در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۷
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
چقدر این مطلب راجع به مولانا قشنگ و با احساس بود
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۷ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
تمام نوشته هاي خانوم نظر آهاري قشنگن!
|
||
۲۸ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۷
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
مگه عرفان اسم مرد نیست؟
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۸ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: Just_LioNel
پیام:
۶۰۶
عضویت از: ۲۱ دی ۱۳۸۶
از: TEH-آرياشهر
طرفدار:
- پسرم لیونل مسی و عمو پویول - ریوالدو - پرسپولیس - ارژانتین - علی کریمی - پپ گواردیولا - مربی بدرد بخور نداریم! گروه:
- کاربران عضو |
با اينکه هر جور رجمه کنی شعرو خراب ميکنی ولی خب من بازم ميرزه The Unforgiven II نا بخشوده (II) Lay beside me, tell me what they've done کنار من بخواب ,بهم بگو که باهات چی کردند و چقدر زجرت دادند Speak the words I wanna hear, to make my demons run اون کلماتی که می خوام بشنوم رو بهم بگو..تا شیطان منو رها کنه The door is locked now, but it's open if you're true در بسته است ولی اگر تو واقعا بخشیده شده باشی اون در باز خواهد شد If you can understand the me, than I can understand the you اگه تو بتونی منو درک کنی..اونوقت منم می تونم بفهمم که تو چی هستی Lay beside me, under wicked sky کنار من بخواب ,زیر این آسمان مملو از گناه و زشتی The black of day, dark of night, we share this paralyze سیاهی روز..تاریکی شب....ما این نا امیدی ها رو با هم قسمت می کنیم The door cracks open, but there's no sun shining through روی در یه شکاف ایجاد شده...اما اینجا نوری از خورشید نیست تا بتونیم داخلش رو ببینیم Black hearts scarring darkness still, but there's no sun shining through گناه کاران هنوز هم این از تاریکی بیزارند...ولی هنوز هیچ نوری از خورشید اینجا نمی تابه No, there's no sun shining through نه...اینجا هیچ نوری از خورشید وارد نمی شه No, there's no sun shining نه...هیچ نوری اینجا نیست What I've felt, what I've known هر چیزی که احساس کردم ,هر چیزی که می دونستم Turn the pages, turn the stone اوضاع رو عوض کن...سنگ پشت این در Behind the door رو تکون بده و سنگ رو از پشت در بردار Should I open it for you? من باید این در رو برای تو باز کنم؟ Yeah, what I've felt, what I've known آره...هر چیزی که احساس کردم ,هر چیزی که می دونستم Sick and tired, I stand alone خسته و مریض , هنوز هم تنها مبارزه می کنم Could you be there, 'cause I'm the one who waits for you تو می تونی پشت اون در باشی...چون من تنها کسی هستم که منتظر تو موندم Or are you unforgiven too? یا شاید تو هم مثل من نابخشوده ای؟ Come lay beside me, this won't hurt, I swear بیا و کنار من بخواب ,اصلا اذیتت نمی کنه...قسم می خورم She loves me not, she loves me still, but she'll never love again اون دختر دیگه عاشق من نیست...اون دخترهنوزعاشق منه...اما اون دختر دیگه عاشق نمی شه She lay beside me, but she'll be there when I'm gone اون هم دختر کنار من می خوابه , اما اون زمانی می رسه که من مردم Black heart scarring darker steel, yes, she'll be there when I'm gone گناهکاران دارند این تاریکی رو هر لحظه بیشتر می کنند..آره...اون دختر زمانی می رسه که من مردم Yes, she'll be there when I'm gone .آره...اون دختر زمانی می رسه به اون پشت این در که من مردم Dead sure she'll be there مطمئنم که اون دختر بالاخره به پشت اون در می رسه..جایی که نور هست...جایی که خدا هست Lay beside me, tell me what I've done کنار من بخواب(بمیر) ,بهم بگو که چی کار کردم چون موقع مرگم رسیده The door is closed, so are your eyes در هنوز هم بستس...پس چشمای تو هم بستس But now I see the sun, now I see the sun اما من دارم خورشید رو می بینم....من دارم خورشید رو می بینم Yes, now I see it آره...بالاخره من قبل از مرگم خورشید رو دیدم Oh, what I've felt, what I've known آه..هر چیزی که احساس کردم ,هر چیزی که می دونستم Turn the pages, turn the stone اوضاع رو عوض کن Behind the door سنگ رو از پشت در بردار Should I open it for you? آیا من اجازه دارم که این در رو برای تو باز کنم؟ So I dub the unforgiven پس من به تو لقب نابخشوده رو اعطا می کنم I take this key این کلید رو بگیر (من دیگه دارم می میرم..بعد من تو از این کلید نگهداری کن به امید اینکه یه بالاخره یه نفر بخشیده بشه) And I bury it in you درون خودت دفنش کن Because you're unforgiven too چون تو هم مثل من نابخشوده ایی و نمی تونی این در رو باز کنی Never free هیچ آزاد نخواهی شد Never me هیچ وقت مثل من نباش 'cause you're unforgiven too چون تو هم مثل من نابخشوده ایی ---------------- آره , اون دختر هم نابخشوده بود... اون دختر هم نتوسنت سنگ رو بزنه کنار.اونم نتونست در رو باز کنه ولی اشکال نداره من بالاخره خورشید رو دیدم....... |
||
۲۹ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
نقل قول Darth Vader نوشته: مگه عرفان اسم مرد نیست؟ به طور متداول بله؛ اما خب این مورد استثا هست. خودم هم اولا برام جای سوال بود. به نظرم استثنای جالبیه! |
||
۲۹ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
|
براي انسانهاي بزرگ بن بستی وجود ندارد چون بر اين باورند که: يا راهی خواهم يافت يا راهی خواهم ساخت .................... |
||
یا علی | |||
۳۰ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
|
این هم یک قطعه از شعر زیبای حمید مصدق من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمی خیزند من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی برخیزد ؟ چه کسی با دشمن بستیزد ؟ چه کسی پنجه در پنجه هر دشمن دون آویزد دشتها نام تو را می گویند کوهها شعر مرا می خوانند کوه باید شد و ماند رود باید شد و رفت دشت باید شد و خواند در من این جلوه ی اندوه ز چیست ؟ در تو این قصه ی پرهیز که چه ؟ در من این شعله ی عصیان نیاز در تو دمسردی پاییز که چه ؟ حرف را باید زد درد را باید گفت سخن از مهر من و جور تو نیست سخن از تو متلاشی شدن دوستی است و عبث بودن پندار سرورآور مهر آشنایی با شور ؟ و جدایی با درد ؟ و نشستن در بهت فراموشی یا غرق غرور ؟ سینه ام اینه ای ست با غباری از غم تو به لبخندی از این اینه بزدای غبار آشیان تهی دست مرا مرغ دستان تو پر می سازند آه مگذار ، که دستان من آن اعتمادی که به دستان تو دارد به فراموشیها بسپارد آه مگذار که مرغان سپید دستت دست پر مهر مرا سرد و تهی بگذارد من چه می گویم ، آه با تو کنون چه فراموشیها با من کنون چه نشستها ، خاموشیهاست تو مپندار که خاموشی من هست برهان فرانموشی من من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمی خیزند |
||
۳۰ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
|
مدتي هست كه حيرانم و تدبيري نيست عاشق بيسر و سامانم و تدبيري نيست از غمت سر به گريبانم و تدبيري نيست خون دل رفته به دامانم و تدبيري نيست از جفاي تو بدينسانم و تدبيري نيست چه توان كرد پشيمانم و تدبيري نيست شرح ماندگي خود به كه تقـرير كنم عاجزم من چـــيست چــه تدبـير كنم |
||
یا علی | |||
۳۰ بهمن ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: Just_LioNel
پیام:
۶۰۶
عضویت از: ۲۱ دی ۱۳۸۶
از: TEH-آرياشهر
طرفدار:
- پسرم لیونل مسی و عمو پویول - ریوالدو - پرسپولیس - ارژانتین - علی کریمی - پپ گواردیولا - مربی بدرد بخور نداریم! گروه:
- کاربران عضو |
من اينجا بس دلم تنگ است ........ و هر سازی که ميبينم بد اهنگ است بيا ره توشه برداريم قدم در راهه بی فرجام بگذاريم ببينيم اسمان هر کجا آيا همين رنگ است؟ |
||
۱ اسفند ۱۳۸۶
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
من شنیدم حال استاد شجریان چندان خوش نیست! لطفا همه براشون دعا کنید! |
||
۱ اسفند ۱۳۸۶
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |