يك انفجاري خيلي جزئي صورت ميگرفت". *وعده کمک مالي آمريکا به تيم ترور اما طمع هميشه يك پاي ثابت جرم و جنايت بوده و وعده حمايت مالي زيباترين نوع آن به شمار ميرود به طوري كه بهزاد عبدلي يكي از اعضاي اصلي تيم ترور به اين نكته اشاره ميكند و ميگويد:"به ما حمايت قول مالي داده بودند، قول تضميني داده بودند كه هيچ مشكلي براي ما پيش نميآيد". آرش خردكيش نيز در اين رابطه ميافزايد:"بعد از اينكه دوره تمام شد پول دادند به نفرات حاضر در دوره، و ترتيب برگشتشان اول به ... دادند". *استفاده ابزاري از زن در عملياتهاي ترور اما يكي از ترفندهايي كه در اين پروژه براي اولين بار طراحي شده بود استفاده از زنان به عنوان ابزار عملياتهاي تروريستي بود؛ البته در اين ميان حتي از بردگي جنسي نيز دريغ نشده است چرا كه زرگر ميافزايد:" بعد از يك ماه من را به خونهاش دعوت كرد!" محسن صدقي آذر كه سعي دارد به صورت كامل خيانت خود را تشريح كند توضيح ميدهد:"اين گروه به اين صورت عمل ميكرد كه كسي كه قرار بود از او جمع آوري اطلاعات شود توسط يك خانم به عنوان اغواگر به ايشان نزديك شده و فيلمبرداري ميشد از اين قضايا". مريم ايزدي ادامه ميدهد:"توي كافي شاپ به من گفت كه كار اغواگري را انجام بده". تارا باقري با اسمهاي مستعار نغمه و ندا نيز در تكميل صحبتهاي همدستش ميگويد:" با اغواگري به افراد مختلفي كه به من معرفي ميشد ارتباط برقرار ميكردم،از آن طريق و از آنها فيلم تهيه ميكردم و بر عليه آنها استفاده ميكردم، اين فيلمها باعث ميشد كه آنها اطلاعاتي را كه شخصيت اصلي گروه ميخواهد به او بدهد". و البته وظيفه صدقي آذر در تيم تروريستي نصب دوربين مدار بسته بود. *صدور نخستين دستور عمليات ترور اتاق عمليات مثلث شوم ترور، زمان اولين عمليات را صادر ميكند و مرحله نخست عمليات با جمع آوري اطلاعات و شناسايي دكتر مسعود عليمحمدي كليد ميخورد. مريم زرگر توضيح ميدهد: "ما بايد به صورت نوبتي يعني هر نيم ساعت به نيم ساعت ورود و خروج دكتر عليمحمدي را كنترل ميكرديم". روز عمليات دو نفر كه از فيلتر آموزشهاي تلآويو بالاترين نمره را كسب كرده بودند مامور انفجار مي شوند، بمب در موتوري كه جمالي فشي آن را حمل ميكند و قرار است مقابل درب منزل دكتر عليمحمدي زنجير شود،جاسازي شده است. اميريل يا همان مازيار ابراهيمي در اين رابطه ميافزايد:" اولين عملياتي كه انجام داديم عمليات شهيد دكتر عليمحمدي بود، سه تا تيم بوديم، يك سري كه با ماشين فقط براي پوشش و مراقبت بودند و كمي دورتر از محل حادثه و من هم با خودرويي دورتر منتظر آنها بودم كه وقتي موتور را قرار ميدهند در وقت مناسب كه منفجر ميكنند به خودروي من بيايند و از آنجا با هم متواري شويم". آرش خردکيش ميافزايد:"5 روز قبل ا زاينكه عمليات دكتر عليمحمدي انجام شود با من تماس گرفتند، و قرار شد كه براي انجام عمليات بيام تهران، كه اومدم تهران، به اعضاي گروه پيوستم و اون جمعآوريهايي كه انجام داده بودند در اون 5 روز چك كردم". البته آرش در محل حادثه و در مقابل دوربين عمليات آن روز را اينگونه بازگو ميکند:"روز عمليات صبحش طبق قراري كه داشتيم يك موتور را دم درش ]منظور دم در منزل عليمحمدي است[ زنجير كرده بوديم، بعد بالاتر از اونجا كه يك ساختمان در حال پي كندن است ]با دست اشاره مي کند به ساختماني که مقداري بالاتر از جايي است که مصاحبه با او صورت ميگيرد[ من مستقر شده بودم، و 100-200 متر بالاتر يك فرعي است و داخل آن فرعي يك پرايد منتظر من بود، اعلام كردند كه از پاركينگ ميآيند بيرون من كه رويت كردم، ريموت را فشار دادم، بعد از زدن ريموت به سمت پرايد رفتم، سوار پرايد شدم و از آن كوچه ما رفتيم، وارد اتوبان شديم و رفتيم به خونه تيمي، يك ساعت و ربع بعد كه موتور را گذاشته بوديم توي كوچه آمد اطلاع داد كه عمليات موفقيتآميز بوده است". سازماندهي اين تيم تروريستي از اين جهت پيچيده بوده است كه اعضاي تيم به صورت سلولي فعاليت ميكردند و زيرشبكهها از فعاليت گروههاي موازي اطلاعي نداشتند اگرچه در برخي از موارد ماموريتشان مكمل هستههاي ديگر است، به گونهاي كه اعضاي تيم از نحوه عملكرد ساير اعضا اطلاعي ندارند چرا كه در روش سلولي هر شخص مسئول انجام وظايف محوله خود بوده و از ديگر اعضا خبري ندارد. *دريافت پيام دوم براي ترور بعدي با دريافت پيام ديگري از اتاق ترور، عوامل تيم در خانه تشكيلاتي پونك گرد هم ميآيند تا هدف بعدي را نشانه روند، يعني دكتر مجيد شهرياري استاد فيزيك دانشگاه شهيد بهشتي تهران. بهزاد عبدلي پاي ثابت تيم ترور بار ديگر از دعوت خودش براي عمليات ديگر خبر ميدهد و ميگويد:"در سال 89 اونجا به من اعلام كردند كه يك عمليات در تهران انجام مي شود به نام استاد شهرياري، به تهران آمديم، موقع عمليات شد، زمان ملاقات را روي ايميل به من ابلاغ كرده بودند و من هم چند روز بعد وارد تهران شدم، چند نفر را ملاقات كردم، مسيرهاي عمليات را براي ما تشريح كردند، كار هر نفر را اعلام كرده بودند، سالار مسئول تداركات بود يعني هر چيزي كه نياز داشتيم سالار تهيه ميکرد، علي خودش مسئول تحقيقات بود و همراه با فرشيد مسئول جمع آوري تحقيقات اطلاعات در مورد نحوه عمليات بودند و ساناز هم مسئول بود عمليات را پشتيباني كند". اما ساناز يا همان فيروزهيگانه روند عمليات ترور استاد مجيد شهرياري را اينگونه تشريح ميكند:" در اين عمليات ما نميدانستيم كه موفقيتآميز است يا نه، و سرنشيني كه باهاش بود خانمش بود، من مسئول اين كار شدم كه با يك گريم خاصي كه مثلا صورتم را سبزه كرده بودند، ابروهايم را درست كرده بودند، لنز گذاشته بودند به چشمانم و عينك گذاشته بودند كه از شناسايي بيفتم". بهزاد اينگونه تكميل ميكند: "بعد از اينكه يك روز ما به محل حادثه رفتيم و جزييات مشخص شد كه هر كدام چه نقشي داريم و چه كاري بايد انجام دهيم روز عمليات حول و حوش ساعت 6:30 فرشيد دنبال من آمد، با هم رفتيم به محل حادثه..." آرش با دستاني اسير دستبند و بي آنكه عرق شرمي از خيانت به مردم مملكتش در چهره انسانگونهاش پديد آيد، ادامه ميدهد:"اينجا ]اشاره به محل توقف در زمان ترور[ با موتور پولسار ايستاده بوديم و كلاه كاسكت داشتيم". و بهزاد ادامه ميدهد:" بالاتر از ما علي و ساناز داخل يك پژو 405 نقرهاي جلوتر از ما بودند و سالار هم از]دم[ در خونه شهيد را همراهي ميكرد، ماشين شهيد را همراهي ميكرد تا به محل حادثه ميرسيد، ما به همديگر مرتبط بوديم". اما همراه شهيد دكتر مجيد شهرياري كه در زمان ترور اين استاد فيزيك و نابغه علمي-معنوي كشورمان هدايت ماشين را بر عهده داشت در اين خصوص ميگويد:"يك ربع يا 10 دقيقه به 7 صبح بود كه از دم در خونه حركت كردم، شهيد شهرياري سمت راست جلوي خودرو نشسته بود و همسرشان خانم دكتر قاسمي پشت سرشان نشسته بود، ما از لاين كندرو داشتيم حركت ميكرديم كه به سمت مسير كه به داخل اتوبان برويم". عبدلي ميافزايد: "موقع عمليات كه شد به ما خبر داده شد كه سوژه مورد نظر دارد به شما نزديك ميشود". آرش نيز اينگونه ادامه ميدهد:"موقعي كه پيچيدند تا وارد اين سمت خيابان شوند، چند متر پايين تر به آنها رسيديم". همراه شهيد دكتر شهرياري ميافزايد:"در لاين كندرو آمديم سرعتمان را كم كرديم كه بپيچيم و از بلوار اوشان برويم بالا، دقيقا جلوي همين تابلو ]با دستش تابلويي را كه شهيد شهرياري دقيقا مقابل آن به شهادت رسيده بود به ما نشان ميدهد[ يك موتورسواري آمد و ..." آرش كه سركرده اصلي گروهك ترور به شمار ميرود در ادامه ميافزايد:" من بمب را به در جلوي سمت راست ماشين چسباندم، بعد ما سريع دور شديم از محل و وارد بلوار اوشان شديم و از انتهاي اتوبان امام علي آمديم و وارد اتوبان شديم". و بهزاد عبدلي نيز پايان ماجرا را صرفا با سه كلمه اينگونه بيان ميكند:"بمب، ريموتي بود". اما در اين حادثه موج انفجار به حدي بود كه حتي يكي از اعضاي تيم تروريستي كه سوار بر موتور بود به زمين ميخورد. يكي از سرنشينان موتور ميگويد:" قبل از اينكه من از خودروي شهيد فاصله بگيرم ريموت را زدم و من هم مورد اصابت بمب قرار گرفتم و زمين افتادم". مريم ايزدي در اين خصوص ميگويد:"وقتي كه بمب را گذاشتند و به ماشين چسباندند امواج آن بمب باعث شده بود كه موتور زمين بخورد و سرنشين آن زخمي شود كه ما بهش كمك كرديم". بهزاد عبدلي همچنين ميافزايد: "روز حادثه خانمي هم با شهيد شهرياري داخل ماشين بود". البته در اين حادثه همسر شهيد شهرياري نيز كه با وي همراه بود، مجروح ميشود. همسر شهيد شهرياري كه يكي از جانبازان عمليات ترور به شمار ميرود و در روز ترور شهيد دكتر مسعود عليمحمدي نيز ناظر صحنه بود، شهادت همسرش را اينگونه توصيف ميكند: "باعث افتخار ملت ايران است، گرچه ايشان ]دكتر شهرياري[ به خصوص براي خانواده، فرزندان و من فوق العاده سنگين و فوق العاده تاثرآور است چرا كه ايشان پدر و همسر بسيار خوبي بود". *پايان خوش خدمتي تيم ترور به اربابان صهيونيستي ساناز انتهاي خوش خدمتي خود را اينگونه عنوان ميكند:"وقتي خبر بردم و وقتي گفتم كه شهيد شهرياري شهيد شده، خانمش هم زخمي شده و اطلاع دادم، پول را به من دادند". اما اين پايان كار مثلث شوم ترور نبود چرا كه داريوش رضايي نژاد هدف بعدي اين تيم تروريستي اعلام ميشود. بهزاد عبدلي در اين رابطه ميافزايد:"اواخر تيرماه 1390 ايميلي به من اعلام شد براي عملياتي ديگر". مريم زرگر نيز در تكميل اين صحبتها ميگويد:" در عمليات آقاي رضايي ]نژاد[ مثل ترورهاي قبلي كه انجام داده بوديم باز دوباره گروه ما دور هم در تهران جمع شديم". پس از عمليات شناسايي، يكم مردادماه سال 1390 براي اين جنايت تعيين ميگردد. اما روش ترور اين بار متفاوت است؛ اسلحه يكي از راكبين موتورسيكلت داريوش رضايي نژاد محقق جوان كشورمان را مقابل چشمان همسر و فرزند كوچكش آرميتا به شهادت ميرساند. عبدلي در توضيح اين عمليات ميگويد:" برخلاف ساير عملياتها در اين عمليات اصلا از بمب استفاده نشد و از تفنگ استفاده شد". همسر شهيد داريوش رضايينژاد كه لحظه ترور در خاطر او حك شده است، در اين خصوص ميافزايد:"من سريع از ماشين پياده شدم و ضارب را دنبال كردم، چند متر از ماشين دور شده بودم كه با صداي شليك به خودم آمدم، چون ضارب داشت به سمت منم شليك ميكرد، منم افتادم، صداي موتور را ميشنيدم كه دور ميشد". عوامل مزدور وابسته به رژيم صهيونيستي در حالي درصدد بستن پرونده زندگي شهيد داريوش رضايينژاد بودند كه پرونده خدمت و نجات او براي هميشه در اذهان عمومي امت اسلامي ايران باز خواهد ماند. اما بهزاد عبدلي كه در هر سه ترور پيشين نقش اساسي داشت براي بار چهارم براي تروري ديگر دعوت شده و اعلام آمادگي ميكند. اما پرده چهارم واقعه ترور دانشمندان هستهاي كشورمان كه اين بار قهرمان آن شهيد مصطفي احمدي روشن بود بار ديگر با حضور بهزاد عبدلي شكل گرفت به طوري كه در اين خصوص توضيح ميدهد: "سال 90 دوباره من را خواستند براي عملياتي ديگر در تهران و اعلام كردند دقيقا همان عمليات به همان شكل صورت ميگيرد و اين دفعه عكسي را به من نشان دادند به اسم احمدي روشن بود". رامتين مهدوي موسايي در ادامه ميگويد:"با مريم و بهزاد آمديم براي شناسايي، من آنها را تا جايي ميرساندم و اينها ميرفتند عكسبرداري ميكردند و اطلاعات و تحليلهايشان را ميآوردند در داخل خونه تيمي انجام ميدادند كه چه كاري بايد انجام شود". تاكيد ميشود براساس مستندات، بخشهايي از جمع آوري اطلاعات بر روي ترور شهيد مصطفي احمدي روشن در مكاني به غير از خانه تيمي صورت گرفته است، چرا كه چند نفر از اعضاي تيم جمع آوري اطلاعات در شاخههاي عملياتي نقشي ندارند و تنها وظيفه جمعآوري و شناسايي بر روي افراد و محل ها را بر عهده دارند. بهزاد ميگويد: "دراين عمليات دو بار قرار ملاقات گذاشتيم در يك كافه ... واقع در خيابان خيام شمالي". آرام، فرشيد، بهزاد كه اسمهاي مستعار آرش خردكيش است و در دو ترور قبلي نقش کليدي داشته است، ميافزايد: 6 روز قبل از عمليات شهيد مصطفي احمدي روشن به اعضاي گروه پيوستم و يك جمع بندي روي تايمهايي كه اعضاي گروه قبلا درآورده بودند و حدود 12، 13 روز كار كرده بودند يك جمع بندي نهايي انجام داديم و قرار شد روز عمليات كار را انجام بدهيم". سرشاخههاي عملياتي 21 ديماه 1390 يعني روزهاي مصادف با سالگرد ترور شهيد عليمحمدي را براي ترور مصطفي احمدي روشن انتخاب ميكنند. اميرعباس، سامان، اميريل يا همان مازيار ابراهيمي نيز در تشريح اين عمليات ميگويد:"عمليات بعدي ما عمليات شهيد احمدي روشن بود، در اين عمليات من مسئول عمليات بودم و وظايف طوري تنظيم شده بود كه ايشان را در محله تردد خودشان در خيابان شريعتي به سمت جلفا و پل سيدخندان بمب را روي ماشينشان نصب كنيم". البته شايد تروريستها كه نقشه ترورهايشان را به خوبي قبول داشتند هيچگاه تصور نميكردند در كمين دوربينهاي امنيتي باشند. بهزاد، حادثه 7 صبح خيابان گل نبي تهران را اينگونه تشريح ميكند:" روز حادثه فرا رسيد، روز عمليات من و فرشيد سوار بر موتور اولي بوديم". فرشيد ميافزايد:"من راننده موتور بودم، بهزاد بايد بمب را مي چسباند و يك خودروي 206 داشتيم كه سالار و فرانك داخل آن بودند، و بايد ميآمدند جلوي خودروي شهيد احمديروشن تا سرعتش را ميگرفتند." فرشيد كه اسم اصلي او آرش خرد كيش است در محل حادثه اينگونه ادامه ميدهد:"موتور را داخل كوچه گذاشتيم، موتور مشكي و منتظر مانديم، بعد از 10 دقيقه كه گذشت موتور را آورديم سر خيابان، آماده روي موتور نشستيم تا موتور تعقيب كننده اول اعلام كرد كه ماشين احمدي روشن به موضعي كه ما هستيم، دارد نزديك ميشود". بهزاد ادامه ميدهد:"بعد از اين توقفها كه حول و حوش 15 دقيقه طول كشيد ماشين استاد احمدي روشن به سمت پايين آمدند، 206 هم پشت سرش بود". ساناز كه وظيفه پشتيباني را بر عهده داشت چگونگي حرکت به سمت ماشين دکتر شهرياري را نشان ميدهد و ميگويد:"تا يك حدي رفتيم و گروهمان اونجا بودند من سرعتم را زياد كردم پيچيدم جلوي آقاي احمدي روشن، سرعتش كم شد." فرشيد راننده موتوري كه بهزاد سوار آن بود در محل حادثه با اشاره به مكان ترور ميگويد:" توي اين موضع بود كه ما به ماشين شهيد رسيديم و بمب را به خودرويشان چسبانديم و ماشين جلوي نردههاي سفيد ]با دست برخي نردههاي حفاظ كنار خيابان را كه شهيد مصطفي احمدي روشن نزديك آن به شهادت رسيده، اشاره ميكند[ بمب منفجر شد و ما با موتور از آنجا به انتهاي مسير رسيديم، پيچيديم سمت چپ." التبه شايد تروريستها كه نقشههاي طراحانشان را قبول داشتند هيچگاه تصور نميكردند در كمين دوربينهاي امنيتي باشند چرا كه تصوير يكي از دهها دوربين امنيتي لحظاتي قبل از عمليات تروريستي را ثبت كرده است و سرنخهاي مهمي را از اين تيم تروريستي در اختيار دستگاه هاي امنيتي قرار داده است. ناگفته نماند توسط همين دوربينها تصوير آرش كه حامل كيسه بمب بود در يكي از عملياتها با دوربينهاي عملياتي شكار ميشود و مورد شناسايي قرار ميگيرد. سامان يا اميريل در ادامه ميگويد:"عمليات بعدي عمليات دكترعباسي بود كه درآنجا من مسئول عمليات بودم". *رئيسي که براي پيشرفت زنده ماند اما دكتر فريدون عباسي يكي ديگر از هدفهايي بود كه اين تيم تروريستي درصدد از ميان برداشتن وي بودند اما او حالا رئيس سازماني است كه در جهاد علمي كشور پيشرو است، يعني سازمان انرژي اتمي ايران. دكتر فريدون عباسي با چهرهاي متبسم- که شايد به ناتوان بودن دشمنان نظام ميخندد- حادثه روز ترور خودش را که مصادف با روز ترور دکتر شهرياري بود اينگونه روايت ميكند:"از نوبنياد حركت كردم، مسير شلوغي را انتخاب ميكردم مسيري كه ماشينها کند باشند، حركتم را سريع كردم، ميخواستم به موقع برسم به دانشگاه، چون با آقاي دكتر شهرياري قرار داشتم كه همديگر را در همان اول صبح ببينيم." اميرعباس ادامه ميدهد:"تفكيك وظايف كردم براي بچهها، يك خودرو يك مقدار بالاتر يعني از شمال به جنوب بلوار دانشگاه شهيد بهشتي مراقب تردد دكتر بود، خود من و يكي ديگر از اعضاء داخل خودروي ديگري در نزديك خيابان ولنجك بوديم..." رامتين مهدوي موسايي در ادامه ميافزايد: " ما در تيم ترور دكترعباسي بوديم". نشمين زارع با اسم مستعار شادي نيز ميگويد:"دو تا ماشين را به ما نشان دادند، يكي پژو و ديگري سمند و به ما گفتند بايد عمل همراهي و پشتيباني اين دو ماشين را انجام بدهيد. من و شوهرم دنباله رو اين دو تا ماشين بوديم..." شوهر شادي در تكميل سخنان همسرش ميگويد:" نقش ما نيز به عنوان پشتيباني بود، كه چون ماشين ما تاكسي زرد رنگ بود، 405 و عمومي بود، گفتند پشت سر ماشينها به فاصله 5 الي 6 متر به عنوان آخرين ماشين قرار بگيريد." نشمين ادامه ميدهد:" كه اگر تصادفي، تيراندازي و يا هرگونه مزاحمي و يا توقفي پيش آمد ما فورا بايستيم و سرنشينان آنها را سوار كنيم و به سرعت از محل دور شويم". دكتر عباسي ادامه ميدهد:"7:42 بود كه بمب به من چسبيد، نزديك ميدان دانشگاه، كه يك دفعه يك صدايي را شنيدم به در ماشين برخورد كرد، تا صدا را شنيدم سرم را برگرداندم موتور سوار را كه با هيئت ديدم، از ديدگاه من صدا و موتور به آن شكل يعني بمب، اينجا ديگر من فوري ترمز گرفتم و به خانمم هشدار دادم كه بپر بيرون، سريع گفتم بپر بيرون، گفتم حالا تا اين دور شود بخواهد بزند من ترمز گرفتهام، همزمان كه كمربند را باز ميكردم در ماشين را هم باز كردم و با يك لگد روي در و درب را باز كردم و پريدم بيرون، يعني با اين فرض كه منفجر ميشود،حداقل همسرم آسيب نبيند. يعني فقط خودم در معرض بمب باشم، ولي دويدم به سمت عقب ماشين ديدم منفجر نشد، رفتم آن طرف ديدم همسرم پياده نشده اينجا بود كه يكدفعه حالت تقاضاي وقت اضافه كردم از خدا (با خنده) يعني گفتم تا حالا نشده دويدم دوباره سمت در ماشين و در را باز كردم و با شدت ايشان را از ماشين كشيدم بيرون، بمب منفجر شد". همسر دكتر عباسي در اين خصوص ميافزايد: "البته ايشان از صورتش كه خدا رحم كرده بود گونهاش تركش خورده بود، دستش تا مدتي از كار افتاده بود." مثلث ترور ياراي مقابله با سربازان گمنام امام زمان (عج) را ندارد بايد خاطر نشان کرد که پيچيدگي عملياتها، اسامي متعدد و رمزآلود، پشتيبانيهاي همه جانبه مثلث سياه ترور يعني آمريكا، انگليس و اسرائيل هم نميتواند تروريستها را از كمين چشمهاي بيدار دستگاه امنيتي-اطلاعاتي كشور مصون بدارد و تلاشهاي شبانه روزي سربازان گمنام امام زمان (عج) به ثمر مينشيند. اشک شوق مادري که نَگِريست مادري كه در شهادت فرزندش نَگِريست حال پس از دستگيري عاملان ترور دانشمندان هستهاي كشورمان اشك شوق از چشمانش جاري ميشود و ميگويد:" خيلي خوشحالم، خدا را شكر ميكنم، براي همه بچه ها دعا ميكنم". مادر شهيد احمدي روشن مي افزايد:"خوشحالم كه دستگير شدند، اين نشان ميدهد اطلاعات ما خيلي قوي است و شبانه روز بچهها تلاش ميكنند". *افتخاري دوباره براي ايران همسر شهيد مصطفي احمدي روشن نيز گفت:"احساس افتخار و سربلندي دوباره براي ايران شد كه در عرض كمتر از 5 ماه كه خيلي زمان كوتاهي است براي دستگيري عامل ترور، اين احساس كه الحمدالله ايران ما همچنان مقتدر است بعد ازاين ترورها كه در عرض اين 2 سال افتاد بالاخره در عرض كوتاهي وزارت اطلاعات توانست عوامل اصلي اين ترورها را دستگير كنند، اين خيلي احساس خوبي است براي من". *اقتدار ايران قابل شمارش نيست پدر شهيد احمدي روشن نيز ميافزايد:"اقتدار كشور ما الحمدالله ساليان سال است كه به مرحله ظهور رسيده و همه به عينه ديدند كه ما در چه جاهايي اقتدار داشتهايم كه اگر بخواهيم بشماريم از حد به در است، اين خيلي جايگاه تشكر و امتنان دارد". *خوشحالم که مردم ايران خوشحال شدند مادر شهيد قشقايي نيز كه فرزندش دوست و همكار شهيد احمدي روشن بود و در يك حادثه به سوي خدا پركشيدند، خوشحالي خود را اينگونه ابراز ميكند:" خوشحالم كه مردم ايران خوشحال شدند، از ديروز تا به حال مردم همينجوري زنگ ميزنند خونه ما، خبر خوشحالي ميدهند، ميگويند اين تروريستها را دستگير كردند، دعا ميكنم هميشه در پناه آقا امام زمان (عج)، خدا حفظشان كند. هميشه تنشان صحيح و سلامت باشد با اين كفار و اشرار مبارزه كنند كه دارند به خوبي مبارزه ميكنند دستشان درد نكند". *بخاطر اون روزها ناراحت شدم همسر شهيد رضا قشقايي با همان صلابت همسرش ميگويد:" هم ناراحت شدم هم خوشحال شدم، ناراحتي من به خاطر اين بود كه ياد اون روزها افتادم و خوشحالي من به خاطر اين بود كه اين كفار را به دام انداختند تا به سزاي اعمالشان برسانند". *براي من مسجل بود اما همسر شهيد داريوش رضايي نژاد نيز از دستاورد بزرگ سربازان گمنام امام زمان (عج) تقدير و تشكر ميكند و ميافزايد:" اين براي من مسجل بود كه حتما اين افراد دستگير ميشوند، حالا چه داخل ايران باشند چه خارج ايران. چون به قدرت دستگاه امنيتي خودمان واقعا ايمان داشتم و ميدانستم صددرصد دستگاه امنيتي ما يكي از قويترين دستگاهها در منطقه است و به شرط زنده بودن اين افراد هر كدام از اين تروريستها، اين افراد نهايتا دستگير ميشوند". *سربازان گمنام واقعا گمنام هستند چهره متبسم همسر دكتر شهرياري نيز به خوبي حكايت از رضايتمندي اقدامات پيروزمندانه سربازان گمنان امام زمان (عج) داشت مخصوصا آنجايي كه گفت:"جاي تبريك به ملت ايران است و يك دست مريضادي به بچهها كه طي يكسال و نيم كار كردند روي اين قضيه، و خب من خودم هم هميشه در اين مدت هم از خدا خواستم و هم از خود دكتر خواستم و وزارت اطلاعات را خيلي دعا كردم كه زحمتهايشان بي ثمر نماند، چون در جاهاي ديگر زحمتهايشان عيان است، وزارت اطلاعات وقتي سربازان گمنام ميگويد واقعا گمنام هستند، آنقدر فشار به آنها ميآيد و صدمهها ميبينند كه ملت خبردار نميشوند". *براي مبارزه کلي کار داريم قطعا پسر شهيد شهرياري خنده مليح را از پدر به ارث برده است زيرا كه همانند خنده آشناي دكتر مجيد شهرياري ميگويد:"آن كسي كه برنامه ريزي ميكند و آن كسي كه اومده عمليات را تعيين كرده و اون هدفش كه چرا اون كار را كرده، اون واسه من مهم است،كه حالا انشاالله واسه مبارزه با اينها كلي كار داريم". *اسرائيل نميتواند در مقابل تقدير الهي بلند شود دختر شهيد شهرياري نيز ميگويد:"يك چيزي كه اسرائيل هنوز بهش نرسيده اين است كه نميتواند در مقابل تقدير الهي بلند شود و آن چيزي است كه اسرائيل هنوز بهش نرسيده است". به جد تشکر مي کنم و اما فريدون عباسي در قامت رئيس سازمان انرژي اتمي جمهوري اسلامي ايران كه خود از زخم ديدگان گروه تروريستي مثلث سياه ترور است اقدام سربازان گمنام امام زمان (عج) را اين چنين ميستايد:"جا دارد از اينجا از برادرانمان كه در وزارت اطلاعات شبانه روزي دارند زحمت ميكشند تشكر بكنم، هم به عنوان يك فرد ايراني كه شاهد تلاشهاي آنها بودم و هم به عنوان يك مسئول در كشور كه حسب شغلم اطلاعات كافي را دارم از آن فعاليتها و برنامههاي كه انجام ميدهند به جد تشكر ميكنم از آنها و خدا قوت ميگويم." *از خوشحالي حال خودم را نميفهمم همسر شهيد عليمحمدي كه همواره در طول سه سال گذشته يعني از زمان ترور همسرش از سربازان گمنام امام زمان (عج) قدرداني كرده، در خصوص دستگيري عاملان ترور شهداي هستهاي كشورمان از ابراز خوشحالي خود دريغ نميكند و ميافزايد:"من هم خيلي تشكر ميكنم، اول از همه از دوستانمان در وزارت اطلاعات، از برادرانم كه ميدانم خيلي زحمت كشيدند و خيلي خوشحالم، خيلي خوشحالم، حقيقتش اصلا حال خودم را نميفهمم و اميدوارم كه همه اينها كه گرفته ميشوند بعلاوه عوامل اصلي كه خارج از كشور هستند به سزاي اعمالشان برسند". *باز در صحنهايم اما ملت فهيم ايران كه همواره مشوق و پشتيبان جمهوري اسلامي در همه زمينهها بودند اين بار نيز فرزندان گمنام خود را كه موفق به كشف و انهدام تيم ترور شده بودند مورد نوازش و حمايت قرار دادند به طوري كه در مصاحبههاي آنها اين جملات قاطع ديده ميشود". "خيلي خوشحال شدم يعني منتظرش بودم"، "احساس و غرور يا هر چيز ديگري كه بشه اسمش را گذاشت به من دست داد، مصممتر به كار خودمان و براي آخرين هدفمان ميجنگيم"، "دانشمندان ما نخبههاي ما هستند و سرمايههاي اين مملكت هستند و ما نسبت به همه شان تعصب داريم و ناراحت ميشويم حتي خاري به پايشان برود چه برسد به اينكه بحث ترور و اين مسائل مطرح شود"، "نشانه قدرت داخلي است"، "من از شنيدن اينكه يه كسي كه اين كار را كرده گرفتنش خيلي خوشحال شدم"، "قطعا كسي كه منافعش در خطر است و ببيند با پيشرفت ملت ايران ممكن است منافع مشتركي كه دارند حالا آمريكا، اسرائيل يا هر جاي ديگري به مخاطره بيفتد اين گونه واكنش نشان ميدهد". *تبريك به امام زمان (عج) حجتالاسلام والمسلمين حيدر مصلحي وزير اطلاعات جمهوري اسلامي ايران بلافاصله پس از پيروزي سربازان گمنام امام زمان (عج) كه موفقيت بزرگي در تثبيت و اثبات اقتدار ايران اسلامي است، گفت: من لازم ميدانم به سهم خودم اين موفقيت بزرگ را به محضر مبارك آقا امام زمان (عج)، مقام معظم رهبري و ملت ايران و خانواده معزز شهداي ترور عرض تبريك و تهنيت داشته باشم و لازم است اشاره داشته باشم كه در اين ترورهايي كه به دست استكبار و سرويسهاي اطلاعاتي موساد و مجموعههايي كه با اونها همراهي ميكردند اتفاق افتاد، ما جداي از شهداي عزيزي كه تقديم كرديم جانبازاني هم اين ترورها داشت كه اين جانبازان همسران شهيدان شهيد شهرياري و شهيد رضايي نژاد هستند كه شهيد شهرياري همسرش براثر تركش بود و همسر شهيد رضايي نژاد با اصابت گلوله جانباز شده، آقاي دكتر عباسي كه خود ايشان مجروح شد همسر ايشان در اين انفجار باز جزء مجروحين و جانبازان است و من براي اين عزيزان آرزوي سلامت و موفقيت دارم كه انشاءالله بتوانند چون خود اين عزيزان با همسرانشان در واقع در فضاهاي علمي كشور اثرگذار بودن و نقش ايفا كردن بتوانند اين مجموعه جانبازان باقيمانده از ترورهاي اخير در فضاي علمي كشور نقش ايفا كنند و بتوانند موفقيتهاي بزرگي را براي انقلاب اسلامي و ايران به ارمغان بياورند". *هضم ترور در قانون شهادت اما نكته جالب اينكه هدف ديروز تروريستها از يك موج عظيمي ميگويد كه به دنبال اين ترورها خروشان شده است همان موجي كه تعريف ترور را در قانون شهادت تغيير داد. *جوابگوي نياز داوطلبين صنعت هستهاي نيستم رئيس سازمان انرژي اتمي ايران در اين باره ميگويد:"من هم به عنوان متخصص هستهاي و هم به عنوان شخصي مسئول در صنعت هستهاي كشور ميگويم؛ من الان ظرفيت پذيرش متخصصين كشور را كه خواهان هستند بيايند در انرژي اتمي همكاري كنند عليرغم اين تحريمها و ترورها ندارم، بايد بروم ظرفيتسازي كنم كه جواب اين موج عظيمي كه آمده و ميگويد ميخواهم همكاري بكنم را بدهم، يعني ما همه معاونين و متخصصين سازمان را بسيج كرديم كه بياييد ظرفيتهاي علمي فني را افزايش بدهيد تا ما جوابگو باشيم". گفتني است؛ اعضاي اين تيم گسترده تروريستي در پي يكسري عمليات پيچيده اطلاعاتي در چنگ قانون گرفتار ميشوند و مشخص ميشود اين تيم عملياتهاي متعدد ديگري را در دستور كار داشتند كه با اين ضربه مهلك تمامي نقشههاي آنها خنثي و نقش برآب شد. *نکاتي براي تامل اما در پايان اين چند نكته لازم به ذكر است: 1-فرزندان جمهوري اسلامي ايران هيچگاه دشمني مثلث شوم ترور را از ياد نخواهند برد و آرمانهاي شهدا را بيش از پيش دنبال خواهند كرد كه مويد اين نكته رويش هزاران احمدي روشن در راه جهاد علمي ايران اسلامي است كه نه تنها از شهادت نميهراسند بلكه آنرا افتخار ميدانند كه نتيجهاش رتبه اول رشد علمي در منطقه ميشود. 2-با افتادن نقاب طراحان ترور يعني آمريكا، انگليس و رژيم جعلي صهيونيستي، جمهوري اسلامي خود را در پيگري حقوقي در مجامع بينالمللي محق ميبيند چرا كه كلوپ ترور تروريستها از ماه ها پيش كه سوداي ايجاد مزاحمت در مسير پيشرفت كشور را در پيش گرفت هر آنچه در چنته داشت به كار بست ولي بسياري ازا ين ترورها و بمبها در همان مراحل اوليه كشف و خنثي شدند. اقدامات پيشگيرانه صورت پذيرفت و تيمهايي كه قصد اخلال و خرابكاري در مراكز صنعتي و حساس كشور را داشتند منهدم شدند كه تنها گوشهاي از آنها اطلاع رساني شد اما آنچه در " كلوپ ترور" بيان شد گوشههايي از اعترافات خيانتآلود اين تيم گسترده تروريستي است و اطلاعات تكميلي در مستندهاي بعدي نيز اطلاع رساني خواهد شد. و در پايان با توجه به مستندات به دست آمده از محل آموزش تروريستها در اقليم مجاور و ترانزيت آنان به سرزمينهاي اشغالي از طريق خاك يكي از كشورهاي همسايه اين هشدار ضروري است كه واكنش مناسب در مناسبات ديپلماتيك از سوي مجاري مربوطه صورت خواهد پذيرفت. *سوال پاياني و يك سوال آخر: چه كسي جواب چشمان معصوم آرميتاي داريوش و علي مصطفي را ميدهد و مجامع پرسروصداي به اصطلاح حقوق بشر تا به كي به سكوت خود ادامه خواهند داد؟ و اما در انتهاي اين مستند زمزمههاي سرودي از شهيد داريوش رضايي نژاد پخش ميشود كه شايد او براي چنين روزي سروده بود چرا كه ميگويد از خون جوانان وطن لاله خدا لاله عزيز لاله جانم لاله دميده و... |
||
۱۶ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: mess-shiraz-222
پیام:
۵۲۸
عضویت از: ۲۹ آذر ۱۳۹۰
از: shiraz
طرفدار:
- messi - rivaldo-raul-moller-van basten-robben- - esteglal - spania-italia - milad meydavodi - pep - - گروه:
- كاربران بلاک شده |
رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، با انتقاد از شعارها و اقداماتي كه موجب دلسردي مردم را فراهم ميكند، براين نكته كه بايد از نااميدي مردم جلوگيري كنيم، تاكيد كرد. به گزارش ایسنا، آيتالله هاشمي رفسنجاني در ديدار علما، فضلا، روحانيون و نيز تعدادي از نمايندگان فعلي و ادوار مجلس و اقشار گوناگون مردم استانهاي قم، قزوين و البرز با گراميداشت ميلاد سبت اكبر، امام حسن مجتبي(ع)، اين امام همام را مجموعهاي از تدابير و فضايل اخلاقي خواند و گفت: امام حسن(ع) از يك سو به واسطه صلح مدبرانهاي كه داشت و از سوي ديگر قرار گرفتن ميان وقايع و حوادث دوران امام امامان، حضرت علي(ع) خليفه بر حق مسلمين و امام حسين(ع) و قيام عاشورا همواره مظلوم واقع شده است، در صورتي كه هر يك از ائمه معصوم ما در موقعيت زماني و مكاني امام مجتبي(ع) قرار ميگرفتند، همان راهي را كه ايشان رفت، انتخاب ميكردند. وي صلح امام دوم شيعيان را وسيله سوءاستفاده تندروهاي آن زمان خواند و افزود: ائمه معصوم ما «كلهم نور واحد» هستند و هيچ يك به سليقه شخصي خود عمل نكرده اند و لذا همانگونه كه قيام امام حسين(ع) تثبيت اسلام و تشيّع را به همراه داشت، صلح برادرش نيز به گونهاي ديگر مكتب تشيع را حفظ وموجبات بيآبرويي معاويه را فراهم كرد. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام به وظيفه دوستداران اهل بيت(ع) اشاره و تأكيد كرد: همه ما وظيفه داريم حقايق اهل بيت را به دور از شائبههاي سياسي از معارف و زندگي آنان استخراج و از آلوده شدن افكار و اعمال اين عزيزان به خواستها و سوءاستفاده تندروها جلوگيري كنيم. هاشمي رفسنجاني در بخش ديگري از سخنانش به تشريح اوضاع داخلي و بينالمللي كشور پرداخت و گفت: مجموعهاي از عملكردها و سياستها امروز ما را به «اقتصاد مقاومتي» رسانده و لازم است كه اين راهكار جديد ابتدا به درستي تعريف و سپس كارشناسانه و مدبرانه سياستگذاري گردد و مجري مناسب و صالحي اجراي آن را به عهده بگيرد. وي افزود: اجراي اقتصاد مقاومتي، مجرياني كاردان، صالح و لايق ميخواهد و اميدواريم با فراهم شدن شرايط لازم، زمينه تحقق اين امر به وجود آيد. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به يكصد و ششمين سالگرد انقلاب مشروطيت در ايران، به تشابهات و تمايزات آن با انقلاب اسلامي اشاره كرد و گفت: يكي از تفاوتهاي اين دو انقلاب اين بود كه انقلاب مشروطيت عليرغم اهميت آن، توسط نخبگان و علما برپا شد و توده مردم غايب اصلي اين صحنه بودند، در حالي كه انقلاب اسلامي ايران در سايه اسلام و رهبري داهيانه امام راحل(ره)، بر دوش مردم ايران به پيروزي رسيد و آحاد مختلف مردم نقش اصلي را در پيروزي انقلاب و سپس تثبيت و موفقيت عرصههاي گوناگون نظام اسلامي برعهده داشتند. هاشمي رفسنجاني، تداوم نظام جمهوري اسلامي را در سايه پشتيباني و حمايت مؤثر مردم امكان پذير خواند و تأكيد كرد: كساني كه با عملكرد، شعارها و اقدامات ضعيف خود موجبات نااميدي و دلسردي مردم را فراهم كنند، در واقع به ريشه نظام ضربه ميزنند و وظيفه ماست كه از نااميدي مردم جلوگيري كنيم. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه در پاسخ به پرسشي پيرامون راهكارهاي افزايش توليد و اجراي اقتصاد مقاومتي، تجربه دوران دفاع مقدس و مديريت پس از جنگ را زمينه خوب و روشن پيش روي مسئولان نظام براي اجراي سياست جديد اقتصاد مقاومتي خواند و گفت: ما نبايد با درآمد سرشار نفتي ساليان گذشته به اينجا ميرسيديم، اما هم اكنون نيز اگر به درستي و مدبرانه عمل كنيم و روابط خود را با دنيا تلطيف و تنشزدايي را مبناي عمل قرار دهيم، ميتوانيم با توان مديران با تجربه كشور و دلسوزان نظام از برهه حساس كنوني به خوبي گذر كنيم. هاشمي رفسنجاني در پاسخ به سؤالي درباره ضرورت حضور جريانهاي گوناگون سياسي در انتخابات آينده رياست جمهوري، حضور و همراهي مردم را اصل اساسي پويايي و پيشرفت نظام اسلامي در عرصههاي گوناگون خواند و تصريح كرد: مهمترين مظهر حضور مردم، انتخابات است و ما بايد با فراهم كردن شرايط حضور كليه جريانهاي وفادار به نظام و قانون اساسي در انتخابات، همدلي، وحدت و همبستگي داخلي را بيش از پيش در برابر دشمنان بالا ببريم. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به پرسشي پيرامون سمت و سوي انقلابات و تحولات اخير منطقه، با مثبت و اميدوارانه خواندن تحولات كشورهاي عربي و شمال آفريقا گفت: اين تحولات فرصت مناسبي براي نظام جمهوري اسلامي بود تا با ارائه تجربيات و كارآمديها، تأثير و نفوذ خود را در قلوب مردم منطقه بيش از پيش گسترش دهد و ما اميدواريم با اتخاذ سياستهاي صحيح بتوانيم در سازندگي و آينده منطقه نقش مؤثري داشته باشيم.منبع |
||
چی بگم؟! | |||
۱۶ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
ارزش های خبری را چه چیز برای خبرنگاران و مدیران رسانه ها تعیین می کند؟ آیا این جمله درست است که ارزش خبری هر 100 نفر آفریقائی و یا شهروند کشورهای توسعه نیافته به اندازه یک اروپائی است؟ اگر غیر این است چرا ترکیب ضریب دهی در اخبار رسانه ها تغییر نمی کند؟ ایام خاص برای مردم ما روز پاسداشت و نکوداشت است.روز پرستار، روز معلم هفته دولت و روز دانشجو و مواردی از این دست. این روزها نیز نزدیک به روز خبرنگار هستیم. اما برخورد با روز خبرنگار می تواند با دیگر روزها و ایام خاص متفاوت باشد و آن هم اینکه در چنین روزی با توجه به خصلت انتقادی خبرنگار وسعه صدر ساختاری که به حکم حرفه اش پیدا کرده است، فرصتی است تا نقدی هم بر خبر و خبرنگاری داشت. به این فهم مهمترین نقد بر جامعه خبری کشور نحوه ضریب دادن به اخبار و موضوعات است. اگر جامعه خبری ما مدل ضریب دادن به ارزش های خبری خود را اصلاح کند جامعه نیز نگاه خود به پیرامون را تغییر می دهد. نمونه آشکار این موضوع برای این روزها ماجرای میانمار و سوریه است. سوال این است که چه میزان کشتار مسلمانان در میانمار و مردم بی گناه سوریه مورد توجه رسانه ها و خبرنگاران ما بوده است. چرا کشتار مسلمانان میانمار به اندازه بازی های المپیک در رسانه ها ی ما ضریب نمی گیرد و به اصطلاح "هات نیوز" نمی شود؟ ارزش های خبری را چه چیز برای خبرنگاران و مدیران رسانه ها تعیین می کند؟ آیا این جمله درست است که ارزش خبری هر 100 نفر آفریقائی و یا شهروند کشورهای توسعه نیافته به اندازه یک اروپائی است؟ اگر غیر این است چرا ترکیب ضریب دهی در اخبار رسانه ها تغییر نمی کند؟ در جامعه ای که رسانه برای آن تعیین موضوع می کند ،مسائل اجتماعی هم مانند هر موضوع دیگری وقتی اهمیت پیدا می کند که رسانه ای شود. این موضوع به خودی خود اشکالی ندارد.اشکال زمانی ایجاد می شود که رسانه نیز مانند هر کالا و خدمت دیگری خصلت بازاری پیدا می کند. خصلت بازاری یعنی اینکه ارزش و عیار آن را بازار تعیین کند نه ارزشهای ایدئولوژیکی و هویتی و فرهنگی. قواعد بازار حکم می کند ، اخباری عرضه شود که متقاضی داشته باشد.بنابراین خبر به خودی خود ارزش ندارد مگر آنکه از سوی جامعه مطالبه شود. اما تقاضا از رسانه چه ویژگی هائی دارد؟ از رسانه جذابیت تقاضا می شود .بالاترین تقاضا از رسانه در بخش خبر است. خبر باید متقاضی داشته باشد.متقاضی از خبر جذابیت ،تازگی ،شهرت ،عجیب بودن و بزرگی و سرگرمی را انتظار دارد. طبیعی است که رسانه هم براساس همین تقاضا خبر عرضه می کند.و البته خبری که عرضه شد، جلب توجه و اهمیت پیدا می کند. به همین سادگی کانون توجه جامعه تغییر می کند و جابه جا می شود. مدیران رسانه ها و جامعه خبرنگاران ما باید به این بلوغ اجتماعی برسند که در طراحی سوژه های خبری باید جلوتر از مردم(تقاضا) حرکت کنند و نه پشت سر جامعه. این رسانه ها هستند که باید کانون توجه جامعه را تعیین و یا اصلاح کنند. نه اینکه هر آنچه جامعه مطالبه کرد عرضه شود. از سوئی این چرخه باطلی است که ادامه پیدا می کند و "رسانه های پیرو" مجددا مطالبات اجتماعی را غیرواقعی می کنند. عارضه رسانه در دنیای جدید، لوده کردن مطالبات است.رسانه مطالبات اصلی جامعه را منحرف می کند. بحران در انحراف مطالبات واقعی جامعه و بی توجهی به اخبار با اهمیت ونه صرفا داغ ،تنها منحصر به کشور ما نیست . وقتی از مردم آمریکا در خصوص اینکه کشور ایران در کدام قاره واقع شده است می پرسند کمتر از 10 درصد پاسخ صحیح می دهند.این در حالی است که هر روز از تروریست بودن ایران و فعالیت های هسته ای آن و مواردی از این دست در رسانه های خود می خوانند. |
||
۱۷ مرداد ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: روزنامه | ||
نام کاربری: L.A-Messi
پیام:
۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی - کرایف،دی استفانو - گواردیولا،گاس هیدینگ - کلا قیدشو زدم گروه:
- کاربران عضو |
مدیرکل نظارت بر فرآوردههای آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو گفت: مردم به هیچ وجه ادکلن Lovely نخرند. به گزارش ایلنا، در پی انتشار اخباری مبنی بر عرضه و توزیع ادکلنهای حاوی گازهای سمی در عراق و احتمال ورود این فرآورده به داخل کشور، سازمان غذا و دارو از مردم خواست تا در صورت مشاهده موارد مشکوک و مرتبط با این موضوع، سریعا دانشگاههای علوم پزشکی محل سکونت خود را در جریان امر قرار دهند. عبدالعظیم بهفر گفت: سازمان غذا و دارو نیز به صورت غیررسمی در جریان امر قرار گرفته و طی چند روز اخیر مجدانه پیگیراین موضوع است که منبع خبر اطلاع رسمی را در راستای صحت و سقم مسئله در اختیار کارشناسان قرار دهد. وی افزود: با توجه به اینکه نظارت بر فرآوردههای آرایشی و بهداشتی جزو وظایف وزارت بهداشت است به دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور اعلام کردیم تا علاوه بر بازدیدهای روتین خود، بازدیدهای میدانی مجددی انجام بدهند که اگر با این ادکلن برخوردند، سریعا آن را گزارش کنند. بهفر با اشاره به اینکه تاکنون گزارش رسمی در این مورد به سازمان غذا و دارو اعلام نشده است، اظهار داشت: بهتر است سایر سازمانها در صورتی که به موارد این چنینی برخورد میکنند، آن را حتما به وزارت بهداشت که متولی امر است منعکس کنند تا بتواند آن را پیگیری کند و دقیقتر مورد آنالیز قرار دهد. |
||
۲۱ مرداد ۱۳۹۱
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |