در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: مقالات مذهبي | ||
|
مروارید تقوا محصول صدف عمر بشر است. با تلاش ممزوج عقیده و جهاد، موفق به زایش مروارید گرانقیمت تقوا در وجود خویش می شویم. توجه صحیح انسان به رعایت آداب حلال و حرام مسیر اصلی سعادت هر انسان است که در صورت تمایل به انجام مستحبات در کنار واجبات و مراعات مکروهات در کنار محرمات، بر سرعت و برکت سعادت افزوده می گردد. دقت در میزان تسلط قوه عقل معاد به قوای سه گانه شهوت، خشم و وهم، در تمامی مراحل زندگی (که اندازه هر کدام در آموزه های الهی بیان شده است) قطعا سعادت بشر را رقم می زند. با کمی تامل در کل جریانهای موجود در زندگی، تنها جریان اسلام است که رشد و کمال انسانها را بدون بن بستی، تا قرب الهی هدایت می کند. معمولا یافته هایی از جنس غیر عقلانی و سطحی، بشریت را از یافته های رحمانی مهجور کرده و سرمایه گرانبهای عمر انسان را در سایه شوم افراط و تفریط قرار می دهد. علت عمده غفلت و جهل و عقب ماندگی بشریت از جاده خوشبختی صراط مستقیم، بی اهمیتی و عدم توجه به تابلوهای هدایتی قرآن بوده و هر از گاهی که به سراغ بیانات الهی می رویم، از عینک ناپاکان غیر معصوم نگاه کرده و از درک صحیح آن جا می مانیم. راستی در این بازه ی زمان کوتاه عمر و در این گذرگاه عالم مادی، چه هنگام از دریای بی کران قرآن با پیمانه عترت، وجود روحانی خویش را مایه دار کرده و اندیشه خویش را با آیات آن چراغانی و اعمال خویش را مزین به احکامش خواهیم کرد؟ آیا به راستی قدرت تشخیص حق از باطل با تمامی شباهتها بر اثر عنصر مراقبه نصیب ما خواهد شد؟ آیا به کمک عنصر آگاهی، دل را به خدا گرایش داده و اراده خویش را تماما در مسیر خواست او قرار خواهیم داد؟ آیا با این اوضاع، محصول صدف عمر ما، مروارید تقوا خواهد بود؟ آیا مایه اخلاص در عمل همان پادزهر انحرافات ابلیس و هواهای نفسانی خواهد شد؟ آیا از دو صد گفتن، نیم کردار حاصل می شود؟ فرید صادقیان برای بحث در مورد این مقاله میتوانید به این تاپیک مراجعه نمایید. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۲ آذر ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: مقالات مذهبي | ||
|
پرسش در حکومت حضرت امام علی(ع) آزادی دادن به مردم تا چه حد بود؟ لطفاً مواردی را مثال بزنید. پاسخ اجمالی یکی از حقوق قطعی و مسلّم هر شهروند در حکومت علوی، آزادی است. برای آزادی در حکومت امام علی(ع) خط قرمزی وجود نداشت. تا زمانی که مخالفان و فرصت طلبان دست به اسلحه نبرده و آزادی و امنیت دیگران را مورد تهدید قرار نمیدادند، و یا با ترویج افکار ملحدانه امنیت فکری مردم را به چالش نمیکشیدند، آزادیهای فردی و مدنی آنان از سوی حکومت امام علی(ع) مورد تحدید واقع نمیشد و برایش خط قرمزی وجود نداشت. البته منظور ما از آزادی در این مقال آزادیهای فکری و عقیدتی است نه آزادی در ناهنجاریهای اخلاقی. نمونههای بارز این آزادی را میتوان در سخنان آنحضرت یافت؛ مانند اینکه میفرماید: و بدان سان که رسم سخن گفتن با جباران تاریخ است، با من سخن مگویید. و چنین مپندارید که اگر با من سخن حقی گفته شود مرا گران میآید. و یا عمدهترین مخالفان خود که خوارج بودند، با آنها در منتها درجه آزادی و دموکراسی رفتار میکرد. زندانشان نکرد، شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد. پاسخ تفصیلی مقدمه در مکتب حیاتبخش اسلام، آزادی انسانها یکی از طبیعیترین حقوقی است که خداوند به آنان اعطا نموده است. آزادی جزو گوهره انسانی است و بزرگترین ارمغانی است که جامعه بشری همواره در آرزوی آن بوده است؛ چرا که رشد و تعالی انسانها همواره در بستر آزادی تحقق یافته است. از نگاه امام علی(ع) آزادی با فطرت و سرشت انسان عجین شده و جزو سرمایههای اصلی انسانی است که خداوند آنرا در وجود آدمی به ودیعت نهاده و کسی را یارای سلب آن نیست؛ زیرا که آزادی با انسان خلق شده است: «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً»؛[1] بنده دیگری مباش درحالیکه خداوند تو را آزاد آفرید. جعل، در این روایت به معنای «خلق» است؛ یعنی آزادی ودیعهای است الهی که هنگام خلقت، در نهاد و سرشت انسان نهاده شده است. از نظر علی(ع) بنده غیر خدا بودن با آزادی منافات دارد؛ چرا که انسانها در انسانیت مشترکاند، و عبودیت و بندگی فقط در برابر خدا است. اساساً یکی از هدفهای پیامبران، چشاندن طعم آزادی و رهایی به مردم است؛ و به همین جهت است که اکثر حامیان و گروندگان پیامبران مردم مظلوم و محروم و مخالفانشان، ستمگران، سلطهگران و فراعنه تاریخ بودهاند. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ... وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ»؛[2] همانها که از فرستاده [خدا] پیامبر امّی پیروی میکنند ... پیامبری که بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود، [از دوش و گردنشان] بر میدارد. فقر، تبعیض، استبداد و... که از جانب، ستمگران و زورمداران بر جامعه و مردم تحمیل میشود، از مصادیق بارز «إصر و أغلال» است و پیامبران آمدند تا این زنجیرها را از گردن انسانها بردارند و طعم شیرین آزادی و رهایی را به آنان بچشانند. با این مقدمه باید گفت؛ یکی از حقوق قطعی و مسلّم هر شهروند در حکومت علوی آزادی است. برای این آزادی خط قرمزی وجود نداشت تا زمانی که مخالفان و فرصت طلبان دست به اسلحه نبرده و آزادی و امنیت فکری و اعتقادی دیگران مورد تهدید قرار نمیدادند. و یا با ترویج افکار ملحدانه امنیت فکری مردم را به چالش نمیکشیدند، البته منظور ما از آزادی در این مقال آزادیهای فکری و عقیدتی است نه آزادی در ناهنجاریهای اخلاقی. کسانی که با تاریخ حکومت علوی آشنایی دارند، به روشنی این حقیقت را درمییابند که در نگاه علی(ع)حکومت هدف نیست، بلکه ابزاری است برای دفاع از حقوق پایمال شده مردم، بهویژه اقشار آسیبپذیر جامعه؛ مردم محروم و ستم دیده. محدود نبودن آزادی در زمان زمامداری امام علی روشنتر از آن است که برایش دلیل اقامه نمود، منتها از باب نمونه مواردی را در سخن و سیره آنحضرت بازگو میکنیم. 1. آزادی بیان: «فلا تکلّمونی بما تکلم به الجبابرة»؛[3] و بدان سان که رسم سخن گفتن با جباران تاریخ است، با من سخن مگویید؛ یعنی در برابر من آزادانه حرفهایتان بزنید. بدون هیچ ترس و هراسی مطالب و خواستههای خود را مطرح کنید. من کسی نیستم که از سخن حق واهمه داشته باشم. این سخن صراحت کامل در آزادی بیان نزد امام علی(ع) دارد. 2. نمونه دیگر از آزادی بیان در حکومت علی(ع) مسائل عبدالله بن الکواء با امیر مؤمنان(ع) است. وی که از سران خوارج و مخالفان سرسخت و لجوج امام علی(ع) بود در هر کاری بر امام اعتراض و انتقاد مینمود و امام شبهات و ابهاماتی را که وی القا مینمود صبورانه پاسخ میدادند.[4] 3. آزادی در انتقاد: امام در ارتباط با آزاد بودن شهروندان در انتقاد میفرماید: «فَلَا تَکُفُّوا عَنِّی مَقَالَةً بِحَقٍّ»؛[5] و چنین مپندارید که اگر با من سخن حقی گفته شود مرا گران میآید. یعنی اگر در زمینه مسائل سیاسی - اجتماعی به نظر شما در کار من اشکالی به نظر میرسد، آنرا آزادانه مطرح کنید تا من در صدد اصلاح آن برآیم. 4. آزادی در مشورت: «أَوْ َمَشُورَةً عَدْل».[6] علی(ع) خود، مردم را در ارائه راهکار و پیشنهاد در اداره امور جامعه فرامیخواند. مشارکت در تصمیمگیری در قالب مشورت، یکی از رئوس برنامهها و سیاستهای امام علی(ع) در اداره کشور بود؛ این یعنی دخالت مردم در سرنوشت خویش؛ یعنی مشارکت در تصمیم گیریها. 5. اجبار نکردن مردم بر آنچه خواسته آنها نیست: «و لیس لی أَن أحمِلکم علی ما تکرهون»؛[7] مرا نرسد به چیزی وادارتان کنم که از آن اکراه دارید. 6. نیز زمانی که یکی از خوارج به امام دشنام میدهد: «قَاتَلَهُ اللَّهُ کَافِراً مَا أَفْقَهَهُ فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِیَقْتُلُوهُ فَقَالَ (ع) رُوَیْداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌ بِسَبٍ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْب»؛[8] خدا بکشد او را، چقدر دانشمند است! اصحاب خواستند متعرضش شوند، اما على(ع) فرمود رهایش کنید، او نسبت به من فحاشی کرد. بنابراین به اعتقاد ما، آزادی به تمام اقسام آن؛ نظیر آزادی اجتماعی، سیاسی، بیان، عقیده و... در حکومت امام علی(ع) وجود داشت و مورد اهتمام آنحضرت بود. شاید این مقدار آزادى در دنیا بىسابقه باشد که حکومتى با مخالفان خود تا این درجه با دموکراسى رفتار کرده باشد. عمدهترین مخالفان علی(ع) که خوارج بودند، آنحضرت با آنها در منتها درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. زندانشان نکرد، شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد. آنها همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند. امام علی(ع) و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو میشدند. در حکومت علوی مردم از آزادگی گسترده برخوردار بودند. مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، مجوسیان، و همه انسانها از هر کیش و آیینی در سایه اسلام، با عزّت و احترام زندگی میکردند؛ چرا که آنحضرت معتقد بود مردم: «...إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْق»؛[9] (ای مالک با همه مردم، با مهربانى و احترام و انسانیت رفتار کن، زیرا که آنان) دو گروهاند، یا برادران دینی تواند و یا مانند تو انساناند. [1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق، غفاری، علی اکبر، النص، ص 77، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404 ق، 1363 ش؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 401، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [2]. اعراف، ۱۵۷. [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 356، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [4]. ر. ک: طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 228- 229، نشر مرتضى، مشهد، چاپ اول، 1403 ق. [5]. کافی، ج 8، ص 356. [6]. همان. [7]. نهج البلاغة، ص 324. [8]. نهج البلاغة، ص 550. [9]. تحف العقول، ص 127؛ نهج البلاغة، ص 427. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۵ فروردین ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مقالات مذهبي | ||
|
پرسش آیا حکومت ما اسلامی است؟ پاسخ اجمالی تشکیل حکومت یک ضرورت اجتماعی است که عقل و نیز دین تشکیل آنرا الزامی میدانند. وجوب برخی از احکام اجتماعی از سوی خداوند و دستور به اجرای آن توسط مسلمانان، نشان دهنده این است که جوامع مسلمان برای انجام واجبات خویش باید اقدامات لازم را برای زمینه اجرای احکام فراهم کنند و با تشکیل سازمانی به نام حکومت، عملاً به سمت گسترش و جاری ساختن دستورات الهی بروند. در زمان غیبت، شیعیان تلاش بسیاری را برای تشکیل حکومت اسلامی داشتند، در برههای از تاریخ، در کشور ایران نیز عدهای به نام اسلام حکومت تشکیل دادند که اوج این فرایند، تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی بود. حکومت اسلامی برای اجرای قوانین اسلام با مشکلات متعددی روبرو است که حداقل اجرای احکام را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دچار وقفه کرده و یا حداقل به تأخیر میاندازد. این مشکلات را میتوان در دو حوزه داخلی و خارجی تقسیم نمود. علیرغم وجود مشکلات در اجرای کامل احکام اسلامی میتوان حکومت ایران را متصف به اسلامی نمود و چنین ادعا کرد که حکومت ما اسلامی است. پاسخ تفصیلی مقدمه تشکیل حکومت یک ضرورت اجتماعی است که علاوه بر دلایل عقلی و نیز اقتضائات زندگی اجتماعی بشری، مبتنی بر مبانی دینی نیز میباشد. از منظر دینی تشکیل حکومت تنها برای ایجاد رفاه دنیوی نمیباشد، بلکه ابعاد اخروی را هم در بر میگیرد. نظامهای سیاسی الهی بر پایه جهانبینی دینی شکل گرفتهاند و علاوه بر تأمین اهداف مادی برای ارزشهای معنوی هم اصالت قائل هستند و سعادت مادی و اخروی فرد و جامعه را تعقیب مینمایند. احکام دین مبین اسلام خود در برگیرنده ابعاد فردی و اجتماعی است و روشن است که برای اجرای احکام دین اسلام الزاماً باید نهاد و یا سازمانی شکل گیرد تا با اجرای قوانین و احکام اجتماعی اسلام در جامعه علاوه بر نظم دادن به امورات جاری مردم، جهتگیری جامعه را نیز به سمت کمال و تقرب الهی رهنمون سازد. وجوب برخی از احکام اجتماعی از سوی خداوند و دستور به اجرا و عملی نمودن آن توسط مسلمانان؛ مانند احکام قضاوت، حدود، امر به معروف و نهی از منکر، انفال و... نشان دهنده این است که جوامع اسلامی برای انجام واجبات خویش باید اقدامات لازم را برای زمینه اجرای احکام فراهم آورند و با تشکیل سازمانی به نام حکومت، عملاً به سمت گسترش و جاری ساختن دستورات الهی بروند. این تکلیفی است که بر عهده هر مسلمانی قرار گرفته است. امام خمینی(ره) در لزوم تشکیل حکومت اسلامی میفرماید: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازم الاجرا است، هیچیک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است. این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب میکند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده دار اجرای آنها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از ره گذر برپایی حکومت اسلامی امکان پذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً به سوی هرج و مرج رفته، اختلال و بینظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد».[1] پیرو همین دستورات بود که در زمان غیبت، شیعیان تلاش بسیاری را برای تشکیل حکومت اسلامی داشتند در برههای از تاریخ، در کشور ایران نیز عدهای به نام اسلام حکومت تشکیل دادند که اوج این فرایند، تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی بود. ایشان که سالها در دوران سیاه شاهنشاهی به مبارزه با ظلم و استبداد و روشنگری مردم پرداخته بودند، موفق شدند با اتکاء به خداوند و پشتیبانی و خواست مردم مسلمان ایران، حکومت مستبد شاه را ساقط کرده و به جای آن حکومتی مبتنی بر شریعت اسلام بر پا کنند. و بدین ترتیب زمینه را برای اجرای احکام اسلامی فراهم نمایند. سؤالی که در اینجا حائز اهمیت است، این است که آیا حکومت کنونی در قالب جمهوری اسلامی، توانسته است تمامی احکام اسلامی را پیاده کند؟ آیا براستی میتوان مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران کلیه احکام اجتماعی اسلام از جمله قضا، حدود، عدالت اجتماعی و ... را که مورد نظر اسلام است، توانسته به مرحله اجرا درآورد؟ در پاسخ باید گفت؛ جمهوری اسلامی برای اجرای قوانین اسلام با مشکلات متعددی روبرو است که حداقل اجرای احکام را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دچار وقفه کرده و یا حداقل به تأخیر میاندازد، این مشکلات را میتوان در دو حوزه داخلی و خارجی تقسیم نمود. در حوزه خارجی توطئه دشمنان اسلام در ایجاد انواع مشکلات برای دولت اسلامی از قبیل ، جنگ ، تحریم، بحرانهای سیاسی بین المللی تبلیغات سوء، اسلام هراسی در میان مردم و دولتهای دیگر و ... می باشد که از عوامل تأثیر گذار بر اجرایی شدن برخی احکام و در نتیجه کارآمد شدن حکومت دینی است. در حوزه داخلی نیز مشکلات متعددی قابل بررسی است. عدم ایجاد برخی از ظرفیتهای لازم در بعضی از حوزههای اقتصادی، بانکداری، اداری، فرهنگی و... است که اکثراً میراث حکومتهای سکولار و مستبد پیشین است و متأسفانه در سیستم برخی از نظام اداری ریشه گرفته و اصلاح آن به زمان زیادی نیازمند است. برای پاسخ روشنتر به پرسشهای فوق الذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد: ۱. اجرای احکام اسلام در حکومت اسلامی نیازمند زمینههایی است که در حوزه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی باید صورت گیرد. بیتوجهی به ایجاد چنین فضایی چه بسا ممکن است به اصل دین ضربه بزند. تغییر برخی از ساختارهای فرهنگی و اجتماعی نیازمند گذشت زمان است، و چنین تغییرات ژرف و عمیقی به آسانی و در کوتاه مدت ایجاد نمیشود، و باید منتظر ایجاد ظرفیت و زمینه لازم برای اجرای دستورات الهی بود. بنابر این، با تشکیل حکومت اسلامی در نظام ما علیرغم اجرا شدن بخشهای قابل توجهی از احکام اسلامی، به نظر میرسد هنوز برای اجرا شدن برخی از احکام دیگر باید صبر نمود. ۲. پیچیدگی تحولات جهانی و تأثیر آن بر کشورها نیز از جمله متغیرهای دیگری است که بر روند اجرایی شدن احکام دین تأثیرگذار است. برای مواجهه منطقی با تغییرات فوق الذکر باید توسط علمای دینی، اجتهاد و تلاش علمی سترگی صورت پذیرد و نظریات متعددی که بر گرفته از منابع دین است، عرضه شود. به بیان دیگر، اقتضائات دنیای کنونی شرایطی را ایجاد کرده که باید نظریات جدید و اجتهاد فراوانی صورت پذیرد تا بتوان احکام اسلام را به مقتضای جامعهی پیچیده امروز توسط فقها و مراجع معزز عرضه گردد. طبیعی است که این فرایند نیازمند صرف مدت زمانی است که در تضارب آرا و اندیشهها و همچنین تلاش فقها به صورت دستورالعمل به مسئولان ابلاغ گردد. ۳. اجرای احکام اسلامی به اعتقاد مسلمانان ضروری است و این امر اختصاص به حضور پیامبر(ص) و امامان معصوم(ص) ندارد. احکام اسلام از جاودانگی برخوردار است و باید در تمام عرصهها و کلیه زمانها اجرا گردد. اما هرگاه در حد مطلوب اجرای احکام حاصل نشد، پس باید نزدیکترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد. به بیان دیگر، حال که امروز علیرغم تلاش حکومت برای اجرای قوانین اسلام، چنانچه برخی از احکام اجرا نمیشود و یا ناقص اجرا میشود، پس باید برای اجرای همان قدر هم، کمر همت بسته و آنرا اجرا کنیم. عقلانی نیست که به صرف عدم امکان اجرای کامل برخی از احکام دینی، بخش عمده دیگر آنرا وا نهاده و از عهده خود خارج کنیم. ۴. از نظر شیعه، حکومت ایده آل فقط حکومت معصومان(ع) است که با در رأس قرار گرفتن بهترین افراد در روی زمین صلح و آرامش پایدار را برای بشر فراهم خواهد نمود. یکی از صاحب نظران مینویسد: در امر حکومت یک مدل ایدهال وجود دارد که در شرایطی خاص و به وسیله افرادی خاص قابل اجرا است؛ افرادی که دارای مقام عصمت بوده و از کوچکترین، خطا، لغزش و خلل در فکر و رفتار به دورند. در چنین حکومتی مصالح دقیقاً رعایت شده و هیچ لغزشی از حاکم سر نمیزند.[2] اما در صورت عدم حضور معصوم، باید حکومت به فردی که هرچند معصوم نیست اما کاردان، فقیه و اسلام شناس، مدیر و مدبر باشد، سپرده شود، و در صورت نبود چنین فردی، باید به کسی که حداقل شرایط احراز تصدی چنین موقعیتی را دارد به این منصب گمارد که به هر حال بتواند قدری از احکام دینی را، هرچند کم اجرا نماید. اما اگر حتی تا این حد نیز کسی قابلیت حاکمیت و اجرای حداقل دستورات دینی نبود، دیگر حکومتی که دستورات دین را اجرا کند شکل نمیگیرد. به عبارت دیگر، نمیتوان گفت این حکومت در راه تحقق احکام اسلام حرکت می کند: «با توجه به سلسله مراتب حکومت در نظام اسلامی، پس از عدم دستیابی به نظام و شکل برتر حکومت، مرتبه و شکلی که نازل منزله آن به شمار میرود جایگزین میگردد. پس از عدم تحقق عالیترین مدل حکومتی که معصوم در رأس آن است، در عصر غیبت باید حکومت به کسی سپرده شود که از جهت علم، تقوا و کاردانی و مدیریت بیشترین شباهت را به معصوم داشته باشد، و همین طور در صورت فقدان آن به مراتب پایینتر بسنده میگردد تا جایی که حاکم از حداقل نصاب صلاحیت جهت اداره حکومت برخوردار باشد؛ مرتبهای که با تنزل از آن، دیگر اصلاً اهداف حکومت اسلامی تحقق نیابد، که طبعاً تحت هیچ شرایطی نباید این شکل از حکومت را برگزید».[3] با توجه به موارد فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که حکومت اسلامی ایران به سمت اجرای هر چه بهتر قوانین اسلامی در حرکت است و در مسیر اجرایی کردن آن مشکلات پیچیده و متعددی را پیش رو دارد. اما به هر حال با ایجاد ظرفیتهای لازم و نیز گذشت زمان هرچند که مانند حکومت معصومان نخواهد شد و هیچ یک از مسئولان و رهبران انقلاب نیز چنین ادعائی ندارند، اما به هر حال به آن سو حرکت خواهد کرد و پر واضح است که خداوند متعال و ائمه هدی، راضی به کنار گذاشتن همه احکام دین به بهانه عدم اجرای کامل آنها نخواهند بود. [1]. خمینی، روح الله، کتاب البیع، ج 2، ص ۶۱۹، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۱. [2]. مصباح یزدى، محمد تقى، نظریه سیاسى اسلام، ج 2، ص 89 ـ 95، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم. [3]. همان. |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۵ فروردین ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ولایت | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
|
||
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
باید فکرکردن را در جامعه نهادینه کرد کودک باید فکر کردن صحیح و منطقی را یاد بگیرد سطحی نگری و سطحی آموزی جامعه را زمینگیر میکند. 1393.02.17 |
||
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
|
||
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
اولاً صـدا و سیـما را رهبــری اداره نمیکنــد، ایــن معلوم باشد. صدا و سیـما را رئیس صدا و سیـما اداره میکنــد و رهبــری هم در موارد زیادی اعتــراض هائی دارد. همیــن اعتــراض هائی که شما داریــد، بعضیهایـش یا خیلیهایـش، اعتــراض های ما هم هست. اشکالاتـی هم میکنیـم، گاهی با آنها دعــوا هم میکنیــم. بالاخره آنها هم یـک ضرورتهائی دارنــد و جواب میدهنــد گاهی جوابشان درست است، گاهی هم نـادرست است. بـه هر حال اعتــراض هست و انتقاد شما از صدا و سیــما مطلقاً بـه رهبــری منتقل نمیشود. شما حق داریــد انتقاد کنیــد، هیـچ اشکالی نـدارد. • 87/7/7 • |
||
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
جوانان عزیز! آینده مال شما است؛ افقها را شما باید فتح کنید و فتح خواهید کرد؛ خودتان را آماده کنید، خودتان را بسازید. در این دانشگاه سعی کنید علم را، تحقیق را، بصیرت را، آموزشهای رزمی را - تکیه میکنم بر روی آموزشهای رزمی - یکایک افراد [بیاموزند]. بحمدالله استعدادها خیلی خوب است، تواناییها خیلی خوب است، میتوانید کارهای بزرگ را انجام بدهید؛ خودتان را برای انجام کارهای بزرگ در آیندههایی که انشاءالله چندان دور نباشد آماده کنید. به توفیق الهی روح مطهر شهیدان - که امروز در این میدان تجلیای از ارواح مطهر شهیدان مشاهده شد - و روح مطهر امام بزرگوار ما و ارواح طیبهی ائمهی اطهار (علیهم سلامالله) پشتیبان شما خواهند بود و قلب مقدس ولیعصر (ارواحنا فداه) انشاءالله از شما راضی خواهد بود و راضی باشد، و همهی شما انشاءالله مشمول دعای آن بزرگوار باشید. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته 93/2/31 |
||
۱ خرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
ما که رفتیــم، مادر پیــری دارم و یک زن و سه بچه قدو نیــم قد از دار دنیــا چیـزی ندارم جز یــک پیــام : قیــامت یقـه تان را میگیــرم اگـر ولی فقیــه را تنها بگذاریــد. • وصیتنامه شهیــد مجید محمدی • |
||
۲ خرداد ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه | ||
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام:
۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی - آنری - پرسپولیس - ایران - گواردیولا، فرگوسن گروه:
- كاربران بلاک شده |
|
||
۸ خرداد ۱۳۹۳
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |