در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
حاضران به غایبان برسانند... | ||
|
مهم ترین مساله ای که عنوان نکردن آن از سوی پیامبر مساوی بود با انجام ندادن رسالتش.... وظیفه ای از سوی خدا ... که پیامبر به درستی انجامش داد و در این روز دین کامل شد و آنانی که با علی بیعت بستند و براین بیعت ماندند رستگار شدن...بیش از 4ساعت خطبه خوانی پیامبر برای بیان مساله ای حیاتی و مهم در تمام تاریخ و درتمام زمان ها ...که ای مردم راه نجات و رستگاری شما بیعت و فرمان برداری از علی و تک تک فرزندان علی از نسل حسین (علیه السلام) تا مهدی صاحب الزمان عج الله است... نقطه ای که ادامه ی آن در عاشورا بود و امتدادش باظهور مهدی فاطمه انشالله... این تاپیک رو اختصاص دادم به این مساله حیاتی چون واقعا کمبودش رو احساس میکردم... به راستی ما با حجت خودمون بیعت کردیم؟؟؟ این جا مسائل مربوط به غدیر خم رو بررسی خواهیم کرد.. |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
باید همه ی حاضران به غائبان و نیز همه ی پدران به فرزندانشان پیام غدیر را تا روز قیامت برسانند. غدیر را باید سینه به سینه و نسل به نسل تبلیغ کرد و اینک این مهم بر عهده ی من وتوست ! همچنان که روزگاری بر دوش پدرانمان بوده... و فرداها نیز به دست فرزندانمان..... آیا ما هم می توانیم در زنده نگه داشتن نام بزرگترین عید خدا سهیم باشیم؟ راهکارهای پیشنهادی زیر اندکی از راهکارهای فراوان تبلیغ برای مظلوم ترین امیرِ تاریخ است: یک معلم می تواند: با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلغ غدیر باشد با اجرای مسابقات تزئینات بین کلاس ها مبلغ غدیر باشد با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به مباحث غدیری مبلغ غدیر باشد با دادن موضوعات تحقیقی پیرامون غدیر باعث افزایش دانش شاگردانش در زمینه غدیر باشد با کمک دانش اموزانش جشن کوچکی در کلاس برگزار نماید.. یک کاسب می تواند: - با دادن تخفیف ویژه در ایام غدیر، در میان مشتریان مبلّغ غدیر باشد. - در ایام غدیر از مشتریانش با شکلات و یا شیرینی پذیرایی کند. با نصب تابلو در مغازه ی خود، مبلّغ غدیر باشد. - با تزیین ویترین مغازه و پیاده رو، برای غدیر تبلیغ نماید. یک فرد از جامعه می تواند: - با پذیرایی از نمازگزاران در مسجد محل، مبلّغ غدیر باشد یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلغ غدیر باشد. یک فرد می تواند ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلغ غدیر باشد. یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلغ غدیر باشد. یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلغ غدیر باشد. یک فرد می تواند با تهیه چند عدد فتوکپی از این برگه مبلغ غدیر باشد - با دادن نذری در ایام غدیر، برای غدیر تبلّغ کند. - با هدیه ی کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به فامیل و دوستان. مبلّغ غدیر باشد. - با برگزاری مراسم جشنی کوچک در خانه، در میان خانواده مبلّغ غدیر باشد. - با دیدار از اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد. - با دادن عیدی در روز غدیر به رفتگر محله، پستچی، کارگر پمپ بنزین و ... برای غدیر تبلّغ کند. - با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها، در زنده نگهداشتن نام غدیر سهیم گردد. - با تزیین درب منزل یا آپارتمان خود، مبلّغ غدیر باشد. - با التزام به آداب دینی مصافحه در غدیر، مبلّغ غدیر باشد. - با تهیّه و گردآوری جدول، مقاله، شعر و ... با موضوع غدیر و دادن آن به برگزار کنندگان جشن ها، مبلّغ غدیر باشد. - با ترویج فرهنگ عیدی در عید غدیر، در میان فامیل نام غدیر را زنده نگهدارد. - با کمک مالی به برگزار کنندگان جشن ها و فعّالان عرصه ی غدیر، در تبلیغ غدیر سهیم باشد. - در سایت خود برای غدیر تبلیغ نماید. - با ارسال پیام کوتاه غدیری برای دوستانش، مبلّغ غدیر باشد. یک هیأت و یا یک گروه چند نفره می تواند: - با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه به پدر و مادرهای دینی ما، مبلّغ غدیر باشد. - با برگزاری مراسم جشن. برای غدیر تبلیغ کند. - با ایجاد ایستگاه صلواتی، مبلّغ غدیر باشد. - با کمک های مالی و رسیدگی به زندگی مستمندان در این ایّام، غدیر را در کام آنان شیرین کند. - با تبلیغات نوشتاری و نصب پلاکارد در محلّه، برای غدیر تبلیغ کند. - با مراجعه به یک بیمارستان در روز غدیر و عیادت از بیماران، دل های پریشان آن ها را در غدیر شاد کند. و بالاخره: - یک راننده تاکسی می تواند در عید غدیر مسافرانش را با تخفیف ویژه به مقصد برساند. - یک راننده ی اتوبوس می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش، مبلّغ غدیر باشد. - یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد. - یک گرافیست می تواند با طرّاحی کارت پستال با موضوع غدیر، مبلّغ غدیر باشد. - یک سخنران می تواند در جشن های غدیر، سخنرانی نماید. - یک نویسنده می تواند در روزنامه و یا نشریّه ای، پیام غدیر را به خوانندگان برساند. - یک عالم می تواند با نوشتن مقاله و با درج یادداشت هایی در نشریّات، به سوالات مردم در مورد غدیر پاسخ بگوید. برای ثبت پیرویت در نزد خداوند، از فرمان پیامبر صلی الله علیه واله و سلم، برای رساندن خبر ولایت امیرالمومنین علیه السلام، در غدیر 92 چه برنامه ای داری؟ برامون از برنامه هات بگو ، حتی اگر در حد فرستادن یک پیامک تذکری پر معناست.... منبع :نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
دوستان خواهش میکنم وقت بذارید و تمام مطالب رو بخونید..نکات جالبی داره که حتما از عهده ما برمیاد که اندازه خودمون قدمی واسه مولا برداریم..
|
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
نام کاربری: *mohammad.z*
پیام:
۵,۲۳۶
عضویت از: ۲۹ مهر ۱۳۹۱
از: بابلسر _كاله
طرفدار:
- مسي - كرايف - استقلال کبییر - تيم ملي بارسلونا - جانواريو - پپ گواردیولا - قلعه نوعي گروه:
- كاربران بلاک شده |
نادیده گرفتن غدیر از گناه های نابخشودنیه یکی از برادرای اهل سنت روز عاشورا داشت مراسم عزاداری امام حسین (ع) رو میدید از اینکه مردم حَروَله کنان به سروسینه میزنن و عزاداری میکنن تعجب کرده بود از یه جوون سوال کرد واسه چی اینجوری به سرو سینت میزنی ؟؟ جوون جواب داد ما یه بار تو ماجرای غدیر به سرو سینه نزدیم برا هفت پشتمون بس بود میترسیم اگه برا عاشورا هم عزاداری نکنیم این رو هم نادیده بگیرن.... |
||
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن "آن مرد تا نیاید،باران نخواهد آمد " |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
بانوان راوی غدیر با توجه به توجه ویژه پیامبر به حضور مسلمانان در این رخداد، به همراه آوردن همه همسران خود و اهل بیت خویش و نیز شیوه اى كه آن حضرت در ابلاغ مأموریت الهى معرّفى مجدّد على در روز غدیر، اتخاذ كرد، طبیعى بود كه زنان بسیارى نیز مستقیماً شاهد ماجرا باشند.. 1-حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایت غدیر به نقل از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را «ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید همدان» معروف به «ابن عقده» (متوفاى 333هـ.ق) در كتابى كه ویژه حدیث غدیر نگاشته است. این كتاب همان است كه مرحوم سید بن طاوس به نسخه اى از آن اشاره مى كند كه تاریخ نوشتن آن سه سال پیش از درگذشت مصنّف، یعنى در سال330هـ.ق است و خطّ شیخ طوسى و بزرگانى از علماى اسلام بر آن نوشته شده است و در نزد ابن طاوس بوده است او حدیث غدیر را در این كتاب از یكصد و پنج طریق نقل مى كند، از جمله از صدیقه كبرا (سلام الله علیها) شمس الدین محمد بن محمد شافعى، معروف به ابن الجزرى، (متوفاى 833هـ.ق) كه كتاب «اسنى المطالب فى مناقب علىّ بن أبى طالب» را درباره اثبات تواتر حدیث غدیر نوشته و حدیث را از هشتاد طریق نقل كرده نیز روایت غدیر را از طریق آن حضرت (سلام الله علیها) نقل كرده است » آن را از حضرت (سلام الله علیها) روایت 2- سلمه، همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) «ابن عقده» به سند متصل از امّ سلمه این روایت را بازگو مى كند: اخذ رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) بید علیّ بغدیرخم فرفعها حتى رأینا بیاض ابطیه فقال: من كنت مولاه فعلیّ مولاه. ثمّ قأیها الناس! انّى مخلّف فیكم الثقلین كتاب اللّه وعترتی ولن یتفرقّا حتى یردا علىّ الحوض 3- امّ هانى، خواهر على (علیه السلام) حافظ احمد بن عمرو بصرى، معروف به بزاز (متوفاى 292هـ.ق) در «مسند» خویش به نقل از امّ هانى چنین روایت كرده است رجع رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) من حجّته حتّى نزل بغدیرخمّ ثمّ قام خطیباً بالهاجرة فقال: أیّها الناس!… همین روایت را سمهودى شافعى به نقل از بزّاز، به نقل از قندوزى حنفى در «ینابیع المودّة» آورده است و ابن عقده نیز به سند خویش، همان را از امّ هانى نقل مى كند 4- فاطمه بنت حمزة بن عبدالمطلب فاطمه دختر حمزه سید الشهدا(علیه السلام) نیز از راویان حدیث غدیر است و روایت او را «ابن عقده» در كتاب یاد شده او و نیز خود آورده اند 5- اسماء بنت عمیس اسماء بنت عمیس، همسر جعفر بن ابى طالب است كه به همراه شوهرش از مهاجران به حبشه بود و پس از شهادت جعفر (به همسرى ابوبكر درآمد. عبداللّه بن جعفر، همسر زینب فرزند او از جعفر است و محمد بن ابى بكر، فرزند دیگر او از ابوبكر است. او بانویى بزرگوار و مورد احترام بود. گفته اند سه فرزند خویش عبدالله، محمد و عون را در سالهاى هجرت به حبشه به دنیا آورد. حدیث اسماء درباره غدیر را ابن عقده به سندى متصل روایت مى كند 6- - عایشه بنت ابى بكر یكى دیگر از راویان حدیث غدیر، عایشه همسر پیامبر اكرم است كه روایت او را ابن عقده در همان كتاب ویژه اى كه درباره این جاى شگفتى نیست كه عایشه نیز این حدیث مبارك را نقل كرده باشد؛ چرا كه پدرش ابى بكر نیز از راویان غدیر است. تابعین : 7- ام كلثوم بنت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از بانوانى كه حدیث غدیر را به واسطه نقل مى كند ام كلثوم دختر امیرالمؤمنین على (علیه السلام) است. ام كلثوم كه در زمان رحلت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طفل كوچكى بود ماجراى احتجاج مادر بزرگوارش حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به حدیث غدیر را نقل كرده است كه شرح آن خواهد آمد. فاطمه دختر سید الشهدا (علیه السلام) سكینه دختر سید الشهدا (علیه السلام) این دو نیز حدیث غدیر را از عمه شان ام كلثوم روایت مى كنند و شرح آن در روایت «فاطمه ها» خواهد آمد. 8- عایشه بنت سعد بن ابى وقّاص او حدیث غدیر را از پدرش «سعد» شنیده است و براى «مهاجربن مسمار» نقل كرده است. روایت سعد را بیش از ده نفر از راویان روایت كرده¬اند كه یكى از آنان دخترش عایشه(متوفاى 117هـ.ق) است. مضمون این نقلها نشان مى دهد كه سعد به مناسبتهاى مختلف به بیان مناقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) از جمله داستان غدیر مى پرداخته است. روایت «عایشه» را «سفیان بن عیینه» نیز نقل كرده است ولى ظاهراً به واسطه همان «مهاجر بن مسمار»؛ زیرا سفیان در زمان درگذشت عایشه ده ساله بوده است، مگر اینكه بپذیریم سعد بن ابى وقّاص دو دختر به نام «عایشه» داشته است: عایشه بزرگ و عایشه كوچك. چنانكه «ابن حجر» بر آن تأكید دارد و عایشه بزرگ را متولّد زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مى داند و معتقد است عایشه كوچك پس از آن متولّد شده است و عایشه كوچك همان است كه مالك بن انس (متولّد 93 هـ.ق) نیز او را درك كرده است. در این صورت باید گفت حدیث غدیر را هر دو دختر سعد روایت كرده اند. چنانكه «عامر» و «مصعب»، پسران او نیز آن را از پدر خویش روایت نموده اند. منبع: الغدیر فى الكتاب والسنّة والأدب، علاّمه امینى، ج1، 4- اقبال الأعمال الحسنة، سید بن طاوس، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، ج2، ص239 14- الأصابة فى تمییز الصحابة، ج8، ص9 |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
احتجاجات بانوی غدیر...1 هفتاد روز از حادثه بسیار مهم و تاریخى غدیر خم گذشته بود كه رسول مكرم اسلام صلى الله علیه و آله و سلم دیده از جهان خاكى فرو بست. ارتحال پیامبر موجى از غم و اندوه در فضاى جامعه نوپاى اسلامى ایجاد كرد. بار مصیبت چنان سنگین شد كه بسیارى در حیرت فرو رفته و از خود بی خود گشتند و از تصمیمگیرى مناسب و شایسته باز ماندند. جمعى نیز كه از قبل خود را آماده چنین روزى كرده بودند، حال و هواى جامعه را براى ایجاد گرد و غبار، مناسب یافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهى مراد خود رفتند. ستاره امیدى كه در غدیر خم طلوع كرده و آرامبخش دلهاى مؤمنان گشته بود، در لابلاى گرد و غبار فتنه، از دیدگان كم فروغ، محو شد. در میان ظلمت ارتحال آفتاب، شبپرهها به تكاپو افتادند و با هجوم به خانه وحى، تلاش مذبوحانهاى را براى فرونشاندن نور خدا آغاز كردند؛ غافل از آن كه نور خدا با آن دسیسهها خاموش شدنى نیست. گر چه در این حمله و هجوم، آتش به كاشانه تنها یادگار رسول خدا افتاد، و گل مظلومانه در پشت در، پرپر گشت، سینه دریایىاش شكافت و پهلویش بشكست؛ اما در عین حال، او، قدِ خمیده از ظلم و ستم را برافراشت و با دست الهى خود به دامن ولایت آویخت و با تمسك به حبل الله المتین و با صلابت و شهامتى بىنظیر از حقانیت امیرمؤمنان علیهالسلام سخنها گفت، و از غربت او نشانها داد. زهراى اطهردفاع جانانهاى از ولایت امیرمؤمنان نمود و در این راه، مشتاقانه جام پرافتخار شهادت را سر كشید و افتخار اولین شهید راه ولایت را تا ابد به نام خود ثبت كرد؛ ولى این دفاع نیز همانند خود آن بانوى بزرگوار، در هالهاى از غربت و مظلومیت قرار گرفت و آن گونه كه سزاوار بود به شیعیان وى نیز منتقل نشد. به رغم عمر بسیار كوتاه حضرت صدیقه طاهره ، پس از ارتحال پدر بزرگوارشان، آثار به یادگار مانده از ایشان در آن دوران بحرانى و پر تنش، بیانگر عزم راسخ و صلابت و شجاعت فوق العاده حضرت در دفاع از ولایت امیرمؤمنان است. جدیت ایشان در این راه، كه منجر به شهادت مظلومانهاش شد، نشان از توجه ویژه و اهتمام خاص حضرت به مسأله امامت امت و زمامدارى جامعه مسلمانان دارد. از جمله محورهایى كه در احتجاجات و سخنان حضرت زهرا علیهاالسلام جلب توجه مىكند، نقل «حدیث غدیر است » احتجاج اول : هركس را كه من مولاى او باشم، على نیز مولاى اوست ابوالخیر محمد جزرى شافعى (متوفّاى 833 ق.) در كتاب أسنى المطالب فى مناقب سیّدنا علىّ بن ابىطالب با سند بسیار زیبایى، حدیث غدیر را از حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین نقل مىكند: فاطمه، دختر امام علىّ بن موسى الرّضا علیهالسلام از عمههایش فاطمه، زینب و ام كلثوم، دختران امام موسى بن جعفر فاطمه دختر امام صادق علیهالسلام از عمهاش فاطمه، دختر امام محمدباقر او از عمهاش فاطمه دختر امام زین العابدین علیهالسلام نقل مىكند كه فاطمه و سكینه دختران امام حسین علیهالسلام از عمهشان امكلثوم دختر امیرمؤمنان علیهالسلام نقل مىكند كه مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر مكرم رسول خدا صلى الله علیه و آله خطاب به مردم فرمود:: «أنسیتم قول رسول الله صلى الله علیهوآله یوم غدیرخم:من كنت مولاه فعلىّ مولاه و قوله صلىاللهعلیه و آله: أنت منى بمنزلة هارون من موسى(3)؛ آیا كلام رسول خدا صلى الله علیه و آله را فراموش كردید كه در روز غدیر خم فرمود:«هركس را كه من مولاى او باشم، پس على نیز مولاى اوست.»و كلام دیگر رسول خدا صلىاللهعلیهوآله كه فرمود: «یا على! جایگاه تو نسبت به من همانند موقعیت هارون نسبت به موسى علیهالسلام مىباشد.» نكته قابل توجه در این حدیث، اهتمام خاندان اهل بیت علیهمالسلام به حدیث غدیر و حفظ آن است، به گونهاى كه پاسدارى از حریم ولایت با نقل مستمر حدیث غدیر در میان آنان و فرزندانشان، یك سیره دائمى شده بود و سعى و كوشش آن بزرگواران براى روشن ماندن چراغى كه رسول خدا صلىاللهعلیه و آله در غدیر خم مشتعلش ساخته بود، بسیار جدى و قابل تأمل است. در حقیقت، این اهتمام و جدیت، میراثى بود كه از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به آنان رسیده بود. و درسى بود كه از مكتب آن بزرگوار تعلیم دیده بودند؛ ادامه دارد.. منبع: نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
احتجاج دوم : به خدا سوگند! ولایت و رهبرى براى على علیه السلام است پس از رحلت رسول مكرم اسلام صلىالله علیه و آله جمعى از مهاجران و انصار در سقیفه بنىساعده، گردهم آمدند تا فردى را از میان خود به زمامدارى مسلمانان انتخاب نمایند. مذاكرات و مشاجرات طولانى كه بین آنان به وقوع پیوست، در كتابهاى تاریخى به طور مبسوط نقل شده است. آنان در نهایت با ابوبكر بیعت كردند و سپس او را به مسجدالنبى صلىالله علیه و آله آورده و از عموم مردم درخواست بیعت نمودند. جمعى از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله از بیعت با ابوبكر امتناع ورزیدند و در عهدى كه با رسول خدا صلىالله علیه و آله در روز«غدیر خم» بسته بودند، پایدار ماندند، اما نگرانى عمده اصحاب سقیفه از شخص امیرمؤمنان علیهالسلام بود و یقین داشتند با گرفتن بیعت از او، بقیه معترضان تسلیم خواهند شد. على علیهالسلام پس از دریافت اخبار سقیفه و اطلاع از بیعت مردم با ابوبكر، در پى وصیت دیگر رسول خدا صلى الله علیه و آله، با شتاب فراوان به جمعآورى قرآن پرداخت، و در جواب فرستادگانى كه او را به مسجد و بیعت با ابوبكر فرا مىخواندند، مىفرمود: «مشغول اجراى فرمان رسول خدا صلىالله علیه و آله و جمعآورى قرآن هستم.» اما نگرانى هاى هیئت حاكم جدید، مانع از صبر و تحمل آنان شد و جمعى مأموریت یافتند به هر قیمتى شده كه على علیهالسلام را از منزل خارج و براى گرفتن بیعت به مسجد آورند. آنان در مقابل منزل حضرت گرد هم آمده و از ایشان خواستند به همراه آنان به مسجد برود؛ اما على علیهالسلام امتناع ورزید. بنابر تصریح ابن قتیبه در كتاب الامامة و السیاسة و دیگر مورخان، عمر دستور داد هیزم و آتشى فراهم كنند و قسم یاد كرد كه اگر على علیهالسلام از منزل خارج نشود، خانه را به آتش خواهد كشید. عدهاى به او اعتراض كردند كه در این خانه، فاطمه دختر رسول الله صلىاللهعلیه و آله، حسن و حسین، فرزندان رسول پیامبرخدا صلى الله علیه وآله و یادگارهاى ایشان وجود دارند، چگونه این خانه را به آتش مىكشى؟ عمر كه اعتراض عمومى را مشاهده كرد، گفت: به راستى گمان كردید كه من چنین كارى را انجام مىدهم؟ مقصود من تهدید بود. در این هنگام حضرت فاطمه علیهاالسلام به پشت درب منزل آمد و خطاب به آن جماعت كه در بیرون منزل اجتماع كرده بودند، فرمود: «لا عهد لی بقوم أسوء محضرٍ منكم تركتم رسول الله صلىاللهعلیه و آله جنازة بین أیدینا و قطعتم أمركم فیما بینكم و لم تستأمرونا و لم تردّوا لنا حقّاً كأنّكم لم تعلموا ما قال یوم غدیرخم. والله لقد عقد له یومئذ الولاء لیقطع منكم بذلك منها الرجاء و لكنّكم قطعتم الاسباب بینكم و بین نبیّكم، والله حسیب بیننا و بینكم فىالدّنیا و الآخرة(4)؛ من قومى همانند شما سراغ ندارم كه این چنین عهد شكن و بد برخورد باشند! پیكر رسول خدا صلىاللهعلیه و آله را بر روى دستان ما گذاشته و رها كردید و عهد و پیمانى كه در میان خود داشتید، قطع كردید و برخلاف عمل نمودید، ولایت و رهبرى ما اهلبیت را انكار كردید، و زمام امر را از دست ما خارج ساختید، و هیچ حقى براى ما قائل نشدید؛ گویا از سخنان رسول خدا صلىاللهعلیه و آله در روز غدیر خم آگاهى نداشتید! به خدا سوگند! رسول خدا در آن روز(غدیرخم) ولایت و رهبرى را براى على علیهالسلام تعیین كرد، تا امید و طمع شما را از خلافت قطع نماید؛ ولى شما رشتههاى پیوند میان خود و پیامبر صلىاللهعلیهوآله را پاره كردید. بدانید كه خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داورى خواهد كرد». ادامه دارد... منبع : نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
احتجاج سوم : غدیرخم را فراموش كرده اید!؟ در دوران غربت بعد از پیامبر اكرم صلىاللهعلیه و آله، كه توأم با اختناق نیز بود، از جمله جاهایى كه مردم مىتوانستند با حضرت زهرا علیهاالسلام دیدارى داشته باشند و سؤالاتشان را مطرح نمایند، در خارج از شهر مدینه، بر سر مزار شهداى احد و حمزه سیدالشهدا بود. از جمله كسانى كه در كنار مزار شهدا با حضرت زهرا علیهاالسلام ملاقات كرده، محمود بن لبید (و یا اسید)است. او مى گوید: پس از وفات رسول الله صلىاللهعلیه و آله فاطمه زهرا علیهاالسلام را در كنار قبر حمزه در احد مشاهده كردم، در حالى كه به شدت منقلب بود و اشك مىریخت. صبر كردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ایشان رسیدم و عرضه داشتم: اى بانوى من! سؤالى برایم پیش آمده است كه مىخواهم با شما در میان بگذارم. فرمود: بپرس! عرض كردم: آیا رسول خدا صلى الله علیه و آله قبل از وفات خود، تصریحى بر امامت على علیهالسلام داشته است؟ و آیا از طرف ایشان نصّى بر این مطلب وجود دارد؟ فرمود: «واعجباه! أنسیتم یوم غدیرخم؛ شگفتا و عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش كردهاید؟» عرضه داشتم: روز غدیر را مىدانم (و آن غیر قابل انكار است)، از آن اسرارى كه رسول خدا صلىاللهعلیه و آله با شما در میان گذاشته، مرا آگاه كنید، فرمود: «اشهدالله تعالى لقد سمعته یقول: علىٌّ خیر من أخلّفه فیكم، و هو الامام والخلیفة بعدى، و سبطاى و تسعة من صلب الحسین أئمّة أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیّین، و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الى یوم القیامة؛ خدا را شاهد مىگیرم كه شنیدم رسول خدا صلىالله علیه و آله فرمود: على بهترین كسى است كه او را جانشین خود در میان شما قرار مىدهم. على امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانى پاك و نیك هستند. اگر از آنها اطاعت كنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلاى تفرقه و اختلاف در میان شما حاكم خواهد شد» پرسیدم: بانوى من! پس چرا على علیهالسلام سكوت كرد، و براى گرفتن حق خویش قیام نكرد؟ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمود: «یا اباعمر لقد قال رسول الله صلىاللهعلیه و آله: مثل الامام مثل الكعبة اذ تؤتى ولا تأتى ـ أو قالت: مثل علىّ ـ ثمّ قالت: أما والله لو تركوا الحقّ على أهله و اتبعوا عترة نبیّه لما اختلف فىالله اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتى یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین، و لكن قدّموا من أخّره الله و أخّروا من قدّمه الله، حتى اذا ألحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث، اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم، تبّاً لهم أو لم یسمعوا الله یقول:« و رَبُّكَ یَخْلُقُ مایَشاءُ وَ یَخْتارُ ماكانَ لَهُمُ الخِیَرَةُ»(5)؟ بل سمعوا ولكنهم كما قال الله سبحانه: «فَاِنَّها لا تَعْمَى الاَبْصارُ وَلكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الّتى فی الصُّدُورِ»(6) هیهات بسطوا فى الدّنیا آمالهم و نسوا آجالهم، فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم، أعوذبك یا ربّ من الحُور بعد الكَوْر؛ اى اباعمر، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: مَثَلِ امام (مثل على)، همانند كعبه است، كه مردم به سراغ آن مىروند، نه آن كه كعبه به سراغ مردم بیاید. سپس حضرت زهرا علیهاالسلام ادامه داد: آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار مىكردند و از عترت رسول خدا صلىاللهعلیه وآله اطاعت مىنمودند، دو نفر هم (در حكم خداوند) با یكدیگر اختلاف نمىكردند، و امامت همان گونه كه پیامبر خدا صلىاللهعلیه و آله معرفى فرمود، از على علیهالسلام تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینى به جانشینى دیگر به ارث مىرسید. اما كسى (ابوبكر) را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود، و كسى (على) را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشته بود. نتیجه آن شد كه محصول بعثت را انكار كردند و به بدعتها روى آوردند، آنها هوا پرستى را برگزیدند و بر اساس رأى و نظر شخصى عمل كردند، هلاكت و نابودى بر آنان باد! آیا نشنیدند كلام خدا را كه فرمود: «پروردگار تو هر چه بخواهد، مىآفریند و هر چه بخواهد، برمىگزیند، آنان (در برابر او) اختیارى ندارند.» آرى شنیدند، همان گونه كه قرآن فرمود: «چشمهاى ظاهر نابینا نمىشود، بلكه دلهایى كه در سینههاست، كور مىشود.» افسوس كه آنان آرزوها و هوسهاى خود را تحقق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند! خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهایشان گمراه كند. «پروردگارا! به تو پناه مىبرم از كمى یاران پس از فراوانى آنان.»(7) احتجاج چهارم : آیا جاى عذرآوردن باقى مانده؟ «غصب فدك» انتقامى بود كه از حضرت زهرا علیهاالسلام در مقابل حمایتهایش از حق امیرمؤمنان علیهالسلام گرفته مىشد. پافشارى حضرت بر دفاع از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام و نگرانى هیئت حاكمه از تأثیر كلام حضرت زهرا علیهاالسلام در میان مردم، آنان را واداشت تا با گرفتن فدك از ایشان، به دو هدف عمده برسند: از یك سو، به دیگر معترضان نشان دهند كه ایستادگى در برابر قدرت حاكمه هزینههاى سنگینى دارد و از سوى دیگر، وانمود كنند كه مشكل اصلى هیئت حاكمه با حضرت زهرا علیهاالسلام مسائل مالى و دنیوى است، نه مبحث دین و امامت و ولایت! آنها مىدانستند كه خاندان رسول خدا صلىالله علیه و آله و اهل بیت مطهّر، هیچ گونه دلبستگى به مال دنیا ندارند، و تمام همّ و غمّ آنان حفظ مكتب اسلام و پایدارى از اصالت آن است و اگر این واقعیت براى عامه مردم به اثبات برسد پایههاى لرزان حكومت جدید، سستتر خواهد شد. بنابراین، نیازمند سوژهاى بودند كه اذهان مردم را به سوى دیگرى هدایت كنند و مشكل اصلى حكومت با خاندان رسول خدا صلىالله علیه و آله را دعواى ارث و میراث و درد مال و منال جلوه دهند؛ لذا بهترین سوژه را گرفتن فدك یافتند، و با تحریف سخنان رسول خدا صلىالله علیه و آله مشروعیتى براى كار ناپسندیده خود تدارك دیدند. حضرت زهرا علیهاالسلام كه به خوبى از اهداف آنان اطلاع داشت، فرصت را مغتنم شمرد و خطبه مشهور خود را در مسجد مدینه ایراد فرمود؛ خطبهاى كه طنین سخنان رسول خدا صلىالله علیه و آله را در اذهان مردم به یاد مىآورد، گویى كه پیامبر صلىالله علیه و آله بر بالاى منبر خطبه مىخواند! حضرت در این خطبه، حقایق فراوانى را با مردم در میان گذاشت، و پردههاى تزویر و تحریف را كنار زد و چهره غبار گرفته حقیقت را به مردم نشان داد. او چنان مستدل و مستحكم سخن گفت كه خلیفه اول در برابر منطق قوى ایشان تسلیم شد و دستور باز گرداندن فدك را صادر نمود (گر چه با فاصله كمى مجدداً به دستور نخست خود بازگشت). نتیجه خطبه حضرت، بسیار جالب و قابل توجه است؛ بعد از آن خطبه تاریخى جمعى به حضرت زهرا علیهاالسلام گفتند: «یا بنت محمّد! لو سمعنا هذا الكلام منك قبل بیعتنا لأبى بكر ما عدلنا بعلىّ أحدا؛ اى دختر رسول خدا! اگر قبل از بیعت با ابوبكر این سخنان را از تو مىشنیدیم، به هیچ وجه كسى را بر على علیهالسلام ترجیح نمىدادیم!» اینجا بود كه حضرت در جواب آنان به جریان غدیر خم اشاره كرده، فرمود: «هل ترك أبى یوم غدیرخم لأحد عذرا؟؛ آیا پدرم رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از حادثه غدیرخم، جایى براى عذرآوردن باقى گذاشته بود؟» در كتاب دلائل الامامه نقل شده است: بعد از این كه حضرت زهرا علیهاالسلام آن خطبه غرّا را ایراد فرمود، در هنگام بازگشت از مسجد، رافع بن رفاعه به دنبال حضرت آمد و خطاب به ایشان عرضه داشت: «یا سیّدة النساء لو كان أبوالحسن تكلم فى هذا الأمر و ذكر للناس قبل أن یجرى هذا العقد ما عدلنا به احداً؛ اى سرور زنان! اگر على علیهالسلام قبل از این كه مردم با ابوبكر بیعت كنند، با آنان سخن مىگفت و روشنگرى مىنمود، ما از او روی گردان نمىشدیم، و با فرد دیگرى بیعت نمىكردیم!» حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «الیك عنى فما جعل الله لأحد بعد غدیرخم من حجّة ولاعذر؛ مرا به حال خود بگذار، كه خداوند بعد از جریان غدیر خم براى هیچ كس عذر و بهانهاى قرار نداده است.»(8) در پایان، ذكر این نكته لازم است كه بعد از ارتحال رسول خدا صلىاللهعلیه و آله و موفقیت حزب سقیفه در دستیابى به خلافت، مخاطبان حضرت زهرا علیهاالسلام اغلب كسانى بودند كه در روز غدیر حضور داشتند و با چشمهاى خود رسول خدا صلىاللهعلیه و آله را مشاهده كرده بودند كه دست على علیهالسلام را بلند كرده و به مردم نشان داد. آنها با گوشهاى خود شنیده بودند كه پیامبر صلىاللهعلیه و آله فرمود: «من كنت مولاه فهذا علىٌّ مولاه» و حتى اغلب آنان در آن روز با حضرت على علیهالسلام دست بیعت داده و جانشینى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله را به وى تبریك گفته بودند. اگر به ندرت كسانى هم بودند كه در غدیر حضور نداشتند، آنان نیز اخبار قطعى آن را از مسلمانان حاضر در غدیر دریافت كرده بودند. دیگر شبههاى در صحّت جریان غدیر وجود نداشت و از لحاظ فاصله زمانى هم كمتر از صد روز از جریان غدیر سپرى نشده بود، و احتمال فراموشى مردم به هیچ وجه قابل اعتنا نبود. در چنین شرایطى كه مخاطبان، علم كافى داشته و بلكه خود در جریان غدیر حاضر و شاهد بودند، اما به هر دلیلى خود را به فراموشى زدند و گاهى نیز با عناد و لجاجت برخورد كردند، زمینه چندانى براى طرح واقعیتهاى روشن و غیر قابل انكار نبود، و جز براى اتمام حجّت و یا ثبت در حافظه تاریخ، براى بهرهمندى آیندگان، ثمره دیگرى نداشت. به همین دلیل است كه در آن مقطع خاص، فقط دو مورد از امیرمؤمنان علیهالسلام استناد به حدیث غدیر نقل شده است و عمده استشهادات حضرت على علیهالسلام به جریان غدیر، در دوره پنج سال خلافت بود كه بسیارى از مخاطبان حضرت، غدیر خم را درك نكرده بودند و به دلیل فاصله زمانى زیاد، بعضى از اصحاب نیز ادعاى فراموشى مىكردند! با این توضیح، سرّ این كه حضرت زهرا علیهاالسلام فقط اشارهاى به غدیر مىنمایند، و اغلب به حالت سؤال كه آیا غدیر را فراموش كردهاید، و یا این كه آیا جاى عذر و توجیهى بعد از غدیر باقى مانده است، روشن مىگردد. البته توجه به این نكته كه حضرت زهرا علیهاالسلام با فاصله بسیار كمى بعد از رسول خدا صلىاللهعلیه و آله به شهادت رسید، و تقریباً نصف این ایام را نیز در بستر بیمارى به سر برد، اهتمام خاص ایشان به یادآورى جریان«غدیر» در همین مدت كوتاه،روشن مى گردد . منبع: 2.أسنى المطالب فى مناقب سیّدناعلىّ بن ابىطالب، ابوالخیر محمد الجزرى الشافعى، مكتبة الامام امیرمؤمنان(ع)، اصفهان. 3.الامالى، شیخ مفید، چاپ كنگره جهانى هزاره شیخ مفید، قم، چاپ دوم، 1413 ق. 4.الامامة والسیاسة، ابن قتیبة الدینورى، انتشارات الشریف الرضى، قم، چاپ اول، 1413 ق. 5.بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسّسة الوفاء، بیروت، 1404 ق. 6.الخصال، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1403 ق. 7.دلائل الامامة، محمد بن جریر طبرى، كتابخانه حیدریه، نجف اشرف، 1383 ق. 8.الصراط المستقیم، علامه زینالدین على بن یونس نباطى بیاضى، كتابخانه حیدریه، نجف اشرف، چاپ اول 1384 ق. 9.الغدیر، علامه امینى، دارالكتاب العربى، بیروت، چاپ سوم، 1387 ق. 10.كفایةالاثر، ابوالقاسم على بن محمد بن على خزّاز قمى رازى، انتشارات بیدار، قم، 1401 ق. " منبع: نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
عکس محل قدیمی غدیر خم در مکان غدیر خم در گذشته مسجدی بنا بوده که مردم برای تقدس و زیارت به آنجا می رفتند. بر اساس این روایت:«احمد بن محمد بن أبى نصر از أبان، از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: نماز در مسجدغديرمستحب است، زيرا پيمبر صلّى اللَّه عليه و آله در آن مسجد امير المؤمنين عليه السّلام را بپا داشت، و آن، موضعى است كه خدا حق را در آنجا اظهار فرمود» 1 معلوم می شود که این مسجد از زمان امام صادق«ع» بوده است، و نماز خواندن نیز در آن مستحب و توصیه شده است. ولی این مسجد همزمانبا تخريب اماكن مختلف اسلامي در مکه و مدینه؛ از جمله قبه هاي موجود بر سر قبور ائمه در بقيع تخريبشد. اما در دهه های اخیر در کنار ویرانه های مسجد قدیمی كه در 12 كيلومتري مسجد جحفه است مسجدی دیگر بنا شد که آن هم توسط افراطيون سلفي در اقدامي شبانه به ويرانه اي تبديل شد. بناي غديريه نشانگر ارتباطات ويژه مردم با اماكن مقدس بودهاست. قصر غدير خم سالن بزرگي است كه داراي پنجره هايي به شكل مقرنس ونشان دهنده ساخت بنايي اساسي اثار اسلامي است كه با ملات ساروج و سنگ ساخته شدهاست. اين بناي مقدس با وجود تخريب همچنان مورد توجه و استفاده قرار ميگيرد و عاشقان ولايت و امامت در زمان هاي ويژه ساعاتي را در ان به عبادت ميگذرانند. بناي نخست غديريه كه جزو اثار اسلامي گذشته محسوب مي شود منطقه غدير گودال پست و وسيعي است كه از همه طرف باران را در خودجمع مي كند. بناهاي باقي مانده در اطراف غدير نشان دهنده جمع شدن اب فصلي درزمان بارش باران در منطقه است. از سويي گياهان موجود نشان دهنده وجود اب در سطح منطقه است بهطوري كه احشام نيز از ان استفاده مي كنند. رسول خداصلی الله علیه و آله و سلمدر روزغدير خم بيش از 150 هزار نفر را در منطقه غدير جمع و اخرين پيام رسالت خود را به انها ابلاغ كرد كه «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي». منبع: 1_ من لا يحضره الفقيه / ترجمه غفارى، على اكبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر ؛ ج3 ؛ ص468 |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۹ مهر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: غدیرخم | ||
|
امروز ... امیر غدیر! بر بالای منبر انتظار ایستاده .... تا بگوید از سکوت صحرای غدیر... ! و با رسول مهربانی ها ، صفحات تاریخ را ورق زند که راست گفت خدای رب العالمین : وَ أَنِ اعْبُدُونىِ هَاذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ... وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنكمُْ ... و گله ای از فراموشی ها .... که مگر حبیب خدا بر گوش تاریخ نخواند .... مَعاشِرَالنّاسِ! أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقيمُ الَّذي أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِي مِنْ بَعْدي. ثُمَّ وُلْدي... پس چه شد که این چنین گرد بی تفاوتی بر قلب ایمانمان نشست که فراموش کردیم … آن چه رسول خدا گفت : مَعاشِرَالنّاسِ! إِنَّما أَكْمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ... ...أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي... براستی.... صاحب زنده و حاضر غدیر، امروز ! در میان کوچه هایمان و بر روی فرش هایمان قدم می زند ... اما... یَرَونَهُوَ لا یَعرِفُونَه[1].... فرزند امروز غدیر..! ما برآنیم که یار او باشیم... همچو هشام.... که یار و یاور بود! برای خدایش.. برای رسولش... و برای امامش...! ناصرنا بقلبه و لسانه و یده...[2] می خواهیم که در شب غدیر با مُهر قلبمان بر عهدنامه غدیر ، مُهر زنیم... و با زبانمان از پدر مهربانی ها بگوییم در هر زمان و مکانی.... و با دستانمان دعای اللهم کن لولیک... را به اجابت بالا ببریم ... فرزند غدیر...!! عهد میبندیم برای هر ساعت ... هر دقیقه ... هر ثانیه.... و لحظه ای ...که : یک چشم زدن غافل از آن یار نباشیم شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم و خود گفت : إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ[3]... ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتارى ها به شما روى می آورد و دشمنان، شما را ریشه کن مى کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانى کنید... برای پیوستن به یاران غدیری امروز اینجا کلیک کنید... [1]من لا يحضر الفقيه ج 2 ص 307 [2]بحار : ج10 ص295 حديث4 [3]. احتجاج، ج2، ص323 ; الخرائج و الحرائج، ج2، ص903 ; بحارالأنوار، ج53، ص175، ح7 قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف منبع: نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۳۰ مهر ۱۳۹۲
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |